Get Mystery Box with random crypto!

🏴بُت شِناسی🏴

لوگوی کانال تلگرام botshenasi — 🏴بُت شِناسی🏴 ب
لوگوی کانال تلگرام botshenasi — 🏴بُت شِناسی🏴
آدرس کانال: @botshenasi
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 7.50K
توضیحات از کانال

🖎نقد و تحلیل مسائل اعتقادی جامعهء مذهبی در چهار چوب ثقلین
نقد تخصصیِ تصوف و غلاتِ متقدم و معاصر

آرشیو: @botshenasii

http://eitaa.com/BotShenasi

instagram.com/botshenasi

https://rubika.ir/BotShenasii
❎برای حمایت از کانال خارج نشید.❎

Ratings & Reviews

4.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 4

2022-06-17 14:39:18
نظر مبارک شیخ کلینی و شیخ حر عاملی در باب خالقیت غیر خداوند متعال

#خالقیت

@BotShenasi
995 views11:39
باز کردن / نظر دهید
2022-06-16 14:31:34
جسمانیت خدا آن هم در هیئات!

آیا سوال نیست این نوع اشعار و این سخنان باطل و کفر در هیئات چه می کند؟ مگر خدا جسم است که پا داشته باشد؟ چه فرقی میان خدای معرفی شده توسط وهابیت و این شعر است؟

#مداحی

@BotShenasi
1.0K viewsedited  11:31
باز کردن / نظر دهید
2022-06-15 15:32:57 وحدت در عین کثرت

بر اساس اعتقاد ملاحده که با هر امامی ۱۲ نقیب و ۳۰ داعی معتقدند، ایشان نیز این اعداد را از آنها گرفته، بر اساس شرکت سهامی خدایان مسیحیان که وحدت در تثلیث را معتقدند، معجونی درست کرده می‌نویسد:
حدیث دلالت می‌کند که با هر امام ۱۲ نفر یا ۳۰ نفر نقیب و ۱۰۰ نفرنجیب است، و حدیثی هم دلالت می‌کند بر جماعت کاملین که حال ذکر اسامی ایشان را ندارم، صوفیّه هم جمعی را می‌شمارند که قول ایشان محلّ اطمینان نیست.
خلاصه اینکه کسی منکر علما و فقها نیست، ایشان هم هستند، ولکن نایب خاصّ امام یک نفر است و در سلسله ی ما حامل علم شیخ هم یک نفر است.

حاج زین العابدین کرمانی تلاش کرده که احادیثی جعل کرده، احادیثی را تأویل نموده، احادیثی را به هم خلط کند، تا این موضوع را به پیشوایان معصوم نسبت دهد و لذا به امام صادق علیه السلام نسبت داده که فرموده اند:
۱) برای امامان ۱۲ باب است که مؤمنین از آنها وارد علم امام شوند.
۲) هر کس بابی را انکار کند، خداوند هیچ فدیه ای از او نمی پذیرد.
۳) برای ما با هر ولیّی گوش شنوا، چشم بینا و زبان گویایی هست.

ابراهیمی در ادامه ی سخنان او گوید:
البته امام زمان هم باب‌هایی دارد.
امام بی نایب نمی شود.
خانه بدون در معنی ندارد.

سپس گامی فراتر نهاده می‌گوید:
امام بدون مأموم نمی شود.
مأموم امام امثال ماها نیست.
ما اقتدا به امام ننموده ایم.
مأموم واقعی کسی است که از هر جهت اقتدا نموده باشد و نماینده صفات امام شده باشد.
اگر این چنین اشخاصی در ملک نباشند معلوم می‌شود که وجود امام العیاذ باللّه خاصیّتی نبخشیده و وجود امام لغو می‌شود.
محال است که امام باشد و مظهر و نماینده ای نداشته باشد.

در مقام اشاره به تعیین مصداق گوید:
همه ی دوستان اهل بیت، خاصّه علمای اعلام و فقهای کرام و محدّثین عظام، معرفت همه ی آنها از رکن رابع است، چه مانعی دارد که معرفت عالم شیخی نیز از رکن رابع باشد.
وی در جای دیگر با صراحت می‌گوید:
باب اعظم بلا واسطه از امام می‌گیرد و به دیگران می‌رساند.

