Get Mystery Box with random crypto!

مهران صولتی

لوگوی کانال تلگرام solati_mehran — مهران صولتی م
لوگوی کانال تلگرام solati_mehran — مهران صولتی
آدرس کانال: @solati_mehran
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 6.05K
توضیحات از کانال

دانش آموخته دکترای جامعه شناسی سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی
@mehran_solati : ارتباط با نویسنده
https://instagram.com/solati_mehran

Ratings & Reviews

2.33

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

2

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 8

2022-02-12 22:31:28 مهران صولتی در جلسه نقد کتاب؛ " ناگهان انقلاب" اثر چارلز کورزمن به پنج مزیت و دو کاستی این کتاب خواندنی و ارزشمند پرداخته است.

@solati_mehran

#ناگهان_انقلاب
#چارلز_کورزمن
#نشر_نی
209 views19:31
باز کردن / نظر دهید
2022-02-11 10:41:17
نشست‌های گفتار و اندیشه
جلسه ۵۷

معرفی و بررسی کتاب ناگهان انقلاب
نویسنده: چارلز کورزمن

با حضور:
رامین کریمیان (مترجم کتاب)
مهران صولتی

شنبه ۲۳ بهمن‌ماه ۱۴۰۰
ساعت ۲۱

بصورت زنده از :
instagram.com/goftar_andisheh

حزب اتحاد ملت ایران اسلامی (شعبه فارس)
@goftar_andisheh
307 views07:41
باز کردن / نظر دهید
2022-02-10 21:43:13 مهران صولتی در این سخنرانی با ذکر زمینه های ساختاری و پیشامدهای لحظه ای سال های قبل از ۱۳۵۷، به تحلیل چرایی شکل گیری انقلاب ایران می پردازد.

#انقلاب_ایران

@solati_mehran
533 views18:43
باز کردن / نظر دهید
2022-02-09 11:22:02 انقلابی در جستجوی " تمنای محال! "

@solati_mehran

مهران صولتی

در مورد انقلاب ۵۷ عبارت مشهوری وجود دارد به این مضمون؛ " مردم می دانستند که چه نمی خواهند ولی نمی دانستند که چه می خواهند!" . اگر این جمله در مورد ساختارهای سیاسی حکومت آینده بیان شده باشد البته تا حدود زیادی درست است ولی واقعیت این است که در کلیات، مردم می دانستند که چه می خواهند! آنها به دنبال تحقق " تمنای محال" بودند. در دهه ای که بومی گرایی، متاثر از الهیات رهایی بخش جهان سوم هر روز وسعت بیشتری در افکار عمومی می یافت و آتش معنویت گرایی هر روز بیش از پیش شعله می کشید، طرفداران انقلاب در میان ایرانیان، از دکتر شریعتی تا امام خمینی هم می کوشیدند تا این آرزوی محال را باور پذیر کرده و ناممکن را ممکن سازند. همراه کردن دوگانه هایی متعارض که برخی از آنها به شرح زیرند:

مادیات همراه با معنویات: رشد معنویت گرایی متاثر از جنبش های اجتماعی اروپا و امریکا در کنار مبارزات رهایی بخش شمال افریقا موجی از آرمان گرایی را در جهان منتشر ساخت. ایران پیرامونی هم متاثر از چنین اندیشه هایی کوشید تا جامعه ایده آل را در قامت اندیشه های علی شریعتی در دهه پنجاه به تماشا بنشیند. افزایش گرایشات دینی به ویژه در دانشگاه ها هم نوید روزهایی را می داد که ایرانیان قرار بود به دنبال جمع میان دنیا و آخرت باشند. حتی میشل فوکو هم کتابی در مورد انقلاب ۵۷ نوشت و ایران را روح یک جهان بی روح نامید. البته فوکو در ماه های پس از انقلاب در مورد برخی تصورات خود در مورد این رویداد تجدید نظر کرد.

