Get Mystery Box with random crypto!

🏴بُت شِناسی🏴

لوگوی کانال تلگرام botshenasi — 🏴بُت شِناسی🏴 ب
لوگوی کانال تلگرام botshenasi — 🏴بُت شِناسی🏴
آدرس کانال: @botshenasi
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 7.50K
توضیحات از کانال

🖎نقد و تحلیل مسائل اعتقادی جامعهء مذهبی در چهار چوب ثقلین
نقد تخصصیِ تصوف و غلاتِ متقدم و معاصر

آرشیو: @botshenasii

http://eitaa.com/BotShenasi

instagram.com/botshenasi

https://rubika.ir/BotShenasii
❎برای حمایت از کانال خارج نشید.❎

Ratings & Reviews

4.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 5

2022-06-03 12:38:58
۳۰ ثانیه از انکار قرآن و دلیل بعثت انبیا و انکار مصائب اهل بیت علیهم السلام برای بیانِ ولایت اهل بیت علیهم السلام انواع مصائب را به جان خریدند، مشاهده می کنید. آیا مقصود خدا فقط عشق است؟ یا مقصود خدا ولایت امیرالمومنین علیه السلام؟ قیاس کعبه و مسجد با میخانه و بت پرستی آیا قیاس صحیحی است؟ شعری که این مداح ناآگاه عزیز می خوانند، چیزی جز صلح کل صوفیه نیست. فضای هیئات به شدت تحت تاثیر آموزه های تصوف می باشد.

#تصوف_هیئتی
1.6K viewsedited  09:38
باز کردن / نظر دهید
2022-06-01 00:15:25 رکن رابع چیست؟

شیخ محمود عراقی (۱۲۴۰ ۱۳۰۶ ق) در شمار مدّعیان دورغین نیابت خاصّه در عهد غیبت کبری می‌نویسد:
سوّم از ایشان جماعت « رکنی »اند و مراد از ایشان کسانی اند که خود را رکن چهارم دین، و معرفت خود را از اصول دین، و منکر خود را کافر و بی دین می‌دانند و تعبیر از آن « رکن رابع » می‌کنند و می‌گویند:
اصول دین چهار است:
۱) خدا
۲) رسول
۳) امام
۴) رکن

پس معرفت رکن همانند معرفت امام و خدا و رسول بر عامّه ی مکلّفین واجب باشد و به انکار او شخص از دین خارج شود، مانند انکار آن سه اصل دیگر.
بلکه صریح کلام بعضی آن است که انکار رکن بدتر از انکار باقی می‌باشد.
مراد از « رکن » بنابر آنچه از مجموع کلمات این طایفه مستفاد می‌شود، کسی است که به منزله ی سفراء در زمان غیبت صغری، و مدّعی سفارت و وکالت و بابیّت امام باشد در غیبت کبری.
از این جهت طایفه ای از این جماعت تعبیر از این شخص به « باب » نموده اند و دیگران چون این تعبیر را بد و قریب به انکار دیدند، آن را
به عنوان: « رکن رابع » تغییر دادند.

آنگاه فرازهایی از خان کرمان نقل کرده می‌افزاید:
خان کرمانی پس از نقل این کلام می‌گوید:
پس از آنکه شیخ بزرگوار دار فانی را وداع نمود معاندین چنین پنداشتند که نور خدا خاموش می‌شود، تا آنکه دیدند که نور خدا روز به روز در تزاید است و باز حاملی از برای آن « علم لَدُنّی » پیدا شد.
بعد از نقل فرازهای دیگر از خان کرمان، از او نقل می‌کند که در هدایة الطّالبین می‌نویسد:
شیخ احمد قطب زمان بود، به جهت تصریح پیامبر در حق او که تو قطب هستی...
پس شیخ بزرگوار آن کسی است که به او عبادت رحمان و کسب جنان می‌شود...


آنگاه خان کرمان خطاب به سید کاظم رشتی می‌نویسد:

پس شما نایب ایشان می‌باشید به نصّ جلی ایشان و چون نایب در حدّ منوبٌ عنه باشد، پس شما آن کسی هستید که با او رحمان عبادت می‌شود و جنان با او کسب می‌شود.
پس توئی « باب اللّه و سبیل اللّه الّذی لا یؤتی الاّ منک ».


