Get Mystery Box with random crypto!

آسیب شناسی تاریخ صدر اسلام

لوگوی کانال تلگرام tarikheslam — آسیب شناسی تاریخ صدر اسلام آ
لوگوی کانال تلگرام tarikheslam — آسیب شناسی تاریخ صدر اسلام
آدرس کانال: @tarikheslam
دسته بندی ها: دین
زبان: فارسی
مشترکین: 1.19K
توضیحات از کانال

ارتباط با ادمین :
@Seyyed_Adel_Mousavi

Ratings & Reviews

3.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

2

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 3

2021-09-23 12:29:59 ما در این قسمت از نوشته خود در صدد آن هستیم تا ارتباط تنگاتنگی که میان نخستین راویان و مؤلفان اصلی سیره نبوی و دستگاه خلافت و به تبع، تأثیرات جدی حکومت بر روایات سیره را مورد بررسی قرار داده و شواهد لازم در این خصوص را ارائه نماییم.
بررسی زندگی راویان اولیه و نخستین نویسندگان سیره نبوی ما را به این واقعیت اجتناب ناپذیر خواهد رساند که تمامی افرادی که ارکان سیره را شکل داده و شالوده روایات مربوط به زندگی پیامبر را پی ریزی کردند ، به نحوی مرتبط با دستگاه خلافت اموی یا عباسی بوده و در بسیاری از موارد به فرمان آن حاکمان ، روایت و یا تألیف سیره را عهده دار شده بودند .
پس از مرگ عمربن عبدالعزیز (م ۱۰۱) تنها تعداد اندکی از صحابه وجود داشتند که می توانستند احادیثی را منتشر کنند که موجب سرافکندگی دستگاه حکومت باشد ؛ از این رو به تدریج، از شدت مخالفت با کتابت سیره و حدیث کاسته شد . بعد ها امویان در صدد بر آمدند تا از فراهم آوردن مجموعه های حدیثی (از جمله سیره نبوی) به عنوان ابزاری به نفع سیاست های حکومتی خود سود برند [۱] . از این رو ابن شهاب زهری (از نخستین و مهمترین راویان سیره) می گوید : ما از نوشتن دانش (حدیث) کراهت داشتیم تا اینکه امیران ما را بدان وا داشتند ؛ پس بر آن شدیم که هیچ یک از مسلمانان را از آن باز نداریم [۲] .
به طور کلی می توان گفت که مهمترین راویان و مدرسین سیره و مغازی پیامبر اسلام (ص) ، عروة بن زبیر بن عوام (م ۹۴) و شاگرد برجسته وی ابن شهاب زهری (م ۱۲۴) بوده اند . در مرحله تدوین و تألیف سیره برای نخستین بار نیز باید محمد بن اسحاق (م ۱۵۱) و محمد بن عمر واقدی (م ۲۰۷) را پیشگامان این عرصه دانست [۳] .



۱_ شفاهی و مکتوب ، در نخستین سده های اسلامی / گریگور شولر / به ترجمه و کوشش نصرت نیل ساز / ص ۳۰ و ۳۱

۲_ المصنف / عبدالرزاق صنعانی / ج ۱۱ / ص ۲۵۸

۳_ پنهان در تاریخ / مهدیه پاکروان / ص ۱۰ و ۱۱
534 viewsedited  09:29
باز کردن / نظر دهید
2021-09-22 16:50:40 ۲_ عوامل سیاسی : ارتباط راویان و کاتبان دست اوّل سیره با خلفای اموی و عباسی


تسلط سیاسی-اجتماعی حکومت های اموی و عباسی به قدری بر جامعه آن روز سرزمین حجاز زیاد بود که به هیچ وجه نمی توان تأثیرات جدی آن حکومت ها بر شکل گیری سیره و حدیث را نادیده گرفت .
تا جایی که می توان گفت بخش قابل توجهی از تاریخ اسلام ، صرفا بازتابی از شرایط سیاسی می باشد [۱] .
اقدامات عبدالملک مروان [۲] ، سلیمان بن عبد الملک [۳] ، هشام بن عبدالملک [۴] و عمر بن عبدالعزیز [۵] ( که از میان خلفای بنی امیّه ، نخستین کسی بود که بطور رسمی امر به نوشتن حدیث کرد و به جمع آوری و کتابت آن اهتمام ورزید [۶] ) در رواج دادن نقل و کتابت سیره ، مؤید این مطلب است [۷] .
 شرح و تبیین این اثرگذاری عوامل سیاسی و ارائه شواهدی در این باره (که هدف ما در این بخش می باشد) ، درک ما از گفته های سیره پژوهان متخصص شرق و غرب در خصوص تأثیرات دستگاه حکومت بر متن سیره را تسهیل می کند. در ادامه به اختصار، به نوشته های برخی از آنها اشاره می کنیم :