جمهوریت همراه با اسلامیت: حکومت قانون، آرمان انقلاب مشروطیت بود ولی سیر رویدادها نه تنها این هدف را محقق نساخت بلکه استبداد رضا شاهی را جایگزین آن ساخت. پیشنهاد جمهوریت هم با مخالفت روحانیت روبرو شد و سلطنت لاجرم ادامه یافت. تداوم نظام سلطانی محمدرضا شاه اما عطش حکومت مردمی را در جامعه شدیدتر ساخته بود. حکومتی که هم مردمی و هم اسلامی باشد. جمهوری اسلامی می توانست پیشنهاد خوبی برای تداوم مبارزات انقلابی باشد. سرعت تحولات انقلابی اما بیشتر از آن بود که گفت و گوهای نظری میان روشنفکران و روحانیون پیرامون قابل جمع بودن جمهوریت و اسلامیت شکل گرفته و به نتیجه برسد.

تجدد همراه با تدین: شتاب تجدد گرایی پهلوی دوم به شکل گیری تناقض های فرهنگی جدی در میان خانواده های مذهبی انجامید. بخش قابل توجهی از این خانواده ها رفتن به سینما یا دیدن تلویزیون را تحریم کرده و حتی در مورد فرستادن دختران شان به دبیرستان تردیدهای جدی داشتند. حتی روشنفکرانی مانند شریعتی هم میان تجدد و تمدن تفکیک قائل شده و آشکارا از دومی حمایت می کردند. امام خمینی هم در سخنرانی بهشت زهرا خواستار تجددی بود که فاقد جنبه های غیر اخلاقی باشد. حتی برخی روشنفکران دینی مانند عبدالکریم سروش هم در دهه هفتاد با تاکید بر امتیاز گزینش گری معتقد به توانایی ما در پیرایش تجدد از جنبه های زیان آور آن بودند. تلاش هایی که نافرجام بودن آنها اکنون اثبات شده است.

نکته پایانی: اکنون و باگذشت بیش از چهل سال از انقلاب ۵۷ دیگر روشن شده است که جمع میان این دوگانه های متناقض از همان ابتدا هم آرزویی محال بوده است. واقعیت های اجتماعی صلب تر از آن چیزی هستند که به ما مجال دهند صرفا با اراده گرایی بتوانیم جامعه ای ایده آل را ایجاد کنیم. اما انقلاب ها از بستر همین ناممکن هاست که نضج گرفته و به پیروزی می رسند. به حاشیه رفتن عقل و به میدان آمدن احساس برای دستیابی به یک تمنای محال، پیشران همه انقلاب هاست!

@solati_mehran
#انقلاب
#تمنای_محال
#بازنشر
199 views08:22
باز کردن / نظر دهید
2022-02-07 10:18:33 ‍ چند نمای نزدیک از زندگی در کره شمالی!

@solati_mehran

مهران صولتی

" نیم دانگ پیونگ یانگ " که در حقیقت سفرنامه رضا امیرخانی به کره شمالی در سال ۱۳۹۷ می باشد کتابی جذاب و خواندنی است. او کوشیده است که در روایت خود این کشور را آن چنان که هست معرفی کند؛ نه سفید به روایت حاکمان کره شمالی و نه سیاه بنا به گفته فراریان از این سرزمین. اگر چه در هر دو سفر سایه مراقبت های حزب حاکم و مامورین آن به نویسنده اجازه نداده است تا تماسی آزادانه با واقعیت ها داشته باشد ولی در مجموع توانسته است به مخاطبان نوعی آشنایی کلی را ارائه نماید. در ادامه می کوشم تا برخی از این برداشت ها را در قالب گزاره هایی کوتاه بیان نموده و مطالعه این کتاب را پیشنهاد دهم:

کره شمالی به معنای واقعی یک جامعه نمایش است. نمایشی از یک ایدئولوژی بسیار موفق به باور حزب حاکم که توانسته روح و جسم مردم این کشور را تسخیر کند. از همین رو است که در بازدید خارجی ها بسیار مراقبت می شود تا این تصویر خودساخته ترک برندارد!

