Get Mystery Box with random crypto!

اکوتوپیا(پوریا بختیاری)

لوگوی کانال تلگرام pouriabakhtiari — اکوتوپیا(پوریا بختیاری)
آدرس کانال: @pouriabakhtiari
دسته بندی ها: اقتصاد
زبان: فارسی
مشترکین: 25.66K
توضیحات از کانال

روزنوشت‌های شخصی من
لینک ارتباط با ادمین: @ECOTadmin
لینک ثبت نام در کارگزاری:
http://register.etebartaban.ir/?MK=BB08
‏اینستاگرام:(eco.pouria)
‏⁦ instagram.com/eco.pouria?igs… ⁩⁩
‏پادکست(ecotopia)
‏⁦ castbox.fm/vc/5104101
توییتر
https://x.com/pouria

Ratings & Reviews

4.33

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

2

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 7

2022-05-05 11:15:58 تتلو چه پتانسیلی برای ایران دارد؟

چه خوشتون بیاد چه خوشتون نیاد
تتلو آدم فوق‌العاده موفق و باهوشیه
سبک خاص خودش رو داره و در این سبک هم موفقه
تتلو بعد از جابجا کردن رکوردهای لایو و کامنت اینستاگرام حالا تو فضای واقعی داره رکورد گرون‌ترین کنسرت‌ ایرانی رو جابجا میکنه
در کنسرتی که تتلو هفته گذشته در استانبول برگزار کرد حدود ۴۰۰۰ بلیت فروخت و ظرفیت سالن رو تکمیل کرد
بیشتر از نصف افراد بلیت ۵۰۰ دلاری خرید کردن و مابقی بلیت ۲۰۰ دلاری
یعنی حدود ۱.۵ میلیون دلار ارز از کشور خارج شده
البته این تمام ماجرا نیست
هزینه بلیت هواپیما و اقامت در استانبول و خورد و خوراک رو هم باید لحاظ کنیم، هر نفر باید حداقل ۲۵۰ دلار دیگر هم هزینه کنه
فارغ از اینکه خیلی از افراد لباس و لوازم آرایشی و … می‌خرن حداقل یک میلیون دلار دیگر هم از ایران خارج شده

کنسرت تتلو حدود ۲.۵ میلیون دلار برای ایران هزینه داشته با فرض دلار ۲۸ هزارتومانی یعنی چیزی بیشتر از ۷۰ میلیارد تومن

یک سوال
اگر واقعا بجای عکس گرفتن با تتلو موقع انتخابات از پتانسیلش استفاده میکردن سالیانه چند میلیون دلار صرفه جویی می‌شد؟

این تاوان بها ندادن به اقتصاد هنر است
سیاستمداران ما نه تنها هنر رو نادیده میگیرن بلکه دخالت حداکثری هم میکنن تفاوتی هم نداره هنرمند چه سبکی داشته باشه می‌خواد شجریان باشه یا تتلو
افراد بسیار کمی در این فضا اجازه رشد پیدا میکنند
که یا واقعا هنرمند هستند مثل کیهان کلهر یا …

این دخالت سلیقه‌ی در هنر و بها ندادن به هنرمند کیفیت هنر را هم پایین میاره و مردم مجبور میشن برای شنیدن موزیک‌هایی که در صدا سیما پخش میشه مثل تیتراژ سریال‌ها، آهنگ‌های چیپ رو گوش کنن(مگه چند نفر مثل سالار عقیلی و علیرضا قربانی هستند)
از دوران جهانبخش پازوکی به امثال حامد برادران رسیدیم

نکته مهم دیگر در کنسرت تتلو اینه که توی ایران هیچ برنامه صدا سیمایی، هیچ فضایی و هیچ فکر و برنامه‌ای برای پیروان تتلو یا همون تتلیتی ها نداریم
صرفا جامعه طردشون میکنه
هیچ ارگان دولتی هم اجازه کار به تتلیتی‌ها رو نمیده و توی همون مصاحبه ردشون میکنه
باید قبول کنیم چند میلیون تتلیتی در ایران داریم

درس بزرگ کنسرت تتلو برای سیاستمداران ما این بود که نه تنها محدودیت توی هیچ ابعادی جواب نمیده بلکه هزینه‌ خیلی بیشتری هم ایجاد میکنه
سیاستمداران معتقدن تتلو نباید گوش کرد و به‌جای اون باید موسیقی اصیل ایرانی رو جایگزین کنیم
این کار شدنیه خیلی هم هزینه بالایی نداره
راه حل چیه؟
باید سواد و شعور هنری مردم رو بالا ببریم
۲۳ سال برنامه گل‌ها از رسانه ملی پخش می‌شد و مردم با موسیقی اصیل ایرانی آشنا شدن، افرادی مثل بنان ایرج شجریان هایده و…
ولی الان در دورانی هستیم که حتی نشان دادن آلات موسیقی در رسانه ملی ممنوعیت داره

