Get Mystery Box with random crypto!

دکتر سرگلزایی drsargolzaei

لوگوی کانال تلگرام drsargolzaei — دکتر سرگلزایی drsargolzaei
آدرس کانال: @drsargolzaei
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 38.05K
توضیحات از کانال

Psychiatrist ,Social activist
Email: isssp@yahoo.com
drsargolzaei.com
Instagram.com/drsargolzaei
https://twitter.com/drsargolzae
https://youtube.com/@sargolzaei
https://m.facebook.com/drsargolzaei
First Post:
https://t.me/drsargolzaei/7
@drsargolzaei

Ratings & Reviews

3.33

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 33

2023-01-28 13:44:40 مبانی مبارزه خشونت پرهیز
بخش سوم
8.9K viewsedited  10:44
باز کردن / نظر دهید
2023-01-28 13:43:14 مبانی مبارزه خشونت پرهیز
بخش دوم
8.3K viewsedited  10:43
باز کردن / نظر دهید
2023-01-28 13:33:23 مبانی مبارزه خشونت پرهیز
بخش یکم
8.2K viewsedited  10:33
باز کردن / نظر دهید
2023-01-28 13:31:00 مبانی مبارزه خشونت پرهیز
مقدمه
8.3K viewsedited  10:31
باز کردن / نظر دهید
2023-01-28 13:28:54 کتاب «مبانی مبارزه‌ی خشونت‌پرهیز»
اثر مایکل نگلر
ترجمه‌ی دکتر فرهاد میثمی
10.5K viewsedited  10:28
باز کردن / نظر دهید
2023-01-28 13:28:52



@drsargolzaei
16.1K views10:28
باز کردن / نظر دهید
2023-01-27 16:22:53 دشواری خاورمیانه
متن‌ها و کلام: سهیل سرگلزایی
برای مردگان این سال، که عاشق‌ترین زندگان بودند
@SZCAFE
10.3K views13:22
باز کردن / نظر دهید
2023-01-26 20:42:04



@drsargolzaei
14.3K viewsedited  17:42
باز کردن / نظر دهید
2023-01-25 22:30:50 #میلان_کوندرا_و_توتالیتاریسم

میلان کوندرا رمان نویس اهل چک و متولد ۱۹۲۹ است. کوندرا از ۱۹۵۸ در حالی که هنوز در چکسلواکی آن روز زندگی می کرد در رمان های #شوخی و #زندگی_جای_دیگری_است و در مجموعه داستان #عشق_های_خنده_دار به نقد جامعه ای پرداخت که زیر سلطه حکومت تک حزبی و توتالیتاریسم قرار داشت.
میلان کوندرا در مصاحبه ای با یان ماک ایوان گفته است: «آن چه در درون جوامع توتالیتر اتفاق می افتد، رسوایی های سیاسی نیست بلکه رسوایی های مردم شناختی است. پرسش اساسی برای من این بوده که قابلیت های انسان تا چه حد است. همه از بوروکراسی نظام کمونیستی، از گولاک ها، محاکمات سیاسی و تصفیه های استالینی حرف می زنند و همه ی این ها را به عنوان رسوایی های سیاسی مطرح می کنند و این حقیقت آشکار را به فراموشی می سپارند که نظام سیاسی نمی تواند کاری فراتر از قابلیت های مردم انجام دهد: اگر انسان توانایی کشتن نداشت هیچ رژیم سیاسی نمی توانست جنگ راه بیاندازد، از این جهت همیشه در پس مسألهٔ سیاسی مسأله ای مردم شناختی وجود دارد: حدود قابلیت های انسان».
من در ادامه نظرات میلان کوندرا می خواهم این مساله را مطرح کنم که توتالیتاریسم و فاشیسم، نظام های سیاسی فعال کننده بدترین قابلیت های انسان هستند. برخی توتالیتاریسم و فاشیسم را محصول قابلیت های روانی انسان ها می دانند و اعتقاد دارند اگر در جامعه ای که توتالیتاریسم یا #فاشیسم شکل گرفته است، رفتار عمومی مردم را مطالعه کنید می بینید که بی رحمی، خودمحوری، پستی و دنائت آن قدر شیوع دارد که به این نتیجه خواهید رسید که این مردم لیاقت نظام سیاسی سالم تری را ندارند، اما من باور دارم که این مسیر علت و معلولی مسیری دوطرفه است: از یک سو وجه تاریک انسان ها بستر شکل گیری نظام های توتالیتاریست و فاشیست است و از سوی دیگر این نظام های سیاسی، تشدید کننده و تحریک کننده وجه تاریک انسان ها هستند. بنابراین در چنین نظام های سیاسی یک سیکل معیوب ایجاد می شود، سیکل معیوبی که منجر به تشدید رذالت و پستی در جامعه می شود. مردم دروغگو، متملق، ریاکار، بی رحم و فاقد همدلی و فداکاری می شوند زیرا این تنها الگوی برنده بودن در نظام های توتالیتر و فاشیست است. اگر با عینک روان شناسی فردی به این مردم نگاه کنید و پویایی های اجتماعی را نادیده بگیرید به این نتیجه خواهید رسید که این مردم منشاء و مولد وضع موجود هستند و لایق چیزی جز این نیستند اما اگر عینک روان شناسی سیستمی به چشم بزنید خواهید دانست که «مردم» ، یک پدیده استاتیک نیست. بلکه مردم وجوه مختلفی دارند و نظام های سیاسی هم محصول این وجوه و هم عامل تشدید یا تخفیف این وجوه هستند.
اگر به جای پرسش "انسان چیست؟" پرسش "انسان چه می تواند باشد؟" را بگذارید خواهید دید که این پرسش به جای یک پاسخ، پاسخ های متعددی خواهد داشت و نظام سیاسی یکی از متغیر های تعیین کننده پاسخ این معادله است.