در کره شمالی نظام تک حزبی وجود دارد و ماموران حزب می کوشند تا کنترلی تمام عیار بر زندگی شهروندان اعمال کنند آن چنان که مردم آشکارا از تماس با گردشگران هراس دارند و فرار را برقرار ترجیح می دهند!

در رویدادی پارادوکسیکال در این کشور مخالف امپریالیسم امریکا تمام مبادلات خرد با دلار و یورو انجام می شود و تقریبا اثری از وون یعنی واحد پول ملی این کشور وجود ندارد!

در کره شمالی اتومبیل شخصی وجود ندارد و فقط اعضای حزب می توانند از آن استفاده کنند. خبری از اینترنت سراسری هم نیست و نهایتا برخی مراکز می توانند هفته ای یک بار ایمیل های شان را چک کنند!

در این کشور پرسش ها محدود و پاسخ های آن ها پیشاپیش مشخص است. بازنمایی توانایی معجزه آسای رهبران کبیر( پدربزرگ، پدر و رهبر فعلی) در هر رویدادی باید مورد تاکید قرار گیرد!

در کره شمالی فقط دو کانال تلویزیونی با دو روزنامه سراسری وجود دارد. قرار دادن شیء روی تصویر رهبر نقش بسته در صفحه اول روزنامه یا نشستن در پای مجسمه رهبران کبیر توهین محسوب شده و به مقامات بالاتر گزارش می شود!

سخن از آسیب های تحریم های امریکا از زبان مسئولان جزء حرف های ممنوعه محسوب نمی شود. بر عکس آن چه قدغن است سخن از ناتوانی های داخلی حتی در حد تفاوت میان معاونان حزب حاکم است. هیچ کمبودی نباید به عملکرد رهبران کبیر نسبت داده شود!

وجود نظم و اطاعت پذیری از مولفه های فرهنگ عمومی کشور محسوب می شود. همچنین نوعی همسانی کسالت آور در پوشش و سبک زندگی مردم مشهود است. تقریبا هیچ کس لبخند نمی زند ولی مصرف مشروبات الکلی کاملا رایج است!

روحیه میهن دوستی در کنار ستایش از توانایی های رهبران کبیر هر روز به زندگی مردم پمپاژ می شود. پیشرفت های نظامی شگرف ولی عقب ماندگی در عرصه های اقتصادی مانند تولید برق کاملا عیان است. حتی دانشجویان زیر چراغ برق خیابان ها درس می خوانند!

خدمت سربازی اجباری و پنج تا ده سال است. همه خانه ها و وسایل درون آن امانت و متعلق به دولت است. هر روز صبح همه دانش آموزان و دانشجویان باید به صورت جمعی تکرار کنند؛ " ما خوشحال ترین مردم جهان هستیم!"

برداشت آزاد: بعد از خواندن کتاب این نکته را شایان ذکر دیدم؛ اگر کره شمالی را نمونه تمام عیاری از یک حکومت توتالیتر و تمامیت خواه بدانیم نظم سیاسی در ایران حداکثر اقتدار گراست. این نتیجه گیری نه تطهیر حکومت ایران بلکه تاکیدی مضاعف بر اهمیت کنش گری برای کاهش وجوه و تمایلات اقتدار گرایانه آن است. جامعه مدنی ایران اگر چه از حیث تشکل یافتگی ضعیف است ولی از نظر انباشت کنش های اعتراضی، فعال و پویا محسوب می شود. از همین رو سودای کره شمالی ساختن از ایران پیشاپیش محکوم به شکست است.

https://instagram.com/solati_mehran

#کره_شمالی
#رضا_امیرخانی
1.4K views07:18
باز کردن / نظر دهید
2022-02-03 21:22:42 چرا انقلاب ۵۷ در دستیابی به اهداف اش ناکام ماند؟!

