Get Mystery Box with random crypto!

جیدو کریشنامورتی

لوگوی کانال تلگرام jiddukrishnamurtii — جیدو کریشنامورتی ج
لوگوی کانال تلگرام jiddukrishnamurtii — جیدو کریشنامورتی
آدرس کانال: @jiddukrishnamurtii
دسته بندی ها: حیوانات , اتومبیل
زبان: فارسی
مشترکین: 2.18K
توضیحات از کانال

✔️ کپی مطالب فقط با ذکر منبع مجاز هست
Admin
@hossein_mysticosm
کانال اختصاصی کریشنامورتی
مطالب کریشنامورتی در این کانال کاملا اختصاصی قرار میگیرد

Ratings & Reviews

2.33

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

2

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 6

2022-06-04 19:30:53 ادامه ...

مرد گفت: از هیچ سعی و کوشش کوتاهی نکرده ام برای اینکه در این دنیا به جایی برسم؛ و در انباشتن پول بسیار موفق بوده ام. تلاش من در این جهت به نتیجه دلخواه منتهی شده است. همچنین سعی کرده ام یک زندگی فامیلی خوشبخت و شادمانه داشته باشم ولی شما که میدانید زندگی فامیلی و خانوادگی چگونه است. زندگی فامیلی مثل پول درآوردن یا اداره کردن یک کارخانه با یک صنعت نیست. در کار و صنعت هم ما با انسان طرفيم؛ ولی این فرق می کند. در خانه برخورد و اصطکاک زیادی وجود دارد بی آنکه انسان بتواند برای آن دلیل مشخصی بیابد. و در این زمینه انسان هر چه بیشتر می کوشد تا کاری بکند بیشتر کند بالا می آورد.
نمی خواهم شکایت کرده باشم، برای اینکه این در طبیعتم نیست؛ ولی سیستم ازدواج ها کلا غلط است. ما ازدواج می کنیم برای اینکه تمايلات غریزیمان را ارضاء كنيم، بی آنکه واقعا هیچ چیز درباره یکدیگر بدانیم. و اگر چه زیر یک سقف زندگی می کنیم، و خواسته با ناخواسته بچه ای هم ایجاد می کنیم، ولی نسبت به یکدیگر مثل دو بیگانه ایم؛ و تنش و تیرگی روابط - که فقط آدم های متاهل خوب آنرا می شناسند - همیشه وجود دارد. من همیشه کاری را که فکر میکنم وظیفه ام بوده است انجام داده ام، ولی چندان نتیجه مطلوبی نداشته است. ما هر دو آدم هائی سلطه جو و مهاجم هستيم؛ و این رابطه را مشکل می کند. تلاشمان برای اینکه از طریق همکاری با یکدیگر بین خود رفاقت و همراهی ایجاد کنیم چندان نتیجه ای نداشته است. اگر چه من علاقه شدیدی به موضوعات روانی دارم ولی روانشناسی هم خیلی کمک نکرده است. حالا می خواهم عمیق تر وارد مسئله بشوم.
خورشید بر آمده است. پرندگان می خوانند؛ و آسمان بعد از طوفان روشن و آبی است.


ادامه‌ دارد ...

کریشنامورتی
شادمانی خلاق
ص 59 و 60

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii
133 views16:30
باز کردن / نظر دهید
2022-06-03 19:30:10 کوشش


