Get Mystery Box with random crypto!

افق (واحد ادیان، فرق و قومیت‌های مؤسسه‌ مصاف)

لوگوی کانال تلگرام masaf_ofogh — افق (واحد ادیان، فرق و قومیت‌های مؤسسه‌ مصاف) ا
لوگوی کانال تلگرام masaf_ofogh — افق (واحد ادیان، فرق و قومیت‌های مؤسسه‌ مصاف)
آدرس کانال: @masaf_ofogh
دسته بندی ها: دین
زبان: فارسی
مشترکین: 11.54K
توضیحات از کانال

✅ واحد ادیان، فرق و قومیت‌های مؤسسه مصاف (افق)

🌐 توییتر https://twitter.com/masafofogh
✔️ سروش و ایتا @masaf_ofogh
ارتباط با ما👇
🗣 @masaf_publicrelation

☎️ 02175098000

Ratings & Reviews

3.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 31

2022-10-31 09:31:01ملت‌ها و اندیشه‌ها

یک ایرانی دلایل زیادی برای این دارد که به ایرانی بودن خود افتخار کند. ما ترک‌ها، ما لرها، ما کردها، ما فارس‌ها، ما عرب‌ها، ما بلوچ‌ها، ما آریایی‌ها، ما سامی‌ها، و در یک کلام ما ایرانی‌ها که بر سر سفره این فلات از طلوع تمدن بشریت مهمان بوده‌ایم، فراز و نشیب تاریخ را به قدمت تاریخ با هم تجربه کرده‌ایم و خونمان نه فقط از راه وصلت‌های سببی، بلکه در میدان جنگ و دفاع از میهن با هم مخلوط شده است. ولی جغرافیای این سرزمین که در چهار راه تمدن، یعنی خاورمیانه واقع شده است خصوصیتی در این ملت ایجاد کرده است که نمی‌توان به آن افتخار نکرد.

یکی از خصوصیات بارز مردمان ایران این است که اگرچه حماسه‌های فراوانی در دفاع از وطن خود در مقابل فاتحین خارجی خلق کرده اند، ولی همواره با آغوش باز از اندیشه‌های جدید استقبال کرده‌اند و اندیشه‌ها را فراتر از آن می‌دانند که به ملت خاصی تعلق داشته باشد. از کراسوس تا سلطان سلیم این کشور مدفن سپاهیان فاتحی است که تنها در مقابل ایرانیان طعم تلخ شکست را تجربه کردند. اما همین مردمان هنگامی که پس از دو قرن سکوت استقلال خود را از خلفای اموی و عباسی به دست آوردند، اندیشه اسلام را مختص به اعراب ندانستند و دین اهل بیت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) را پذیرفته و در آبشخور آن استعداد و اندیشه خود را به بار نشاندند.

قطعاً من نمی‌گویم یک آمریکایی یا اروپایی نمی‌تواند به وطن خود عشق بورزد. ولی بعید می‌دانم یک آمریکایی یا اروپایی بتواند اینقدر عمیق که من عاشق وطنم هستم، به وطن خود عشق بورزد. عشق من از جنس هزاره‌هاست و عشق او از جنس سده‌ها.

با این حال اگر در آمریکا یا اروپا به دنیا آمده بودم و در خصوص افتخارات ایران مطالعه می‌کردم، بعید بود مانند اکنون عاشق ایران بشوم. ولی اگر در آمریکا یا اروپا به دنیا آمده بودم و آنچه از اندیشه تشیع اکنون می‌دانم، مطالعه می‌کردم، قطعا شیعه می‌شدم. چون همانطور که ایرانیها ثابت کرده‌اند، اندیشه‌ها فراتر از ملت‌ها و نژادها هستند.

#من_ایرانیم

کانال ادیان، فرق و قومیت‌های مؤسسه مصاف (افق)
@masaf_ofogh
34.8K views06:31
باز کردن / نظر دهید
2022-10-30 15:06:12
#پان_هرچیسم

کانال ادیان، فرق و قومیت‌های مؤسسه مصاف (افق)
@masaf_ofogh
1.3K views12:06
باز کردن / نظر دهید
2022-10-30 09:30:11
نژادپرستی: سوءتفاهم یا دروغ

سخنرانی TED "جان بیون": همه ما از یک نژاد انسانی هستیم و از نظر ژنتیکی ۹۹/۹ درصد یکسان هستیم.