@solati_mehran

مهران صولتی

با گذشت بیش از چهاردهه از پیروزی انقلاب اسلامی اکنون برای نقد آن چه این تحول شگرف برای جامعه ایران به ارمغان آورد ضرورت بیشتری احساس می شود. انقلابی که به باور چارلز کورزمن با مشارکت ۱۰ درصد مردم حتی از نصاب بالاتری نسبت به دو انقلاب فرانسه و روسیه هم برخوردار بوده است. اما پرواضح است که انقلاب ۵۷ نتوانست به تناسب امیدهای فراوانی که برانگیخت کامیاب قلمداد شود. اگر چه رجوع به آرای مردم در سال های نخست و سپس مشارکت بخش قابل توجهی از مردم در جنگ هشت ساله توانست پشتوانه توده ای انقلاب را به رخ کشد ولی هم آیندی بحران های متعدد اجتماعی و اقتصادی در سال های اخیر موجبات احساس نارضایتی بسیاری از ایرانیان را از وضعیت موجود فراهم آورده است. این یادداشت به برخی از علل ناکامی های انقلاب ۵۷ پرداخته است:

فقدان تئوری برای کنترل قدرت: انقلاب ها با هدایت رهبران کاریزماتیک به پیروزی می رسند. در فردای انقلاب اما که قرار است نهضت به نظام تبدیل شود کار دشوار عبارت از گنجاندن روح فربه کاریزما در کالبد تنگ قانون است. همین می شود که جامه‌ی قانون اساسی را به تناسب قامت بلند رهبران می دوزند. چالش کاریزما و قانون از این جا به بعد نیز تداوم می یابد. انقلاب ایران فاقد نظریه ای برای کنترل قدرت بود. تئوری ولایت فقیه نیز بیش از اتکای بر عدالت ساختاری، مبتنی بر عدالت فقهی بود که صبغه ای کاملا شخصی و درونی داشت. شاید بتوان فقدان نظریاتی برای کنترل قدرت و ثروت را از جمله کمبودهای آشکار انقلاب ۵۷ دانست. غفلت روشنفکران عمدتا چپ زده پیش از انقلاب در این زمینه نابخشودنی است!

تداوم ساختاری حکومت غیر پاسخگو: انقلاب ۵۷ اگر چه بنا داشت تا فلک را سقف بشکافد و طرحی نو دراندازد ولی خیلی زود در چنبره یک دولت رانتیر متکی به اقتصاد نفتی گرفتار آمد. امری که دولتی ارباب صفت و غیر پاسخگو را بر سرنوشت آینده ایرانیان مسلط ساخت. در حقیقت انقلاب نتوانست ساختارهای مولد استبداد را دگرگون سازد چرا که اگر چه در عرصه فرهنگی واجد آرمان های انسانی و بلندی بود ولی نتوانست ایده های موثری برای مهار سرکشی های دو عرصه سیاست و اقتصاد پیشنهاد کند. از همین رو تنها بعد از گذشت یک دهه، وجوه رهایی بخش انقلاب تسلیم سود گرایی و قدرت محوری آن ها شده و صرفا به صورت مناسکی تداوم یافتند!

فقدان گفتمان دموکراسی و حقوق بشر: در روزگاری که روایت روسی از مارکسیسم توانسته بود دموکراسی را محصول بورژوازی غرب و امپریالیسم امریکا معرفی کند، روشن بود که حقوق بشر نیز به دلیل خاستگاه سرمایه داری خویش نمی توانست جایگاه رفیعی نزد انقلابیون ایران بیابد. آن چه البته رونق داشت آمیزه ای از خوانش چپ گرایانه از اسلام در کنار بومی گرایی جهان سومی و معنویت گرایی پست مدرن بود. ملغمه ای که بر تیرگی اذهان می افزود و افقی مبهم و مه آلود را فراروی انقلابیون ترسیم می کرد. بنابراین در فقدان گفتمان دموکراسی و حقوق بشر در بحبوحه انقلاب بسیار از رویدادهای چهار دهه گذشته نباید چندان شگفت انگیز جلوه کند!