. فرانسیس ادوارد پیترز در مقاله "جست و جوی محمّد تاریخی" می نویسد : روایات مربوط به سیره رفتاری حضرت محمّد (ص) آکنده است از فضا سازی ها و حاشیه پردازی های مفصّل ؛ فضا ها و شاخ و برگ هایی که به وضوح متأثّر از غرض ورزی های سیاسی و جانبدارانه اند و اکثراً در زمان هایی بسیار متأخّر تر از پیامبر اسلام (ص) ، در دوره صحابه متأخّر ، تابعین و بعد تر جعل شده اند [۸] .

. دکتر رسول جعفریان در خصوص تأثیرات نظام سیاسی خلفای اسلامی بر تدوین سیره می نویسد: زمانی که افراد عادی جامعه انسانی ، از لحاظ روحی علاقه مندند تا خود را در تاریخ پایدار سازند ، به یقین ، امیران و حاکمان علاقه بیشتری برای پایندگی خویش در تاریخ دارند ؛ چرا که تأثیر خویش را بر جامعه عمیقتر دیده و در پی تثبیت این تأثیر در پرتو عبرت هایی که از گذشته می گیرند می باشند . آنها مایلند تا دیگران از آنها به عنوان افراد برجسته یاد کنند [۹] ... سیره نویسان نخستین نیز ، به تناسب عقاید و اندیشه ها و جهت گیری های سیاسی خود ، روایات سیره را کم و زیاد کرده اند [۱۰] .

. چیس رابینسون، پژوهشگر سیره و حدیث اسلامی در این باره می نویسد : سیره اغلب با حکومت ها در ارتباط بوده و در رأس حمایت حکومتها قرار داشته است. چرا که نگارش تاریخ، منبعی نیرومند برای مشروعیت بخشی به حکومتی خاص و زیر سؤال بردن حکومتی دیگر است، نه فقط به این دلیل ساده که تاریخ می تواند ویرایشها و بازسازیهای خاصی از گذشته را عرضه کند ؛ بلکه تاریخ همچنین می تواند شیوه ای از اندیشیدن در خصوص حکومت را بازتاب داده و یا به مردم تحمیل کند . این کاربرد سیاسی علم تاریخ ، چیزی است که به نظر می رسد عباسیان آنرا از همان آغاز ، درک کرده بودند . وقتی سیره نگاران عصر عباسی در سیره های خود ، جایی برای جدّ این خاندان (عباس بن عبدالمطلب) در ملاقات سرنوشت ساز عقبه با پیامبر باز می کنند ، در حقیقت با این فرض جانبدارانه که این خاندان چنین رابطه صمیمانه ای با پیامبر داشت، به حکومت عباسیان مشروعیت می بخشید [۱۱] .



۱_ ن ک : سیر تطور و تحول اخبار سیره / رمضان محمدی / ص ۷۲

۲_ دانش تاریخ و تاریخ نگاری اسلامی / دکتر حسن حضرتی / ص ۱۷۰

۳_ دانش تاریخ و تاریخ نگاری اسلامی / دکتر حسن حضرتی / ص ۱۷۰ و ۱۷۱ و ۱۷۹
منابع تاریخ اسلام / رسول جعفریان / ص ۴۸

۴_ دانش تاریخ و تاریخ نگاری اسلامی / دکتر حسن حضرتی / ص ۱۷۱

۵_ تاریخ سیاسی اسلام / رسول جعفریان / ج ۱ / ص ۳۷
دانش تاریخ و تاریخ نگاری اسلامی / دکتر حسن حضرتی / ص ۱۷۱

