Get Mystery Box with random crypto!

جامعه‌شناسی

لوگوی کانال تلگرام iransociology — جامعه‌شناسی
موضوعات از کانال:
فردریش
آدرس کانال: @iransociology
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 40.99K
توضیحات از کانال

🌎جامعه شناسى مطالعه علمى زندگى بشر است.
💢 جستارهایی در:
- جامعه شناسی
- روانشناسی
- اقتصاد
- فلسفه
- ادبیات
- سینما
📞 تماس و تبلیغ:
@irsociology
بزرگترین مرجع علوم‌انسانی کشور

Ratings & Reviews

2.33

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

2

1 stars

0


آخرین پیام ها 17

2023-03-24 10:30:21
قاطع‌ترین دستور از لوله تفنگ بیرون می‌آید که به آنی‌ترین و کامل‌ترین اطاعت می‌انجامد. چیزی که هیچ‌گاه از این لوله در نمی‌آید قدرت است...
هرجا قدرت از دست برود؛ حکومت با خشونت عریان به میدان می‌آید. خشونت که پیروز می‌شود یعنی حکومت با قدرتش خداحافظی کرده است.

از مقاله مفاهیم قدرت و قهر در فلسفه‌ی سیاسی #هانا_آرنت
بهرام محبی


تصویر:
The Third of May, 1808 The Execution of the Defenders of Madrid by Francisco De Goya (1746-1828, Spain)


جامعه‌شناسی
@IRANSOCIOLOGY
7.7K viewsedited  07:30
باز کردن / نظر دهید
2023-03-23 21:20:00 از مانتوهای جلو باز تا اباذری های چپ اندیش
#قربان_عباسی

توتالیزاسیون روندی است یکسان ساز که به وسیله آن یک ایدئولوژی مسلط بر هر متنی تحمیل می شود. این اصطلاح را پساساختارگرایانی چون فوکو،ژاک دریدا،پل دومان و ادوارد سعید بکار می بردند تا نشان دهند که چگونه در برخی نظام های سیاسی اراده معطوف به قدرت در تلاش برای ایجاد وحدت همه نوع تکثر را از بین می برد و بر نوعی یکسان اندیشی و یکسانی در فرم و محتوا تاکید می گذارند. نمونه‌ی چنین روندی را می‌توان در پادگان‌ها و محیط‌های نظامی دید که همه‌ی افراد باید متحدالشکل بوده و از دستورات فرماندهی سلسله مراتبی تبعیت کنند.

در حوزه ادبیات و هنر کمونیست‌ها مخالف فرم بودند و می‌گفتند در ادبیات باید روی معنا تمرکز شود چون از طریق معنا می توان ایدئولوژی کمونیسم را رواج داد. لذا نویسندگانی که به این دستورات انحصارطلبانه تن ندادند مجبور به تبعید شدند و نمونه‌ی بارز آن سرکوب فرمالیست‌های روس توسط استالین در اواخر دهه 20 قرن بیستم است. استالین می خواست کل جامعه یک شکل، یکدست و یونیفرم باشد. خوشبختی و سعادت نمی‌توانست شکل‌های مختلف داشته باشد بلکه فقط همان بود که دیکتاتور می‌گفت. از این‌رو هر نوع تکثر و هرنوع فرم تازه پدیدارشده‌ای در حکم یک تهدید بود.


سال‌ها پیش اشاره کردم حاکمان ایران به تبعیت از رفقای کمونیست‌شان مخالف هرنوع فرم تازه هستند. آن‌ها دقیقاً در پی تحمیل یک فرم و یک محتوای واحد از زندگی، سیاست، سعادت هستند. تکثر برای‌شان نوعی تهدید است چون فرم و ایدئولوژی آن‌ها را زیر سوال می‌برد. تاکید آن‌ها بر حجاب همشکل و همسان زنان در واقع مبارزه با فرم بود. در برابر آن‌ها اما فولکلور غنی و پر از تنوع و تکثر جهان زیست ایرانی بود که زیر بار این یکسان‌سازی پوشش شرعی نمی‌رفت. تنوع رنگ و فرم در لباس و رقص کردی، ترکی، گیلکی و دیگر اقوام ایرانی ناخواسته در برابر این یونیفرم‌سازی مقاومت می کرد. در واقع در ایران تنوع و تکثر فرم‌های زندگی بزرگ‌ترین مانع در برابر حاکمیت برای خلق نوعی کره شمالی ثانوی بود.