انقلابی گری و پیش بینی ناپذیری: انقلاب ها جزء استثنایی ترین پدیده های اجتماعی محسوب می شوند. دینامیسم حاکم بر انقلاب ها هم به گونه ای است که با تبدیل کاریزما به قانون، و نهضت به نهاد به تدریج عادی سازی و محاسبه پذیری بر این پدیده حاکم می شود. شگفت آن که بر خلاف عرف رایج برخی از انقلابیون همچنان در قبال نرمالیزاسیون مقاومت کرده و می کوشند تا این پدیده با تحمیل هزینه های بسیار، اراده گرایانه، ساختار گریز و پیش بینی ناپذیر جلوه نماید. اگر عقب ماندگی را سرنوشت محتوم سیاست گذاری های کنونی در نظر بگیریم پر واضح است که تداوم استثناگرایی و محاسبه ناپذیری نظم سیاسی موجود نمی تواند به توسعه ای شایسته ملت ایران بینجامد!

نکته پایانی: در میانه نبرد گفتمانی انقلابیون و براندازان بر سر میراث انقلاب ۵۷ شاید راهگشاترین موضع عبارت از بازخوانی این رخداد شگفت در افق تحولات امروزین باشد. میزان تحقق یافتن شعارهای استقلال، آزادی و جمهوریت، به علاوه بیان شجاعانه بحران دستاوردی که انقلاب به آن دچار شده است از مهمترین مولفه های این رویکرد محسوب می شود. با گذشت حدود نیم قرن از پیروزی انقلاب اکنون فرصت برای بازاندیشی بیش از همیشه مناسب است!

@solati_mehran

#انقلاب
#ناکامی_ها
2.0K viewsedited  18:22
باز کردن / نظر دهید
2022-01-28 15:21:33 ‍ چرا نامه دکتر رحیمی به آیت الله خمینی بی پاسخ ماند؟

@solati_mehran

مهران صولتی

مصطفی رحیمی، روشنفکر، حقوق دان، جامعه شناس و استاد دانشگاه به نوستر اداموس ایران معروف شده است بیشتر از آن رو که در ۲۵ دی ماه ۱۳۵۷ در نامه سرگشاده ای خطاب به آیت الله خمینی با عنوان؛ " چرا با جمهوری اسلامی مخالفم؟!"( خوانش صوتی این نامه پیوست است) کوشید تا چیزی را در خشت خام ببیند که امواج توفنده انقلابیون حتی آن را در آینه نیز نمی دیدند! انتشار این نامه اگر چه در آن ایام پرالتهاب و شور آفرین با بازخورد مناسب از سوی مخاطبان رو برو نشد ولی در سالیان اخیر برخی از نکته سنجی های آن با اقبال زیادی نزد نخبگان مواجه شده است. رحیمی در این نامه ضمن تقدیر از نقش بی بدیل رهبر انقلاب در برانگیختن و هدایت مردم، معتقد است که افزودن قیدی به نام اسلام بر اصل جمهوری می تواند مانع عام گرایی و شمولیت آن شود. همچنین رحیمی معتقد است که اگر آیت الله خمینی از ورود به حکومت اجتناب نموده و بکوشد تا برای روحانیت نقشی در احیای معنویت در نظر گیرد می تواند تجربه تاریخی مهاتما گاندی در هند پسااستعماری را تکرار نماید. حال اما پرسش این است که چرا درخواست های رحیمی نتوانست پاسخ مناسبی در آینده ایران بیابد؟

اگر چه شاید رحیمی از معدود روشنفکران معتقد به عدم کفایت اسلام برای برنامه ریزی های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی جهت تدبیر آینده کشور بود ولی واقعیت این است که بخش مهمی از روحانیت و روشنفکران دینی در بحبوحه انقلاب با اعتقاد به حقانیت پیوند دین و سیاست در اسلام، از ظرفیت مذهب برای نقش آفرینی و برنامه ریزی در عرصه های مختلف حیات اجتماعی ایران آینده دفاع می کردند. بنابراین انتظار ایفای نقشی همچون گاندی از سوی آیت الله خمینی آن هم در دینی که تجربه حکومت نبوی در مدینه را دارد چندان واقع بینانه نبوده است!

