Get Mystery Box with random crypto!

خرمگس

لوگوی کانال تلگرام kharmagaas — خرمگس
آدرس کانال: @kharmagaas
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 19.20K
توضیحات از کانال

 "من آن خرمگسی هستم که خدا وبال این دولتشهر کرده و تمام روز و همه جا شما را نیش زده و برمی انگیزانم"
«دفاعیات سقراط»
یادداشتهای فرهاد قنبری
برخی مطالب در اینستاگرام [به آدرس زیر] هم اشتراک گذاری می شود👇
https://www.instagram.com/farhad_ghanbariii

Ratings & Reviews

2.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 2

2024-05-07 17:44:11
ایشان ظاهراً همسر پادشاه اردن هستند که از رنج مادران و همسران سربازان اسرائیل در رنج و عذاب هستند!!

هر جای دنیای زن یا مردی با این شکل و شمایل (صدای تودماغی و اَدایی، دماغ و دهان و ناخن و صورت عملی و پلاستیکی و این زبان دریده و وقیح و نگاه کوته‌فکرانه همیشه حق به جانب) مشاهده کردید، با تمام سرعت فرار کنید.

ما در جهان امروز با گونه‌ای از تروریسم مواجهیم که می‌شود آن را «تروریسم فوکولی» یا چیزی شبیه این نامید.

این صورت از تروریسم به مانند طالبان و داعش صورت چرک و آلوده‌ای ندارد، اما از درون به آلودگی و پلشتی به غایت بیشتری دچار است. این جماعت فرومایه عموما لباس جین و اسپورت می‌پوشد، کلی هزینه آرایش و پیرایش و موی سر و ناخن و...، می‌کند، اهل عیاشی است، به گربه‌ها و سگ‌ها غذا می‌دهد، گاهی از هنر و کتاب می‌گوید و حقوق زن و امثالهم لقلقه زبانی‌اش است اما از ترور کودکان غزه و یمن کَکَش هم نمی‌گزد، چرا که او را از جنس خود نمی‌داند.
این شکل و صورت از تروریسم، کثیف‌ترین و وحشیانه‌ترین صورت تروریسم است که متاسفانه در جامعه ما هم گسترش فراوانی یافته و هر روزه در مقابل دیدگان‌مان خود را به نمایش می‌گذارد.
@kharmagaas
5.6K viewsedited  14:44
باز کردن / نظر دهید
2024-05-07 10:04:09
"می‌رویم
آوازخوانِ ترانه‌هایی
که هر دو می‌دانیم و نمی‌دانیم.
به راه می‌افتیم یار من
وقتی بازگردم و
در آفتابی نظر کنم
که از ما دریغ شده‌است،
لختی گریه می‌کنیم
بر گورهای بی‌شماره‌ی انسان‌های بی‌شمار
که رفته‌اند
بی تدفین و شب‌زنده‌داری
نومید از آفتابی کز ما دریغ کرده‌اند.

می‌رویم ای یار
به آن‌ها می‌گوییم
که بازگشته‌ام، که بازگشته‌ایم
چرا که همدگر را دوست می‌داریم
چراکه آن گورهای بی‌شماره‌ی انسان‌های بی‌شمار را
دوست می‌داریم.

وقتی برگردم و
در آفتابی نظر کنم
که پرچم‌های دروغین از من دریغ کرده‌اند
به راه می‌افتیم عشق من،
– آزادی را خرمن می‌کنیم-
می‌رویم
ذرت و رنگ گرد می‌آوریم،
به مردگان،
معاد و گل پیشکش می‌کنیم
به زندگان، استواری حیاتمان را.
می‌رویم یار من،
بر آسمان کاغذی رنگین‌کمانی رسم می‌کنیم
تا کودکانمان با آن بازی کنند"

آنتونیو خسینتو

*خروج مردم غزه از رفح
@kharmagaas
5.4K viewsedited  07:04
باز کردن / نظر دهید
2024-05-05 22:18:07 فرهاد قنبری

از مخملباف تا مهدی نصیری

بسیاری از شبه‌روشنفکران، فعالین سیاسی و روزنامه‌نگاران ما به مانند سلبریتی ها به علت فقر تئوریک، عدم آشنایی صحیح با مفاهیم و فلسفه سیاسی (چه کلاسیک و چه جدید) و نگاه محفلی و مرامی به نظام سیاسی، هیچگاه توان فهم و شناخت درست مسائل ایران را نداشتند و به این دلیل عموما در سمت غلط تاریخ ایستاده و از موانع اصلی توسعه ایران معاصر شده‌اند.

