Get Mystery Box with random crypto!

مجمع دیوانگان

لوگوی کانال تلگرام divanesara — مجمع دیوانگان م
لوگوی کانال تلگرام divanesara — مجمع دیوانگان
آدرس کانال: @divanesara
دسته بندی ها: وبلاگ ها
زبان: فارسی
مشترکین: 15.30K
توضیحات از کانال

وبلاگ «مجمع دیوانگان» از سال ۱۳۸۶ آغاز به کار کرد و نسخه تلگرامی آن با سه نویسنده مدیریت می‌شود. اینجا به مسایل روز، سیاست، جامعه و هنر می‌پردازیم.
.
ارتباط با ادمین کانال:
@DivaneSaraAdmin
.
اینستاگرام:
instagram.com/divanesara_

Ratings & Reviews

1.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

2


آخرین پیام ها 9

2023-01-06 21:46:10
یادداشت وارده: در دفاع از نامه بهاره هدایت
#V 119

کانال «مجمع دیوانگان»
@DivaneSara
اینستاگرام «مجمع دیوانگان»
.
1.4K viewsedited  18:46
باز کردن / نظر دهید
2023-01-03 03:40:25 انقلاب اجتماعی و نخبگان ابدی!

#A 402

آرمان امیری @armanparian - سوزان نیمن، در بخشی از کتاب «درس گرفتن از آلمانی‌ها»، به دنبال این پاسخ می‌گردد که آیا حق داریم کمونیست‌ها را با فاشیست‌ها یکسان بگیریم؟ در کارنامه‌ی عملی که اختلاف معناداری نداشتند؛ در وجه نظری هم، امثال «ارنست نولته» تاکید دارند که مبانی این دو جریان یکی هستند. نیمن اما با یک خوش‌بینی نیک‌نفسانه نسبت به چپ‌ها نتیجه می‌گیرد: باید بین اندیشه‌ای که یک آرمان انسانی داشته اما به جهنم ختم شده و مکتبی که از اساس روی ایده‌های ضدانسانی بنا شده تمایز قائل شویم. من همواره سعی می‌کنم همین خوش‌بینی را در مورد دوستان چپ‌گرا حفظ کنم، البته اگر خودشان اجازه بدهند!

ادعای علاقه به انسان‌ها در ادبیات چپ‌گرایان با واژگانی چون «خلق و توده» تکرار می‌شود؛ اما نه تنها موضع‌گیری‌هایشان در بزنگاه‌های سیاسی، بلکه حتی سرفصل پژوهش‌های نظری‌شان غالبا بر مواضع و موضوعاتی تکیه دارد که برآمده از یک نگرش تماما سلسله‌مراتبی، همراه با احساس توأمان «تحقیر و نفرت» نسبت به توده‌هاست.

انبوه نظریه‌پردازی‌ها در باب «صنعت فرهنگ»، یا موضوع بسیار مورد علاقه‌شان: «رسانه» از یک پیش‌فرض مشترک آغاز می‌شود: سلیقه‌ی توده‌ها مبتذل، انتخاب‌هایش ناآگاهانه، عقل و فهم‌ش همچون کودکان در معرض فریب، و تصمیمات و انتخاب‌هایش غیرقابل اعتماد است و باید بر آن نظارت شود! مواضع مشترک فاشیست‌ها و کمونیست‌ها در تحقیر هنرهای پاپیولار (عامه‌پسند؟!) صرفا یک تجلی از نگرش نخبه‌گرایانه‌شان بود که عینا به خلف بر حق‌شان، «جمهوری اسلامی» هم به میراث رسید.

نگرش دوگانه به «عوام و خواص»، خیلی زود به تعبیر ضروری و آشنای «تخصص‌گرایی» منجر می‌شود. سنگ‌بنای اندیشه‌ی پوزیتیویستی، که توجیه‌گر جنایات فاشیستی شد. هرچند مشاهده‌ی کوره‌های آدم‌سوزی، یک شکست غیرقابل جبران در کارنامه‌ی پوزیتیویسم (دست‌کم در حوزه‌ی جامعه و سیاست) به حساب آمد، اما سبب نشد که همان نگاه، حتی با همان کلیدواژه‌ها در ادبیات چپ‌گرایان تداوم نیابد.