فرم را دستکم نگیریم. در جایی که همه به کراوات به دید منفی نگاه می‌کردند و متاثر از بنی صدر آن را دم خر می‌دانستند استاد دانشگاه و یا حتی شهروندان عادی که در مراسم عروسی کراوات می‌زدند نوعی مقاومت از خود نشان می‌دادند تا در برابر نگاه تمامیت‌خواهانه جامعه از خود بودن، تفرد، معنای شخصی دفاع کنند. در برابر سرکوب امر زنانه و دخالت در پوشش زنان این دختران شجاع ایرانی بودند که با ابداع فرم های جدید پوشش و با تکثیر رنگ در برابر سیاهی و هم‌شکل‌سازی حاکمیت مقاومت می‌کردند. در واقع در طی این چهاردهه سیاست همسان‌سازی فرم این زنان بودند که در فضای عمومی و خصوصی با فرم‌های ابداعی و متنوع و متفاوت خود به مبارزه با اراده هم‌شکل‌ساز حاکمیت بپا خواستند. قهرمانان تفرد و ارزش‌های لیبرالی در این جامعه نه روشنفکران دانشگاهی بلکه زنان و دختران ایران بودند. تاثیری که یک دختر ایرانی با انتخاب پوشش فردی خود بر روند آزادی‌خواهی و تفرد جویی گذاشته است به مراتب ارزشمندتر از تلاش همه آن قلم به دستانی بود که یکی بر میخ و یکی برنعل می زدند.

پس از درگذشت مرتضی پاشایی خواننده پاپ ایرانی جمعیت عظیمی از دختران و پسران نوجوان و جوان به خیابان آمدند. گرچه یوسف اباذری استاد چپ اندیش دانشگاه تهران با حمله به موسیقی پاپ و اعتراض به سبک موسیقی ایشان آن را بی‌ارزش و فاقد محتوا دانست، در برابرش دختری با صدای بلند از سبک زندگی و سلیقه فردی دفاع کرد. درواقع اباذری با آن همه مطالعه و ادعا متوجه نبود که دارد همان ایدئولوژی استالین را تبلیغ می‌کند. او از همه می خواست چون او به موسیقی بتهوون گوش دهند همه مثل او بیندیشند و جهان را هم مثل او ببینند. دربرابر نسلی بالا می آمد که از این همه تحکم، و ارشاد و تذکر و سیاست بشین بپای پادگانی حاکمان جانش به لب آمده بود. جوان ایرانی می خواست سبک زندگی و ذوق شخصی خود را زندگی کند. جوان ایرانی اگر نه در اندیشه اما در عمل دقیقاً شعار کانت پدر روشنگری را زندگی می کرد و می خواست: «شجاع باش و اندیشه خود را بکاربگیر» شعری از هوراس که ترجمه دقیق تر آن این بود: «شجاع باش و خودت زندگی را بچش».

خطا نیست اگر بگویم شعار زن،زندگی و آزادی مبارزه ای فرمالیستی دربرابر سیاست تحکم گونه و یونیفرم کننده حاکمان و خود بزرگ بینانی چون اباذری است. اینجاست که می توان دید چگونه یک دختر چهارده ساله به شم غریزه، زندگی را بهتر از اندیشمندی می‌بیند و درک می کند که مدت‌ها زیر خروار خروار ایدئولوژی امکان بازاندیشی در افکار مخرب خود را نداده است. واقعیت این است که در ایران سیاه زده‌مان مانتوهای جلو باز نقشی به مراتب ارزنده‌تر از نوشته‌های صدها نویسنده و روزنامه‌نگار و محقق و به اصطلاح روشنفکر اصلاح طلب ایفا کرده است.

