2022-06-08 22:14:28
سرگذشت بزرگترین کارتل مواد مخدر دنیا
------
قسمت اول
نوامبر ۲۰۱۶، مردی تایوانی به اسم چای جنگ ژی، تو دوربینهای فرودگاه میانمار دیده شد که خیلی مضطرب و دستپاچه قصد سفر به تایوان رو داره. پلیسهای فرودگاه جلوش رو گرفتن و ازش پرس و جو کردن. متوجه شدن ۸۰ گرم کتامین به هر دو سمت رونش چسپیده و میخواسته از کشور خارجش کنه.
دو تا گوشی آیفون داشت که هر دو رو ازش گرفتن. بردنش تو اتاق دیگری و مشغول بررسی محتویات گوشی شدن. اونجا بود که پلیسها فهمیدن با معدن طلا مواجه شدن و گوشی حاوی اطلاعات بارزشی از جمله عکس و تکست و فیلم از چهرهای بود که برای دههها همه میشناختن: بزرگترین تاجر مواد مخدر دنیا.
عکسهای شخصی به اسم Tse Chi Lop که دامنهی فعالیتش به چند قاره میرسید و نزدیک به ۲۰ کشور دنبالش بودن که بگیرنش. آقای چی انقدر پولدار بود که کل ثروت ال چاپو درآمد یکی دو ماهش بود. اما بیشتر بخاطر نوآوری و ابداعاتش میشناسنش: بهش میگن جف بزوس دنیای دراگ.
آقای چی سال ۱۹۶۳ در گوانژوی چین به دنیا اومد. وقتی ۲۵ ساله بود، دست دوست دخترش رو گرفت و اومد کانادا. اون موقع موج مهاجرت به کانادا در هنگ کنگ و زمینهای اطرافش بالا بود. تو کانادا برای چند سال در کداک و فوجیفیلم کار میکرد. دو تا بچه هم داشتن: یه دختر و یه پسر.
دههی هشتاد، تورنتو شده بود دیگی پر از گروههای خطرناک آسیایی که همه مهاجر بودن. این گروهها هم مابین خودشون برای تصاحب و مشخص کردن قلمرو دائم در جنگ بودن. اون موقع آقای چی با بقیه هم ولایتیهای خودش عضو گروهی بودن به اسم Big Circle Boys. این گروه تو آسیا خیلی خطرناک بودن.
اما وقتی همه مهاجرت کردن تورنتو و با دنیای جدید مواجه شدن، دیدن حرفی برای گفتن ندارن. تو خود هنگ کنگ کارشون زدن بانک و جواهرفروشی و بقیه جاهای گرون قیمت بود و انقدر تجهیزات داشتن که تو درگیریهای خیابونی به سمت پلیس نارنجک پرتاب میکردن و با کلاشینکف میجنگیدن.
این گنگ اما سیستم و قوانین تورنتو رو نمیشناخت و وقتی همه رسیدن اونجا برای مدتی گیج بودن که چطور کارشون رو ادامه بدن. یکی از مشکلات این بود که مردم پول کمتری همراه داشت و کارت اعتباری همراهشون بود. چیزی که در هنگ کنگ مرسوم نبود.
دوباره از صفر و از جیببری و دلهدزدی شروع کردن. آقای چی فهمید که با همین کارتها میتونن کلی کار انجام بدن: همون شخصی که گروه رو هدایت میکرد که در محیطهای جدید خودشون رو با شرایط منطبق کنن. از کارتهای ID برای قاچاق انسان، جعل کردن، و کارهای دیگه استفاده میکردن.
این گروه BCB در مواقعی حدود ۳۰ هزار کارت در اختیار داشتن و همین گروه باعث شد که از جایی به بعد در دنیا برای استفاده از این کارتها داشتن رمز الزامی شد. چیزی که اون موقع ظاهرا مد نبود. اینکه الان روی بسیاری از کارتها رمز استفاده میشه رو مدیون همین آقای چی و گروهش هستیم.
در حالی که دیگر گروهها داشتن همدیگه رو میکشتن، چی و گروهش فهمیدن که آدم کشتن بسیار هزینهبرداره. سعی کردن متدهای خلاقانهای رو برای کارهاشون پیدا کنن. کم کم دامنهی کارهاشون از چین شروع میشد و از مسیر آفریقا و آسیای مرکزی و جنوب اروپا به کانادا ختم میشد. یک شبکهی بسیار گسترده.
یه تحلیلگر میگه هر وقت میخواستن وارد حوزهای بشن، بهترینهای حوزه رو استخدام میکردن. برای فهمیدن دنیای کارتهای اعتباری، بهترینها رو استخدام میکردن که بهشون یاد بده. برای تجارت مواد، بهترین شیمیدانها رو استخدام میکردن. در کل، رویکردی صنعتی و سازماندهی شده به دنیای جرم و جنایت داشتن.
در دهه ۹۰ یکی از موفقترین و بزرگترین شبکههای توزیع مواد رو در پنج قاره اجرایی کردن. اون موقع خانواده ایتالیایی rizzuto مشغول قاچاق کوکایین از کانادا به آمریکا بودن. چی باهاشون حرف زد و اونا رو راضی کرد که مسیر رو در اختیارشون بذارن. به گفته نویسنده آقای چی مرد دیپلماسی و مذاکره بود.
دهه نود دههی خوبی بود براشون. میلیون دلاری پول در میاوردن. زندگیهایی داشتن پر از بریز و بپاش. هواپیماهای شخصی، پارتیهای بزرگ، رفت و آمد با سلبریتیها و آدمهای معروف. آقای چی به فرد اول گروه تبدیل شده بود و یک کارتل بزرگ رو در چند قاره مدیریت میکرد.
سال ۱۹۹۲ افبیآی روی آقای چی حساس شد. با گرفتن مواد فروشای کوچه و خیابون و گرفتن اطلاعات از اونا رد چی رو زدن و فهمیدن چه کسی پشت این حجم از واردات به این کشوره. اما دستشون ازش کوتاه بود چون اون موقع چی در چین به سر میبرد.
رفتن به قسمت دوم
------
@friedrish
1.2K viewsedited 19:14