Get Mystery Box with random crypto!

سینما پارادیـزو

لوگوی کانال تلگرام cinemaparadisooo — سینما پارادیـزو س
لوگوی کانال تلگرام cinemaparadisooo — سینما پارادیـزو
آدرس کانال: @cinemaparadisooo
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 14.20K
توضیحات از کانال

ـــ سینما سرزمین من است نه شغل من
ـــ سینما، هنر، ادبیات، فلسفه و بیشتر
Admin: @Mooso

Ratings & Reviews

2.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها 8

2023-04-29 20:28:24
فرانسوا تروفو

ـــ لوئی فردینان سلین افراد را به دو دسته تقسیم می‌کند: خودنماها و چشم‌چران‌ها. هیچکاک آشکارا به گروه دوم تعلق دارد. وی در زندگی شرکت نمی‌کند بلکه صرفاً به نظاره و تعمق در آن نشسته است. هاوارد هاکس با ساختن فیلمی مثل «هاتاری» شور دوگانه‌اش را نسبت به شکار و سينما يکجا ارضا می‌کند. در زندگی هیچکاک فقط يک شور وجود دارد که به خوبی در پاسخ به ایرادی که از نظر اخلاقی به فیلم «پنجره عقبی» گرفته بودند بیان می‌شود. می‌گوید: «هیچ‌چیز نمی‌توانست مرا از ساختن این فیلم باز دارد چون‌که عشق من به سینما از هر ملاحظه‌ای قوی‌تر است.»

تصویر: خبر درگذشت آلفرد هیچکاک از شبکه NBC آمریکا (۲۹ آوریل ۱۹۸۰)

@CinemaParadisooo
1.1K viewsedited  17:28
باز کردن / نظر دهید
2023-04-27 21:23:46
معماریِ صوتیِ جیغ با مفهوم بدنامِ بدنِ بی‌اندام پیوند دارد، زیرا جیغ باعث می‌شود صلابتِ ظاهریِ اندام‌های جسم در هم شکند و بدنِ ازهم‌پاشیده از طریق ارتعاش مستقیم اصوات ضرباهنگ و طنینی عمیق‌تر یابد که مهار جسم هنرمند و مخاطب، هر دو، را در دست خواهد گرفت. مفهومِ بدن بی‌اندام آنتونن آرتو شالودۀ پروژۀ اُدیپوس‌ستیزِ خود دلوز و گتاری گردید.

آن دو در توضیح این مفهوم می‌نویسند:
بدن بی‌اندام برای آنکه در برابر ماشین‌های اندامی مقاومت کند از سطحِ نرم و لغزان و مات و کشیدۀ خود مانعی در برابر آنها می‌سازد. بدن بی‌اندام برای مقاومت در برابر جریان‌های منقطعی که به هم وصلند و با هم پیوند دارند جریان سیال مخالفی به راه می‌اندازد از مایعی بی‌شکل و تفکیک‌ناشده. برای مقاومت در برابر کاربرد کلمه‌هایی متشکل از واحدهای آواییِ مفصَل‌دار فقط فریادها و نفس‌نفس‌های بریده را ادا می‌کند که بلوک‌های صوتیِ مفصل‌بندی‌ناشدۀ محض‌اند. [اُدیپوس‌ستیز: سرمایه‌داری و اسکیزوفرنی]

ــــ ترجمه صالح نجفی


La Vie Nouvelle (2002)
Dir. Phillipe Grandrieux

@CinemaParadisooo
2.2K views18:23
باز کردن / نظر دهید
2023-04-26 14:44:38
ساموئل بکت

ـــ انسانِ امروز، انسان انتظارهای بی‌پایان است؛ گویی زندگی خود را هر روز صبح به روزی دیگر به تعویق می‌اندازد. آرزوهای او زنجیره‌ پوچی است که تا بی‌پایانِ جهان ادامه می‌یابد و این است که به زندگی او معنا می‌دهد.


@CinemaParadisooo
2.9K views11:44
باز کردن / نظر دهید
2023-04-25 01:21:36
دیوید لینچ

ـــ اگر فیلمی را روی یک تلفن می‌بینید، در یک تریلیون سال هرگز فیلم را تجربه نخواهید کرد. تصور می‌کنید که آن را تجربه کرده‌اید، اما به شما خیانت می‌شود. خیلی غم‌انگیز است که فکر کنی فیلمی را روی تلفن لعنتی خودت دیده‌ای. واقعی شوید.

