Get Mystery Box with random crypto!

📶درسگفتارهای جامعه شناسی

لوگوی کانال تلگرام kavosh_garan — 📶درسگفتارهای جامعه شناسی د
لوگوی کانال تلگرام kavosh_garan — 📶درسگفتارهای جامعه شناسی
آدرس کانال: @kavosh_garan
دسته بندی ها: تحصیلات
زبان: فارسی
مشترکین: 13.43K
توضیحات از کانال

"جامعه‌شناسی فهم جامعه با تمام واقعیت هايش است.
#علیرضاهمدست
جهت آگهی به این آیدی پیام بدهید
@alirezahamdast
👉https://www.instagram.com/kavosh_garan3

Ratings & Reviews

3.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

2

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 41

2022-09-29 12:38:01 تاملاتی فلسفی در باب اعتراضات کنونی ایرانیان

دکتر مسعود امید

با عرض تسلیت و تاسف اخلاقی به تمام ایرانیان و هموطنان، نکاتی را از منظر فلسفی در باب اعتراضات کنونی به فوت مرحومه مهسا امینی تقدیم می کنم:

۱. ایران معاصر در افق سوبژکتیویته تنفس می کند و در سپهر بیناسوبژکتیوبته( روابط میان سوژه ها) تقرر یافته است و مشتغل به تمرین های سوژگی است.
۲. همانگونه که در کتاب 'فلسفه بحران کرونا'(نشرسومر و چاپ شفیعی، تهران، سال ۱۴۰۰) و در مقاله چاپ شده در 'ویژه نامه بحران کرونا در پژوهش های فلسفی دانشگاه تبریز' ( سال ۱۳۹۹) و در کتاب 'فیلسوف و مبارزه صنفی'(نشر شفیعی، تهران، ۱۴۰۰) به تصریح اورده ام، ایرانیان در حال تمرین های سوژگی ( و حتی تجربیات نیهیلیستی) هستند. به بیان دیگر ایرانیان در حال تمرین خوداندیشی و داوری های مستقل از حکومت، دین، سیاست و... هستند.
به نظر می رسد که  ایرانیان در حال تجربه سوژگی از قسم سیاسی (داوری ها و ارزبابی ها و کنش ها و واکنش های مستقل سیاسی)، صنفی (رسیدن به منافع از کانال صنفی)، اقتصادی ( منفعت طلبی شخصی و نه فایده گرایی عمومی) و حتی دینی ( اجتهادات فردی در باب برخی امور دینی)بوده اند و حال وارد تجربه جدیدی از نوع سوژگی اخلاقی اند.
حاصل تمرین های سوژگی ایرانی جماعت آن است که فهم و معرفت خود از ایران و اوضاع و احوال آن را معتبر می دانند و به القائات و انشائات و تفسیرهای حکومتی بسنده نمی کنند.
۳. بحران کنونی ایران یک بحران اخلاقی است که خاستگاه آن علی الظاهر برخی از کنش های بی قاعده سازمان های حکومتی است و بنابراین باید در افق اخلاق و سوژه اخلاقی بدان نگریست و  اندیشید.
۴. سوژه اخلاقی قسمی فاعل آگاهی و تجربی است که اخلاق را مستقل از دین می یابد و می فهمد و به طور مستقل از دین و وحی و... به درک حسن و قبح افعال و اعمال نائل می شود و حتی فراتر از آن، می تواند قواعد ارزشی عمل خود را تعریف و تعیین و ارزشگذاری کند. سوژه اخلاقی در اوج خود یک فاعل ارزشگذار و خودگردان ارزشی است( خواه براساس قاعده سازی یا درک زیست جهان اخلاقی اش)
۵. اعتراضات کنونی ایران از ماهیت و هویت اخلاقی برخوردار است. تک تک ایرانیان در عمق وجدان و حس اخلاقی خود، یا در زیست جهان اخلاقی شان، صرف نظر از داوری فقهی یا سیاسی حکومت، به مرحله ارزیابی مستقلی نسبت بدان رسیده اند.
عنصر اخلاقی زیست جهان ایرانی به اندازه عنصر دینی آن، قوی و نافذ و موثر و دارای شمول است.
۶. مبنای سوژه اخلاقی ایرانی در کنش اعتراضی- اخلاقی اش نسبت به فوت مرحومه امینی چیست؟
به نظر می رسد که اخلاق زیسته ایرانیان به روال تاریخی،  از نوع اخلاق عاطفی -جوانمردی است. این نوع اخلاق نسبت به مظلومیت بسیار حساس است. دیگر عنصر اخلاقی و مطالبه اخلاقی مهم عبارت از احترام طلبی است.
۷. رکن روآوری ایرانیان به حادثه عاشورا و حتی رکن اخلاقی روی آوری ایرانیان به انقلاب ایران هم، اخلاق عاطفی-جوانمردی بوده است. از عناصر اصلی حادثه عاشورا و انقلاب، نموداری آن در افق در اقلیت بودن و مظلومیت و قربانی شدن فرد یا افراد بوده است.
۸. تقارن مظلومیت و احساس قربانی بودن مرحومه امینی با ایام محرم و احوال امام حسین و تداعی و تشابه مظلومیت ایشان با جریان فوت امینی، عامل تشدید واکنش ها و همگرایی بی سابقه در اعتراضات بوده است.
۹. افق اخلاقی، قابلیت وحدت بخشی انسانی عظیمی را در حوزه واکنش های سیاسی و اقتصادی و حتی دینی دارد.
۱۰. حکومت هایی که در آنها امکان تعامل اخلاقی مردم با حکومت، یا نیست یا اندک است، به تدریج دچار خطاهای اخلاقی فاحشی می شوند و بنابر این همواره باید منتظر بحران های سیاسی ناشی از بحران اخلاقی باشند.
۱۱. بذرهای سوبژکتیویته در ایران در حال رشد است و قطعات پازل سوبژکتیویته در حال تکوین و تکمیل شدن است. ایرانی آینده را باید به عنوان سوژه فهم کرد، هر چند می توان آن را سوژه ایرانی نامید.
۱۲. سوبژکتیویته ایرانی سوبژکتیویته ای ناقص ولی با امکان ارتقاست ولی نه آنکه سوبژکتیویته ای پخته ولی ناخشنود باشد.
۱۳. هر حکومتی، خواه دینی ( اسلامی، مسیحی، یهودی و...) یا غیردینی ( مارکسیستی، فاشسیتی و...)، باید خود را در افق مدرنیته بازتولید کند. در غیر این صورت با بحران هایی مضاعف ( غیرمدرن و مدرن) و بنیادی مواجه خواهد شد.

