2021-06-29 22:32:19
حاشیههای امیدبخش
گفتوگو با مصطفی مهرآئین
دورکیم میگوید انسان باید یک بار دیگر بمیرد تا به انسان اجتماعی تبدیل بشود؛ یعنی جامعه از طریق مرگ ویژگیهای انسانی ما را کنترل میکند، اما ما همواره در کشاکش هستیم. ما هرگز ویژگی سرکشی و گذر از محدودیت را از دست نمیدهیم. این کشاکشی جدی در جامعه و دغدغه اصلی سیاسیون است که میل به سرپیچی و خروج از جامعه را کنترل کند. میل به خروج از وضعیت زندگی اجتماعی همان «امید» است؛ یعنی دائماً با فشار ساختاری روبهرو هستیم و دوست داریم از آنها گذر کنیم و بالطبع انتظار داریم اتفاقاتی بیفتد که گذر هم کنیم. مجموعه این اتفاقات هم دو دسته بیشتر نیست: یا دوست داریم موانع برداشته شود یا فرصت دوبارهای داشته باشیم. این وضعیتی است که به آن میتوانیم زندگی امیدوارانه یا وضعیت امید بگوییم. این جزئی طبیعی از زندگی ماست که داریم زندگی میکنیم و دائم در کشاکش هستیم.
تجلی امید را میتوانیم در ادبیات، هنر، سینما، ورزش و اخبار نویدبخش مملکت ببینیم، حتی وقتی تصمیم میگیرند حقوقها را افزایش دهند یا اینکه حجاب کمی آزادتر میشود میل به امید در همه سطوح جامعه را نشان میدهد. این مسئله مختص به جامعه ما هم نیست. نکته دیگر اینکه خود انسان به لحاظ ماهوی بیش از هر چیزی وجود مضطرب دارد؛ یعنی انسان با بودنش در این جهان مدام اضطراب را تجربه میکند. دلیل هم این است که ما در چرخه زمان و ابدیت هستیم. ما معطوف به زمان زندگی میکنیم و از سوی دیگر بینهایتی هم وجود دارد که ما گرفتار این چرخه هستیم.
به دو دلیل انسان موجود امیدواری است: خود تجربه زندگی اجتماعی که تنگنا زیاد دارد و بعد هم وجود انسان که مضطرب است. تجربه زندگی تجربه مشکلات و سختیها و نادانیهای ماست. ما نسبت به آینده نادان هستیم و نمیتوانیم آینده را تشخیص بدهیم و اضطراب داریم؛ بنابراین ما گرفتار ماجرای امید هستیم و هرکدام از این دو دلیل پاسخ خودش را پیدا میکند. پاسخ امیدواری یک جامعه انعطاف ساختار آن است که بتواند دائماً آدمها را حمایت کند. سیستم خودش چیزهایی میسازد که به شهروندش بگوید امیدوار زندگی کن و ما حامی تو هستیم.
امید میتواند انحطاط و تزلزل بیاورد. ما با امید به سمت انحطاطی میرویم که در آن امید داریم یک ناجی ما را نجات بدهد. امید میتواند بهعنوان یک تجربه وجودی ساری و جاری در زندگی ما باشد یا تبدیل به یک ایده انتزاعی دور از دسترس شود که از جنس اسطوره و افسون است. از جنس اعجازی که مردم منتظر هستند تا بیاید و ناجی ما باشد و بنابراین مینشینند تا مشغول به زندگی موجودشان بشوند. بدون اینکه دست به هیچ اقدامی برای تغییر موقعیت و وضعیت خودشان بشوند.
کیفیت جامعه ما تعیینکننده کیفیت امید ما نیست، چون نسلهای متفاوتی هستیم که در کنار هم زندگی میکنیم. ما الآن در شرایطی هستیم که فقط سرمایه ایرانیبودنمان پشت سرمان نیست و بخشی از جهان را هم داریم. در کنار ساسی مانکن ممکن است پینک فلوید هم باشد. قبول دارم که دانشگاههای ما ضعیفاند، اما امروز علم آموختن فقط از مسیر دانشگاه نیست و اگر کسی کمی انگلیسی بلد باشد میتواند در مواجهه با علم جهان قرار بگیرد. موسیقی و سینما و هنر و ادبیات هم همینطور است. من هم قبول دارم ادبیات امروز ما ادبیات سوگ و مویه است تا اینکه ادبیات رهایی و گشایش باشد، اما میشود گشت و امید را پیدا کرد.
منبع: چشمانداز ایران شماره 127
@cheshmandaz_iran
https://bit.ly/3qA7Ody
1.6K viewsMostafa Mehraeen, 19:32