Get Mystery Box with random crypto!

کانال بازنگری

آدرس کانال: @baznegari
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 18.91K
توضیحات از کانال

بازنگری
کانال رسمی امیر ترکاشوند
نویسندۀ کتب:
• حجاب شرعی در عصر پیامبر:
T.me/baznegari/4
• نسخ سنگسار توسط اسلام:
T.me/baznegari/6
و گردآورندهٔ کتاب
• رجمِ سنگسار:
T.me/baznegari/314
• فهرست موضوعیِ یادداشت‌های کانال:
T.me/baznegari/1162
.

Ratings & Reviews

2.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 26

2022-09-26 09:08:23 آرامش دختر زیبارو در سطح شهر نبوی

امیر ترکاشوند، ۱۴۰۱/۰۷/۰۴
@baznegari

فضل پسر عباس، جوانی خوش‌چهره با موهایی قشنگ و بلند بود. در سفر حج، تَرک رسول‌خدا نشسته بود و در حالی‌که رسول‌خدا داشت به پرسش‌های مردی اعرابی پاسخ می‌داد اما او محو تماشای رخ زیبای زنی بود؛ هرچه حضرت با حرکاتی خواست چشم وی را از آن نظردوزی بگرداند نشد که نشد.

رسول‌خدا که مرکز اسلام و صاحب این دین است هیچ خرده بر آن زن زیبارو که زیبایی‌اش نمایان و آشکار و موجب فریفته شدنِ فضل شد نگرفت و برای به گناه نیفتادنِ فضل و دیگر مردان جامعه، حکم به استتار و محجوب شدنِ آن زن و دیگر زنان جامعه نداد! نه دستور راه‌اندازی گشت نامحبوب ضد ارشاد برای جمع‌آوری زنان و دختران به بهانه جلوگیری از وقوع گناه و به فساد افتادن مردان داد و نه با دستگیری و اعزام‌شان به وزرای منحوس برای‌شان پرونده‌سازی کرد بلکه (پس از پایان گفتگو با اعرابی) به خودِ فضل، همان مرد جوان که با چشمان خود وارد حریم دیگری شده بود، پرداخت و با ملایمت وی را غیر مستقیم چنین اندرز داد: آیا هیچ می‌دانی هر کس در این ایام معدوده‌ی حج، جلوی چشم و زبان و دستش را بگیرد خدا حج مقبولی برایش ثبت می‌کند؟



جامع احادیث الشیعه ج ۱۲ ص ۱۹۴ ح ۴۱۷۱:
بعض نسخ الرضوی عن أبيه عن الصادق أنه قال قال أبوجعفر ان رسول‌الله أردف أسامة بن زيد فی مصعده إلى عرفات فلما أفاض أردف الفضل بن العباس فكان فتى حسن اللمة فاستقبل رسول‌الله اعرابي وعنده أخت له أجمل ما يكون من النساء فجعل الأعرابي يسأل النبي وجعل الفضل ينظر إلى أخت الأعرابي وجعل رسول‌الله يده على وجه الفضل يستره من النظر فإذا هو ستره من الجانب نظر من الجانب الاخر حتى فرغ رسول‌الله من حاجة الأعرابي التفت اليه واخذ بمنكبه وقال اما علمت انها الأيام المعدودات والمعلومات لا يكف فيهن رجل بصره ولا يكف لسانه ويده الا كتب الله له مثل حج قابل.

البدایه و النهایه ابن کثیر دمشقی ج ۵ ص ۱۴۸:
... و أردف الفضل بن العباس و كان رجلا حسن الشعر أبيض وسيما فلما دفع رسول‌الله مرت ظعن يجرين فطفق الفضل ينظر إليهن فوضع رسول الله يده على وجه الفضل فحول الفضل يده الى الشق الآخر فحول رسول الله يده من الشق الآخر على وجه الفضل فصرف وجهه من الشق الآخر ينظر

https://t.me/baznegari/869

.
2.6K viewsedited  06:08
باز کردن / نظر دهید
2022-09-24 16:37:24 اجبار رضاشاه در واکنش به اجبار خفّت‌بار قجری

(حجاب کدامیک سیاه‌تر است: رضاخانی یا قجری؟)