ابتدا باران ملایم میبارید؛ ولی ناگهان مثل اینکه در آسمان باز شد و سیل راه افتاد. در خیابان آب تقريبا تا زانو می رسید، و به پیاده رو افتاد. نسيم لای برگ ها نمی وزید، و آنها نیز در شگفتی خود آرام بودند. ماشینی گذشت، و آنسوتر متوقف شد - آب وارد موتور و قسمت های اساسی آن شده بود. مردم به آب می زدند و از خیابان عبور می کردند. سرتا پا خیس بودند؛ ولی از بارش سیل آسا احساس خشنودی می کردند. کف باغ را آب برده بود و حالا چند سانتیمتر آب اخرانی رنگ در آن جمع شده بود، پرنده ای به رنگ آبی سیر با بال هایی که رنگ زرد مایل به قهوه ای داشت می کوشید تا در شاخ و برگ های انبوه پناه گیرد، ولی خیس خیس بود و مرتب خود را تکان می داد. رگبار مدتی ادامه داشت؛ آنگاه همانگونه که یکباره آغاز کرده بود ایستاد. همه چیز شسته و پاکیزه شده بود.
چقدر ساده است که انسان خالص و بی آلایش بماند! بدون پاکی و خلوص شادمانی و خوشبختی غیر ممکن است. لذت های مبتنی بر احساس (serisation)، شادمانی خلوص و نیالودگی را در خود ندارد. خلوص یعنی رهایی از بار تجربه این خاطره تجربه ها است که زندگی را فاسد و تباه می کند، نه خود تجربه کردن. دانش، یعنی بار گذشته عامل فساد و تباهی است. میل جمع کردن، و تلاش برای "شدن"، سادگی و خلوص هستی انسان را خراب می کند؛ و بدون خلوص انسان چگونه می تواند فرزانه باشد؟ صرف کنجکاوی منجر به تحقق خرد و فرزانگی نمی شود. از طریق کنجکاوی شما ممكن است به چیزی دست یابید، ولی آنچه یافته اید حقیقت نیست.
بدگمان هرگز نمی تواند شادمانی را بشناسد؛ زیرا نفس بدگمانی عین ترس و دلهره است. و ترس هستی آدمی را خراب و فاسد میکند. بی ترسی هم نشانه دلبری نیست. دلير نتيجه خودبخودی آزادی از انباشتن و تملک است.


ادامه دارد ...

کریشنامورتی
شادمانی خلاق
ص 58 و 59

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii
97 views16:30
باز کردن / نظر دهید
2022-06-02 19:30:36 ادامه ...


در استثمار، ترس مضمر و نهفته است. و ترس بطور اجتناب ناپذیری منجر به انواع بدبختی ها و فریب ها می گردد. تضاد جایی وجود دارد که میل استثمار حاکم است، نه در رابطه به معنای واقعی! تضاد، ضدیت و خصومت هنگامی بین ما وجود دارد که یکدیگر را وسيله حمول لذت یا هر چیز دیگر قرار میدهیم. مسلما این تضاد نمی تواند حل گردد تا زمانی که ما از موضع تضاد عمل می کنیم و تا زمانی که ما آنرا بعنوان وسيله تحقق یک ایده آل منعکس شده از خود به کار می بریم. هر نوع ایده آل و مدينه فاضله یک جریان خود انعکاسی با خودفرافکنی است. ( یعنی ایده آل ها را خود متصور شده و اکنون انعكاس تصور خود را در بیرون جستجو می کند). درک این موضوع بسیار لازم است؛ زیرا بعد از این ادراک می دانیم که تضاد به هر شکل باشد مخل رابطه، مخل شناخت و مخُل تفاهم است.
شناخت تنها زمانی وجود دارد که ذهن آرام است. هنگامی که ذهن گرفتار یک ایدئولوژی و یک عقیده است، با هنگامی که در قالب تجربه ها و خاطرات گذشته خودش محصور است نمی تواند آرام باشد. ذهن نمی تواند آرام باشد هنگامی که در تلاش حصول با شدن است. در هر نوع میل حصول تضاد وجود دارد؛ میل شدن یک جریان جداکننده است. ذهن نمی تواند آرام باشد هنگامی که کنترل یا سرکوب می شود. چنين ذهنی یک ذهن مرده است؛ چنين ذهنی از طریق مقاومت، مقابله و ایستادگی خود را جدا می کند؛ و در اینصورت بطور اجتناب ناپذیری برای خود و دیگران رنج و بدبختی به بار می آورد.
ذهن تنها زمانی آرام است که گرفتار فکر، یعنی گرفتار دامی نیست که از حرکت خودش می سازد. وقتی ذهن خودبخود آرام بگیرد - نه اینکه به زور وادار به آرام گرفتن بشود - یک عامل حقیقی رابطه خود را متجلی مینماید؛ آن عامل عشق است.


