Get Mystery Box with random crypto!

کانال بازنگری

آدرس کانال: @baznegari
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 18.92K
توضیحات از کانال

بازنگری
کانال رسمی امیر ترکاشوند
نویسندۀ کتب:
• حجاب شرعی در عصر پیامبر:
T.me/baznegari/4
• نسخ سنگسار توسط اسلام:
T.me/baznegari/6
و گردآورندهٔ کتاب
• رجمِ سنگسار:
T.me/baznegari/314
• فهرست موضوعیِ یادداشت‌های کانال:
T.me/baznegari/1162
.

Ratings & Reviews

2.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 25

2022-09-29 16:48:33 وضوی زنان و مردان در کنار هم در عهد پیغمبر
   (پیدا بودن مواضع وضو در عصر پیامبر)
امیر ترکاشوند، ۱۴۰۱/۰۷/۰۷
برخی روایات به ما چنین می‌گویند که در زمان حیات پیامبر گرامی، زنان و مردان برای وضو گرفتن (و آماده شدن برای برپایی نماز و نیایش) از محلی واحد و مشترک استفاده می‌کردند. این واقعیت به ما نشان می‌دهد که دستِ‌کم در آن مکان، مواضع وضو شامل: "صورت، دست‌ها تا آرنج، موی سر، و پا تا قوزک و استحبابا کمی بالاتر" چه در مورد مردان نمازخوان و چه در موردِ زنان نمازخوان پیدا بوده است.
این را اضافه کنید به استحباب برداشتن مقنعه هنگام وضو که فقهای بسیاری به آن پرداخته‌اند.

با این وصف آیا می‌توان مدعی بی‌غیرتی یاران پیامبر شد؟
آیا می‌توان پیغمبر را فردی بی‌تفاوت دانست؟
آیا پیداییِ مو و ساعدِ زنان مؤمن عصر پیامبر را می‌توان گواه بی‌غیرتی شوهر مؤمن و صحابی‌شان و گواه بی‌بندوبار بودنِ خودشان دانست؟
Baznegari.t.me/874

.
3.5K viewsedited  13:48
باز کردن / نظر دهید
2022-09-29 05:28:52
۱) چرا به حجاب ماقبلِ رضاشاه برنمی‌گردید!؟ "اینجا"
۲) اجبار رضاشاه در واکنش به اجبار خفت‌بار قجری "اینجا"
۳) ایران در آستانۀ تحولی بزرگ و پایدار "اینجا"

کانال بازنگری (ترکاشوند) ۱۴۰۱/۰۷/۰۷
2.8K viewsedited  02:28
باز کردن / نظر دهید
2022-09-28 12:35:18 آرامش دختر زیبارو در سطح شهر نبوی امیر ترکاشوند، ۱۴۰۱/۰۷/۰۴ @baznegari فضل پسر عباس، جوانی خوش‌چهره با موهایی قشنگ و بلند بود. در سفر حج، تَرک رسول‌خدا نشسته بود و در حالی‌که رسول‌خدا داشت به پرسش‌های مردی اعرابی پاسخ می‌داد اما او محو تماشای رخ زیبای زنی…
4.5K viewsedited  09:35
باز کردن / نظر دهید
2022-09-27 13:28:59 ایران در آستانۀ تحولی بزرگ و پایدار امیر ترکاشوند، ۱۴۰۱/۰۷/۰۵ پوشش زنان شهری در عهد قاجار عبارت از چادرِ سیاه + پوشیه بود. این حجاب عهد قجری دقیقا همان حجاب مطلوب طالبان است که امروزه نفرت همه ایرانیان را نثار خود کرده. رعایت این حجاب غلیظ و اجباری، آرام…
3.0K views10:28
باز کردن / نظر دهید
2022-09-27 11:35:21 ایران در آستانۀ تحولی بزرگ و پایدار