امیر ترکاشوند ۱۴۰۱/۰۷/۰۲

اینان که برای رضاشاه به خاطر اجبار وی به بی‌حجابی، آبرو نگذاشتند و تمام خدمات او را نادیده گرفتند، خوب است بدانند:

۱- اجبار او، در واکنش به اجبار حکومت قاجار (که هماهنگی با دستگاه مذهبی و سازگاری با خواست آنان داشت) بود که زنان را پرده‌نشین و ملبّس به حجاب طالبانی کرده بود. بر این اساس رضاخان با اجبار و زور، حجاب اجباریِ طالبانی قجری (: پوشیه‌وچادر) را حذف کرد. کاش انصافی بود و علاوه بر تمرکز به سیاست اجباری رضاشاه همچنین به اجبارِ ماقبل وی نیز اشارتی بشود (یک سوزن به خود یک جوالدوز به مردم)

۲- جبر و تحمیل دینیِ ماقبل رضاشاه (که مشترکاً توسط حکومت قاجار و دستگاه فقهی دنبال می‌شد) چنان نامانوس و قرون وسطایی بود که بسیاری از شخصیت‌های خوشنام و انسان‌های متعهد از اقدام رضاشاه استقبال کردند و نیز امروز با وجود تبلیغ سرسام‌آور حکومت دینی‌مان به نفع حجاب حداکثری اما هیچ زنی حاضر نیست به زیّ و محدودیت‌های عهد قجری برگردد

۳- کدام تحمیل، سیاه‌تر بود؟
-بی‌حجابیِ تحمیلی رضاشاه عبارت از لزوم حذف "پوشیه+چادر" (در کنار لزوم پوشش تمام اندام [منهای وجه و کفین] به انحای دگر) بود. به رضاشاه می‌توان این انتقاد را کرد که چرا میان پوشیه (روبنده) با چادر تفکیک قائل نشد و هر دو را به یک چوب راند. او می‌توانست صرفاً حدف روبند را پی‌گیری کند (هر چند آن دو در آن زمان با یکدیگر تعریف می‌شدند).
-حجاب تحمیلی ماقبل رضاشاه (که وی آن را ملغی کرد) یعنی حجاب تحمیلیِ قجری عبارت از حجاب آرمانی طالبان است که زنان و دختران نه اجازه رفتن به مدرسه و انجام فعالیت اجتماعی داشتند و نه اجازه داشتند بدون "چادر سیاهِ روبنددار" از خانه بیرون روند.
کدام مشمئزکننده‌تر و توجیه‌ناپذیرتر است؟ اگر به بخش کوچک‌تری از اقدامِ غالباً بجا و درست رضاشاه انتقاد وارد است (و به جبر چادر از سر زنان درآورد)، آیا به تمام سیاستِ به ظاهر دینی و زن‌ستیزِ قاجار در محرومیت از حضور و فعالیت اجتماعی آنان و در لزوم پوشش طالبانی و قجری، آیا انتقاد نیست؟

