Get Mystery Box with random crypto!

Anarchonomy

لوگوی کانال تلگرام anarchonomy — Anarchonomy
آدرس کانال: @anarchonomy
دسته بندی ها: سیاست
زبان: فارسی
مشترکین: 35.01K
توضیحات از کانال

خروجی‌های مکتوب یک ذهن خشن

Ratings & Reviews

2.25

4 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

2


D
D.A

boos


آخرین پیام ها 4

2024-04-16 09:53:29 حکایت‌ها و خاطرات دوره قاجار هم مثل آرشیو توعیت‌های ترامپ شده، که برای هر رویدادی یک مورد متناظر ازش پیدا می‌کنند، و کم هم نمیاد، و هر هفته در فضای فارسی اینترنت، یک ارجاع داریم. این هفته هم نوبت وایرال شدن مطلبی درباره ناترازی تجاری در دوره قاجار بود. که مردم اهل کار و تولید نبودند، و شاه هم هی میرفت خارج پول خرج می‌کرد! البته این یکی مقداری عدد و رقم هم در خودش داشت و به نقل قول بسنده نکرده بود.
اما یک سوال باید پرسید از این‌ها: اگه واقعا یک کشور با سفر خارجی شاهش به اروپا، ورشکست میشه، بهتر نیست ورشکست بشه؟ این یک سوال سیاسی نیست. یک سوال اقتصادیه. مثل اینه که بپرسم: اگه یک شرکت با خریدن روزانه قهوه برای کارمندانش، به زیادن‌دهی میرسه، بهتر نیست تعطیل بشه؟
12.8K views06:53
باز کردن / نظر دهید
2024-04-16 01:04:41 از پیرزن‌ها که انتظاری ندارم، یه جوان رفته بود حج و وقتی برگشت تعریف می‌کرد که وقتی وارد محوطه میشی و کعبه رو می‌بینی مو به تنت سیخ میشه. یه عکس از یک سایت باستانشناسی براش فرستادم که نسخه بدوی‌تر کعبه بود. یک معماری با طرح حیاط گرد، که عده‌ای لابد دورتادور می‌نشستند، و وسط هم یک ستون که یه چیزهایی روش حک شده. معلوم نیست بت بوده یا تخیل چه جانور دیگه‌ای. و گفتم از خیلی قبل‌تر ازین‌ها هم مو به تن سیخ می‌شد. این علامت چیزی نیست، جز اینکه انسان بلده خودش جوی درست کنه که داخل اون جو حس کوچکی بش دست بده. خیلی وقته که بلده.
13.4K viewsedited  22:04
باز کردن / نظر دهید
2024-04-15 19:29:13 اسراییل نمیتونه و نمیخواد اون حمله‌ای که ایرانی‌ها دوست دارند یه روز رخ میداد رو انجام بده. حداکثر انباری زاغه‌ای چیزی که هم خیلی تفاوت با عملیات‌های گذشته نداشته باشه،‌ و هم هواپیما و خلبانی رو از دست نده (هرچند که تسلیحات برای از دست رفتن ساخته میشن).