@IRANSOCIOLOGY
4.3K views18:20
باز کردن / نظر دهید
2023-03-22 19:47:57 یرواند آبراهامیان: تصور تبدیل اعتراضات در ایران به انقلاب، اغراق‌آمیز بود خلاصه مصاحبه آبراهامیان با یورونیوز: شرایط کنونی در ایران قابل مقایسه با روندهایی که به فروپاشی رژیم محمدرضا شاه انجامید، نیست. انتظارات اغراق‌آمیز یا خوش‌بینانه‌ای ایجاد شد که…
5.2K viewsedited  16:47
باز کردن / نظر دهید
2023-03-22 13:36:01


سرونامه
گاهنامۀ علمی‌تخصصی علوم اجتماعی دانشگاه خوارزمی

سال دوم، شماره ۵ و ۶، پاییز و زمستان ۱۴۰۱
جریان‌شناسی ترجمه در علوم اجتماعی ایران
به همراه سه ضمیمه
372 صفحه

با آثار و نوشتارهایی از: محمدرضا شادرو، محمد میرزایی، جبار رحمانی، رضا تسلیمی طهرانی، بی‌تا مدنی، سارا کریمی، مسعود زمانی مقدم، سپیده صدفی، یگانه محسنی‌پویا، فرشته رضائی، سورن مصطفائی، حسین کمالوند، علی خانمحمدی، ندا پات داد، احسان احراری، احسان عزیزی، نورالدین فراش، شیوا آقایی، شمیم شرافت، هما اسماعیلی، مسعود قاسمی، محسن عموشاهی.

طرح روی جلد: حدیث ملاحسینی


#سرونامه
@sarvmagazin
1.1K views10:36
باز کردن / نظر دهید
2023-03-22 13:36:01



سرونامه
گاهنامه علمی تخصصی علوم اجتماعی دانشگاه خوارزمی
سال دوم، شماره ۵ و ۶
پاییز و زمستان ۱۴۰۱
ویژه‌نامۀ جریان‌شناسی ترجمه در علوم اجتماعی ایران
به‌همراه سه ضمیمه
372 صفحه


#سرونامه
@sarvmagazin
1.1K views10:36
باز کردن / نظر دهید
2023-03-21 23:49:50 افزایش حداقل دستمزد به‌عنوان یک دستور کار اجتماعی

دارون عجم‌اوغلو
؛ استاد اقتصاد دانشگاه ام.آی.تی، در ایران با کتاب «چرا ملت‌ها شکست می‌خورند» شناخته می‌شود. اخیراً در پروجکت سندیکیت از او یادداشتی دربارۀ ضرورت افزایش حداقل دستمزد منتشر شده که بخش‌هایی از آن را در ادامه می‌خوانید.

با قدرت‌گرفتن دموکرات‌ها در کاخ سفید، تلاش‌ها برای افزایش حداقل دستمزد از ۷.۲۵ دلار به ۱۵ دلار در ازای هر ساعت افزایش یافته؛ اقدامی که چه به‌لحاظ اقتصادی و چه به‌لحاظ سیاسی منطقی است. برخلاف گذشته، اقتصاددانان دیگر نسبت به حداقل دستمزد بدبین نیستند. قبلاً فرض می‌شد که بازار کار مانع از قدرت انحصاری کارفرمایان در رانت‌جویی از سرمایه می‌شود. با چنین فرضی، پیش‌بینی می‌شد که حداقل دستمزد به کاهش اشتغال منجر می‌شود.

اما در پژوهش‌هایی که از اواخر دهۀ ۸۰ انجام شده، شواهدی مبنی بر تأثیر افزایش حداقل دستمزد بر بیکاری به‌دست نیامده است. دیوید کارد از دانشگاه کالیفرنیا و آلن کروگر از دانشگاه پرینستون در کتاب «افسانه و اندازه‌گیری: اقتصاد جدید حداقل دستمزد» نشان داده‌اند که کاهش اشتغال نه‌تنها ربطی به افزایش حداقل دستمزد ندارد، بلکه در مواردی با افزایش کف دستمزد، اشتغال افزایش می‌یابد. هرچند این یافته‌ها در ابتدا جنجال‌برانگیز بود، اما شواهد بعدی مبتنی بر نمونه‌های بزرگتر و رویکردهای تجربی دقیق‌تر آن‌را تأیید کرد. اگر افزایش حداقل دستمزد اشتغال را کاهش نمی‌دهد، پس می‌توان استدلال کرد که کارفرمایان بزرگی نظیر مک‌دونالد یا والمارت عملاً دارند از قدرت بازار برای کسب رانت بهره می‌برند.