این نگاه که بیش از آنکه بر بنیان فکری-فلسفی استوار باشد بر پایه احساسات و عواطف شکل می‌گیرد و کارکرد یک نظام سیاسی و دولت را نه با در نظر گرفتن مصالح ملی و واقعیت‌های حاکم بر عرصه کشور و جامعه بین‌المل و...، بلکه با توجه به احساسات فردی نسبت به شخص حاکم و حکومت ساخته و در این راه یا در نظام سیاسی ذوب و منحل می‌شوند و یا از بغض فرد و نظام سیاسی حاکم با دشمنان سرزمینی و گاهی تروریست‌ها و تجزیه‌طلبان همصدا می‌گردند.

در این شیوه نگاه شخص حاکم و نظام سیاسی یا فرشته‌ای منزه و مقدس و بری از هرگونه اشتباه و خطاست که کسی حق کوچکترین نقدی را ندارد و یا نماینده تمام زشتی‌ها و سیاهی‌ها و پلیدی‌هاست که به هر قیمتی (حتی همکاری با بیگانگان و دشمنان تاریخی کشور و همدلی با تروریست‌ها) باید نیست و نابود گردد.

این چنین ذهن عموما ساده‌اندیشی (و در همه زمان خطرناکی) ذهن افراد یوتوپیا ساز و معتقد به دوگانه خیرکامل و شرکامل است. این چنین ذهنی هیچ رنگی به جز رنگ سیاه و سفید را به رسمیت نمی شناسد.

حاملان تفکر آرمانشهری اغلب برای رسیدن به مدینه فاضله ساخته و پرداخته در ذهن و رویایشان، دست به خشونت و حذف کسانی می زنند که فکر می کند مانع رسیدن به آرمانشهر و سعادت همگانی مدنظر آنها هستند. بر اساس چنین تفکری آنها در راه رسیدن به اتوپیا یا به غیرستیزان خشنی تبدیل می شوند که هر تفکر "دیگری" را با نام عامل بیگانه و خودفروخته و سست عنصر و سازشکار و خرابکار و وطن فروش و بی غیرت و امثالهم سرکوب می کنند و یا چنان با نظام سیاسی درمی‌افتند که از آن شیطانی پلید که به هر قیمتی (ولو ویران شدن کشور و آشوب و جنگ داخلی و اعمال تروریست)، می‌سازند.

امثال مخملباف و نصیری به علت روحیه تک بعدی و شبه‌چریکی، عادت دارند تا همه کس، همه چیز و همه جا را صحنه نبرد حق و باطل بدانند و استفاده از هر سلاحی را در این زمین مباح بشمارند.

اما بزرگترین ایراد این نگاه آن است که آنها همیشه "خویشتن" در جایگاه معیار کامل حقیقت و حقیقت قرار می‌دهند. این نگاه صفر و صدی عموما نه منافع کشور را می‌فهمد و نه اصلا ارزشی برای چنین چیزهایی قائل است. چنین فردی همیشه خود را مدار حق و حقیقت می‌داند و تصور می‌کند در هر جایگاهی که ایستاده آنجا، حقیقت مطلق است.
@kharmagaas
6.9K viewsedited  19:18
باز کردن / نظر دهید
2024-05-05 18:44:03
فرهاد قنبری فساد سیستماتیک و فاصله طبقاتی ایران پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی اصلی ترین و شاید تنها کشوری در جهان است که شعار اصلیش حمایت از مستضعفین و فقرا نه فقط در کشور بلکه در سراسر جهان است. اما حال چه اتفاقی رخ داده است که میلیونرهای [به دلار] ایرانی…
5.6K viewsedited  15:44
باز کردن / نظر دهید
2023-07-24 00:02:07
حادثه تروریستی دیگری در سیستان و بلوچستان

۱- در ماهها و روزهای اخیر اخبار بسیاری از ترور نیروهای انتظامی و نظامی و امنیتی در سیستان و بلوچستان به گوش می رسد. مسئله ای که نشان می دهد نباید با عینک آزادی و دموکراسی و امثالهم به مسائل برخی نقاط مرزی کشور نگریست.