۴- پهلوی کوتاه آمد ما نه:
با این‌که سلسله پهلوی بلافاصله انعطاف نشان داد و از جبر و قهر دست برداشت و پهلوی دوم در حالی‌که فقط ۶ ، ۷ سالی از قانون رضاخانی گذشته بود، دیگر آن را پی نگرفت و پوشیدن چادر و حتی پوشیه آزاد گردید و به این ترتیب سرنوشت سیاسی خود را به  سلب اختیار از زنان در انتخاب پوشش و حجاب گره نزد (در سال‌های منتهی به انقلاب، هر چند روز و هفته یکبار در همین تهران زنی روبنده‌دار می‌دیدیم هر چند پس از استقرار جمهوری اسلامی به زحمت بتوان هر ۵ ، ۶ سال یکبار چنان زنی را دید) اما امروزه متولیان حکومت جمهوری اسلامی که با  همان اجبار و الزام ولی در جهت معکوس (یعنی الزام سرسختانه در استفاده از روسری و فلان روپوش) حرکت می‌کنند و نزدیک ۴۴ سال است که آرامش ذهن و روان را از درصد بسیاری از زنانِ روبه فزونیِ کشورمان (که مادران آینده‌اند) گرفته‌اند و آنان را به اتهام بی‌حجابی (که قطعا از زنان مومن صدر اسلام پوشیده‌ترند) مورد پیگرد و دستگیری و تشکیل پرونده قرار می‌دهند و سال به سال عزم خود را در این جبر بلا وجه جزم‌تر می‌کنند و تمام حیثیت خود و ارزش‌های مثبت انقلاب را در راه مبارزه با فقدان روسری به حراج می‌گذارند و آنقدر در این اجبار و الزام سماجت نشان می‌دهند که روی سیاست قهرآمیز و اجباری رضاشاه را سفید می‌کنند. این پافشاری در حالی است که به راحتی امکان بازنگری وجود دارد چه، در همان ماه‌های نخست انقلاب (و اتفاقا همگام با الزامی شدن روسری و روپوش)، به الزام و دستور امام خمینی موسیقی به کلی از رادیو و تلویزیون حذف شد (حتی موزیک میان‌برنامه) اما سپس خودِ امام به هر دلیلی حکم به جواز موسیقی و پخش خوانندگی مردان داد به طوری که در ادامه به راه‌اندازی رادیو آوا انجامید که از صبح تا شب فقط و فقط موسیقی و آهنگ (و تازه با مضمون عاشقانه) پخش می‌کند! خب چرا نباید همین بازنگری در مورد روسری و نیز در مورد خوانندگی زنان (که ۴۴ سال است مردم را از شنیدنِ آزاد آن محروم کرده‌اید) پیاده شود.

۵- با روال کنونی تا چندین سال دیگر، چادر از پوشاک زنان ایران کنار گذاشته خواهد شد و به خاطره‌ها می‌پیوندد و در آن هنگام، که حداکثر پوشش زنان عبارت از روپوش و روسری خواهد شد، دیگر چه جای انتقادی از رضاشاه باقی خواهد ماند! زیرا تا همین‌جا بیش از ۷۰ درصدِ طرح وی، توسط زنان انقلابی و متشرع محقق شده و دور نیست که آن درصد با افزایشی دوباره به ۱۰۰ نزدیک شود

T.me/baznegari/868

یادداشت بخش ۱:
T.me/baznegari/865




-اجبار به پوشیه در حکومت قاجار:
T.me/baznegari/398
جواز روسری در کشف حجاب:
T.me/baznegari/773
جواز شرعیِ پالتو و کلاه:
T.me/female_Interpretation/1216

.
6.1K viewsedited  13:37
باز کردن / نظر دهید
2022-09-23 08:27:18 توجه
پس از نشر یادداشت بالا، پرسش‌های جدی نسبت به علت این معافیت و سپس اساسا فلسفه تأسیس روسری، در گفتگوهای مجازی پیش آمد که بر آنم داشت تا یادداشت دیگری در روزهای آینده با عنوان:

فلسفه روسری و علت معافیتِ پیرزنان

(نماد بودنِ روسری بخش۲)


تنظیم و منتشر کنم. این فلسفه و چرایی، چنان‌که اشاره خواهم کرد مربوط به واقعیات روزگار بعثت بوده و تعمیم آن به امروز نیاز به اثبات و احراز دارد چرا که اینک مؤلفه‌های منجر به آن رهنمود در ایرانِ امروز مفقود است.


سابقه:
نماد بودنِ روسری (بخش۱):
https://t.me/baznegari/858
آیا زنان پنجاه سال به بالا می‌توانند روسری را بردارند (بر اساس دیدگاه سنتی):
https://t.me/baznegari/155
سلام مادر معترض:
https://t.me/baznegari/866


کانال بازنگری (ترکاشوند) ۱۴۰۱/۰۷/۰۱ @baznegari

.
3.4K viewsedited  05:27
باز کردن / نظر دهید
2022-09-22 07:56:14
سلام مادرِ معترض
چه نیاز است روسری‌ات بر روی دست به نشانۀ اعتراض بالا ببری؟ چه، در فقه رسمی و سنتیِ حاکم نیز پوشیدن روسری بر سنین شما فرض و واجب نبوده است
کانال بازنگری (ترکاشوند) ۱۴۰۱/۶/۳۱
@baznegari

یادداشتی قدیمی در همین باره:

https://t.me/baznegari/155
7.0K viewsedited  04:56
باز کردن / نظر دهید
2022-09-21 10:49:23 چرا به حجاب ماقبلِ رضاشاه برنمی‌گردید!؟