تنوع ژنتیکی در داخل گروه‌هایی که ما آن‌ها را گروه‌های نژادی می‌دانیم از تنوع ژنتیکی بین گروه‌های نژادی بیشتر است.

انتشار مطلب به منزله تأیید صددرصدی محتوای آن نیست.

#پان_هرچیسم

کانال ادیان، فرق و قومیت‌های مؤسسه مصاف (افق)
@masaf_ofogh
36.5K views06:30
باز کردن / نظر دهید
2022-10-27 09:30:42 صلح اجباری امام حسن علیه السلام به اعتراف مخالفین شیعه

صلح امام حسن علیه السلام با معاویه در حالی اتفاق افتاد که این صلح کاملا از روی اجبار و بخاطر رفتارهای ناپایدار و عدم ایستادگی مردم بود. به همین دلیل این صلح نمی‌تواند دستاویزی برای اثبات مشروعیت معاویه باشد بلکه شباهت زیادی با صلح پیامبر صلی الله علیه و آله با مشرکین مکه دارد.

این نکته، هم در خطبه امام حسن علیه السلام و روایات شیعه دیده می‌شود و هم در متون مخالفین شیعه منعکس شده است؛ تا جایی که نووی، عالم سرشناس اهل سنت دو احتمال را برای این صلح می‌آورد که به یقین احتمال اول مردود و تنها احتمال دوم است که باقی می‌ماند.

او می‌نویسد:
فان قیل فکیف خلع الحسن بن على نفسه؟ قلنا لعله علم من نفسه ضعفا عن تحملها أو علم أنه لا ناصر له ولا معین فخلع نفسه تقیة...

پس اگر گفته شود: «چگونه حسن بن علی خودش را [از خلافت] خلع کرد؟» در پاسخ می‌گوییم: شاید ضعفی در خود در برابر بر عهده گرفتن خلافت احساس کرد (!!!) یا این که دید یار و یاوری ندارد و از روی تقیه خود را از خلافت خلع کرد.

النووی، المجموع، ج ۲۱، ص ۲۹

این که امام حسن علیه السلام خود را شایسته این کار نداند نه تنها با کلام خود امام بعد از پیمان شکنی معاویه متضاد است بلکه با روایات شیعه و اهل سنت همخوانی ندارد پس تنها احتمال دوم باقی می‌ماند که آن، عدم استقامت مردم و اجبار است. این صلح خود نشان دهنده مظلومیت مضاعف خلیفه الله است.

کانال ادیان، فرق و قومیت‌های مؤسسه مصاف (افق)
@masaf_ofogh
2.3K views06:30
باز کردن / نظر دهید
2022-10-26 09:30:13 دلایل تحلیلی صلح اجباری امام حسن علیه السلام/نگاهی به سپاهیان و مردم آن دوران

در بررسی علل صلح امام حسن مجتبی علیه السلام، مهم‌ترین موضوعی که به چشم می‌خورد، فقدان جبهه نیرومند و متشکل داخلی است، زیرا مردم عراق و مخصوصا مردم کوفه، در عصر امام حسن مجتبی علیه السلام، نه آمادگی روحی برای نبرد داشتند و نه تشکل و هماهنگی و اتحاد.

مختصری از دلایل صلح اجباری:

خستگی از جنگ
جنگ‌های جمل، صفین، نهروان و جنگ‌های بعد از جریان حکمیت در میان بسیاری از یاران امام علی علیه السلام یک نوع خستگی از جنگ و علاقه به صلح و متارکه جنگ ایجاد کرد؛ بخصوص اینکه جنگ آن‌ها با بیگانگان نبود، بلکه در واقع با اقوام و برادران و آشنایان دیروزی بود که اینک در جبهه معاویه مستقر شده بودند.

