Get Mystery Box with random crypto!

کافه روانشناسی

آدرس کانال: @caferavanshenasi
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 50.11K
توضیحات از کانال

از کتاب‌های روانشناسی می‌خوانیم
@ads_cafe :(آگهی)راه ارتباطی

Ratings & Reviews

2.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 3

2024-04-12 16:30:41 اگر بیماران سلسله طولانی از فقدان‌ها را تجربه کرده باشند، دنیا را از پشت عینک فقدان می‌بینند. در این صورت، ممکن است نخواهند شما برایشان اهمیت یابید یا رغبتی به نزدیک شدن به شما نداشته باشند زیرا از رنج فقدانی دیگر می‌هراسند.

اروین یالوم، از کتاب هنر درمان، ترجمه سپیده حبیب
9.1K views13:30
باز کردن / نظر دهید
2024-04-11 22:30:57 این کانال برای آن مادرانی که به سلامت روان کودک خود اهمیت می‌دهند.
@kodakanegi
9.2K views19:30
باز کردن / نظر دهید
2024-04-11 22:30:06 این پرسش، اساسا، همان پرسشی است که روانکاوی آمده تا بدان پاسخ دهد: چه نوع لذت‌هایی می‌توانند به حیات موجودی که هیچ خاص و ویژه نیست استمرار ببخشند؟ درست زمانی که وعده نامیرایی، وعده برگزیده بودن، جای خود را به زندگی مرفهانه‌تر - به عبارتی، وعده برخورداری بیشتر از زندگی - می‌دهد، زندگی نازیسته بدل می‌شود به بختکی حی و حاضر در زندگی‌ای که تنها به واسطه یک چیز مشروعیت می‌یابد میل به زیستن آن.

برای جماعت مدرن، که انتخاب‌هایشان همیشه به دنبالشان می‌آیند، زندگی خوب زندگی‌ای است، که به طور تمام و کمال زیسته شده باشد. ما در دوران معاصر، نسبت به هر آنچه که جایش در زندگی‌مان خالی است و هر آنچه که لذت‌هایی را که در پیشان هستیم برهم میزند، به شیوه‌ای جدید وسواس پیدا می کنیم.

کودکی برای ما مسئله است، چراکه تاثیر مستقیم دارد بر آن انسان‌های بالغی که می‌توانستیم بشویم. هیچ‌کس هرگز نوجوانی و بلوغی را که باید نداشته است. هیچ‌کس هرگز تا به حال به اندازه کافی از فرصت‌هایش استفاده نکرده یا به اندازه کافی فرصت نداشته است که استفاده کند، و غیره و غیره.

آدام فیلیپس، از کتاب حسرت در ستایش زندگی نازیسته، ترجمه میثم سامان‌پور
10.2K views19:30
باز کردن / نظر دهید
2024-04-10 18:30:03 اسپینوزا نوشت: «آزادی شناخت سرنوشت است»، انسان با ظرفیت و استعدادش برای درک جبرهای موجود و انتخاب نوع رابطه‌اش با آنچه برایش از پیش تعیین شده، متمایز می‌شود. او می‌تواند و باید انتخاب کند که چطور با سرنوشتش از جمله مرگ، سالخوردگی، محدودیت‌های هوشی و شرطی شدن‌های گریزناپذیر موجود در پیشینه‌اش ارتباط برقرار کند، مگر آنکه از آگاهی‌اش صرف نظر کند.

رولو می، از کتاب عشق و اراده، ترجمه سپیده حبیب
8.1K views15:30
باز کردن / نظر دهید
2024-03-26 16:30:47 هوگان اصلی‌ترینِ انگیزه‌های انسان را میل دستیابی به جایگاه و منزلت، و نیاز به پذیرفته شدن در گروه می‌داند و می‌گوید مهم‌ترین معضل اجتماعی که فراروی بقا و تولیدمثل انسان‌های نخستین قرار داشت، همکاری با دیگر اعضای گروه و برقرار کردن ساختار سلسله‌مراتبی در گروه بوده است.

در آن دوران، برخوردار بودن از شان و منزلت و محبوبیت، به بقا و تولیدمثل فرد کمک شایان توجهی می‌کرد، از آن رو که سبب دستیابی وی به امنیت غذای بیشتر و همسران بهتر می‌شد.

بنا بر نظریه هوگان، فردی که از گروه طرد می‌شد، به شدت در معرض خطر قرار می‌گرفت. بنابراین می‌توان انتظار داشت که در طبیعت انسان سازوکارهایی روان‌شناختی برای پیشگیری از طرد شدن تکامل یافته باشند.

باوْمایستِر و تایس این مسئله را خاستگاه و کارکرد اضطراب اجتماعی می‌دانند که بنا به تعریف، عبارتست از ناراحتی یا نگرانی فرد از این که در موقعیت‌های اجتماعی مورد ارزیابی منفی قرار گیرد.

آنها بر این باورند که اضطراب اجتماعی نوعی سازوکار انطباقی ویژه گونه است که مانع از طرد شدن می‌شود. بقای افرادی که طرد شدن از سوی دیگران، برایشان اهمیت نداشت، به خاطر آنکه از حمایت گروه برخوردار نبودند در معرض خطر قرار می‌گرفت و ممکن بود آنها قادر به اختیار کردن همسر نیز نباشند.