کریشنامورتی
شادمانی خلاق
ص 56 و 57

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii
313 views16:30
باز کردن / نظر دهید
2022-06-01 20:30:00
خدمت همراهان محترم کانال (عرفان و خودشناسی)

در صورتی که همراهان عزیز تمایل دارند می توانند جهت حمایت از کانال ماهانه در حد توان خود از کانال حمایت مالی بکنند (قانون جبران) تا کانال به مسیر خود ادامه دهد (کانال ما هیچ تبلیغاتی ندارد)
حدود 70 درصد از هزینه ها برای خود شما خرج می شود از جمله (خرید کتاب، تولید محتوا، تبلیغات، خرید کتاب، خرید اشتراک) در صورت واریز به ادمین کانال اطلاع بدید

6037 6974 9743 0766
حسین اکبرلو
بانک صادرات

پیشاپیش از حمایت و مهر شما سپاسگزارم

همراهانی که در خارج از کشور هستند جهت راهنمایی برای پرداخت از طریق Paypal به ایدی ادمین پیام ارسال کنند

@hossein_mysticosm
106 views17:30
باز کردن / نظر دهید
2022-06-01 19:30:28 ادامه ...


وقتی ما انسان را برای یک مقصود و منظور مورد استفاده قرار میدهیم، هر قدر هم آن منظور شریفانه باشد، ما او را بعنوان یک ابزار و وسیله می خواهیم، بعنوان یک شیئی میخواهیم. ما نمی توانیم یک چیز زنده را مورد بهره کشی قرار دهیم؛ بنابراین خواهان چیزهای مرده ایم. نظام جامعه ما مبتنی بر استفاده از چیزهای مرده است. تمتع از دیگری او را تبدیل به ابزار مرده ای می کند برای ترضيه خود ماه رابطه به معنای واقعی فقط می تواند بین زنده ها باشد. بهره کشی یک جریان جداکننده است - که مغایر با همدلی و مرتبط بودن است. و این جریان جداکننده است که منجر به تضاد، دشمنی و خصومت انسان با انسان می گردد.

"شما چرا این قدر بر رابطه تكيه می کنید؟"

زندگی یعنی رابطه، بودن یعنی در ارتباط بودن. رابطه یعنی جامعه ساختمان فعلی جامعه ما، که بر اساس استثمار و بهره کشی متقابل است، خشونت، خرابی و بدبختی به بار می آورد. و اگر دولت به اصطلاح انقلابی نتواند این بهره کشی را به شکلی ریشه کن نماید، فقط می تواند به تضاد بیشتر آشفتگی بیشتر و خصومت بیشتر کمک کند - گیرم در سطوح و ابعادی متفاوت با آنچه هست.
تا زمانی که ما از نظر روانی نیاز به یکدیگر داریم، و برای رفع نیاز خویش یکدیگر را وسيله قرار می دهیم، هیچ رابطه ای نمی تواند وجود داشته باشد. رابطه یعنی دل به يكديگر داشتن، يعنی آميزش، یعنی شریک غم و شادی یکدیگر بودن، و چنين كيفيتی چگونه می تواند موجود باشد وقتی استثمار هست؟


ادامه دارد ...

کریشنامورتی
شادمانی خلاق
ص 55 و 56

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii
109 views16:30
باز کردن / نظر دهید
2022-05-31 19:30:36 ادامه ...


