Get Mystery Box with random crypto!

فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)

لوگوی کانال تلگرام mostafatajzadeh — فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
موضوعات از کانال:
گرم
تاج
آدرس کانال: @mostafatajzadeh
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 42.75K
توضیحات از کانال

✳️کانال تلگرامی «فردای بهتر» با منش اصلاح‌طلبانه با ارائه رویکردی تحلیلی تلاش دارد به گسترش دموکراسی و بسط چندصدایی در جامعه ایران به امید فردایی بهتر برای ایران و ایرانیان قدم بردارد.
✅اینستاگرام: https://instagram.com/seyed.mostafa.tajzade

Ratings & Reviews

4.33

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

2

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 4

2024-03-01 23:44:11ادای احترام به سید محمد خاتمی به خاطر همراهی شجاعانه اش با اکثریت

مهدی نصیری
  

من به اصلاح طلبانی که به عنوان روزنه گشایی یا هر عنوان دیگر در انتخابات غیردموکراتیک و نمایشی امروز شرکت کردند، تعرضی ندارم و اصل را بر این می گذارم که همه آنان، معرفتی و نه منفعتی به چنین کنشی دست زدند. استدلال اغلب این دوستان این است که رام کردن هیولای جمهوری اسلامی ـ که شیوه حکمرانی اش برای ایران فاجعه آمیز است ـ و آن را در مسیر تغییر و چرخش قرار دادن، کم هزینه ترین شیوه برای نجات ایران است. آنان نسبت به دیگر شیوه های عبور از جمهوری اسلامی بی اعتقادند و یا آن را واجد هزینه های سنگین می دانند.

هر کسی می تواند با این برداشت مخالف باشد و آن را غلط بداند و مانند این قلم، نتیجه چنین کنش مماشات آمیز را تقویت ابعاد ویرانگر حاکمیت کر و کور و گنگ و بی خرد ج ا بداند، اما نمی توان کسانی را از این نحوه اندیشیدن منع و به آنان بی احترامی کرد. این یکی از ابتدایی ترین اصول دموکرات بودن و در حال و هوای دموکراسی تنفس کردن است.

اما از طرف دیگر نمی توانم به سید محمد خاتمی و اکثریت اصلاح طلبان که از شرکت درانتخابات امروز خودداری کردند و با اکثریت مردم ایران همراه و همنوا شدند و خونهای ریخته شده در جنبش مهسا را پاس داشتند و به دعوت دهها زندانی سیاسی مبنی بر عدم شرکت در انتخابات پاسخ مثبت دادند، ادای احترام نکنم.

سید محمد خاتمی و انتخابات دوم خرداد 1376 فرصتی گرانبها برای جمهوری اسلامی بود تا دست به اصلاحات عمیق و بنیادی زده و خطاها و فجایع صورت گرفته در نزدیک به دو دهه بعد از انقلاب را اصلاح و جبران کند و شکافهای ملی حاصل از انقلاب 57 را از میان بردارد و مانع از تداوم ویرانگری انقلابی گری ایدئولوژیک شود اما متاسفانه نظام و ایادی و اعوان و انصار آن با همه شگردها و سناریوها و سنگ اندازی ها در برابر خواست میلیونها ایرانی برای تغییر که به خاتمی رأی داده بودند، ایستادگی کرد و روز به روز بر ابعاد سرکوب و استبداد و مقاومت در برابر خواست مردم افزود و کار را امروز به اینجا رسانده است که دیگر حتی بسیاری از همان یاورانی را که همداستان و همدستان او در سرکوب دوم خرداد بودند اما اندکی دچار تردید و ریزش و چرخش شده اند، تحمل نمی کند و زمام امور حکمرانی  را یکسره به دست سفلگان داده و امروز انتخاباتی این چنین نمایشی و فاقد کمترین اعتبار برگزار کرده است.

آن روزی که خاتمی رسما اعلام کرد که اصلاحات به صخره ای ستبر خورده یک گام بزرگ به پیش برای همراهی با اکثریت مردم برداشت، و عدم شرکت در انتخابات امروز، گام بزرگی دیگری در احترام به مردم مظلوم ایران و دموکراسی و فاصله گیری از نظام ناجمهوری نا اسلامی است.

