Get Mystery Box with random crypto!

سینما پارادیـزو

لوگوی کانال تلگرام cinemaparadisooo — سینما پارادیـزو س
لوگوی کانال تلگرام cinemaparadisooo — سینما پارادیـزو
آدرس کانال: @cinemaparadisooo
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 14.20K
توضیحات از کانال

ـــ سینما سرزمین من است نه شغل من
ـــ سینما، هنر، ادبیات، فلسفه و بیشتر
Admin: @Mooso

Ratings & Reviews

2.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها 10

2023-04-13 11:49:43
اَلیسِن ناستِزی
ـــ ترجمه صالح نجفی

ـــ می‌خواهیم به سموئل بکت، شمایل جنبش آوانگارد قرن بیستم، تبریک تولد بگوییم اما احساس می‌کنیم خودش با این کار مخالف باشد. کلام بکت ضربه‌هایی نرم به قلب آدم می‌زند ـــ کلامی که نشان از خُلق تنگی والا دارد، هماره تلخ و گزنده است و یک دم بدبینی را کنار نمی‌گذارد. رمان‌نویس و نمایشنامه‌نویس ما حرف‌های زیادی دربارۀ معناباختگیِ زندگی امروز و سرشتِ توأمان خنده‌آور و غمناک هستی بشر داشت. پس بیایید زادروز بکت را با مرور افکار او دربارۀ ملال و رنجِ بودن گرامی داریم و از مجموعه آثار وسیع او سخن‌هایی گلچین کنیم:

❍ گناهی جز گناهِ به دنیا آمدن نیست.

❍ روی زمین هستی. این درد دوا ندارد.

❍ آفتاب برآمد و بر چیزهایی تابیدن گرفت که هیچ یک تازه نبود: راه دیگری نداشت.

❍ وجودم معما می‌شود. این واپسین مرحله است.

❍ خوش ندارم باقیِ عمر را صرف نوشتن کتاب‌هایی کنم که هیچ‌کس‌شان نخواهد خواند. گمان نکنید رغبتی به نوشتن چنین کتاب‌هایی دارم.

— https://www.flavorwire.com/451304/25-samuel-beckett-quotes-that-sum-up-the-hilarious-tragedy-of-human-existence.

@CinemaParadisooo
452 views08:49
باز کردن / نظر دهید
2023-04-13 00:38:21
سورن کیرکگور
ـــ یا این یا آن ــ ترجمه صالح نجفی

ـــ بگذار دیگران شِکوه کنند که عصر ما بدکاره است؛ شِکوهٔ من این است که عصر ما پست و بی‌مایه است. چراکه عصر ما شور ندارد. افکار آدمیان مثل بند کفش نازک و شل-و-وِل است و خودشان هم به رقت‌انگیزیِ دخترانِ بندباف‌اند. افکاری که ایشان به دل دارند پست‌تر و بی‌مایه‌تر از آن است که گناه‌آلود شمرده شود... امیالِ ایشان کاهل و بی‌حال و شورهایشان خواب‌آلود است. از همین روست که جانِ من همواره پَر می‌کشد برای بازگشتن به هوایِ عهد عتیق و نوشته‌های شکسپیر. لااقل در آنها آدم احساس می‌کند انسان‌ها هستند که سخن می‌گویند. در آنجا آدم‌ها متنفر می‌شوند، عشق می‌ورزند، دشمنِ خویش را می‌کشند و چندین نسل از اخلافِ او را نفرین می‌کنند: در آنجا آدم‌ها گناه می‌کنند.


— Stanley Kubrick, From “Park Benches – Love is Everywhere,”1946.

@CinemaParadisooo
2.1K viewsedited  21:38
باز کردن / نظر دهید
2023-04-12 19:44:09 کالکتیو فیلم فمینیستی سینه‌موخر
لورنا سرورا فرر
سپید قائمی

ـــ این مقاله تاریخچه و تولید ‌کالکتیوِ فیلم فمینیستیِ کلمبیایی «سینه‌موخر» را در خاستگاهش بررسی و توصیف می‌کند، و به این می‌پردازد که چگونه شیوه‌های جمعی و مشارکتی‌ِ آن، مولف‌گرایی را به چالش می‌کشد. سینه‌موخر از سال ۱۹۷۸ تا اواخر دهه ۱۹۹۰، چندین فیلم کوتاه، مستند، سریال و ویدئو تولید کرد و به عنوان شرکت پخش‌کنندهٔ سینمای زنان آمریکای لاتین فعالیت داشت… به ‌این ‌ترتیب، پرسشی که انگیزهٔ نوشتن این مقاله را برمی‌انگیزد، این است که چگونه می‌توان سینه‌موخر را بدون بازتولید غیرانتقادی روش‌های تحلیلی که بر سینمای زنان سایه افکنده است، در تاریخ فیلم ثبت کرد. سینه‌موخر در مسیر خود، از یک پروژهٔ سینمایی مستقل علاقمند به تجربهٔ هنری به یک سازمان رسانه‌ای بدل شد که به سفارش نهادهای دولتی و جهانی فیلم‌های آموزشی تولید می‌کرد و اغلب زنانِ در‌ حاشیه‌ مانده را مورد هدف قرار می‌داد.

