Get Mystery Box with random crypto!

ساسان حبیب‌وند

لوگوی کانال تلگرام sasanhabibvand — ساسان حبیب‌وند س
لوگوی کانال تلگرام sasanhabibvand — ساسان حبیب‌وند
آدرس کانال: @sasanhabibvand
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 3.07K
توضیحات از کانال

کانال رسمی ساسان حبیب‌وند
روانشناس، مشاور و نویسنده حوزه فلسفه
و عرفان
وبسایت:
www.sasanhabibvand.com
کانال صوتی:
@sasanhabibvand_voice
اینستاگرام:
@sasanhabibvand
تماس:
@sasan_habibvand
اطلاعات بیشتر در کانال سنجاق شده است.

Ratings & Reviews

2.00

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

2


آخرین پیام ها 15

2021-10-29 17:33:40
"بیگانه درون"
داستانی هست که فردی سی سال زحمت کشید و خانه‌ای ساخت‌ و در آخر فهمید که خانه را در زمین کس دیگری بنا کرده و همه دستاوردش بر باد رفته است.
مولوی می‌گوید: بدان که برای چه‌کسی کار می‌کنی، غم چه‌کسی را می‌خوری و نگران که هستی، خودت یا بیگانه‌ای در درونت.

در زمین مردمان خانه مکن
کار خود کن کار بیگانه مکن
کیست بیگانه تن خاکی تو
کز برای اوست غمناکی تو

"تن خاکی" اشاره به نفس یا "من بیرونی" است. می‌گوید هرقدر این بیگانه را بپرورانی و‌ غمش را بخوری، وجود اصیلت کال و نحیف خواهدماند. آدم‌های سطحی هرقدر بیرون خود را بزک می‌کنند از درون تهی‌ترند.

تو به هر صورت که آیی بیستی
که منم این والله این تو نیستی

می‌گوید تو چنان از خود حقیقی‌ات جدا افتاده‌ای که آن را نمی‌شناسی. از همین روست که خود را با هزار و یک "ناخود" اشتباه می‌گیری. به هر "صورت" دروغینی که می‌رسی می‌گویی: "این منم!" ولی آن تو نیستی.

یک زمان تنها بمانی تو ز خلق
در غم و اندیشه مانی تا به حلق

وقتی آنهایی که بخاطرشان خودت را بزک می‌کردی تنهایت بگذارند، خواهی دانست که هیچ‌کس جز خود اصیلت خلا تو را پرنمی‌کند.

#بیگانه_درون
@sasanhabibvand
1.5K viewsSasan Habibvand, edited  14:33
باز کردن / نظر دهید
2021-10-27 07:51:20
"نزدیک‌بینی و عقب‌ماندگی"
انسان آگاه و شخص جاهل هر دو در پی سود و منفعت خویش‌اند.
تفاوت، در عمق دانش و وسعت نگاه هر کدام است. انسان آگاه قادر است سود و صلاح خود را در مقیاس بزرگ‌تر و شکل عمیق‌تر ببیند و تشخیص دهد.
و شخص نادان، مصلحت خود را در منافع زودیاب و لذات دم‌دستی جستجو می‌کند.
نتیجه اولی، صبر، دقت، برنامه‌ریزی و زندگی خردمندانه است و پیامد دومی، آشفتگی، ندانم‌کاری و زندگی غریزی.
اولی دربرگیرنده گذشت، مهرورزی، همدلی و همکاری با دیگران است و دومی متضمن کم‌طاقتی، خودبینی و تضییع حقوق دیگران.
اولی جامعه‌ای سالم، آزاد و مورد احترام می‌سازد و دومی، مجموعه‌ای از هم‌گسیخته، تحقیرزده و پررنج.
@sasanhabibvand
192 viewsSasan Habibvand, edited  04:51
باز کردن / نظر دهید
2021-10-26 17:21:40 ‍ فایل صوتی

دکتر هلاکویی

درباره عقده های سکسی جامعه ایران و تفاوت آن با غرب



@sokhanranihaa
کانال سخنرانی ها
181 viewsSasan Habibvand, 14:21
باز کردن / نظر دهید
2021-10-25 12:48:49
افتتاح کانال آپارات ساسان حبیب‌وند