ادبیات اولیۀ اقتصاد، دستاوردهای حداقل دستمزد را بسیار دست کم گرفته است. چنین سیاست‌هایی بسیار فراتر از افزایش درآمد کارگران است. حداقل دستمزد، انگیزۀ ایجاد مشاغل با دستمزد بالاتر و باثبات‌تر را تقویت می‌کند و امکان پیشرفت شغلی را نیز فراهم می‌کند. برخی اقتصاددانان نگران‌اند که حداقل دستمزد ممکن است میل به سرمایه‌گذاری برای آموزش‌های مهارتی و افزایش بهره‌وری نیروی کار را تضعیف کند. اما همان‌‌طورکه در کار مشترکم با استیو پیشکه نشان داده‌ام، این نگرانی اغراق‌آمیز است. وقتی کارفرمایی باید به کارگران خود دستمزد بالاتری پرداخت کند، اتفاقاً انگیزۀ قوی‌تری برای بهره‌وری آن‌ها دارد.

توجه به عوامل غیراقتصادی، اهمیت توجه به حداقل دستمزد را بیشتر هم می‌کند. همان‌طورکه فیلیپ پتی؛ فیلسوف، توضیح داده، «انسان‌ها برای آزادی از سلطه تلاش می‌کنند. زندگی تحت سلطه به‌معنای وابستگی به رحم و بخشش دیگری است؛ زندگی در معرض رنج‌هایی که دیگری می‌تواند دلبخواهانه به تو تحمیل کند». این تعریف، تجربۀ کسانی را که در طول تاریخ رعیت و برده بوده‌اند به تصویر می‌کشد. همان‌طورکه به همراه جیمز رابینسون در کتاب «راه باریک آزادی» تأکید کرده‌ایم، حتی اگر امروزه بیشتر کارگران در غرب دربارۀ وحشیانه‌ترین اشکال کار اجباری نگرانی چندانی نداشته باشند، اما نبود امنیت شغلی و ناکافی‌بودن حقوق به این معنا است که کسانی هنوز تحت سلطه هستند.

البته نه پتی، و نه من و رابینسون اولین کسانی نیستیم که به این نکته اشاره می‌کنیم. ویلیام بوریج؛ از معماران دولت رفاه انگلیس، در سال ۱۹۴۵ استدلال کرد «آزادی معنایی فراتر از آزادی از قدرت خودسرانۀ دولت‌ها است. آزادی به‌معنای رهایی از بندگی اقتصادی در برابر شرهای اجتماعی است. آزادی به‌معنای آزادی از هر نوع قدرت خودسرانه است». از همین رو است که در مادۀ ۲۳ اعلامیۀ جهانی حقوق بشر آمده «هر کسی که کار می‌کند حق دارد از حق‌الزحمۀ منصفانه و مطلوب برخوردار باشد به‌اندازه‌ای‌که برای خود و خانواده‌اش زندگی شایسته و توأم با کرامت انسانی را فراهم کند».

براین‌اساس، تلاش دموکرات‌ها برای افزایش حداقل دستمزد و گسترش حمایت از کارگران باید به‌عنوان بازگشت به یک دستور کار اجتماعی تلقی شود که برای مدتی طولانی نادیده گرفته شده است. در اقتصادی که با نابرابری و طبقاتی‌شدن فزاینده مواجه است، سیاست‌های مربوط به هموارکردن شرایط بازی و کاهش سلطه مدت‌ها به تأخیر افتاده است. باید در نظر داشت که امروزه مشکل بزرگتر اقتصادهای غربی کمبود مشاغل خوب به‌دلیل تمرکز بیش‌ازحد بر اتوماسیون و تلاش ناکافی برای توسعۀ فناوری‌های جدیدی است که از همه نظر برای کارگران مفید باشد. افزایش حداقل دستمزد اولین قدم مهمی است که باید برداشته شود، اما باید با سیاست‌های تغییرِ جهت فناوری و ایجاد انگیزه برای ایجاد مشاغل خوب و شرایط کار بهتر همراه باشد.