انقلاب ها اگر چه محصول وحدت بی بدیل متکی بر مشارکت همه طبقات اجتماعی هستند ولی با از میان رفتن دشمن مشترک به سرعت درگیر تنازع و انشقاق می شوند. در این میان البته نیروهایی آینده دار تر هستند که توانسته باشند با حفظ اعتماد رهبر انقلاب، پیرامون او حلقه زنند. بنابراین روشن بود که در تحولات پسا انقلابی ایران هم هیچ گروهی نتواند مانند روحانیت، پیروز از عرصه منازعات سیاسی خارج شده و با گنجاندن تفسیر ویژه از نقش خود در قانون اساسی، اسباب برتری بر سایر اقشار و طبقات اجتماعی را فراهم آورد!

روشنفکرانی مانند علی شریعتی پس از اقبال گسترده دانشجویان از حسینیه ارشاد با نزدیک بینی تصور می کردند اسلام آینده، منهای روحانیت و متکی بر آموزه های روشنفکرانه خواهد بود. حال آن که بیژن جزنی با واقع بینی شگرفی معتقد بود که روحانیت به دلیل کارکردهای تاریخی خود نقش مهمی در آینده ایران ایفا خواهند کرد. بنابراین به نظر می رسد انتظار روشنفکرانی مانند رحیمی از روحانیت در جهت کناره گیری از حکومت و ایفای نقش صرفا معنوی نمی توانست از سوی قشری که در بخش عمده ای از تاریخ تشیع حاشیه نشین نشین قدرت سیاسی بوده اند مورد پذیرش قرار گیرد!

روشنفکرانی مانند رحیمی جهانی را می خواستند که حائز همه خوبی ها و عاری از تمام پلیدی ها باشد. یکی از جذاب ترین ایده ها همنشینی دین و دنیا، مادیت و معنویت، و پیوند میان سوسیالیسم و دموکراسی بود. این در حالی بود که مراجعی مانند آیت الله خمینی حتی در دوران پیش از رهبری انقلاب هم به کفایت اسلام جهت آفرینش جهانی سراسر مادی- معنوی باور داشتند. اپیدمی بومی گرایی روشنفکران در دهه ۵۰ هم قرار بود تا آلترناتیوی برای مکاتب روز دنیای غرب و شرق را در بطن آموزه های؛ ایرانی- اسلامی جستجو نمایند!

نکته پایانی: قدرت سیاسی اقتضائاتی دارد که پیش از آمیزش آن با دین، جامعه، فرهنگ و اقتصاد عمدتا از چشم ناظران پوشیده می ماند. در این میان اما ژرف اندیشانی مانند جزنی و رحیمی توانسته بودند در میانه هوای مه آلود تحولات انقلابی، شیشه بخار گرفته عینک خود را بپیرایند و تحلیل هایی متفاوت و ارزشمند برای آیندگان به یادگار بگذارند!

@solati_mehran

#آیت_الله_خمینی
#جمهوری_اسلامی
#مصطفی_رحیمی
#بیژن_جزنی
1.4K views12:21
باز کردن / نظر دهید
2022-01-25 20:30:03 اینجا چراغی برای روشنایی است

زیر پوست جامعه ایران چی می گذرد؟ تحلیل و بررسی آن در کانال

@v_social_problems_of_iran
365 views17:30
باز کردن / نظر دهید
2022-01-23 10:03:53 چرا اخراج اساتید منتقد برای نظام سیاسی زیان بار است؟!

