عرفان نظرآهاری

2022-09-22 16:18:50 ‍ من انسانم

گمشده ای داریم که اسمش انتخاب است. کلیدی است که قرن ها پیش گمشده است. دورو برمان هزار و یک در است، درهای بسته ای که نمی دانیم چه وقتی و چه کسی قرار است آنها را باز کند.

ماندن پشت هزار و یک در بسته اندوه می آورد، بیچارگی می آورد، خشم می آورد. و خشم و اندوه و بیچارگی که به هم بیامیزد جنون می آورد.
اختیار را که از آدم بگیرند یعنی انسانیتش را از او‌ گرفته اند، قیمتی ترین دارایی اش را و انسانی که انسانیتش را از او ستانده بشود، دیگر چه فرق می کند با خشت و‌ خاک و‌ خاکستر؟

درد این مردم، درد بی انتخابی است. روی تنشان همه جا رد تنبیه بی اجازگی است.

عشق را باید تعارف کرد. معرفت را باید تعارف کرد، دین را هم باید تعارف کرد. یکی بر می دارد، یکی هم بر نمی دارد.
هر چیز قشنگی که اجباری بشود، زشت می شود. بهشتی که کشان کشان آدم را به آن ببرند، دیگر جهنم است.

آدم ها انسانیت را باید انتخاب کنند، عشق را باید انتخاب کنند، خدا و دین و پیغمبر را باید انتخاب کنند.
هیزم اجبارها روی هم که تلنبار بشود، انبار باروت حسرت و حرمان است، کبریتِ غضبِ زندگی ام کو، یک روز این هیزم ها را شعله ور می کند.
ما الان آنجاییم کنار تل هیزم اجبارها،
کنار زندگی های نزیسته ای که دارند دود می شوند،
کنار فریاد من انسانم، اختیارم آرزوست.

#عرفان_نظرآهاری
#انتخاب
#من_انسانم_اختیارم_آرزوست

@erfannazarahari باز کردن / نظر دهید

2022-09-17 18:49:50 روضه ای به نام دختر

این که به سینه ام می کوبد قلب نیست، دسته دسته سینه زن است که بر طبل سینه ام می کوبند، سوگی هزارساله دارم. برای گریستن این همه راه آمده ام.
عزایی در دلم برپاست. به خانه ام که آمدی هق هقی بیاور، کاسه کاسه اشک نذری دارم، بیا هر چقدر می خواهی ببر...
رختم سیاه است و بختم نیز، جگرم سوخته است و بر سر نیزه است.
بوی جگر سوخته را می شنوی؟ بوی جان آتش گرفته را؟
می دانی هرجا که می روم کربلاست؟
می دانی کوفه کوفه نارفیق دارم؟
آب را بر من بسته اند و رود عشق را نیز.
زینبی در گلویم نشسته است و هزار هزار نوحه را به بغضی فرو می خورد.
روضه ای برایم بخوان یک کلمه ای: نام کوچکش را.
که تمام امروزهایم تاسوعا ست و تمام فرداهایم عاشورا
چه کنم با تقویم دلم که همه دوازده ماهش محرم است و هر دمم ماتم.
ازحسینمان‌ بپرسید کجا ببریم جنازه دخترانمان را؟
کجا ببریم؟
کجا ببریم؟


#عرفان_نظرآهاری
#روضه_ای_یک_کلمه_ای_مهسا
#بگویید_دختر_و_یک_تاریخ_بگریید
#کجا_ببریم_جنازه_دخترانمان_را
#تاریخ_تباهی_جغرافیای_جهل
@erfannazarahari باز کردن / نظر دهید

2022-09-16 09:57:01 من ماهی ام، نهنگم…

رابعه گفت: من ماهی ام اما تُنگی ندارم، دریا هم ندارم، می گریم و در اندوه خود غوطه ورم ، من در اشک خویش شنا می کنم؛ آیا از میان شما مردانِ مدعی، مردی هست که بتواند دستانش را پیاله کند و این ماهی را در گودی دستانش نگه دارد و با او تا دریا بیاید؟

از میان آن مردان اما مردی نبود که راه دریا را خوش بدارد و مردی نبود که گودی دستانش گنجایی نهنگی را داشته باشد و مردی نبود که از زنی که دریا می جوید، نترسد.

پس همه آن مردان، بی پاسخی راه کویر گرفتند و رفتند...
و در دل آرزو کردند که این ماهی بر خشک بیفتد و بمیرد...

حالا اما قرن هاست، هر ماهی که می بینم می گوید: من رابعه ام.
پس دانسته ام زنی که بتواند در اشک هایش شنا کند، نمی میرد، ماهی می شود.
و چنین زنی از خود هزاران ماهی می آفریند، تو نیز یکی از آن ماهیانی؛ پس راه دریا بجو.
اقیانوس، تقدیر همه زنان است، هر چند که کتاب قانونشان خط به خط کویر است...