فیلم‌های بلند به بد وضعی افتاده‌اند، سریال‌های تلویزیونی جای آن‌ها را گرفته‌اند. مردم به اندازه گذشته به سینما نمی‌روند، ویروس کرونا مانع شد. پیش‌تر، برای پرده‌های بزرگ فیلم می‌ساختیم، با بلندگوهای بزرگ و مطلوب. فیلم می‌ساختیم انگار که خود تئاتر بود. می‌توانستی بنشینی و واقعاً قدم گذاشتن به دنیایی جدید را تجربه کنی. حالا این تجربه در کتاب‌های تاریخ لعنتی است! اندوه‌بار است. و بسیاری از آثار را روی گوشی‌های موبایل و تبلت‌ها می‌بینند. همیشه می‌گویم: مردم فکر می‌کنند که فیلم دیده‌اند، اما اگر روی موبایل ببینند، هیچ چیزی ندیده‌اند. غم‌انگیز است. اما می‌گویند: «برای ما اهمیتی ندارد، فیلم را دیده‌ایم، اگر خلاف این فکر می‌کنی مشکل خودت است.» چه می‌شود کرد؟

@CinemaParadisooo
4.8K views22:21
باز کردن / نظر دهید
2023-04-23 23:28:45
جورجو آگامبن
ـــ ایده‌ی سکوت ــ ترجمه پویا ایمانی

ـــ در مجموعه حکایاتی که از عهد باستان متأخر به جا مانده، حکایتی آمده به این مضمون:

«در بین آتنی‌ها رسم بود هرکس را که می‌خواست به‌عنوان فیلسوف شناخته شود کتک سیری بزنند؛ اگر طرف مشت‌ولگد را با بردباری تاب می‌آورد، آن‌وقت می‌شد اسم‌اش را گذاشت فیلسوف. روزی مردی بود که کتک‌اش را خورد، و چون در سکوت تاب آورد، بانگ برداشت که «پس من استحقاق‌اش را دارم که به‌م بگویند فیلسوف!» ولی به‌حق جواب‌اش را دادند که «استحقاق‌اش را داشتی اگر دهان‌ات را بسته بودی».

این حکایت به ما می‌آموزد که فلسفه قطعاً دخلی هم به تجربه‌ی سکوت دارد، ولی از سر گذراندن این تجربه به ‌هیچ‌ وجه مقوم هویت فلسفه نیست. در سکوت، فلسفه فاش و عریان برپاست، یک‌سر بی‌هویت؛ بی‌نام را تاب می‌آورد، بی‌آن‌که در آن نام خود را بیابد. سکوتْ لغت سرّیِ [فلسفه] نیست ــ برعکس، کلامِ فلسفه سکوتِ خودش را مطلقاً ناگفته می‌گذارد.

@CinemaParadisooo
1.5K viewsedited  20:28
باز کردن / نظر دهید
2023-04-22 22:47:36
آلن رُب گری‌یه
ـــ نقد عقل مدرن، گفت‌وگوهایی با اندیشمندان امروز جهان ــ رامین جهانبگلو

ـــ من به حقیقت معتقد نیستم. یعنی این باور را ندارم که یک حقیقت محض و مطلق وجود دارد و بس. من به کثرت حقایق معتقدم, حقایقی که ناسازگارند و با هم تناقض دارند. در واقع, مفهوم حقیقت در این دنیا به هیچ کار نمی‌آید و فقط به درد ظلم و ستم می‌خورد. فقط جنون‌بارترین حکومت‌ها هستند که ادعا می‌کنند حقیقت را بیان می‌کنند.

— Alain Robbe-Grillet During The Filming Of L'Immortelle – Istanbul, 1963.

@CinemaParadisooo
2.0K views19:47
باز کردن / نظر دهید
2023-04-21 22:38:05
رولان بارت

ـــ رُب-گری‌یه به ما می‌آموزد جهان را نه از دریچهٔ چشم‌های کشیش توبه‌شنو، پزشک، یا خدا (یعنی جملگی بن‌انگاره‌های معنادار رمان‌نویس کلاسیک)، بلکه از دریچهٔ چشم انسانی ببینیم که در شهر قدم می‌زند و هیچ افق روشنی پیش روی او نیست، مگر چشم‌انداز خودش؛ هیچ قدرت و توانی هم به جز قدرت و توان چشم‌هایش ندارد.


L'Immortelle (1963)
Dir. Alain Robbe-Grillet

@CinemaParadisooo
515 views19:38
باز کردن / نظر دهید
2023-04-19 23:23:16
در سال ۲۰۱۲ آلن کاوالیه مهمان سینماتک فرانسه بود و به درخواست میزبان نسخه‌ای کوتاه از فیلم «تپش» را مونتاژ کرد. نسخه‌ای با تمرکز و تجمیع تصاویر و سکانس‌های حضور کاترین دنو در فیلم. کاترین دنو در این فیلم نقش زنی را ایفا می‌کند که میان انتخاب عاشقی میانسال (میشل پیکولی) و عاشقی جوان (راجر ون‌هول) مردد است.

در سال ۲۰۱۸ سینماتک فرانسه به مناسبت تولد خانم دنو این نسخه ویژه را باز نشر داد.


La Chamade (1968)
Dir. Alain Cavalier

@CinemaParadisooo
1.6K viewsedited  20:23
باز کردن / نظر دهید
2023-04-19 21:29:50
رونمایی از پوستر رسمی هفتاد و ششمین جشنواره فیلم کن در سال ۲۰۲۳

ـــ تصویری از کاترین دنو در پشت صحنهٔ فیلم «تپش» (۱۹۶۸) ساختهٔ آلن کاوالیه ـــ اقتباسی از رمان «احساساتی» نوشتهٔ فرانسوا ساگان


— Original Photograph by Jack Garofalo, 1968.