@pouriabakhtiari
4.5K views08:15
باز کردن / نظر دهید
2022-05-02 13:31:32 اثر ثروت
چطور فریب پول بدبختمان می‌کند؟


شخصی رو تصور کنید که ماهانه ۱۰ میلیون تومن حقوق می‌گیره. این فرد یه زندگی روتین، با میزان مشخصی هزینه و اندکی پس‌انداز داره. به این فرد خبر می‌دن که زمینی که توی شهرستان داشت، حالا ۵ میلیارد قیمت داره. زندگی این فرد چه تغییری می‌کنه؟
دوست ما، هنوز زمین رو نفروخته و پول جدیدی به حسابش نیومده. پس قاعدتا نباید الگوی مصرفش تغییر کنه. اما مطالعات نشون داده که در این حالت، فرد راحت‌تر از قبل خرج می‌کنه، میزان پس‌اندازش کن می‌شه و تقاضاش برای کالای لوکس افزایش پیدا می‌کنه.

حالا تصور کنید که همین فرد برای فروش زمین به شهرستان بره. اونجا متوجه بشه که زمینش واقعا ۵ میلیارد می‌ارزه، اما ۵ میلیارد ریال. حالا چه اتفاقی میفته؟ آیا فرد به الگوی هزینه سابق بر می‌گرده؟ در بسیاری از موارد، خیر. این فرد به زندگی جدید با مخارج جدیدش عادت کرده.


همه ما این داستان رو تجربه کردیم. در دوران ریاست‌جمهوری محمود احمدی‌نژاد. در اون زمان رشد قیمت نفت به دولت این تصور رو داد که دستش در خرج کردن بازه. می‌تونه راحت پول پاشی کنه، برای برنامه‌های فضایی خرج کنه و با این همه پول، چندان نیازی به روابط خارجی هم نداره. در این دوران با وجود درآمد نجومی نفتی، چاپ پول و استقراض از بانک مرکزی افزایش داشت و نقدینگی بیش از ۶۰۰ درصد رشد کرد. یعنی تقریبا برابر با رشد نقدینگی سال‌های پس از جنگ که مخارج بازسازی بسیار سنگین بود. نتیجه این شد که با وجود رشد ثروت کشور، مردم فقیرتر شدن. اما با کاهش قیمت و میزان فروش نفت، آیا بودجه دولت‌های بعدی تعدیل پیدا کرد؟ خیر! درست مثل دوست ما در اول داستان، کشور به الگوی هزینه قبلی عادت پیدا کرده بود. جیب خالی بود و پز عالی.


اثر ثروت توی اقتصاد خرد هم دیده می‌شه، در زمان رشد قیمت مسکن یا رونق بورس، الگوی خرج‌کردن مردم تغییر می‌کنه. حتی قبل از این که دارایی فروخته و سود شناسایی بشه.

یادمون نره که
۱) تا دارایی رو نفروختیم هنوز نه سود کردیم نه ضرر.
۲) سودهای هنگفت پیش‌بینی نشده بهتره تبدیل بشن به سرمایه مولد، نه پولی که راحت خرج می‌شه.
۳) اجازه ندیم رشد اسمی درآمد، باعث بشه انتخاب‌های نامعقول داشته باشیم.

مثلا اگر افزایش حقوق داشتیم، قبل از خرید گوشی جدید و تلویزیون، از خودمون بپرسیم که حقوقمون قبلا معادل چند گرم طلا بود و حالا چی؟ آیا واقعا قدرت خرید ما بیشتر شده؟ یا ما فقیرتر از قبل شدیم؟

@pouriabakhtiari
1.7K views10:31
باز کردن / نظر دهید
2022-05-01 19:54:36 چطور تا پایان سال فقر را ریشه کن کنیم؟

شاید فکر کنید ریشه کردن فقر توی کمتر از ۱۱ ماه، شعار خیلی سنگینیه و ممکن نیست. اما امروز می‌خوایم بگیم که چطور به سادگی می‌شه فقر رو کاملا ریشه کن کرد.