کرمانی، مجمع الرسائل فارسی رساله به دوستان همدان ص ۲۳۴.
کرمانی، مجمع الرسائل فارسی، ص ۶۳، چ کرمان، ۱۳۵۲ ش.
ابراهیمی، فهرست کتب شیخ احمد احسائی، ص ۱۱۷. ص ۱۱۲.ص ۱۲۴.
  شهید ثالث و دفاع جانانه او از حریم تشیع در مواجهه با فرقه های شیخیه و بابیه - صفحه ۱۴ 

#شیخیه

@BotShenasi
1.4K viewsedited  12:32
باز کردن / نظر دهید
2022-06-11 19:52:31 https://t.me/botshenasi/12053
496 viewsedited  16:52
باز کردن / نظر دهید
2022-06-11 19:50:49 جایگاه ناطق واحد

اوّل کسی که در میان رعیّت فرمان امام به او می‌رسد و اوّل کسی که از اراده امام مطّلع می‌شود آن ناطق واحد است.
این شخص نایب خاصّ امام، ناطق واحد و باب امام است.


باز هم برای خلط مبحث می‌افزاید:

اما شخص ناطق واحد، یعنی باب اعظم و نایب خاصّ امام هیچ وقت مشایخ ما نفرموده اند که ایشانند یا غیر ایشان.
فقط وجود چنین شخصی را در هر زمان با ادلّه ی زیادی اثبات می‌کنند، نه معرفت شخصی او را، زیرا مکلّف به معرفت چنین شخصی به طور معیّن در زمان غیبت نیستیم.


ابراهیمی، فهرست کتب شیخ احمد احسائی، ص ۱۲۷،ص ۱۲۹. ، ص ۱۳۰.
 شهید ثالث و دفاع جانانه او از حریم تشیع در مواجهه با فرقه های شیخیه و بابیه - صفحه ۱۴۳

#شیخیه

@BotShenasi
489 viewsedited  16:50
باز کردن / نظر دهید
2022-06-11 19:48:34 سلمان زمان و ناطق دوران

ابوالقاسم خان داستان ناطق را با دلایل هندسی اثبات کرده می‌نویسد:

برای هر عصری سلمانی لازم است که در اصطلاح او را ناطق گویند، زیرا که فرد اکمل در میان متعدّدین می‌باشد.
نقطه ی مرکز و قطب آنها یکی است، تعدّد مرکز محال است، نسبت مرکز نقطه به جمیع اطراف محیط علی السّویّه است.
آن نقطه به منزله ی قلب است که اشرف اعضاء می‌باشد.


ابراهیمی، فهرست کتب شیخ احمد احسائی، ص ۱۲۷، چ سعادت کرمان.

 شهید ثالث و دفاع جانانه او از حریم تشیع در مواجهه با فرقه های شیخیه و بابیه - صفحه ۱۴۳

#شیخیه

@BotShenasi
483 views16:48
باز کردن / نظر دهید
2022-06-10 12:57:29 از نایب خاص تا واحد ناطق

پس از آن همه داد و بیداد که ما هرگز نگفته ایم که رکن رابع یک نفر است، می‌گویند:
و این نایب خاص مسلّماً یک نفر است، حال ما اصطلاح کرده ایم که اسم او را « ناطق »بگذاریم، تو می‌خواهی اسم دیگر بگذار.
این ناطق است نسبت به سایر خلق، اگرچه صامت است نسبت به امام.
آنچه برهان حکم می‌کند این است که ایشان باید یکی از نقبا باشد، بلکه قطب نقبا باشد و قطب هر دائره مسلّم یکی است.


کسی نیست از این شخص بپرسد: کدام برهان، کدام نقیب، کدام قطب، کدام دایره؟!!

آنگاه برهان دیگری اقامه کرده می‌گوید:

هر کس نشناسد یا اعتراف نکند که در میان شیعیان در هر عصری یک نفر پیرو حقیقی امام وجود دارد که به حقیقت از آن حضرت پیروی می‌کند، در شناخت امام گمراه شده، زیرا به امامتِ امامی بدون مأموم معتقد شده است.

کرمانی، همان، ۲۳۴.
مجمع الرسائل فارسی رساله در جواب یکی از رفقای نایین ص ۵۰.
  شهید ثالث و دفاع جانانه او از حریم تشیع در مواجهه با فرقه های شیخیه و بابیه- صفحه ۱۴۲

#شیخیه

@BotShenasi
768 views09:57
باز کردن / نظر دهید
2022-06-08 14:34:40 ادّعای نیابت خاصّ

به اجماع علمای شیعه در غیبت کبری، هر کس ادّعای نیابت خاصّه کند از زمره مسلمانان خارج است، ولی شیخیّه هم ادّعا می‌کنند، هم اصرار می‌کنند و هم پذیرش آن را بر همگان واجب می‌شمارند و اینک به سخنان خان کرمانی گوش فرا دهید:

به جهت تأکید عرض می‌کنم که از برای امامْ نایب خاصّ هست، به همان تفصیل که سید رشتی در « حجّت بالغه » فرموده اند و همیشه هست و هرگز نیست که نایب خاص نباشد.
ولی می‌شود که ظاهر و مشهور باشد، چنان که در اوّل غیبت بود، و می‌شود که خائف و مقهور باشد، مثل امروز. و چون مقهور است، معرفت شخصیّه اش بر همه کس واجب نیست.