در نسخه‌های وطنی، تاکید بر «بی‌سوادی»، محبوب‌ترین و کلیدواژه در ادبیات نقد چپ ایرانی است. تقریبا غیرممکن است یک چپ‌گرا در نقد یک شخص دیگر (به ویژه از هم‌مسلکان خودش) قلم به دست بگیرد و اشاره‌ای به «بی‌سوادی» او نکند. اگر از رواج روحیه‌ی پرخاش‌جویی بین رفقا چشم‌پوشی کنیم، واقعیت نهفته در پس این نگاه اندیشه‌ای پوزیتیویستی است: «حقیقت کاملا مطلق است؛ اگر دیگری با من اختلاف دارد حتما هنوز کشف‌ش نکرده!»

تسری اندیشه‌ی تخصص‌گرایی به حوزه‌ی مدیریت جامعه، فاشیست‌ها را به نظریه‌هایی چون «داروینیسم اجتماعی» و وسوسه‌ی «مهندسی جامعه» رساند. سیاستی که چپ‌گرایانِ ضدفاشیست خودشان را بزرگترین منتقدان آن معرفی می‌کنند و در عین حال به صورت مداوم تکرارش می‌کنند! عجیب نیست که شاه‌بیت حملات اخیرشان به خبر ائتلاف چهره‌های اپوزوسیون تاکید بر «بی‌سوادی» اعضای ائتلاف و گلایه از فقدان «تخصص‌گرایی» در سیاست است؛ اغلب این رفقا پیشتر با «دلقک» خواندن رییس جمهور منتخب «خلق اوکراین»، ترکیب «نگاه سلسله‌مراتبی» با «نفرت از سلیقه‌ی توده‌ها» را به خوبی نشان داده بودند.

در مواجهه با این لشکرکشی، هر منتقدی در خطر سقوط به زمین بازی «باسوادی» قرار دارد. یعنی ممکن است بنده هم هوس کنم به مجموعه‌ای از علما و فضلا که کشف کرده‌اند لفظ «ائتلاف» مختص احزاب سیاسی است یادآوری کنم که بزرگترین ائتلاف‌های تاریخ سیاسی این کشور، از صدر مشروطه، تا جنبش ملی شدن صنعت نفت و حتی تشکیل جبهه‌ی ملی، اتفاقا ائتلاف تک‌چهره‌های منفردی بوده که صرفا به دلیل نفوذ و محبوبیت اجتماعی که داشته‌اند بر سر یک هدف مشترک توافق عملی می‌کردند؛ اما این دست پاسخ‌ها، برای آنچه من مورد انتقاد قرار می‌دهم نوعی نقض غرض به حساب می‌آید.

حتی اگر چماق واقع‌بینی، ما را وادارد که پوزیتیویسم را در علوم تجربی تحمل کنیم، سیاست و جامعه، آخرین سنگرهایی هستند که باید از آن‌ها در برابر نگاه سلسله‌مراتبی پاسداری کنیم. آن‌هایی که نمی‌توانند نیشخندهای پرکینه‌ی خود به تعبیر «سلبریتی» را پنهان کنند، صرفا نفرت و انزجارشان از سلیقه و انتخاب «توده‌ها» را به نمایش می‌گذارند. دوختن دهان دیگران با چماق «بی‌سوادی» هم، هراسی است از هجمه‌ی «عوام‌الناس بی‌ارزش» به حریم امن و انحصاری شأنیت‌هایِ اجتماعیِ نخبگان ابدی، که اغلب هم در وضعیتی رانتی و غیردموکراتیک حاصل شده‌.

