آدرس کانال:
دسته بندی ها:
سیاست
زبان: فارسی
مشترکین:
35.01K
توضیحات از کانال
خروجیهای مکتوب یک ذهن خشن
Ratings & Reviews
Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.
5 stars
1
4 stars
0
3 stars
0
2 stars
1
1 stars
2
D
آخرین پیام ها 7
2024-03-27 17:35:01
یه روزی دوستی دستم رو گرفت و برد به جمع خانوادگیشون و به عنوان ناظر حاشیهای سفره، شاهد مدیریت پدرشون بودم، که تا قبل ازون مشابهش رو ندیده بودم، طوری که حس کردم برای اولین باره دارم یک پدر مسلط رو میبینم. چون تسلطش طوری بود که نیاز به بلند کردن صدا نداشت، و حتی نیاز به امر و نهی مکرر هم نداشت، و حتی نیاز به بازیهای چشم و ابرویی هم نداشت. انگار همه داشتند از جاذبهش دستور میگرفتند، نه خودش، و رفتار مورد تأیید رو از بر بودند. شاید کمی خشک به نظر بیاد، ولی یک اثر هنری در تربیت بود. و کنجکاو شدم بدونم عامل اصلی این هنرمندی چی بوده، و از پسره سوالاتی کردم، و یکی از جوابها نسبت به بقیه برق میزد، و اون هم درباره استقلال مالیش بود. طوری همهچیز رو برنامهریزی کرده بود که اگه همه بچهها ناگهان ناخلف شده و همه حسابها رو خالی کرده و فرار کنند، باز دارالحکومه خانوادگیش تکون نخوره. و البته بعلاوه مواردی دیگه که باعث میشد همه به این نتیجه برسند که به این بابا نمیشه ضربه زد و در رفت.
این روزها که داریم سخیف شدن مقدسات رو میبینیم، مثل تخطئه حدیث خلخال دختر یهودی، و مثل کیک تولد برای امام حسنجون! که نه یک جریان جدید، که نمودهایی تازه از جریانی هستند که خیلی وقته شروع شده، و فقدان ریشسفیدی که بتونه این بساط رو جمع کنه، یا به حاشیه تبعیدش کنه، یاد اون پدر افتادم که مستقل بودن رو علامت اول حلال بودن روزی میدونست. البته چندان مذهبی نبودند و حداقل از کلماتش زیاد استفاده نمیکردند و مثلا به نان حلال میگفت نون درست! و از نظرش نون درست نونیه که ابتدا تونسته باشه تو رو از وابستگی دیگران خارج کرده باشه، چون در اون صورت میتونی جرئت کنی نظرت رو بگی، یا اصلا نظری داشته باشی.
پول نامشروع معمولا اینجوری نیست، و از راههایی بدست میاد که همون راهیه که دهنت رو هم میبنده. یعنی خاصیت موازی اون مسیره، و نمیتونی ازش عبور کنی، و مدعی باشی تأثیری روت نداشته. هرچند میتونستم مثالهای نقضی برای اون پدر بیارم ولی خودم هم میدونستم که با شواهد همخوانی داره. و هیچ شاهدی درشتتر از همین بیپدری مذهب که در ایران میبینیم نیست. تمام چیزهایی که داریم در کارناوالها و در خیابان و در مساجد و در هیئتها و در همهجا میبینیم، از بیپدری مذهبه، و اینکه پدری وجود نداره هم به این برمیگرده که نون هیچکس نون درست نیست، چون همه دارند از مسیری کسبش میکنند که اتوماتیک وابستهشون میکنه، و چون وابستهاند حتی اگه بخوان هم نمیتونند رأی و نظری داشته باشند، که بعد بخوان جاذبهای داشته باشند، که بعد بخواد بدون بلند شدن صدا عدهای نشانده بشن سرجاشون و روشهایی پرت بشن به حاشیه.