شما نمی توانید از طریق جنگ طبقاتی به یک جامعه بی طبقه برسید. استفاده از یک وسیله غلط برای یک به اصطلاح هدف صحيح، امری است بکلی عبث! از طریق جنگ یا آماده کردن خود برای جنگ نمی توان به صلح رسید. تمام ضدین خود ساخته اند؛ بازتاب خود هستند، ایده آل - یعنی چیزی که نیست - بازتاب چیزی است که هست. و تضاد و ستيز بمنظور حصول ایده آل، یک تلاش و تقلای عبث و پنداری است؛ تلاشی است در حیطه قفس فكر. خلاصی و آزادی برای انسان از طریق این تضاد غیر ممکن است. بدون آزادی، شادمانی و خوشبختی وجود ندارد؛ و آزادی یک ایده آل نیست. آزادی تنها وسيله آزادی است.
تا زمانی که انسان در بعد روانی یا جسمی و فیزیکی، و با نام فلان ایدئولوژی یا دولت مورد بهره کشی و استثمار قرار می گیرد، اساس روابط اجتماعی بر خشونت خواهد بود. استفاده از انسان برای یک منظور و هدف، شیوه و تمهید سیاستمداران و کشیشان است - و رابطه به معنای واقعی و انسانی را منتفی می نماید.

مفهوم این حرفتان چیست؟

هنگامی که ما یکدیگر را وسيله ارضاء تمایلاتمان قرار می دهیم آیا می توان گفت بین ما رابطه به معنای واقعی وجود دارد؟ وقتی شما از شخص دیگری بعنوان وسيله آرامش و تسلی روانی خودتان استفاده میکنید - با کیفیتی که از یک تکه مبل استفاده میکنید - آیا شما واقعا در ارتباط با آن شخص هستید؟
شما ممکن است آن شخص را مال خودم بنامید؛ و موضوع فقط در همین حد باشد، ولی با او در ارتباط به معنای واقعی نیستید - همانگونه که با مبل در ارتباط نیستید. ارتباط شما با مبل درهمین حد است که: "مال من است" همینگونه است هنگامی که شما یک فرد را وسيله تمتع جسمی یا روانی قرار می دهید. شما معمولا او را مال خود می نامید، نسبت به او احساس مالكيت داريد؛ ولى آیا تملك "رابطه" است؟
دولت فرد را مورد استفاده قرار می دهد و او را شهروند خود می نامد؛ ولی با فرد هیچ رابطه ای ندارد؛ بلكه او را فقط بعنوان یک ابزار به کار می گیرد. ابزار یک چیز مرده است؛ و شما نمی توانید با چیزی که مرده است رابطه واقعی داشته باشید.


ادامه دارد ...

کریشنامورتی
شادمانی خلاق
ص 54 و 55

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii
155 views16:30
باز کردن / نظر دهید
2022-05-30 19:30:38 ادامه ...


"پس شما میگوئید ما باید به همین صورت که هستیم باقی بمانیم - باهمة استثمارگری ها و فسادها و تباهی های جامعه موجود؟"

ابدا چنین چیزی نمی گویم. میگویم انقلاب شما انقلاب نیست؛ تنها تغيير قدرت است از یک گروه به گروه دیگر جایگزینی یک طبقه است با طبقه دیگر انقلاب شما صرفا یک ساختمان متفاوت است که از مصالح همين نظام موجودی ساخته می شود؛ طرح و قالب زیرین آن قالبی است که هم اکنون وجود دارد. البته یک انقلاب بنیانی و ریشه ای هست؛ منتها انقلابی است که در آن تضاد نیست؛ که بر اساس فكر و بازتاب ها، ایده آل ها، دگم های کوته نظرانه، یل بلند پروازانه آن - که همه ریشه در "خود" دارند - نیست. ولی تا زمانی که ما موضوع را بر حسب تغيير این به آن نگاه میکنیم، بر حسب "بیشتر" و "کمتر" شدن نگاه میکنیم، یا حصول هدف و نتیجه ای را در نظر داریم، تحقق چنان انقلاب بنيانی غير ممكن است.

"تحقق انقلاب مورد نظر شما غير ممكن است. آیا شما جدا آنرا پیشنهاد میکنید؟"

این تنها انقلاب واقعی است؛ تنها تحول اساسی است.