۶_ تاریخ سیاسی اسلام / رسول جعفریان / ج ۱ / ص ۳۷
دانش تاریخ و تاریخ نگاری اسلامی / دکتر حسن حضرتی / ص ۱۷۱

۷_ منابع تاریخ اسلام / رسول جعفریان / ص ۲۰

۸_ سیره پژوهی در غرب ، گزیده متون و منابع / مرتضی کریمی نیا / مقاله شماره ۱۴ / ص ۱۸۳
ن ک : The quest of the historical Muhammad 

۹_ تاریخ سیاسی اسلام / رسول جعفریان / ج ۱ / ص ۱۹

۱۰_ تاریخ سیاسی اسلام / رسول جعفریان / ج ۱ / ص ۷۳

۱۱_ تاریخ نگاری اسلامی / چیس اف. رابینسون / ص ۲۲۰ و ۲۲۱
555 viewsedited  13:50
باز کردن / نظر دهید
2021-09-22 14:58:33 ۱_ عامل جغرافیایی : شکل گیری سیره در مکتب مدینه

همیلتون گیب ( Hamilton A.R. Gibb م ۱۸۹۵) ، پژوهشگر تاریخ اسلام تصریح می کند که تا قبل از قرن دوم هجری ، سیره اختصاص به مدینه داشته است [۱] . در این باره می توان گفت سیره ای که در مکتب مدینه شکل گرفته و اساس و شالوده اصلی سیره نبوی تا حال حاضر می باشد طبیعتا رنگ و بوی مذهبی خاص خود را داشته است [۲] . یاد آوری این نکته مفید است که در طول تاریخ اسلام و در همان قرن اوّل هجری ، هر شهری گرایش سیاسی و مذهبی خاصّی داشت ؛ این گرایش متعلّق به اکثریت مردم بود ، چه موافق مذاق حکومتها بوده یا نبوده باشد . طبیعی بود که عالمان و راویان شهر نیز نوعاً متأثّر از این گرایشها بودند .
بر اساس آنچه که از تاریخ بدست می آید ، می توان ، مذاق شهر های مختلف حجاز و گرایش هر شهر به صحابی ای خاص به دلایل سیاسی ، مذهبی و قومی قبیله را چنین توصیف کرد :
1 ـ شام تا مدّتها چهره اموی داشته است.
2 ـ کوفه به دلایل متعدّدی گرایشهای شیعی را در خود پرورش داده بود.
3_ بصره به دلیل رقابت با کوفه و به خاطر شرکت در جمل هوای عثمانی داشت.
4 ـ مکّه و مدینه طرفدار شیخین بودند و خلیفه اوّل و دوم را اساس بینش دینی و سیاسی خود قرار داده بودند.

در مورد علم سیره نبوی ، باید مدینه را بنیان گذار دانست که پایه های اصلی شکل گیری دیگر مکاتب تاریخی بود [۳] . به عبارت دیگر اساس علم سیره را باید متعلق به مکتب مدینه دانست ؛ به طوری که گرایش های فکری و سیاسی این شهر ، اساس آنرا تشکیل می دهد . ما هیچ روایت مستقلی از سیره که ارتباطی با مکتب مدینه نداشته باشد نداریم و این را باید در تمام ملاحظات خود درباره سیره نبوی، مفروض بداریم [۴] . نگاهی به نام نخستین دسته از علمای سیره و راویان دست اوّل آن نشان می دهد که اکثریّت قریب به اتّفاق آنان اهل مدینه بوده و تحت تأثیر جوّ فکری و عقیدتی این شهر بوده اند [۵] . برای مثال می توان عروة بن زبیر ، ابن شهاب زهری ، موسی بن عقبه ، محمد بن اسحاق و محمد بن عمر واقدی را نام برد که مهمترین و مشهور ترین علمای متقدمی هستند که به سیره و مغازی پیامبر پرداخته و برای اوّلین بار به روایت و کتابت آن اشتغال یافتند و همگی آنها در فضای فکری مدینه رشد کرده اند . در نتیجه نمی توان این حقیقت را انکار کرد که روایات سیره و مغازی ( دست کم مقدار قابل توجهی از روایات آن ) ، منعکس کننده دیدگاه فکری مدینه که بر محوریت جانب داری از دو خلیفه نخستین بوده است ، می باشد .