منبع: سایت حلقه تجریش

@CinemaParadisooo
2.0K viewsedited  16:44
باز کردن / نظر دهید
2023-04-12 13:06:34 ‍ ‍ ‍
شاهرخ مسکوب
ـــ یاداشت‌های روزانه ‌۹/۷/۱۹۷۹

ـــ دیشب با اردشیر صحبت می‌کردم. از من انتقاد می‌کرد که در مورد دوستانم اسیر توهم هستم. در رویاهای خودم از آنها چیزی ‏دیگری درست می‌کنم، آن چیزی که دلم می‌خواهد آنها باشند، و بعد در همان رویا می‌مانم. واقعیت آنها را نمی‌توانم ببینم. انکار نکردم. ‏گیتا هم با اردشیر هم‌عقیده بود. من هم چند کلمه‌ای صحبت کردم، نه در دفاع از خودم. در حقیقت چیزی نتوانستم بگویم. چه می‌شد ‏گفت. شاید با حق اردشیر باشد. ولی به نظر من اصل مطلب بر سر رابطه عالم واقع و عالم خیال، میزان حقیقت و اعتبار هر یک و ‏تصوری است که هر یک از ما از واقعیت و رویا داریم: بردن واقعیت به ساحت رویا و چنین واقعیتی را آزمودن، آن را تجربه کردن ‏و در آن به سر بردن. از طرف دیگر آوردن رویا به درون واقعیت و چنین رویا را «زندگی کردن». همچنین مسئله به شناخت ما از ‏واقعیت رویا و نیز به تصور و خودآگاهی ما، از این دو و اراده‌ای که در مورد مرزها و آمیختگی‌های این دو به کار می‌بریم بستگی ‏دارد. من تا آنجا که بتوانم با کوله‌بار رویا در راه‌های حقیقت قدم می‌زنم تا بتوان این جاده ناهموار را اندکی پیمود، تا رنج راه کمتر ‏شود. در این میانه «رویا»؛ شهر و ادبیات همراه خوبی است. فلسفه نیز برایم دنیای دیگری می‌سازد که خوب یا بد با این دنیای نان و ‏آبگوشتی روزمره تفاوت دارد. ولی بالاتر از همه این‌ها عشق جوهر همه رویاهاست و همیشه در جایی است که دست واقعیت به آن ‏نمی‌رسد.

شاهرخ مسکوب در ۲۳ فروردين‌ ۱۳۸۴ در «تنهایی» در بیمارستانی در پاریس بر اثر سرطان خون درگذشت. در «حال و هوای ‏جوانی» نوشته بود:

«احساس می‌کنم در زندگی مرده‌ام و تن بی‌جانی را حرکت می‌دهم. خالی هستم. تنهایی چیز وحشتناکی است، از مرگ بدتر است. چون مرگ تنهایی است بدون احساس تنهایی».‏

عکس: فرخ غفاری، شاهرخ مسکوب، بزرگ علوی و داریوش شایگان.

@CinemaParadisooo
@CinemaParadisooo
1.3K viewsedited  10:06
باز کردن / نظر دهید
2023-04-10 23:53:03
وارن باکلند
ـــ مبانی مطالعات سینمایی و نقد فیلم

ـــ مطالعات سینمایی، لذت فیلم دیدن را بر مخاطب حرام نمی‌کند بلکه آن را تبدیل به تجربه‌ای دیگرگون می‌کند.


تی.اس. الیوت

ـــ تجربه کرده‌ایم، اما باخته‌ایم معنا را…
و با روی آوردن به معناست که تجربه، تولدی دوباره می‌یابد. در هیئتی دیگر...


@CinemaParadisooo
1.6K views20:53
باز کردن / نظر دهید
2023-04-10 21:44:00 ‍ ‍
فدریکو فلینی