خان کرمان در ادامه می‌گوید:

چنان که در خواب از خود شما شنیدم، الآن مدّت سه سال بلکه زیاده می‌باشد که تو را در وقت دعا و نماز پیش روی خود قرار می‌دهم.

خان کرمان به تدریج پرده‌ها را کنار می‌زند و خطاب به محبوب و معبود خود سید کاظم رشتی می‌نویسد:

به درستی که من اعتقاد دارم که هر کسی که شیخ زمان خود را نشناسد و هر کس امام زمانش را نشناسد: « ماتَ مَیتَةً جاهِلِیّة ».
اگر برای تو حادثه ای دست دهد ولیّ امر بعد از تو کی خواهد بود؟
هر شیخ باید نایب خود را معرّفی کند یا آنکه خود آن شیخ بعد از آنکه صدق او معلوم شود اظهار نماید.
خدا بر ما منّت نهاده، تو را شناخته ایم به سبب آثار، به طوری که اگر جایز بود پیغمبری بعد از پیغمبر ما و تو ادّعا می‌نمودی، از تو طلب معجزه می‌نمودیم.
بلکه واللّه با این حال هم، اگر ادّعای نبوّت بلکه اعظم و اعظم نمایی قبول می‌نمایم و تصدیق می‌نمایم!!! بدون معجزه!!!

نکنند، کجا رسد به اسلامیّت و رکن رابع و انسان کامل و رهبر دین.
فرازهایی که از محقّق دقیق و ناقد بصیر، نقل کردیم برای هر فرد با انصافی حجّت را تمام می‌کند.
مرحوم عراقی آن شخصیّت برجسته ای است که کتاب « هدایة الطّالبین » خان کرمان را کلمه به کلمه نقد کرده و کتاب ارزشمندی به نام « کفایة الرّاشدین » در ردّ گزافه‌های آن تألیف نموده است.

عراقی، دارالسلام، ص ۳۹۶، ایران نگین، قم، ۱۳۸۰ ش. ص ۳۹۸. ص ۴۰۰. ص ۴۰۲. ص ۴۰۵.
  شهید ثالث و دفاع جانانه او از حریم تشیع در مواجهه با فرقه های شیخیه و بابیه - رکن رابع چیست؟ - صفحه ۱۳۵

#شیخیه

@BotShenasi
976 views21:15
باز کردن / نظر دهید
2022-05-28 22:50:42 رکن رابع

پس از داستان « هورقلیا » مهم ترین مشکل شیخیّه داستان « رکن رابع » است.
پیروان شیخ احمد احسائی اصول دین را در چهار رکن منحصر کرده اند:
۱. رکن اوّل، شناخت خدا
۲. رکن دوّم، شناخت پیامبر خدا
۳. رکن سوّم، شناخت امامان معصوم
۴. رکن چهارم، شناخت انسان کاملی کا باید در هر عصری باشد و واسطه ی فیض باشد.
شیخ احمد احسائی، سید کاظم رشتی، خان‌های کرمانی هر یک در عصر خود رکن رابع هستند که اگر کسی آنها را نشناسد، شناخت خدا و پیامبر و امامان او را سودی نخواهد بخشید و خود اعتراف دارند که در گذشته چیزی به نام « رکن رابع » وجود نداشت!.

 شهید ثالث و دفاع جانانه او از حریم تشیع در مواجهه با فرقه های شیخیه و بابیه - صفحه ۱۳۱

#شیخیه

@BotShenasi
1.2K views19:50
باز کردن / نظر دهید
2022-05-27 20:33:41
روزی که آیت الله وحید خراسانی در مقابل لغو تعطیلی شهادت امام صادق علیه السلام با تمام توان ایستادگی کرد.

