Get Mystery Box with random crypto!

شعر امروز

لوگوی کانال تلگرام shereemroz — شعر امروز ش
لوگوی کانال تلگرام shereemroz — شعر امروز
آدرس کانال: @shereemroz
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 1.18K
توضیحات از کانال

شعرِ خوبِ امروزی

Ratings & Reviews

3.00

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

2

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 12

2021-11-01 10:56:31 از شب، میان اینهمه پس کوچه ها گمی!
تا صبح، روی فندکشان در توهّمی

بر ما چه رفته است که اینقدر ساکتیم
با تو چه کرده اند «هنرمند ِ مردمی»؟!

از آرمان ِ مشترک ِ دست توی دست
تا آدمی که خسته شده از هرآنچه هست

از دستبند خسته ی من تا فرار تو
از حسرت دراز کشیدن کنار تو

باران گِل شده وسط ِ چاله چوله ها
تا سایه ی ِ دراز ِ غروب ِ کوتوله ها

یعنی دلم شکست... اگرچه صدا نداشت
که هیچ چیز، ارزش اشک تو را نداشت!

سید مهدی موسوی
 
@shereemroz
52 views07:56
باز کردن / نظر دهید
2021-11-01 10:54:56 تو عروسی که به سفره" بله" می اندازد
به زمین و به زمان زلزله می اندازد

باد، در شانه ی لخت تو چه جرئت دارد؛
لرزه بر پیکر این سلسله می اندازد

از دم تیغ دو ابروت رهایی یابم،
پیچ موهات مرا در تله می اندازد

یا اگر گام به صحرای تنت بگذارم
همه پاهای مرا آبله می اندازد

عطر کافور تو در شهر اگر پخش شود،
بین زن های عرب هروله می اندازد

از تو زائیده شدم؛ پرت شدم؛ مانند
کودکی را که زن حامله می اندازد

حس دلشورگی راهزنانی وحشی است؛
"چشم هایت" خوره بر قافله می اندازد

شک نکن! که تو یقین همه پاسخ هایی
شیخ، تردید در این مسئله می اندازد

شاعر دیده ی درباری تو، من هستم.
حاتم چشم تو دارد صله می اندازد

لحظه ی خیره شدن عینک خود را بردار!
شیشه ی عینک تو فاصله می اندازد!..

میثم رنجبر

@shereemroz
135 views07:54
باز کردن / نظر دهید
2021-11-01 10:53:30 @shereemroz

دنیای کثیف مان به کامت باشد
صد وحشی نانجیب رامت باشد

بانوی هوس دلم برایت تنگ است
شبهای بدون من حرامت باشد

مجتبی سپید
123 views07:53
باز کردن / نظر دهید
2021-11-01 10:52:01 لذت مرگ نگاهی ست به پایین کردن
بین روح و بدن ات فاصله تعیین کردن

نقشه می ریخت مرا از تو جدا سازد "شک"
نتوانست، بنا کرد به توهین کردن

زیر بار غم تو داشت کسی له می شد
عشق بین همه برخاست به تحسین کردن

آن قدر اشک به مظلومیتم ریخته ام
که نمانده است توانایی نفرین کردن

"با وفا" خواندم ات از عمد که تغییر کنی
گاه در عشق نیاز است به تلقین کردن

"زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست"
خط مزن نقش مرا موقع تمرین کردن!

وزش باد شدید است و نخ ام محکم نیست!
اشتباه است مرا دورتر از این کردن

کاظم بهمنی

@shereemroz
129 views07:52
باز کردن / نظر دهید
2021-11-01 10:51:13 روزِ اول، تو دوتا لب بودی
دست و پا نیز درآوردی بعد

چهره ای خوشگل و زیبا بودی
رویِ همچون قمر آوردی بعد

لهجه ی بانمک ات محشر بود
لحنِ همچون شکر آوردی بعد

صحبت از عشق که شد، ناشنوا
شدی و گوشِ کر آوردی بعد

لایقِ پاسخِ مثبت بودم
قبلِ آری، " اگر" آوردی بعد

عاشقی یکه و تنها که شدم
توی عشقت نفر آوردی بعد

به من از عمد، داداشی گفتی
پیش چشمم پسر آوردی بعد

بومیِ شهر نگاهت گشتم
چمدان سفر آوردی بعد

پدر عشق بسوزد... رفتی؛
پدر از ما به در آوردی بعد...!

مهدی صادقی مود

@Shereemroz
125 viewsedited  07:51
باز کردن / نظر دهید
2021-11-01 10:50:46 رفتم از چند مبداء ِ معلوم
تا رسیدم به مقصدی مجهول
آخر ِ عمر هم نفهمیدم
زندگی فاعل است یا مفعول !

هرچه من گوسفند تر شده ام
صاحب گله گرگ تر شده است
سال ها رفته است و چهره ی من
با نقابم بزرگ تر شده است

اشک من قطره های خون من است
خون من در رگ قلم جاری ست
قلم ِ من به عشق می چرخد
که نخستین دلیلِ بیزاری ست ...