@solati_mehran

مهران صولتی

بالاخره پس از اخراج عبدالکریمی، مطهرنیا و مجاهدی از اساتید دانشگاه آزاد نوبت به محمد فاضلی، آرش اباذری و رضا امیدی هم رسید که از دانشگاه های بهشتی،شریف و تهران اخراج شوند. فارغ از تفاوت های جزئی در بهانه هایی که برای حاشیه نشینی این اساتید گرفته شد، شباهت مشترک میان همگی عبارت از دغدغه مند بودن‌، حضور در حوزه عمومی، تلاش برای پیوند زدن آکادمی با جامعه، و هشدار به سیاست گذاران برای اصلاح رویه های حکمرانی می باشد. در مورد فاضلی اما تجربه؛ " کنش گری مرزی" به تعبیر فراستخواه اتفاق افتاد و او توانست همزمان پایی در حکومت و پایی در جامعه داشته باشد. حال شاید بتوان برخی دلایل چنین اخراج هایی را به شرح زیر فهرست کرد:

نگاه بدبینانه حکومت نسبت به علوم انسانی متعارف جهانی و تلاش برای رونق بخشیدن به بدیل اسلامی آن

تلاش برای قطع ارتباط اساتید الهام بخش و دگر اندیش با دانشجویان

هدف گذاری برای جایگزینی اساتید منتقد با مدرسان وفادار به نظام سیاسی

تلاش برای پرهزینه و عبرت آموز کردن فعالیت های تاثیر گذار اساتید در حوزه عمومی

در این میان اما برخی از واقعیت های دورمانده از چشم مسئولان می تواند موجبات ناکامی این پروژه سیاسی را فراهم آورد؛ انتقال مرجعیت اجتماعی از آکادمی به موسسات مطالعاتی غیر دولتی، نارضایتی فزاینده دانشجویان از بی عملی دانشگاه در قبال تحولات اجتماعی، گسترش ناامیدی از اصلاح پذیری سیستم و در نهایت پولاریزه شدن فضای سیاسی کشور میان موافقان و مخالفان نظام سیاسی موجود!

بدیهی است که حضور اساتید منتقد در دانشگاه ها می تواند با تعدیل رادیکالیسم ظهور یافته در میان دانشجویان، فراهم آوردن امکانی برای گفت و گوی میان جامعه و حکومت، امیدآفرینی نسبت به انجام برخی تغییرات کوچک، کاهش مهاجرت نخبگان، ایجاد دغدغه مندی نسبت به آینده ایران و تمرکز یافتن بر چرایی توسعه نیافتگی به مثابه خطیرترین مسئله امروز کشور به تحقق یافتن ایران پایدار در میانه درگیری با بحران های متعدد کنونی کمک شایانی نماید!

نکته پایانی: قدرت سیاسی همزمان مانند بهمن، انباشتی و همچون شراب، سکر آور است. همین امر موجب می شود که بسیاری از پیامدهای تصمیمات ایدئولوژیک، سیاست زده و غیر کارشناسی مورد سنجش قرار نگیرند. وجود اساتید منتقد در دانشگاه ها نه تنها می تواند نمایشی از هاضمه فراخ نظام سیاسی تلقی شود بلکه با دامن زدن به نوعی گفت و گوی انتقادی میان دانشگاه و حکومت این امکان را فراهم می آورد که راهکارهایی را برای اصلاح یا بهبود آیین حکمرانی پیشنهاد کند. افسوس اما اینجاست که عینک نزدیک بین مسئولان به آن ها مجالی برای دیدن چشم اندازهای وسیع تر را نمی بخشد!

@solati_mehran
https://instagram.com/solati_mehran

#دانشگاه
#فاضلی
#امیدی
#اباذری
1.5K viewsedited  07:03
باز کردن / نظر دهید
2022-01-21 15:03:53 چرا با افزایش بی سابقه انتصاب های فامیلی مواجه هستیم؟!