الان این یک تصور رایجه که نظر داشتن، یک چیز لاکشری برای روزیه که در یک آزادی مطلق فانتزی قرار داشتیم. اما نظر داشتن فقط درباره بهرهمندی فرد از آزادی نیست، درباره آفتکشی هم است. اساسا در هر مزرعهای از بین رفتن آفت، از قرار گرفتن دو چیز در مقابل هم بدست میاد. همین که نظری هست و رأیی هست، فضا رو برای آفتها تنگ میکنه. و وقتی نظری و رأیی نیست، آفت تا نابود کردن کل مزرعه پیش خواهد رفت. و الان داره همین کار رو میکنه.
12.6K views14:35
2024-03-27 00:27:50
اشتون کارتر که خاطرتان هست؟ وزیر دفاع اوباما بود. قبل ازون در وزارت دفاع کلینتون کار میکرد. امروز بعد از کنفرانس خبری پمپئو که ایران رو مسئول حمله به تانکرها اعلام کرد، گفته وزیر خارجه عمدا گفت که واکنش ما در برابر این اقدامات خصمانه، اقتصادی و دیپلماتیک…
14.1K views21:27
2024-03-26 17:53:27
وقتی یه حادثه پیش میاد که به فیزیک مربوطه، مثل برخورد یک کشتی با پل فلزی و فروریختنش، تازه متوجه میشی که اطلاعات مردم چقدر ناچیزه، تا جایی که تو ذهنشون تصور میکنند کشتی هم مثل ماشین ترمز داره! (هرچند که روشون نمیشه این رو توی جمع بیان کنند)، و یا هرجور دلش…
13.3K viewsedited 14:53
2024-03-26 17:48:40
وقتی یه حادثه پیش میاد که به فیزیک مربوطه، مثل برخورد یک کشتی با پل فلزی و فروریختنش، تازه متوجه میشی که اطلاعات مردم چقدر ناچیزه، تا جایی که تو ذهنشون تصور میکنند کشتی هم مثل ماشین ترمز داره! (هرچند که روشون نمیشه این رو توی جمع بیان کنند)، و یا هرجور دلش خواست میتونه مانور بده، یا اگه برقش قطع بشه با یه سری کارهای دستی میشه کنترلش کرد.
الان به مدد نوآوری در تولید محتوا، مطالب فنی بازدیدهای میلیونی میگیرند در اینترنت، و اتفاقا همین غلطاندازه. چون وقتی عددهای میلیونی رو میبینی این تصور برات ایجاد میشه که «پس همه اینو دیدن». در حالی که اون عدد، تازه بر فرض دروغ نگفتن مالک پلتفرم درباره آمار بازدید، معرف بخش خیلی کوچکی از مردمه، و هنوز خیلی فاصله داریم با اینکه اطلاعات عمومی همه بالا بره.
14.2K views14:48
2024-03-26 13:38:58
بزرگواران، چون دولتهای خلافکار جهانسومی فالس فلگها را طراحی میکنند، معنیش این نیست که هرچیزی فالس فلگ است!
بذارید یه چیزی بتون یاد بدم که نه تو مدرسه بتون یاد دادن، نه پدر و مادرتون بتون یاد داد: وقتی با یک رویداد مواجه میشی، به طور طبیعی یه سری چرتکه میندازی که بفهمی موضوع چیه. عیب نداره اگه دچار خطا بشی. گربه هم ممکنه برس مو رو با دم سگ اشتباه بگیره. اما قبلش باید چک کنی که دارم محاسبه رو انجام میدم که ببینم چه خبره، یا دارم انجامش میدم که به یک نظر خاص صحه بگذارم؟ اگه دومی بود باید ریست کنی، و از اول شروع کنی.
مهم نیست اون نظر درسته یا نه. هدف محاسبه نباید صحه گذاشتن باشه. «پوتین ابایی از کشتن مردمش نداره» نه تنها یک نظر درست، بلکه یک فکته. اما هدف از بررسی هرچیزی نباید صحه گذاشتن بر این فکت باشه.
