2022-10-26 09:30:13
دلایل تحلیلی صلح اجباری امام حسن علیه السلام/نگاهی به سپاهیان و مردم آن دوران
در بررسی علل صلح امام حسن مجتبی علیه السلام، مهمترین موضوعی که به چشم میخورد، فقدان جبهه نیرومند و متشکل داخلی است، زیرا مردم عراق و مخصوصا مردم کوفه، در عصر امام حسن مجتبی علیه السلام، نه آمادگی روحی برای نبرد داشتند و نه تشکل و هماهنگی و اتحاد.
مختصری از دلایل صلح اجباری:
خستگی از جنگ
جنگهای جمل، صفین، نهروان و جنگهای بعد از جریان حکمیت در میان بسیاری از یاران امام علی علیه السلام یک نوع خستگی از جنگ و علاقه به صلح و متارکه جنگ ایجاد کرد؛ بخصوص اینکه جنگ آنها با بیگانگان نبود، بلکه در واقع با اقوام و برادران و آشنایان دیروزی بود که اینک در جبهه معاویه مستقر شده بودند.
پس از آغاز خلافت امام حسن علیه السلام، این پدیده به شدت آشکار شد به طوری که وقتی امام مردم را به جنگ اهل شام دعوت نمود مردم خیلی به کندی آماده شدند و در نهایت به دلیل کمی یار، امام ناگزیر شد از نُخَیلَه دوباره به سمت کوفه بازگردد.
جامعهای با عناصر متضاد
آن روز جامعه عراق یک جامعه متشکل و فشرده و متحد نبود، بلکه از قشرها و گروههای مختلف و متضادی تشکیل یافته بود که بعضا هیچگونه هماهنگی و تناسبی با یکدیگر نداشتند.
سپاهی ناهماهنگ
چند دستگی و اختلاف عقیده و پراکندگی، سپاه امام حسن مجتبی علیه السلام را به صورت ارتشی ناهماهنگ با ترکیب ناجور در آورده بود که مشخصا در مقابله دشمن خارجی به هیچ وجه نمیشد به چنین سپاهی اعتماد کرد.
گروههای مختلفی همچون: شیعیان و طرافداران امیرمؤمنان علیه السلام، خوارج، افراد سودجو و دنیاپرست، افراد دو دل و شکاک، و در نهایت گروهی که نه به خاطر دین، بلکه از روی تعصب عشیرگی و پیروی از رئیس قبیله خود، برای جنگ حاضر شده بودند.
آیا با اتکا به چنین سپاهی که فاقد رزمندگی بود و با کوچکترین غفلت احتمال میرفت خود خطرزا باشد، امکان داشت با معاویه وارد جنگ شود؟
مردم پیمانشکن
مردم عراق و کوفه، مردمی بیوفا و غیر قابل اعتماد بودند که هر روز زیر پرچمی گرد میآمدند. بر اساس همین روحیه بود که عدهای از رؤسای قبایل و افراد وابسته به خاندانهای بزرگ کوفه، به امام خیانت کرده به معاویه نامهها نوشتند و تایید و حمایت خود را از حکومت وی ابراز نمودند و مخفیانه او را برای حرکت به سوی عراق تشویق کردند و تضمین نمودند که به محض نزدیک شدن وی، امام حسن علیه السلام را تسلیم او نمایند یا ترور کنند.
معاویه نیز عین نامهها را برای امام مجتبی علیه السلام فرستاد و پیغام داد که چگونه با اتّکا به چنین افرادی حاضر به جنگ با وی شده است؟
فرمانده خائن
امام حسن علیه السلام پس از آن که کوفه را به قصد جنگ با معاویه ترک گفت "عبیدالله بن عباس" را با دوازده هزار نفر سپاه، به عنوان طلایه لشگر، گسیل داشت.
امام خط سیر پیشروی سپاه را تعیین فرمود و دستور داد در هر کجا که به سپاه معاویه رسیدند جلوی پیشروی آنها را بگیرند و جریان را به امام علیه السلام گزارش دهند تا بیدرنگ با سپاه اصلی به آنها ملحق شود.
عبیدالله فوج تحت فرماندهی خود را حرکت داد و در محلی به نام مَسکِن با سپاه معاویه روبرو شد و در آن جا اردو زد.
طولی نکشید به امام گزارش رسید که عبیدالله با دریافت یک میلیون درهم از معاویه، شبانه همراه هشت هزار نفر به وی پیوسته است.
پیداست خیانت این فرمانده، در آن شرایط بحرانی، در تضعیف روحیه سپاه و تزلزل موقعیت نظامی امام علیه السلام چقدر مؤثر بوده است.
توطئههای خائنانه
معاویه به منظور ایجاد شکاف و اختلاف در میان ارتش امام حسن علیه السلام، به وسیله جاسوسان و مزدوران خود، در میان لشگر امام علیه السلام شایع میکرد که قیس بن سعد (فرمانده مقدمه سپاه) با معاویه سازش کرده، در میان سپاه قیس نیز شایع میساخت که امام حسن علیه السلام با معاویه صلح کرده است!
معاویه حتی چند نفر از افراد خوش ظاهر را که مورد اعتماد مردم بودند، به حضور امام در اردوگاه مدائن فرستاد. این افراد پس از خروج از چادر امام، میان مردم جار زدند که حسن بن علی علیهما السلام با معاویه صلح کرد و خون مردم را حفظ نمود. مردم نیز این سخنان را باور کرده و بر ضد امام شورش کردند و با حمله به خیمه حضرت، هر آن چه در خیمه بود به یغما بردند و در صدد قتل امام برآمدند و سپس از چهار طرف متفرق شدند.
طبری نیز میگوید: حسن بن علی علیهما السلام هنگامی حاضر به صلح شد که یارانش از گرد او پراکنده شده وی را تنها گذاشتند!
امام حسن علیه السلام میفرمود: من به این علت حکومت و زمامداری را به معاویه واگذار کردم که یارانی برای جنگ با وی نداشتم و اگر یارانی میداشتم شبانهروز با او میجنگیدم تا کار یکسره شود!
برگرفته از کتاب سیمای پیشوایان با اندکی تغییر
کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
@masaf_ofogh
2.2K views06:30