پس از آغاز خلافت امام حسن علیه السلام، این پدیده به شدت آشکار شد به طوری که وقتی امام مردم را به جنگ اهل شام دعوت نمود مردم خیلی به کندی آماده شدند و در نهایت به دلیل کمی یار، امام ناگزیر شد از نُخَیلَه دوباره به سمت کوفه بازگردد.

جامعه‌ای با عناصر متضاد
آن روز جامعه عراق یک جامعه متشکل و فشرده و متحد نبود، بلکه از قشرها و گروه‌های مختلف و متضادی تشکیل یافته بود که بعضا هیچ‌گونه هماهنگی و تناسبی با یکدیگر نداشتند.

سپاهی ناهماهنگ
چند دستگی و اختلاف عقیده و پراکندگی، سپاه امام حسن مجتبی علیه السلام را به صورت ارتشی ناهماهنگ با ترکیب ناجور در آورده بود که مشخصا در مقابله دشمن خارجی به هیچ وجه نمیشد به چنین سپاهی اعتماد کرد.
گروه‌های مختلفی همچون: شیعیان و طرافداران امیرمؤمنان علیه السلام، خوارج، افراد سودجو و دنیاپرست، افراد دو دل و شکاک، و در نهایت گروهی که نه به خاطر دین، بلکه از روی تعصب عشیرگی و پیروی از رئیس قبیله خود، برای جنگ حاضر شده بودند.
آیا با اتکا به چنین سپاهی که فاقد رزمندگی بود و با کوچکترین غفلت احتمال می‌رفت خود خطرزا باشد، امکان داشت با معاویه وارد جنگ شود؟

مردم پیمان‌شکن
مردم عراق و کوفه، مردمی بی‌وفا و غیر قابل اعتماد بودند که هر روز زیر پرچمی گرد می‌آمدند. بر اساس همین روحیه بود که عده‌ای از رؤسای قبایل و افراد وابسته به خاندان‌های بزرگ کوفه، به امام خیانت کرده به معاویه نامه‌ها نوشتند و تایید و حمایت خود را از حکومت وی ابراز نمودند و مخفیانه او را برای حرکت به سوی عراق تشویق کردند و تضمین نمودند که به محض نزدیک شدن وی، امام حسن علیه السلام را تسلیم او نمایند یا ترور کنند.
معاویه نیز عین نامه‌ها را برای امام مجتبی علیه السلام فرستاد و پیغام داد که چگونه با اتّکا به چنین افرادی حاضر به جنگ با وی شده است؟

فرمانده خائن
امام حسن علیه السلام پس از آن که کوفه را به قصد جنگ با معاویه ترک گفت "عبیدالله بن عباس" را با دوازده هزار نفر سپاه، به عنوان طلایه لشگر، گسیل داشت.
امام خط سیر پیشروی سپاه را تعیین فرمود و دستور داد در هر کجا که به سپاه معاویه رسیدند جلوی پیشروی آن‌ها را بگیرند و جریان را به امام علیه السلام گزارش دهند تا بی‌درنگ با سپاه اصلی به آن‌ها ملحق شود.
عبیدالله فوج تحت فرماندهی خود را حرکت داد و در محلی به نام مَسکِن با سپاه معاویه روبرو شد و در آن جا اردو زد.
طولی نکشید به امام گزارش رسید که عبیدالله با دریافت یک میلیون درهم از معاویه، شبانه همراه هشت هزار نفر به وی پیوسته است.
پیداست خیانت این فرمانده، در آن شرایط بحرانی، در تضعیف روحیه سپاه و تزلزل موقعیت نظامی امام علیه السلام چقدر مؤثر بوده است.

