2021-07-02 15:51:50
#part_105
#هاوار-گیانا(فریاد جانان)
رو به بوران با التماس گفتم:نکن، لطفا
مثل شیر زخمی شده بود
انگار حتی خودش هم نمیشناخت
دستش را چنگ موهایم کرد و گفت:دِ لامصب ، چرا گذاشتی؟
بلند گریه کردم
دستم را روی دستانش که دور موهایم چنگ شده بود گرفتم و جیغ زدم:بوران، اخ ولم کن
_ولت کنم؟هوم؟
با زجه و التماس گفتم: درد میکنه
پر حرص عربده زد:برو خدا رو شکر کن سرتو نمیزنم ایلما، هر کاری خواستم بکنم
زر نمیزنی جیکت درنمیاد ایلما گرفتی؟؟
بلند داد زدم:ن....نکن نامرد
اینبار صدایش پنجره های اتاق را لرزاند:اره، اره نامردم ، نامردم که تو هر گوهی میخوری توله سگ
خواستم چیزی بگویم که ضرب دستش لالم کرد
مات مانده به چشمانش خیره شدم
این همان مردی بود که وقتی روی تمام پروژه های مهم شرکتش از عمد آب ریختم و
همه را نابود کردم اما هیچ نگفت؟؟
حال به خاطر یک مسئله صورتم را سرخ کرده بود
فک کردم ولم میکند اما دستش که به طرف دکمه اول پیرهنش رفت
فاتحه ام را خواند
امشب جان سالم به در نمیبری ایلما
خودم را آزاد کردم و از دستش فرار کردم
اما از پشت موهایم را کشید
جیغ فرابنفشی کشیدم
که کشان کشان روی تخت انداختم و خودش هم رویم افتاد
جیغ زدم:بوران به جون خودمه بخوای اذیتم کنی دیگه نگاتم نمیکنم
اما او مگر به حرف کسی گوش میداد
با حرکت بعدش
حالم بد شد و خدا خدا کردم که جنازه ام از زیر دستش بیرون بیاید.....
@havargyana_yegan
@havargyana_yegan
@havargyana_yegan
یه دنیای دخترونه تلخ برای من
برای منِ ایلما
من پرورشگاهی
و یه پسر که به زندگیم نمیخوره
@havargyana_yegan
16 views☬✞𝐤𝐡𝐚𝐳𝐚𝐧✞☬, 12:51