همگان به این نکته باید توجه داشته باشند که خاتمی در شرایط حصر و کنترل شدید امنیتی بوده و تصمیم به عدم شرکت در انتخابات، اقدامی کاملا شجاعانه و مخاطره آمیز محسوب می شود و از این پس باید پذیرای هتاکی ها و دروغپردازی های مضاعف مدیر مسئول روزنامه کیهان باشد.

@MostafaTajzadeh
18.0K viewsedited  20:44
باز کردن / نظر دهید
2024-02-24 07:43:13
فخرالسادات محتشمی‌پور

حجة‌الاسلام والمسلمین محسنی اژه‌ای

با سلام
مستحضرید که از روز دوشنبه ۳۰ بهمن‌ماه محدودیت‌هایی برای همسر عزیزم سید مصطفی تاج‌زاده که در بند ۴ اوین حکم ۵ ساله‌ی جدید خود را، بعد از حبس ظالمانه ۷ سال قبلی، سپری می‌کند، ایجاد شده است.

با توجه به این که ایجاد هرگونه محدودیتی در زندان باید در چارچوب آیین‌نامه‌ی سازمان زندان‌ها باشد، دستور دهید نسخه‌ای از مستند قانونی که براساس آن محدودیت‌های تازه برای آقای تاج‌زاده ایجاد شده است در اختیار ایشان قرار داده شود. در غیر این‌صورت حق‌تعقیب از مرجع صدور دستور محدودیت یا ضابطین و مأموران حفاظت اطلاعات سپاه فراهم خواهد شد.

با سپاس
فخرالسادات محتشمی‌پور
همسر آزاده‌ی دربند سید مصطفی تاج‌زاده
۵ اسفند ۱۴۰۲
@MostafaTajzadeh
20.5K viewsedited  04:43
باز کردن / نظر دهید
2024-02-05 14:09:42 رهبر و جبهه مشارکت

سیدمصطفی تاجزاده


نه دهه شصت طلایی بود و نه دهه‌های بعدی سراسر سیاهی و تباهی. اما انتظار این بود که با تثبیت نظام و پایان جنگ و مهار تروریسم و کسب تجربه، ما به‌سمت تحقق همان آزادی‌هایی می‌رفتیم که قبل از خرداد ۶۰ داشتیم. یعنی احزاب و مطبوعات و تجمعات و انتخابات آزاد. یعنی صداوسیمای مناظره‌ها.

متاسفانه آقای خامنه‌ای در آن جهت حرکت نکرد. اگرچه فضا را کاملا نبست و به‌همین‌دلیل دوم خرداد ۷۶ ممکن شد، اما او حاضر نشد حتی در دوم خرداد نیز حقوق مخالفان قانونگرای جمهوری اسلامی را به‌رسمیت بشناسد.

در همان زمان مجلس ششم، در دیداری خصوصی آقای بهزاد نبوی از رهبر پرسید که شما اساساً مخالف را به‌رسمیت می‌شناسید یا مثلا با نهضت آزادی مشکل دارید؟ آقای خامنه‌ای پاسخ داده بود که من به وجود مخالف در جمهوری اسلامی قائل هستم. آقای نبوی پرسیده بود: پس چرا به نهضت آزادی اجازه فعالیت قانونی و علنی نمی‌دهید؟ آیا یک رژیم سیاسی مخالفانی سالم‌تر و نجیب‌تر از این افراد دارد؟ که آقای خامنه‌ای جواب نداده بود!

همان زمان رهبر به وزیر اطلاعات گفته بود که دو تشکل نهضت آزادی و جبهه مشارکت مشکوک هستند و آن‌ها را زیر نظر بگیرید و گزارش برایم تهیه کنید. آقای یونسی در نشستی که من هم حضور داشتم، گفت: پس از دستور آقای خامنه‌ای، من برای اینکه هیچ‌گونه شک و شبهه‌ای باقی نماند و گزارش جامع و مانعی تهیه شود، آقای خزایی را که از اصول‌گراهای تند وزارت بود، مسئول گروه بررسی و تهیه گزارش کردم.