#عرفان_نظرآهاری
@erfannazarahari باز کردن / نظر دهید

2022-09-04 11:55:53 چارچوبی با ادبیات

ادبیات راهی است برای مواجهه با چالش های بزرگ زندگی.
ما آدم ها در جهانی از واقعیتهایی سخت و ناخوشایند ناگزیر به زیستنیم و چاره ای جز فهمیدن این واقعیتها و چاره جویی نداریم.
ادبیات مسیری از چاره جویی ها و حقیقت فهمی هاست.
مرگ، تنهایی، عشق، دلدادگی، جدایی، ترس، غربت …
یکی از هزار ماجرای انسان است؛ و ادبیات عصاره ای از حکمت و تدبیر تا شاید بتوانیم از آن برای تاب آوری و به زیستی بهره ببریم.
ادبیات توهم نیست، خیال و خوش باوری نیست، ادبیات همان عقلانیت آمیخته به شور و زیبایی است.
کارگاه سعدی یکشنبه شروع می شود ما به مهمانی گلستانی از معرفت می رویم در این شوره زار بیش از هر زمان دیگر به این گلستان محتاجیم.

سعدیا خوشتر از حدیث تو نیست
تحفه روزگار اهل شناخت
آفرین بر زبان شیرینت
کاین همه شور در جهان انداخت

#عرفان_نظرآهاری
@erfannazarahari
#ادبیات_همان_چاره_حویی_ست
#سعدی_گلستان
#هفتاد_قدح_از_گلستان_سعدی

نام نویسی از طریق واتساپ)
09108523100 باشگاه فرهیختگان

لینک مستقیم ثبت نام


https://amozegara.com/product/golestansadi2/ باز کردن / نظر دهید

2022-08-29 11:34:57 ‍ قدح دلدادگی

از پسِ هفتصد سال هنوز از ظلمتِ دهلیز خانه ای در کوی فراموشی دختری می تابد؛ دختری آفتاب، مهتاب ندیده که خودش هم آفتاب است و هم مهتاب و از تابش اوست که شبِ فراق روشن است و به هوای اوست که هوای شیراز خوش است.
دختری مستور از دالان های تو به توی تاریخ به در می آید او می تواند بر داغیِ تابستان، خنکیِ بهار بپاشد. او می تواند تموز را اردیبهشت کند. او می تواند نُقل در دهان غزل بگذارد، او می تواند کام شعر را شیرین کند.
اوست که برفاب و شکر و گلاب را در قدحِ دل سعدی می ریزد و با چشمانش عشق را هم می زند آنقدر که قرن تا قرن از حرف حرف شاعر برفاب و شکر و گلاب بچکد.

بنوش این شربت را، این شربت هفتصد ساله را که آن دختر شیرازی پرورده است…

.

#عرفان_نظرآهاری
#هفتاد_قدح_از_گلستان_سعدی
#سعدی_بنوش
@erfannazarahari

زمان: یکشنبه‌ها ساعت ۲۰
به مدت ۷ جلسه
مهلت ثبت نام : ۱۲ شهریور ماه
تاریخ آغاز : ۱۳ شهریور ماه

بعد از اتمام هر جلسه آنلاین ، فایل صوتی در اختیار همه هنرجویان خواهد بود.

(نام نویسی از طریق واتساپ)
09108523100 باشگاه فرهیختگان
@amozegara.ir

#قدح_دلدادگی
#عاشقی_از_پس_قرنها
#تو_آن_دختر_شیرازی_باش
#به_گلستان_بیا
#عشق_را_از_سعدی_بیاموزیم
#هفتاد_قدح_از_گلستان
#کارگاه_آنلاین
نام نویسی از طریق لینک مستقیم:


https://amozegara.com/product/golestansadi2/ باز کردن / نظر دهید

2022-08-20 12:37:38 ‍ سعدی بنوش

بار دیگر در شهریور باید به زیارت سعدی برویم، باید برای تبرک و تفرج در گلستانش مقیم شویم باید مشاممان را از عطر حکایت پر کنیم، باید جانمان را خوشبو کنیم و روحمان را معطر.

این روزها بیش از هر وقت دیگری به سعدی محتاجیم به تدبیر و‌خردورزی و‌ متانت و فرزانگی‌اش نیازمندیم، به مدارا و‌ مروت و شفقت و انسان مداری‌اش.

سعدی گفتار درمان است، رفتار ‌درمان نیز هست. جامعه آشوب‌زده و نابسامان ما هم به لکنت زبان دچار شده‌است و هم به کج‌رفتاری. باید رفتارمان را برای مداوا به نزد او ببریم. باید برای جان و زبانمان از سعدی دوا بگیریم.

من به گلستان رفتم و از شفاخانه سعدی هفتاد قدح شربت شفابخش گرفتم، می‌خواهم قدح به قدح اینها را با شما قسمت کنم. باید واژه.واژه و معرفت به معرفت سعدی بنوشیم.

سعدی حال ما را بهتر خواهد کرد. او نبض ما را می‌گیرد و نسخه ای برای مان می‌پیچد که اگر بکوشیم و به آن عمل کنیم، انسان‌تر می‌شویم و خوشا انسان‌تر شدن.