روش اول اینه که بیایم فقرا رو شناسایی کنیم و بکشیمشون. مگر این که خودشون اعلام کنن ما دیگه فقیر نیستیم. دولت می‌تونه با اعتماد به این عزیزان، مبنا رو بر خوداظهاری بذاره و دیگه تجسس نکنه که راست می‌گن یه نه. یکی خودش گفته فقیر نیست، بقیه چرا کاسه داغ‌تر از آش می‌شن؟

اما خب شاید کشتن این تعداد آدم هزینه زیادی داشته باشه که در شرایط سخت اقتصادی کنونی به‌صرفه نباشه. می‌تونیم بیایم تعریف فقر رو عوض کنیم. مثلا بگیم هر کس که داره توی ایران زندگی می‌کنه فقیر به حساب نمیاد.

اما حتی این اقدام هم برای ریشه کردن کامل فقر کافی نیست. می‌تونیم فقر رو به طور کامل ممنوع اعلام کنیم. هر سایت و پیجی هم که در مورد فقر حرف زد، صیانتش کنیم.

البته همه می‌دونن که ریشه کردن فقر، علاوه بر کار اقتصادی به کار فرهنگی هم نیاز داره. می‌تونیم بجای فقیر بگیم مسکین. به این شکل حتی اگر کسی بعدها فقیر بشه، می‌تونیم بگیم ما در ایران هیچ فقیری نداریم، ما توی ایران مسکین داریم. حالا مفلس، بی‌چیز، بی‌مایه... ظرفیت‌های فرهنگی ما برای فقرزدایی کم نیستن.

شاید فکر کنید زیرساخت لازم برای این پیشنهادها وجود نداره. یه طرح دیگه هست که همه مقدماتش هم فراهمه. با این روش می‌تونیم فقر نسبی رو ریشه کن کنیم. فقط کافیه که دیگه هیچ کس توی کشور وضع مالی خوبی نداشته باشه تا هیچ کس نسبت به دیگری فقیرتر نباشه.

در این روش مشکل به صورت ریشه‌ای حل می‌شه. یعنی باید علت مشکل رو پیدا کنیم و با اون مبارزه کنیم. در اینجا می‌تونیم بجای مبارزه با فقر، با فقرا مبارزه کنیم. از حق نگیریم در این مورد اقدامات خیلی خوبی هم انجام شده.

در منابع گمراه غربی می‌گن فقرزدایی با این روش‌ها ممکنه:
۱.توسعه نظام بهداشتی رایگان
۲.ارتقای بهبود کیفیت غذایی فقرا
۳.آموزش مشاغل زودبازده و بدون نیاز به سرمایه
۴.اصلاح نظام پولی و بانکی
۵.تدوین قوانین حامی فقرا (PPP)

اما خب همه دیدن که روش‌های غربی نتونسته منجر به فقرزدایی کامل بشه. وقتشه به دنیا نشون بدیم که چطوری می‌تونیم یک مشکل چندهزارساله رو در چند ماه حل کنیم.
سریع، فوری و انقلابی.

@pouriabakhtiari
991 views16:54
باز کردن / نظر دهید
2022-04-26 19:15:10
فردا یازده صبح با نیما آزادی عزیز لایو خواهیم داشت
در مورد استراتژی‌های سرمایه‌گذاری در ۱۴۰۱
لایو رو از دست ندید
1.1K views16:15
باز کردن / نظر دهید
2022-04-26 16:11:55 آیا دست دولت در جیب مردم است؟


دولت‌ها (اگر مالک شرکت‌ها و صنایع و چاه‌های نفت نباشن) برای تامین بودجه دو راه دارن.
۱. از طریق مالیات، از مردم پول بگیرن و عملا دستشون توی جیب مردم باشه.
۲. خیلی راحت پول چاپ کنن، همه قیمت‌ها بره بالا و قدرت خرید مردم کم بشه.