#Cannes2023
@CinemaParadisooo
1.9K views18:29
باز کردن / نظر دهید
2023-04-18 22:25:56 ‍ ‍
براین پرایس
ـــ نه خدایی نه اربابی: روبر برسون و سیاست رادیکال ــ ترجمه: صالح نجفی

ـــ در تابستان ۱۹۷۷، بسیاری از روزنامه‌های فرانسه با انواع گرایش‌ها مطالبی درباره روبر برسون به‌ چاپ رساندند و مدعی شدند که او جوانان را به خودکشی تحریک می‌کند. در اوایل ماه ژوئن همان سال، میشل دورنانو، وزیر فرهنگ و محیط زیست دولت والری ژیسکار دستن، تماشای فیلم شاید شیطان برسون را برای افراد زیر هجده ‌سال قدغن کرد. دولت وقت فرانسه گمان می‌کرد فیلم برسون خودکشی را واکنشی منطقی به جامعه مصرف‌زده‌ای می‌داند که آثار آن به‌طور کامل در فیلم او بازنموده شده است. مطبوعات فرانسه در واکنش به تصمیم وزارت فرهنگ دو دسته شدند. تیتر درشت روزنامه Le Quotidien de Paris شکست برسون را به ‌شکلی جشن گرفت که انگار برسون در کارزاری انتخاباتی شکست خورده: «ژیسکار، آری؛ برسون، نه!» تیتر درشت روزنامه‌های دیگر همدلانه‌تر بود: «دهان برسون را بستند». پس از انتقادهای فراوان، میشل دورنانو تصمیم گرفت فیلم را از توقیف درآورد و پروانه اکران عمومی فیلم را صادر کند. وقتی در ۱۷ ژوئن تغییر عقیده دولت اعلام شد روزنامه اومانیته کاریکاتوری هجوآمیز چاپ کرد که در آن دورنانو پشت سر ژیسکار، رئیس‌جمهور وقت، ایستاده و خود ژیسکار پشت میز تحریرش نشسته بود، پیشانی‌اش چین‌خورده و قلم‌پَری در دست. دورنانو با دستپاچگی به رئیس‌جمهور می‌گوید تصمیم گرفته است دو فیلم سینمایی را توقیف کند: کارگران بیکار و فرصت‌های شغلی. ژیسکار می‌پرسد، «به ‌خاطر هرزه‌نگاری؟» و دورنانو جواب می‌دهد: «نه، به‌ خاطر تبلیغ خودکشی».

جواب ژیسکار اشاره به دو فیلمی دارد که قبلاً شاید شیطان را با آن‌ها در یک گروه قرار داده بودند و هر دو به‌ جهت محتوای هرزه‌نگارانه ظاهری‌شان سانسور شده بودند: موندو اومو و اردوگاه دختران گم‌شده (۱۹۷۶). جواب دورنانو آن تکانه ضدانقلابی را که مبنای تلاش او برای سانسور شاید شیطان بود مرتفع می‌کند. در سال ۱۹۷۷، بیکاری در فرانسه بیداد می‌کرد و افزایش آمار بیکاری چهار سال بعد به پیروزی میتران در انتخابات ریاست جمهوری منجر شد. فیلمی جدی درباره معضلات کار در جامعه فقط می‌توانست به نارضایتی‌ها و واکنش‌های نیهیلیستی شمار فزاینده‌ای از جوانانِ محروم از حق رأی دامن بزند. فیلم برسون تلاشی است برای فهم وضعیت اسف‌بار فرانسه در سال ۱۹۷۷ و همچنین نقش دولت فرانسه در ایجاد و تداوم مناسباتی در فضای کار فرانسه که مسبب این‌گونه نارضایی‌ها بود. راستش را بخواهید منطق کاریکاتور روزنامه اومانیته را می‌شد بیش از این بسط داد. آری، شاید شیطان تصویری از خودکشی ترسیم می‌کند اما در ترازی بمراتب وسیع‌تر: تخریب محیط زیست و ظهور مصرف‌زدگی در پهنه فرهنگ که آدم‌ها را همگی بدل به کالا و زباله می‌کند، موجوداتی قابل محاسبه و پیش‌بینی و اشیایی یکبارمصرف و دورریختنی. بلایی که سر محیط زیست می‌آید سر جوانان هم می‌آید. بله، دورنانو تردید نداشت که فیلم برسون توان تحریک و فتنه‌انگیزی دارد اما اصلاً پیش‌بینی نمی‌کرد که اگر تصمیمش را برای سانسور فیلم اعلام کند این‌همه اعتراض و مخالفت پدید آید.

@CinemaParadisooo
@CinemaParadisooo
1.3K viewsedited  19:25
باز کردن / نظر دهید