Get Mystery Box with random crypto!

رود

لوگوی کانال تلگرام roodbookreview97 — رود ر
لوگوی کانال تلگرام roodbookreview97 — رود
آدرس کانال: @roodbookreview97
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 2.00K
توضیحات از کانال

کانال تلگرامی نشریه رود، ویژه معرفی کتاب و نه هیچ چیز دیگر
نقل مطالب فقط با ذکر نشانی کانال، اینستاگرام و تارنمای رود بلامانع است.
راه های تماس با رود: تلگرام شماره ی ۰۹۱۲۳۲۶۵۸۴۰
roodbookreview@gmail.com

Ratings & Reviews

2.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 7

2022-05-11 13:09:20
اروین یالوم (۱۹۳۱) روان‌پزشک و نویسندهٔ آمریکایی، با رمان‌های روان‌شناختی‌اش شهره است. آثار یالوم، خواه در زمینهٔ روان‌درمانی و خواه رمان روان‌شناختی،  بر واکاوی چهار مسئلهٔ تنهایی، فقدان معنا، مرگ و آزادی متمرکز است. یالوم در ایران با رمان "وقتی نیچه گریست" شناخته شده است. او به پیشنهاد همسرش مریلین یالوم (۲۰۱۹ ـ۱۹۳۲)، تاریخدان و محقق در مطالعات جنسیت، نویسندهٔ مقالات متعدد و نویسندهٔ کتاب "جنسیت اجتماعی، تاریخچه‌ای بر دوستی مؤنث" (۲۰۱۳)، و با مشارکت او به نگارش کتاب "مسئله مرگ و زندگی است" پرداخت. این کتاب که اثر مشترک مریلین و اروین یالوم است در انتهای زندگی مشترک‌شان، به شیوهٔ بدیعِ یک فصل اروین و یک فصل مریلین نوشته شده است.
@roodbookreview97
317 views10:09
باز کردن / نظر دهید
2022-05-11 13:07:55 من فکر می‌کنم اگر دستاورد کسی در طول زندگی‌اش فقط و فقط شناخت خودش باشد، زندگی موفقی را گذرانده است. و باز فکر می‌کنم سنگ محک عیار خودشناسی ما و معرفتی که از زندگی کسب کرده‌ایم روابط ما و خصوصاً رابطه با شریک زندگی‌مان است. اغلب ما در خلوت و از نگاه خودمان بسیار فهیم و رشدیافته و سالم و حتی جذاب هستیم، اما به محض اینکه وارد رابطه‌ای می‌شویم بسیاری از مختصات ما تغییر می‌کند و بسا رفتارهایی از خود می‌بینیم که برای خودمان هم عجیب و شگفت‌انگیز است؛ بنابراین می‌توان چنین تصور کرد که رابطه لغزنده‌ترین جایگاه بروز شخصیت ماست.
این مقدمه را آوردم تا بگویم کتاب مسئله مرگ و زندگی است چرا برایم جذاب است. یالوم در پانزده سالگی عاشق دختری تقریباً هم‌سال خود به نام مریلین می‌شود و چندسال بعد با هم ازدواج می‌کنند و زمانی که تصمیم می‌گیرند این کتاب را با هم بنویسند، در آستانۀ شصت‌وپنجمین سالگرد ازدواجشان هستند.

مریلین دچار سرطان مغز استخوان شده و چندماهی بیشتر زنده نیست. این موضوع هردو را سخت درگیر کرده است. همین باعث می‌شود که مریلین پیشنهاد نگارش این کتاب را به شوهرش بدهد، کتابی دربارۀ مرگ و زندگی به قلم زوجی که بسیار زیبا و پربار زیسته‌اند و الان در آخرین گام‌های خود با مرگ دست‌وپنجه نرم می‌کنند.

یالوم دربارۀ مرگ بسیار نوشته است. به بسیاری از سوگواران مشاوره داده است. افراد زیادی را در گذراندن ماتم عزیزانشان راهنمایی کرده است. اما این‌بار خود اوست که دارد عزیزترین فرد زندگی‌اش را از دست می‌دهد. این است که پیشنهاد همسرش را می‌پذیرد و شروع به نوشتن می‌کنند: یک فصل اروین و یک فصل مریلین. هرکدام فصلی را که دیگری نوشته است می‎خواند و فصل بعدی را می‌نویسد.

