Get Mystery Box with random crypto!

جامعه‌ای بهتر بسازیم

لوگوی کانال تلگرام jameahibehtarbesazim — جامعه‌ای بهتر بسازیم ج
لوگوی کانال تلگرام jameahibehtarbesazim — جامعه‌ای بهتر بسازیم
آدرس کانال: @jameahibehtarbesazim
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 3.19K
توضیحات از کانال

سلام
این کانال برای بهبود وضعیت آدم‌ها، گیاهان، حیوانات، محیط زیست و تعامل بهتر آن‌ها ساخته شده است.
راه ارتباطی با ما:
@Muhammadrezakanani

Ratings & Reviews

4.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 3

2022-08-04 13:49:53 هیچ استراتژی واحدی در موفقیت‌ها و مسیر نداریم؛ انسان‌ها میانگین ندارند. هرکسی منحصر به فرد است.
|اسب‌ تاریک، تاد رز|
@JameahiBehtarBesazim
1.0K views10:49
باز کردن / نظر دهید
2022-06-21 19:47:21
تا چیزها ندهی، چیزکی به تو نمی‌دهند.
|مصطفی ملکیان|
@JameahiBehtarBesazim
209 viewsedited  16:47
باز کردن / نظر دهید
2022-06-21 14:48:42 نه ببندد، نه بگندد!

کسانی که نوشته‌های ما را می‌خوانند، بر اساس شیوه‌ی نگارش‌مان درباره‌ی ما قضاوت می‌کنند. در حدی که شاید بتوان گفت خطاهای نگارشی، اثر هاله‌ای هم ایجاد می‌کند. به این معنا که وقتی یک نفر نگارش ضعیفی دارد، ممکن است بسیاری از خوانندگان نتوانند درستیِ منطق و استدلال و پیام نوشته‌ی او را هم بپذیرند.

یکی از زیرمجموعه‌های خطاهای نگارشی، خطا در نوشتن واژه‌ها است. البته پیشنهاد ما این است که صرفا روی اشتباه‌های پایه متمرکز شویم و سخت‌گیری‌های بی‌حد و حصر نداشته باشیم. چون بحث درباره‌ی درست‌نویسی، حد و مرزی ندارد و نگاه افراطی به جزئیات، ممکن است شوق ما را به نوشتن کاهش داده و سرکوب کند.

با این حال لطفا به موارد زیر که اشتباه نوشتن آن رایج است، توجه کنید.
۱. مکث (به معنی توقف‌کردن) درست است و نه مکس
۲. اصطکاک درست است و نه اصطحکاک
۳. توجیه درست است و نه توجیح
۴. برهه (به معنی مقطع زمانی) درست است و نه برحه
۵. راجع‌به درست است و نه راجب
۶. معضل به معنای مشکلِ دشوار و سخت هم واژه‌ای است که گاهی اوقات به اشتباه به صورت معزل (از ریشه‌ی عزل و برکناری) نوشته می‌شود.
۷. وقتی چیزی به کسی نسبت داده می‌شود از واژه‌‌های منسوب یا منتسب استفاده می‌کنیم (مثلاً: این جمله منسوب به کنفوسیوس است). اما وقتی فردی را در یک موقعیت سازمانی قرار می‌دهند (درست مثل یک تابلو که در جایی نصب می‌شود) باید از واژه‌های منصوب و انتصاب استفاده کنیم.
۸. لپ‌تاپ از ترکیب Lap (ران پا در حالت نشسته) و Top تشکیل شده و نام‌گذاری لپ‌تاپ به این نکته اشاره دارد که این وسیله آن‌قدر کوچک است که می‌توان روی پا گذاشت و با آن کار کرد.
۹. بذاریم درست است و نه بزاریم. گاهی منعی نداریم که سبک نگارش دیدگاه‌ها، به لحن محاوره‌ای نزدیک باشد. اما محاوره‌ای نوشتن نباید باعث بی‌دقتی در نگارش شود.
|از وب‌سایت متمم، با کمی تغییر|
@JameahiBehtarBesazim
240 viewsedited  11:48
باز کردن / نظر دهید
2022-06-21 09:36:57 قدرت شبکه