امیر ترکاشوند، ۱۴۰۱/۶/۳۰
@baznegari

با این‌که حکومت دینی‌مان مبلّغ حجاب حداکثری است،
با این‌که نزدیک ۴۴ سال است بر این تبلیغ پای می‌فشرد،
و با این‌که اقدام رضاشاه در کاهش حجاب را شدیدا محکوم می‌کنند و به همین خاطر او را آماج حملات خود قرار می‌دهند

با این‌همه امّا هیچ‌کس از زنان مسلمان و انقلابی و شدیداً متشرّع و صددرصد معتقد به حجاب و مخالف رضاشاه، حاضر نیست حجابی که رضاشاه منسوخ کرد و از میان برداشت (و این‌همه به آن خاطر محکومش می‌کنند) را دوباره احیا کند و با آن حجاب زندگی کند!!! چرا؟

اقدام رضاشاه در موضوع حجاب زنان (که طلیعۀ آن در روندی آرام از اواخر سلسله قاجار آغاز شده بود) دو بخش داشت:

۱- رفع حجاب به معنای زوال پرده‌نشینی. بسیاری فقهای سنتی معتقدند حجاب زن عبارت از خانۀ اوست. آن‌ها همگی قائل به لزوم پرده‌نشینی و خارج نشدن زن از خانه هستند مگر در موارد معدود و اضطراری. رضاشاه از این‌که نیمی از جمعیت از تحصیل و پیشرفت اجتماعی و از کمک به ارتقای سطح کشور محروم بودند نگران بود و به همین خاطر زمینه را با تدابیری برای شکستن حصر و حجابِ خانه و ورود آنان به اجتماع و مدرسه و اشتغال فراهم کرد. این آغاز راه بود و بسیاری از زنان سنتی و مذهبی را قانع نکرد تا از آن استقبال کنند تا این‌که سرانجام همین پروژه به شکلی فراگیر توسط امام خمینی که به راحتی زنان سنتی و مذهبی را قانع ساخت، به احسن وجه تکمیل شد به طوری‌که اینک دختران صندلی‌های بیشتری از پسران در دانشگاه‌ها تصاحب کرده‌اند و جایی در اشتغال و پُست (مگر چند جایگاه معدود) نیست که زنان در آن‌جا حاضر نباشند. این یعنی از بین رفتن کاملِ حجابِ خانه و پرده‌نشینی. گفتنی است من مطمئن نیستم اگر آن زمینه توسط رضاشاه آماده نمی‌شد (و در پی‌اش حضور زنان در جامعه ظرف ده‌ها سالِ بعدی به پدیده‌ای عادی تبدیل نمی‌شد) آیا امام خمینی در این فرض باز از انگیزۀ لازم برای دعوت زنان به مدرسه و دانشگاه و اشتغال و مناصب و حضور مستمر در جامعه و در یک کلام قیام بر علیه پرده‌نشینیِ دوران قجری برخوردار بود یا نه؟

۲- رفع حجاب به معنای برداشتن روبندوچادر. پوشش زنان تا پیش از اقدام دوم رضاشاه همان حجاب عصر قجری است که عبارت از چادری مشکی و سرتاسری و منضمّ به پوشیه (روبنده) بود که تمام اندام زن (حتی صورت و دست) را بی‌هیچ استثنایی زیر پوشش قرار می‌داد تا اگر، گاهی از خانه بیرون رفت با آن هیئت مجهول و ناپیدا بیرون رود یعنی همان حجابی که آمال و آرزوی طالبان است و در صدد فراگیرسازی آن در افغانستان است. رضاشاه لازمۀ حضور زنان در جامعه را عاری شدنِ آنان از این زیّ نامأنوس و یعنی حذف روبندوچادر دانست و به همین خاطر به شیوه‌ای قهرآمیز دستور داده شد که زنان از آن پس بدون آن حجاب (=روبندوچادر) ولی البته با تأکید بر حفظ پوشش کامل اندام (و حتی گویا با جواز روسری و قطعا کلاه) رفت و آمد کنند.