#علما

@BotShenasi
1.9K views17:33
باز کردن / نظر دهید
2022-05-26 02:40:30 آزردن امام صادق علیه السلام توسط غلات

کا، [الکافی] عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مَالِکِ بْنِ عَطِیَّةَ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: خَرَجَ إِلَیْنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام وَ هُوَ مُغْضَبٌ فَقَالَ إِنِّی خَرَجْتُ آنِفاً فِی حَاجَةٍ فَتَعَرَّضَ لِی بَعْضُ سُودَانِ الْمَدِینَةِ فَهَتَفَ بِی لَبَّیْکَ یَا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ لَبَّیْکَ فَرَجَعْتُ عَوْدِی عَلَی بَدْئِی إِلَی مَنْزِلِی خَائِفاً ذَعِراً مِمَّا قَالَ حَتَّی سَجَدْتُ فِی مَسْجِدِی لِرَبِّی وَ عَفَّرْتُ لَهُ وَجْهِی وَ ذَلَّلْتُ لَهُ نَفْسِی وَ بَرِئْتُ إِلَیْهِ مِمَّا هَتَفَ بِی وَ لَوْ أَنَّ عِیسَی ابْنَ مَرْیَمَ عَدَا مَا قَالَ اللَّهُ فِیهِ إِذاً لَصَمَّ صَمّاً لَا یَسْمَعُ بَعْدَهُ أَبَداً وَ عَمِیَ عَمًی لَا یُبْصِرُ بَعْدَهُ أَبَداً وَ خَرِسَ خَرْساً لَا یَتَکَلَّمُ بَعْدَهُ أَبَداً ثُمَّ قَالَ لَعَنَ اللَّهُ أَبَا الْخَطَّابِ وَ قَتَلَهُ بِالْحَدِیدِ .

مالک بن عطیه گوید یکی از اصحاب حضرت صادق نقل کرد: که روزی امام علیه السّلام آمد و با خشم فرمود من ساعتی قبل کاری داشتم از منزل خارج شدم یکی از سودانیهای مدینه فریاد زد (لبیک یا جعفر بن محمّد لبیک). این سودانی امام را خدا گرفته بود بجای اینکه بگوید لبیک اللهم لبیک میگفت لبیک یا ابا عبد اللَّه.
أَ أَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِی وَ أُمِّی إِلهَیْنِ آیا تو به مردم گفتی من و مادرم را دو خدا بگیرید؟، با ترس و وحشت از این سخنی که او گفت فورا بمنزل برگشتم، برای خدا به سجده رفته و صورت بخاک مالیدم و اظهار کوچکی و خواری نمودم، عرض کردم خدایا من بیزار و متنفرم از آن حرفی که سودانی گفت. اگر عیسی بن مریم از حرفی که خداوند به او گفت بدش می‌آمد. چنان از گوش کر و از چشم کور و از زبان لال میشد که دیگر نه میشنوید و نه میدید و نه سخن میگفت، خدا ابو الخطاب را لعنت کند و او را با ضربه آهن بکشد.

علامه مجلسی رحمه الله در ذیل روایت میگوید:

قال الجوهری رجع عودا علی بدء و عوده علی بدئه أی لم ینقطع ذهابه حتی وصله برجوعه.

أقول: لعله کان من أصحاب أبی الخطاب و یعتقد الربوبیة فیه علیه السلام فناداه بما ینادی الله تعالی به فی الحج فاضطرب علیه السلام لعظیم ما نسب إلیه و سجد مبرئا نفسه عند الله من ذلک و لعن أبا الخطاب لأنه کان مخترع هذا المذهب الفاسد.

جوهری گفت: رجع عودا علی بدء و عوده علی بدئه یعنی هنوز کاملا نرفته بود که بازگشت.
می گویم: شاید آن سودانی از یاران ابو الخطاب بوده که اعتقاد به خدایی حضرت صادق علیه السلام داشت و در حج به جای لبیک به خداوند به امام صادق علیه السلام لبیک گفت، به همین دلیل امام از نسبت عظیمی که به ایشان زده شد مضطرب شده و نزد خداوند سجده کرده و از این گناه برائت جست و ابو الخطاب را که مؤسس این مذهب فاسد بود لعنت کرد.