چنین تقلاهایی، نه دغدغه‌های دموکراتیک برای دفاع از وجوه «رادیکال» جنبش اخیر، بلکه آشکارا واکنشی به سیل بنیان‌کن یک تحول انقلابی در جامعه‌ای است که تلاش می‌کند موضوع اصلی سیاست را از انحصار صلاح‌دیدهای فراانسانی خواص خودخوانده بیرون کشیده و به ساده‌ترین انتخاب‌های شهروندان عادی بازگرداند.

کانال «مجمع دیوانگان»
@DivaneSara
اینستاگرام «مجمع دیوانگان»
.
1.7K viewsedited  00:40
باز کردن / نظر دهید
2023-01-03 03:39:55
انقلاب اجتماعی و نخبگان ابدی!

#A 402


کانال «مجمع دیوانگان»
@DivaneSara
اینستاگرام «مجمع دیوانگان»
.
1.4K views00:39
باز کردن / نظر دهید
2023-01-02 12:15:11 تشکّل‌یابی، پیش شرط تشکیل کنگره ملّی

#A 401

آرمان امیری @armanparian - برای مطالعه‌ی متن کامل این یادداشت اینجا کلیک کرده و یا از گزینه‌ی INSTANT VIEW استفاده کنید.


ایده‌ی تشکیل یک کنگره‌ی ملی، (طرحی که نخستین بار از جانب جبهه‌ی ملی ایران مطرح شد) هرچند در نگاه نخست جذاب است و توجهات را به خود جلب می‌کند، اما به سرعت ابهامات و پیچیدگی‌های خودش را بروز می‌دهد: نمایندگان این کنگره چطور قرار است انتخاب شوند؟ در شرایط خفقان و سرکوب فعلی، چه امنیتی برای فعالیت‌شان وجود دارد؟ آیا اساسا چنین پیشنهادی صرفا معطوف به آینده‌ی پس از انقلاب است؟ یا می‌تواند قدمی در راستای اجماع دموکراتیک نیروهای سیاسی و اجتماعی بردارد؟

تحول جدیدتر، یک ائتلاف ضمنی میان برخی چهره‌های سرشناس است که با انتشار همزمان یک متن مشترک محقق شده. ائتلافی که مدت‌ها بود بسیاری بر آن اصرار داشتند و البته مورد اقبال و انتقاد متقابل هم قرار گرفته است. به باور من، این دست هم‌گرایی‌ها نشانه‌های بسیار مثبتی هستند که به شکل‌گیری یک اپوزوسیون منسجم و جایگزینی برای وضعیت موجود بسیار کمک خواهند کرد. منتقدان هم می‌توانند به صورت موازی ائتلاف‌های خودشان را تشکیل بدهند که احتمالا در آینده‌ی نزدیک شاهد آن هم خواهیم بود؛ اما شیوه از ائتلاف هم در نوع خود دست‌کم دو نقص بزرگ دارد:

نخست اینکه این دست ائتلاف‌ها، هرقدر هم گسترده و مورد اقبال باشند، همواره بخشی از نیروهای انقلابی را از دایره‌ی ائتلاف خود بیرون می‌گذارند. یعنی جامعیت لازم را ندارند و با نفس دموکراتیکی که در پس ایده‌ی «کنگره‌ ملی» وجود دارد فاصله دارند. احتمالا هم توقع می‌رود که در صورت تشکیل چندین ائتلاف موازی، دوباره نمایندگان این ائتلاف‌ها با هم ائتلاف کنند و دوباره به سمت همگرایی بروند که عملا اصل موضوع به این شکلی که انجام شده بی‌معنا می‌شود و دوباره باید به فکر سازمانی متشکل از همه‌ی چهره‌ها افتاد که به ایده‌ی «کنگره ملی» شباهت پیدا می‌کند.

