Get Mystery Box with random crypto!

اکهارت تله

لوگوی کانال تلگرام ekharat_tolle — اکهارت تله ا
لوگوی کانال تلگرام ekharat_tolle — اکهارت تله
آدرس کانال: @ekharat_tolle
دسته بندی ها: حیوانات , اتومبیل
زبان: فارسی
مشترکین: 3.11K
توضیحات از کانال

✔️ کپی مطالب فقط با ذکر منبع مجاز هست
Admin
@hossein_mysticosm
کانال اختصاصی اکهارت تله
مطالب آقای اکهارت تله در این کانال کاملا اختصاصی قرار میگیرد

Ratings & Reviews

2.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 3

2022-08-15 16:30:38 ادامه ...


تو بدنت را نیافریده ای و قادر نیستی کارکرد آن را کنترل کنی. شعوری والاتر از ذهن بشر در کار است، همـان شـعوری که تمامی طبیعت را حفظ می کند. با هشیار بودن به میدان انرژی درونی ـ یعنی حس کردن زندگی و حضور حیات بخش در بدن ـ تا آنجا که ممکـن است به آن شعور نزدیک می شوی.

بازیگوشی و شادی یک سگ، عشق بی قید و شرطش و آمادگی این موجود برای تجلیل کردن زندگی در هر لحظه، اغلب با حالت درونی صاحب سگ به شدت تفاوت دارد. صاحب سگ، افسرده، نگران، زیر بار مشکلات، گم گشته در افکار و غایب از تنها مکان و زمان موجود، یعنی اینجا و اکنون است. انسان به این فکر می افتد که سگ در کنار این شخص چگونه می توانـد ایـن هـمـه متعـادل و پرنشاط باقی بماند؟

هنگامی که به طبیعت فقط از طریق ذهن، از طریق تفکر می نگری،نمی توانی حیات، یعنی بودنش را حس کنی. تو فقط شکل را می بینی و از زندگی درون شکل ـ آن راز مقدس ـ آگاه نیستی. فکر، طبیعت را بـه کـالایی در راه کسب پول، دانش یا منافع دیگر تقلیل می دهد. جنگـل كـهـن بـه الـوار تبدیل می شود، کبوتر به پروژه پژوهشی و کوه به چیزی که باید درونش حفاری کرد یا آن را فتح نمود.


ادامه دارد ...

اکهارت تله
سکون سخن می گوید
ص 59 و 60

کانال اکهارت تله
@Ekharat_tolle
639 views13:30
باز کردن / نظر دهید
2022-08-14 16:30:23 ادامه ...


هنگامی که در طبیعت قدم می زنی یا می آرامی، بـه طـور كـامـل در آنجا باش و آن قلمرو را محترم بشمار. ساکن شو، بنگر و گوش بسپار. ببین چگونه هر حیوان و هر گیاه کاملا خودش است. آن هـا بـرخلاف انسان ها خود را دو شقه نکرده اند. آن ها از طریق تصاویر ذهنی ای که از خود دارند، زندگی نمی کنند و در نتیجه مجبور نیستند نگران تـلاش راه حفظ و تقویت آن تصاویر باشند. گوزن خودش است. گل نرگس در خودش است.

تمامی پدیده های طبیعت نه تنها با خودشان یکی هستند، بلکه با کل نیز یگانگی دارند. آنها با این ادعا که موجودی مجزا هستند، خود را از بافت کل جدا نکرده اند. آنها نمی گویند: «من» و بقیه جهان.

مشاهده طبیعت می تواند تو را از «من» فتنه گر رها سازد.

نسبت به صداهای ظریف و بیشمار طبیعت هشیار شو؛ خـش خـش برگ ها در باد، ریزش قطره های باران، وزوز حشره ها، نخستین چهچهه پرندگان در صبحگاهان. خود را به طور کامل در اختیار گوش سپردن قرار ده. فراتر از صداها چیزی بزرگ تر وجود دارد : تقدسی که نمی توان از طریق فکر آن را فهمید.


ادامه دارد ...


اکهارت تله
سکون سخن می گوید
ص 58 و 59

کانال اکهارت تله
@Ekharat_tolle
664 views13:30
باز کردن / نظر دهید
2022-08-13 16:30:44 هفت

طبیعت


ما فقط برای بقای جسمانی به طبیعت متکی نیستیم. ما به طبیعت نیـاز داریم تا راه خانه، راه خروج از زندان ذهن هایمان را نشان دهـد. مـا در انجام دادن، فکر کردن، به یاد آوردن و پیش بینی کردن گم شده ایم.