معمولا در مقایسه با افرادی که سازوکارهای روان‌شناختی‌شان آنها را از ارتکاب اعمالی که سبب نارضایتی دیگران می‌شد بازمی‌داشت و در نتیجه حضورشان را در گروه تضمین می‌کرد، این افراد شانس کمتری برای تولیدمثل داشتند.

رندی لارسن و دیوید باس، از کتاب روانشناسی شخصیت، ترجمه فرهاد جُمهری و همکاران
12.6K views13:30
باز کردن / نظر دهید
2024-03-21 11:30:02 زندگی‌های نازیسته‌مان -زندگی‌هایی که در تخیل زیسته‌ایم و آرزویشان را داشته‌ایم- اغلب برای ما مهم‌تر از زندگی‌های زیسته‌مان هستند، و ما نمی‌توانیم خودمان را بدون آنها تصور کنیم... این تصادفی نیست که در زندگی‌های نازیسته‌مان جسورتریم تا در زندگی‌های زیسته‌مان.

آدام فیلیپس، از کتاب حسرت در ستایش زندگی نازیسته، ترجمه میثم سامان‌پور
12.6K views08:30
باز کردن / نظر دهید
2024-03-20 11:30:08 «بهار زیباست و عشق هم…»

زیگموند فروید
12.6K views08:30
باز کردن / نظر دهید
2024-03-19 11:30:27 هنگامی که انسان اعتماد به نفس یا احساس خودارزشمندی را از دست می‌دهد، به توانایی‌هایش شک می‌کند و زندگی و کار در نگاه او بی‌ارزش می‌شوند، آنگاه به این نتیجه می‌رسد که باید هدف زندگی خود را «داشتن»‌هایی چون تعطیلات دلپذیر، فرزندان مطیع، رابطه‌های خوب، تفکرات درخشان و برجسته، بحث‌های مهم‌تر و مفصل‌تر و امثال این‌ها قرار دهد.

کسی که هدف زندگی‌اش را «داشتن‌های» گوناگون می‌داند، مانند آن انسان سالمی است که به جای استوار ایستادن بر پاهای خود، همیشه از چوب زیربغل استفاده می‌کند. چنین فردی برای زیستن، به یک شی خارجی چنگ می‌اندازد تا در نگاه دیگران، آن کسی جلوه کند که آرزو دارد باشد. او تا آنجا «کسی» محسوب می‌شود که بتواند چیزی داشته باشد. او تصمیم می‌گیرد بر اساس داشتن چیزهایی، کسی باشد و در واقع خودش در مالکیت اشیایی است که تصور می‌کند مالک آن‌هاست.

اریک فروم، از کتاب هنر بودن، ترجمه پروین قائمی
12.7K views08:30
باز کردن / نظر دهید
2023-12-20 12:30:06 خودخواه بودن به این معنی نیست که آدم آن‌طور که دلش می‌خواهد زندگی کند، بلکه به این معنی است که آدم از دیگران بخواهد مطابق میل او زندگی کنند. خودخواه نبودن یعنی رها کردن زندگی دیگران به حال خودشان، دخالت نکردن در اموراتشان، هدف خودخواهی شکل دادن به یک‌شکلیِ مطلقِ انواع به گرد خود است. برای کسی که خودخواه نیست، تنوعِ بی‌نهایتِ انواع دلپذیر است... از آن لذت می‌برد. اینکه آدمی به خودش فکر کند خودخواهانه نیست. کسی که به خودش فکر نمی‌کند اساسا فکر نمی‌کند.

آدام فیلیپس
از کتاب لذت‌های ناممنوع
ترجمه نصراله مرادیانی
12.7K views09:30
باز کردن / نظر دهید
2023-12-18 19:30:12 فروید در مقاله‌اش از زنی می‌گوید که به دلیل اضطراب‌های بعد از طلاق به پزشک جوانی مراجعه کرده بود. تشخیص پزشک این بود که مشکلات زن ناشی از نبود رضایت جنسی است و به‌عنوان مداوا فعالیت‌های گوناگون جنسی را پیشنهاد کرده بود. فروید پزشک را به خاطر فرض اینکه مشکل اصلی زن نداشتن اطلاعات است و این فرض که پیشنهاد او منجر به درمان خواهد شد، سرزنش می‌کرد.

او مشکل را با این نگرش و استفاده از استعاره‌هایی جذاب توضیح داد: اگر دانش درباره ناخودآگاه آن‌طور که افراد ناآشنا با روانکاوی می‌اندیشند برای بیمار این‌همه مهم باشد باید تصور کنیم که گوش کردن به یک سخنرانی و یا خواندن چند کتاب برای درمان کافی است. این اقدامات همان‌قدر بر روی نشانه‌های بیماری روانی تاثیر دارد که پخش فهرست (منوی) غذا در هنگام قحطی بر روی گرسنگی…

به هر حال با توجه به اینکه روانکاوی قرار نیست این اطلاعات را در دسترس بیمار بگذارد باید اعلام کند که این کار نباید انجام شود مگر در صورتی که دو شرط مهیا شده باشد. نخست، بیمار باید از طریق آماده‌سازی، خود به همسایگی آنچه سرکوب شده است رسیده باشد و دوم اینکه بیمار باید وابستگی کافی (انتقال) در رابطه عاطفی‌اش با پزشک داشته باشد تا فرار جدید را برایش غیرممکن کند.

فرد بوش
از کتاب خلق یک ذهن روانکاوانه
ترجمه توفان گرکانی و سحر شهنازی
12.7K views16:30
باز کردن / نظر دهید