ولی اگر ظاهر باشد معرفتش واجب و اطاعتش بر همه کس حتم می‌شود.

آنگاه برای اینکه هیچ فقیهی تصوّر نکند که او نیز می‌تواند رکن رابع یا نایب خاص باشد می‌گوید:

علم رکن رابع درسی و کسبی نیست، بلکه خدادادی است.
آنگاه برای اینکه کسی از رکن رابع معجزه طلب نکند می‌افزاید:
کمال در این نیست که از انسان خارق عادت سر بزند.

شناخت رکن رابع را ضروری دانسته می‌گوید:

اطاعت و معرفت رکن رابع بالذّات لازم است، همان گونه که اطاعت و معرفت امام.


آنگاه با صراحت هرچه تمام تر اعلام می‌کند:

منکر رکن رابع از منکر توحید، نبوّت و امامت بدتر است.

آنگاه گاهی به نعل زده گاهی به میخ و گوید:
ما نگفته ایم که کامل یکی است و نگفته ایم که هر کس امروز ایشان را نشناسد کافر است... ولی هیچ نفی نفرموده اند که امام یک نفر نایب خاصّ دارد که فیوض از امام به واسطه ی او به خلق می‌رسد. ابداً چنین نفیی نشده است.


آنگاه در مقام اثبات آن می‌گوید:

چنین شخصی در ملک خدا هست که نایب خاصّ امام است و بر همه کس تسلیم امر او فرض است. هر کس از او تخلّف ورزد از دوستی امام خارج و کافر است!! مثل سایر کفّار!!


مجمع الرسائل فارسی رساله در جواب یکی از رفقای نایین ص ۵۰.
کرمانی، ارشاد العوام، ج ۴، ص ۳۶.۱۹۲،۲۰۵،۲۰۶
مجمع الرسائل فارسی رساله در جواب دوستان همدان ص ۲۳۴.
شهید ثالث و دفاع جانانه او از حریم تشیع در مواجهه با فرقه های شیخیه و بابیه - صفحه ۱۴۰

#شیخیه

@BotShenasi
1.0K views11:34
باز کردن / نظر دهید
2022-06-08 14:23:55
جناب میرزا محمدی: بعضی مداحان فقط قصدشان دیده شدن است.

#مداحی

@BotShenasi
1.0K viewsedited  11:23
باز کردن / نظر دهید
2022-06-06 20:10:52 از انسان کامل تا رکن رابع