#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک

پی نوشت: مصاحبه میلان کوندرا از مقدمه کتاب عشق های خنده دار ترجمه فروغ پوریاوری انتشارات روشنگران و مطالعات زنان نقل شد.

@drsargolzaei
Drsargolzaei.com
17.2K views19:30
باز کردن / نظر دهید
2023-01-20 00:05:30 نشسته‌ام و روایت ضحاک و فریدون را می‌خوانم و وقتی به آنجایش می‌رسم که کاوه مجلس ضحاک را به هم میریزد و درفش کاویانی را علم میکند متوجه می‌شوم که بی‌اختیار چشم‌هایم نم آورده است. جانوار غرغرو و شکاک پس مغزم اما نمی‌گذارد از تجسم آزادی اساطیری ایرانی حظم را ببرم و یک سؤال می‌اندازد وسط فانتزی‌هایم که همان آن اشکم را می‌خشکاند و خودش می‌رود جایی پشت قشر خاکستری پنهان می‌شود تا وقتی دیگر بیاید و حظ دیگری را لکه‌دار کند: «الان وقت شاهنامه خواندن است؟» نه که بخواهد بگوید که خدایی نکرده پیر طوس ارزش خواندن ندارد، نه! حرفش این است که در قرن بیست و یکم باز باید کاوه‌ای پیدا شود تا اشک از چشمانت سرازیر شود؟ نباید الان مشغول خواندن انقلاب در قرن بیست و یکم یا مثلا فرهنگ اندیشه‌های سیاسی معاصر باشی؟
حتما شما هم مثل من اولین پریدن جوجه‌پرنده‌ها از لانه‌شان را در راز بقا دیده‌اید. حتما شما هم دیده‌اید که دلشان نمی‌خواهد بپرند. عقبگرد می‌کنند و چندین بار برمی‌گردند و عاجزانه به مادر زل می‌زنند. لانه امن است. مادر برکت می‌آورد و پریدن، جهان ناشناخته‌ایست که هیچ چیز را تضمین نمی‌کند. اما پرنده‌ها می‌پرند. نه به خاطر اینکه در این پریدن فضیلتی‌ پنهان وجود دارد. می‌پرند چون زمان پریدن رسیده است و طبیعت آن‌هایی را که به قول بختیار علی "زمان را بو نمی‌کشند" کنار می‌گذارد.
زمان پریدن از لانه برای خود من در سال‌هایی که گذشت بارها اتفاق افتاده است. بعضی‌هایشان را پریده‌ام، بعضی‌هایشان را دارم با تردید بررسی می‌کنم و بعضی‌هایشان را به کل ندیده گرفته‌ام و دلم نمی‌خواهد بپرم؛ چرا که هنوز زورم به ترس از دست دادنشان نرسیده است.
اما چیزی که می‌خواهم بگویم همین است؛ باید پرید! چرا که زمانه لانه‌های تازه‌ای می‌طلبد وکاوه‌های دیگری را.
سهیل سرگلزایی
@szcafe
1.7K views21:05
باز کردن / نظر دهید