تیم وی پس از مدتی و با استفاده از تمام اهرم‌های اطلاعاتی، از شنود و تعقیب و مراقبت و نفوذی به این نتیجه رسیدند که نه جبهه مشارکت و نه نهضت آزادی، هیچ مورد و ارتباط مشکوکی ندارند. گزارش را به آقای خامنه‌ای دادم، اما ایشان نپذیرفت!

گفتم: من مسئول تیم بررسی را کسی کردم که ذره‌ای سمپاتی به این دو تشکل نداشته باشد، اما وزارت اطلاعات به هیچ مورد مشکوکی نرسیده است. ولی بازهم رهبری قبول نکرد و حرف خود را می‌زد و درنهایت جبهه مشارکت را منحل کرد، نهضت آزادی را هم هرگز قانونی نخواند.

پس سخن من این نیست که در دهه شصت ایران بهشت بود و رهبر آن را به جهنم تبدیل کرد، بلکه این است که آن دهه دارای نقاط ضعف و قوت خاص خود بود و انتظار می‌رفت پس از برقراری صلح و تثبیت نظام، به‌سمت تقویت ابعاد قوت و مثبت و ازبین بردن جنبه‌های ضعف و غیرانسانی برود.

آیت‌الله خامنه‌ای متاسفانه عکس این مسیر را پیمود. خطاها را ادامه داد و علیه سیاست‌های درست آن زمان، بدعت‌های خطرناکی مانند: تضعیف جمهوریت و نقش مردم و حاکم‌کردن نظامیان بر مقدرات کشور گذاشت. باوجوداین تا سال ۹۶ دریچه رقابت سیاسی را کاملا نبست.

فوت آقای هاشمی، پیروزی ترامپ و خروج او از برجام و مسئله جانشینی البته به نظر من، نقش مهمی در حذف کامل اکثریت و تشکیل حکومت یکدست اقلیّت ایفا کرد.

(بخشی از فصل دهم مصاحبه حسین رزاق با سیدمصطفی تاجزاده)                                                         

(گفت‌وگوهای زندان-پاییز۱۴۰۲)

برای خواندن متن کامل فصل دهم اینجا را لمس کنید.

@MostafaTajzadeh
12.8K views11:09
باز کردن / نظر دهید
2024-02-04 22:50:05 هنوز متوجه عمق اتفاقی که در حال افتادن است نشده‌اند!

ناقوس مرگ در سحرگاه ایران | بيانيه بيش از ۴۳۰ فعال سیاسی و مدنی

مدتی است که «سحرگاه» کلیدواژه‌ای ترسناک در ادبیات زندان ایران شده است. احکام اعدام در مسیری که بیشتر شبیه به انتقام است راه به پرونده جوانانی پیدا می‌کند که اگر هم خشونتی مرتکب شده باشند، خشونت آنها تالی و برساخت خشونت بزرگتری است که ساختار هر روز و هر شب به انحای مختلف بر زندگی آنها روان کرده است.

دیری از اعدام محمد قبادلو و فرهاد سلیمی نگذشته بود که چهار جوان هموطن کُرد به اتهام اقدام برای خرابکاری و همکاری با موساد اعدام شدند؛ محسن مظلوم، پژمان فاتحی، وفا آذربار و محمد فرامرزی، جدیدترین قربانیان سناریوی «اعدام‌درمانی» هستند که بدون اسلحه یا درگیری دستگیر شدند و به سرعت مراحل صدور و اجرای حکم آنها طی شد و به چوبه دار سپرده شدند.

اخبار حاکی از این است که باور به اعدام‌درمانی هنوز تهدیدی تلخ برای برخی جوانان است و حلقه‌های طناب دار، چون خداوندگار مرگ بر گرد سر جوانانی دیگر می‌گردد؛ طرفه آنکه بیشتر اعدامیان اخیر حتی با معیارهای قضایی خودشان هم نباید اعدام می‌شدند و اجرای حکم آنها ستمی آشکار بود؛ ستمی آشکار که در پرونده‌های پیشین هم به وضوح قابل مشاهده بود. محسن شکاری، محمد مهدی کرمی، سید محمد حسینی مجیدرضا رهنورد و جواد روحی هر کدام به نحوی مورد ظلم قرار گرفتند و جان باختند.