ـــ شخصیت‌های زاواتینی و دسیکا در پایان فیلم‌ها یا داستان‌های‌شان در قیاس با آثار من رضایت خاطر بیشتری را در اختیار تماشاگر می‌گذارند؛ پس به خودم گفتم شاید حق با این آقایان محترم باشد. من نمی‌توانم در پایان فیلم به قهرمان‌های خودم بگویم «حالا فهمیدی تو باید فلان یا بهمان روزنامه را بخری، باید ازدواج کنی یا باید به کلیسا بروی... من اصلاً نمی‌توانم چنین چیزهایی بگویم، این نحو پرداختن به قهرمان‌هایت غیرانسانی است، مگر نه… پس چه باید به آن‌ها بگویم؟ زمان زیادی فکرم درگیر این مسئله بود و بعد دریافتم که چون در وهلهٔ اول نمی‌توانستم به خودم جواب بدهم، چیزی هم برای عرضه به قهرمان‌هایم در چنته نداشتم؛ پس تنها چیزی که می‌توانم به قهرمان‌هایم که انسان‌هایی بسیار درمانده و مأیوساند عرضه کنم همین هم‌بستگی‌ام با آن‌هاست؛ پس مثلاً می‌توانستم به آن‌ها بگویم «گوش کن؛ نمی‌توانم برایت توضیح که کجای کار می‌لنگد اما به هر روی دوست‌تان دارم و به شما آوازی عاشقانه خواهم داد.» و برای فیلم «شب‌های کابیریا» با خودم فکر کردم که فیلمی درباره دختری مفلوک خواهم ساخت که چیزی برایش فرقی نمی‌کند و اگرچه به نحوی آشفته ساده‌لوحانه، در هر شرایطی به روابط عادی انسانی باور دارد. در پایان فیلم می‌خواستم به او بگویم «گوش کن؛ من کاری کردم که انواع و اقسام بلاها بر سرت ببارد، اما به نظر من، تو آن‌قدر دوست‌داشتنی هستی که بخواهم آواز عاشقانهٔ کوچکی به تو بدهم.»

Nights of Cabiria (1957)
Dir. Federico Fellini

@CinemaParadisooo
@CinemaParadisooo
2.0K viewsedited  18:44
باز کردن / نظر دهید
2023-04-08 23:58:47 صادق هدایت
ـــ نامه به حسن شهیدنورایی

ـــ نه امیدی و نه آرزویی و نه آینده و گذشته‌ای. چهار ستون بدن را به کثیف‌ترین طرزی می‌چرانیم و شب‌ها به وسیلۀ دود و دم و الکل به خاکش می‌سپریم و با نهایت تعجب می‌بینیم که باز فردا سر از قبر بیرون آوردیم! مسخره‌بازی ادامه دارد…


نامه‌های صادق هدایت (نسخه کامل)
گردآورنده: محمد بهارلو


@CinemaParadisooo
1.9K viewsedited  20:58
باز کردن / نظر دهید
2023-04-08 22:59:14
جیم جارموش

ـــ ابتدا باید گفت که من لازم می‌دانم انواع مختلف فیلم ساخته شود. برخی از فیلم‌های بزرگ هالیوود را خیلی دوست دارم و همچنین مایلم بدانم چگونه از هنر سینما بهره‌برداری می‌شود. اما من خود را در هالیوود راحت احساس نمی‌کنم؛ چون همواره کسی هست که دستور بدهد چه باید بکنم. فیلم‌های من آنچنان پرفروش نیستند و پول زیادی را به من بازنمی‌گردانند تا بتوانم قدرت کافی در هالیوود برای انجام آنچه دلم می‌خواهد به دست بیاورم. اما کنترل همه ‌چیز توسط خودم است. البته کاملاً ضدهالیوود نیستم فقط در خود قدرت کار کردن در آنجا را نمی‌بینم؛ بعلاوه من زیاد هم جاه‌طلب نیستم. اگر امروز به من بگویند «مرد مرده» آخرین فیلم توست و در عین حال امکان یک زندگی در حد طبیعی را داشته باشم مطمئن باشید پایان زندگیم نخواهد بود. روزی یکی از دوستانم ــ اکی کوریسماکی ــ به من گفت تو بسیار تندتر از دنیا حرکت می‌کنی. حقیقت دارد، من در زندگی کارهای زیادی کرده‌ام، در کارخانه کار کردم، رانندهٔ تاکسی بودم و خیلی کارهای دیگر که البته دوست ندارم دیگر تکرار شود. حالا هم کارگردانم.

— Jim Jarmusch and Aki Kaurismäki.
Late 80s.

@CinemaParadisooo
2.0K viewsedited  19:59
باز کردن / نظر دهید
2023-04-07 00:19:39
لارس فون‌تریه

ـــ خیانت یعنی مسائلی را در تاریکی رها کنیم. این کار توهینی به دردها و رنج‌هاست؛ هزاران سال است که هنر همواره دردها را نشان داده. امروز ما در دنیای غربی‌مان (و شرقی‌مان) چنان متمدن شده‌ايم که نمی‌خواهیم چنین کاری کنیم؛ می‌خواهیم با فراموش کاری از همه چیز فرار کنیم، نباید چنین محدودیت‌هايی داشته باشیم. حتی اگر فیلمی بسازم که به دلیل نمایش رنج‌ها و بهره بردن از آنها باعث جریحه دار شدن احساس مردم شود.

@CinemaParadisooo
1.6K views21:19
باز کردن / نظر دهید
2023-04-06 16:59:19 خانۀ دوست کجاست
همراه با وقایع نگاری پشت صحنه، فیلمنامه، نظر منتقدان و نظر تماشاگران
کیومرث پوراحمد

ـــ پوراحمد در فیلم «خانه دوست کجاست» دستیار کیارستمی بود.

@CinemaParadisooo
2.3K viewsedited  13:59
باز کردن / نظر دهید