امیر ترکاشوند، ۱۴۰۱/۰۷/۰۵

پوشش زنان شهری در عهد قاجار عبارت از چادرِ سیاه + پوشیه بود. این حجاب عهد قجری دقیقا همان حجاب مطلوب طالبان است که امروزه نفرت همه ایرانیان را نثار خود کرده.
رعایت این حجاب غلیظ و اجباری، آرام آرام در اواخر آن سلسله، به علل و عوامل مختلف شل شد و تَرَک برداشت، و گاه گاه زنان و دخترانی بی روبند و حتی بی چادر در شهر و محله دیده می‌شدند. روشنفکران نیز با استنادات دینی، از جواز پیدا بودن صورت دفاع می‌کردند. با این‌که شمار زنان بی‌حجاب (بی‌حجاب یعنی فاقد پوشیه، فاقد پوشیه‌وچادر) رو به افزایش بود اما همچنان حجاب قجری، زیّ رسمی و کاملاً غالبِ آن زمان بود، تا این‌که سر و کله رضاشاه و سلسله پهلوی پیدا شد که سرانجام تصمیم به غیر قانونی اعلام کردنِ پوشیه/روبنده/نقاب و نیز متأسفانه چادر (و آزادیِ کنار گداشتن روسری) گرفت و همزمان زمینه را برای ورودشان به مدرسه و جامعه (که این نیز از عهد قاجار آغاز شده بود) فراهم کرد. کلیت جامعه ایران با این‌که نسبت به آن اجبار ملوکانه و نیز فراهم‌سازیِ وی دچار تردید و بیم و امید بود اما سرانجام به آن تن داد و از آن استقبال کرد بطوری‌که اینک هیچ درصدی از زنان ایران حاضر نیست به حجاب ماقبل رضاشاه بازگردد و در حجابِ قجری (و طالبانی) زندگی (و در واقع مردگی) کند.

ایرانِ امروز از جهتی شبیه اواخر دوران قاجار است زیرا بلافاصله پس از سقوط سلسله پهلوی در ۴۴ سال پیش و روی کار آمدن سلسله فقها (در قالب نظام جمهوری اسلامی) پوشیدن روسری و روپوش (مانتو) الزامی شد، ولی اینک با گذشت چهار دهه از آن الزام و جبر قانونی، تقیّد به این زیّ و حجاب نیز شل شده و تَرَک برداشته و زنانی معدود در برخی کوی و برزن‌ها بدون روسری و نیز زنان بسیار پرشمارتری بدون روپوش/مانتو در تمام سطح شهرها قدم می‌زنند. با این‌که شمار زنان فاقد روسری رو به فزونی است اما همچنان چهره شهر کاملا با زنان روسری‌دار (چه خودشان انتخاب کرده باشند و چه به حکم الزام و قانون بوده باشد) پوشیده شده است ولی این غلبه فاحش، در مورد مانتو صادق نیست زیرا زنان فاقد روپوش (مانتو) درصد قابل توجهی از جمعیت زنان را تشکیل می‌دهد و تَرَک در این مورد بسیار بزرگ و عمیق است. گفتنی است روند اعلام موجودیت زنان فاقد روسری و مانتو، تاکنون غالباً روندی آرام و غیر سیاسی بوده ولی پس از فاجعه غمبار مهسا امینی شاید چاشنی اعتراضی نیز به خود بگیرد و سرعت آن روند را بیفزاید.

تحول بزرگی که گویا در آستانۀ آن هستیم قانع شدن (و یا دستِ‌کم کنار آمدنِ) حکومت دینی و دستگاه فقهی، به حق انتخاب زنانِ ناراضی‌از روسری و مانتو، است!!! در همین یکسال اخیر که فقدان مانتو به یک موج آرام و بی‌سروصدا تبدیل گردید حکومت ناچاراً (صرفنظر از برخوردهای موردی) به آن عادت کرده و می‌رود تا با آن کنار آید. تحوّل بزرگ بزودی و نه چندان دور ایران را فرا می‌گیرد و ما در این میان آرزو می‌کنیم این تحوّل بزرگ در اثر "قانع شدن" باشد و نه ناچاریِ حکومت. امضای دستگاه دینی بر پای برگۀ جواز فعالیت زنانِ بی‌روسری‌وروپوش در قلمرو حکومت دینی، سرآغاز آرامش پایدار زنان ایرانی خواهد بود.