خود اینکه یک نوع انتظار در ایران شکل گرفته که قدرت‌ها بیان همون کاری رو در ایران انجام بدن که مردم عاصی شده از حکومت میخوان، نشون میده که چقدر از واقعیت ایزوله شده‌اند، و این ایزوله بودن هم بود که ابتدا به ساکن روند آشنا شدن با واقعیت این حکومت رو انقدر کند کرد. اما واقعیتی هم درباره خود مردم ایران وجود داره. و اون اینه که: اینطور نیست که اگه حتی در یک حالت فانتزی، یکی از قدرت‌ها با توسل به خشونت نظامی می‌اومد همون حمله‌ای رو انجام می‌داد که مد نظر این مردمه، از فرداش ازون حمله‌کننده قدردانی کنند. به محض فروپاشی حکومت فعلی و افتادن مشت آهنینش، اکثر ایرانی‌ها از فضای آزاد ایجاد شده استفاده می‌کنند برای کوبیدن اون کشور بیگانه، نه اینکه روی بازسازی و نوسازی و مدرن‌سازی ایران تمرکز کنند. این مردم اون اتفاقی که در ژاپنِ پس از حمله رخ داد رو رقم نخواهند زد، و اساسا اهلش هم نیستند.
14.3K viewsedited  16:29
باز کردن / نظر دهید
2024-04-15 10:16:01 کم نبوده‌اند بچه‌هایی که در صف اعزام به سوریه بوده‌اند، و تأخیر خورده، و در فرصت بدست اومده به نوشته‌های من برخورد کردن، و همه‌چیز رو کنسل کرده و به زندگی عادی برگشتن، که ترکیبی بوده از شانس و تلنگر (اگه می‌پرسید نجات یک آدم چه حسی داره باید بگم حس قدرت. و این تنها حس قدرتیه که معتبره. چون بقیه حس قدرت‌ها مستلزم سلب چیزی از دیگران هستند، ولی این افزودن به دیگرانه). اما این زندگی عادی، کاملا عادی هم نیست. چون دائما از خودشون می‌پرسند «اون چه کابوسی بود توش بودم؟ از کجا اومد؟ چطور انقدر راحت توش افتادم؟ چطور شانسی ازش بیرون اومدم؟ اگه با فلانی آشنا نمی‌شدم و نمی‌شنیدم چی میگه چی؟ نکنه بازم بیفتم تو یه کابوس دیگه که تا وقتی توش هستم متوجه نشم که یه کابوسه؟». و این سوال‌ها فشار روانی ساکتی به آدم وارد می‌کنه. چون ترکیبی است از تنهایی (وقتی نتونی هیچ‌جا چیزی از گذشته‌ت بگی، خود به خود کنارافتاده میشی) و بی‌اعتمادی به محیط (وقتی بفهمی چقدر راحت به بازی گرفتنت، حس می‌کنی همه چیز محیط با این هدف طراحی شده که به بازیت بگیره) و تخلیه اعتماد به نفس (وقتی یادآوری کنی به خودت که چقدر بی‌مقاومت بودی در برابر به بازی گرفته شدن، فکر می‌کنی هیچ مقاومتی ازت برنمیاد).
اما درمان همه این‌ها با واقعگرایی سرد ممکن میشه، چون بیشتر امراضی که بشون دچاریم و دچارمون کرده‌اند، یک ربطی به توهم پیدا می‌کنه. و فقط با واقعگرایی میشه به جنگ توهم رفت. واقعگرایی درباره خود، درباره محیط، درباره دیگران، درباره دنیای فیزیکی، و درباره رابطه همه این‌ها با همدیگه.
12.6K views07:16
باز کردن / نظر دهید
2024-04-14 11:45:02 سیزدهم فروردین امسال یکی از خوانندگان کانال برام نوشت که برای به زعم خودش یک آمارگیری فامیلی، از یکی از بستگان پرسیده که سیزده بدر بیرون رفتن یا نه، که ظاهرا نرفته بودند، و پرسیده «ترسیدید؟» و پاسخ گرفته که «ترس؟ چی شده مگه؟». و پس از ادامه پرس و جو متوجه شده که اصلا خبر نداشته‌اند از اینکه داعش شیعه تقارن اون روز و شهارت رو به مسئله امنیتی حیثیتی تبدیل کرده، و علت بیرون نرفتن خانواده این دلیل ساده بوده که از رختخواب دل نکنده‌اند! و متعجب بود که چطور اون حجم انبوه از پروپاگاندا و تبلیغات میتونه به هدف نخورده باشه و هرز رفته باشه.
من این رو پونزده سال پیش و در دوره جنبش سبز فهمیدم. چون اون زمان هنوز قائل بودیم به اینکه پروپاگاندای حکومتی نیاز به ضدحمله‌ای تبلیغاتی هم از طرف مردم داره تا اگه خنثی نشه، حداقل توازن برقرار بشه. در حالی که همه این فرضیات پرت بودند. اساسا پروپاگاندا داشت کار نمی‌کرد، و در محدوده‌ای به زیست خودش ادامه میداد که ایزوله بود. همچنین اینکه بخشی از مردم حس، واکنش، تحلیل، رفتاری نشون بدن که در راستای پیام پروپاگاندا باشه، لزوما به این معنی نیست که اون حس، واکنش، تحلیل، و رفتار رو از دستگاه پروپاگاندا گرفتن. بلکه میتونه حاصل یک مسیر موازی باشه. مثل ترس از جنگ، که دستگاه تبلیغات منطق خودش رو برای ترس ارائه میده، ولی مردم بر اساس منطق دیگه‌ای می‌ترسند.
سختی آموزش حفظ دیسیپلین و عمل به پروتکل در هنگام زلزله اینه که وقتی رخ داد مردم به کلیات و از دست دادن همه چیزها فکر می‌کنند، و این استرس‌شون رو به صورت انفجاری بالا میبره، در حالی که باید به جزییات فکر کنند، که ستون کجاست، و میز کجاست. همین مردم با فیزیک جنگ هم آشنایی چندانی ندارند، و از بضاعت طرفین هم خبر چندانی ندارند، و فقط تصور از دست دادن همه‌چیز بشون استرس وارد می‌کنه، و ممکنه یهو بپرن پمپ بنزین، یا مطبی که دو ساعت توش نشسته بودند تا نوبت‌شون بشه رو خالی کنند و رهسپار خونه بشن. برای خیلی‌ها مثالی که درباره اشرار می‌زدم (یک بچه میتونه با باز گذاشتن شیر گاز یک خونه رو بفرسته هوا، و همون بچه میتونه توسط دو تا بزرگتر شکنجه بشه، بنابراین تو باید در پس ذهنت منتظر باشی که مملکت رو بفرستند هوا، در عین اینکه از پس جنگ مدرن با قدرت‌ها برنمیان) چنان تازگی داشت که گویی حرف‌هایی به زبانی بیگانه رو دارند می‌شنوند. چون هیچ‌کدوم این محاسبات در ذهن‌شون انجام نشده، و فقط مملو از حس هستند. ردپای حس رو در جاهای زیادی میشه دید. از جمله در آزادی پوشش. نه تنها خیلی‌‌ها در جریان نیستند که چه حجمی از تبلیغات داره درباره‌ش صورت می‌گیره (و فقط در لحظه برخورد فیزیکی با مامور داعش از وجود مسئله باخبر میشن)، بلکه اون‌هایی که باخبرند هم با حس نفرت و انزجار باش مواجه میشن، نه اینکه فکر کنند یک جنگ عقیدتی جدی و تاریخی در حال رخ دادنه.
13.5K viewsedited  08:45
باز کردن / نظر دهید
2024-04-14 09:20:51 بله، «بدون» نیروی هوایی نمیشه جنگید. و «با» نیروی هوایی میشه صد و هفتاد پهپاد و سی موشک کروز رو قبل از رسیدن به حتی خاک هدف، منهدم کرد.
بله، اگه گنبد آهنین رو به اوکراین می‌دادند، خیلی‌ها زنده میموندند، و خیلی از تأسیسات زیربنایی سالم میموند، و روحیه مردم برای ادامه دفاع بهتر می‌شد. اما هنوز اوکراینی ندیدم که از اسراییل بدگویی کنه. و به این‌ها می‌گفتند نازی! نازی‌هایی که از یهود بد نمیگن، حتی اگه کمک‌شون نکنه، و دعا می‌کردند اتفاق بدی نیفته. چون با دروغ احاطه شده‌اید.

