Get Mystery Box with random crypto!

شعر امروز

لوگوی کانال تلگرام shereemroz — شعر امروز ش
لوگوی کانال تلگرام shereemroz — شعر امروز
آدرس کانال: @shereemroz
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 1.18K
توضیحات از کانال

شعرِ خوبِ امروزی

Ratings & Reviews

3.00

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

2

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 15

2021-09-29 12:56:19 فاکتور داربست و نصب بنر
سر رسید شعار امسال و 
ارتش بیست میلیونی... تکبیر
ارتش کارت های فعال و


اقتصاد کمی مقاومتی
بازتولید پتک و بیل و کلنگ
سریال های فاخر کره ای
موضع مادر عمو پورنگ


فاز تخریب دولت قبلی
با هدفمندسازی مردم
طرح تغییر نام یک کوچه 
از مفتح به لادن چندم

 
این طرف حوزه های علمیه و 
آن طرف کمپ رقص و آواز است
گربه های شریف کارگزار
در دیزی هنوز هم باز است
 

دم سگ تا ابد همین جوری ست
و همین جور ذات بعضی ها
لرزش روح پرفتوح امام 
دفتر خاطرات بعضی ها
 

از سیاست زیاد حرف نزن
حرکت ما چراغ خاموش است
مجلسی که ملات میگیرد
دولتی که بساز بفروش است


جنگ شد، فحش مخملی دادند
افسر ما ستون پنجم شد
پسر نوح با بدان بنشست
خاندان مطهری گم شد
 

عقده ای ها شلنگ و تخته زدند
در فضایی که باز تر شده بود
طبق تحقیق شاهدی عینی
مرغ همسایه غاز تر  شده بود
 

یادمان داده اند که: خفه شو
جلوی در نباش، راه برو
بعد با کدخدا بگو و بخند 
بعد پشت ((فرودگاه)) برو


فیلم ما را بگیر، راحت باش
دوربین و صدا که تنظیم است
توی این سینه دردها داریم
شربت سینه حیف تحریم است

مرتضی عابدپور لنگرودی
@shereemroz
603 views09:56
باز کردن / نظر دهید
2021-09-29 12:54:56 از قرنطینه به تبعید ببر مختاری
تو که نمرودترین آتش این بازاری

مردم از بس که نمُردم ! کفنم خیس نشد
ابر من بر سر چتر چه کسی می باری ؟

تو فقط خاطره ایی باش و به من فکر نکن
من خوشم بر لب این پنجره با سیگاری

من چه خاکی سر آن خاطره ها بگذارم
تو اگر سایه به دیوار کسی بگذاری؟

آه از این وحشت یک عمر به خود پیچیدن
در زمستان پتو این همه شب بیداری

گسلی زیر همین فرش برایم بگذار
نامه نه خاطره نه ، زلزله ایی آواری !

مرگ دلخواه ترین حسرت من بود ولی
مرگ با له شدگان تو ندارد کاری

احسان افشاری
@shereemroz
626 viewsedited  09:54
باز کردن / نظر دهید
2021-09-18 11:00:48 هرشیش ساعت، یک چهارُم درد
اینجا پَرَستارا چه بی رحمَن
از کِی تاحالا دستگاها هم
دلتنگی و احساسو می فهمن؟

این رشته کوها مملو از حرفن
ده ریشتر توو مغزم آشوبه
تشخیصِ دکتر اشتباهی بود!
کی گفته حالم بعدِ تو خوبه؟

خواستم ببینن پیشمی، اما
هیشکی ندیدت، مُردم از سردرد
امروز، اینجا، روبروم بودی...
دکتر فقط حرفامو باورکرد!

رفتی و بستن دست و پاهامو
هِی #قرص و داروهای وارونه
برگرد، من بی تو نمی تونم
این دردمو هیشکی نمی دونه

#میلاد_صدیق

@shereemroz
861 views08:00
باز کردن / نظر دهید
2021-09-18 11:00:38 قندان بی قند و سلام بی جوابم
حالم خراب است و خودم هم که خرابم!

حالم خراب است و نمی خواهم بمیرم
من آخرین امّید های یک حُبابم!

شعرم که نه! یک مشت حرف بی سر و ته
از اولش در حسرت یک بیت نابم

در مغز من سردردهای تازه ای نیست
قرصِ مرا حل می کند لیوان آبم

دنیای من جای قشنگی نیست هرچند
من زنده ام با خاطراتِ توی خوابم

باید بخوابم یا بخوابم یا بخوابم
یک عمر مشغولِ همین یک انتخابم!

یک عمر حالم را نفهمیدند و یک روز
من را به کشتن می دهد حال خرابم!

