Get Mystery Box with random crypto!

تجربه نزدیک به مرگ / ان دی ای

لوگوی کانال تلگرام ndechanel — تجربه نزدیک به مرگ / ان دی ای ت
لوگوی کانال تلگرام ndechanel — تجربه نزدیک به مرگ / ان دی ای
آدرس کانال: @ndechanel
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 4.38K
توضیحات از کانال

NDE – near death experience تجربه ایست که طی آن شخص به علت بیماری و حوادث مرگبار به‌طورموقت علائم حیات را از دست میدهد اما دوباره احیاء شده وبه زندگی برمیگردد، بسیاری ازاین افراد ازدیدن یک دنیای متفاوت واحساسی معنوی سخن میگویند

Ratings & Reviews

3.00

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

1

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها 14

2021-09-07 11:38:51


آندریاس برگلزو در سال ۱۹۹۵ در اثر حادثه تصادف ماشين در روستاى كوچكى نزديك بوخوم به شدت آسیب می‌بیند. پزشکان مرگش را اعلام می‌کنند و تصمیم می‌گیرند که اندامهای سالمش را برای پیوند عضو آماده کنند، اما او ۵ ساعت بعد از اعلام مرگ قطعی‌اش، دوباره به زندگی برمی‌گردد. به گفته خودش بعد از مرگ به آسمان مى رود و با گرفتن وظيفه‌اى از طرف خداوند، دوباره به زندگى برگشت داده مى شود.
این تجربۀ شگفت‌انگیز را در پست بعدی بخوانید.

@NDEchanel
1.4K views08:38
باز کردن / نظر دهید
2021-09-05 16:29:57

از وقتی که از تجربه ام بازگشتم، حضور خدا را خیلی بهتر در زندگی خود حس می کنم. اکنون هر روز از حرف زدن با خدا و مناجات به درگاه اش لذت می برم. او نیز هر روز با من حرف می زند، از درون دل من و از راه خواسته هایی که درون من قرار می دهد. منظور من خواسته های لذت طلبانه نیستند، بلکه آن خواسته های قلبی که مرتب شما را به خود می خوانند هستند. مثلاً بعد از بازگشت از تجربه ام احساس کردم که دوست دارم ارتش را ترک کرده و به دانشگاه بروم و مدرک مهندسی کامپیوتر بگیرم و شرکت خودم را تاسیس کنم. من هم همین کار را کردم.

همچنین این میل در درونم بوجود آمد که با دیگران درباره تجربه ام صحبت کنم، صرفنظر از اینکه واکنش آنها چه باشد. میل دیگری که بلافاصله بعد از بازگشتم در من بوجود آمد این بود که دیگر هرگز سراغ الکل و مواد مخدر نروم. تا امروز این میل در من بوده است و امیدوارم هیچ وقت من را ترک نکند. اکنون می بینم که حضور خدا در زندگی انسان چقدر فوق العاده است. من یاد گرفته ام که همیشه به خدا اعتماد کنم و حتی برای نیازهای اولیه و ساده زندگی به او امید داشته باشم. می دانم که او همواره نیازهای من را برآورده خواهد ساخت. شما هم می توانید حضور خدا را در زندگی خود داشته باشید. من به هیچ وجه خاص و منحصر بفرد نیستم. کافیست که دیوارهایی که بین قلب خود و خدا قرار داده اید را پایین بیاورید و از ته قلب او را بخوانید. مطمئن باشید که به شما کمک خواهد کرد.

ندای خدا تنها صدای درون من نیست، ندای دیگری نیز درون من است که چندان خوب نیست. ولی یاد گرفته ام که فرق آن را با ندای خدا بدانم. پیروی از ندا و خواست قلبی تان همیشه راحت نیست. ولی برای اینکه آرامش داشته باشید، باید آنها را شناخته و از آنها پیروی کنید. نگذارید شکست های موقتی شما را دلسرد کند. توماس ادیسون هزار بار برای اختراع لامپ سعی کرد و شکست خورد، تا بالاخره موفق شد. وقتی از او پرسیدند احساس تو به خاطر هزار بار شکست خوردن چیست، او گفت که من هزار بار شکست نخوردم، بلکه اختراع لامپ به هزار مرحله نیاز داشت.