چنان‌که گفته شد اینک با این‌که فقهای ضد رضاشاه بر کشور حکم می‌رانند و ۴۴ سال است بر علیه اقدامات حجابی او شدیدا می‌تازند اما زنان انقلابی و متشرع و حتی صاحب‌منصب و ضد رضاشاه، هیچ‌کدام حاضر نیستند به معیارهای ماقبل رضاشاه که او آن‌ها را منسوخ کرد بازگردند و پرده‌نشین شوند و یا حجاب طالبانی قجری را احیا کنند؛ چرا!؟

(در این یادداشت به ارزیابی و داوریِ اقدام رضاشاه نپرداختم و قصدم تلاش برای ارائۀ گزارشی درست با هدف طرح پرسش چالشیِ یادشده بود)

https://t.me/baznegari/865

.
7.2K viewsedited  07:49
باز کردن / نظر دهید
2022-09-20 12:53:23 چادر حجاب برتر نیست!

امیر ترکاشوند، ۱۴۰۱/۶/۲۹
@baznegari

تعریف چادر در تعریف کنونی ما ایرانی‌ها عبارت از پارچه‌ای سرتاسری است که بر روی لباس‌های زیر و رو پهن می‌شود و از سر تا نزدیک نوک پا را زیر پوشش خود قرار می‌دهد و دو طرف این پارچه را فرد پوشنده با دستِ خود در نزدیکی چانه به هم وصل می‌کند و در نتیجه فقط صورت وی پیدا خواهد بود (هر چند تا یکصد سال پیش همین صورت نیز با پوشیه‌ای که به چادر وصل بود پوشیده بود) و اگر دست را بیندازد و طرفین چادر رها شود در این صورت با این‌که زیر چادر پیدا می‌شود ولی هیچ بخشی از اتدام نمایان نخواهد شد چه، بدن با جامه‌های دیگری در زیر چادر پوشیده شده است.

چادر با تعریف یادشده، اساسا ذکری از آن در قرآن و سنت نشده، چه رسد که برتر لقب گرفته باشد.
جامه‌هایی که در آن عصر به تن می‌کردند از چند لایه تشکیل نشده بود و زیر و رو نداشت! به همین خاطر است که؛

۱- اگر در هنگام راه رفتن یا نشست و برخاست دقت نمی‌کردند فرج‌شان (یعنی شرمگاه جلو و پشت‌شان) ممکن بود دیده شود و به همین خاطر است که قرآن خواستار آن شده که مراقبت لازم را از پوشیدگی فرج یعنی زیرِ دامن به عمل آورند: قل للمؤمنات یغضصن من ابصارهنّ و یحفظن فروجهنّ (نور ۳۱) روشن است اگر علاوه بر پارچه‌ی دامنی همچنین چادر و حتی شورت و شلوار پوشیده بودند، با لغزش پارچه‌ی دامنی و کنار رفتنش هیچگاه فرج پیدا نمی‌شد. و باز به همین خاطر است که در ضمن داستان آدم و زوجش موضوع لزوم پوشیدگی شرمگاه (پایین‌تنه) را حتی در صورت نبودنِ لباس و پارچه، با برگ درختان مورد توجه قرار می‌دهد (و آن نیز گواه فقدان لباس زیر و اکتفای‌شان به یک پارچه و جامه بوده است و نه بیشتر): بدت لهما سوءاتهما و طفقا یخصفان علیهما من ورق الجنّة (اعراف ٢٢).

۲- اگر طرفین لباس‌شان (که به صورت پارچه بود) را در ناحیه سینه به هم وصل نمی‌کردند در این صورت سینه‌شان و اطراف آن نمایان می‌شد! و این به روشنی نشان می‌دهد که آن‌ها نه چادری در روی آن و نه لباس‌هایی در زیر آن داشتند (که در صورت لرزش جامه‌ی مورد بحث، بتوانند مانع رؤیت اندام شوند) به طوری که اگر تک‌جامه‌ی موجود بر بالاتنه را به خوبی مورد استفاده قرار نمی‌دادند جَیب و سینه و اندام و زیبایی‌های‌شان پیدا می‌شد: ولا یبدین زینتهنّ إلا ما ظهر منها ولیضربن بخمرهنّ علی جیوبهنّ (نور ۳۱).

