Get Mystery Box with random crypto!

صداي مشاور

لوگوی کانال تلگرام consultant_voice — صداي مشاور
موضوعات از کانال:
دکتر
رواندرمانگر
درمانگر
مارال
روانشناسی
روانشناس
All tags
آدرس کانال: @consultant_voice
دسته بندی ها: روانشناسی
زبان: فارسی
مشترکین: 26.28K
توضیحات از کانال

وقت مشاوره #حضوری در تهران و مشاوره #تلفنی برای شهرستان و خارج از کشور 👇
@psychology_nuora
پیج اینستای صدای مشاور👇👇👇
https://www.instagram.com/maralparhizkari?igsh=MTU5dzJmYXQ0N2x0Mg==&utm_source=qr

Ratings & Reviews

2.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 2

2024-04-28 19:08:58 پرسید:شما اگر برمی گشتید عقب چطور زندگی میکردید ؟

گفتم:اگر بتوانم یک بار دیگر زندگی کنم.
نمی کوشم بی نقص باشم
از اشتباه کردن نمی ترسم
بلندتر می خندم
راحت تر خواهم بود
سرشارتر خواهم بود
بیشتر زندگی خواهم کرد.

#دکتر_مارال_پرهیزکار
#درمانگر_بزرگسال

Join @Consultant_voice
7.9K views16:08
باز کردن / نظر دهید
2024-04-27 10:12:45 من یک اُمل هستم

اگر مشروب خوردن و خارج شدن از حالت طبیعی روشنفکری است.

اگر در حین داشتن همسر یا شریک عاطفی برقراری ارتباط غیرعرف با جنس مخالف روشنفکری است.

اگرخرید دلار و انبار کردن در گاو صندوق های سنگین، در شرایط فعلی که با بالارفتن دلار، دارو هم گران می شود، روشنفکری است.

اگر وقتگذرانی زیادی در آرایشگاه‌ها متعدد به جای خواندن کتاب‌های که می تواند به رشد سلامت روانمان و خانواده مان کمک کند روشنفکری است.


اگر رفتن در رستورانهای لوکس و لاکچری به جای رفتن پیش تراپیست روشنفکری است.

من ترجیح می‌دهم یک انسان اُمل باشم، تا یک روشنفکر آسیب زننده.

درست است مونث یا مذکر بودنمان دست خودمان نبوده اما اینکه انسان زندگی کنیم یک تصمیم و یک انتخاب است.


#دکتر_مارال_پرهیزکار
#رواندرمانگر

Join @Consultant_voice
9.1K views07:12
باز کردن / نظر دهید
2024-04-22 22:31:58 اگر پدر، یا همسرت هنوزم دست پر از میوه می یاد خونه بهش افتخار کن.

اگر پدر،یا همسرت مشکلات کاریش رو می ذاره پشت در و می یاد خونه بهش افتخار کن.

اگر پدر، یا همسرت کاری می کنه که لبخند رو لبت بیاد بهش افتخار کن.

اگر ماشینتون ۲۰۶ هست، بهش افتخار کن، زحمت و بدست آوردن همین ۲۰۶ معادل بنز در کشورهای دیگه هست .

هر چی توی زندگیت داری ضربدر ۱۰ کن، و بهش افتخار کن، چرا که مرد بودن و مرد ماندن در سرزمین ما بسی دشوار است.


#دکتر_مارال_پرهیزکار
#رواندرمانگر

Join @Consultant_voice
10.3K views19:31
باز کردن / نظر دهید
2024-04-20 17:34:47 مشاوره تلفنی با من داشت، صداش مهربون بود اما فرسوده، فرسودگی از سایش زیاد برمی خیزد.