و بله، فرشته‌ها هرجایی باشند، پشت سر کسانی که دچار وهمند قرار نمی‌گیرند.
13.5K views06:20
باز کردن / نظر دهید
2024-04-13 22:30:01 از ۶۰ پاتریوت دیگه‌ای که قرار بود آمریکا به اوکراین بده، یا حداقل حرفش بود، یکی هم تحویل نشده. که یکی از ایرادات دموکراسیه، چون تو دموکراسی ممکنه نصف کنگره طرفدار روسیه از آب دربیان.
ولی فعلا ایراد دموکراسی یک بخش این جنگه. بخش دیگه‌ش اینه که مهندس‌ها هم می‌تونند به اندازه سیاستمدار‌ها، چوب لای چرخ باشند، وقتی که درست نگاه نمی‌کنند. نتیجه درست نگاه نکردن‌شون در سال‌های گذشته این شده که الان درون‌های سبک به یک معضل اساسی تبدیل شده‌اند، که از روسیه داره تلفات انسانی بالا می‌گیره، و از اوکراین تلفات مادی بالا. این چیزی بود که باید می‌دیدند، و براش راه‌حل‌های ارزان و قابل دسترس طراحی می‌کردند، ولی ندیدند. و شاید این هم ایراد صلحه، که دوری از جنگ نگاه‌ها رو تغییر میده. این فوق‌العاده، و در عین حال دارکه، که در قرن بیست و یکم هم، مثل قرن پنجم، داریم با لمس فیزیک جنگ، و خون زیاد، متوجه میشیم که چی کار می‌کنه و چی جواب نمیده.
12.8K views19:30
باز کردن / نظر دهید
2024-04-13 21:51:11 یکی از اولین کلونی‌هایی که انگلیسی‌ها در آمریکا ایجاد کردند، در ویرجینیا بود. ازونجایی که بسیاری از مهاجران شهرنشینان انگلیسی بودند که نه کشاورزی بلد بودند و نه دامداری، برای غذا دست به دامن سرخپوست‌های محلی می‌شدند. و اون‌ها هم گاهی دست و دلبازی نشون نمی‌دادند.…
13.8K viewsedited  18:51
باز کردن / نظر دهید
2024-04-13 13:42:13
«۴۴‌ میلیون آمریکایی که شامل ۱۳ میلیون کودک میشه امنیت غذایی ندارند. در حالی که ثروت ۸۱۳ میلیاردر آمریکایی مجموعا به ۵ تریلیون و ۷۰۰ میلیارد دلار رسیده. مشکل ما مسئله منابع نیست. مشکل ما نابرابری ثروته که داره همینجور بیشتر میشه».