۱_ ن ک : تاریخ سیاسی اسلام / رسول جعفریان / ج ۱ / ص ۴۹

۲_ ن ک : تاریخ سیاسی اسلام / رسول جعفریان / ج 1 / ص ۴۱ و ۴۲
ن ک : سیر تطور و تحول اخبار سیره / رمضان محمدی / ص 72

۳_ ن ک : منابع تاریخ اسلام / رسول جعفریان / ص ۱۲۷
ن ک : سیر تطور و تحول اخبار سیره / رمضان محمدی / ص ۹۴
ن ک : تاریخ سیاسی اسلام / رسول جعفریان / ج ۱ / ص ۴۲

۴_ منابع تاریخ اسلام / رسول جعفریان / ص ۵۵

۵_ ن ک : تاریخ سیاسی اسلام / رسول جعفریان / ج 1 / ص ۴۱ و ۴۲
601 viewsedited  11:58
باز کردن / نظر دهید
2021-09-22 14:24:14 در ادامه به اختصار ، به برخی از مهم ترین عوامل شکل گیری تحریفات گسترده در سیره نبوی اشاره کرده و میزان اثرگذاری عوامل خارجی بر شکل گیری متن تاریخ صدر اسلام را توضیح می دهیم
580 viewsedited  11:24
باز کردن / نظر دهید
2021-09-05 11:05:01 و اینجا بود که علامه محقق ، مرحوم جعفر مرتضی عاملی ظهور کرده ، پا به میدان نقد نهاده ، و در اثر سترگ خود 《الصّحیح من سیرة النّبی الأعظم》به نقد بند بند روایات سیره پرداخت و در انتقاد به تمام بزرگانی که تا به امروز گمان می کردند می توان برای مطالعه سیره نبوی ، کتب تاریخی عامه را اصل قرار داد ، این منابع را فاقد حجّیت و اعتبار تاریخی معرفی کرده و در این راستا ادله کافی ارائه نمود .
تا آنجا که بطور شفاف و بی پرده میزان اعتبار منابع سیره را چنین بیان فرمود :
در عین حال که ما مسلمانان صاحب غنی ترین تاریخی هستیم که ملّتی تا کنون شناخته است ، امّا از کتاب های تاریخ و میراث گذشتگان چیزی در دست نداریم که بتوانیم در ترسیم نمایی کامل و فراگیر و دقیق حوادث گذشته بر آن اعتماد کنیم . زیرا اکثر آنچه که نگاشته شده ، تنگ نظری هوی و هوس های مذهبی و جلب رضایت سلاطین بر آن حاکم بوده است . به عبارتی روشن تر و صریح تر ، آنچه که در دست ماست ، تاریخ شاهان و حکمرانان است . چون مورّخ چیزی را می نگاشته که تنها با هوی و هوس حاکم منطبق بوده ، هر چند که مخالف با واقعیّت و یا حتّی عقیده خود او بوده باشد ؛ و بر این اساس ، عجیب نیست که ببینیم مورّخ حوادث و شخصیّت های دروغینی ساخته ، یا از بازگو نمودن حوادث و اشخاصی که در تاریخ و امّت اثر گذار بوده اند ، تجاهل ورزیده و یا کار هایی را که از حاکم یا دیگری سر زده ، تحریف نموده و یا آنها را پنهان ساخته و توده ای از ابهام در اطرافش ایجاد کرده است . استخراج آنچه منطبق با واقعیّت است ، به خصوص در تاریخ صدر اسلام ، کار ساده ای نیست . چرا که این برهه از تاریخ دست خوش وزش گردباد هوس های پست و تعصّبات ظالمانه و دست ها و اذهان کینه توزان گشته و صفا و شادابی را تا حدّ زیاد و مهمّی از آنها ربوده است . [۱]