ما در هزار توی پیچیدگی و جهانی از مشکلات گم شده ایم. آنچه را سنگ ها، گیاهان و حیوانات هنوز می دانند، فراموش کرده ایم. فراموش کرده ایم که چگونه باشیم؛ آرام باشیم، خودمان باشیم، آنجا که زندگی هست باشیم : این جا و اکنون!

هر گاه توجهت را به هر چیز طبیعی، هر چیزی که بدون دخالت بشر به وجود آمده است معطوف می کنی، از زندان تفکر ذهنی خـارج مـی شـوی و تا حدودی در حالتی از وصل با وجود ـ که هنوز همـه چیـز بـه صـورت طبیعی در آن زندگی می کند . شرکت می جویی.

معطوف کردن توجه به سنگ، درخت یا حیوان به این مفهوم نیست که به آن فکر کنی، بلکه فقط آن را مشاهده کن و در هشیاریات نگه دار.

آن گاه چیزی از ذات آن پدیده به تو منتقل می شود. می توانی احساس کنی که چه ساکن است و با این کار همان سکون در درون تو پدید می آید. احساس میکنی چه عمیق در وجود آرمیده است. چـه کـامـل بـا آنچه که هست و آنجا که هست، یکی شده و با درک این نکته، تـو نیـز در اعماق وجودت به همان آرامکده میرسی.


ادامه دارد ...

اکهارت تله
سکون سخن بگوید
ص 57 و 58

کانال اکهارت تله
@Ekharat_tolle
692 views13:30
باز کردن / نظر دهید
2022-06-24 16:30:25 ادامه ...


پس هرگاه کسی که به شما نزدیک است می میرد، به درد ناشی از آن، تسلیم شوید. به احساس درد تسلیم شوید و ببینید که آن چگونه تحول می یابد و آنچه پس از آن اتفاق می افتد این است که چنان آرامشی عمیق و چنان سرزندگی ای وجود دارد که شخص نمی تواند در موردش صحبت کند، همان طور که مسیح در موردش صحبت نکرده است. اگر می توانست صحبت کند، می گفت: همه چیز خوب است. هیچ مرگی وجود ندارد. این چیزی است که او احساس کرد. اما شما حتی به کلمات نیازی ندارید.
این برای هرکسی اتفاق خواهد افتاد. نوعی فقدان بزرگ در زندگی هر کسی اتفاق خواهد افتاد. کسی که به شما نزدیک است خواهد مرد. فقدان بزرگ دیگری خواهد آمد: مرگ خود شما در یک جایی فرا خواهد رسید.
شاید همه کسانی که در این اتاق هستند تا آن موقع از یکی شدن با من حقیر، رها شده باشند و پیشاپیش به بعدی دست یافته باشند که ورای مرگ است. بعد واقعیت کسی که شمایید و آن، ورای مرگ است. من نمی خواهم هیچ باوری به شما بدهم. به همین دلیل نمی خواهم خیلی زیاد در مورد آن صحبت کنم.
شما اینجایید تا آگاهی بی زمان را تجربه کنید و خود آن باشید، حالت بی زمان آگاهی که ورای تولد و مرگ است. آن، واقعیت شماست و واقعیت هرکس دیگری هم هست. در اغلب موارد شما از طریق درد به آن دسترسی پیدا می کنید و اینجا راه ساده تری هست. اما اگر درد در زندگی شما به طور همزمان با بودن در اینجا رخ داده است، شگفت انگیز و جالب است. زندگی در این لحظه این را به شما داده است: هردو باهم. این زیباست.
بنابراین هرچیزی که نمی توانید به طور بیرونی بپذیرید و درد بر می خیزد یا هر احساسی که شکل می گیرد، آن را بپذیرید. به آن چه احساس می کنید، تسلیم شوید. به آنچه که هست، تسلیم شوید و اگر نمی توانید، به آنچه در مورد آن احساس می کنید، تسلیم شوید.


اکهارت تله
سفر به خویشتن
ص 283 و 284


پایان کتاب «سفر به خویشتن» از اکهارت تله

با تشکر از حضورتان
اکبرلو


در ادامه با ما باشید ...

کانال اکهارت تله
@Ekharat_tolle
25 views13:30
باز کردن / نظر دهید
2022-06-23 16:30:33 ادامه ...