در این جا سخنان مخدوش، مغلوط، بی اساس، بی پایه و در مواردی ضد و نقیض سران شیخیّه را در اینجا می‌آوریم تا خوانندگان گرامی بیش از پیش با استدلال‌های بی اساس و خلط مبحث‌های عمدی آنان آشنا شوند:
در هر عصری بالغ کاملی که به حقیقت معرفتْ عارف و به حقیقت عبادتْ بندگی نماید، باید باشد، تا خلقت لغو نباشد و از فضل عیش او سایر خلق برقرار باشند.
بعد از حجّت‌های خدا واسطه‌هایی باید باشند که دین خدا را در اطراف زمین و اشخاص عباد پهن کنند، تا حجّت بر همه کس تمام شود.
با همان وجود امام در شهر مدینه بر مردم حجّت تمام نمی شود، مگر به توسّط واسطه هایی، چنان که عریضه نوشتند به حضرت بقیّة اللّه علیه السلام که چون به شما دسترسی نداریم، در حوادثی که واقع می‌شود چه کنیم؟ فرمود:
امّا الحوادث الواقعة فارجعوا فیها إلی رواة حدیثنا، فانّهم حجّتی علیکم وأنا حجّة اللّه ؛
در حوادثی که رخ می‌دهد به راویان حدیث ما مراجعه کنید که آنها حجّت من بر شمایند و من حجّت خدا هستم.
پس راویان اخبار و دانشمندان آثار، حجّت‌های خدایند بر خلق.
خان کرمان از این حدیث بدون هیچ رابطه ای نتیجه می‌گیرد که معرفت دین بر معرفت این چهار بستگی دارد:
۱. خدا
۲. پیامبر
۳. امام
۴. راویان اخبار.
آنگاه برای اینکه کسی مطالبه ی دلیل نکند، ادّعای بداهت کرده می‌نویسد:
اگر از علمای هر ملّتی، از یهود، نصاری و مجوس استفتا کنید، می‌گویند: معرفت این چهار واجب است، و این چهارْ چهار رکن دینند. که اگر یکی نباشد بنیاد دین منهدم گردد.
حال نمی دانم که لفظ « رکن » چرا سبب وحشت است؟ یا چهار بودن چرا سبب اضطراب شده است؟ بلکه اساس عیش آدم بر این چهار است، زیرا شکی نیست که پادشاه ظلّ خدا است!!
بسیار جالب توجّه است که به هنگام استفتا، از علمای اسلام نام نمی برد، زیرا خود اشاره دارد که علمای اسلام چنین مغلطه کاری نمی کنند.
علمای اسلام از لفظ رکن واهمه ندارند که همواره ارکان کعبه را استلام می‌کنند و ارکان نماز را به جا می‌آورند.
از عدد چهار هم هیچ اضطرابی ندارند که ارکان کعبه چهارتاست.
از همه جالب تر استدلال ایشان است که اساس عیش آدمی بر این چهار است، زیرا که شکی نیست که پادشاه ظل خداست! چه ربطی بین فقرات این جمله پیدا می‌شود؟!
احتمالاً منظور ایشان از چهار رکن عیش آدمی: خون و بلغم و صفرا
و سودا می‌باشد، که با یادآوری سلاطین تغییراتی در این اسباب عیش حاصل می‌شود، که سعدی گفته:
چون یکی زین چهار شد غالب جان شیرین برآید از قالب
بعد از استدلال‌های پوچ فراوان بر ضرورت رکن رابع می‌نویسد:
جمیع انوار عالیه در رکن رابع است، آنها اسم هستند و این مسمّی، آنها صفت هستند و این صاحب صفت.
و در پایان می‌افزاید:
معرفت رکن رابع مخصوص « فؤاد » است و فؤاد واقعیّت دارد و آنها محض حکایت می‌باشند.
رکن رابع اصل غرض است و این اسم اعظم است و سایر شروط ایمان از فروع و ا صول همه متفرّع بر همین است.
پس علّت غایی ملک همین است ولا غیر.
آنگاه پرده‌ها را بالا زده چهره‌هایی را به عنوان رکن رابع معرّفی کرده می‌گوید:
شیخ احمد و سید کاظم رکن رابع بودند، اعلم بودند و اتقی بودند.

آنگاه برای خلط مبحث می‌نویسد:
ولی به آنها منحصر نبود، بلکه اشخاص عدیده بوده اند.
تعدّد رکن رابع را شیخ در شرح جامعه کبیره و سید در شرح قصیده اشاره کرده اند.
سپس برای گمراه کردن اذهان می‌نویسد:
این هم افترائی عظیم است که بر ما بسته اند و گفته اند که رکن رابع یک شخص معیّن است، و اعتقاد ما آن است که رکن رابع ایمانْ علما و اکابر شیعه اند و ایشان در هر عصر متعدّدند و از احادیث بر می‌آید که در هر عصر بیش از هفتاد نفرند.
آنگاه از شیخ احمد چاشنی آورده می‌نویسد:
شیخ با آن علم و شأن به چیزی بَتّ (قطع) نفرموده اند، ضرورت برپاست که رُوات احادیث هستند، در هر عصری: یک، دو، ده و... چه دخل به ضرورت اسلام دارد.
مردم همه که بیچاره عوامند، سخنی می‌شنوند و به حسن ظن قبول می‌کنند، آن وقت بر مسلمانی رد می‌کنند.


کرمانی، رجوم الشّیاطین، ص ۷۴.
کرمانی، رکن رابع، ص ۱۱، چ سعادت، کرمان، ۱۳۶۸ ق.
کرمانی، مجمع الرسائل فارسی، ص ۸۶، ۱۱، ۲۳۴ چ کرمان، بی تا.
کرمانی، سی فصل، ص ۳۱.ص ۲۶.

  شهید ثالث و دفاع جانانه او از حریم تشیع در مواجهه با فرقه های شیخیه و بابیه - صفحه ۱۳۵

#شیخیه

@BotShenasi
783 views17:10
باز کردن / نظر دهید