● نتیجه گیری
خطای منجر به اعتراضات کنونی ایران فراتر از یک خطای عملی از نوع سازمانی یا حکومتی است و ره به خطای در منظرها و پیش فرض ها و باورهای گردانندگان و مسئولان آن می برد.
به نظر می رسد که نظام نیازمند بازخوانی و بازنگری اساسی در منظر و باورهای خود در حوزه فلسفه زندگی ( تقدم و اصالت  زندگی بر دیگر امور) ، فلسفه حقوق ( حقوق بشر و حق احترام به شهروندان)، فلسفه بدن ( تقدم بدن زیسته و بدن اخلاقی بر بدن فقهی) و مخصوصا فلسفه زنانگی ( تجدید نظر در باب زن به مثابه هویت درجه دو یا سوم) است.
551 views09:38
باز کردن / نظر دهید
2022-09-29 00:06:11
برنامۀ شیوه:

دکتر فیاض و دکتر آزاد ارمکی

@kavosh_garan
585 viewsedited  21:06
باز کردن / نظر دهید
2022-09-28 23:41:51 جامعه ی منفعل و بی‌تفاوت خودش مقدمات جنایت را فراهم می کند و جنایتکاران صرفا ابزار اجرای آن هستند؛

 "دیکتاتور شخص نیست، دیکتاتور یک فرهنگ است"

یک شیوۀ خاص از زندگیست که اساس آن در فرهنگ فرمانروایی و فرمانبری تعریف میشود،

مسلم و مشخص است که ‏دیکتاتورها نه در دامن مادر، بلکه در دامن جامعه پرورش می‌یابند.
 
#کارل_پوپر
@kavosh_garan
803 views20:41
باز کردن / نظر دهید
2022-09-28 00:23:07 زمان آن فرا رسیده که روش های تازه و راه های جدیدی را امتحان کنیم .
انقلاب اجتماعی به معنای نیل به رهایی بشر از طریق اختیار است ، اما اگر هیچ ایمانی به آن نداشته باشیم ، انقلاب به انکار خودش بدل می گردد و به خودش خیانت می کند .
پس بگذارید شهامت آزادی داشته باشيم :
بگذارید این شهامت جايگزين سرکوب و ترور شود. اگر اختیار ، به ایمان و کردار ما بدل گردد ، آنگاه قدرتمند خواهیم شد .
فقط اختیار می تواند انقلاب اجتماعی را به چیزی کارآمد و تمام عیار بدل سازد . تنها اختیار است که مى تواند راه را به ارتفاعات بلندتر هموار کند و جامعه ای را تدارک ببیند که در آن آسايش و لذت ميراث همگان خواهد بود .