  بحارالانوار، جلد ۴۷، صفحه ۴۳

#غلات #ابوالخطاب

@BotShenasi
645 views23:40
باز کردن / نظر دهید
2022-05-25 17:38:17 هورقلیا چیست؟

شیخ احمد احسایی که نشر دهنده این واژه در آثار خود می‌باشد در پاسخ اناری می‌نویسد:
لفظ هورقلیا به معنای « ملک آخر » است، زیرا مراد عالم برزخ متوسط بین عالم ملک و ملکوت است و آن عالم آخر است، پس آن ملک آخر باشد، یعنی: عالم اجسامْ عالم ملک است و این عالمْ ملکی آخر بود و وی در اقلیم هشتم است از جانب اسفل آن، بر محدّب محدّد الجهات، در رتبه نه در جهت، زیرا چیزی وراء محدّب محدّد الجهات نیست، و آن را ورائی نیست. امّا عالم هور قلیابخشِ اسفل آن بر بخش اعلای فلک اطلس است در رتبه و صورتی که در آیینه بینی از اسفل این عالم است.
آنگاه در تشریح جسم قلیائی و فرق آن با
جسد معمولی می‌نویسد:
انسان را دو جسم و جسد است:
۱) جسم اوّل که مرکب از عناصر زمانیّه است، این جسد مانند جامه ای است که انسان آن را می‌پوشد و از تن بیرون می‌آورد، آن را نه لذّتی است و نه المی، نه طاعتی و نه هور قلیائی هیچ ربطی به معاد جسمانی و معراج جسمانی ندارد، چون به نصّ کلام شیخ چهار عنصر تشکیل دهنده بدن عنصری (آب و آتش و خاک و باد) از آن جدا شده، چیزی از آن می‌ماند که با چشم قابل رؤیت نیست.
روی این بیان کسانی که عقاید او را بر خلاف ضرورت دین و آیین تشخیص داده اند، ظاهراً مقصّر نیستند.

جالب توجّه است که شیخ احمد احسائی پوسیدن جسد در گور را حتّی شامل امامان و پیامبران دانسته می‌گوید:
حکم تباهی کالبد در قبر درباره پیامبر و امامان نیز صادق است، امّا این کالبد از جسم اصلی ایشان که در غایت لطافت
است جدا است و امری است عارضی، که دیدار و استفاده اشخاص را از آنها امکان پذیر ساخته است.

زمانی که خداوند در ابقای صورت ملموس آنها مصلحتی نبیند، قالب خاکی با مرگ تجزیه می‌شود و از میان می‌رود.
پس اگر در احادیث از بقای اجساد امامان در قبر سخن رفته است، مقصود جسدی است بدون صورت عنصری، یعنی همان جسد هور قلیائی که این جسد تنها برای امامان قابل مشاهده است.
کرمانی نیز در مورد مؤمن خالص و کافر خالص می‌نویسد:
هر گاه بدن ما حض الایمان‌ها و ما حض الکفرها بمیرد نفس برزخی و اخروی دارند، پس در غیبت این عالم که عالم هورقلیاست و عالم مثال باشد....
در شرح و تفسیر واژه هورقلیا به همین مقدار بسنده می‌کنیم، زیرا هر صاحب انصافی از این تعبیرهای صریح شیخ و پیروانش یقین پیدا می‌کند که هورقلیا ربطی به جسم ندارد و تا همه ی اجزای تشکیل دهنده عناصر از آن جدا نشود به آن هورقلیا نمی گویند. پس هر کس معاد یا معراج را هورقلیائی بداند، آن را جسمانی ندانسته و بر خلاف اعتقاد مسلمانانْ عقیده دیگری اخذ نموده است.

احسائی، شرح عرشیه، ص ۹۳، ۱۱۹، ۱۳۶ و ۱۵۳ ؛ ، شرح دعای جوشن کبیر، ص ۶۰، چ تهران، ۱۲۶۹ ق. و جوامع الکلم که قبلاً مواردی را از آن نقل کردیم.
رشتی، رسائل، رساله شیخ به ملا حسین اناری، ص ۷۱.
احسائی، شرح الزیارة، ج ۳، ص ۱۲۸، ۱۲۹ چ کرمان، ۱۳۵۵ ش.
کرمانی، ارشاد العوام، ج ۲، ص ۱۵۶.
 شهید ثالث و دفاع جانانه او از حریم تشیع در مواجهه با فرقه های شیخیه و بابیه - صفحه ۱۲۸