۲- بسیاری از رسانه ها و فعالین رسانه‌ای  کشور نه در خدمت منافع ملی بلکه مدافع سرسخت منافع غرب و ناتو هستند. (واکنش این رسانه ها به حوادث تروریستی سیستان و بلوچستان را مقایسه کنیم با مثلا حادثه تروریستی نشریه شارلی عبدو در فرانسه)

۳- عموم سربازان و نظامیان و نیروهای انتظامی که در هنگها و استانهای مرزی مشغول فعالیت هستند از طبقات ضعیف و فقیر جامعه هستند.

۴- در تاریخ هیچ کشوری مسیری آزادی از ترور و توحش رد نشده است.

۵- پلیس و سرباز مرزی برای دفاع از امنیت تمام ایران جان خود را فدا می‌کند.

۶- تروریسم بنیادگرا و قبیله‌گرا و تجزیه‌طلب فرقی میان پلیس و غیر پلیس قائل نیست.

۶- تمام کسانی که طی چند ماه گذشته به اسم آزادی‌خواهی از گنگستریسم قبیله‌گرا و بنیادگرا حمایت کردند، دست‌شان به خون این هموطنان آلوده است.
@kharmagaas
4.4K viewsedited  21:02
باز کردن / نظر دهید
2023-07-23 23:25:31 فرهاد قنبری

کاریکاتور متفکر

هر جامعه‌ِ عاقل و خردمندی برای قرار گرفتن در مسیر خیر عمومی تمام تلاش خود را به کار می‌گیرد تا نام و آثار متفکران، هنرمندان بزرگ و اندیشمندان خود را از طریق رسانه‌ها، نظام آموزشی و سایر ابزارهای ارتباطی به گوش توده‌ها و اقشار مختلف جامعه برساند تا جامعه با عادت کردن به نام و اندیشه و آثار آنان با جهان‌بینی و تفکری عمیق‌تر و ریشه‌دارتر رشد یابد. در جامعه ما اما شرایط متفاوت است، در ایران نویسنده و مترجمی که عمر خود را در راه اعتلای فکری و فرهنگی جامعه صرف کرده در اوج گمنامی، فقر و مهجوری از دنیا می‌رود، شاعر و متفکر و هنرمند به اجبار ترک وطن کرده (سیاوش کسرایی، فریدون مشیری، غلامحسین ساعدی، صادق هدایت، سهراب شهید ثالث و.. را به خاطر بیاوریم) و یا در گوشه‌ای تنها و رنجور ( شهریار، اخوان ثالث) و به دور از یادها رخت سفر می بندد، روشنفکران و متفکران وطن‌دوست و برجسته و توانمند یا در بیرون از مرزها هر کدام در کشوری در به در و آواره می‌شوند و یا در گوشه ای غمگین و نگران و با تلخی حوادث را دنبال می کنند و اگر گاهگاهی هم از سر دلسوزی سخنی گفته یا مطلبی می نویسند با انواع و اقسام توهین‌ها و فحاشی‌ها مواجه می‌شوند.

جامعه امروز ما به چنان دگماتیسم ناشی از سیاست‌زدگی دچار است که متفکری که کمترین سخنی بر خلاف میل و ذائقه توده بر زبان می‌آورد با عناوین تحقیر آمیز و پر از توهین مورد خطاب می گیرد، یا با او همچون بیماری جذامی رفتار می‌شود که در عبور از کنار او باید دهان و صورت را گرفت تا مبادا به بیماری لاعلاجی مبتلا شد.
جامعه ما به واسطه تجربه چند دهه نظام دینی ایدئولوژیک به چنان دوقطبی سیاست‌زده‌ای مبتلاست که هر سخن و فریادی که به صورت فلسفی و مفهومی به دردها و مصائب و مشکلات و آسیب‌های فرهنگی و اخلاقی و سیاسی جامعه می‌پردازد، چنان پس زده می‌شود که انگار گستاخی هرزه‌گو، پس رانده شده است.