کانال این قلم در آپارات افتتاح شد.
عزیزان می‌توانند فایل‌های مختلف تصویری را در آپارات ببینند و بشنوند.
همچنین، بسیاری از فایل‌های صوتی، به تصویری تبدیل شده و در این کانال در دسترس قرار گرفته است.
محتوای این کانال در حال تکمیل است.
(توضیح این که کانال یوتیوب این قلم هم راه‌اندازی شده و لینک آن به‌زودی به اشتراک گذاشته خواهد شد. )

لینک کانال آپارات
http://www.aparat.com/sasanhabibvand
292 viewsSasan Habibvand, edited  09:48
باز کردن / نظر دهید
2021-10-24 16:45:09 ادامه پست بالا

توضیح بسیار جامع و کاملی بود. خیلی ممنونم. پس تقسیم‌بندی فیلسوفان به عقل‌گرا و تجربه‌گرا منطقی نیست، چون دو هر دو گروه، فرآیند شناخت، شامل استدلال و عقلانیت هست، درسته؟

کاملا. در اصل، هیچ تقسیم‌بندی در کار نیست، همه آدم‌ها عقل‌گرا هستند. تفاوت بر سر نوع شواهد مورد قبول یا مورد علاقه و مورد توجه افراد مختلف هست و میزان دقت در استدلال و همینطور، میزان عمق و پیش‌روی در استدلال. مثلا "آدم احساسی" به احساسات و عواطف، بیشتر بها می‌ده و در فرایند استدلال، به اونها جایگاه و وزن بیشتری می‌ده و آدم منطقی، بیشتر به شواهد عینی و عقلانی توجه می‌کنه.

تقسیم‌بندی‌‌هایی مثل "عقل‌گرا" و "تجربه‌گرا" یا "آدم منطقی" و "آدم غیرمنطقی" یا "تصمیم عقلانی" و "تصمیم احساسی"، همگی نادقیق و تسامحی هستند. این تسامح یا آسان‌گیری در گفتار، در جای خودش بلامانع است و برای گفت‌وگوهای روزمره، مفید. ولی در هیچ‌کجا نباید گول اصطلاحات، تصورات و تقسیم‌بندی‌های عامیانه یا تسامحی را خورد، بلکه باید با دقت و موشکافی همه‌چیز را بازبینی و برای خود روشن کرد. و گرنه درست مثل بچه‌ای خواهیم بود که از اصطلاح "آفتاب آمده لب بام" تصور می‌کند که واقعا آفتاب حرکت می‌کند.
@sasanhabibvand
259 viewsSasan Habibvand, edited  13:45
باز کردن / نظر دهید
2021-10-24 16:34:42 "عقل، تنها ابزار شناخت"

پرسش
سلام. آیا سخن فوق، با فرمایشات قبلی شما تناقض ندارد؟ اینکه قبلا فرمودید شهود و تجربه، یکی از راه‌های شناخت در عرفان است؟

با سلام و احترام. سوال خیلی خوبی پرسیدید.
اولا عرض کردم از نظر عارفان و نگفتم از نظر من. ثانیا شهود، تجربه باطنی و امثال آن (بر فرض وجود) شواهد هستند (بخوانید "نشانه‌ها")، نه دلیل استدلال به معنای دقیق آن.

توضیح این که در علم "شناخت‌شناسی" ("اپیستمولژی" یا "نظریه‌ معرفت" که از شاخه‌های اصلی دانش فلسفه است) می‌گویند ما شش گونه شواهد داریم که شناخت‌مان از جهان، بر مبنای آنها صورت می‌گیرد: حواس پنجگانه، عقل، شهود (یعنی بدیهیات عقلی)، درون‌نگری، حافظه و گواهی دیگران. منظور از "شناخت" چیست؟‌ گفته‌اند: "باور صادق موجه" (مقصود از "موجه"، "بر مبنای شواهد" است)- البته من اشکالاتی به این تقسیم‌بندی دارم ولی عجالتا وارد آنها نمی‌شویم.
حالا این یعنی چه؟ یعنی برای این که بگوییم خانم ایکس از چیزی "شناخت" دارد، سه شرط لازم است:
۱. خانم الف به امری باور دارد.
۲. خانم الف برای باور خود، شاهد یا شواهدی دارد.
۳. باور خانم الف، عینیت دارد یعنی صادق است و کاذب نیست.