#الکساندر_برکمن

@kavoah_garan
945 views21:23
باز کردن / نظر دهید
2022-09-27 18:46:32
سال ۵۳ تحقیقاتی روی جامعه‌‌ی ایران انجام شده و نتایج زیر اعلام شده است

۹۰ درصد دانشجویان سیاستمداران ایرانی را ناصالح تشخیص داده‌اند
بیش از ۵۰ درصد این دانشجویان مشکل عمده سیاسی ایران را بی‌توجهی رهبران سیاسی به مشکلات اقتصادی و اجتماعی و وجود نابرابری و بی عدالتی ذکر کرده‌اند.
کلیه‌ی متفکرین که با آنها مصاحبه شده از رسانه‌های حکومت ناراضی بودند.

دکتر محمد فاضلی(جامعه شناس) می‌گوید: من اگر به شما نمی‌گفتم که این پژوهش متعلق به سال ۵۳ است فکر می‌کردید تازه انجام شده و همین دیروز در یکی از جلسات تهران بیان شده است!

@kavosh_garan
1.9K views15:46
باز کردن / نظر دهید
2022-09-27 16:56:39 فرودست شدن: ایده پیشرفت و منطق توسعه

آرش حیدری

@kavosh_garan
166 views13:56
باز کردن / نظر دهید
2022-09-27 14:57:55
فاضلی، جامعه‌شناس: از هر پنج نفر ایرانی یک نفر در فقر مطلق به سر می برد!

جامعه ایران به شدت بالغ شده است

میانگین هوشی و توانایی جامعه بالاتر از حکومت است؛ این وضعیت جامعه ایرانی را به استیصال رسانده است

محمد فاضلی جامعه شناس:باید بدانیم جامعه ایران در چه وضعیتی است. فقط ۱۴ درصد مال سالهای قبل از انقلاب هستند، ۸۶ در صد پس انقلاب به دنیا آمده اند این جامعه گسترش یافته و رشید و بالغ شده و تحصیل کرده است این جامعه از برخی عارضه ها رنج می برد. نرخ بیکاری بسیار بالاست، حتی با نرخ های پایین مشارکت این بیکاری بالاست بیکاری به شکل نابرابری بین زن و مرد تقسیم شده؛ مردان پنج برابر زنان شاغل هستند! نرخ بیکاری زنان ۱۳ درصد، نرخ بیکاری مردان ۷.۲ درصد

@kavosh_garan
763 views11:57
باز کردن / نظر دهید
2022-09-26 22:22:56
دکتر تقی آزاد ارمکی جامعه شناس اخراجی از هیأت علمی دانشگاه تهران در برنامه شیوه شبکه چهار:


40 سال بر اساس احساسات حکومت کردیم، عقل وعقلانیت گم شده نظام ماست.
وقتی دائما وعده می دهی و مردم را سر خورده می کنی.

وقتی دائما در احساسات مردم می دمیم ومردم را به خیابان می کشیم برای اهداف انقلابی، خوب همین رویه را در مقابل تو هم انجام می دهند در عقلانیت ندمیده ای که توقع عقلانیت در مواجهه به خودت را داری.

من یک سوال دارم مگر حکومت ما مستقر نیست چرا اجازه اعتراض نمی دهیم!
مگر حکومت ما مستقر نیست چرا کار دست انقلابیون است همچنان، نه کارشناسان؟!....

@kavosh_garan
595 viewsedited  19:22
باز کردن / نظر دهید
2022-09-26 22:22:19 کارل مارکس : امروز انسان راستین شرمگین از موفقیت هایش است نه مفتخر به آن ها

حقیقتا چیزی برای افتخار کردن و فخر فروختن وجود ندارد. همه چیز یک رقابت ناعادلانه است و آنکه بهترین و بزرگترین و برنده و موفق می شود ، مادام که به کلیت و قواعد این رقابت تن دهد در حقیقت شرافتش را بیشتر باخته است. رسیدن به مدارج عالی در علم و هنر و دیگر مهارت ها افتخاری ندارد، تا زمانی که حتی یک کودک به این دلیل که پدر و مادرش توان صرف هزینه های مدرسه و ورزش و کلاس را ندارند ، از پرداختن به دانش وهنر و مهارت باز می ماند. امروز انسان راستین شرمگین از موفقیت هایش است نه مفتخر به آن ها. و این شرم خود یک انقلاب است.