#شیخیه

@BotShenasi
1.0K views14:38
باز کردن / نظر دهید
2022-05-25 14:28:14 #فوری #حیاتی

بسم الله الرحمن الرحیم

خانواده ساداتی جهت تامین ودیعه مسکن با‌‌ مشکل مواجه شده اند. این خانواده که سرپرست آن کارگر می باشد و توان تامین ودیعه مسکن را ندارد و باید برای تهیه سرپناه خود 40 میلیون تومان به صاحبخانه بپردازد. که اگر تامین‌نشود، جایی برای اسکان نخواهند داشت.
سهم سادات به این خانواده تعلق می گیرید. عزیزانی که مایل به شرکت در این امر خیر هستند (با مبلغ دلخواه هرچند اندک) می توانند از طریق شماره کارت یا شبا زیر اقدام نمایند:

5022291090320928
IR600570039880013110372101

امین شریفی- پاسارگاد

مبلغ جمع آوری شده تاکنون:

30میلیون و 280هزار تومان است.‌
1.3K viewsedited  11:28
باز کردن / نظر دهید
2022-05-23 23:40:29 هور قلیا از کجا آمده است؟

در اینکه هور قلیا از چه زبانی اقتباس شده چندین نظر ابراز شده است:
۱) یونانی ؛که آن را تنکابنی از ملا علی نوری نقل کرده است.
ابراهیمی نیز آن را یونانی دانسته است.
ادوارد براون در ترجمه ی انگلیسی مقاله ی سیّاح می‌نویسد:
این جسم لطیفی که شیخ احمد آن را جسم هور قلیائی می‌نامد و فرض شده که کلمه ی یونانی است و تصور کرده که در جوهر شبیه است به اشکال عالم مثال.
جمال زاده می‌نویسد:
اگر این کلمه اصلش یونانی بود، ادوارد براون که یونانی را می‌داند، آن را متوجه می‌شد و تعبیر فرض شده را نمی آورد.

۲) سریانی ؛که شیخ احمد به آن تصریح کرده می‌گوید: و آن « هور قلیا » به تعبیر « سریانی » می‌باشد.
شیخ احمد در پاسخ ملا حسین اناری نیز به آن تصریح کرده است.
۳) عبری ؛دکتر محمّد معین در ضمن یک مقاله محقّقانه آن را عبری معرّفی کرده است.
جمال زاده می‌نویسد: کاظم زاده ایران شهر نیز مدّتی در این وادی تلاش کرده و به این نتیجه رسیده که این واژه عبری می‌باشد و از همان کلمه ی « هبل قرنئیم » گرفته شده و به معنای اجسام لطیفه است و در علوم مخفیّه یکی از تجلّیات هفتگانه ی اجسام است.
۴) فارسی عربی ؛برخی تصوّر کرده اند که ترکیبی از « هُور » فارسی به معنای خورشید و « قلیای » عربی به معنای « اَشخار » یعنی قلیای خورشیدی می‌باشد.
دکتر معین بر اساس اشتقاق آن از « هبل قرنئیم » آن را: « هَوَر قَلیائی » ضبط کرده است.


تنکابنی، قصص العلماء، ص ۴۵.
ابراهیمی، تنزیه الاولیاء، ص ۷۰۲.
جمال زاده، قصه قصه ها، ص ۲۶، ۲۷ پروین، تهران، ۱۳۲۰ ش.
احسائی، جوامع الکلم، ج ۱، ص ۷۱.
رشتی، رسائل، رساله شیخ به اناری، ص ۷۱، چ تبریز، ۱۲۷۷ ق.
معین، مجله دانشکده ادبیات، سال اول، شماره ۲، فروردین ۱۳۳۳ ش. ص ۸۱. ۸۹
  شهید ثالث و دفاع جانانه او از حریم تشیع در مواجهه با فرقه های شیخیه و بابیه - اشاره - صفحه ۱۲۵

#شیخیه

@BotShenasi
1.3K views20:40
باز کردن / نظر دهید
2022-05-21 20:57:48 هُوَرقلیا (مقدمه)‌