از تجربه نزدیک به مرگ متیو داول
منبع فارسی:
www.neardeath.org
منبع انگلیسی:
“My last breath” by Matthew D. Dovel, PublishAmerica, Sept 2003,




@NDEchanel
1.6K views13:29
باز کردن / نظر دهید
2021-09-05 16:29:57

به من نشان داده شده که تک تک ما نقش مهمی در زندگی بسیاری از افراد دیگر و موفقیت شان داریم. گاهی حتی خبر نداریم که روی زندگی چه فرد یا افرادی در دنیا قرار است تاثیر عمیقی بگذاریم و تنها بعد از مرگ آنرا خواهیم دید. ممکن است یک فرد در خانواده یا اقوام، یا منشی که پشت میز نشسته، یا گدایی که دست نیاز به سوی شما دراز کرده است باشد. گاهی مردم بدون اینکه متوجه باشند از کنار کسی که قرار بوده زندگی او را تحت تاثیر قرار دهند بی خبر می گذرند.

به من نشان داده شد که هر یک از ما در زندگی یک رهبر هستیم، چه به آن آگاه باشیم یا نه. ما ناخودآگاه یا خودآگاه با گفتار و رفتار و افکار خود اطرافیان مان و دیگران را به سوی خدا یا به دور از مسیر خدا هدایت می کنیم. من هیچ تصوری نداشتم که خود یک رهبر هستم و در مورد بسیاری افراد دیگر در زندگی مسئول ام.

همه ما نقطه ضعف هایی داریم که ما را کنترل می کنند و اگر به آنها رسیدگی نکنیم، می تواند زندگی ما و بسیاری دیگر را که تحت تاثیر ما هستند خراب کند. ممکن است نام آن غرور، الکل، مواد مخدر، سکس، مال پرستی، قدرت پرستی، قمار، آرزو و جاه طلبی، میل به کنترل کردن، حسادت و بسیاری از چیزهای دیگر باشد. تک تک ما به یک یا چندتا از این نقاط ضعف  مبتلا هستیم. اگر فکر می کنید شما هیچ  نقطه ضعفی ندارید، کافیست که از چند نفر که صادق بوده و به شما خیلی نزدیک هستند سؤال کنید. شیطان از این نقاط ضعف مانند ریسمان هایی که به یک عروسک خیمه شب بازی وصل است استفاده می کند و با آنها زندگی ما را کنترل می نماید.

از تجربه نزدیک به مرگ متیو داول

@NDEchanel
1.4K views13:29
باز کردن / نظر دهید
2021-09-05 16:29:57

به اولین کسی که در آنجا برخورد کردم یک زن بود که لباس ها و پوست و موی او همه خاکستری بود. هر کسی را می دیدم به سمت من جذب می شد، ولی من جنگیده و فریاد می کشیدم و سعی می کردم آنها را از خودم دور کنم. هر کسی که در زندگی به او برخورد کردم بودم را اینجا می دیدم. ولی نه خود آنها، بلکه گویی نیمه شرور آنها بود. حتی کسانی را می دیدم که هرگز آنها را در دنیا نمی شناختم، ولی می دانستم که رفتار من در دنیا به نوعی اثر احساسی بسیار دردناکی روی آنها گذاشته است. اینجا هیچ چیز خوبی نبود. گناه هر کسی به نوعی در صورت او هویدا بود و تنها با نگریستن در چهره هر کسی می شد گفت که گناه او چیست، از طمع گرفته تا هوس رانی، خودخواهی، تلخی و تنفر، قدرت طلبی، شکم پرستی یا هر چیز دیگر.