هم عددهاش معتبر نیستند، هم تعریف مفاهیمی مثل امنیت غذایی. اما دقت در عدد و معانی، یک موضوع دیگه‌ست. موضوع مهم‌تر اینه که فکر می‌کنند میشه سهام رو تبدیل به جو پرک کرد! که یعنی کافیه زوکربرگ هرچی سهام در متا داره بفروشه، و همه رو بریزه تو کشاورزی، و تولید انقدر میره بالا که دیگه خیال‌مون راحت خواهد بود تا صدسال دیگه کالری و پروتئین همه تأمین خواهد شد! و بگذریم ازینکه اگه ثروتمندی بخواد ناگهان همه سهامش رو بفروشه، قیمتش میاد پایین، و دیگه ثروتش اونقدری نخواهد بود که قبل از اقدام به فروش بود.
خود آمریکایی‌ها یه اصطلاح دارند که باید به چپ‌ها توصیه کرد: «برو یکم به چمن‌ها دست بزن». که یعنی نمی‌دونی دنیای فیزیکی چطور کار می‌کنه. خیلی دور افتادی ازش.
13.3K viewsedited  10:42
باز کردن / نظر دهید
2024-04-13 13:21:12
سگ پلیس خلیفه باید نمایش عمل به وعده اجرا کنه، و در ولیعصر که محراب سیاسی نظامه باید اجراش کنه. این نه غیرقابل انتظاره، نه واجد اهمیت. چیزی که باید بش توجه بشه شهوت مرد ایرانی به مقتل‌خوانیه! دقت کنید به دقت‌شون به جزییات دراماتیک: با مشت نرده‌ها را گرفتن، متناظر دست عباس و مشک آب!
چیزی که زمان نوجوانی، که اهل هیئت بودم، برام عجیب بود ناله مردان گنده برای این جزییات بود. چون در تضاد با روح مرد جنگجوعه. در واقع روضه‌خوانی مرد، یک حرکت خودمتناقضه. چون از یک طرف خودش رو تکریم‌کننده مردانگی معرفی می‌کنه، و از یک طرف مثل یک بچه ضعیف تماشاگر حادثه‌ست و گریه می‌کنه!
اینکه چرا این شهوت در ایران انقدر جان گرفت، فقط با شیعه بودن قابل توضیح نیست. این یه چیزی فراتر از مذهبه، و به فرهنگ تربیتی جامعه برمیگرده.
13.1K viewsedited  10:21
باز کردن / نظر دهید