همچنین علامه سید مرتضی عسکری که عمر خود را در حدیث و تاریخ اسلامی صرف کرده است در این باره می نویسد : بارها کسانی از بزرگان و دانشمندان به این بنده گفته اند : چرا یک سیره تحقیقی از پیامبر اکرم نمی نگاری تا بتوان بر آن اعتماد کرد و از آن استنباط احکام اسلامی نمود؟ من در بابر چه می توانستم بگویم؟...اصولا امکان ندارد که من با این احادیث مجعوله و با این متون ظاهرا بسیار معتبر، اما در واقع پر از دروغ و تحریف،(تحریفاتی عموما شکل گرفته در ابتدای عصر اموی) [۲] سیره پیامبر اکرم(ص) را بنویسم . [۳]


1 _ سیره صحیح پیامبر اعظم (ص) / جعفرمرتضی عاملی / ترجمه دکتر حسین تاج آبادی / ج ۱ / ص ۱۲ و ۱۳

2 _ نقش ائمه در احیای دین / سید مرتضی عسکری ج 1 / ص 471

3 _ نقش ائمه در احیای دین / سید مرتضی عسکری ج 1 / ص 477
985 viewsedited  08:05
باز کردن / نظر دهید
2021-09-05 11:03:50 پیش از ورود به تحلیل و نقد گزارشات سیره نبوی و بررسی برخی مشهورات بی اعتبار در این باره ، لازم است مقدمه ای در خصوص اعتبار منابع سیره پیامبر اکرم (ص) نوشته شود تا رویکرد عموم سیره پژوهان در این خصوص را روشن ساخته و بدین وسیله امر نقد را راحت تر نماید .


نخست باید این سوال مهم و حیرت انگیز مطرح شود که چطور ممکن است ، شیعیان که در فقه و عقاید و دیگر امور مرتبط با دین ، هیچ منبع و روایتی جز روایات درون مذهبی را دارای حجّیت ندانسته و منابع غیر شیعی را (مگر در مقام احتجاج یا در صورت موافقت با روایات شیعی) فاقد اعتبار می دانند ، در امر مهمی چون سیره پیامبر (ص) ، به راحتی آغوش خود را برای کتب تاریخ صدر اسلام ، که جز دو یا سه مورد استثناء ، همگی از جمله کتب اهل سنت هستند ، گشوده اند و در امری چنین حائز اهمیّت ، تا این اندازه بی تفاوت بوده اند . چنان که می بینیم ، کحل البصر شیخ عباس قمی که در زندگی پیامبر نوشته شده ، مملو از همین روایات عامه است و کتاب شهیر مربوط به سیره پیامبر تحت عنوان فروغ ابدیت آیت الله جعفر سبحانی ، اساسا بر مبنای منابع مذهب مخالف شکل گرفته است و کتب دیگری در سیره که علی رغم اینکه مولفان آنها از بزرگان مکتب اهل بیت (ع) بوده ، به جهت کمبود روایات شیعی در خصوص سیره نبوی ، متوسل به کتب غیر شیعی که عموم منابع نوشته شده تاریخ اسلام هستند شده اند .
غافل از اینکه عدم اطلاع کافی از تمام جوانب و حوادث زندگانی پیامبر ، بسی مطلوب تر از شخصیت هولناکی است که منابع تاریخی عامه از پیامبر (ص) ترسیم کرده اند تا جنایات و نقصان های بی شمار خاندان اموی را مشروعیت بخشیده و تمام افعال خلفای به ظاهر مسلمان را با نسبت دادن تمام آن اعمال شنیع به شخصیت پیامبر در کتب سیره توجیه کنند .
932 viewsedited  08:03
باز کردن / نظر دهید
2021-08-18 05:58:19 همانطور که گفته شد ، ماجرای ارینب‌ بیشتر مورد توجه ادیبان و هنرمندان بوده است تا مورخان . این ماجرا از داستان ساده و چند صفحه‌ایِ بدون سند متصل که در کتاب الامامة و السیاسة دینوری آمده ، به کتاب‌های داستان و دفترهای شعر تبدیل شده است . از جمله آثار شعری ، مثنوی تسبیح کربلا اثر میرزا زکی ندیم مشهدی‌(درگذشت ۱۱۶۳ق) ،‌ از شاعران شیعه در قرن دوازدهم هجری قمری است که در قالب بیش از ۵۲۰ بیت ، داستان ارینب را به تصویر کشیده است . فخیم ابهری در دهه ۱۳۵۰ شمسی برای نخستین بار کتاب شعری مستقلی با عنوان ارینب : زیباروی عرب در این زمینه منتشر کرد . کتاب ارینب : زیبای عرب اثر عبدالرسول خاوری خراسانی ، نمایش‌نامه کرشمه خسروانی در سه پرده ، اثر سید مهدی شجاعی و کتاب شعر ارینب : پریچهر عرب ، اثر محسن عباس‌ زاده ، از دیگر آثار ادبی ای است که در این باره منتشر شده است .