اگر این گفته‌ها و استنادها را خود و دین‌شناسانِ امین‌تان درست می‌دانید و به فقدان چادر در زمان پیامبر گواهی می‌دهید در این صورت رواج این پوششِ فراتر از حداکثری، موجب شکل‌گیری مطالبات فراتر از خواست شرع، در ذهن متولیان دینی از زنان شده، و با الگو شدن و برتر تلقی شدنِ آن حجابِ فراتری در سیاست‌های فرهنگی اجتماعی، راه بر زندگی عادیِ زنانی که کم‌حجاب‌ترند سخت خواهد شد!!!  آیا زنان چادری در صورت پذیرش آن‌چه گفته شد نباید به مسئولیت اخلاقی خود عمل کنند!؟

گفتنی است خدیجه طاهره (س) تک‌همسرِ پیامبر گرامی، فاطمه زهرا (س) دخت گرامی آن حضرت، و دیگر ازواجِ آن رسول اکرم، هیچ‌کدام در عمرشان چادر نپوشیدند یعنی چادر با تعریف یادشده، در آن زمان رایج نبود که بپوشند (استخراج چادر از جلباب، اولا با استدلالات قرآنیِ بالا نمی‌خواند و ثانیا جلباب تن‌پوش بود که دور اندام بسته می‌شد و فقدانش به پیدا شدن اندام می‌انجامید که زمین تا آسمان با چادری که در زیر آن، لباس‌های زیر و رو پوشیده می‌شود تفاوت دارد).

https://t.me/baznegari/864

.
7.4K viewsedited  09:53
باز کردن / نظر دهید
2022-09-19 23:11:49
دستگاه پلیس برای این توحش چه پاسخی دارد؟
آیا مردم حق ندارند با دیدن این ویدئو، گزارش‌تان در باره مهسا امینی را باور نکنند و دچار شک شوند؟
اگر در اصالت ویدئو تردید هست توضیح دقیق و فنی دهید.
کانال بازنگری (ترکاشوند) ۱۴۰۱/۶/۲۹
@baznegari
9.0K viewsedited  20:11
باز کردن / نظر دهید
2022-09-19 21:29:23 اولویتِ نگاه نکردن نسبت به پوشش
اگر روایات پوشش مربوط به وقت نماز را کنار گذاریم و به پوشش در سطح جامعه و به اصطلاح از نامحرم تمرکز کنیم در این صورت حجم روایاتی که از نگاهِ بد به زنان پرهیز داده بسیار بیش از روایاتی است که در مورد پوشش زنان صادر شده است. این تقدّم و اولویت را در آیه ۳۰ و ۳۱ سوره نور نیز می‌توان سراغ گرفت آن‌جا که ابتدا از هر یک از مردان و زنان خواسته که از چشم دوختن به (دامنِ) طرف مقابل بپرهیزند، و سپس خواستار آن شده که هر یک از آن دو جنس، ناحیه دامن خود را خوب بپوشانند (: قُل للمؤمنین یغضّوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم ... و قُل للمؤمنات یغضضن من ابصارهنّ و یحفظن فروجهنّ).
حکومت جمهوری اسلامی وظیفه دارد ترتیب این اولویت‌های قرآنی و حدیثی را در سیاست‌ها رعایت کند وگرنه عاری از محتوای اسلامی خواهد بود. در این راستا با بهره‌گیری از ابزار و وسائل تبلیغات عمومی و رسانه‌ها نسبت به ارتقای شأنیت افراد همّت گمارند تا چشم آنان وارد حریم ممنوعه قرآنی و دینی نشود و از خیره شدن به نقاط منهیّ بدنِ دیگران پرهیز نمایند.
نزدیک به ۴۴ سال است که با سعیی بلیغ و انرژی زایدالوصف سرسختانه مشغول پرداختن به اولویت دوم هستید و کارنامه‌ای مردود از خود به جای گذارده‌اید. آیا این مردودی و شکست همه‌جانبه، به نادیده گرفتن ترتیب اولویت‌های قرآنی و روایی نیست؟
چه بسا تراکم حضورِ تماماً مردانه در مراکز اصلی تصمیم‌گیری حکومت دینی‌مان و فقدان زنان در آن مراکز، ناخودآگاه موجب معکوس شدن اولویت‌ها شده باشد.
امیر ترکاشوند، ۱۴۰۱/۶/۲۸ @baznegari
6.2K viewsedited  18:29
باز کردن / نظر دهید
2022-09-19 18:18:45 کذب الوقاتون یعنی چه؟