(توضیح:
ممکن است شما به چیزی باور داشته باشید و شاهدی هم برایش داشته باشید ولی باور شما کاذب باشد، در آن صورت باید گفت شما "شناخت" ندارید- مثل این‌که بگویید خورشید به‌دور زمین می‌چرخد (باور) چون حرکت آن را به چشم می‌بینیم (شاهد).
همینطور ممکن است شما به چیزی باور داشته باشید و باورتان هم صادق باشد ولی شاهدی برای آن نداشته باشید. در این صورت باز هم شما به‌معنای دقیق آن "شناخت" ندارید- مثل این که به‌شوخی یا از روی شانس بگویید الان ساعت ۴ است و اتفاقا هم ساعت ۴ باشد.)

در فرایند استدلال، ما بر اساس شواهد موجود به نتایج (باورهای) تازه‌ای می‌رسیم. استدلال، یک فرمول یا فرایند است و شواهد، مواد آن هستند و باورها، محصول آن، درست مثل مواد لازم برای تهیه کیک، در کنار فرایند پخت کیک و داشتن خود کیک. ما مواد را در فرایند قرار می‌دهیم و کیک به دست می‌آوریم. آن مواد، شواهد هستند و آن فرمول یا فرایند، استدلال است و آن کیک، شناخت.

مثلا ما از سخن دوستمان که می‌گوید فردا مدرسه تعطیل است (گواهی دیگران) به این شناخت می‌رسیم که مدرسه فردا تعطیل است. یا از این که به یاد می‌آوریم که کلید را در کمد گذاشته‌ایم (حافظه) به این شناخت می‌رسیم که کلید در کمد قرار دارد و... شواهد قبلی، مبنای کشف معلومات جدید می‌شوند و معلومات جدید، شواهدی برای کشفیات جدید قرار می‌گیرند و قس علی‌هذا. همه علم و دانش بشر به این صورت به‌وجود می‌آید.

البته ممکن است شواهد، غلط یا فریبنده باشند (اصطلاحا "فاسد" باشند) یا فرایند به‌درستی طی نشده باشد یا هردوی این‌ها، که در آن صورت، نتیجه‌گیری غلط خواهیم داشت یعنی به باور کاذبی خواهیم رسید (مسؤول حفظ ذهن از خطا در استدلال کیست؟ علم منطق.)

حال باید گفت که تجربه قلبی یا الهام درونی و امثال آن، "شواهد" هستند، نه شناخت، یعنی اینها مواد هستند نه کیک. اینها باید در فرایند استدلال قرار بگیرند و با شواهد دیگر مطابقت شوند تا اگر صحت‌شان ثابت شد، شناخت به‌وجود بیاورند.
گفتن این که شهود باطنی، ثابت‌کننده‌ی وجود فلان چیز است مثل این است که بگوییم آرد، ثابت‌کننده‌ی وجود کیک است که سخن درستی نیست. در هر جا که آرد بود، لزوما کیکی نیست. الهام قلبی یا شهود باید در کنار سایر شواهد و قرائن مورد بررسی و تحقیق قرار بگیرند و اگر صحت و صدق‌شان معلوم شد، مبنای قبول وجود خدا یا عالم ماوراء یا هر چیزی که شخص مدعی، ادعای اثبات آن را دارد واقع شوند.