1_ ن ک : الاِمامة و السياسة ابن قتیبه دینوری / ج ۱ / ص ۲۱۵ _ ۲۲۴ . مقتل الحسین خوارزمی / ج ۱ / ص ۱۵۰

2_ أسد الغابة ابن أثير / ج ۷ / ص ۲۷۶ . طبقات الکبری ابن سعد / ج ۴ / ص ۳۰۶

3_ مورخان سالیان متناوبی را در این بین مطرح کرده اند ؛ برای نمونه ن ک : تاریخ طبری / ج ۴ / ص ۲۵۰

4_ ن ک : خرافات و اساطیر مرتضی عاملی : قصة أرینب بنت اسحاق / ص۶۰ - ۶۶ . دانشنامه امام حسین (ع) ۱۳۸۸ شمسی محمدی ری‌شهری / ج۳ / ص۵۴ و ۵۵

5_ برای دیدن اختلافات مذکور ن ک : الاِمامة و السياسة ابن قتیبه دینوری / ج ۱ / ص ۲۱۵ _ ۲۲۴ . المناقب ابن شهرآشوب / ج ۴ / ص ۳۸ . نهاية الأرب / ج ۶ / ص ۱۸۰ . مقتل الحسین خوارزمی / ج ۱ / ص ۱۵۰
1.4K views02:58
باز کردن / نظر دهید
2021-08-18 05:57:14 نقد و بررسی

خبر فوق ، که محتوای داستانی و دراماتیکش به شدّت سبب شک و تردید در آن می باشد ، به دلایل متعددی از نظر تاریخی مورد پذیرش نیست :

۱_ اولاً ابن قتيبه دینوری که اوّلین و تنها راوی این داستان است (چرا که دیگر نویسندگان پس از وی داستان را بر پایه روایت او نقل کرده اند) ، بدون هيچ اشاره ای به ناقل و راوی اين داستان ، حكايت را از شخص ثالثی نقل مي كند كه برای ما شناخته شده نيست ؛ پس نه فقط این روایت سند  قابل اطمینانی ندارد تا آن را دارای ضعف سندی بدانیم ، بلکه اساساً سندی ندارد تا بتوان آن را بررسی کرده و به آن اشکال کرد و روایت بدون سند در علم تاریخ ، بیشتر به مزاح ماند و ما را از بررسی و اعتبارسنجی آن به کلی معاف می دارد .

۲_ قاصد معاویه و ارینب ، ابودرداء است ؛ در حالی که تاریخ وفات او با این داستان سازگار نیست . زیرا ابودرداء در زمان خلافت خلیفه سوم درگذشته است ، [۲] نه در زمان ولایت عهدی یزید . بنابراین ، با توجه به تولد یزید در سال های ۲۶ تا ۳۱ هجری ، [۳] وی هنگام وفات ابودرداء حداکثر ۱۲ سال داشته است !

۳_ در کتب رجال و تاریخ ، سه شخص با نام عبدالله بن سلام وجود دارد که دو نفر از آنان در قرن دوم و پس از این ماجرا بودند . شخص دیگر هم یهودی و سالخورده بود و هرگز در عراق نبوده است . هیچ منبع تاریخی و حدیثی از شخصی به نام عبدالله بن سلام به عنوان والی عراق نام نبرده اند . به علاوه ، فقط پس از صلح امام حسن (ع) ، معاویه در عراق والی نصب می کرده است و از آن زمان نیز حسنین (ع) عراق را ترک کرده و در مدینه سکنا گزیده بودند .

۴_ شیوه طلاق امام حسین (ع) در این داستان - سه طلاقه کردن در یک مجلس- خلاف مسلّم فقه شیعه است و طلاقی است مردود .