در موارد بسیاری نیز صدور حکم اعدام صورت گرفته است و متأسفانه با اعتراف‌های اجباری و پرونده‌های ساختگی چندین جوان دیگر در معرض این حکم نابجا قرار گرفته‌اند. در این فهرست کسانی چون صالح میرهاشمی، سعید یعقوبی، مجید کاظمی، محمد مهدی محمدی‌فرد، عرشیا تکدستان، فاضل و مهران بهرامیان، مهسا محمدی و بسیاری دیگر قرار دارند؛ کسانی که گاهی جرم آنها تنها یک توئیت بوده است و از روند عادلانه بررسی و قضاوت محروم بوده‌اند.

به نظر می‌رسد آنچه روی داده است بیش از آنکه اجرای قانون باشد به وضوح نوعی انتقام‌گیری، ایجاد رعب و قدرت‌نمایی است. به راستی اگر حق این جوانان اعدام بود چرا دادگاه آنان را علنی برگزار نکردید؟ مرور این برخوردها نشان می‌دهد که مسئولان هنوز متوجه عمق اتفاقی که در حال افتادن است، نشده‌اند. تاریخ نشان داده است که این اعمال قهرآمیز منجر به سکوت و خفقان در یک جامعه ی پویا نخواهد شد و تنها شکاف ایجاد شده را بیشتر خواهد کرد.

ما امضا کنندگان این بیانیه ضمن همدردی با خانواده‌های جانباختگان این چرخه ناصواب بیزاری خود از این روند را اعلام میداریم و مصرانه بر مطالبه "نه به اعدام" پافشاری می‌کنیم؛ باشد که این صدا، فراگیرتر از گذشته شود و پیش از آنکه کار از کار بگذرد روندهای پرهزینه و آسیب کنونی متوقف شود.

متن کامل و امضاها
@MostafaTajzadeh
@kaleme
15.6K viewsedited  19:50
باز کردن / نظر دهید
2024-02-01 19:09:35 آقای شفیعیان! استدلال بیاور تا رأی دهیم

احمد حیدری

از سیاستمداران “گفتگومحور” که برای دومین بار به حبس گرفتار شده و جامعه از گفتگوهای واقعا ارزنده، روشنی بخش و امیدزای او محروم گشته، سید مصطفی تاجزاده است. گر چه نهادهای قدرت سعی دارند او و امثال او را «بازنشستانده» کرده و به سکوت و انزوا وادارند؛ ولی او مجاهدانه ایستاده و از کمترین امکان برای رساندن پیام روشنگرانه استفاده کرده و به وظیفه خود در امر به معروف، نهی از منکر و دعوت به صلاح و سداد قائم است.

جامعه زمانی به صلاح و سداد می‌رسد که افراد موافق و مخالف، بتوانند آزادانه نظر خود را در تمام زمینه‌ها ابراز کنند و جامعه در کارزار نظریه‌ها، بهترین را شناسایی کرده و عمل کند. این که ابراز رأی را “تحریم” بخوانیم و “غیر اخلاقی” بدانیم، آیا معنایی جز بستن دهان‌ها دارد؟

اولا رأی دادن “حق” است و خود افراد باید بررسی کنند که استیفای این حق به صلاح آنان هست یا نه؟ اگر به صلاح دانست، این حق را استیفا می‌کند و اگر به صلاح ندانست یا در خدمت ظلم دید، استیفا نمی‌کند.‌

ثانیا اگر “تحریم رأی دادن” برای دیگران ناپسند است، “واجب شمردنش” هم ناپسند است.