کارل مارکس / نامه ای به روگه

@kavosh_garan
535 views19:22
باز کردن / نظر دهید
2022-09-26 01:30:09 کنش شرافتمندانه یا واکنش ازسر استیصال؟

قربان عباسی

هانا آرنت در کتاب بحران جمهوری می نویسد:

«ما آزاد هستیم که جهان را تغییر دهیم و چیزی نو را آغاز کنیم و این مستلزم توانایی ذهنی،توانایی بله گفتن یا خیر گفتن است که بدون آن هیچ کنشی ممکن نیست. و کنش دقیقاً همان چیزی است که سیاست ازآن ساخته شده است».برای تغییر وضعیت نامطلوب،دل آزار کنونی به وضعیتی انسانی تر باید دست به کنش زد و صرف واکنش های ازسر انفعال کفایت نمی کند.فردی بی گناه اعدام می شود.زنی بی گناه کتک می خورد.کارگری بی گناه و گرسنه شلاق می خورد و ما صرفاً به واکنش های رمانتیزه شده اکتفا می کنیم ؛دل سوزی،ترحم،و آرزوی صبر جزیل برای بازماندگان و خانواده اش.واکنش هایی که نه تنها دردی از دردمندان کم نمی کند بلکه احتمالاً بریاس و خشم آنها نیز اضافه کند.سیاست با کنش زاده می شود و نه با واکنش و این اولین درسی است که آرنت می تواند به ما بیاموزد.

نافرمانی مدنی،حداقل کاری است که شهروندان خوب دربرابر یک حکومت سرکوبگر و دیکتاتور می توانند به آن دست بزنند.اما نافرمانی تنها زمانی ممکن می شود که قانون شکن آماده و حتی علاقمند باشد که مجازات عملش را بپذیرد.پرسشی که آرنت پی می افکند این است؛چه زمانی فرد می تواند ازچنین روحیه ای برخوردارباشد؟ و البته خود جواب می دهد:

«زمانی که فرد باورداشته باشد«قانونی برتر»، و «والاتر» از قانون فعلی وجود دارد که تغییر ناپذیر است و آن قانون بالاتر چیزی جز محکمه وجدان نیست.»
و البته این همان درسی است که در تراژدی آنتیگونه در نبرد نابرابر کرئون ستمگر و آنتیگونه می یابیم
«کرئون: قوانین من قوانین دولتی هستند و اطاعت ازآنها برهمه واجب است
آنتیگونه: اما قوانین تو نمی تواند فراتر ازقانون الهی باشد که دروجدان آدمی حک شده است»

بگذارید چنین خلاصه کنیم

برای سیاست باید دست به کنش زد کنشی که باید ازوجدان و محکمه درون تک تک ما شهروندان ناشی شده باشد.انسان بی وجدان انسان کنشگر نیست.منفعل و مفعول است چون چیزی نیست که او را ازدرون به تکاپو و حرکت وادارد او فقط دربرابر محرک های بیرونی واکنش نشان می دهد.پرسش گزنده اینک با ماست! با ما انسان های احتمالاً خوب که هرگز نتوانستیم ازخود شهروندانی خوب بسازیم.ارسطو نیز دوهزارو اندی پیش درباب تعریف شهروند می نویسد:او کسی است که خیر همگانی را بر منافع فردی ارجحیت می دهد و دیکتاتور شهروند نیست چرا که وی تنها نفع خویش را می جوید.و آنکه شهروند نیست دوحالت بیش ندارد یا حیوانی است متعلق به جنگل و یا دیکتاتوری است عربده کش!
آیا ما شهروندیم؟
آیا هنوز قدرت وجدان باماست؟
اگر هست پس چگونه ویرانی این وطن ،فروپاشی بنیادهای کشور،آب شدن تدریجی جوانان وطن،افسردگی نیمی ازمردم کشور و گرسنگی مطلق نصف جمعیت وطن را به چشم می بینیم و جز واکنشی ذلیلانه کاری بیش نمی کنیم؟

@Kavosh_garan
829 views22:30
باز کردن / نظر دهید