دوم اینکه این ائتلاف‌ها، هرچند تا حدودی مشکل فقدان رهبری متمرکز را برطرف می‌کنند، اما در مرحله‌ی اجرایی هنوز تحولی در نیروهای داخل کشور ایجاد نمی‌کنند. می‌توان تصور کرد که این ائتلاف برای گفتگو با نیروهای بین‌المللی کار را ساده‌تر کرده است، اما اگر تنها پل ارتباطی این نیروها با بدنه‌ی جامعه‌ی ایرانی صدور فراخوان‌های اعتراضی باشد، عملا بالاترین دستاوردی که می‌توان متصور شد این است که به جای چندین فراخوان پراکنده، با یک فراخوان واحد مواجه باشیم. در داخل کشور اما وضعیت نیروهای فعال همچنان بدون سازمان‌دهی رها شده است.


کانال «مجمع دیوانگان»
@DivaneSara
اینستاگرام «مجمع دیوانگان»
.
2.0K views09:15
باز کردن / نظر دهید
2023-01-02 12:15:03
تشکّل‌یابی، پیش شرط تشکیل کنگره ملّی

#A 401

کانال «مجمع دیوانگان»
@DivaneSara
اینستاگرام «مجمع دیوانگان»
.
1.5K views09:15
باز کردن / نظر دهید
2022-12-29 23:23:01 در ضرورت «تسویه حساب با گذشته»

#A 400

آرمان امیری @armanparian - برای مطالعه‌ی متن کامل این یادداشت اینجا کلیک کرده و یا از گزینه‌ی INSTANT VIEW استفاده کنید.


مارتین هایدگر، یکی از سرشناس‌ترین این بازماندگان، جایی گفته بود: خودداری متفقین از صدور اجازه‌ی بازگشت او به تدریس «ددمنشی‌ای عظیم‌تر از هر کدام از کارهای هیتلر» بود. خواننده‌ی غربی ممکن است به حیرت بیفتد که چه سطحی از ابتذال اخلاقی و سقوط انسانی ممکن است اندیشمندی را به این خودبینی برساند که مصائب ناچیز خود را در رده‌ی هولناک‌ترین جنایت‌های بشری قرار دهد؟ اما خواننده‌ی ایرانی خیلی زود به یاد برخی اصحاب قلم در کشور خودش می‌افتد که دریافت چند کامنت پرخاش‌جویانه در شبکه‌های مجازی را هم‌ردیف و حتی بالاتر از جنایت‌های فجیع حکومت رده‌بندی می‌کنند تا در زمانه‌ی کشتارهایی تکان‌دهنده، خودشان را اصلی‌ترین قربانیان وضعیت جا بزنند!

پیشتر، بسیاری از پژوهشگران علاقه داشتند که پیاده‌نظام جنایات نازی‌ها را توده‌های بی‌سواد، ناآگاه، از خودبیگانه و در یک کلام «اراذل و اوباش بی‌هویت» جلوه دهند. رد پای تعبیر «اوباش» برای بدنه‌ی حامیان هیتلر در بسیاری از آثار هانا آرنت هم به چشم می‌خورد. گرایش و رویکردی که سال‌های سال در جامعه‌ی نخبگان، روشنفکران و دانشگاهیان ایرانی نیز بسیار پررنگ بوده است تا گناه تداوم این رژیم وحشت را، همواره به گردن ناآگاهی و عقب‌ماندگی جامعه‌ بیندازند.

در نقطه‌ی مقابل، می‌توان امیدوار بود که جامعه‌ی ایرانی با ظهور نسل جدیدی دلگرم است که شجاعانه می‌خواهد با تمامی اشتباهات گذشته‌ی پدران و مادران‌ش مواجه شود. بی‌هیچ اغماض و پرده‌پوشی انگشت اتهام را به سمت تمامی اشتباهات‌شان نشانه برود، و در نهایت امید خود به یک فردای روشن‌تر را تنها از مسیر یک تسویه‌حساب کامل با گذشته جستجو کند.