از رو تا مو
تلاش‌های دوران معاصر ایران در خصوص آسان‌سازی پوشش زنان (: رفع حجاب) متمرکز بر ناحیه "سر" (: رو و مو) بوده است چه، در آغاز این راه، خواسته اصلی فعالان و حتی خودِ رضاشاه عبارت از نمایان گذاردن "رو" (صورت و چهره و رخ) و یعنی برداشتن پوشیه/روبنده بود تا فرد دیده شود. در این باره به این دستور رضاشاه خطاب به وزیر معارف دقت کنید: «سابقا به کفیل معارف دستور دادم برای رفع روپوشیدن زنان اقدام نماید. امّا او نخواست یا نتوانست و کاری نکرد» و یا به این بیت از شعرای آن دوره بنگرید: «پیمبر هر چه فرموده‌ست آن کن / نه زینت فاش و نه صورت نهان کن» گفتنی است قاسم امین مصری نیز با نوشتن کتاب تحریر المرأة در همان دوران، همین خواسته یعنی جواز شرعی پیدا بودن رو/صورت را تئوریزه می‌کرد. سرانجام، پوشیه به دستور پهلوی اول در قالب قانون و بخشنامه برچیده شد و زنان (چه راضی چه ناراضی) با چهره‌ی پیدا در کوی و برزن و شهر و محله به رفت و آمد پرداختند.
و اینک در دوران گذار از روسری که مأموریت پوشش مو را بر عهده دارد به سر می‌بریم و کانون تلاش‌ها و بحران‌ها همین مو است که حکومت، حیثیت خود را به همین زلف و گیسو گره زده است اما اگر بخواهد می‌تواند حتی از رخصت‌های فقهی (چنان‌چه برداشت‌های غیر فقهی از اسلام را برنمی‌تابد) بهره گیرد و انعطاف شرعی نشان دهد  هر چند از دید نگارنده روسری اساسا کارکردش عرفی و نه شرعی بوده و در یادداشت بعدی (: نماد بودنِ روسری بخش دوم) همین خط را همچو کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر و نیز یادداشت‌های متعدد در کانال بازنگری، پی می‌گیرم

T.me/baznegari/870


بخش یکمِ یادداشت

بخش دوم یادداشت

.
6.1K viewsedited  08:35
باز کردن / نظر دهید
2022-09-26 09:08:23 آرامش دختر زیبارو در سطح شهر نبوی

امیر ترکاشوند، ۱۴۰۱/۰۷/۰۴
@baznegari

فضل پسر عباس، جوانی خوش‌چهره با موهایی قشنگ و بلند بود. در سفر حج، تَرک رسول‌خدا نشسته بود و در حالی‌که رسول‌خدا داشت به پرسش‌های مردی اعرابی پاسخ می‌داد اما او محو تماشای رخ زیبای زنی بود؛ هرچه حضرت با حرکاتی خواست چشم وی را از آن نظردوزی بگرداند نشد که نشد.

رسول‌خدا که مرکز اسلام و صاحب این دین است هیچ خرده بر آن زن زیبارو که زیبایی‌اش نمایان و آشکار و موجب فریفته شدنِ فضل شد نگرفت و برای به گناه نیفتادنِ فضل و دیگر مردان جامعه، حکم به استتار و محجوب شدنِ آن زن و دیگر زنان جامعه نداد! نه دستور راه‌اندازی گشت نامحبوب ضد ارشاد برای جمع‌آوری زنان و دختران به بهانه جلوگیری از وقوع گناه و به فساد افتادن مردان داد و نه با دستگیری و اعزام‌شان به وزرای منحوس برای‌شان پرونده‌سازی کرد بلکه (پس از پایان گفتگو با اعرابی) به خودِ فضل، همان مرد جوان که با چشمان خود وارد حریم دیگری شده بود، پرداخت و با ملایمت وی را غیر مستقیم چنین اندرز داد: آیا هیچ می‌دانی هر کس در این ایام معدوده‌ی حج، جلوی چشم و زبان و دستش را بگیرد خدا حج مقبولی برایش ثبت می‌کند؟