ثالثا “تحریم یا واجب شمردن رأی دادن” اصلا درست نیست زیرا رأی دادن به خودی خود نه واجب است و نه حرام؛ اگر این رأی دادن سبب تقویت اسلام، نظام اسلامی، تعالی مردم و … باشد، از این باب واجب است و اگر شرکت یا حمایت از ظلم، کمک به تداوم یافتن یک ساختار غلط و به ضرر مصالح مردم و دین و … باشد، حرام است. همچنان که واجب بودن تقویت اسلام را کسی نمی‌تواند انکار کند، حرام بودن شرکت در ظلم هم، غیر قابل انکار است اما تشخیص این که شرکت در این انتخابات مصداق تقویت اسلام است یا مصداق شرکت در ظلم، کار فقیه بما هو فقیه نیست بلکه کار و وظیفه خود افراد است که با مشورت‌گیری از علم و آگاهی دیگران، به یک تشخیص برسند و مطابق تشخیص خود رأی بدهند یا ندهند.

مراجع اجتماعی هم اگر مقبولیت داشته باشند، نظرشان تأثیرگذار خواهد بود و به صراحت یا به ایماء و اشاره می‌توانند افراد را به رأی دادن سوق دهند یا منصرف کنند و کسی هم نمی‌تواند مانع تأثیرگذاری آنان گردد.

آقای تاجزاده و همفکران او فعلا رأی دادن را نه تنها مفید نمی‌دانند بلکه مضرّ به حال مردم هم می‎دانند. آنان می‌گویند مردم با شرکت حماسی خود در دوم خرداد 76 خاتمی را به ریاست جمهوری برگزیدند و بعد از 8 سال در نهایت خاتمی اعلام کرد نهادهای قدرت رئیس جمهور را فقط در حدّ تدارکاتچی می‌خواهند! تازه این مربوط به 76 بود و بی‌اختیار و محدود بودن رئیس جمهور به صورت قانونی و … بعد از 76 چنان ستبر شده که وقتی در 92 روحانی را با رأی بالا برگزیدند، او با وجود وعده، نتوانست برجام را نگه دارد یا حصر را خاتمه دهد و … . همین مردم در 94 به “لیست امید” رأی دادند ولی چه نفعی عائدشان شد؟ فرض کنید مردم در این انتخابات شرکت کنند و با وجود قحطی نامزد مردمی، 30 نفر معترض را هم به مجلس بفرستند، وقتی فراکسیون بیش از 130 نفره امید نتوانست هیچ کار مثبتی انجام دهد، فراکسیون سی نفره معترضان در مجلس آینده چه کار خواهد کرد؟

ادامه‌ی این یادداشت
@ensafnews
@MostafaTajzadeh
18.6K viewsedited  16:09
باز کردن / نظر دهید
2024-01-27 20:59:18 ‍ ‍ رساترین رای اعتراضی، رای ندادن است

سیدمصطفی تاجزاده

سرداری که اعلام کرد رئیس‌جمهور سابق به علت جلوگیری از "سقیفه‌بازی" در خبرگان آتی ردصلاحیت شد، بدون آنکه خود بخواهد، پرده از منویات و مصوبات ستاد مهندسی انتخابات سپاه برداشت.

به اعتراف وی، سرداران هیچ ریسک و مانع و مزاحمتی را در مسیر نصب رهبر موردنظر برنمی‌تابند و در راه "حاکمیت میدان" بر سرنوشت کشور و حکومت اقلیت بر اکثریت قاطع ملت کمترین مماشاتی را مجاز نمی‌شمارند.

در چنین شرایطی وظیفه ما روشنگری و تبیین آثار و پیامدهای ایران‌سوز حاکمیت تمام عیار سپاهیان بر مقدّرات میهن و امروز و فردای ایرانیان است.

ما نباید به #کودتای_انتخاباتی ۱۴۰۲ رسمیت بخشیم و از یاد نبریم که در شرایط کنونی، رساترین رای اعتراضی، رای ندادن است.