کانال «مجمع دیوانگان»
@DivaneSara
اینستاگرام «مجمع دیوانگان»
.
4.8K views20:23
باز کردن / نظر دهید
2022-12-29 23:22:35
در ضرورت «تسویه حساب با گذشته»

#A 400

کانال «مجمع دیوانگان»
@DivaneSara
اینستاگرام «مجمع دیوانگان»
.
2.6K views20:22
باز کردن / نظر دهید
2022-12-16 17:39:37 ندایی به سوی آینده


#A 399

آرمان امیری @armanparian - برای خواندن متن کامل این یادداشت «اینجا کلیک کرده» و یا از گزینه instant view استفاده کنید.

فاجعه‌ی کشتار ۹۸، با هم‌دستی کامل دولت مورد حمایت اصلاح‌طلبان، انتقام سختی بود که تاریخ از رویاپردازی‌های خوش‌باورانه‌ی ما گرفت. همان زمان اما، بیانیه‌ی شجاعانه‌ی موسوی این بارقه‌ی امید را دوباره زنده کرد که بار دیگر نیروهای داخلی بتوانند ضمن خارج شدن از کشتی غرق شده‌ی اصلاحات، به یک رهبر کلاسیک داخلی با گفتمان عبور از حکومت دل‌خوش کنند. هرچند در نسبت به شتاب روزافزون خشم اجتماعی این امید بسیار ناچیز بود، اما ماجرای «جان بیدار» همان کورسوی لرزان را هم به کل خاموش کرد.

بعد از انتشار نامه‌ی اخیر بهاره هدایت، بسیاری از منتقدان (به ویژه آقای امیرارجمند، به عنوان سخن‌گوی مهندس موسوی) گلایه کردند که پایبندی و ارادت میرحسین به آقای خمینی مساله‌ی جدیدی نبوده که بخواهیم از آن با عنوان «پشت کردن به مردم» یاد کنیم. البته که ما هم شعار «رای ما، یک کلام، نخست وزیر امام» را فراموش نکرده‌ایم. اما شتاب حوادث، همان‌طور که مطالبات و رویکردهای یک ملت بزرگ دگرگون می‌کند، به طریق اولی دلالت‌های سیاسی و حتی اخلاقی تعابیر و واژگان را هم تغییر می‌دهد.

شخصیت و کارنامه‌ی تاریخی آقای خمینی از سال ۶۸ که فوت کردند تا به امروز هیچ تغییری نکرده، اما فهم جامعه‌ی ایرانی، شناخت‌ش از وقایع تاریخی، و مهم‌تر از همه، قضاوت وجدانی‌اش در مورد آن‌ها به کلی دگرگون شده است. بدین ترتیب، معنای ارجاع به او در سال ۱۴۰۰ دیگر به هیچ وجه نمی‌تواند معادل معنای همان ارجاع در سال ۱۳۸۸ باشد. شاید برای مهندس موسوی، معنای «دوران طلایی امام» اشاره به یک روحیه‌ی همگرای اجتماعی در زمان ایشان باشد، اما همین کلام در گوش بسیاری از ایرانیان، به ویژه در عصر ۱۴۰۰، صرفا یادآور یک دهه‌ی خون‌بار و خفقان‌آور است و آن جنایت‌ها به قدری هولناک هستند که نه تنها دیگر جای اغماضی باقی نمی‌ماند، بلکه حتی نمی‌توان به عنوان «رویدادهایی تاریخی» بر آن‌ها چشم پوشید. مساله‌ی جنایت و سرکوب، بار دیگر به بزرگترین بحران روز جامعه‌ی ایرانی بدل شده و در این فضا ارجاع به تمامی جنایت‌های پیشین به صورت یک موضوع تازه و زنده اولویت پیدا کرده است.

جدال اگر بر سر معانی نبود و حسن نیتی برای فهم و گفتگوی واقعی وجود داشت، به نظرم تمامی رسانه‌های فعال، به ویژه آن‌ها که خودشان را میراث‌دار جنبش سبز و نمایندگی مهندس موسوی می‌دانند، باید با آغوش باز از این نامه استقبال می‌کردند. جان کلام‌ش را می‌شنیدند و از تجربه‌ی خودفریبی حکومت درس عبرت می‌گرفتند. اما به نظر می‌رسد، درست به همان نسبت که در ساختار قدرت سیاسی هیچ گوش شنوایی باقی نمانده و قلب‌هایشان یخ زده و مغزهای‌شان قفل شده، حضرات اصلاح‌طلب و ای بسا بخش بزرگی از دوستان سبز ما نیز «هویت‌طلبی» را جایگزین چاره‌اندیشی سیاسی و آمادگی برای پذیرش تغییرات کرده‌اند.