بین این دو روش، روش اول که اسمش مالیات هست، بهتره. چون می‌شه از طبقه ضعیف، کم‌تر و از پولدارها بیشتر مالیات گرفت. (هرچند در واقعیت معمولا برعکس این می‌شه). اما در مالیات خاموش، یا تورم یا همون خلق پول، طبقه ضعیف بیشترین آسیب رو می‌بینن.
اما روش اول خیلی هم ساده نیست و زیرساخت‌های قوی مالیاتی لازم داره. در غیر این صورت هر کس با دادن شماره حساب دیگران و عدم استفاده از دستگاه پوز، می‌تونه از مالیات فرار کنه و کسی هم بویی نبره‌.
دولت قرارها بیاد با این پول‌ها، مخارج عمومی رو تامین کنه. مثل نظافت شهرها، امنیت مرزها، آموزش رایگان و غیره.
و البته بخش زیادی هم هزینه کارکنان دولت می‌شه.
کارمندهای دولت، معمولا با شرکتی رقابت نمی‌کنن. پس عیبی نداره اگر پول بگیرن و کار نکنن. در نتیجه میزان تولید کشور کم می‌شه، اما پول کم نمی‌شه. با این پول زیاد، قراره برای کالاهای کم (به خاطر فقدان تولید، عموما وارداتی) رقابت بشه. نتیجه‌ش چیه؟ تورم!
حالا فرض کنیم یه کشور، نتونه محصولاتش رو به خارج بفروشه، نظام مالیاتی هم نداشته باشه، با وجود چاپ پول زیاد، باز هم نتونه مخارج هنگفتش رو پرداخت کنه. آیا میاد با اخراج کارمندهای اضافی مخارج دولت رو کم می‌کنه؟
نه! کاهش هزینه‌ها، باعث از دست رفتن محبوبیت مدیران و وزرا می‌شه. این یعنی از دست رفتن قدرت. اتفاقا بریز و بپاش‌ها کمافی‌السابق ادامه پیدا می‌کنه. اینجا دولت‌ها روی میارن به نمایش‌های عوام فریبانه.
قیمت‌ها باید کم شود!
قرارگاه توزیع مرغ!
دستگیری سلطان سکه!
دستور دولت برای ثابت ماندن قیمت!
اما خود دولت به خوبی می‌دونه که استقراض از بانک مرکزی، رشد نقدینگی و فربه‌ بودن بدنه دولت، دلیل تورمه، نه یک دشمن فرضی.
تقریبا تمام دولت‌های جهان، به جیب مردم چشم دارن. اما این که چقدر نظام مالیاتی عادلانه و کارآمد باشه، چقدر خلق پول در خدمت تولید قرار بگیره و چقدر «مردم» در معادله تامین بودجه دولت دیده بشن، فرق یک دولت ناکارآمد و کارآمده.

@pouriabakhtiari
1.5K views13:11
باز کردن / نظر دهید
2022-04-24 22:48:44 سندروم آپولو

وقتی در ناسا پروژه آپولو(ارسال اولین انسان به ماه) با موفقیت انجام شد، خیلی از متخصصان و افراد مختلف ۲۴ ساعت کار کردند تا آپولو موفقیت آمیز انجام شد ولی یک نفر ادعا کرد مهم‌ترین وظیفه رو من انجام دادم و اگه من نبودم امکان نداشت این پروژه انجام بشه!
‏به نظرتون اون شخص کی بود؟

این شخص مدعی نه محقق بود، نه متخصص و نه حتی یک کارشناس ساده، این شخص، کسی بود که باید مدام قهوه درست می‌کرد و با این قهوه به افراد پروژه کمک می‌کرد تا بتونن بیدار بمونن و بر خستگیشون غلبه کنند و پروژه رو تمام کنند!
‏اینجا بود که مفهوم جدیدی در مدیریت شکل گرفت به نام ⁧ سندروم آپولو⁩

سندرم آپولو⁩ وقتی به وجود میاد که یک نفر زور میزنه، تمام دستاوردهای تیم رو به اسم خودش ثبت کنه!
‏این سندروم باعث میشه وقتی تیمی تشکیل میدیم از افرادی که همگی توانمندی‌های فوق‌العاده‌ای دارند، برخلاف انتظار نتیجه خوبی نداشته باشه.
‏بذارید مثال بزنم تا منظورم رو بهتر برسونم!

سال‌های سال وقتی رئال مادرید افتخاری کسب می‌کرد همه اسم رونالدو رو میوردن ولی وقتی سال ۲۰۱۶ زیدان سرمربی رئال شد، توجه‌ها از رونالدو کم شد، همه میگفتن زیدان می‌تونه این تیم رو به اوج برسونه.
‏رونالدو حس کرد دستاوردها قراره به نام زیدان نوشته بشه و اینجا چالش اصلی زیدان شروع شد!

اوایل سرمربی شدن زیدان، رونالدو نه تنها باهاش ارتباط نگرفت بلکه تیم رو هم بهم ریخته بود، میخواست خودش بهترین رئال باشه نه زیدان
‏زیدان متوجه ماجرا شد، هرچند خودش بهترین بازیکن دنیا بود ولی در مصاحبه‌ای گفت:
‏رونالدو بهترین بازیکن تاریخه
‏رونالدو آروم شد و رئال سه سال پیاپی قهرمان شد.