جامع احادیث الشیعه ج ۱۲ ص ۱۹۴ ح ۴۱۷۱:
بعض نسخ الرضوی عن أبيه عن الصادق أنه قال قال أبوجعفر ان رسول‌الله أردف أسامة بن زيد فی مصعده إلى عرفات فلما أفاض أردف الفضل بن العباس فكان فتى حسن اللمة فاستقبل رسول‌الله اعرابي وعنده أخت له أجمل ما يكون من النساء فجعل الأعرابي يسأل النبي وجعل الفضل ينظر إلى أخت الأعرابي وجعل رسول‌الله يده على وجه الفضل يستره من النظر فإذا هو ستره من الجانب نظر من الجانب الاخر حتى فرغ رسول‌الله من حاجة الأعرابي التفت اليه واخذ بمنكبه وقال اما علمت انها الأيام المعدودات والمعلومات لا يكف فيهن رجل بصره ولا يكف لسانه ويده الا كتب الله له مثل حج قابل.

البدایه و النهایه ابن کثیر دمشقی ج ۵ ص ۱۴۸:
... و أردف الفضل بن العباس و كان رجلا حسن الشعر أبيض وسيما فلما دفع رسول‌الله مرت ظعن يجرين فطفق الفضل ينظر إليهن فوضع رسول الله يده على وجه الفضل فحول الفضل يده الى الشق الآخر فحول رسول الله يده من الشق الآخر على وجه الفضل فصرف وجهه من الشق الآخر ينظر

https://t.me/baznegari/869

.
2.6K viewsedited  06:08
باز کردن / نظر دهید
2022-09-24 16:37:24 اجبار رضاشاه در واکنش به اجبار خفّت‌بار قجری

(حجاب کدامیک سیاه‌تر است: رضاخانی یا قجری؟)

امیر ترکاشوند ۱۴۰۱/۰۷/۰۲

اینان که برای رضاشاه به خاطر اجبار وی به بی‌حجابی، آبرو نگذاشتند و تمام خدمات او را نادیده گرفتند، خوب است بدانند:

۱- اجبار او، در واکنش به اجبار حکومت قاجار (که هماهنگی با دستگاه مذهبی و سازگاری با خواست آنان داشت) بود که زنان را پرده‌نشین و ملبّس به حجاب طالبانی کرده بود. بر این اساس رضاخان با اجبار و زور، حجاب اجباریِ طالبانی قجری (: پوشیه‌وچادر) را حذف کرد. کاش انصافی بود و علاوه بر تمرکز به سیاست اجباری رضاشاه همچنین به اجبارِ ماقبل وی نیز اشارتی بشود (یک سوزن به خود یک جوالدوز به مردم)

۲- جبر و تحمیل دینیِ ماقبل رضاشاه (که مشترکاً توسط حکومت قاجار و دستگاه فقهی دنبال می‌شد) چنان نامانوس و قرون وسطایی بود که بسیاری از شخصیت‌های خوشنام و انسان‌های متعهد از اقدام رضاشاه استقبال کردند و نیز امروز با وجود تبلیغ سرسام‌آور حکومت دینی‌مان به نفع حجاب حداکثری اما هیچ زنی حاضر نیست به زیّ و محدودیت‌های عهد قجری برگردد