توطئه‌های خائنانه
معاویه به منظور ایجاد شکاف و اختلاف در میان ارتش امام حسن علیه السلام، به وسیله جاسوسان و مزدوران خود، در میان لشگر امام علیه السلام شایع می‌کرد که قیس بن سعد (فرمانده مقدمه سپاه) با معاویه سازش کرده، در میان سپاه قیس نیز شایع می‌ساخت که امام حسن علیه السلام با معاویه صلح کرده است!
معاویه حتی چند نفر از افراد خوش ظاهر را که مورد اعتماد مردم بودند، به حضور امام در اردوگاه مدائن فرستاد. این افراد پس از خروج از چادر امام، میان مردم جار زدند که حسن بن علی علیهما السلام با معاویه صلح کرد و خون مردم را حفظ نمود. مردم نیز این سخنان را باور کرده و بر ضد امام شورش کردند و با حمله به خیمه حضرت، هر آن چه در خیمه بود به یغما بردند و در صدد قتل امام برآمدند و سپس از چهار طرف متفرق شدند.

طبری نیز می‌گوید: حسن بن علی علیهما السلام هنگامی حاضر به صلح شد که یارانش از گرد او پراکنده شده وی را تنها گذاشتند!
امام حسن علیه السلام می‌فرمود: من به این علت حکومت و زمامداری را به معاویه واگذار کردم که یارانی برای جنگ با وی نداشتم و اگر یارانی می‌داشتم شبانه‌روز با او می‌جنگیدم تا کار یکسره شود!

برگرفته از کتاب سیمای پیشوایان با اندکی تغییر

کانال ادیان، فرق و قومیت‌های مؤسسه مصاف (افق)
@masaf_ofogh
2.2K views06:30
باز کردن / نظر دهید
2022-10-25 15:02:20 جبت و Egypt – تفسیر یا تأویل

یکی از انحرافاتی که همواره در طول تاریخ باعث بدعت و تفرقه و عقاید باطل در میان مسلمانان شده است، تأویل قرآن کریم است. شاید سخنی گزافه نباشد اگر بگوییم هر یک از فرقه‌های انحرافی که در دنیای اسلام عده‌ای را به گمراهی و ضلالت کشاندند کارشان را با تأویل اشتباه یکی از آیات قرآن شروع کردند. خوارج عبارت قرآنی “أن الحکم الا لله” را اینگونه تأویل کردند که هیچ حکومتی به غیر از حکومت خداوند نباید وجود داشته باشد. فتنه بنی‌امیه با تأویل باطل آیه ولی دم آغاز شد. شیعیان اسماعیلی که انحرافی در داخل تشیع محسوب می‌شدند، خود را باطنی می‌نامیدند چون اعتقاد داشتند که معانی باطنی قرآن را درک می‌کنند. حتی در دوران معاصر ما قبل از انقلاب جریانهایی که به دنبال التقاط مارکسیسم و اسلام بودند و بعدها سازمان منافقین از دل آنها سر برآورد، معانی به آیات قرآن نسبت می‌دادند که در تقابل مستقیم با بسیاری از آیات دیگر و آموزه‌های اسلامی بود. به عنوان مثال از آیه “الله نور السموات و الارض” چنین برداشت می‌کردند که خدا نور است، پس از جنس انرژی است.

خداوند در آیه سوم سوره آل عمران به این موضوع اشاره کرده‌اند که تأویل قرآن را جز خداوند و راسخون در علم نمی‌دانند.

منتها از جانبی چنین برداشتی می‌تواند به اشکالات و شبهات فراوان دیگری منتهی شود. آیا منظور از این آیه این است که هر کسی که آیات قرآن را تفسیر و حتی ترجمه کند، مصداق اهل زیغ است که در این آیه اهل فتنه و شبهه معرفی می‌شوند؟ چگونه با وجود چنین آیه‌ای دانشمندان مسلمان به خود اجازه داده‌اند که آیات قرآن را به زبانهای دیگر ترجمه کنند و معانی آیات قرآن را مورد بحث قرار داده و این همه کتب فراوان تفسیر را به رشته نگارش درآورند؟ اگر قرار است آیات قرآن تنها به وسیله احادیث تفسیر شوند، در این صورت چرا خداوند از همان ابتدا این احادیث را در متن قرآن تعبیه نکرد، تا از این همه اختلاف و انحراف و بدعت جلوگیری شود؟ یا به قول علامه طباطبایی در مقدمه تفسیر المیزان “چگونه ممکن است چیزی که خودش نور است، بوسیله غیر خودش، یعنی [محدثینی] چون قتاده و امثال او روشن شود؟” آیا خود علامه طباطبایی که دست به تفسیر آیات قرآن زده و در کنار روایات از موضوعات عقلی و فلسفی و حتی علوم تجربی برای تفسیر آیات قرآن استفاده کرده است، نمی‌تواند مصداق اهل زیغ در آیه فوق باشد؟