اولين سطح تسلیم، تسلیم شدن به آنچه که هست، می باشد. این کامل ترین نوع تسليم است. اما هنوز ممکن است این کار همیشه ممکن نباشد. دومین سطح تسلیم، تسلیم شدن به آن چیزی است که احساس می کنید. بنابراین اگر درد بر می خیزد- به این دلیل برخاسته که شما نتوانسته اید سطح اول، تسلیم شوید - پس تسلیم درد شوید. درد را بپذیرید.
این چیز عجیبی است. همه چیز در درون شما می گوید: «نه، این دردناک است. من این درد را نمی خواهم». درد ممکن است به درون ذهن شما جریان دارد اما اگر بتوانید تسلم درد شوید، این می تواند یک گشایش شگفت انگیز باشد. درد از دست دادن، از دست دادنی عمیق... آن را احساس کنید و درد را چنان کامل بپذیرید که گویی شخصی وجود ندارد که از آن درد، رنج بکشد.
فقط درد وجود دارد و پذیرش کامل آن وجود دارد. در ابتدا ممکن است به نظر برسد که انجام چنین کاری غیر طبیعی است. اما اگر درد را بپذیرید و همراه آن باشید، به جای این که از آن فرار کنید، پس از مدتی چیزی رخ میدهد: درد می چرخد و ناگهان یک آرامش وسیع در زیر درد وجود دارد که درد را انکار نمی کند، بلکه با وارد شدن به درد و قبول کردن آن، ناگهان آن آرامش زیرین را لمس می کنید.
هرگاه فقدان و از دست دادن وجود دارد - خواه فقدانی بزرگ، خواه فقدانی کوچک این یک فرص بزرگ است. ناگهان در تار و پود هستی تان یک سوراخ ظاهر می شود. چیزی حیاتی از میان رفته است. این یک تهیا است.
فقدان بزرگ، حسی از خالی بودنی بزرگ ایجاد می کند. و این حس در ابتدا به صورت دردی عمیق حس می شود چون یک واکنش وجود دارد. خالی بودن، دردناک است. من واکنشی واکنش نشان می دهد. اما اگر اجازه بدهید که آن تهیا باشد و آن سوراخی را که ایجاد شده قبول کنید، آن گاه باد شکوه و برکت، از طریق آن سوراخ می وزد. اگر فقط آن را بپذیرید، یک فرصت عظیم در آن هست. غیبت چیزی که بسیار با ارزش بوده، یک هیچ و تهيا به جا می گذارد. و آن هیچ در ابتدا بسیار دردناک است.
همچنان که شما به آن هیچ تسلیم می شوید، یک سرشاری ای وجود دارد که در زیر آن پنهان بوده است. برخی از افراد همه چیز را یکباره از دست داده اند، افرادی بوده اند که همه چیز را به موقعیت شغلی، خانواده و خانه را به یک باره از دست داده اند. چنان است که گویی تار و پود هستی شما یکباره از میان رفته و فقط یک سوراخ به جا مانده است. در ابتدا یک درد شدید و تحمل ناپذیر وجود داشته و سپس یک تسلیم کامل رخ داده است و آن گاه ناگهان چیزی رخ داده که مسیح آن را «آرامشی ورای همه درک ها» نامیده است. آرامشی که از طريق تسلیم شدن به دردی شدید ناشی شده است.


ادامه دارد ...

اکهارت تله
سفر به خویشتن
ص 282 و 283

کانال اکهارت تله
@Ekharat_tolle
215 views13:30
باز کردن / نظر دهید
2022-06-22 16:30:29 ادامه ...


بنابراین هرگاه من می گویم به این لحظه اجازه دهید که باشد، در اغلب موارد به این معناست که به این شخص اجازه دهید که باشد. به ناآگاهی اجازه دهید که باشد. این جالب است.
آن گاه متوجه می شوید که رابطه شما با والدین به طور فاحشی تغییر می کند. هنگامی که نیاز به درک شدن را رها می کنید و دیگر نیازی به آن ندارید، درک می کنید که هرگز هیچ کسی نبوده که هیچ کاری با شما کرده باشد یا موجب شکست شما شده باشد. پس می توانید تحولی معجزه آسا را در موقعیت هایی این چنین از طریق اجازه دادن، شاهد باشید.
این جاست که قدرتی وسیع از راه می رسد. خواه در محل کار باشد یا در خانواده. یک محل فوق العاده برای این تمرین، موقعی است که همه افراد خانواده یا فامیل دور هم جمع شده اند. در آنجا به همه اجازه دهید که همان طور که هستند باشند. تست نهایی، والدین هستند! رام داس در یک جمله معروفش گفته است: «اگر فکر می کنید خیلی روشن ضمیر شده اید، بروید و یک هفته با والدین تان زندگی کنید!»