شما برای تحقق آن چه پیشنهادی دارید؟

باطل را بعنوان باطل دیدن؛ اشتباه را بعنوان اشتباه دیدن حقیقت را در اشتباه دیدن. تنها طريق رهایی از همه آزمندی ها و تباهی ها و ناهنجاری ها است. مسلما باید یک تحول اساسی در رابطه انسان با انسان صورت بگیرد. همه می دانیم که ادامه وضع فعلی جز اینکه به تشدید رنجها و بدبختی های انسان کمک کند نتیجه دیگری ندارد. ولی همه رفورمیست ها - مانند به اصطلاح انقلابیون به نظر به حصول نتیجه ای دارند، هدفی دارند که باید حاصل کنند و هر دو فرد را، انسان را بعنوان ابزار و وسيله رسیدن به هدف خود نگاه می کنند. استفاده از انسان برای بک مقصود موضوع واقعی مورد توجه آنها است، نه تحقق هدف و نتيجه خاصی.


ادامه دارد ...

کریشنامورتی
شادمانی خلاق
ص 53 و 54

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii
179 views16:30
باز کردن / نظر دهید
2022-05-29 19:30:21 ادامه ...


شما گفتید تضاد بين تز و آنتی تز لازم است؛ و ستیز اضداد سنتز را می زاید

"تضاد بین جامعه فعلی و ضد آن، از طریق فشار وقایع تاریخی و غیره سرانجام نظام اجتماعی جدیدی را مستقر می گرداند"

آیا "ضد" متفاوت با چیزی است که هست؟ 'ضد چگونه بوجود می آید؟ آیا انعکاس تغيير شکل یافته آنچه هست نمی باشد؟ آیا آنتی تز تمام عناصر تز را در خود ندارد؟ این دو متفاوت با یکدیگر نیستند. سنتز هم باز شکل تغییر یافته تز است. گرچه تز گاهی رنگی متفاوت به خود می گیرد، گرچه تحت شرایط و فشارهایی خاص شکلی متفاوت پیدا می کند، اصلاح می شود یا به ترکیب و قالبی دیگر در می آید؛ ولی تز همیشه تز است. تضاد و ستیز بین اضداد جریانی است مخرب و نابخردانه. انسان می تواند از طريق لفاظی و بحث های زیرکانه و هوشمندانه چیزی را اثبات یا نفی کند، ولی واقعیت های روشن را نمی توان عوض کرد.
نظام فعلی اجتماع مبتنی بر آزمندی و میل حصول فردی است. و ضد آن - یعنی سنتز آن - چیزی است که شما آنرا جامعه جدید مینامید. در جامعه جدید شما آزمندی و میل اکتساب حکومت و هیئت حاکمه در مقابل آزمندی فرد و بجای آن قرار میگیرد. در جوامع فعلی دولت مهم است، نه فرد. شما میگوئيد از آنتی تز سرانجام سنتزی بوجود می آید که در آن فرد مهم خواهد بود. ولی این یک آینده خیالی است، یک ایده آل است؛ بازتاب فكر است. و فکر همیشه پاسخ و واکنش حافظه است، واكنش "شرطیت" است. و این یک حلقه شیطانی یا دایره بسته است که راه گریزی در آن نیست. این تضاد این نزاع و کشمكش در قفس فكر چیزی است که شما پیشرفت و ترقی می نامید.


ادامه دارد ...

کریشنامورتی
شادمانی خلاق
ص 52 و 53

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii
71 views16:30
باز کردن / نظر دهید
2022-05-28 19:30:46 ادامه ...


"چگونه بدون تضاد یک جامعه می تواند از شكلی به شکل دیگر تغيير باید با پیشرفت کند؟ اغنيا هرگز حاضر نیستند داوطلبانه از ثروت خود چشم بپوشند، باید مجبورشان کرد. تضاد و ستیز با آنها نظام اجتماعی جدید و راه و روش جدیدی از زندگی را به ارمغان خواهد آورد. این نظام چیزی نیست که با صلح و مسالمت تحقق یابد. ما ممکن است نخواهیم خشونت بورزیم، ولی مجبوریم با واقعیت ها روبرو بشویم"