@solati_mehran

مهران صولتی

اگر چه جمهوری اسلامی از ابتدای تاسیس تا کنون با انتصابات فامیلی بیگانه نبوده ولی شدت و غلظت این امر در دولت سیزدهم از جمله به کار گیری دامادها، فرزندان و بستگان همسر برای ناظران و تحلیل گران شگفتی آفرین بوده است. خویشاوند سالاری( Nepotism)، مجموعه فرآیندهای جامعه شناختی و روان شناختی است که با ملاحظات خانوادگی و رفیق بازی موجود در محیط درونی و بیرونی یک سازمان در ارتباط است و بیان گر وجود فساد اداری، تبعیض، و تاثیر رابطه بر ضابطه در امور سازمان هاست. خویشاوند سالاری پدیده ای رایج در بسیاری از کشورهای جهان است که هنوز به درجاتی در کمند اقتدار گرایی اسیرند و نتوانسته اند حاکمیت کارآمد، شفاف و پاسخگو را محقق سازند. اکنون شاید بتوان برخی از علل افزایش این پدیده در دولت ابراهیم رئیسی را به شرح زیر فهرست کرد:

تنگ تر شدن دایره خودی ها: انتخابات دوره سیزدهم ریاست جمهوری اوج پررنگ شدن مرزهای خودی- غیرخودی در چهار دوره حیات جمهوری اسلامی تلقی می شود. جایی که حتی مورد اعتمادترین نیروهای سیاسی نظام مانند علی لاریجانی نیز نتوانستند از فیلتر شورای نگهبان عبور کنند. حال در شرایطی که فقط خودی ها توانسته اند تمامی مناصب قدرت را در قوای سه گانه تصرف نمایند فرصت برای سهم خواهی و جنگ قدرت بیش از گذشته فراهم آمده است. از همین رو است که به تدریج شعارهای به ظاهر جذاب انقلابی رنگ باخته و واقعیت های قدرت سیاسی بیش از گذشته هویدا می شود!

یکدست شدن قدرت: تسخیر قوای سه گانه در ۱۴۰۰ تحقق آرزوی دیرینه اصولگرایان است که به نوعی عدول از ایده تفکیک قوای منتسکیو هم محسوب می شود. با یک پارچه شدن قدرت دستگاه های نظارتی قادر نیستند که حتی با نیت مچ گیری و تسویه حساب های سیاسی هم که شده نظارت موثری را بر تخطی از قانون انجام داده و از گسترش فساد، اتلاف منابع و خویشاوند سالاری اجتناب نمایند. جامعه مدنی هم ضعیف است و رسانه های نوپدید اجتماعی با طرح صیانت به سمت کم اثر شدن پیش می روند!

فقدان حاکمیت قانون و شایسته سالاری: با گذشت دو سده از طرح مفهوم قانون در ایران (عهد ناصری) متاسفانه هنوز هم از حاکمیت قانون خبری نیست. امری که می تواند مطالبه تغییر قانون اساسی را با چالش بیهودگی مواجه سازد. در نبود حاکمیت قانون، شایسته سالاری هم رنگ می بازد و جای خود را به رابطه سالاری می دهد. شاید ایراد اصلی آن جایی باشد که به جز طالبوف همه روشنفکران مشروطه خواه کوشیدند تا به جای متکی کردن قانون بر حقوق انسان ها و تعبیه نهادهایی برای تضمین اجرای آن، این دستاورد را نیز مانند تکنولوژی به کشور وارد کنند!

گسترش فساد سیستماتیک: اگر فساد اداری را تنها محدود به رشوه و اختلاس ندانیم و پارتی بازی، ارادت سالاری، شفافیت گریزی و سیاست زدگی؛ به ویژه در امر انتصابات را هم به آن اضافه کنیم بهتر می توانیم به وجود فساد سیستمی در ایران امروز اذعان نماییم. واقعیتی که در کنار ایجاد ناکارآمدی، موجبات اتلاف منابع، افول اعتماد عمومی، سقوط سرمایه اجتماعی و مهاجرت سرمایه های انسانی را هم فراهم آورده است. در چنین شرایطی است که حفظ سلامت حرفه ای به دشوارترین وظیفه اخلاقی کارکنان تبدیل می شود. پر واضح است که یکدست شدن قدرت و فرهنگ قانون گریزی هم می تواند در تشدید این نوع از فساد بسیار موثر باشد!

@solati_mehran

#دولت_سیزدهم
#خویشاوند_سالاری
104 views12:03
باز کردن / نظر دهید