سؤال کننده: آیا می توانی در مورد درد شدیدی که در نتیجه از دست دادن کسی که واقعا به شما نزدیک است، صحبت کنی؟ یا دردی که در نتيجه از هم پاشیدن ازدواج رخ می دهد؟

اکهارت
: بله. متشکرم. در مورد فقدان و از دست دادنی شدید، خواه از دست دادن شخصی که عاشقش هستیم یا از دست دادن یک رابطه نزدیک، که خودش نوعی مرگ است، ممکن است تسلیم شدن به آن چه هست، غیر ممکن به نظر برسد. برخی موقعیتها ذاتا بسیار دردناک هستند. ممکن است شما به طور موفق، تسلیم شدن به آن چه که هست را تمرین کرده باشید، اما ناگهان چیزی اتفاق می افتد و درد شدیدی برمی خیزد و این، سطح دوم تسليم است.


ادامه دارد ...

اکهارت تله
سفر به خویشتن
ص 281 و 282

کانال اکهارت تله
@Ekharat_tolle
172 views13:30
باز کردن / نظر دهید
2022-06-21 16:30:16 ادامه ...


هرچه حضور بیشتری در شما برخیزد، بیشتر درک می کنید که هیچ کسی هیچ کاری با شما نکرده است. فقط هویت گرفتن با من حقیر است که احساس رنجش می کند. هنگامی که بعد عمیق حضور برخیزد، همواره تازه، کاملا خالص و کاملا جدید است و هرگز هیچ چیز برای آن اتفاق نیفتاده است. بنابراین برای واقعیت کسی که شمایید، هیچ چیزی هرگز اتفاق نیفتاده است.
مهم نیست چه دردی در کودکی بر شما ضربه زده است. همچنان که حضور در شما شکل می گیرد، متوجه می شوید که بعدی در شما وجود دارد که هرگز توسط هیچ دردی لمس نشده است. آن گاه بخشش به طور اتوماتیک اتفاق می افتد. نیازی نیست تلاش کنید که ببخشید. مادامی که تلاش می کنید که ببخشید، آن واقعا جواب نمی دهد. ممکن است بگویید: «آه، من باید ببخشم، چون من یک فرد معنوی هستم».
شما واقعا نمی توانید این کار را بکنید، بلکه بخشش، به طور طبیعی در نتیجه شکل گرفتن حضور، رخ می دهد. و شما وسعت کسی را که واقعا هستید، حس می می کنید. بخشایش صرفا آن جاست و شما حتی نامی هم برای آن ندارید.
پس در همه روابط، چه در کار، چه بین والدین و کودکان، ابزار قدرتمند این است که اجازه دهید دیگری همان طور که هست باشد، که جنبه ای است از این که اجازه دهید این لحظه همان طور که هست باشد. در بوم نقاشی این لحظه، اغلب، افراد ظاهر می شوند. در اغلب موارد، این لحظه به صورت یک شخص به سوی شما می آید. ممکن است به صورت کالبد درد شخصی دیگر به سوی شما بیاید و تمرین این است که به آن اجازه بدهید که باشد. این جاست که قدرت، جاری می شود. ذهن می گوید: «نه! تو نمیتوانی اجازه دهی که آن باشد. تو باید در مورد آن کاری بکنی» اما تحول بسیار قدرتمندی از طریق اجازه دادن اتفاق می افتد.


ادامه دارد ...

اکهارت تله
سفر به خویشتن
ص 280 و 281

کانال اکهارت تله
@Ekharat_tolle
162 views13:30
باز کردن / نظر دهید
2022-06-20 16:31:01 ادامه ...