پاسخ بسیار ساده است و علمای اسلامی از جمله علامه طباطبایی در جلد سوم تفسیر المیزان به تفصیل به آن پاسخ داده‌اند که ما این پاسخ را به صورت مختصر و به زبان ساده بیان می‌کنیم. پاسخ این اشکال در تفاوت بین تفسیر و تأویل نهفته است. معنای مصطلح تأویل این است که مراد و مقصودی به آیات قرآن نسبت داده شود که هیچ قرینه‌ای در متن قرآن برای چنین برداشتی وجود ندارد و چنین تأویلی تنها در حوزه صلاحیت ائمه معصومین قرار می‌گیرد و از نظر شیعیان هیچکس به غیر از ائمه معصومین مجاز به تأویل معانی باطنی قرآن نیست. اگر کسی بدون اینکه روایتی در این زمینه وجود داشته باشد این آیه را اینگونه تأویل کند، می‌تواند مصداق اهل زیغ و فتنه در آیه فوق باشد.

ولی تفسیر به معنی تبیین معنی ظاهری قرآن براساس ادبیات عرب و اصول عقلایی محاوره و زبان‌شناسی و سایر علوم عقلی و نقلی است. اینکه لغت جبت در قرآن که حتی مترجمین در ترجمه ظاهری آن به نتیجه واحدی نرسیده‌اند را از نظر زبان‌شناسی و اتیمولوژی مورد بحث قرار گرفته و به نظریه‌ای خواه صحیح یا اشتباه برسیم، به هیچ وجه تأویل قرآن قلمداد نمی‌شود، بلکه تفسیر قرآن است. این میدان، میدان مباحثات علمی و ارائه نظریه و بحث و تحقیق و سعی و خطا است که خداوند ما را به آن فراخوانده است که در آیات قرآن تدبر کنید و در طول تاریخ اسلام یک شاخه از علم بوده است که دانشمندان بسیاری در آن به تخصص رسیده‌اند. کسانی که چنین تلاشی را بدعت و فتنه می‌دانند، باید از خود بپرسند که اگر بزرگان سلف ما چنین می‌اندیشیدند، چگونه این همه کتب تفسیری ارزشمند را برای ما به یادگار گذاشته‌اند. آنها در دورانی در این راستا گام برمی‌داشتند که چنین امکانات علمی که ما در اختیار داریم، در اختیار نداشتند. نه کتابخانه مجازی در کار بود و نه امکان جستجوی موضوعی و لغوی و نه این همه پیشرفتهای علوم طبیعی و زبان‌شناسی و باستان‌شناسی و ... . باید از خود بپرسیم که اگر در دوران ما زندگی می‌کردند و شاهد آن بودند که ما با این همه امکانات باب بحث و مباحثه را بسته‌ایم و به تکرار گفته پیشینیان اکتفا می‌کنیم، چگونه ما را مورد توبیخ قرار می‌دادند!

#چگونه_بیندیشیم

کانال ادیان، فرق و قومیت‌های مؤسسه مصاف (افق)
@masaf_ofogh
32.7K views12:02
باز کردن / نظر دهید
2022-10-25 14:53:48 #فایل_صوتی

جبت و Egypt - تفسیر یا تأویل

#چگونه_بیندیشیم

کانال ادیان، فرق و قومیت‌های مؤسسه مصاف (افق)
@masaf_ofogh
1.5K views11:53
باز کردن / نظر دهید
2022-10-25 11:20:33 ‍ ‍ وقتی معاویه و اصحابش خواستند امام حسن علیه السلام را تحقیر کنند اما خود معاویه تحقیر شد