۵_ اساساً ابودرداء روابط گرمی با اهل بیت (ع) نداشته است تا بر فرض مطابقت سن ، به منزل امام حسین (ع) رفته تا از او دیدار کند و این چنین واسطه گری برای امام انجام دهد . بلکه وی مورد مدح معاویه و امویان بود . [۴]

۶_ متن های این داستان در منابع مختلف ، تعارض و اضطراب فراوان دارد که خود حاکی از بی پایگی داستان فوق است . اختلاف در نام زن عبدالله بین ارینب ، هند ، ام خالد و زینب و اختلاف در نام شوهر او بین عبدالله بن سلام و عبدالله بن عامر و اختلاف در نام واسطه بین ابوهریره و ابودرداء و اختلاف در نام شوهر جدید بین امام حسن (ع) و امام حسین (ع) ، نشان دهنده تشویش فراوان در روایت است که از جمله عوامل مهم ضعف هر نقلی می باشد . [۵]

قرائن ارائه شده ، ما را به ساختگی بودن داستان فوق مطمئن می کند و احتمالاً انگیزه ساخت این داستان ها در قالب فضائل و مناقب اهل بیت (ع) ، فروکاستن واقعه عاشورا به دعوا های شخصی بوده است .
1.2K viewsedited  02:57
باز کردن / نظر دهید
2021-08-18 05:55:20 مسأله شماره ۲
افسانه اُرَینِب : نبرد عاشورا ، دعوا بر سر یک زن



دینوری و به تبعیت از او ، خوارزمی حکایتی را نقل کرده اند که غالبا مورد توجه ادیبان و شاعران قرار گرفته است تا مورخین . مضمون روایت دینوری به شرح زیر است :
یزید فرزند معاویه ، در زمان حكومت پدرش ، عاشق زنی به نام اُرَینِب شد كه دختر اسحاق و همسر عبد الله بن سلام ، از كارگزاران معاویه در عراق بود . این خبر به معاویه رسید و او با نیرنگی ، عبد الله بن سلام را از عراق فرا خواند و توسط ابو هریره و ابودرداء ، برایش پیغام فرستاد كه تمایل دارد دختر خویش را به ازدواج وی در آورد . عبد الله از شنیدن این خبر ، خشنود شد و همان دو نفر (ابوهریره و ابودرداء) را به خواستگاری فرستاد . از سوی دیگر ، معاویه از دخترش خواست كه شرط پذیرش خواستگاری را طلاق ارینب قرار دهد . عبد الله ، ارینب را طلاق داد و دختر معاویه با بهانه های مختلف ، از دادن پاسخ مثبت به خواستگاری ، سر باز زد . چون زمان عدّه ارینب سپری شد ، معاویه ابودرداء را جهت خواستگاری او برای فرزندش یزید فرستاد . ابودرداء در راه ، حسین بن علی (ع) را دید و جریان را به وی باز گفت . امام حسین (ع) نیز از ابودرداء خواست تا برایش از ارینب ، خواستگاری كند . ارینب به خواستگاری امام حسین (ع) پاسخ مثبت داد و با ایشان ازدواج كرد . عبد الله بن سلام ، چون از نیرنگ معاویه اطلاع یافت ، آهنگ عراق كرد و امام حسین علیه السلام را ملاقات نمود و از وی خواست كه با ارینب در باره ثروتی كه عبدالله نزد او به امانت سپرده گفتگو كند . امام حسین علیه السلام چنین كرد و عبد الله بن سلام برای باز پس گرفتن امانت خویش ، نزد ارینب آمد و عبدالله و ارینب هردو به یاد گذشته گریه کردند . در این هنگام، امام حسین علیه السلام در حضور عبد الله فرمود : خدایا ! تو را گواه می گیرم كه ارینب را سه بار طلاق دادم و تو می دانی كه قصد من از ازدواج با او ، ثروت و زیبایی او نبود ؛ بلكه خواستم او را برای شوهرش نگه دارم . سپس عبدالله با او ازدواج كرد . [۱]