زندان اوین
هفتم بهمن‌ماه ۱۴۰۲

- فریب وعده‌های تکراری و توخالی رهبر را نمی‌خوریم
- با معرفی نامزد ظلم‌شویی نکنیم
- از  #کودتای_انتخاباتی قبح‌زدایی نکنیم

@MostafaTajzadeh
15.0K viewsedited  17:59
باز کردن / نظر دهید
2024-01-25 22:54:24
در اعتراض به اعدام #محمد_قبادلو و در همراهی با اعتصاب غذای زندانیان زن بند نسوان اوین، تعدادی از زندانیان سیاسی بند ۴ اوین امروز پنجشنبه دست به اعتصاب غذا زدند.

@hoseinrazzagh
@MostafaTajzadeh
14.5K viewsedited  19:54
باز کردن / نظر دهید
2024-01-20 22:23:28 آیا رهبر جام زهر را سر می‌کشد؟

سیدمصطفی تاجزاده

به نظر می‌رسد رهبر، نه درایت و نه شهامت حل مسئله حجاب را دارد. روشن نشدن تکلیف آزادی حجاب، اگرچه با اعصاب و روان بسیاری بازی می‌کند، اما به علت گره‌خوردنش به زندگی روزمره شهروندان، تقریبا همگان را مستقیم یا غیرمستقیم درگیر خود کرده است. مردم دائم درباره موضع و عملکرد حکومت و نیز خوب و بد حوادث بحث می‌کنند. این گفت‌وگوی گسترده به سود جامعه و به زیان مشروعه‌خواهان و استبدادطلبان است.

به نظر من پذیرش آزادی حجاب، مستلزم سرکشیدن جام زهری است که رهبر در سرکشیدن آن تردید و تزلزل بسیار دارد و تا زمانی که آن را نپذیرد، مجبور است مستمراً حکومت را در مقابل افکارِعمومی و همچنین اکثریت شهروندان طرف‌دار آزادی حجاب قرار دهد و هر لحظه نیز منتظر حادثه یا خبر ناگواری باشد که می‌تواند جامعه را ملتهب کند و حتی به خیابان بکشاند و خواب حاکمان را بار دیگر آشفته سازد.

به‌هرروی من حجاب را آوردگاه آزادی در ایران پسا جمهوری اسلامی می‌دانم. یا حاکمیت موفق می‌شود و مجددا حجاب را پلیسی و اجباری می‌کند، مردم را عقب نشانده و خالص‌سازی حکومت را به منتهای منطقی خود، یعنی نظامی‌سازی و سپاهی‌سازی تمام ارکان لشگری و کشوری می‌رساند و امید به آزادی‌های اساسی را تا اطلاع ثانوی به بند می‌کشد؛ یا شهروندان و به‌ویژه جوانان شجاع و زمان‌شناس با مقاومت/نافرمانی مدنی و با دیگر روش‌های اعتراضی مسالمت‌آمیز و مدنی، آزادی حجاب را تثبیت کرده، حکومت را به عقب می‌رانند و راه بر تحقق دیگر آزادی‌های مسلم و قانونی می‌گشایند.

من فرض دوم را به‌رغم همه مخالفت‌ها و کارشکنی‌ها در بالا محتمل‌تر می‌بینم، اگر ناگهان زود دیر نشود و شیرازه امور از هم نپاشد.

قدر مسلم آنکه رهبر این‌بار با یک خیزش اعتراضی صرفاً سیاسی مواجه نیست که با حصر و حبس و ممنوع‌التصویری رهبرانش، بتواند آن را مهار کند و رجز پیروزی بخواند. رهبر این دفعه با نسل جوانی رودررو شده که خواسته‌ای کاملاً منطقی، انسانی، جهانی و شدنی دارند و متکی به پشتیبانی خانواده‌ها و افکارِعمومی هستند. مضافاً آنکه پذیرش آن خواسته نیز ایران را سوریه نمی‌کند و امنیت و تمامیت ارضی را به خطر نمی‌اندازد.

(بخشی از فصل سوم مصاحبه حسین رزاق با سیدمصطفی تاجزاده در زندان اوین)

برای خواندن متن کامل فصل سوم اینجا را لمس کنید.