۳- کدام تحمیل، سیاه‌تر بود؟
-بی‌حجابیِ تحمیلی رضاشاه عبارت از لزوم حذف "پوشیه+چادر" (در کنار لزوم پوشش تمام اندام [منهای وجه و کفین] به انحای دگر) بود. به رضاشاه می‌توان این انتقاد را کرد که چرا میان پوشیه (روبنده) با چادر تفکیک قائل نشد و هر دو را به یک چوب راند. او می‌توانست صرفاً حدف روبند را پی‌گیری کند (هر چند آن دو در آن زمان با یکدیگر تعریف می‌شدند).
-حجاب تحمیلی ماقبل رضاشاه (که وی آن را ملغی کرد) یعنی حجاب تحمیلیِ قجری عبارت از حجاب آرمانی طالبان است که زنان و دختران نه اجازه رفتن به مدرسه و انجام فعالیت اجتماعی داشتند و نه اجازه داشتند بدون "چادر سیاهِ روبنددار" از خانه بیرون روند.
کدام مشمئزکننده‌تر و توجیه‌ناپذیرتر است؟ اگر به بخش کوچک‌تری از اقدامِ غالباً بجا و درست رضاشاه انتقاد وارد است (و به جبر چادر از سر زنان درآورد)، آیا به تمام سیاستِ به ظاهر دینی و زن‌ستیزِ قاجار در محرومیت از حضور و فعالیت اجتماعی آنان و در لزوم پوشش طالبانی و قجری، آیا انتقاد نیست؟

۴- پهلوی کوتاه آمد ما نه:
با این‌که سلسله پهلوی بلافاصله انعطاف نشان داد و از جبر و قهر دست برداشت و پهلوی دوم در حالی‌که فقط ۶ ، ۷ سالی از قانون رضاخانی گذشته بود، دیگر آن را پی نگرفت و پوشیدن چادر و حتی پوشیه آزاد گردید و به این ترتیب سرنوشت سیاسی خود را به  سلب اختیار از زنان در انتخاب پوشش و حجاب گره نزد (در سال‌های منتهی به انقلاب، هر چند روز و هفته یکبار در همین تهران زنی روبنده‌دار می‌دیدیم هر چند پس از استقرار جمهوری اسلامی به زحمت بتوان هر ۵ ، ۶ سال یکبار چنان زنی را دید) اما امروزه متولیان حکومت جمهوری اسلامی که با  همان اجبار و الزام ولی در جهت معکوس (یعنی الزام سرسختانه در استفاده از روسری و فلان روپوش) حرکت می‌کنند و نزدیک ۴۴ سال است که آرامش ذهن و روان را از درصد بسیاری از زنانِ روبه فزونیِ کشورمان (که مادران آینده‌اند) گرفته‌اند و آنان را به اتهام بی‌حجابی (که قطعا از زنان مومن صدر اسلام پوشیده‌ترند) مورد پیگرد و دستگیری و تشکیل پرونده قرار می‌دهند و سال به سال عزم خود را در این جبر بلا وجه جزم‌تر می‌کنند و تمام حیثیت خود و ارزش‌های مثبت انقلاب را در راه مبارزه با فقدان روسری به حراج می‌گذارند و آنقدر در این اجبار و الزام سماجت نشان می‌دهند که روی سیاست قهرآمیز و اجباری رضاشاه را سفید می‌کنند. این پافشاری در حالی است که به راحتی امکان بازنگری وجود دارد چه، در همان ماه‌های نخست انقلاب (و اتفاقا همگام با الزامی شدن روسری و روپوش)، به الزام و دستور امام خمینی موسیقی به کلی از رادیو و تلویزیون حذف شد (حتی موزیک میان‌برنامه) اما سپس خودِ امام به هر دلیلی حکم به جواز موسیقی و پخش خوانندگی مردان داد به طوری که در ادامه به راه‌اندازی رادیو آوا انجامید که از صبح تا شب فقط و فقط موسیقی و آهنگ (و تازه با مضمون عاشقانه) پخش می‌کند! خب چرا نباید همین بازنگری در مورد روسری و نیز در مورد خوانندگی زنان (که ۴۴ سال است مردم را از شنیدنِ آزاد آن محروم کرده‌اید) پیاده شود.

