2021-12-12 11:21:46
پرسش: جامعه کیست؟سلام استاد. وقت بخیر
در فایل صوتی مصاحبه با #رادیو_مهر، فرمودید: جامعه تعمدا تلاش میکند نقش خودش را پررنگ و مهم جلوه دهد.
سوال من این است که تعریف شما از "جامعه" در خودشناسی چیست؟ تصور من این هست که منظور شما حاکمیت، سیستم آموزش و پرورش، روحانیون و والدین و هر فردی است که نقشی در آموزش داره و این افراد و نهادهای آموزشی، قطعا تعمدی در پر رنگکردن نقش جامعه دارند. اما اگر جامعه را مجموعه همه افراد آن بدانیم که لزوما در آموزش افراد نقشی ندارند، برای من قابل درک نیست که چرا میفرمایید تعمدی وجود دارد؟
با سلام و احترام.
مقصود از جامعه، همه انسانها و عوامل انسانی است که مجموعهای از الگوهای فرهنگی، باوری و رفتاری خاص در بین آنها جریان دارد و آنها پیوسته بطور مستقیم (از طریق تربیت، تنبیه، پاداش و غیره) یا غیرمستقیم (با رفتار، کنش و واکنشهای خود) این مجموعه را به ذهن و روان فرد منتقل میکنند. و این شامل نهادها، مجموعهها و رهبران فکری سیاسی، دینی که به آن اشاره کردید هم میشود.
البته توجه داشته باشید که از اوان کودکی، در نتیجه القائات اجتماعی، بهتدریج یک نماینده در ذهن شخص شکل میگیرد که حتی در خلوت و تنهایی هم او را به اطاعت از الگوهای القائی وامیدارد و در صورت سرپیچی، او را به باد سرزنش میگیرد. این همان عاملی است که در کتاب #بندباز زیر عنوان "آفیس" آن را شرح دادهایم.
به این معنا، لزومی ندارد که دیگری، والد یا معلم یا دوست من باشد یا با من در تماس مستقیم باشد تا رفتار او بر من اثر بگذارد چرا که در تداوم و ترویج این مجموعه، همه آدمها نقش دارند و با طرز زندگی و رفتار خود پیوسته آن را بازتولید و مانند شبکهای بههمدیگر منتقل میکنند.
تعریف کامل و دقیقی هست اما اینکه در مصاحبه فرمودید "جامعه تعمدی دارد در اینکه نقش خودش را مهم و حیاتی جلوه دهد" را هنوز متوجه نمیشم. مثلا همکلاسی خردسال پسرم یا مغازه دار و همسایه و ... که نقشی در آموزش من نداشتهاند، چرا باید تعمدا نقش جامعه را مهم جلوه دهند؟ البته تا حدی از قسمتی از کتاب بندباز میتونم پاسخ بدهم که شاید برای حفظ بقای خودشون، ما را ضعیف نشان میدن، اما باز شاید نشه همیشه گفت تعمدی وجود داره، نه؟
همان همسایه یا همکلاسی، ممکن نیست به هر علتی، فرزند شما را مسخره کند یا به او توهین کند؟ این یعنی چه؟ یعنی: این منم که ارزش تو را مشخص می کنم. من اجازه نمیدهم تو خوشحال باشی یا به خودت مطمئن باشی و احساس ارزش و اهمیت بکنی، بلکه با انکار خوبی و ارزشمندی تو، ترا دچار احساس یأس و حقارت میکنم (همان چیزی که در کتاب #زبان_فریب مفصلا تشریح کردهايم). این منم که اختیار نگاه و احساس تو را در دست دارم.
تا حالا شده است مثلا پدرتان بگوید: مبادا فلان کار را بکنید، آبرویمان میرود! یا خواهرتان بگوید: فلان لباس را نپوش، عیب است، مردم چه میگویند؟
این یعنی آن که نظر و رای مردم مهمتر است از تشخیص و صلاح خود تو. این را رها کن و نگران آن باش.
@sasanhabibvand
191 viewsSasan Habibvand, edited 08:21