لینک یادداشت در پروجکت سندیکیت
https://www.project-syndicate.org/commentary/case-for-higher-minimum-wage-in-the-us-by-daron-acemoglu-2021-02


جامعه‌شناسی
@IRANSOCIOLOGY
5.7K views20:49
باز کردن / نظر دهید
2023-03-21 20:45:35
من می‌گویم: بیایید این یك سال را به یاد گرفتنِ حقایقِ زندگانی كوشیم، بیایید یك رشته قواعدی را برای زندگانی به گفتگو گزاریم، و نیك بدانیم، و در پیرامونِ آنها یكدل و یك زبان باشیم. این باشد گام‌هایی كه در این یك سالِ پرشور تاریخی بسوی پیش برداریم.

من می‌دانم بسیاری از این سخن من خواهند رنجید، و اینكه می‌گویم نمی‌دانند و نمی‌شناسند، بغرور آنها خواهد برخورد. ولی حقیقت از میان نخواهد رفت. دوباره می‌گویم: این توده راه زندگانی را گم كرده. این مردم حقایق زندگانی را نمی‌دانند. دوباره درخواست می‌كنم: بیایید این یك سال را به باز كردنِ یك راهی بكوشیم.

آنان كه بخود مغرورند و این گفته‌های ما به آنان سنگین می‌افتد بركنار مانند. روی سخن ما با آن كسانیست كه از غرور دورند و گرفتاریِ این توده را دیده و دل پر از درد می‌دارند. باین غیرتمندانست كه پیام می‌فرستیم. از آنانست كه چشمِ همراهی می‌داریم».

از پیام سال نو ، روزنامه‌ی پرچم
نوشته #احمد_کسروی


جامعه‌شناسی
@IRANSOCIOLOGY
2.5K viewsedited  17:45
باز کردن / نظر دهید
2023-03-21 01:01:26
عید و امسال
عیدی ندارم
گذاشتی رفتی، عزیزم
من بی‌قرارم...

به احترام همه‌ی کسانی که از همه‌ی ما نترس‌تر و شجاع‌تر بودند...



جامعه‌شناسی
@IRANSOCIOLOGY
2.4K viewsedited  22:01
باز کردن / نظر دهید
2023-03-20 23:29:01 از نوروز چیزی باقی نمانده جز چین و چوروک‌هایی که روی صورتمان می‌نشیند. در نوروز امسال نوجوانان و جوانان بسیاری در میان ما نیستند. زن‌ها و مردها و دخترها و پسرهایی که برای زندگی بهتر، برای مطالبات ضروری و حقوق طبیعی از دست‌رفته‌ی خود به خیابان‌ها آمدند و جنبش «زن، زندگی، آزادی» را در تاریخ معاصرمان در سال ۱۴۰۱ نوشتند. جامعه‌ی ایران به‌رغم تمام پلشتی‌ها و درخودماندگی‌ها و درماندگی‌هایش، به لطف و همت نسل جوان تحرکاتی برای آینده‌ای بهتر داشت که زیر شدیدترین سرکوب‌های حاکمیت مجدداً به آتش زیر خاکستر بدل شد.

نوروز امسال را به یاد جان‌باختگان راه آزادی و به احترام تمام جان‌های بیگناهی که زیر شکنجه و زندان و بازداشت از خانواده‌هایشان دور افتاده‌اند سر می‌کنیم. نوروز امسال را تنها به احیای طبیعت گرامی‌ می‌داریم و تا زمانی که زندگی‌هایمان زیر چکمه‌های زور و تزویر تباه می‌شود، تا زمانی که از ترس در لانه‌هایمان می‌خزیم و بدل به موجوداتی پوچ و تهی می‌شویم، نوروزی نخواهیم داشت. بزرگ‌ترین درسی که از نوروز می‌توان آموخت غلبه‌ی زندگی بر مرگ است. پیروزی زندگی بر تمام تباهی‌ها... باشد که بهارها و نوروزهای سال‌های آینده آکنده از آزادی و زندگی شرافت‌مندانه برای مردمان سرزمین‌مان باشد.

جامعه‌شناسی
@IRANSOCIOLOGY
4.1K views20:29
باز کردن / نظر دهید
2023-03-20 18:00:48
اکنون امید، همچون تلخ کامی‌مان عظیم است...


یانیس ریتسوس
برگردان:سعیدهلیچی


جامعه‌شناسی
@IRANSOCIOLOGY
4.6K viewsedited  15:00
باز کردن / نظر دهید