سندرم آپولو میگه اگه در تیم چند فرد توانمند وجود داشته باشن، هرکس به تنهایی توانمندی فوق‌العاده‌ای داره، اما هیچ کدومشون تمایلی به توافق جمعی ندارن و هرکس سعی میکنه حرف خودش رو به کرسی بشونه!
‏این تیم روی کاغذ مدعی کارهای شگفت‌انگیز هست، اما در عمل نمیتونه دستاوردهای بزرگ کسب کنه!

تیم‌هایی که به سندرم آپولو دچار هستند، زمان زیادی را صرف بحث‌های بی‌ثمر و مخرب می‌کنند، در تصمیم‌گیری‌ها مشکلات اساسی دارند. معمولاً اعضای تیم نظرات متقابلی دارند و تصمیمات‌شان انسجام لازم را ندارد.
‏این آشفتگی باعث سخت‌تر شدن مدیریت این تیم‌ها می‌شود.

راه مقابله با این سندروم چیه؟
‏۱.افرادی که توانایی خودشون رو بالاتر از سایر اعضای تیم میدونن رو شناسایی کنیم و مستقیم بهشون بگیم که ما میفهمیم تواناییت بالاست
‏۲.اگر رهبر تیم هستیم با افراد توانمند تیممون رقابت نکنیم.
‏خیلی وقتا خود رهبر گروه دچار این سندروم میشه
۳.اگه چند فرد توانمند در تیم داریم تا حد ممکن مسئولیت افراد توانمند رو از هم تفکیک کنیم یعنی جوری تیم رو نچینیم که کار این افراد بهم گیر کنه.
‏۴.درکنار افراد توانمند حتما چند فرد ضعیف در گروه قرار بدیم که توانمندی‌شون بیشتر دیده بشه.


منبع:بازنویسی شده از گاهنامه مدیر و ایران تلنت

@pouriabakhtiari
1.1K viewsedited  19:48
باز کردن / نظر دهید
2022-04-24 16:04:46 پنجره شکسته و خرید سیسمونی بچه از ترکیه!

هر کس حق داره به هر کشوری که می‌خواد سفر کنه، هر چیزی که دوست داره رو به هر قیمتی که می‌خواد بخره و کلا هم به ما ربطی نداره. پس چرا باید خبر سفر فرزند رئیس مجلس به ترکیه، این قدر ما رو ناراحت کنه؟
یه قضیه‌ای در اقتصاد هست که بهش می‌گن تئوری پنجره شکسته. وقتی ما می‌بینیم که پنجره یک خونه شکسته، حدس می‌زنیم که کسی ساکن این خونه نیست و لابد بقیه قسمت‌های خونه هم به تعمیر نیاز داره.
وقتی می‌بینیم پسر یک وزیر، برای تحصیل، خرید و تفریح، خارج رو انتخاب می‌کنه (کاملا قانونی)، یه دردی درون ما شکل می‌گیره. درد امید به آینده. این درد که ما مجبوریم همین جا درس بخونیم، زندگی کنیم، کار کنیم و گویا تنها راه رستگاری ما اینه که از ایران بریم.
نقش پنجره شکسته چیه؟ مردم با بررسی رفتار مسئولین و سلبریتی‌ها، تلاش می‌کنن اختلاف بین آمارهای رسمی و وضعیت واقعی جامعه رو تخمین بزنن. این رفتار به این دلیله، که مردم به آمارها و گزارش‌های رسمی اعتماد ندارن و می‌خوان بدونن که وضعیت واقعی آینده به چه شکله.
قسمت دردناکش چیه؟ فرض کنید شما باور دارید که واردات ماشین خارجی براتون بهتره. اما یک مقام مسئول می‌گه خیر. مردم باید از تولیدات داخل استفاده کنن. اگر همین فرد، که شما رو از خواسته‌تون محروم کرده ماشین خارجی بخره، اذیت می‌شید. چون می‌بینید این فرد باور داره حق با شماست، و دانسته، خواسته شما رو نادیده گرفته.
چیزی که اینجا شما رو عصبانی کرده، عدم تقارن در توزیع ثروت نیست. اگر همسایه‌تون بنز بخره، شما عصبانی نمی‌شدید. چیزی که باعث ناراحتی شما می‌شه، عدم تقارن ریسکه. چون وقتی اون مقام مسئول، اون حرف رو می‌زده، خودش از ریسک تصمیمش آسیب نمی‌دیده، اما داشته ریسک کارهاش رو به شما منتقل می‌کرده.
هیچ کس از ثروت بیل گیتس و استیو جابز ناراحت نمی‌شه. اگر مردم «حسود» بودن، از ثروت اون‌ها هم رنج می‌کشیدن. بلکه زمانی ثروت آزاردهنده می‌شه، که فرد برای کسب اون ثروت، ریسک نکرده باشه، یا بدتر، ریسک رو به دیگران (من و شما) منتقل کرده باشه.
نسیم طالب در کتاب پوست در بازی می‌گه که در قانون حمورابی اومده «هر کس خانه‌ای بسازد، خانه خراب شود، و صاحب خانه بمیرد، باید کشته شود!»
این قانون برای قرن بیست و یکم زیادی خشنه. اما این قانون هم مناسب نیست که «هر کس خانه‌ای بسازد، خانه خراب شود و صاحب خانه بمیرد، کلیه مسئولیت متوجه شخص صاحب خانه است!»
چیزی که مردم می‌خوان این نیست که کسی ثروت نداشته باشه و از ثروتش لذت نبره. اشتباه نکنید. ناراحتی مردم از سر حسادت نیست. ناراحتی اصلی از پنجره شکسته‌ایه که ریسک شیشه خورده‌هاش پای برهنه مردم فقیر رو تهدید می‌کنه.
حرف این نیست که کسی سودی نبره، حرف اینه که شما هم در ریسک تصمیم‌های خودتون، با ماها شریک باشید. همین.