در این فصول ما با جزئیات زندگی این زوج و فرزندانشان آشنا می‌شویم و عمیق‌ترین احساسات و عواطف آن‌ها به یکدیگر را می‌خوانیم. پس می‌شود یک عمر کنار هم زیست و هنوز مهری عاشقانه در دل داشت. این همان چیزی است که من «رابطۀ عاشقانه» می‌نامم. می‌گویم «رابطۀ عاشقانه» تا تفکیکی قائل شوم بین احساس بسیار شدیدی که عموماً عشق می‌نامیم و غالباً گذرا و مقطعی است و بسیار وابسته به امیال جنسی. اما رابطۀ عاشقانه چیزی است که می‌تواند از پس عشق بیاید. رابطۀ عاشقانه سراسر مهر و احترام و ایثار و رشد و بالیدن است و سرتاسر این کتاب نمایانگر رابطۀ عاشقانه بین این زوج فرزانه است.

از نوشته محمد شریفی، ویراستار و مؤلف، در رود ۸ درباره:
مسئله مرگ و زندگی است/ اروین یالوم، مریلین یالوم/ مترجم: زهرا ابراهیمی/ نشر پارسه، چاپ دوم ۱۴۰۰
@roodbookreview97
286 views10:07
باز کردن / نظر دهید
2022-05-11 13:07:04
286 views10:07
باز کردن / نظر دهید
2022-05-06 17:59:39
#جهانگیرشاه
@roodbookreview97
527 views14:59
باز کردن / نظر دهید
2022-05-06 17:58:59
@roodbookreview97
465 views14:58
باز کردن / نظر دهید
2022-05-06 17:57:44 روابط زمامداران [هندوستان] با صوفیه، به‌ویژه مشایخ چشتی، اغلب آکنده از تنش و کشمکش‌های سخت بود؛ نه صوفیان بزرگ چشتی را میل آمدوشد به دربار بود و نه سلاطین وقت، همچون محمد تغلق روی خوشی به ایشان نشان می‌دادند و سهل است که گاه آنان را به‌اجبار و اکراه به انقیاد خویش می‌خواندند و همین امر بر آتش نقار میان صوفی و سلطان می‌دمید. بااین‌حال به عللی عمده، که ذکرش از حوصلۀ این مختصر بیرون است، دو نهاد سیاست و تصوف به‌ویژه در عصر گورکانیان به یکدیگر نزدیک شدند و نرم‌نرمک رابطۀ صوفی و سلطان پایه‌ای استوار یافت و دو نهاد سیاست و تصوف دست‌دردست یکدیگر در خدمت هدفی واحد درآمدند که عبارت بود از تثبیت و گسترش سلطه‌گری و فرادستی (هژمونی) گورکانیان بود. بدین‌سان کوشش شد تا پادشاه گورکانی قدرت خویش را در مقام سلطان و صوفی (پیر جهانگیر) تثبیت کند و هم «پادشاه جهانگشا و جهان‌پناه» باشد و هم «پیر و مرشد و راهنما» که صاحب کرامت است و این مایه شایستگی دارد که با «نگاشتن مجالس عالیه و محافل قدسیه»‌اش از وی نیز، همچون مشایخ سلف چشتی، ملفوظی به یادگار بماند. کتابی که می‌توان در تأیید این مدعا بدان استناد جست مجالس جهانگیری است که نه به قلم یک صوفی، بلکه به‌دست یک تن از دیوانیان و ملازمان خاص اکبر و جهانگیر، عبدالستار لاهوری، به رشتۀ تحریر درآمده و حاوی ملفوظات جهانگیر و به تعبیر دقیق‌تر، شرح وقایع دربار در مجالس شبانۀ اوست...

... به‌هرروی، این کتاب در شناخت سیر تحول و تکوین تصوف در شبه‌قارۀ هند، شناخت جهانگیر و فرهنگ عصر او، همچنین مناسبات وی با دولت‌های غربی، وضع پیروان ادیان و جریان‌های دینی عصر او حائز اهمیت بسیار است و پرداختن به همۀ وجوه اهمیت کتاب البته از حوصلۀ این گفتار مختصر بیرون. ازاین‌رو، بر بیان اهمیت این کتاب از حیث مطالعات ایران‌شناسی بسنده می‌کنیم. از جمله وجوه اهمیت این کتاب برای ما ایرانیان، اطلاعات مهم و ارزشمندی است در باب ایران‌زمین و حدود آن، جلوه‌های نفوذ و رواج فرهنگ ایرانی و زبان پارسی و همچنین دودمان صفویه...