مهم ترین عامل تکفیر شیخ احمد احسائی اعتقاد او به: « هور قلیا » می‌باشد.
حاجی سبزواری از تنکابنی می‌پرسد: چرا شیخ احمد را تکفیر کردند؟ او در پاسخ می‌گوید: برای اینکه به جسم « هور قلیائی » قائل است.
تنکابنی این واژه را « هُوَر قلیائی » با ضمه هاء و فتحه واو تلفّظ می‌کند، حاجی سبزواری می‌گوید: « هُور » به سکون واو است.
تنکابنی می‌گوید: من از یکی از شاگردان ملاّ علی نوری شنیدم که آخوند ملاّ علی نوری می‌گفت:
« هُور » به سکون واو غلط مشهور است و صحیح آن « هُوَر »به فتح واو می‌باشد.
وی اضافه می‌کند که ملا علی نوری می‌گفت:
« هُوَر قلیا » لفظ یونانی است به معنای عالم دیگر.
دهخدا نیز آن را « هُوَر قلیا » ضبط کرده و گفته:
این کلمه ظاهراً از کلمه ی عِبریِ: « هبل قرنیم » به معنای تشعشع بخار گرفته شده است.
دکتر معین نیز همان احتمال را استظهار کرده جز اینکه در ضبط آن، « هَوَر قلیا » را صحیح تر دانسته است.
شهید ثالث به استناد اینکه معاد جسمانی است و بازگشت انسان در روز رستاخیز با همین بدن عنصری است، نه هُوَر قلیائی، و این از ضروریّات دین مقدّس اسلام است، به کفر شیخ احمد فتوا داد، آنگاه سیدمهدی پسر صاحب ریاض، ملاّ محمّد جعفر استرآبادی، صاحب فصول و سرانجام صاحب جواهر به کفر ایشان فتوا دادند.
تا جایی که ما سراغ داریم اول کسی که واژه « هور قلیائی » را به کار برده، شیخ شهاب الدّین سهروردی، متوفای ۵۸۷ ق. می‌باشد.
آنگاه شیخ احمد احسائی آن را به کثرت در آثار خود به کار برده است.
آنچه از توضیحات شیخ احمد، کرمانی و هانری کوربن استفاده می‌شود این است که: منظور از هور قلیا مثال قالبی است نه جسد عنصری.

تنکابنی، قصص العلماء، ص ۴۵ و ۴۶، ۴۴
دهخدا، لغت نامه، حرف هاء، ص ۳۳۵.
معین، فرهنگ معین، ج ۴، ص ۵۲۲۱ ؛ تبریزی، برهان قاطع، ج ۴، ص ۲۳۹۱.
سهروردی، حکمة الاشراق، ص ۲۵۴، چ تهران، ۱۳۳۱ ش.
جوامع الکلم، ج ۵، قسمت اول، ص ۱۲۲ ؛ ج ۳، قسمت دوم، ص ۱۱۹، ۱۲۴ و ۱۳۴ ؛ ج ۲، قسمت دوم، ص ۱۰۳، چاپ سنگی.
حسائی، شرح الزیارة، ص ۳۶۵ ؛ کرمانی، شرح عرشیّه، ص ۱۱۹ ؛ ابراهیمی، تنزیه الاولیاء، ص ۷۰۲، چ کرمان، ۱۳۶۷ ق.
  شهید ثالث و دفاع جانانه او از حریم تشیع در مواجهه با فرقه های شیخیه صفحه ۱۲۳

#شیخیه

@BotShenasi
654 views17:57
باز کردن / نظر دهید
2022-05-21 18:13:29 #فوری #حیاتی

بسم الله الرحمن الرحیم

خانواده ساداتی جهت تامین ودیعه مسکن با‌‌ مشکل مواجه شده اند. این خانواده که سرپرست آن کارگر می باشد و توان تامین ودیعه مسکن را ندارد و باید برای تهیه سرپناه خود 40 میلیون تومان به صاحبخانه بپردازد. که اگر تامین‌نشود، جایی برای اسکان نخواهند داشت.
سهم سادات به این خانواده تعلق می گیرید. عزیزانی که مایل به شرکت در این امر خیر هستند (با مبلغ دلخواه هرچند اندک) می توانند از طریق شماره کارت یا شبا زیر اقدام نمایند:

5022291090320928
IR600570039880013110372101

امین شریفی- پاسارگاد

مبلغ جمع آوری شده تاکنون:

12 میلیون و 545 هزار تومان است.‌
1.0K viewsedited  15:13
باز کردن / نظر دهید