2022-05-03 19:43:48
#رمان_رئیس_بزرگ
#نوشته_حانیه_یعقوبی
#931
****
Domani, domani
Cosa sarà domani
Se per noi due non ci sarà domani
Riprenderò la vita mia di sempre
Ma senza te io non avrei più niente
Più niente, niente
فردا ، فردا چه خواهد شد
اگر برای ما دو تا فردایی نباشد دوباره به زندگی همیشگی ام باز خواهم گشت
اما بی تو دیگر چیزی نخواهم داشت ، هیچ چیز
***
فاصله ای که دیاکو با نیم قدم به جلو پر کرد.
صورتش را به فاصله کمی کنار گونه ی هانا نگه داشت.
بازدم نفس های داغش به صورت هانا که می خورد ، گونه اش گز گز میکرد.
به آرامی می رقصیدند تا شاید کمی از ضربان تند قلبشان ، آن هم از فرط هیجان و خواستن کم شود.
***
Amore amore, amore amaro, amore mio
Amore che potrà fermare solo dio
Ma questo amore senza cielo volerà
Nelle tue mani, aah
Amore senza amore, amore che non ho
Amore che non vincerà se tu non vuoi
Amore grande chiuso dentro una bugia
Senza domani, aah, domani
Amore amore, amore amaro, amore mio
Amore strano, amore pazzo, amore
Senza domani, aah, domani
*
زیر گوش هانا به آرامی ، همراه با خواننده، با لحنی خاص زمزمه کرد :
عشق ، عشق تلخ ، ای عشق من
عشقی که تنها خدا می تواند جلوی آنرا بگیرد
اما این عشق حتی بدون آسمان هم در دستان تو پرواز می کند
عشق بدون عشق ، عشقی است که من ندارم
عشقی است که اگر تو نخواهی به ثمر نخواهد نشست
سکوت کرد که خواننده به تنهایی خواند :
عشق بزرگی که درون یک دروغ نهفته است و فردایی ندارد
( Amore amaro – Gigi finizio )
***
فارغ از زمان و مکان در خلسه ی شیرینی به سر می بردند. به طوری که گذشت زمان را حس نمی کردند.
هر دو از صمیم قلبِ عاشقشان ، می خواستند که این رقاص پایان نیابد و تا ابد ادامه پیدا کند.
آروزی دلنشینی که با تمام شدن آهنگ ، جانش را از دست داد.
رمان رئیس بزرگ و چنل رو به دوستانتون معرفی کنید
@Bookscase
282 viewsHaniye Yaghubi, edited 16:43