بیایید به گلستان برویم، بیایید قدحی از معرفت و دانایی و عشق بنوشیم. بیایید انسان تر شدن را با سعدی بیاموزیم.

#عرفان_نظرآهاری
#هفتاد_قدح_از_گلستان_سعدی
#سعدی_بنوش
@erfannazarahari

زمان: یکشنبه‌ها ساعت ۲۰
به مدت ۷ جلسه
مهلت ثبت نام : ۱۲ شهریور ماه
تاریخ آغاز : ۱۳ شهریور ماه

بعد از اتمام هر جلسه آنلاین ، فایل صوتی در اختیار همه هنرجویان خواهد بود.

(نام نویسی از طریق واتساپ)
09108523100 باشگاه فرهیختگان
@amozegara.ir

#آموزگارا #آموزش_آنلاین #سعدی
#ادبیات #سبک_زندگی #نگاهی_متفاوت
#گلستان_سعدی
#تجربه_کارآمد
#فلسفه_زیستی

نام نویسی از طریق لینک مستقیم:


https://amozegara.com/product/golestansadi2/ باز کردن / نظر دهید

2022-08-20 08:26:20 اندوهت را بتکان

از خاکمان اندوه می روید و از آسمانمان اندوه می بارد. هر روز روی لباس مان، روی تن مان، روی جانمان، روی زندگی و بود و نبودمان غبار اندوه می نشیند.
ما اما نمی خواهیم که زیر انبوهِ اندوه ها مدفون شویم، پس هر صبح نه از خواب که از خاک بر می خیزیم.
ما پیروان آیین خرسندی و رهروان طریق خوشدلی هستیم.
اگر تاب سرمستی و شجاعت شادی را داری، با ما بیا.

#عرفان_نظرآهاری
#اندوهت_را_بتکان
@erfannazarahari

کارگاه حضوری اندوهت را بتکان در فرهنگسرای اندیشه برگزار شد
کارگاهی دیگر در راه است


https://amozegara.com/product/golestansadi2/ باز کردن / نظر دهید

2022-07-22 20:42:18 اسب چموش اندوه

اندوهی داری چموش و سرکش و وحشی. رامت نمی شود؛ افسارش را که می گیری، آسیمه سر می جهد و تو را با خود می کشد به واحه های ترس و دره های ناامیدی. تو را پرت می کند به جهنم های آشفتگی و دوزخ های داغ و درفش.
زندگی، گلّه گلّه اندوه دارد. این همه خیل اندوه را چه کنیم؟ نه می شود گریخت، نه می شود ندیده شان گرفت. چاره ای نیست جز رام کردن اندوه، جز سوارکاری غم، جز گرفتن افسار افسردگی. نرم و سبک و خرامان باید بندش را بگیری.
اسب چموش اندوه اگر اهلی شود تو را تا دشت های دور معرفت خواهد برد.
من سوارکار اندوه های چموشم.
می خواهی اهلی کردن اندوه را به تو هم بیاموزم؟

#عرفان_نظرآهاری
@erfannazarahari

وعده آخرین دیدار ما: ششم مرداد
09108523100

از این جاده بیا


https://amozegara.com/product/shadi-2/ باز کردن / نظر دهید

2022-07-15 12:56:52 پروانه باش

بیرون هر پیله، کرم ها فراوانند، می خزند و به زنهار و به انکار، به توهین و به تهدید می گویند: پروانه نباش!
کرم ها به مزبله محتاجند، پروانه ها اما گلستان را مشتاقند.
هر پروانه ای با همه نازکی اش عصیانگری زیباست که به شجاعت و به پشتکار، قشنگی را بر پلشتی ترجیح داده است. هر پروانه ای بی پرواست.
کرم ها برایت تقدیر ترس و تردید را می نویسند، تو اما پروانه باش.
بی پروا…

#عرفان_نظرآهاری
#پروانه_باش_بی_پروا
@erfannazarahari باز کردن / نظر دهید

2022-07-13 10:23:46 اندوهت را بتکان

جهان منتظرت نمی ماند تا حالت خوب شود.
جهان صبر نمی کند تا غصه ات سر آید.
جهان برای هیچکس منتظر نمی ماند و برای هیچکس صبر نمی کند.
جهان می رود چه تو غمگین باشی و چه شادمان، چه سوگوار باشی و چه رقصان.
می دانی این جهانی که می رود نامش چیست؟
نامش عمر است و تو ناگزیری که دنبالش بروی حتی اگر سینه خیز .
تو ناگزیری که اندوهت را بتکانی و غمت را بشویی و بروی وگرنه جهان می رود و عمر می رود و تو جا می مانی از جهان و از عمر و از خودت...

بیا تا با هم این اندوه کهنه را بتکانیم.

#عرفان_نظرآهاری
@erfannazarahari
#اندوهت_را_بتکان
#کارگاه_حضوری

ای شب آشفته برو وی غم ناگفته برو
ای خرد خفته برو دولت بيدار بيا

09108523100

لینک ثبت نام:


https://amozegara.com/product/shadi-2/ باز کردن / نظر دهید