مثلا برای بسیاری از افراد، رابطه با والدین بسیار پر مسئله است چون آن جا ناحیه ای است که گذشته زیادی در آن هست. اغلب در خانواده ها کژرفتاری و ناآگاهی زیادی وجود دارد. هنگامی که به والدین اجازه می دهید که کاملا همانی باشند که هستند، این آرزو را که توسط آنها درک شوید را رها می کنید. من حقیر می گوید: شما باید مرا درک کنید. اما آنها درک نمی کنند. هنگامی که مورد درک واقع شدن توسط والدین را رها می کنید،
باری از دوش شما برداشته می شود و احساس رهایی می کنید. آه، این یک رهایش است. نیازی نیست آنها مرا درک کنند، آن گاه نوعی رهاسازی وجود دارد، رهاسازی ای که همواره با حالت حضور همراه است. از این که بخواهید آنها متفاوت باشند و متفاوت رفتار کنند، رها می شوید. دیگر آنها را متهم به انجام این و آن یا انجام ندادن این و آن نمی کنید. آنها شکست نبوده اند، بلکه احساساتی ناآگاهانه بوده اند. هیچ چیز شخصی در آن نیست. آنها کاری را کرده اند که می توانستند بکنند. مطابق با سطح آگاهی شان. درواقع هیچ کسی آنجا نبوده است که کاری کرده باشد یا نکرده باشد. بلکه صرفا ناآگاهی بوده که داشته تلاش می کرده خودش را بیان کند.
به همین دلیل مسیح می گوید: « آنان را ببخش. آن ها نمی دانند که چه کار می کنند». هنگامی که شما درک کنید، می فهمید که آن ها نمی دانستند. آنها آگاهی کافی نداشتند. اگر مسیح الان بود، می گفت: « آنان را ببخش. آنها کاملا نا آگاه هستند». به منظور او همین بود. این فقط نا آگاهی بود که خودش را بیرون ریخت.


ادامه دارد ...

اکهارت تله
سفر به خویشتن
ص 279 و 280

کانال اکهارت تله
@Ekharat_tolle
244 views13:31
باز کردن / نظر دهید
2022-06-19 16:30:04 ادامه ...


سوال کننده : همان طور که تو اشاره کردی، همه ما دارای کالبد درد هستیم و اکثر ما یک شغل داریم. مشتاقم بدانم در هنگام کار چه باید بکنیم که رها باشیم؟

اکهارت
: متشکرم. در هنگام کار معمولا شما وارد مکانی می شوید که تحت کنترل من حقیر و نفس است و ساختارهای نفسانی بزرگ و ناآگاه در حال کار هستند. بسیاری از سازمان های بزرگ - شاید چند استثنا هم باشد - توسط آن حالت آگاهی اداره می شوند. بنابراین یک کمک بزرگ این است: از دیگران انتظار نداشته باشید که آگاه باشند. در جایی که ناآگاهی حاکم است، انتظار آگاهی نداشته باشید.
هنگامی که این تمرین را انجام می دهید، خیلی آسان به کالبدهای درد و ناآگاهی که در حال عمل است، بر خواهید خورد. این امر پیوسته در حال اتفاق افتادن است. در برخی شرکت ها بیشتر از بقیه اتفاق می افتد. این اساسا همان تمرین است چون این هم نوعی رابطه است و باید آگاهی را وارد رابطه نماییم.
هنگامی که کالبد درد در کسی دیگر بر می خیزد، وارد حالت واکنشی نشوید. وگرنه من حقیر خواهد بود که در حال جنگ با کالبد درد کسی دیگر است. کالبد درد به آسانی می تواند شما را تحریک کند و وارد مشاجره بزرگی نماید.
تمرین شما این است که از واکنش های من حقیر چشم بپوشید. بنابراین به ناآگاهی در شخص دیگر اجازه بدهید. البته به این معنی نیست که هربار شما تسلیم شوید. حضور را وارد کار خود کنید.
مثلا در کنار یک میز کنفرانس نشسته اید و در اطراف میز، نفس های حقیر دارند با هم میجنگند. شما مشاهده می کنید و شاید در یک لحظه به طور ناگهانی، این لحظه را به یاد بیاورید و این موجب می شود که حالت حضور بازگردد. شما احساس می کنید که به شدت با بدن مرتبط هستید و مشارکت هر کسی را مشاهده می کنید بدون اینکه قضاوت ذهنی داشته باشید. شما حضور را وارد میز کنفرانس می کنید و نه واکنش های من حقیر را و مشاهده می کنید. ممکن است خودتان را در حالی بیابید که دارید مشارکت می کنید و از روی حالت حضور، چیزی می گویید و همین امر یک کیفیت کاملا متفاوتی را وارد فعالیت شما می کند. شخصی در آن جا هست که یک آگاهی متفاوتی را وارد می کند. و آنگاه ببینید چه اتفاقی می افتد.
پس چیزی وجود ندارد که شما بتوانید برای تغییر دیگران انجام دهید. و اکثر آنها هنوز هم در ناآگاهی زندگی می کنند. این گونه است. انتظار نداشته باشید که جور دیگری باشد.