12.6K views10:38
2024-03-23 20:42:30
دستگاه امنیتی روسیه، با یک حمله تروریستی در بیخ پایتخت، تحقیر میشه، سپس میفتن دنبال چندتا شهروند تاجیک رندوم، که معلوم نیست درگیر چه گرفتاریهای جسمانی و روانی اعتیادی هستند، که بگن «سریعا پیداشون کردیم» و نیروهاشون گوش یکی ازین بدبختها رو میبره و به زور میکنه تو دهنش، و فیلم میگیرن و منتشر میکنند، تا بدینوسیله «نمایش اقتدار» رو اجرا کنند. این خلاصهای از پاسخ یک کشور اتمی با کوهی از ادعاست.
معمولا خلافکارها، سطح مسئله رو پایین میارن، تا بیعرضگیهاشون رو از موضوعیت خارج کنند. وقتی مسئله باید «چطور چند فرد مسلح میتونند انقدر راحت به پایتخت نفوذ کرده و بیش از صدنفر رو قتل عام کنند؟» باشه، مسئله رو تبدیل میکنند به اینکه «دیدید چه قشنگ گوششون رو بریدیم؟ این است روسیه!». نمونههای مشابهش رو هرروز در ایران هم میبینیم.
13.9K viewsedited 17:42
2024-03-21 21:16:33
تعیین حداقل دستمزد کارگر، دستاورد چپها بود، و همچنان دارند بش افتخار میکنند. اونها، برحسب تألیفات مارکسیستی قرن بیستم، کارآفرین رو به صورت زالو میدیدند و چانهزنی برای تعیین نرخ دستمزد، یک میدان جهاد دائمی براشون ایجاد کرد. و جنبه جهادی بودنش مهمتر از جنبه نتیجهگراییشه. وقتی یک ایالت میگه دستمزد کمتری از ده دلار ممنوع است، یعنی داره میگه ما نمیخواهیم در ایالتمان فرصتهای شغلی داشته باشیم که فقط ده دلار درآمد دارند. بنابراین یک مبارزه سالانه برای بیرون کردن بخشی از کارآفرینها از ایالتشون رو کارگردانی میکنند.
اما، فارغ از دغدغههای و انگیزههای چپ، تعیین کف دستمزد، که همواره برای بالا بردنش انجام میشه، تورم ایجاد نمیکنه. چون مصداق گرانفروشیه (یک کارگر خدمتی که ارائه میکنه رو میخواد گرونتر از سال قبل ارائه کنه)، و گرانفروشی تورم ایجاد نمیکنه. اگه بالا رفتن دستمزد کارگر ساندویچی، باعث بالا رفتن قیمت ساندویچ بشه، با فرض اینکه هنوز انقدری گرون نیست که تمام مشتریان از دست برن و ورشکست شده و تعطیل بشه، صرفا باعث تغییر در جابجایی پول میشه، نه افزایش حجم پول. با اون پولی که پارسال هم ساندویچ میخریدند، و هم نیم ساعت بعدش بستنی، امسال فقط ساندویچ رو میخرند، و بستنی حذف میشه (که یا منجر به کاهش قیمت بستنی میشه، یا منجر به جمع شدن بستنیفروشی). اگه همین فردا یک عدد تخیلی هم برای دستمزد تعیین کنید، و مثلا بگید هر نانوا باید ماهی ۲۰۰ میلیون حقوق بگیره، باز هم به تورم منجر نمیشه. به رکود در بقیه بخشها منجر میشه. چون نان سنگگ میشه ۱۵۰ هزارتومن، و در اون صورت مردم درآمدشون رو صرف فقط نان میکنند و هیچ چیز دیگری نمیخرند.
اینها جزء بدیهیاته. اما بمباران دائمی آدرسهای غلط باعث شده مجبور بشیم بگیم «توجه فرمایید.. روغن در آب حل نمیشود».
12.7K views18:16
2024-03-21 10:37:26
نباید فراموش کنیم و نباید بذاریم فراموش بشه که لغو فروش سلاح به اسراییل رو قبل از اینکه سپاه رو نیروی تروریست اعلام کنند انجام دادند. همون جسارت و طلبکاری که یک الجزایری در برابر استعمارگران داشت رو باید در برابر این کشورها داشته باشیم. با این فرق که چپ طرفدار اون الجزایری بود و قربان صدقهش میرفت، ولی چپ از ما متنفره، و بهتره که باشه.