شعراز گونه هام می‌ریزد
زیر ِ هر چتر ، زیر ِ هر باران
شعر از دست دادن ِ عشق است
بعد ِ از دست دادن ِ ایمان

زندگی آنچنان نبود که من
آنچه باید که می‌شدم باشم
تو خودت باش و آنچه باید شو
من بلد نیستم خودم باشم !

من فقط روزنامه ای بودم
بین انبوه دسته بندی ها
مرگ در صفحه ی حوادث بود
زندگی در نیازمندی ها

سادگی کردم و پیاده شدم
که سواران پیاده می خواهند
که تمامی کارفرمایان
کارگر های ساده می خواهند ...


یاسر قنبرلو

@shereemroz
135 views07:50
باز کردن / نظر دهید
2021-10-24 18:56:02 ای حالت چشمان تو چون الکُلِ رازی
حیف است به این نشئگی ات خاتمه سازی

گیلاس ِ لبت مزه ی مشروب ِ روانکاه
هِیْ، مِیْ.بخورم مست کُنم بوسه و بازی

ای توتِ تَر از گونه ات الهام گرفته
آن موی شرابی شده الگوی مجازی

هر بااار که بیرون بزند شاخه ز ِ دیوار
دندان هوس بر تن ِ سیبت زده گازی

انگور ِ تَر از سینه ی تو کااااش بچینم
اما چه کنم منع ْ شده دست ْ درازی

در باغ نگاهت تپش قلب گرفتم
انگااار که کارم شده تمرین ِ هَوازی

عریان ِ تنت باعث عصیانِ درختان
بس میوه ی شیرین ِ تو دارد متقاضی

از شیره ی پُر شهد ِ لبت پیک بنوشم
ممنونم از این عشق و از این بنده نوازی

خلیل خادمی
@shereemroz
245 views15:56
باز کردن / نظر دهید
2021-10-24 18:54:39 بیگانه ها گفتند جرم تو سیاسی بود
هرچند چشمت ،موزه ی مردم شناسی بود

با هر کسی خندیدن گل ،عاقبت این شد
که آخر هر داستانی ناسپاسی بود

اصلن شروع ماجرا با سیب یا گندم
این داستان کرم خورده اقتباسی بود

تنهایی از جمع من وما ، باب دل ترشد
دنیای ما سرشار از دیگر هراسی بود

دیوار چین افتاد بین عاشقت بودن
بحث لباس و کیف و کفش و بی حواسی بود

فرق میان من و تو دلواپسی باشد
تفسیر تو از متن قانون اساسی بود .

ای کاش جای این همه اشعار بیهوده
من بودم و عشق تو بود و جالباسی بود

سید مهدی نژادهاشمی
@shereemroz
236 views15:54
باز کردن / نظر دهید
2021-10-24 18:53:46 @shereemroz

آنشب که باران بند آمد تصمیم کبری سرسری بود
اما کسی هرگز نفهمید کبری به فکر دیگری بود

آن روزها ما بچه بودیم در آرزوی کیف تازه
کبری به فکر زنده مانی شامش فقط یک بربری بود

انشای علم و فقر و ثروت ما را جدا کرد از حقیقت
آن مرد با اسب آمد اما بیچاره کارش نوکری بود

در یک زمستان غم انگیز در گرگ و میش فصل یغما
بر گله زد صد گرگ وحشی در ذات چوپان چاکری بود

از ریزعلی باید بپرسم پیراهنش را با چه عقلی
آتش زد آیا مارک هم داشت؟یاکه شبیه پادری بود

تکه پنیر پیر زن را زاغ سیه دزدیده بود و
بدنام آن شعر دبستان روباه پیر و لاغری بود

امروز می فهمم که دارا مدیون جیب مادرش بود
سارا هم از درد نداری در حسرت یک روسری بود

با خط خوش دیشب نوشتم صدبار بابا نان ندارد
صبحانه هم حتی نخوردم چون دستهایم جوهری بود

علیرضا شتابی(باران)
257 views15:53
باز کردن / نظر دهید
2021-10-24 18:52:40 @shereemroz

از زنگ بی جواب ِ کسی در کیوسک ها
از زل زدن به بی کسی بچّه سوسک ها!

از بحث روزنامه سر ِ کارمزدها
از بوی دست های تو در جیب دزدها

تزریق چشم های تو کنج ِ خرابه ها
از پاک کردن ِ همه با آفتابه ها

از چند تا معادله و چند تا فلش
از یک پری که آمده از راه دودکش

از انحراف من وسط ِ مستقیم ها!
از عشق جاودانه ی ما پشت سیم ها!!

از گریه ی تمام شده بعد ِ چند روز
از بالشم که بوی تو را می دهد هنوز

از آدمی که مثل تو از ماه آمده ست
از اینهمه بپرس:
چرا حال من بد است؟!!...

سید مهدی موسوی
249 views15:52
باز کردن / نظر دهید