در یک دهه اخیر و با تسلط کامل شبکه‌های مجازی بر فضای عمومی کشور، بدل و کاریکاتور سخیفی از شاعر و نویسنده و هنرمند و روشنفکر شکل گرفته است که با سوء استفاده از خشم و استیصال عمومی، سطحی‌نگری و بلاهت خود را به جای نسخه اصلی هنر و اندیشه جا زده است. در حوزه شعر دلنوشته‌های آبکی رکیک‌گویانی (که خوب سوراخ دعا را پیدا کرده و وسط یاوه‌سراییش چند متلکی هم به آخوند می‌اندازند) بیشتر از شاعرانی مانند مولوی، نظامی، عطار ، نیما یوشیج، اخوان ثالث چاپ شده و مورد استقبال عمومی قرار می گیرد. در این سال‌ها عرصه عمومی و گفتمان غالب به لطف فضای مجازی در اختیار افراد هتاک و کم‌سوادی قرار گرفته است که آزادی‌خواهی را قالب ناسزاگویی به نویسندگان و هنرمندان و روشنفکران تعریف می کنند و به نام دفاع از «آزادی بیان» مروج اصلی مطلق‌اندیشی و دگماتیسم در شکل جدید آن شده‌اند، افرادی که به راحتی روشنفکران و اهالی قلم را مورد تمسخر و فحاشی قرار می دهند و فکر می کنند با گفتن جمله‌های بی معنی مانند، «روزگار فیلسوف و متفکر گذشته است»، «هر چی بدبختی داریم سر متفکران است»، «متفکران دغدغه شغل و جایگاه دارند و توجیه‌گر وضع موجودند»، «نسل جدید از فیلسوف و متفکر جلوتر است»، «از هر چی روشنفکره حالم به هم میخوره» و امثالهم به درجات بالایی از تفکر و خاص بودن دست می یابند.
غافل از اینکه جامعه‌ای که ادعای تنفر از اهالی قلم و فکر و اندیشه می کند، جامعه‌ای در مسیر انحطاط است که با خوشحالی آخرین میخ‌ها را بر پیکر در حال احتضار فرهنگ و اخلاق و اندیشه و سیاست و... خویش فرود می‌آورد.
@kharmagaas
3.5K views20:25
باز کردن / نظر دهید
2023-07-22 22:27:17 "درد اصلی زندگی ما این است که در این دوره دیگر استادان بزرگ وجود ندارند. خیابان قلب ما را سایه‌ای فرا گرفته. چرا باید به صداهایی که بی فایده به نظر می رسند گوش فرا داد؟ چرا باید در مغزهایی که با لوله کشی های طولانی فاضلاب، دیوارهای مدارس، آسفالت و سایر وسایل کمکی زندگی پر شده اند، وزوز حشرات وارد شود؟

باید گوشها و چشمهای همگی ما از چیزهایی که شروع یک آرزوی بزرگ را تشکیل می دهند، پر شوند.
یک نفر باید فریاد بزند.

اگر می خواهید دنیا به جلو برود، باید دستهای یکدیگر را بگیرید و باید مخلوط شوید. آنهایی که به اصطلاح سالم هستند و آنهایی که ادعا می شود دیوانه‌اند.

ای کسانی که سالم هستید! نشان سلامتی شما چیست؟ چشمان تمامی افراد بشر به پرتگاهی هولناک خیره شده که دارد در آن سقوط می کند.

اگر شما شهامت نگاه کردن به ما، غذا خوردن با ما، حرف زدن با ما، نوشیدن با ما و همزیستی با ما را نداشته باشید، ما از شما نیستیم و آزادی به درد ما نمی خورد، همین به اصطلاح سالم‌ها هستند که دنیا را به سوی فاجعه کشانده اند.

یک قرارداد جدید با دنیا می بندم که آفتاب در شب بتابد و برف در تابستان ببارد چیزهای بزرگ تمام می شوند و کوچکها هستند که باقی می مانند.
اجتماع باید همبسته و متحد باشد نه اینطور تکه تکه. کافی است به طبیعت نگاه کنیم و بفهمیم که زندگی چیز ساده ایست و باید برگردیم به نقطه شروع، نقطه ای که شما از همان جا راه غلط را انتخاب کردید. باید برگردیم به اصول بنیادی زندگی بدون کثیف کردن آب"