کانال «مجمع دیوانگان»
@DivaneSara
اینستاگرام «مجمع دیوانگان»
.
3.4K viewsedited  14:39
باز کردن / نظر دهید
2022-12-16 17:39:21
ندایی به سوی آینده
#A 399
کانال «مجمع دیوانگان»
@DivaneSara
اینستاگرام
@divanesara_
.
2.2K views14:39
باز کردن / نظر دهید
2022-12-14 19:45:39 زیبایی‌شناسی اعتراض، به مثابه راهکاری در عدالت ترمیمی

این یادداشت تقدیم می‌شود به «بهاره هدایت»، که از سال‌ها پیش ایده‌ی توجه به «زیبایی‌شناسی اعتراض» را با نگارنده در میان گذاشت.

#A 398

آرمان امیری @armanparian - در دانش حقوق، مبحثی وجود دارد با عنوان «عدالت ترمیمی» که تلاش دارد تمرکز دستگاه قضایی را از مجازات مجرم، به سمت ترمیم آسیب‌های وارد شده بر قربانیان سوق دهد. پیشتر پرسش اصلی این بود که: «فرد مجرم/قاتل را چطور مجازات کنیم؟» در بحث عدالت ترمیمی، پرسش تکمیلی این است که «برای بازماندگان و آسیب‌دیدگان جرم چه کار می‌توان کرد که زخم‌هایشان بیشتر التیام پیدا کند»؟

وقتی معنای جرم را گسترده‌تر کنیم، ضرورت‌ها و اشکال مختلف عدالت ترمیمی آشکارتر می‌شوند. جنگ‌ها هم نوعی جرم و آسیب هستند. جنگ را می‌شود متوقف و عاملان آن را محاکمه کرد. اما آسیب‌های به جای مانده در ذهن و خاطره‌ی قربانیان و بازماندگان یک پروژه‌ی اجتماعی بسیار بزرگ‌تر است. عین همین مساله را می‌توان در تجربه‌ی مبارزات انقلابی مشاهده کرد. دیکتاتورها در نهایت سقوط می‌کنند و گاه عوامل و مزدوران‌شان هم محاکمه می‌شوند، اما آیا همین مساله برای ترمیم زخم‌های قربانیان کافی است؟

این روزها که ما با امواج سهمگینی از اخبار ناگوار مواجهیم، بیش از هر زمان به پرسش‌های مشابهی برخورد می‌کنیم. شاید از خود بپرسیم: با بانیان و عاملان این حجم از جنایت و سبعیت چه باید کرد؟ اما هرچه بیشتر پرسش‌ها را از دریچه‌ی نگاه به جنایت‌کاران طرح کنیم، پاسخ‌های کمتری خواهیم یافت. هیچ مجازاتی و عقوبتی این زخم‌های عمیق را جبران نخواهد کرد. تصور شدت بخشیدن به مجازات، تنها ما را به نوعی پلشتی نشت کرده از عوامل استبداد آغشته می‌کند و بی‌آنکه مرهمی بر زخم‌هایمان باشد، خدشه‌های بیشتری بر وجدان انسانی‌مان وارد خواهد کرد.

از سوی دیگر، یکی از اولویت‌ها و ضرورت‌های زمانی ما، جلوگیری از تداوم سرکوب و کاهش آسیب‌های بیشتر است. یعنی شکل دادن به شیوه‌ای از اعتراضات که برای توقف ماشین خشونت، بیشترین اثرگذاری و کمترین عوارض را در پی داشته باشد؛ حتی‌المقدور در گستره‌ی بیشتری از شهروندان قابل تکثیر باشد و البته صدا و پیام آن هرچه آشکارتر به گوش جهانیان برسد.