وقتی کسی به من نزدیک می شد، تمام احساسات منفی که در زندگی در او بوجود آورده بودم را خود حس می کردم. هرچه کسی به من نزدیک تر می شد، زخم های احساسی و عاطفی که در او بوجود آورده بودم را بیشتر حس می کردم و به طبیعت آن آگاهی بیشتری می یافتم. آنها هر یک به من نزدیک شده و می گفتند که چه انسان بدی هستم. خشم و تنفری که دریافت می کردم بیشتر از حد طاقت بود. در هر مرور زندگی، من تمام دردی که در دیگران ایجاد کرده بودم را خود تجربه می کردم. تجربه مرور یک زندگی بیشتر از آنی بود که بتوانم از عهده آن برآیم. ولی من شش زندگی را همزمان مرور کردم. چیزی جز تنفر، جراحت و درد حس نمی کردم.

مثلاً در گذشته خودم را دیدم که 5 ساله بودم و چیزی که متعلق به عمه‌ام بود را برداشته بودم. این آخرین هدیه‌ای بود که شوهر عمه‌ام قبل از مرگش به او داده بود. اکنون درد روحی و احساس عمه‌ام را خود تجربه می‌کردم و می‌دیدم که او چند روز با نگرانی زیاد در تمام خانه به دنبال آن هدیه گشته بود و چقدر گریه کرده بود. من 5 ساله بودم و فکر می‌کردم که در چنین سن و سالی مسئول آنچه می‌کنم نیستم، ولی اشتباه می‌کردم. در زمان حال مادرم را می‌دیدم که با دیدن بدن بی‌جان من غش کرده و روی زمین می‌افتد. من تمام درد و آسیب روحی او را در مواجه شدن با کالبد مرده‌ام خود حس می‌کردم. در آینده اثر خودکشی ام را بر روی دیگران و زندگی آن‌ها و دردهایی که در آن‌ها ایجاد کرده می‌دیدم و تجربه می‌کردم. همسر و دخترم را می دیدم که من را مقصر تمام مشکلاتشان از زمان خودکشی می دیدند.

از تجربه نزدیک به مرگ متیو داول

@NDEchanel
1.4K views13:29
باز کردن / نظر دهید
2021-09-02 14:21:02

قسمتی از تجربه نانسی ویلیامز که در سال 2014 به دلیل تصادف، تجربه ان دی ای داشت.

جراحی که بدن نانسی را بعد از تصادف دید، گفت که یک معجزه است که او زنده مانده است، چون نانسی یک ضربه مغزی شدید خورده و خون ریزی مغزی داشت، استخوان شانه و پنج دنده چپ او شکسته بود و در قسمت لگن خاسره اش ترک خوردگی و خون ریزی وجود داشت و چندین شکستگی دیگر در چند ناحیه ستون فقراتش دیده می‌شد. در کل نانسی 24 شکستگی داشت که بیشتر آنها در ستون فقراتش بودند. شکستگی گردنش در مرز فلج کردن کامل او بود، اما نانسی عمل شد، و با یک تجربه حیرت انگیز ان دی ای بازگشت و سلامتی خود را به دست آورد. نانسی می گوید:

در اطراف من چشم اندازی از تپه‌های زیبا با شیب‌ ملایم که دامنه آنها از گل و چمن و درختان تنومند پوشانده شده بود به چشم می‌خورد. درختان بزرگتر از هر درختی بودند که روی زمین دیده بودم و شاخه‌های آن‌ها پر از برگ بودند. هوا احساس رطوبت ملایم و مطبوعی داشت، مانند یک صبح تابستانی. آسمان درخشش ملایمی به رنگ آبی مرواریدی داشت، مانند رنگی که در ساحل اقیانوس می‌بینید. ابرهای پف دار در آسمان دیده می‌شدند و نور درخشانی از درون همه چیز منتشر می‌شد که منبع واحدی نداشت.