ملاحسین واعظ کاشفی در روضة الشهداء نخستین کسی است که از ارتباط این داستان با واقعه کربلا سخن گفته است . وی از افسانه ارینب به‌ عنوان یکی از اسباب فرعی دشمنی یزید با امام حسین (ع) نام برده است . به باور سید محسن امین ، این واقعه و مانند آن موجب کینه و دشمنی بیشتر یزید با امام حسین (ع)‌ شد تا جایی که در حضور اسیران کربلا اظهار شماتت و خوشحالی کرد . ندیم مشهدی نیز در مثنوی «تسبیح کربلا»، ماجرای ارینب را یکی از ریشه‌های کینه و دشمنی یزید با امام حسین (ع) دانسته است .
1.0K viewsedited  02:55
باز کردن / نظر دهید
2021-08-17 23:51:44 دکتر حسن انصاری ضمن ارائه قرائنی در اثبات جعل این روایت ، از این روایت به عنوان ابزاری ادبی برای تطهیر طرفین دعوا تعبیر می کند که امویان و بسیاری دیگر از مورخین متعصب از این ابزار برای جلوگیری از نقل روایات فتنه (فتنه به اختلاف و نزاع های میان دو یا چند صحابی گفته می شود) در خصوص نبرد جمل نیز استفاده کرده اند :
روايت پيشنهادات سه گانه را اخباريان و محدثان مرجی مذهب جای ديگری با شباهتی شگفت انگيز استفاده کرده بودند؛ در مورد ماجرای خونخواهی اصحاب جمل. آنجا هم اصرار بر اين بود که طرفين جنگ جمل را به نحوی در عين حال که تطهير می کنند راه نجات را عدم همراهی با هر دو طرف جنگ قلم بزنند.
وحدثني عَمْرو بْن مُحَمَّد، حَدَّثَنَا عَبْد اللَّهِ بن إدريس بن حصين، عن عمر بن جاوان : عَن الأحنف أن طَلْحَةَ وَالزُّبَيْر دعواه إِلَى الطلب بدم عُثْمَان، فَقَالَ: لا أقاتل ابْن عمّ رسول الله ومن أمر تماني ببيعته، وَلا أقاتل أَيْضًا طائفة فِيهَا أم الْمُؤْمِنِينَ وحواري رَسُول اللَّهِ، ولكن اختاروا مني إحدى ثلاث: إما أن تفتحوا لي الجسر فألحق بأرض الأعاجم، أَوْ بِمَكَّةَ، أَوْ أعبر فأكون قريبا. فأتمروا فرأوا أن يكون بالقرب وَقَالُوا: نطأ صماخه. فاعتزل بالجلحا (ء) من الْبَصْرَةِ عَلَى فرسخين، واعتزل مَعَهُ ستة آلاف (انساب بلاذري، 2/ 232).



1_ تاریخ طبری / ج ۵ / ص ۴۱۳ .  مقاتل الطالبین اصفهانی / ص ۷۵ . ( ابن کثیر دمشقی اموی مسلک که به شیعه ستیزی و تعصب ورزی مشهور است ، به ویژه به پیشنهاد بیعت با یزید بیش از اندازه اهمیت داده و آن را بار ها شرح و بسط داده و برای تطهیر و تبرئه یزید ، از هیچ تلاش فروگذاری نکرده است که برخاسته از موضع فکری متعصبانه اوست ، نه گویای واقعیت تاریخی )

2 _ تاریخ طبری / ج ۵ / ص ۴۱۳

3_ انساب الاشراف بلاذری / ج ۳ / ص ۳۹۰

4_ تاریخ طبری / ج ۵ / ص ۴۱۳ . تذکرة الخواص سبط ابن جوزی / ج ۲ / ص ۱۵۲_۱۵۳

5_ الکامل ابن اثیر / ج ۲ / ص ۵۵۶ . تاریخ طبری / ج ۵ / ص ۴۱۴ . الارشاد شیخ مفید / ج ۲ / ص ۸۷

6_ الارشاد شیخ مفید / ج ۲ / ص ۹۷ . تاریخ طبری / ج ۵ / ص ۴۲۴ . تاریخ یعقوبی / ج ۲ / ص ۲۴۴ . طبقات الکبری ابن سعد / ج ۱ / ص ۴۶۸ . انساب الاشراف بلاذری / ج ۳ / ص ۱۸۲
1.0K views20:51
باز کردن / نظر دهید