خبرنگاری که شبکه‌ای ندارد و میان ذهن خود و برداشت خود با ده‌­ها ذهن دیگر ارتباط برقرار نمی­‌کند سخنانش در حد تحریریه باقی می‌ماند. خبرنگاران را می‌توانیم به گروه‌­های دیگر تعمیم دهیم؛ کارآفرینان، سیاست­‌مداران، نویسندگان، اساتید دانشگاه، دانشجویان و گروه‌­های حرفه‌ای دیگر.
اگر تولیدکننده­‌ای با هم‌­قطاران داخلی و خارجی خود تبادل اطلاعات و تحلیل نکند، طبعا در محیطِ محدودتری تصمیم‌سازی خواهد کرد.
اگر نویسنده و یک دانشگاهی صرفا در خلوت ذهن خود، نظریه بنویسد بدون آنکه مَحّک بیرون از ذهن بخورد، در دایره‌ای با شعاع محدود قرار خواهد گرفت و کارآمدی نخواهد داشت.

شعاعِ دایره تعامل و معاشرت، سرنوشت افراد، بنگاه‌­ها، سیستم‌ها و حکومت‌ها را تعیین می‌کند. کسانی که کتاب­‌های جدید نمی­‌خوانند، سفر نمی­‌کنند، مشاهده نمی‌­کنند، دیالوگ ندارند و با طیفی از شبکه‌ها در تعامل نیستند، چگونه می‌توانند کارآفرینان، نویسندگان، سیاست‌­مداران و خبرنگاران نوآور و خلاقی باشند؟

تصمیم‌سازی نیازمند شبکه‌سازی است. تصمیم‌سازی­‌های مهم­‌تر، شبکه­‌های وسیع­‌تر و پیچیده‌­تر می‌طلبد. بودنِ در شبکه‌ها حتی پی­‌آمدهای مثبتِ اخلاقی دارد. زیرا افراد متوجه می­‌شوند از آن­‌ها باهوش‌­تر و مطلع‌­تر و دقیق­‌تر هم وجود دارد و از دایره بسته‌­ی خودخواهی، خودمحوری، خودحق‌پنداری و خودبزرگ‌پنداری خارج می­‌شوند. ذهنِ آدمی خیلی سریع به محیطی که در آن زندگی می‌کند دل می‌بندد. خلاقیت و رشد در سایه شنیدنِ حرف‌های جدید و معاشرت با افراد نوآور است. وقتی دایره معاشرت و شبکه تعامل محدود شد، هم اشتباه زیاد می‌شود و هم فکر و رفتار فسیل و مستهلک می‌شوند.
شبکه‌­های اجتماعی(Social Media) جایگزینی برای دیدن، شنیدن، صحبت کردن و شنیدن انتقاد نیستند.
|دکتر محمود سریع‌القلم|
@JameahiBehtarBesazim
257 views06:36
باز کردن / نظر دهید
2022-06-20 20:28:51
ضرورت نهادهای دموکراتیک و عوامل لازم دیگر برای توسعه اقتصادی پایدار
دارون عجم‌اغلو
|کانال هم‌پرسه، ترجمه و زیرنویس علی نانوایی|
@JameahiBehtarBesazim
106 viewsedited  17:28
باز کردن / نظر دهید
2022-06-14 17:16:54 شش تجربه‌ شخصی

بخشی از گفتگوی من با صفحه بقچه حرف را می‌توانید از طریق لینک زیر مشاهده بفرمایید.
البته بخش‌هایی از گفتگو شخصی است که می‌توان از آن گذشت. اما ممکن است مطالبی در این گفتگو باشد که ولو ناقص، اما برای عده‌ای راه‌گشا باشد.
لینک گفتگو را اینجا ببینید.
@JameahiBehtarBesazim
187 views14:16
باز کردن / نظر دهید
2022-06-14 09:36:35 اخراج یک نیرو

اگر مدیری فاقد تجربه عملی برای اخراج یک کارمند یا کارگر است و می‌خواهد برای اولین بار دست به این کار سخت بزند، بهتر است که قبل از اقدام در این زمینه، با افراد مجرب و مدیران باسابقه مشورت کرده و با در نظر گرفتن تمام جوانب کار وارد این کارزار سخت و ناخوشایند اما ضروری شود.
فرض کنید یکی از اعضای تیم نه تنها در کارش بهتر نمی‌شود، بلکه به‌طور مداوم بدتر شده است. حال سؤال این‌جاست که آیا زمان اخراج او فرا رسیده است؟ در واقع نمی‌توان به این سؤال به‌صورت مطلق پاسخ مثبت یا منفی مگر این‌که قبل از آن به چند سؤال مهم پاسخ داد:

۱. این‌که آیا شما پیش از این راهنمایی‌های لازم را برای بهبود عملکرد به او داده‌اید؟
۲. این‌که آیا شما اثر و پیامد ناشی از عملکرد او را روی همکارانش مشخص کرده‌اید؟
۳. این‌که آیا شما عواقب ناشی از اخراج را پیش‌بینی کرده‌اید؟
۴. این‌که آیا تاکنون به او نشان داده‌ام که به‌عنوان یک انسان برای من مهم است؟
۵. این‌که آیا تاکنون ثابت کرده‌ام که به چالش کشیده شدن او توسط من با هدف کمک به بهتر شدن او صورت گرفته است؟
۶. این‌که آیا در قبال عملکرد خوب و مثبت در گذشته، بازخورد شایسته و مناسبی داشته‌ام یا اصلا آن عملکردها و نکات مثبت را ندیده‌ام؟
۷. این‌که آیا تاکنون کمک کرده‌ام تا راه‌حل‌های کاربردی برای حل مشکلات پیدا کند؟
۸. این‌که آیا همیشه به‌خاطر اشتباهاتش به او حمله کرده‌ام یا در یافتن راه‌حل‌ها یاری‌اش کرده ام؟

به‌هرحال نباید به‌خاطر این چهار توجیه دروغ و غلط از اقدام به‌هنگام دست برداشت:
۱. شرایط بهتر خواهد شد. در اغلب موارد چنین اتفاقی نخواهد افتاد.
۲. وجود یک فرد بهتر از نبودنش است. اغلب موارد، حضور زیان‌بار و منفی یک عضو در تیم، تاثیر مخرب فراوانی را به کلیت تیم وارد می‌کند که نبودنش، چنین تاثیر منفی شدیدی نخواهد داشت.
۳. جابه‌جایی نیرو راه‌حل بهتری است. گاهی وقت‌ها، مدیران وسوسه می‌شوند فرد نامطلوب برای مجموعه خود را به مجموعه‌ای دیگر انتقال دهند، حتی اگر مطمئن باشند آن فرد فاقد مهارت‌های لازم برای کمک به مجموعه دیگر باشد. این کار نه تنها دردی دوا نخواهد کرد، بلکه اعتماد سایر مدیران را نسبت به شما نیز مختل خواهد کرد.
۴. اخراج یک عضو از تیم بر کل تیم اثر منفی می‌گذارد. واقعیت این است که بقای یک عنصر غیرفعال و نامطلوب، در یک مجموعه تاثیر منفی شدیدتری بر آن دسته از اعضای تیم دارد که عملکرد خوب و درخشانی دارند و انگیزه کار کردن را در آن می‌خشکاند.

حفظ افرادی که عملکرد ضعیفی دارند، چه بخواهیم و چه نخواهیم یک نوع مجازات برای افرادی محسوب می‌شود که عملکرد عالی و درخشان دارند. لذا انفعال در برابر برخورد با موضوع عملکرد بد و عدم برخورد قاطعانه با آن، به ضرر بقیه تیم خواهد بود.
|کانال گاهنامه مدیر، با اندکی حذف و تغییر|
@JameahiBehtarBesazim
341 viewsedited  06:36
باز کردن / نظر دهید
2022-06-11 14:05:36 فلسفه‌ورزی با خردسالان
حق زندگی و مفهوم مرگ

|کانال نسل نو، تکه‌هایی از گفتگوی دکتر سحر سلطانی با علی بزرگوار؛ کل گفتگو را این‌جا بشنوید|
@JameahiBehtarBesazim
160 viewsedited  11:05
باز کردن / نظر دهید
2022-06-11 06:50:19 شناورشدن واژ‌ه‌ها و رابطه آن با دموکراسی و استبداد

اگر به محیط زندگی مردم جامعه و رسانه‌های کشور انگلستان دقت کنید مُحال است کسی را که دکتر نیست در خطاب -خواه کتبا و خواه شفاها- دکتر بخوانند یا کسی را که مهندس نیست مهندس بنامند.
غرض یادآوری این نکته است که در جامعه برخوردار از دموکراسی، کلمات را به‌راحتی نمی‌توان شناور کرد. کلمات مانند انسان‌ها حیثیت خاص خود را دارند و کل جامعه است که می‌تواند در باب سرنوشت مفهومی کلمات تصمیم بگیرد.

