2023-09-12 13:18:21
«گفتوگوهای زندان»
🏻 مصاحبهی حسین رزاق با مصطفی تاجزاده در زندان اوین
خیزش پاییز ۴۰۱ مردم ایران سرآغاز دگرگونیهای بزرگی در جامعه و نیروهای سیاسی گردید که ارمغانش دستاوردهای بیبدیل و ارزشمندی است.
جدای از آنچه در ظاهر جامعه نمود دارد، پسا مهسا برای نخستین بار در پسا ۵۷ توانست اجماع بینظیری حول ضرورت عبور از نظام کنونی شکل دهد که اندیشهی رستگاری ایران با جمهوری اسلامی را باطل میداند و هر سرگرمی به اصلاحی را بطالت!
سیدمصطفی تاجزاده نیز یکی از سرشناسان و پیشروان جریان اصلاحطلب است که با وجود گذراندن شبهای جنبش مهسا در سلولهای انفرادی سپاه، از بدو حضورش در بند عمومی اوین بر لزوم چنین تغییری در سپهر سیاسی ایران تاکید ورزیده و با حمایت از پیشنهاد رفراندوم میرحسین موسوی برای تغییر قانون اساسی، بصورت رسمی تغییر استراتژی خود را از اصلاح به گذار اعلام کرده است.
او به این باور رسیده که تجربهی جمهوری اسلامی به معنای "حکومت اجباری دین" شکست خورده و مسیری که وی با بسیاری از دوستان و همفکرانش از دوم خرداد ۷۶ برای اصلاح از درون این نظام آغاز کرده بودند در بنبست ولایت مطلقه گیر افتاده است.
این مصاحبه حاصل ساعتها گفتوگوی چالشی و مفصل بین من و تاجزاده است در اوایل تابستان ۴۰۲، همزمان با یکسالگی بازداشت او و در آستانهی سالگرد جنبش مهسا که در اوقاتی از حبسی که با هم میگذرانیم انجام و خاتمه یافته و از امروز در ۲۱ فصل آماده و بصورت متناوب در دسترس عموم قرار خواهد گرفت.
حسین رزاق
مرداد ۱۴۰۲- زندان اوین
«فصل اول؛ گذار به دمکراسی»
همچنان خشونتپرهیز، حامی مدارا و طرفدار گفتوگو برای رسیدن به توافق هستم تا به اهداف دمکراتیک و توسعه ملی با مشارکت آحاد شهروندان، حتیالامکان تدریجی و براساس بازی برد-برد دست یابیم.
دفاع از رفراندوم برای تغییر قانون اساسی به معنای خروج از دایره اصلاحطلبی نیست. برعکس، کسانیکه در برابر خواست اکثریت ملت میایستند، برانداز هستند و ساختارشکنی میکنند. زیرا به این مردم وعده داده شد که هر نسل خود باید سرنوشت خود را تعیین کند.
همانگونه که جوانان ایران زمین، جمهوری اسلامی بدون حجاب زوری را ممکن کردند، میتوانند با همان سازوکار شاهد جمهوری اسلامی بدون ولایت فقیه باشند.
حجاب تحمیلی توهین به کرامت انسانی و تجاوز به حق انتخاب شهروندان است، اسلام تحمیلی نیز همان ماهیت را دارد.
اگر راهبرد "یا روسری؛ یا توسری" به نفی اصل حجاب اسلامی نزد بسیاری از شهروندان انجامید، تشییع تحمیلی و زوری نیز فوجفوج جوانان را از اصل دین گریزان کرده است.
من از سال ۹۶ که آیتالله خامنهای مقابل رای مردم ایستاد، به این نتیجه رسیدم که بدون بازنگری در قانون اساسی و بدون نقد صریح و مشفقانه رهبر، اصلاحات بیفایده است و بیمعنا.
جنبش زن، زندگی، آزادی تابوی بزرگی را شکست، لکنتزبان بسیاری را برطرف کرد، در ارکان حکومت ترک و تزلزل انداخت، ترس قشرهای وسیعی از مردم را فروریخت و افقهای جدیدی گشود.
حکومت روحانیت در اذهان اکثریت شهروندان شکست خورده و دوره اسلام آمرانه ایران بهسر آمده است.
حذف ولایت فقیه از قانون اساسی همراه با دیگر اصلاحات ساختاری در هردو عرصه حقیقی و حقوقی قدرت، موانع سد راه توسعه دمکراتیک ایران را برمیدارد.
با حذف ولایت فقیه از قانون اساسی، عملا استقلال نهاد دین (روحانیت و حوزههای علمیه) از نهاد سیاست (حکومت و ارکانش) تامین میشود.
مهمترین موانع دستیابی به عدالت و آزادی را قانون اساسی غیردمکراتیک، خروج روحانیون و نظامیان از جایگاه تاریخی خود، بیمعناشدن انتخابات و بیخاصیتشدن نهادهای انتخابی، سیاستهای ضدتوسعه و آمریکاستیزی پرهزینه و غیرضرور رهبر میدانم.
ایرانیان میدانند چه نمیخواهند و حتی میدانند چه میخواهند. اما نمیدانند چگونه باید به آرمانهای خود به شکل پایدار دست یابند.
من مهمترین اهرم دسترسی به عدالت و آزادی را گفتوگو و آگاهی و خواست شهروندان میدانم. زیرا بیشترین نقش را در تغییرات اجتماعی و سیاسی برای مردم قائل هستم.
مردم برای فهم نابهنجاری شرایط، احتیاج به روشنگری ما ندارند. خودشان بهتر از امثال من میفهمند. زیرا روزانه با مشکلات دستوپنجه نرم میکنند. منظورم از آگاهی و گفتوگو در اینباره است که چرا به اینجا رسیدیم و چگونه میتوان از آن خارج شد؟
بسیاری از ما بلد نیستیم با مخالف خود گفتوگو کنیم و بیشتر به ماندن درون حلقههای بسته خود دلخوش کردهایم.
اگر نیروهای سیاسی و نخبگان و افکارِعمومی برداشت نسبتا واحدی درباره علل و عوامل انباشت مشکلات و بهویژه به راههای خروج از بحران دست یابند، بیش از نیمی از راه طی شده است.
برای مشاهده متن کامل، روی مشاهده فوری بزنید.
@MostafaTajzadeh
13.3K viewsedited 10:18