شما فرض را بر این قرار میدهید که شخص شما است که میداند جامعه جدید چگونه جامعه ای باید باشد، و دیگری نمی داند؛ تنها شما هستید که این معرفت فوق العاده را دارید. و حاضرید به هر طریق ممکن خود را از شتر هر کس که سر راه شما قرار میگیرد خلاص کنید. با این روش - که فکر میکنید ضرورت اساسی دارد - شما فقط به ایجاد تضاد، خصومت، مخالفت ونفرت کمک می کنید. چیزی که شما می دانید صرفا شکلی از پیش داوری است؛ نوع دیگری از "شرطیت" است. بررسی های تاریخی شما یا رهبرانتان تعبیری است بر اساس زمینه روانی خاص خودتان - زمینه ای که نوع واکنش و تصمیم شما را تعیین می کند. و شما نام این واکنش شرطی را رهيافت و طرز برخوردی جدید می گذارید؛ یک ایدئولوژی جدید می گذارید. تمام پاسخ ها با واکنش های فكره شرطی اند. و انقلابی که مبتنی بر فکر یا ایده باشد فقط استمرار تغيير شکل یافته چیزی است که قبلا بوده. شما اساسا "رفورمیست" هستید نه انقلابی و اصلاح و رفورم یا انقلاب مبتنی بر ایده، عوامل واپس گرایی جامعه هستند.


ادامه دارد ...

کریشنامورتی
شادمانی خلاق
ص 51 و 52

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii
141 views16:30
باز کردن / نظر دهید
2022-05-27 19:30:40 ادامه ...


منظور شما از تضاد چیست؟ تضاد بین چه چيز؟

"بین چیزی که بوده است و آنچه خواهد بود"

آنچه خواهد بود، یا باید باشد، واکنش و انعکاس چیزی است که بوده و هست. مفهومی که ما از تضاد داریم ستیز و مبارزه بین دو ایده متناقض و مخالف است. ولی آیا تناقض و تقابل - به هر شكل که باشد - ممكن است موجب درک و شناخت گردد؟ چه وقت یک مسئله درک و شناخته می شود؟

"تضاد طبقاتی وجود دارد؛ تضاد ملی گرایی وجود دارد؛ تضاد ایدئولوژیک وجود دارد. تضاد عبارت است از تناقض و مخالفت، عبارت است از مبارزه و مقاومت - بخاطر جهل انسان ها نسبت به واقعیت های اساسی حاکم بر جریان تاریخ. تناقض، تقابل و ضديت موجب رشد و پیشرفت می گردد. و تمام این جریان یعنی زندگی"

ما می دانیم که در ابعاد و سطوح مختلف زندگی تضاد وجود دارد و انکار آن احمقانه است، ولی آیا این تضاد لازم است؟ ما انسان ها تا به حال فرض را بر این قرار داده ایم که لازم است. و آنرا با استدلال های زیرکانه توجیه کرده ایم. مفهوم و مقصود تضاد در طبیعت ممکن است کاملا متفاوت با تضاد مورد نظر ما باشد.
تضاد - به معنایی که ما از آن در نظر داریم - ممكن است بین حيوانات وجود نداشته باشند. ولی برای ما انسانها تضاد بصورت یک فاکتور و عامل فوق العاده مهم در آمده است. چرا تضاد در زندگی ما اینهمه اهمیت پیدا کرده است؟
رقابت و مبارزه، جاه طلبی، تلاش برای بودن یا نبودن، میل حصول و غیره جزئی از تضاد است. چرا ما باید تضاد را بعنوان یکی از ضرورت های زندگی بپذيريم؟ مفهوم حرف من این نیست که باید سستی و کاهلی را بپذیریم، یا نسبت به رنج های آدمی بی تفاوت باشیم. ولی چرا ما باید تضاد تضادهای درونی و برونی - را تحمل کنیم؟ آیا تضاد برای شناخت و حل یک مسئله لازم است؟ آیا نباید بجای رد با قبول، این موضوع را بررسی کنیم؟ آیا نباید بکوشیم تا بجای چسبیدن به استنباطات و عقاید شخصی خود حقیقت موضوع را کشف کنیم؟


ادامه دارد ...

کریشنامورتی
شادمانی خلاق
ص 50 و 51

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii
170 views16:30
باز کردن / نظر دهید