13.0K viewsedited 07:37
2024-03-21 09:55:33
در دنیای فیزیکی چیزی به عنوان «دولت در کنترل تورم ناتوان است» نداریم (منظور از تورم افزایش حجم پوله، نه نوسانهایی مثل افزایش قیمت نفت بر اثر بمبگذاری در پالایشگاههای نیجریه)، چون مثل اینه که بگیم «مربع سه ضلع دارد». جمله مربع سه ضلع دارد رو میتونیم بسازیم، چون هرجملهای رو میتونیم بسازیم، اما ربطی به دنیای فیزیکی پیدا نمیکنه.
هیچ دولتی هیچوقت در کنترل تورم ناتوان نیست. چون انحصار تولید پول رسمی، و انحصار خشونت در اجباری کردن استفاده ازون پول رسمی، در اختیار خودشه. خود انحصار و ناتوانی متناقض همدیگه هستند. هردولتی هروقت که اراده کنه میتونه تورم رو کنترل کنه. هروقت یعنی هروقت. در زمان صلح، در زمان جنگ، در زمان آشوب، در زمان آرامش، در زمان رونق تجارت، در زمان تحریم. پس اگر نکنه، یعنی نمیخواد.
«ناتوانی» دولت، در تعداد زیادی از موضوعات واقعیته، اما باورش نمیکنند، و در مورد تورم افسانهست، اما باورش میکنند.
16.5K viewsedited 06:55
2024-03-21 02:22:04
آدمهای معمولی برای آدمهای شر همسطح خودشون اعتبار قائلند. مثل پسری که از پدرش متنفره، ولی ازش حساب میبره. یا دختری که از مادر شوهرش متنفره، ولی وقتی وارد میشه به پاش بلند میشه. چون توی دایره محدودی که توش زندگی کرده، همون آدم کوچک، خیلی بزرگ بوده. کسی که میره جنگ، و خشونت با ابعادی بسیار بزرگتر رو میبینه، و برمیگرده، دچار نوعی از سرخوردگی میشه که نمیتونه توضیحش بده. چون میبینه دارند هیولاهای خیلی ریزتری رو بزرگ میبینند. و خودش رو که هیولاهای خیلی بزرگتر رو تجربه کرده، متمایز میبینه. اما این تمایزی نیست که بشه دربارهش حرف زد، یا حتی بش افتخار کرد، مثل تمایز هنرمند با افراد عادی. این شبیه تمایز کسی که اشتباها مدفوع سگ رو خورده، با کسانیه که هیچوقت مزهش رو نچشیدهاند. از یک طرف تمایز داره، و از طرفی نمیتونه بگه من چیزی چشیدهام که شما نچشیدهاید!
عین همین حالت برای کسی بوجود میاد که به تمام ضعفهای شخصیتی و وجودی خودش دقت کرده و کشفشون کرده. از یه طرف شناختی از خودش داره که بقیه از خودشون ندارند، با فاصله بسیار زیاد، و از طرفی نمیتونه جار بزنه «من میدونم چقدر زشتم». و اینجاست که این فرصت براش پیش میاد که دانستن رو فقط و فقط برای خودش دنبال کنه.
هر دانستنی که الان دنبالش هستید، در نمای بیرون برای خودتونه. ولی از داخل دارید با احتساب اینکه بقیه چه پاسخی بش خواهند داد دنبالش میکنید. دانستن برای تغذیه خود، یک حالت بسیار نادره، که چند برابر انرژی بیشتر در خودش داره و سریعتر پیش میره. بنابراین بهینهترین حالت برای یادگرفتن و سر درآوردن هرچیزی، از مهندسی تا فلسفه، اینه که قبلش به زشتیهای خود مسلط شده و بابتش سرخورده شده باشید.
12.7K viewsedited 23:22