شروع کرد به تعریف داستان زندگیش
نامزد بودیم، هیچی نداشت، چرا وام داشت، قسط داشت، قرض داشت، می گفت: دوستم دارد، راستی یادم رفت بگویم من از یکی از شهرهای کوچک اطراف تبریز تماس می گیرم.کوچک که می‌گویم یعنی همه همدیگر را می شناسند.
قرار شد دست به دست هم بدیم زندگیمون رو بسازیم، من پول گذاشتم اون پول گذاشت، شرکت زدیم، خاک خوریهای زیادی کشیدیم، اجاره های زیادی دادیم تا کم کم کار جون گرفت، عقد کردیم... بعد از چند وقت اگر مسئله ای برامون پیش میومد همسرم به جای اینکه کمک کند مسئله رو حل کنیم داد می زد و می گفت: کاش با تو ازدواج نمیکردم، ازت متنفرم، کی از دست تو خلاص می شم... این رفتارها آنقدر ادامه پیدا کرد تا اینکه یک روز مستقیم گفت: دیگه دوستم نداره، مهریه ام رو بخشیدم و طلاق گرفتم یعنی در واقع مجبور به طلاقم کردند.مگر می شود جایی که دوستت ندارند ماند؟
اینجا که رسید آهی کشید و گفت جدا شدیم و چون همه چی قانونا به نام او بود من دست خالی از اونجا آمدم بیرون.
۵ ماه گذشت اینکه چطور گذشت بماند...داشتم عادت میکردم که برگشت... گفت: که پشیمونه، گفت: دیگه اشتباهات قبلش را تکرار نمی کنه گفت: من رو دوست داره
ازم خواست دوباره ازدواج کنیم.
اینجا که رسید انگار صدا در گلویش شکست
گفتم:قبول کردی؟
گفت: آره فک کردم واقعا برای جبران آمده
ما دوباره عقد کردیم، اما ۳ ماه از عقدمون که گذشت دوباره شروع کرد بی توجهیاش، با این و اون صحبت کردناش، پنهان کاریهاش و زمزمه هایی که من تو رو نمی خوام، و بدون تو خوشبخت ترم، و حقم از این زندگی بیشتره...بذر اندوه بود که در زمین من کاشته می شد...کارهاش، رفتارهاش شبیه مردهای متاهل نبود، رفت و من ماندم با دومین طلاق، با پدر پیری که حتی نمی توانست از حقم دفاع کند...ازش خواستم سهم من را از شرکت بدهد، هیچوقت لحن آن روزش را فراموش نمی کنم یک ابرویش را انداخت بالا و پوزخندی زد و گفت: تونستی بگیر، من هم نتوانستم، راستش هیچوقت حریف بی مهریهایش نشدم،مدرکی نداشتم، از بازار گردی و خرید وسیله ها از اجاره دادن‌ها و دنبال مشتری گشتن ها...
آنجا بود که تسلیم شدم و سپردم به روزگار
چند ماه گذشت شنیدم ازدواج کرده، بچه دار شده و کارو بارش گرفته، در شهر کوچکمان میدیمشان بایک شاسی بلند رفت و آمد داشت، خوشحال بود و گویی خوشبخت
و من هم انگشت نمای شهر کوچکمان
سکوت کرد و آهی کشید
گفتم: می‌دانم اندوه قلب آدمی را کش سان می کند، از من می خواهی کمکت کنم ببخشی؟
گفت می شود به نظرتون این همه ظلم را بخشید؟
گفتم نه اما می شود رها کرد
گفت: دیروز شنیدم در جاده تهران تبریز تصادف کردند و فوت کردند
گفتم: متاسفم
گفت:لعنتی نباید می مرد باید تاوان می داد
هر دو ساکت شدیم
و شب از شب پر شد

و من این روزها دوباره با دیدن داستانی شبیه این داستان، یاد مراجعه ام افتادم ...


#دکتر_مارال_پرهیزکار
#رواندرمانگر

Join @Consultant_voice
10.4K views14:34
باز کردن / نظر دهید
2024-04-20 10:30:27 ۰۳/۰۲/۰۱
#یک_دو_سه
امروز شنبه است
اول ماه اردیبهشت
تا بترسی از زمین خوردن نخواهی پر کشید
لطفا بلند شو

امروز رو با این تاریخ قشنگ بهانه ای کن برای در لحظه زندگی کردن
محکم بغل کردن عزیزانت
و گفتن دوستت دارم های بیشمار،
که: نه غم باقی، نه دم باقی

#مارال_پرهیزکار

Join @Consultant_voice
8.2K views07:30
باز کردن / نظر دهید
2024-04-17 22:48:14 مرد با یک قیافه حق به جانبی وارد اتاق درمان شد،گویی قرار است فاتح این میدان باشد، سلام گرم و محترمانه ای با من داشت

زنی با چشمهای غمگین آروم به من سلام کرد، هر دو نشستند
مرد تمام سعیش را می‌کرد توجه من را به محترم بودنش جلب کند
گفت: خانم دکتر این زن رو آوردم درمانش کنید، آزادی رو از من گرفته، دائم کنترلم می کنه، تو گوشیم سرک می کشه، حتی برای مامانم پول می زنم باید بهش بگم، رو به زن کرد و گفت: کم رستوران بردمت،کم کنارت بودم که انقدر حسودی میکنی...
رو به من کرد و گفت هر چند جلسه که لازم باشه می یارمش من زن و زندگیم رو دوست دارم
گفتم: با خانمتون کاری ندارم، خود شما باید برای ادامه درمان بیاین
گفت چرا من؟ کنترلگر ایشونه! حسود ایشونه!
گفتم: بی مسئولیت شمایید، کسی که هنوز بعد از ازدواج گوشی رو یک وسیله مثل مسواک میدونه شمایید، پنهان کار شمایید، کسی که این خانم رو حسود کرده شمایی، کسی که برای مادرش پول میریزه و همسرش اطلاع نداره و صمیمیت رو از بین برده شمایید، کسی که محدودیت ها زندگی مشترک رو نمی شناسه شمایید..

پ.ن دوستان یک درمانگر حرفه ای آنچه شما می گوید را درمان نمی کند، آنچه باید درمان شود را درمان می کند...