منظره اطراف بیشتر توجه من را به خود معطوف کرده بود. همچنین در زیر سطح تمام این قالب‌ و فرم‌ها و رنگها و تمام چیزهایی که در منظره پیش روی من بودند یک نوع انرژی تپنده را حس می‌کردم. نمی‌دانم چطور آن را توصیف کنم. به نظر می‌رسید که (به عنوان مثال) می‌توانستم سطح خارجی یک برگ را ببینم، ولی همچنین می‌توانستم (ماهیت) زیر سطح آن را نیز ببینم، یک ارتعاش از عشق و شفقت که باعث درخشندگی می‌شد که از زیر سطح برگ می‌آمد. همه چیز این درخشش را داشت: درختان، چمن، آسمان، گلها، و ابرها. به نظر می‌رسید که رنگها در اثر این درخشش شفاف‌تر و قوی‌تر هستند. احساس عشق از درون همه چیز جاری بود و به این درخشش می‌افزود.

از درون همه چیز احساس عمیق و خارق‌العاده‌ای از آرامش، درستی، خوبی، و عشق را حس می‌کردم و به نوعی به صورت فیزیکی نیز آن را در خود لمس می‌نمودم. من از زیبایی این مکان بشدت شروع به گریستن کردم… نمی‌دانستم کجا هستم و چطور به اینجا آمده‌ام، ولی احساس می‌کردم که در خانه و منزلگاه خود هستم، در آرامش و سکون.

زیبایی که می‌دیدم تنها برای دیدگان خوشایند نبود، بلکه چیزی عمیق‌تر در مورد آن وجود داشت، نوعی هارمونی و موهبت و قدرت. احساس می‌کردم همه‌ی چیزها در آنجا با عشق و آرامشی نیرومند به یکدیگر متصل هستند. به نوعی می‌دانستم که زیبایی منظره اطراف من محصول عشقی نامشروط در ابعاد جهانی است. در حالی که زیبایی آنجا نفس من را گرفته بود، احساس ورای طاقت عشق و آرامش من را تحت تسخیر خود در آورده بود و می‌خواستم تا ابد در آنجا بمانم. این احساس عمیق در تمام چیزهای آنجا جاری بود، در هوا، در زمین زیر پایم، در درختان، ابرها، و در من. نمی‌دانستم چطور می‌شد عشق را اینچنین ملموس و مانند یک چیز فیزیکی حس کرد، ولی من آن را لمس می‌کردم. وجود من از عمق درون با عشق مرتعش می‌شد و هر سلول بدنم در عشق غرق شده بود. نه می‌توانستم و نه می‌خواستم که این احساس را سد کنم و مانع آن شوم.

نانسی در قسمتی از تجربه اش با یک فرشته راهنما دیدار می کند و فرشته پیامهایی را به او می دهد که بعد از به هوش امدن آنها بیاد می آورد. پیام‌هایی که فرشته راهنما به او داد، بسیار کوتاه و به ظاهر بسیار ساده هستند:

حضور ما روی زمین تنها برای یاد گیری نیست، بلکه برای عشق ورزیدن نیز هست.
تو یک معجزه (الهی) هستی، با خود مانند یک معجزه (الهی) رفتار کن.
زمین و تمامی جهان معجزه (الهی) است.
هر یک از ما از آنچه تصور آن را داریم قوی‌تر هستیم.
تمامی ما به یکدیگر و به تمامی آفرینش متصل هستیم.
رها کن و اجازه بده که روح الهی در زندگی تو نقشش را ایفا کند.
با اجازه دادن به دیگران که به تو عشق و محبت بورزند، به دیگران عشق بورز.
یاد بگیر که به ندای قلبت گوش کنی.
تو هیچ گاه تنها نیستی.
قوی ترین ابزاری که در دست توست قدرت انتخاب توست.
تو فقط یک فرصت برای زندگی کردن به عنوان تو (با شخصیت و تمام شرایط زندگی فعلیت) داری، به طور کامل زندگی کن. زندگی کن و سپاس و قدردانی خود را احساس (و ابراز) کن.

منبع:
WWW.neardeath.org
http://iands.org/ndes/nde-stories/iands-nde-accounts/1117-heaven-s-green-room.html
“Awakenings from the Light: 12 Life Lessons from a Near Death Experience” by Nancy Rynes, CreateSpace Independent Publishing Platform, June 16, 2015, ISBN-13: 978-1508453741.

@NDEchanel
1.8K views11:21
باز کردن / نظر دهید