@pouriabakhtiari
1.9K views13:04
باز کردن / نظر دهید
2022-04-11 16:44:21 فودکورت‌ها، هایپرمارکت‌ها، پلتفرم‌های سفارش آنلاین غذا، پلتفرم‌های نمایش آنلاین فیلم چطور لذت انتخاب و خرید را از ما گرفتند؟

تا همین چند سال پیش برای سفارش غذا دفتر تلفن را باز میکردیم و همیشه از همان رستورانی که کیفیت و قیمت مطلوبی برای ما داشت سفارش میدادیم
‏چون از قدیم مشتری این رستوران بودیم وقتی تماس میگرفتیم ما را میشناخت و احوال پرسی هم میکرد
‏زمان سفارش کلا ۵ دقیقه زمان میبرد
‏چقدر هم خوشمزه بود

با آنلاین شدن سفارش غذا، داستان عوض شد.
‏الان برای سفارش غذا اپلیکیشن را باز میکنیم ده‌ها رستوران می‌آورد
‏صفحه رستورانی که میشناسیم را باز میکنیم
‏کمی غذاها را بالا پایین میکنیم
‏نگاهی به قیمت‌ها می‌اندازیم و آهی میکشیم چقدر گرانی زیاد شده!
‏بذار بقیه رستوران ها رو هم یه نگاهی بندازم

رستوران دوم را باز میکنیم قیمت‌ها بهتر است
‏غذایی را انتخاب میکنیم ولی قبل از ثبت سفارش چون این رستوران را نمیشناسیم میریم کامنت‌ها رو بخونیم ببینم بقیه چی گفتن
‏کامنت‌های منفی زیادی دارد
‏چند کامنت تعریف هم میبینیم
‏میگیم این رستوران خوبی نیست
‏تعاریف مثبت را هم صاحب رستوران نوشته

ما که نیت سفارش قیمه داشتیم پیش خودمون میگیم بذار برم در فست فودها هم سرچی بزنم
‏در نهایت بعد از نیم ساعت چرخ زدن در اپلیکیشن یک رستوران مناسب پیدا میکنیم
‏قیمت‌ها مطلوب است
‏نظرات هم اکثرا خوبه غیر از یکی دو مورد که نوشتن غذا سرد بود یا بسته بندی مناسبی نداشت
‏بالاخره سفارش میدهیم

سفارش که رسید کامنتهای منفی میاد جلوی چشممون عه راست میگه یکم سرد هست غذاش، این چه مدل بسته بندی هست؟!

‏در نهایت غذا را باز میکنیم و میخوریم و در حین خوردن قیمه فکرمون درگیر اون همبرگر جذابی هست که پر از سس و پنیر بود
‏آخ چقدر وقته من همبرگر نخوردم ای کاش همبرگر سفارش میدادم

کلید اصلی ماجرا اینجاست
‏“داشتن گزینه‌های متعدد به نفع ما نیست”

‏ما انسان‌ها ترجیح می‌دهیم که همیشه و در هر زمینه‌ای گزینه‌های بیشماری در دسترس داشته باشیم، غافل از اینکه اینکار در اغلب موارد به ضرر ما تمام می‌شود.