@MostafaTajzadeh
22.5K views19:23
باز کردن / نظر دهید
2024-01-18 12:32:08 نامه تکان دهنده #عبدالله_مومنی به رهبر جمهوری اسلامی درباره شکنجه و اعتراف گیری اجباری- مرداد ۱۳۹۰

لینک متن نامه


نامه سرگشاده دخترخوانده #عبدالله_مومنی به آیت‌الله خامنه‌ای- مرداد ۱۳۸۸

رقیه مومنی

دختر خوانده عبدالله مومنی، در نامه‌ای سرگشاده به آیت‌الله خامنه‌ای خواستار آزادی عمو و پدرخوانده‌اش، عبدالله مومنی از زندان شد. در این نامه وضعیت جسمی مومنی بسیار بد توصیف شده است.

لینک متن نامه


@MostafaTajzadeh
13.4K views09:32
باز کردن / نظر دهید
2024-01-13 14:43:50 سلب صلاحیت عجیب

سعید حجاریان

اخیراً از آقای محمدرضا باهنر، دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین نقل شده است که: «حجاریان و علوی‌تبار که از گزینه خیابان حرف می‌زنند، حتماً صلاحیتی برای حضور در مجلس ندارند». بنده، تا به حال به احترام اخوی ایشان، شهید باهنر، که مدتی به‌عنوان نخست‌وزیر ریاستی بر من داشتند، نسبت به این قبیل اباطیل آقای مهندس باهنر واکنشی نشان نداده‌ام. اما این‌بار حرف ایشان به‌نظرم عجیب آمد.

اولاً، من برای انتخابات- به‌شرط وجود- ثبت‌نام نکرده‌ام که صلاحیت‌ام در معرض تأیید یا رد قرار بگیرد. ثانیاً، کسر شأن خود می‌دانم که در این انتخابات رسوا شرکت کنم. ثالثاً، و از همه مهم‌تر این‌که من طبق قانون انتخابات اساساً فاقد صلاحیت نمایندگی هستم آن هم‌ نه به‌دلایل سیاسی، بلکه به دلیل ذیل ماده ۳۱ قانون انتخابات که بیان می‌دارد نمایندگان باید از سلامت جسمی برای انجام وظایف نمایندگی برخوردار باشند و من، حدود ۲۴ سال است که فاقد چنین شرطی هستم.

فی‌الواقع می‌خواهم بگویم هم‌فکران آقای باهنر ترور می‌کنند و بعد، از افراد سلب صلاحیت می‌کنند! چنانکه به همین منوال از مرحوم داریوش فروهر هم سلب صلاحیت شد؛ زیرا برای ورود به مجلس «وجود» اولین شرط است.

باری، من تعجب می‌کنم از کسی که در رشته مهندسی تحصیل و سال‌ها کار سیاسی کرده است و این امور بدیهی را نمی‌داند و به‌جای پرداختن به امر سیاست به اموری متشبث می‌شود که قابل اندازه‌گیری نیست. مثلاً فرموده‌اند: «من طرفدار خیابان هستم». حال آن‌که من تصریح کرده‌ام بین انتخابات و خیابان منازل زیادی وجود دارد که نوبت به خیابان نمی‌رسد.

سخن پایانی من با آقای باهنر این است که گروه‌های سنتی سیاسی جناح راست، اینک در معرض جریان‌هایی قرار دارند که خود را سوپر انقلابی می‌دانند؛ جریان‌هایی که به‌مرور دسترسی گروه‌های سنتی را به سیاست و اقتصاد مسدود خواهند کرد.

لذا بهتر است ایشان به‌جای آن‌که تلاش خود را مصروف اصلاح‌طلبان کنند فکری به‌حال جریان سنتی اصول‌گرا کنند که عن‌قریب از صحنه روزگار حذف خواهد شد. شاید روزی به‌ شما نیز بگویند فاقد صلاحیت هستید چنانکه آقای لاریجانی به این سرنوشت دچار شد.

منبع: صبح ما

@sobhema_ir

نشانی‌های سعید حجاریان در شبکه‌های مجازی :
تلگرام | اینستاگرام | توییتر
@MostafaTajzadeh
20.9K viewsedited  11:43
باز کردن / نظر دهید