#آرش_سیفی

@shereemroz
822 views08:00
باز کردن / نظر دهید
2021-09-18 10:57:40
@shereemroz

پرهیز اگر به حوری اش می ارزد
دیدار تو به صبوری اش می ارزد

کنعان شده دکمه دکمه ی پیرهنت
وقتش برسد به کوری اش می ارزد

#علی_صفری
732 views07:57
باز کردن / نظر دهید
2021-09-18 10:56:26 پی یک اشتباه ناجورم! باغ ممنوع سیب می خواهم!
تا بفهمند نازنین منی، قد زلفت رقیب می خواهم!

مادرم گفت: دل نبند و برو، هرکجا روی نازنینی هست
آه مادر، دلم زدستم رفت، ختم امن یجیب می خواهم!

پدرم گفت: بچه جان بس کن! حرفهای عجیب می شنوم!
آه آری پدر، عجیب، عجیب، خاطرش را عجیب می خواهم!!

باز فر می خورند دور سرم، این قوافی: حبیب،عجیب، غریب...
آه مادر، پدر، مریض شدم، به گمانم طبیب می خواهم!
...
بعد ازین عاشقانه خواهم گفت، بعد ازین قهوه خانه خواهم رفت!
باغ ممنوع سیب پیشکشم! دود نعنا دوسیب می خواهم!!

حسین جنتی
@shereemroz
705 views07:56
باز کردن / نظر دهید
2021-09-18 10:54:18 .
دولتِ بی بخارِ بی عُرضه، برق تامین نمی کند حتی
توی تامین برق تقلید از کشورِ چین نمی کند حتی

آنقدر جنس ها گران شده است که به یارانه ی چهار نفر
مرد بقال توی زنبیلم تف که نه! فین نمی کند حتی...

با شعار حمایت از ضُعفا، چاق و گردن کلفت تر شده اند
گردنِ اکثر مدیران را منهدم مین نمی کند حتی

حاکمِ شهر آنقدر غرقِ مال دنیا و تاج و تخت شده
روی منبر که می رود دیگر صحبت از دین نمی کند حتی

درد بسیار می کشم وقتی قلمم را به دست می گیرم
فحش اگر جای شعر بنویسم؛ باز تسکین نمی کند حتی

کاری از دست ما که ساخته نیست؛ باید این را خدا درست کند
کار مردم فقط شده نفرین... و خدا "سین" نمی کند حتی!!

#مهدی_صادقی_مود

@shereemroz
772 views07:54
باز کردن / نظر دهید
2021-09-18 10:53:42 خسته تر از هر روز برگشتی
آروم رو کاناپه میشینی
از دست من چاییتو میگیری
تغییر لاکم رو نمی بینی

یخ بسته لب های من اما تو
با داغی اخبار میجوشی
زن های تلویزیونو میبینی
همراهشون چاییتو می نوشی

زل می زنم توی تلویزیون
دارم خیالاتی میشم انگار
خشکیده روی دامن کوتام
چشمای هیز مجری اخبار

توی نگاه خیره ی هر مرد
زل میزنم با چشمای سردم
شاید میون مردهای شهر
دنبال چشمای تو می گردم

فک (ر) میکنم دیگه محاله که
عشقی که رفته باز برگرده
بین دلامون قبلنا پل بود
پل رو یکیمون منفجر کرده

زهرا حاصلی
@shereemroz
655 views07:53
باز کردن / نظر دهید
2021-09-18 10:52:26 اجازه هست که اسم تو را صدا بزنم
به عشق قبلی یک مرد، پشت پا بزنم؟!

اجازه هست که عاشق شوم، که روحم را
میان دست عرق کرده ی تو، تا بزنم؟!

دوباره بچه شوم بی بهانه گریه کنم
دوباره سنگ به جمع پرنده ها بزنم؟!

دوباره کنج اتاقم نشسته، شعر شوم
و یا نه! یک تلفن به خود شما بزنم؟!...

نشسته ای و لباس عروسی ات خیس است
هنوز منتظری تا که زنگ را بزنم

برای تو که در آغاز زندگی هستی
چگونه حرف ز پایان ماجرا بزنم؟!

دوباره آمده ای تا که عاشقت باشم
و من اجازه ندارم عزیز جا بزنم!

سید مهدی موسوی
@shereemroz
672 views07:52
باز کردن / نظر دهید
2021-09-02 13:49:43 خوابش نبرد...خاطره ها را قطار کرد
حالش دوباره بد شد و از خود فرار کرد

پاشد کنار پنجره...خود را به کوچه ريخت
آتش گرفته بود...خودش را مهار کرد

آمد کنار قوري سردي که سال ها...
يک چاي تلخ ريخت کمي زهر مار کرد

فحشي نثار پنجره...مشتي نثار ميز...
لعنت به آن شبي که دلش را قمار کرد

حس کرد اين که بايد از اين شهر دور شد
مشتي کتاب و خاطره در کوله بار کرد

شاعر...هوايي غزلي عاشقانه بود
خود را قطار کرد و خودش را سوار کرد...!

#اصغر_معاذی
@shereemroz
1.1K views10:49
باز کردن / نظر دهید