نوستالژیا_  تارکوفسکی
@kharmagaas
4.1K views19:27
باز کردن / نظر دهید
2023-07-22 22:23:06
نفرت‌پراکنی که به اسم آزادی بیان در برخی کشورهای غربی به راه افتاده است را پایانی نیست.
وقتی در سوئد به اسم آزادی بیان به مقدسات دینی صدها میلیون نفر بی‌احترامی می‌شود، قطعا در میان آنها هم افرادی به اسم آزادی بیان شروع به واکنش خواهند کرد.
برای مثال کارخانه‌ای در پاکستان شروع به ساخت سنگ توالت با طرح پرچم سوئد کرده است.
@kharmagaas
4.5K viewsedited  19:23
باز کردن / نظر دهید
2023-07-22 22:03:41
اینکه آذربایجان سر ایران است و سر هیچگاه از بدن جدا نمی‌شود کاملا درست است اما اینکه بگوییم شاه اسماعیل صفوی ایران را ایران کرد سخن نادرستی است.
درست است که شاه اسماعیل صفوی و برخی دیگر شاهان صفوی به ایران خدمت کردند، اما هزاران سال قبل از صفویان ایران وجود داشت. حتی برای فردوسی بزرگ که بزرگترین خادم تاریخ و فرهنگ این سرزمین است هم نباید گفت که فردوسی ایران را ایران کرد، چرا که بسیار قبل از آن برهه تاریخی ایرانی وجود داشت که فردوسی اساطیر و تاریخ آن را به حماسه یک ملت تبدیل کرد.
@kharmagaas
4.1K views19:03
باز کردن / نظر دهید
2023-07-22 15:05:40 فرهاد قنبری
بحران اتوریته

اگر بخواهیم یک خواستهٔ مهم از میان خواسته‌های معترضانی را که در سالهای اخیر به خیابان‌ها آمده بودند، رصد و شناسایی کنیم، همان اعتراض به نبود اتوریته و اقتدارِ قانون در جامعه بود.

جماعتی که در اعتراضات سال ۹۶ و ۹۸ شعار «رضاشاه روحت شاد» و «کشور که شاه نداره، حساب کتاب نداره»، سر می‌دادند، نه بی‌سواد بودند و نه تصوری از رضاشاه دموکرات داشتند، اغلب آنها رضاشاه را به‌مانند شاه‌ عباس اول و نادرشاه نمونهٔ شاه اساطیری و مقتدری می‌شناسند که نانوای کم‌فروش را در تنور می‌اندازد، مهندس سازندهٔ پل و خانواده‌اش را روز اول حرکت قطار زیر پل می‌نشاند، دست‌اندازهای خیابان را با غلتک زدن بر روی بدن پیمانکار صاف می‌کند و کم‌فروش و گران‌فروش را در همان محل کاسبی بالای دار می‌کشد.
این بخش از جامعه نه دنبال دموکراسی و مردم‌سالاری و نه آزادی‌های سیاسی بود. آنها یک خواستهٔ مهم را دنبال می‌کردند و آن «اتوریته و اقتدار» دستگاه سیاسی بود که بتواند گردن اختلاسگر و مفسد اقتصادی را به آنی بشکند، دست دزدان را از آرنج قطع کند، نانوا و بقال گران‌فروش و کم‌فروش را تأدیب کند و اجازهٔ سوء‌استفاده به هیچ دلال و کلاهبرداری را ندهد. (و به همین دلیل است که این طیف هنگامی که لات و قمه‌کش را آفتابه به گردن می‌اندازند و در خیابان می‌گردانند و یا رئیس پلیس می‌گوید «باید دست قمه کش را قبل از رسیدن من شکست» دلشان خنک می‌شود و نه تنها از این اقدامات بدشان نمی‌آید بلکه خواهان اِعمال این چنین روش‌هایی در حق اختلاسگران و مفسدان اقتصادی و مسئولان ناکارآمد نیز هستند)

قبلهٔ آمال اغلب این طیف نه نظام سیاسی مانند آلمان و فرانسه بلکه نظام سیاسی مانند عربستان است که گردن مفسد را با شمشیر می‌زند و دست دزدان را در همان محل دزدی قطع کرده و قاچاقچیان مواد مخدر را از هستی ساقط می‌کند.
این طیف که عموماً طبقات پایین جامعه را شامل می‌شود براساس درکی شهودی به این نتیجه رسیده‌است که مجلس و مراجعه به رأی مردم در خاورمیانه نه تنها به اقتدار قانون منجر نمی‌شود، بلکه در عمل زمینه‌های سوءاستفاده از قدرت و رانت‌خواری بیشتر را فراهم می‌کند. این طیف با دیکتاتوری و سلطنت و هر شکل حکومت مشکل خاصی ندارد و صرفاً خواستار نظام سیاسی‌ای است که قدرت کنترل قیمت کالاها و مقابله با زورگویان و قاچاقچیان و مفسدان و در یک کلمه توان اِعمال قدرت و اقتدار را داشته باشد.
@kharmagaas
3.8K views12:05
باز کردن / نظر دهید