2023-02-28 13:31:02
هــو
۱۲۱
#گفتارهای_عرفانی حضرت آقای #مجذوبعلیشاه قدّسسرّهالعزیز
جلد هفتم - قسمت ۱۲ (صفحه ۱)
موضوع: جمع بین وحدت و کثرت - وحدت وجود - بایزید بسطامی از مصادیق نشان دادن وحدتِ وجود - بعضی مطالب مثل وحدتِ وجود به حرف در نمیآید «حلوای لنترانی، تا نخوری ندانی» - از لغت، هراس نداشته باشید، هر وقت هراس دارید آن را ول کنید بعداً خود معنایش بر شما آشکار میشود.
صبح جمعه ۱ مهر ۱۳۹۰ شمسی
بسمالله الرّحمن الرّحیم
گاهی یک معنا به چند لفظ گفته میشود، اگر ما معنای آن را بفهمیم، اینها دیگر هیچ فرقی نمیکند. مثلاً در مورد وحدت، کثرت، وحدت وجود و.... شما فرض کنید دو لیوان آب اینجا دارید، دو لیوان که ظاهراً آب است ولی صاحبش میداند اینها چیست؟ اینها حالا دو تاست، میگویید آن لیوان اوّلی را بده یا آن دوّمی یا آن سوّمی را. بعد اینها را روی هم بریزید، یکی هستند. چطوری یک چیز تبدیل میشود به چند چیز؟ آن فرمایشی که علی(ع) کرد. از خصوصیات اینکه، یک نظریّهای، یک فکر جدیدی که در میان عربها یعنی در کویر، مردم آنجا که بهقول آن سردارِ ایرانی «ز شیر شتر خوردن و سوسمار» اینطوری بودند، یک مکتبی بهوجود میآید که دنیا را میگیرد یا تحت نفوذ قرار میدهد که مکتب اسلام باشد. یکی این است که به مسائل مبتلابهِ بشر کاملاً وارد است. البتّه ما مسلمین هم معتقدیم و هم دیدهایم که این وارد بودن از آنجایی است که خدا فرموده: عَلَّمَ آدَمَ الْاَسْـماءَ کلَّها (سوره بقره، آیه ۳۱) یا عَلَّمَ الْاِنْسـانَ ما لَمْ یَعْلَمْ (سوره علق، آیه ۵)، حالا دیگران چه فکر میکنند؟ نمیدانم. نه پدران اینها فیلسوف و دانشمند و ریاضیدان بودهاند و نه آنجا درس خواندهاند.
یکی همین است که میشناختند. یکی هم اینکه خیلی مسائل مشکلی را که شاید هنوز هم کاملاً حل نشده، به زبان ساده بیان میکردهاند که آن داستانِ کسانی که از علی(ع) پرسیدند: چطور مرد اختیار تعدّد زوجات دارد ولی زن ندارد؟ و جواب آن.
اینکه بحث میکنند این چند لیوان آب را اگر روی هم بریزید، یکی میشود یا از یک سطلِ پر از آب، همین که پر از آب شده، بعد لیوان، لیوان درآورید کنار بگذارید، هرکدام یک لیوان است. خیلی ساده است، شما پارچ آبی، کوزۀ آبی سر سفره میگذارید، میگویید این آب است. وقتی هم که غذا را میآورند، اگر آب نباشد، میگویید آقا! آب بیاور. این نمیپرسد کدام آب؟ آب برای لیوان شما؟ آب برای چه کسی؟ یک کوزه آب برمیدارد، میآورد، میگذارد آنجا. شما از آن به هر اندازه بخواهید برمیدارید. این جمع بین وحدت و کثرت است.
بشر با آفرینش لغت و زبان، البتّه از یک طرف خدمتیکرده، به این معنی که علم و دانشی را که بهدست آورده، با تجربه، توانسته در این قالب بریزد که بماند، دیگران هم استفاده کنند، نسل بعدی هم استفاده کند، همینطور تا برسد.... یک خدمتی کرده ولی یک ضرری هم گاهی به ما زده و آن این است که مثنوی یک داستانی دارد (یک جهت اینکه مثنوی را همۀ عرفا قبول دارند، همین است که این مسائل را با زبان ساده گفته.) فرض کنید شما با یک عربِِ از بیخ عرب که هیچی بلد نیست سفر میروید، بحثتان میشود شما میگویید: انگور خیلی خوب است. به همان زبان خودتان میگویید. او میگوید: نه، عنب خوبتر است. با هم دعوایتان میشود، حالا بعضی اوقات همینطور است. انگور که انگور است، عنب هم همان انگور است منتها به زبان عربی. هیچکدام زبان هم را نمیفهمید.
مثلاً ما میگوییم وحدت وجود، یعنی همین. پنج تا لیوان آب اینجا هست، همۀ اینها از کجا آمده؟ از این کوزه پر کردیم گذاشتیم اینجا. منشاء آن یکی است. وجودش همان آبی است که بهصوررت یک تکّه در این کوزه هست منتها چون وحدت وجود یک لغت قلمبهای است با آن دعوا کردند، با آن مخالفت کردند.
آدرس اینستاگرام:
instagram.com/MazareBeydokht
#مزار_بیدخت
@MazareBeydokht
1.1K views10:31