۵- با روال کنونی تا چندین سال دیگر، چادر از پوشاک زنان ایران کنار گذاشته خواهد شد و به خاطره‌ها می‌پیوندد و در آن هنگام، که حداکثر پوشش زنان عبارت از روپوش و روسری خواهد شد، دیگر چه جای انتقادی از رضاشاه باقی خواهد ماند! زیرا تا همین‌جا بیش از ۷۰ درصدِ طرح وی، توسط زنان انقلابی و متشرع محقق شده و دور نیست که آن درصد با افزایشی دوباره به ۱۰۰ نزدیک شود

T.me/baznegari/868

یادداشت بخش ۱:
T.me/baznegari/865




-اجبار به پوشیه در حکومت قاجار:
T.me/baznegari/398
جواز روسری در کشف حجاب:
T.me/baznegari/773
جواز شرعیِ پالتو و کلاه:
T.me/female_Interpretation/1216

.
6.1K viewsedited  13:37
باز کردن / نظر دهید
2022-09-23 08:27:18 توجه
پس از نشر یادداشت بالا، پرسش‌های جدی نسبت به علت این معافیت و سپس اساسا فلسفه تأسیس روسری، در گفتگوهای مجازی پیش آمد که بر آنم داشت تا یادداشت دیگری در روزهای آینده با عنوان:

فلسفه روسری و علت معافیتِ پیرزنان

(نماد بودنِ روسری بخش۲)


تنظیم و منتشر کنم. این فلسفه و چرایی، چنان‌که اشاره خواهم کرد مربوط به واقعیات روزگار بعثت بوده و تعمیم آن به امروز نیاز به اثبات و احراز دارد چرا که اینک مؤلفه‌های منجر به آن رهنمود در ایرانِ امروز مفقود است.


سابقه:
نماد بودنِ روسری (بخش۱):
https://t.me/baznegari/858
آیا زنان پنجاه سال به بالا می‌توانند روسری را بردارند (بر اساس دیدگاه سنتی):
https://t.me/baznegari/155
سلام مادر معترض:
https://t.me/baznegari/866


کانال بازنگری (ترکاشوند) ۱۴۰۱/۰۷/۰۱ @baznegari

.
3.4K viewsedited  05:27
باز کردن / نظر دهید
2022-09-22 07:56:14
سلام مادرِ معترض
چه نیاز است روسری‌ات بر روی دست به نشانۀ اعتراض بالا ببری؟ چه، در فقه رسمی و سنتیِ حاکم نیز پوشیدن روسری بر سنین شما فرض و واجب نبوده است
کانال بازنگری (ترکاشوند) ۱۴۰۱/۶/۳۱
@baznegari

یادداشتی قدیمی در همین باره:

https://t.me/baznegari/155
7.0K viewsedited  04:56
باز کردن / نظر دهید
2022-09-21 10:49:23 چرا به حجاب ماقبلِ رضاشاه برنمی‌گردید!؟

امیر ترکاشوند، ۱۴۰۱/۶/۳۰
@baznegari

با این‌که حکومت دینی‌مان مبلّغ حجاب حداکثری است،
با این‌که نزدیک ۴۴ سال است بر این تبلیغ پای می‌فشرد،
و با این‌که اقدام رضاشاه در کاهش حجاب را شدیدا محکوم می‌کنند و به همین خاطر او را آماج حملات خود قرار می‌دهند

با این‌همه امّا هیچ‌کس از زنان مسلمان و انقلابی و شدیداً متشرّع و صددرصد معتقد به حجاب و مخالف رضاشاه، حاضر نیست حجابی که رضاشاه منسوخ کرد و از میان برداشت (و این‌همه به آن خاطر محکومش می‌کنند) را دوباره احیا کند و با آن حجاب زندگی کند!!! چرا؟

اقدام رضاشاه در موضوع حجاب زنان (که طلیعۀ آن در روندی آرام از اواخر سلسله قاجار آغاز شده بود) دو بخش داشت:

۱- رفع حجاب به معنای زوال پرده‌نشینی. بسیاری فقهای سنتی معتقدند حجاب زن عبارت از خانۀ اوست. آن‌ها همگی قائل به لزوم پرده‌نشینی و خارج نشدن زن از خانه هستند مگر در موارد معدود و اضطراری. رضاشاه از این‌که نیمی از جمعیت از تحصیل و پیشرفت اجتماعی و از کمک به ارتقای سطح کشور محروم بودند نگران بود و به همین خاطر زمینه را با تدابیری برای شکستن حصر و حجابِ خانه و ورود آنان به اجتماع و مدرسه و اشتغال فراهم کرد. این آغاز راه بود و بسیاری از زنان سنتی و مذهبی را قانع نکرد تا از آن استقبال کنند تا این‌که سرانجام همین پروژه به شکلی فراگیر توسط امام خمینی که به راحتی زنان سنتی و مذهبی را قانع ساخت، به احسن وجه تکمیل شد به طوری‌که اینک دختران صندلی‌های بیشتری از پسران در دانشگاه‌ها تصاحب کرده‌اند و جایی در اشتغال و پُست (مگر چند جایگاه معدود) نیست که زنان در آن‌جا حاضر نباشند. این یعنی از بین رفتن کاملِ حجابِ خانه و پرده‌نشینی. گفتنی است من مطمئن نیستم اگر آن زمینه توسط رضاشاه آماده نمی‌شد (و در پی‌اش حضور زنان در جامعه ظرف ده‌ها سالِ بعدی به پدیده‌ای عادی تبدیل نمی‌شد) آیا امام خمینی در این فرض باز از انگیزۀ لازم برای دعوت زنان به مدرسه و دانشگاه و اشتغال و مناصب و حضور مستمر در جامعه و در یک کلام قیام بر علیه پرده‌نشینیِ دوران قجری برخوردار بود یا نه؟

۲- رفع حجاب به معنای برداشتن روبندوچادر. پوشش زنان تا پیش از اقدام دوم رضاشاه همان حجاب عصر قجری است که عبارت از چادری مشکی و سرتاسری و منضمّ به پوشیه (روبنده) بود که تمام اندام زن (حتی صورت و دست) را بی‌هیچ استثنایی زیر پوشش قرار می‌داد تا اگر، گاهی از خانه بیرون رفت با آن هیئت مجهول و ناپیدا بیرون رود یعنی همان حجابی که آمال و آرزوی طالبان است و در صدد فراگیرسازی آن در افغانستان است. رضاشاه لازمۀ حضور زنان در جامعه را عاری شدنِ آنان از این زیّ نامأنوس و یعنی حذف روبندوچادر دانست و به همین خاطر به شیوه‌ای قهرآمیز دستور داده شد که زنان از آن پس بدون آن حجاب (=روبندوچادر) ولی البته با تأکید بر حفظ پوشش کامل اندام (و حتی گویا با جواز روسری و قطعا کلاه) رفت و آمد کنند.

چنان‌که گفته شد اینک با این‌که فقهای ضد رضاشاه بر کشور حکم می‌رانند و ۴۴ سال است بر علیه اقدامات حجابی او شدیدا می‌تازند اما زنان انقلابی و متشرع و حتی صاحب‌منصب و ضد رضاشاه، هیچ‌کدام حاضر نیستند به معیارهای ماقبل رضاشاه که او آن‌ها را منسوخ کرد بازگردند و پرده‌نشین شوند و یا حجاب طالبانی قجری را احیا کنند؛ چرا!؟

(در این یادداشت به ارزیابی و داوریِ اقدام رضاشاه نپرداختم و قصدم تلاش برای ارائۀ گزارشی درست با هدف طرح پرسش چالشیِ یادشده بود)

https://t.me/baznegari/865

.
7.2K viewsedited  07:49
باز کردن / نظر دهید