(یک کلاغ چهل کلاغِ انتظار فَرَج)

امیر ترکاشوند، ۱۴۰۱/۰۶/۲۸
@baznegari

کذّب الوقاتون عبارتی روایی است که مطابق برداشت مشهور از آن، ائمه به تکذیب تعیین وقت برای ظهور امام دوازدهم پس از غیبت وی پرداخته‌اند اما این برداشت نادرست است زیرا:

۱- ربط نداشتن به مهدی (امام دوازدهم).
مطابق روایتی که صحیح دانسته‌اند قرار بود آن امر در سال ۷۰ هجری روی دهد. روشن است که در آن تاریخ، مهدی که هیچ، حتی پدربزرگ و پدربزرگِ پدربزرگش نیز به دنیا نیامده بودند چه رسد به خودِ او. سال هفتاد مربوط به دوران امام سجاد است و او نه غایب شده بود که بخواهد در سال ۷۰ از پرده غیبت درآید و ظهور کند و نه اساسا اهل مبارزات سیاسی و به دست گرفتن پرچم حکومت بود و گویا به دلایل قابل درکِ پس از واقعه عاشورا سکوت و انزوا پیشه ساخته بود. امام محمد باقر نیز در آن روزگار ۱۳ سال بیشتر نداشت و هنوز در سایه پدر می‌زیست.

۲- وقت جابجا شد و تغییر کرد (وقت دقیق و ثابتی در کار نبود).
سال ۷۰ آمد و رفت و آن امر به وقوع نپیوست؛ چرا؟ روایت پاسخ می‌دهد که چون پیش از آن سال، امام حسین را به شهادت رساندند پس خدا بر مردمِ روی زمین خشم گرفت و آن امر را به تأخیر انداخت و به سال ۱۴۰ هجری منتقل کرد. گفتنی است در سال ۱۴۰ نیز هنوز امام دوازدهم و حتی پدربزرگش متولد نشده بودند و در نتیجه وقوع آن امر ربطی به مهدی ندارد.

۳- وقت بی‌وقت (وقت کلاً غیر معیّن شد).
ائمه وقوع آن امر در سال ۱۴۰ را به یاران خود گفتند و آنان نیز به سایرین پخش کردند و راز برافتاد و برملا شد. همین‌جا (پیش از سال ۱۱۴ که زمان صدور روایت توسط امام باقر) بود که سال ۱۴۰ نیز دچار سرنوشت سال ۷۰ شد و به همان خاطر خدا تصمیم گرفت که دیگر وقتی برای آن امر قرار ندهد و تعیین نکند.

۴- تعیین وقت در واقع یک پیش‌بینی! بود و وابسته به شرایط و عوامل (که می‌توانست درست از آب درآید و یا نادرست).
اینطور پیداست که تعیین وقت (که البته بعدا به کلی نسخ شد) قطعی و از نوع ابلاغ و بخشنامه نبود بلکه صرفاً یک پیش‌بینی برگرفته از معادلات سیاسی و تحولات پیشِ رو بر اساس تجارب بود که نیازمند زمینه‌سازی بود ولی با افشای آن زمان خاص، دست‌شان توسط طرف مقابل خوانده شد و نقشه‌ها و زمینه‌ها نقش بر آب گردید.

۵- ماهیت آن امر عبارت از پیش‌بینیِ "آسایش و گشایش و فَرَج و راحتی و رفع بلا" بود.
اگر مراد از آن امر، ظهور (ظهور مهدی یا هر امام دیگری پس از غیبت) نیست پس چیست؟ روایت، آن امر که به صورت آرزو درآمده بود را عبارت از "آسایش و رفاه و راحتی و گشایش امور و رفع بلا و گرفتاری" معرفی کرده که با تصورات و ذهنیات ما تفاوت دارد. موضوع در شماره بعدی بیشتر روشن می‌شود.