بنابراین اگر کسی کشیش است شما در چنان جامعه‌ای نمی‌توانید به‌راحتی او را اسقُف اعظم یا بالاتر خطاب کنید. هم او ناراحت می‌شود و هم جامعه شما را از بابت تجاوز به حدود کلمات مورد شماتت قرار خواهد داد. بر همین قیاس کلماتی از نوع استاد و دانشمند و فیلسوف و امثال آن.

اما در جامعه استبدادی مسائل برعکس جریان دارد. شما جای هر کلمه را با همسایه‌های آن و با مدارج بالای آن به‌راحتی می‌توانید عوض کنید. نه مخاطب شما از این بابت احساس شرمساری خواهد کرد و نه جامعه شما را مورد انتقاد قرار خواهد داد که این کسی را که تو مثلا فلان عنوان را به او داده‌ای، او دارای چنین مقامی نیست.

تجاوز در حریم کلمات در جامعه استبدادی چنان راحت انجام می‌شود که خیلی به‌ آسانی می‌توان کلمه پاپ را _که مفهومی منحصر به فرد و هیچ‌گاه در تاریخ دو تا نبوده است- اندک‌اندک بر هر دربان و کشیشی، اطلاق کرد و این تجاوز به حدود کلمات را تا آن‌جا گسترش داد که در هر روستایی چندین پاپ در عرض هم وجود داشته باشند.

همان‌طور که در جامعه استبدادی می‌توان به حقوق افراد تجاوز کرد به حدود کلمات هم می‌توان تجاوز کرد و همان‌طور که در جامعه برخوردار از آزادی و قانون به حقوق افراد نمی‌توان تجاوز کرد، به حدود کلمات هم نمی‌توان تجاوز کرد. از این روی زبان قلمروی است که از مطالعه در آن می‌توان به حدود رعایت حقوق و آزادی‌های فردی و اجتماعی موجود در آن جامعه پی برد. هرقدر جوامع برخوردار از اندیشه دمکراسی باشند زبانشان از شناوری‌های تند بر کنار است و هر قدر استبدادی باشند به همان میزان زبان‌هاشان شناور است. در شعر رودکی تجاوز به حدود کلمات بسیار اندک است، زیرا جامعه سامانی جامعه‌ای است تا حد زیادی برخوردار از قانون و آزادی.

شناور بودن زبان هیچ ربطی به زایندگی زبان ندارد، شک نیست که زبان انگلیسی در عصر حاضر -به دلیل هزار عامل فرهنگی و سیاسی و اقتصادی- زاینده‌ترین زبان جهان است، ولی ممکن است به اعتبار عارضه شناوربودن با زبان فلان کشور عقب‌مانده نیمه‌مرده در زنجیر استبداد در اعماق قاره سیاه قابل مقایسه نباشد؛ یعنی زبان آن کشور از زبان انگلیسی شناورتر باشد. شناور شدن زبان اصلا شاید یکی از دلایل نازایی زبان باشد. زیرا زایایی از خواص رشد اجتماعی و فرهنگی است و شناورشدن از لوازم عقب‌گرد و فروماندگی است. شناورشدن نشانه فقدان اندیشه‌های فلسفی و عقلانی در زیربنای جامعه است و جامعه‌ای که در آن اندیشه حکیمان و فرزانگان نقشی نداشته باشد، به‌ناگزیر بازیچه خودکامگان و عوام‌فریبان است.
|دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی|
@JameahiBehtarBesazim
285 views03:50
باز کردن / نظر دهید
2022-06-09 18:59:47 یادگیری در بزرگسالی

در بزرگسالی تعداد نرون‌های ما تغییر نمی‌کند، پس چطور می‌توانیم مدعی شویم که در بزرگسالی هم امکان یادگیری هست؟!

در واقع در بزرگسالی تغییر در ارتباط نرون‌ها است که امر یادگیری را ممکن می‌سازد.

اما تغییر در ارتباط نرون‌ها یا به‌عبارتی کلی‌تر، تغییر در مغز چگونه رخ می‌دهد؟

همانطور که دما، آهن را نرم می‌کند، نقش این دما را برای مغز چه چیزی بازی می‌کند؟

خوب دقت کنید؛ انگیزه و پشتکار دو عامل اساسی برای افزایش دوپامین در مغز هستند. دوپامین هم مقاومت مغز در برابر تغییر را کم می‌کند.
|از کتاب زندگی پنهان ذهن؛ ماریانو سیگمان|
@JameahiBehtarBesazim
370 viewsedited  15:59
باز کردن / نظر دهید