از نوشته مسعود فریامنش، پژوهشگر ارشد فرهنگستان زبان و ادب فارسی، درباره:
مجالس جهانگیری: مجلس‌های شبانۀ دربار نورالدین جهانگیر از ۲۴ رجب ۱۰۱۷ تا ۱۹ رمضان ۱۰۲۰ ه.ق./ عبدالستار لاهوری/ به کوشش عارف نوشاهی و معین نظامی/ نشر ميراث مكتوب، چاپ اول ۱۳۸۵
@roodbookreview97
440 views14:57
باز کردن / نظر دهید
2022-05-06 17:57:07
394 views14:57
باز کردن / نظر دهید
2022-04-30 20:22:42
ناتانیل وست، در سال ۱۹۰۳ به دنیا آمد و در آغاز جنگ جهانی، در سی و هفت سالگی از دنیا رفت. چهار رمان کوتاه از او باقی مانده است: میس لونلی هارتز، روز ملخ، بالسواسنل و یک میلیون تمام، که دو تای اول شناخته‌شده‌ترند. روز ملخ در ۱۹۳۹، یعنی یک‌سال قبل از تصادف و مرگش نوشته شده است. عبدالله توکل در ۱۳۴۱، کتاب میس لونلی هارتز را ترجمه کرده و یک میلیون تمام را رضا علیزاده ترجمه و نشر روزنه به نام یک میلیون جرینگی یا اوراق کردن لمیوئل پیتکین منتشر کرده است. دو کتاب معروف‌تر او در فهرست صد رمان برجستۀ قرن بیستم به انتخاب مجلهٔ تایم است.
@roodbookreview97
603 viewsedited  17:22
باز کردن / نظر دهید
2022-04-30 20:22:03
جملات آغازین رمان روز ملخ
@roodbookreview97
483 views17:22
باز کردن / نظر دهید
2022-04-30 20:21:15 «آخر وقت اداری بود که تاد هکت از معبر بیرون دفتر کارش سروصدایی شنید. غژوغژ سازوبرگ چرمی اسب‌ها آمیخته با درق و دوروق ادوات آهنی و بیش از هرچیز، صدای سم ضربۀ صدها اسب. شتابان به سوی پنجره رفت. لشکری از اسواران و پیادگان می‌گذشتند. مثل گروهی اوباش حرکت می‌کردند؛ با صفوف ازهم‌گسیخته، انگار از شکستی هولناک می‌گریزند...»

روز ملخ با عبارات بالا آغاز می‌شود، گشایشی سخت جذاب، درست از وسط کارخانهٔ رویاسازی هالیوود، با زاویهٔ سوم‌شخص محدود به تاد که یکی از استعدادیاب‌های نشنال فیلمز بعد از دیدن طراحی‌هایش در نمایشگاهی از کارهای دانشجویان در دانشکدۀ هنرهای زیبای ییل، او را تلگرافی استخدام کرده و برای یادگرفتن طراحی صحنه و لباس به هالیوود فرستاده است. هرچند که اگر تاد را با بدن گنده و شل و ول، چشمان آبی بی‌حالت و لبخند آبکی از نزدیک می‌دید، شاید این شانس را به او نمی‌داد. به‌این‌ترتیب،خواننده از همان یکی دو صفحۀ نخست کتاب با شخصیت اصلی و مکان و زمان ماجرا آشنا می‌شود؛ زمان داستان دورهٔ رکود اقتصادی در آمریکای بعد از جنگ و مکان آن هالیوود یا کارخانۀ رویاسازی حکومتی است که سوداهای بسیاری در سر دارد...

... ناتانیل وست داستانش را با ضدونقیض‌ها پیش می‌برد و پس از خواندن یک‌سوم کتاب، خواننده با دنیای پرآشوب او که در آن واقعیت و خیال، صحنه و پشت صحنه، فیلم و تئاتر و زندگی واقعی با هم درآمیخته‌اند، آشنا می‌شود. دنیای دیوانۀ دیوانه. دنیایی که در صحنه‌های بسیار خشن آن، خواننده می‌پندارد به دیدن فیلمی وسترن نشسته است یا ناظر فیلمی جنایی است که برای کشش بیشتر و فروش بالاتر گیشه از نشان‌دادن هیچ خشونتی در آن پرهیز نشده است. آدم‌های ناتانیل وست در دنیایی گرفتارند که هیچ‌چیز کاملاً واقعی نیست و ارزش‌های رایج در آن جایی ندارد. انگار آدم‌هایی که روزی به دنبال معادن طلا آوارۀ کوه و بیابان می‌شدند، در شهر فرشته‌ها جمع شده‌اند تا طلای نیافته و شهرت دست‌نیافتنی را بیابند، و اگرنه حداقل رویاهای زیبا را به تماشا بنشینند.

از نوشته فرزانه کرم‌پور، داستان‌نویس، دربارهٔ رمان
روز ملخ/ ناتانیل وست/ مترجم: علی کهربایی/ نشرنو، چاپ اول ۱۴۰۰
@roodbookreview97
462 viewsedited  17:21
باز کردن / نظر دهید