۶- یک کلاغ چهل کلاغ.
آن پیش‌بینی، اشاره به موضوعی ملموس و قابل درک و نه ماورائی و اعجازی دارد که سپس دچار یک کلاغ چهل کلاغ شده؛ چه علی ع (که گویا مراد امام چهارم است و نه امام اول) مطابق نقل ابوحمزه ثمالی (و احتمالا در فاصله سال‌های ۶۲ یعنی پس از حادثه عاشورا تا چند سال مانده به ۷۰؛ و اگر مراد امام اول باشد ۳ ، ۴ دهه پیش از ۷۰) پیش‌بینی می‌کند که تا سال ۷۰ بلا و غم و غصه و ناگواری (های موجود) ادامه دارد ولی پس از آن، آسودگی و گشایش و راحتی، روی خود را نشان خواهد داد؛ ابوحمزه در ادامه و رو به امام باقر (فرزند امام چهارم) به گلایه می‌گوید سال ۷۰ سپری شد و رنگ خوشی و راحتی و آسودگی را ندیدیم (: ان عليّاً (ع) كان يقول إلى السبعين بلاء وكان يقول بعد البلاء رخاء وقد مضت السبعون ولم نر رخاء). امام باقر پاسخ داد که بله خدا سال هفتاد را برای این امر قرار داده بود ولی با وقوع قتل حسین، خدا بر اهل زمین غضب کرد و آن را تا سال ۱۴۰ به تأخیر انداخت. ما تاریخ جدید را برای شما گفتیم و شما نیز پخش کردید و راز برملا شد پس خدا دوباره به تأخیر انداخت و و دیگر وقتی برای آن تعیین نکرد و به ما نگفت (: فقال أبوجعفر يا ثابت ان الله تعالى كان وقت هذا الامر في السبعين فلما قتل الحسين اشتد غضب الله على اهل الأرض فاخره إلى أربعين ومأة سنة فحدثناكم فأذعتم الحديث وكشفتم قناع السر فاخره الله ولم يجعل له بعد ذلك عندنا وقتا ويمحو الله ما يشاء ويثبت وعنده أم الكتاب قال أبو حمزة وقلت ذلك لأبی‌عبدالله (ع) فقال قد كان ذاك -جامع احادیث الشیعه ج ۱۴ ص ۵۵۴ ح ۳۳۹۴)

ادامه دارد
https://t.me/baznegari/861

.
5.5K viewsedited  15:18
باز کردن / نظر دهید
2022-09-18 08:29:33
اسلام دین واحدِ همۀ انبیا و شرایع


دین نوح، اسلام
و اُمرتُ أن أکون من المسلمین (یونس۷۲)

دین ابراهیم، اسلام
و إذ یرفع ابراهیم القواعد من البیت و اسماعیل ربنا تقبّل منا إنک أنت السمیع العلیم. ربنا واجعلنا مسلمَین لک و من ذُرّیتنا أمّة مسلِمة لک (بقره ۱۲۷و۱۲۸)

دین یعقوب، اسلام
و وصّی بها ابراهیم بنیه و یعقوب یا بنیّ إنّ الله اصطفی لکم الدین فلا تموتنّ إلا و أنتم مسلمون (بقره۱۳۲)

دین موسی، اسلام
و قال موسی یا قوم إن کنتم آمنتم بالله فعلیه توکّلوا إن کنتم مسلمین (یونس۸۴)

دین عیسی، اسلام
فلمّا أحسّ عیسی منهم الکفر قال مَن انصاری الی الله قال الحواریّون نحن انصار الله آمنا بالله واشهَد بأنّا مسلمون (آل‌عمران۵۲)

دین سلیمان، اسلام
إنه من سلیمان و إنّه بسم الله الرحمن الرحیم ألّا تَعلوا علیّ وأتونی مسلمین (نمل ۳۰و۳۱)

دین جن‌های مؤمن، اسلام
وأنّا منّا المسلمون و منا القاسطون فمن أسلم فأولئک تحرَّوا رَشَدا (جن۱۴)

دین محمد، اسلام
إن الدین عندالله الاسلام (آل‌عمران۱۹)
و من یبتغ غیر الاسلام دینا فلن یقبل منه و هو فی الآخرة من الخاسرین (آل‌عمران۸۵)

ویدئو؛ شیخ محمد حسان

کانال بازنگری (ترکاشوند) ۱۴۰۱/۶/۲۷ @baznegari
7.6K viewsedited  05:29
باز کردن / نظر دهید