در روایتی که با سند معتبر اهل سنت نقل کرده اند آمده است هنگامی که معاویه بعد از صلح با امام حسن علیه السلام وارد کوفه شد اصحاب معاویه به او گفتند حسن بن علی بخاطر نزدیک بودنش به پیامبر نزد مردم جایگاه والایی دارد اما سنش کم است و نمیتواند درست صحبت کند او را ببر تا سخنرانی کند و از چشم مردم بیفتد! معاویه پذیرفت و امام حسن علیه السلام بالای منبر رفت و خطبه ای قرّا خواند. بعد از دلایل صلح با معاویه فرمود که حفظ خون مسلمانان بهتر از ریختن (بی نتیجه) خون آنها بود و قسم خورد {لَعَلَّهُ فِتْنَةٌ لَکُمْ وَمَتَاعٌ إِلَى حِینٍ} [الأنبیاء: ۱۱۱] (چه بسا این آزمایشی برای شماست و مایه بهره گیری تا مدّتی معین) امام حسن علیه السلام هنگام قرائت آیه با دستش به معاویه اشاره می کرد. معاویه خشمگین شد و به سخنرانی پرداخت و خطبه ای پر ایراد و ناپسند خواند و زبانش گرفت و بعد از منبر پایین آمد و به امام حسن علیه السلام گفت: منظورت از این سخن که گفتی چه بود؟ امام پاسخ داد: منظورم همان منظور خداوند است!

البصری، الطبقات الکبری، ج۱ ص ۳۲۸ [تعلیق المحقق: إسناده حسن]

کانال ادیان، فرق و قومیت‌های مؤسسه مصاف (افق)
@masaf_ofogh
1.7K views08:20
باز کردن / نظر دهید
2022-10-23 18:54:28سیره سیاسی اهل بیت

ذهن ما انسان‌ها همواره به دنبال آن است که در این دنیای کثرت وحدتی پیدا کند. به همین دلیل سعی می‌کند همیشه ساده‌ترین پاسخ را برای هر سوال پیدا کند. به همین دلیل در تاریخ همواره دوقطبی‌هایی شکل می‌گیرد که هر یک تنها بخشی از واقعیت را می‌بینند. مانند مارکسیسم و کاپیتالیسم. مرجئه و خوارج. جبر و اختیار. اشاعره و معتزله.

یکی از این دوقطبی‌ها که هر دو خود را داخل تشیع قلمداد می‌کنند را می‌توان اینگونه نامگذاری کرد: زیدیه و حجتیه. زیدیه اعتقاد دارند که تنها کسی امام است که قائم بالسیف باشد در حالیکه حجتیه به گونه‌ای بر این اعتقادند که در امور سیاسی هیچ دخالتی نباید داشته باشیم. ولی آنچه شیعه می‌گوید امر بین الامرین است. نه این و نه آن و تجسم این حالت بینابین بسیاری از شبهات را می‌تواند مرتفع کند.

شیعیان معتقد هستند که امام شهامتی دارد که تغییر دهد آنچه را که می‌تواند تغییر دهد و استقامتی دارد تا صبر کند در مقابل آنچه نمی‌تواند تغییر دهد و دانشی دارد که فرق بین این دو را بداند. (که چه چیزی را می‌تواند تغییر دهد و چه چیزی را نمی‌تواند)

#سیره_سیاسی_اهل_بیت

کانال ادیان، فرق و قومیت‌های مؤسسه مصاف (افق)
@masaf_ofogh
36.3K views15:54
باز کردن / نظر دهید
2022-10-23 18:30:34 چرا امام حسن (علیه‌السلام) به جنگ با معاویه ادامه نداد تا همچون امام حسین (علیه‌السلام) به شهادت برسد؟

پاسخ از زبان رهبر معظم انقلاب

#سیره_سیاسی_اهل_بیت

کانال ادیان، فرق و قومیت‌های مؤسسه مصاف (افق)
@masaf_ofogh
1.9K views15:30
باز کردن / نظر دهید