مثلا در باور "خورشید به‌دور زمین می‌گردد") وجود یک شاهد (حرکت ظاهری خورشید) کافی نبوده و غلط بودن باور از آنجاست که به همان یک شاهد اکتفا شده و شواهد دیگری جستجو نشده است)- مولوی به‌همین‌ امر اشاره دارد آنجا که می‌گوید صوفی‌ای صبح برخاست و گفت به من الهام شد و مرشدش گفت: خیر، عزیزم، دیشب زیاد دوغ خورده‌ای.
همانطور که شما غالبا به گواهی دوستتان اکتفا نمی‌کنید و در مورد باز یا تعطیل بودن مدرسه در پی شواهد دیگر برمی‌آیید: آیا کس دیگری هم خبر را شنیده است؟ آیا اخبار، چنین چیزی را اعلام کرده است؟ دوستتان طبق تجربه، چقدر راستگوست؟ او چه دلایلی برای سخن خود دارد؟

ادامه در پست زیر

@sasanhabibvand
260 viewsSasan Habibvand, edited  13:34
باز کردن / نظر دهید
2021-10-24 13:08:12
265 viewsSasan Habibvand, edited  10:08
باز کردن / نظر دهید
2021-10-21 09:16:39 راهنمای آثار ساسان حبیب‌وند

دوستان گرامی،
متن pdf راهنمای کامل آثار این قلم در اینجا تقدیم می‌شود. لطفا دانلود کنید.

این راهنما شامل موارد زیر است:

- آشنایی با آراء و دیدگاه‌ها
- فهرست آثار مکتوب و معرفی هر یک (فهرست مطالب و گزیده‌ی همه کتاب‌ها در کانال موجود است).
- نحوه تهیه آثار
- سایر رسانه‌ها و راه‌های تماس

لطفا به علاقمندان اطلاع‌رسانی بفرمایید.
با مهر بسیار،
ساسان حبیب‌وند
@sasanhabibvand
430 viewsSasan Habibvand, edited  06:16
باز کردن / نظر دهید
2021-10-20 17:32:43 "پیر فرزانه"
شعر: حافظ
صدا: شکیلا


مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم
هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم

صفای خلوت خاطر از آن شمع چو گل جویم
فروغ چشم و نور دل از آن ماه ختن دارم

به کام و آرزوی دل چو دارم خلوتی حاصل
چه فکر از خبث بدگویان میان انجمن دارم

مرا خانه سروی هست کاندر سایه قدش
فراغ از سرو بستانی و شمشاد چمن دارم

گرم صد لشکر از خوبان به قصد دل کمین سازند
بحمد الله و المنه بتی لشکرشکن دارم

سزد کز خاتم لعلش زنم لاف سلیمانی
چو اسم اعظمم باشد چه باک از اهرمن دارم

الا ای پیر فرزانه مکن عیبم ز میخانه
که من در ترک پیمانه دلی پیمان شکن دارم

خدا را ای رقیب امشب زمانی دیده بر هم نه
که من با لعل خاموشش نهانی صد سخن دارم

چو در گلزار اقبالش خرامانم بحمدالله
نه میل لاله و نسرین نه برگ نسترن دارم

به رندی شهره شد حافظ میان همدمان لیکن
چه غم دارم که در عالم قوام‌الدین حسن دارم
@sasanhabibvand
383 viewsSasan Habibvand, edited  14:32
باز کردن / نظر دهید
2021-10-18 16:44:18
"کار و عشق"
این گفته‌ی رایج که زندگی باید بخشی کار و بخشی تفریح باشد، سخن درستی نیست.
این همان تفکری است که باعث شده ما از صبح تا شب رنج بکشیم به تصور اینکه آخر هفته یا پایان سال، تفریحی هم خواهیم داشت، تفریحی که اگر هم دست دهد، غالبا دغدغه‌ی کار، لحظات آن را هم تلخ می کند!
زجر کشیدن برای تفریح، مصداق روشن نقض غرض است. از خود نمی‌پرسیم اگر بناست همه رنج ببرند پس چه کسی زندگی کند؟! به گمان من زندگی به‌معنای درست آن، باید حتی‌الامکان همه‌اش تفریح باشد. این یکی از خصوصیات یک زندگی شکوفاست.

پرسش: چه‌طوری می‌شه زندگی همه‌اش تفريح باشه؟ يعني چه؟ ممنونم می‌شم توضيح بيشتری بديد.
کارتان را بر اساس عشق‌تان انتخاب کنید، خواهد شد.
@sasanhabibvand
221 viewsSasan Habibvand, edited  13:44
باز کردن / نظر دهید