#دکتر_مارال_پرهیزکار
#روانشناس

Join @Consultant_voice
10.2K views19:48
باز کردن / نظر دهید
2024-04-16 17:30:05
سلام به همراهان کانال صدای مشاور
خیلی ازتون فیدبک های خوبی این چند وقت گرفتم.
خوشحالم مطالب براتون مفید بوده
تمام مطالب بر اساس اتفاقهای واقعی و تجربه سالها درمانگری من هست.
براتون اینجا می نویسم چون عقیده دارم ، اگر از تجربیات دیگران استفاده نکنیم، تجربه ی دیگران می شیم
8.5K views14:30
باز کردن / نظر دهید
2024-04-16 15:59:47 با خانواده ای وصلت نکنید، که اگر یک گربه ترسان دیدن سرعتشان را بیشتر میکنند، اگر یک سگ گرسنه دیدن لگد بزنند.

اینها گرگن، انسان را از گرگ نمی توان تشخیص داد،
هنگامی گرگ را می شناسیم که دریده شده ایم.

افرادی که به راحتی می توانند به حیوانات آسیب برسانند، در مقام قدرت به تو هم آسیب میرسانند.


#دکتر_مارال_پرهیزکار
#رواندرمانگر

Join @Consultant_voice
9.4K views12:59
باز کردن / نظر دهید
2024-03-25 11:31:02 هیچ وقت وارد رابطه با یک فرد متاهل نشوید.
مرد یا زن کسی را قرض نگیرید.
تسهیلگر زندگی دیگران نشوید.
او که به دیگری خیانت کرده، به شما هم میکند.
پایش که برسد انتخابش همسرش هست.
مراقبت از خود که همیشه پوست خیار روی چشم گذاشتن نیست،
نه گفتن،
به حریم خود و دیگران احترام گذاشتن
معاشرت با افراد حمایتگر
مراقبت از خود محسوب می شود.
مردها دلباخته کسی می شوند که عشق را به آنها یاد داده
بقیه ش هوس هست.

از خودت و حریم دیگران محافظت کن


#دکتر_مارال_پرهیزکار
#روانشناس

Join @Consultant_voice
12.8K views08:31
باز کردن / نظر دهید
2024-03-03 09:34:51 همسرم برایم نوشته بود من از زندگی با تو تهی هستم،ولی اگر تو بخواهی برمی گردم و صحبت میکنم!

وقتی چشمم به این مسیج افتاد کلی خندیدم ...
آخر یکی نبود بگوید: مرد حسابی آن موقع که از این زندگی سرشار بودی،چه گلی بر سر زندگیمان زدی !؟
آن موقع که آستین بالا زدی و گفتی می خواهی ازدواج کنی نگفته بودی داخل این آستین به جای عشق،مار است.( مادر است، خواهر است، بچه خواهر است، شوهر خواهر است، دوست هست، همه هستن جز همسر...)
همه کار میکردی هیچ کس ناراحت نشود جز من...
خوشحالی همه برایت مهم بود جز من ..
هیچوقت فکر نمی کردی کارهایی که میکنی چطور می تواند دل شریک عاطفیت را بسوزاند، وقتی مسیج های دزدکی برای دیگران را پاک میکردی، نیشت برای من بود و نوش ت برای دیگران ...
خودم چمدانت را گذاشتم دم در
فردا چرا همین امروز برو
طبل تو خالی پر ادعا
بودنت چه داشت که حالا نبودنت بخواهد برای من سختی و دلتنگی داشته باشد، که تهی بودنت را بپذیرم ...

تو کاری کردی که پیش همه آدمها و دلم شرمنده شدم من از تمام واژه های عاشقانه ای که نثار تو کردم شرم دارم.نمک نشناس جان حرامت باشد هر محبتی که از من دیدی،پا به پا بودنهایم کنارت حرامت باشد.

چمدانت را طوری بستم که اگر کلاهت هم اینجا افتاد صدسال سیاه برای برگشتنش پیش من برنگردی.
تو باختی! به خاطر دیگران عشق و زندگیت را باختی
این را زمانی میفهمی که همه ی کسانی که من را به آنها فروختی میروند دنبال زندگیشان.فعلا تا می توانی دورت را شلوغ کن که بعدها خیلی ها با روزگارت بازی خواهند کرد.

تراپیستم پرسید: بعد از این همه آزار و اذیت با خودت چه میبری از این زندگی؟
گفتم عاشقانه هایم را ...
دارم میبرمشان جایی که لگدمالشان نکنند
این حجم از محبت برای خیلی ها «هضم نمی شود»
من فهمیدم ذات خراب با هیچ حمام رفتنی پاک نمی شود ...

دیگر نوبت من است تا کمی زندگی کنم


#مارال_پرهیزکار
#درمانگر_بزرگسال

بر اساس یک زندگی واقعی

Join @Consultant_voice
13.1K views06:34
باز کردن / نظر دهید