2021-11-10 07:15:16
"مدیریت فکر"
وقت شما بخیر جناب حبیبوند.
خیلی از معلمین معنوی معاصر به اشکال متفاوت تاکید میکنند که از احساس هویت با فکرتان خلاص بشید. میگویند خود حقیقی ما این سوی فکر منتظر ماست و در تمرینها و مراقبه ها باید به این بپردازیم که خودمان را افکارمان یکی نگیریم. شما در این روابط چی فکر میکنید آیا موافقید؟
سلام و درود به شما دوست عزیزم.
گفته صحیحی است. اصولا یک اصل مهم برای خلاصی از رنجهای درونی، عدم همهویتی با چیزهاست از جمله با افکار و احساسات خود.
این که انسان، خودش را از افکارش جدا کند و بهجای گرفتارشدن در غرقاب فکر، عالمانه و عامدانه آن را مدیریت کند و از آن بهره بگیرد.
همین است که مولوی دربارهاش میگوید:
قاصداً خود را به اندیشه دهم
چون بخواهم از میانشان برجهم
من چو مرغ اوجم، اندیشه مگس
کی بود بر من مگس را دسترس
من هم در جاهای مختلف به این مطلب تأکید کردهام، از جمله در کتاب "#بیگانه_درون" و #از_نگاه_مولوی و نیز در فایلهای صوتی #ذهن_تو_ابزار_توست_نه_ارباب_تو و
#فریب_ذهن_خودت_را_نخور.
همچنین در گفتوگوهای موسوم به #شاد_زیستن_چرا_و_چگونه که در کانال موجود است، در تعریف خودشناسی و در بحث "#خود_والد"، عرض کردم خودشناسی عبارت است از نگاه ناظرانه و مدیرانه به خود. در مرکز این نظارت و مدیریت مدیریت افکار و باورهای خود قرار دارد.
البته باید توجه داشت که مدیریت و بهرهوری فکر، غیر از فکرگریزی و تحقیر اندیشه است که برخی تبلیغ میکنند و شیوهای مخرب و نادرست است.
ممنون از سؤال مفید شما.
@sasanhabibvand
470 viewsSasan Habibvand, edited 04:15