ادامه دارد ...

اکهارت تله
سفر به خویشتن
ص 278 و 279

کانال اکهارت تله
@Ekharat_tolle
161 views13:30
باز کردن / نظر دهید
2022-06-18 16:30:13 ادامه ...


کالبد درد در کودکان نسبتا عمر کوتاهی دارد چون ذهن آنها آن قدر رشد نکرده است که کالبد درد به ذهن آنها آویزان شود و مدتی طولانی دوام باید. بنابراین آن به سرعت می آید و به سرعت هم می رود.
پس بزرگترین کاری که می توانید برای کودکان انجام دهید، این است که پس از اینکه کالبد درد، آنها را ترک کرد و داد کشیدن فروکش کرد، از آنها در مورد آن سؤال کنید: چه اتفاقی افتاد؟ چه کسی بود که داشت فریاد می زد؟ حتی می توانید نامی به آن بدهید. شما می توانید به کودک کمک کنید که حاضر بماند و آن را مشاهده کند. البته نمی توانید این را در وسط آن انجام دهید، بلکه باید پس از این که فروکش کرد، انجام دهید. نمی توانید با هیولای در حال فریاد زدن، صحبت کنید.
اما هنگامی که فرشته بازگشت، می توانید با فرشته صحبت کنید و بگویید: «آن هیولا که بود؟» البته هیچ حس گناهی ایجاد نکنید. همه اش را به بازی بگیرید: «آن از کجا آمد؟ آیا آن نامی دارد؟» و دفعه بعد، همین که در حال برخاستن بود، می توانید اشاره کنید که «آه، آن دوباره دارد می آید!» حتی می توانید این را هنگامی که آن برخاسته است، بگویید.
هر چند در آن موقع آنها بیدار نمی شوند، اما مقدار کمی آگاهی می تواند وارد شود و پس از این که فروکش کرد، می توانید بگویید: «آه، آن دوباره آمده بود، جالب نیست؟» و اگر بتوانید آن را درست در هنگامی که دارد برمی خیزد، مورد اشاره قرار دهید: «آه آن دارد می آید. می توانی آن را حس کنی؟» بدین طریق حضور مشاهده گر در بچه رشد خواهد کرد و آنها می توانند عملا حرکت کالبد درد را در درون خودشان مشاهده کنند.
این کاری است که هرکسی که اینجا نشسته است، می تواند به سادگی انجام دهد. بنابراین شما سعی نمی کنید از شر آن خلاص شوید. بلکه چیزی است که شما و کودک با هم روی آن تأمل می کنید. می توانید در مورد کالبد درد خودتان هم صحبت کنید و ممکن است زمانی فرا برسد که کودک به شما بگوید: «آه، کالبد درد تو حاضر است!» هنگامی که این اتفاق بیفتد، خانواده خوبی شکل گرفته است و بچه ها می توانند این کار را انجام دهند.
آنها دوست دارند به عنوان تماشاگر آنجا باشند. این کار مانند یک بازی است و تفریح خوبی است! [صدای بوق زدن ممتد یک ماشین به گوش می رسد] این چیزی است که باید تسلیم آن شد! هر چیز کوچکی شبیه به همین بوق زدن متوالی ماشین، می تواند تمرین خوبی باشد که بدانید آیا می توانید کاملا آن را بپذیرید یا نه! متأسفانه آن قطع شد! [خنده] کاملا به آن اجازه دهید، به طور تمام و کمال آن را مجاز بدانید. هر چیزی... و ببینید چه اتفاقی می افتد. هر چیزی که شما کاملا به آن اجازه دهید، شما را به آرامش می کشاند و به سوی آرامشی بزرگ می برد. شگفت انگیز است: هر چیزی را کاملا بپذیرید...
پس کارکردن با کودکان جالب است.


ادامه دارد ...

اکهارت تله
سفر به خویشتن
ص 276 و 277

کانال اکهارت تله
@Ekharat_tolle
151 views13:30
باز کردن / نظر دهید