در بسیاری از مواقع سعی می‌کنیم تمامی گزینه‌های پیش رو را حفظ کنیم
‏مثلا در رستوران سلف سرویس هیچ گزینه‌ای را حذف نمیکنیم در ظرف خود از تمام غذاهای مقدار کمی برمیداریم و از هیچ کدام لذت نمیبریم
‏یا مثلا در کتابفروشی بین انتخاب چند رمان مردد هستیم،همه را میخریم و هیچکدام را نمیخوانیم

اما یک توصیه
‏گزینه‌هایی که میتوانید انتخاب کنید را محدود کنید.
‏با نگه‌داشتن تمام گزینه‌ها خودتون رو از چیزی که با ارزش هست محدود میکنید.
‏خیلی وقتا لازمه در تصمیم گیری‌هامون جدیت به خرج بدیم، قید گزینه‌های اضافی را بزنیم و برچیزهایی تمرکز‌کنیم که در اولویت هستند!

@pouriabakhtiari
5.2K views13:44
باز کردن / نظر دهید
2022-04-11 12:32:48 هزینه زندگی در تهران چقدر است؟

۱.مسکن
خرید مسکن در تهران به یک رویا تبدیل شده
‏میانگین قیمت هر متر مربع در تهران ۱۱۰۰ دلار هست، با فرض اینکه ۳۰ درصد خالص درآمد رو پس‌انداز کنید، برای خرید یک خانه ۷۵ متری باید ۷۴سال منتظر بمانید.
‏(با فرض اینکه ارزش پس اندازتان افت پیدا نکند)
‏یعنی در ۹۰ سالگی میتوانید خانه‌دار می‌شوید!

۲.اجاره‌بها
به طور میانگین در تهران رهن کامل هر متر مربع ملک مسکونی ۱۸۰ دلار است که اگر به اجاره تبدیل کنیم اجاره کامل هر متر مربع ۵.۵ دلار می‌شود، یعنی برای اجاره یک ملک ۷۵ متری در جای متوسط رو به پایین شهر باید ماهیانه حدود ۴۰۰ دلار بپردازید.

۳.حمل و نقل
نرخ بلیط تک سفره مترو در تهران ۲۰۰۰ تومان و هر بلیط brt برابر ۱۵۰۰ تومان است.
‏با فرض اینکه شما روزانه برای رفتن به سر کار یک بار مترو و یک بار brt سوار بشید باید ماهانه حدودا ۱۰ دلار هزینه کنید
‏میانگین هزینه اسنپ هم برای هر سفر ۱.۳ دلار است، با اسنپ رفتن ماهی ۷۰ دلار هزینه دارد.

۴.خودرو
خودرو هم در تهران گران است
‏تویوتا و هیوندای ۲۰۱۶ در تهران از مدل صفر ۲۰۲۲ در سایر کشورها گران‌تر است.
‏کیفیت خودرو داخلی که نیازی به بحث ندارد هنوز سمند ۲۰ سال پیش با همان شکل و کیفیت تولید می‌شود.
‏واردات خودرو هم در انحصار چین است
‏(آریزو۶ در تهران از کمری ۲۰۲۲ ترکیه گرانتر است)

۵.زمان
حجم ترافیک در تهران بیش از حد بالاست
‏کافیست بخواهید از غرب به مرکز تهران بیایید با دید خوشبینانه ۴۰ دقیقه و با دید منطقی بیش از یک ساعت در ترافیک خواهید بود.
‏بعضی مکان‌ها در هر ساعت از شبانه روز ترافیک دارند: پارک وی تا تجریش، جردن تا میرداماد ، همت، جلال، امام علی و…

۶.تفریح
قیمت رستوران در تهران با سایر شهرها قابل قیاس نیست، برای دو نفر یک وعده غذا معمولی حدود ۱۰ دلار و یک کافه رفتن حداقل ۵ دلار هزینه خواهد داشت.
‏تله کابین توچال برای هر نفر دو دلار و بازدید از برج میلاد ۱.۵ دلار هزینه دارد
‏یک فنجان چایی هم در درکه برایتان حدود دو دلار هزینه دارد.



درنظر داشته باشید ما با مقادیر متوسط حساب کردیم، اگر بخواهید در منطقه نسبتا خوب تهران خانه‌ای کرایه کنید یا مثلا بخواهید برای تفریح باشگاه انقلاب برید و اخر هفته در لواسان یا کردان ویلا کرایه کنید یا برای رستوران به فودکورت‌های معروف برید باید این هزینه‌ها را چندین برابر کنید.