به گمان من، مساله‌ی «زیبایی‌شناسی اعتراضات»، نقطه‌ای است که همزمان می‌تواند هر دوی این دغدغه‌های کوتاه مدت و بلندمدت را هدف قرار دهد. مساله‌ای که اتفاقا از بدو شکل‌گیری جنبش اخیر به خوبی شاهد آن بودیم: مجموعه‌ی گسترده‌ای از آثار هنری، شعرها، ترانه‌ها، کلیپ‌ها و پوسترهای جنبش، همه مصادیقی از توجه معترضان به امر زیبایی‌شناسی اعتراضات بوده‌اند که پیشتر هم وجود داشته، اما در جنبش اخیر با ابتکاراتی خلاقانه وارد مراحل جدیدی شده است.

ایده‌ی بریدن مو که از زنان معترض شروع شد و حتی تا ورزشکاران مرد هم گسترش پیدا کرد یکی از موفق‌ترین تجلی‌های خلاقیت در امر زیبایی‌شناسی اعتراضات بود؛ اما اگر بخواهیم این شیوه از اعتراض را به مساله‌ی «عدالت ترمیمی» پیوند بزنیم، باید به نمونه‌های دیگری همچون واکنش به مرگ «خدانور لجه‌ای» اشاره کنیم. جایی که معترضان سعی کردند تا با اشاره به رقص خدانور، یا صحنه‌ی دردناک بسته شدن او به میله‌های پرچم، در عین حال که اعتراض‌شان را مطرح می‌کنند، به نوعی یاد و خاطره‌ی او و هم‌دلی‌شان با بازماندگان‌اش را به نمایش بگذارند. موردی که با دست‌مایه قرار گرفتن کلیدواژه‌ی «خدای رنگین کمان» هم شاهدش بودیم و علاوه بر رویکرد اعتراضی، پیامی هم‌دلی‌برانگیز و شاید التیام‌بخش برای خانواده‌ی «کیان پیرفلک» به همراه داشت.

سنت حضور در مجلس ترحیم درگذشتگان، کهن‌ترین شیوه از همراهی عمومی برای هم‌دلی با داغ‌دیدگان است. دیدار و عیادت از خانواده زندانیان شیوه‌ای مدرن‌تر و متناسب با فضای مبارزه علیه رژیم‌های دیکتاتوری است. همه‌ی این شیوه‌ها همچنان جریان دارند اما توجه بیشتر به وجوه زیبایی‌شناسی، نه تنها می‌تواند کارکردهای ترمیمی این کنش‌ها را افزایش دهد، بلکه با افزایش احتمال بازتاب‌های خبری، در کنار وجه ترمیمی، وجوه اعتراضی کنش را نیز تقویت می‌کند.

در کوران یک مبارزه‌ی طولانی و طاقت‌فرسا، هزینه‌هایی که یک جامعه می‌پردازد بسیار فراتر از شمار کشته شدگان یا زندانیان است. به ازای هر قربانی، حداقل یک خانواده در معرض فروپاشی قرار می‌گیرد و شمار آنان که تنها با پی‌گیری اخبار آسیب می‌بینند قابل سنجش نیست. تمام این نوشته که همچون حال پریشان نگارنده‌اش ناقص و الکن شده، دعوتی است به هم‌فکری در باب توجه به همین جنبه از کارکردهای اعتراض؛ شاید بدین معنا که با پررنگ کردن خلاقانه‌ی ویژگی‌های شخصی قربانیان، بازماندگان آنان را صریح‌تر مخاطب هم‌دلی قرار دهیم و حتی‌المقدور از متلاشی شدن بیشتر جامعه جلوگیری کنیم.


کانال «مجمع دیوانگان»
@DivaneSara
اینستاگرام «مجمع دیوانگان»
.
1.8K views16:45
باز کردن / نظر دهید