2021-07-26 15:29:25
افغانستان و پدیده طالبان
نویسنده: عبدالعزیز مولودی، عضو گروه بررسی مسایل استراتژیک خاورمیانه پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه
https://www.cmess.ir/Page/View/2021-07-26/4834
جنگ و رقابت سیاسی آمریکا و شوروی سابق، در گذشته اثار مخرب بسیاری ایجاد کرد. یکی از آثار این رقابت پایان ناپذیر، وقوع بحران و جنگ در افغانستان بود که علیرغم فروپاشی شوروی سابق، همچنان این کشور در آتش آن رقابت ها می سوزد. فروپاشی شوروی به لحاظ ایدئولوژیک، در ظاهر امر، ادامه حضور آمریکا در افغانستان را به چالش می کشید، اما ظهور مجدد روسیه به عنوان قدرتی منطقه ای و جهانی اما با کیفیتی به مراتب پایینتر از شوروی سابق از یک سو و شکل گیری قدرتی داخلی مانند طالبان در افغانستان، وجود و حضور آمریکا را در این کشور هم برای آمریکا و هم برای دولت افغانستان اجتناب ناپذیر نشان می داد. زیرا طالبان در دوره حکومت خود بر افغانستان طی سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ فعالیت ها و سرگرمی های عمومی مردم را از سینما ، سریالهای تلویزیونی و پخش موسیقی و.... را ممنوع و غیرقانونی اعلام کرد و با همه ظواهر تمدن مدرن مخالفت ورزید .
حاکمیت طالبان دوره بسیار سختی را برای مردم این کشور و بخصوص برای زنان رقم زد. این شکل از حاکمیت، امری نیست که مردم افغانستان هر چند که جامعه هم سنتی باشد، زیر بار مجدد آن بروند. مسئله این است که بعد از تصمیم دولت ترامپ برای خروج از افغانستان و اجرایی کردن آن توسط دولت جدید آمریکا، احتمال گسترش قدرت طالبان از نظر سرزمینی و حاکمیت مجدد آنها بر بیشتر مناطق این کشور می رود و این موجب نگرانی مردم و دولت این کشور شده است. در این صورت پرسش این است که آیا خروج آمریکا و هم پیمانان از افغانستان می تواند به چنین نتیجه ای بیانجامد؟
نه تنها از زمان آغاز برنامه عقبنشینی نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا در ماه مه ۲۰۲۱، بلکه از قبل از آن، طالبان، دستاوردهای نظامی بزرگی در افغانستان کسب کردهاند و توانستهاند مناطق عمدهای از خاک این کشور را به تصرف درآورند. رهبران این شورشیان میگویند میخواهند افغانستان را به امارت اسلامی تحت حکومت اسلامی بازگردانند. اکنون گفته می شود که حدود ۸۰ شهرستان را طالبان در اختیار دارند ( تا زمان تنظیم این مقاله ) و در نبود دولتی کارآمد و توانمند، روزبه روز بر مناطق زیر کنترل خود می افزایند. به نظر می رسد که قدرت طالبان تنها قائم به خود آنها یا حمایت بخشی از جامعه افغان از آنها نیست و بازیگران منطقه ای نیز در آن دخالت دارند. منابع دولتی افغانستان از ارتباط طالبان با دولت پاکستان و حمایت نظامی و لجستیک این کشور سخن می گویند و تا این اواخر هم زیر بار مذاکرات صلح با طالبان نمی رفتند. فشار آمریکا و هم پیمانان از یک سو، اراده روسیه از سوی دیگر و نیز استقبال کشورهای عربی از سوی دیگر، زمینه را برای پذیرش طالبان از سوی دولت این کشور به عنوان نیرویی قابل مذاکره برای صلح آماده کرده است. اکنون طالبان در کشورهای منطقه برای خود دفتر نمایندگی دارند، حتی در کشور ما برخی از جریان ها درصدد آماده کردن افکار عمومی برای پذیرش طالبان به عنوان نیرویی بدیل برای دولت فعلی این کشور هستند.
این در حالی است که بر اثر حملات اخیر طالبان تاکنون هزاران نفر از خانه و کاشانه خود آواره شدهاند. به نوشته رسانههای افغانستان، شمار آوارگان تنها در ولایت کندوز حدود ۵ هزار نفر برآورد میشود. از سوی دیگر، عبدالله عبدالله، رئیس شورای عالی مصالحه ملی در افغانستان هشدار داده است که در نتیجه قدرت گیری مجدد طالبان بقای این کشور در خطر خواهد بود. در کنار این ها، ضعف روحیه نیروهای دولتی و شمار اندک سربازان و در صورت خروج کامل نیروهای بین المللی که دیگر اجتناب ناپذیر شده است، همه در به قدرت رسیدن مجدد طالبان موثر بوده اند. گریختن صدها نفر از نیروهای نظامی این کشور به تاجیکستان نمونه ای از این پدیده است که ارتش افغانستان با آن روبرو است. عبدالله عبدالله، تاکید می کند که طالبان پس از خروج نیروهای خارجی از افغانستان، علاقهای به توافق صلح نخواهند داشت و همچنان به دنبال پیشروی نظامی در خاک افغانستان خواهند بود. از سوی دیگر، ملا برادر، صلح میان گروه طالبان و دولت افغانستان را به عملی شدن توافقنامۀ دوحه مشروط و تاکید کرده است که «جز با روی کار آمدن نظام اصیل اسلامی» مشکلات کشور از جمله تامین حقوق زنان افغانستان حل نمیشود. معاون سیاسی گروه طالبان همچنین اطمینان داده که پس از استقرار «حکومت اصیل اسلامی»، این گروه به حقوق زنان، اقلیتها و حفظ امنیت کارمندان نهادهای جهانی و دیپلماتهای خارجی کاملا پایبند خواهد بود. این جمله در درون خود متناقض نما است و از پروژه ای خبر می دهد که طالبان برای آینده افغانستان در نظر دارند.
535 views12:29