اما یک سوال چرا با وجود این همه آلودگی و ترافیک و گرانی بازهم حدود ۲۰ درصد ایران در تهران ساکنند؟
‏جواب ساده است
‏چون بهترین‌ها در تهران هستند(بهترین دانشگاه، مراکز خرید، بیمارستان، متخصصین و…)
‏از طرفی تمام ارگانهای دولتی در تهران است این عدم تخصیص منابع تهران را با بحران دچار کرد

حقوق ۵۰۰ دلار در تهران حقوق بالا محسوب می‌شود، ولی این ۵۰۰ دلار برای مخارج حداقلی است. این دستمزد را در مقابل هزینه‌ها قراردهید و آن‌را با سایر کشورها مقایسه کنید.
‏جایی‌که آلودگی کمتر است مک دونالد و آدیداس و... حضور دارند و بجای دنا و شاهین میشود رنو و هیوندای و تویوتا سوار شد!

@pouriabakhtiari
4.2K views09:32
باز کردن / نظر دهید
2022-04-09 16:04:19 ما که هیچ چرا پرنده‌ها از تهران نمی‌رن؟!

از شدت آلودگی هوا، گلوتون می‌سوزه، اشک از چشمتون جاری می‌شه. صدای بوق ماشین‌ها رو اعصابه. پیش خودتون می‌گید کاش می‌شد برم یه جای خوش آب‌وهوا. اما مجبورید تهران بمونید. کار، تفریح، امکانات و... ماها مجبوریم تی بمونیم. اما چرا پرنده‌ها تهران رو ترک نمی‌کنن و نمی‌رن یه جای بهتر؟
تهران برای پرنده‌ها بهشته. تهران گرمه. لب پنجره‌ ساختمون‌های بلند، شبیه کوه‌های صخره‌ایه و برای لانه‌سازی ایده‌آله. سطل‌زباله‌ها پره از غذای مجانی. توی شهر خبری از عقاب نیست و تنها شکارچی شهری، گربه، اون‌قدرها هم ماهر نیست. مردم هم با این پرنده‌های به ظاهر بی‌آزار، مهربونن.
چرا به ظاهر؟
هر کبوتر سالانه 11 کیلوگرم مدفوع اسیدی تولید می‌کنه و به ساختمون‌ها و ماشین‌ها آسیب می‌زنه. برای آمریکا برآورد شده که میزان آسیب تمام پرنده‌ها، در حدود سالانه 1.1 میلیارد دلار باشه.
پرنده‌ها، مثل موش‌ها، می‌تونن باعث نشر بیماری بشن، یا به انبار غلات آسیب بزنن.
چرا این موش‌های پرنده، شهر کثیف ما رو دوست دارن؟
برای پرنده‌ها، انگیزه‌های کوتاه‌مدت مثل غذا خیلی مهم‌تره تا هوای پاکیزه.
برای ما هم انگیزه‌های کوتاه مدت مثل کار مهم‌تره تا احتمال ابتلا به سرطان. دلیل ما و پرنده‌های برای زندگی توی تهران، یکیه.
اما این تمام ماجرا نیست.
پرنده‌هایی که در تهران به‌دنیا اومدن، هیچ وقت زندگی توی یه منطقه خوش آب‌وهوا رو تجربه نکردن. اون‌ها اصلا نمی‌دونن که زمین سبز و آسمون آبی یعنی چی. اون‌ها به اولین گزینه‌ای که تا امروز باهاش مواجه شدن، عادت کردن.
درست مثل خیلی از ماها که هیچ وقت زنگ موبایل یا بکگراند لپ‌تاپمون رو تغییر نمی‌دیم و به تنظیمات کارخونه (یا اولین زنگی که همون روزهای اول انتخاب کردیم) وفادار می‌مونیم. (قانون دیفالت آپشن)
برای مایی که دشت‌های سرسبز رو دیدیم، عجیبه که چرا کبوترها از تهران نمی‌رن.
اما خودمون هم دچار همین سوگیری‌ها می‌شیم.
به خصوص زمانی که حاضر نمی‌شیم برای داشتن یک زندگی بهتر، وضعیت فعلی‌مون رو ترک کنیم و از منافع کوتاه‌مدت بگذریم.
شما اگر می‌خواستید توی یک شهر تمیزتر، امن‌تر، ارزون‌تر و خلوت‌تر زندگی کنید، اولین انتخابتون کدوم شهر بود؟

@pouriabakhtiari
4.1K views13:04
باز کردن / نظر دهید