Get Mystery Box with random crypto!

کانال مهدی نصیری

لوگوی کانال تلگرام nasiri42 — کانال مهدی نصیری ک
لوگوی کانال تلگرام nasiri42 — کانال مهدی نصیری
آدرس کانال: @nasiri42
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 14.63K
توضیحات از کانال

اخبار و آثار مهدی نصیری و بازنشر مطالب و مقالات دیگران که مفید دانسته می شود اما الزاما به معنای تایید همه‌ محتوای یک مقاله نیست.
ارتباط با مهدی نصیری
@MahdiNasiri238
سفارش آگهی: Hmostafavy@
لینک کانال:
@nasiri42

Ratings & Reviews

4.00

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

1

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 6

2022-12-05 18:29:02 آگهی آگهی آگهی
5.9K views15:29
باز کردن / نظر دهید
2022-12-05 18:01:17 کفر صریح بر کفر مستور ترجیح دارد!

شهید مطهری: بنی‌العباس خیلی سیاستمدارتر و نیرنگ‌بازتر و منافق‌تر از بنی‌امیه بودند و تا حد زیادی به دنیا اعلام کرده بودند که خلافت آن‌ها جنبۀ تقدس دارد […] تا بعد یک عالم بسیار روشن‌بین و روشن‌فکر شیعی پیدا شد که این سمبل دروغین را نیز در هم کوبید و او خواجه نصیرالدین طوسی بود. [گفت] این خلافت هیچ‌گونه تقدسی ندارد، این [قداست] دروغین را ساخته‌اند. ولی سعدی این اشتباه را می‌کرد و می‌گفت:
آسمان برحق بود گر خون ببارد بر زمین
از برای مرگ مستعصَم امیرالمؤمنین
اما خواجه نصیرالدین طوسی می‌گفت آسمان خون نخواهد بارید و حقش هم نیست که خون ببارد. او هم چون یک عالم شیعی بود به خودش چنین جرئتی داد که این خلافت غاصبانۀ اسلامی را به نفع اسلام در هم بکوبد ولو به دست مغول. کفر صریح بر کفر مستور خیلی ترجیح دارد. او هم همین است، مستعصم هم با چنگیز و مغول [در واقع] فرق نمی‌کند؛ فرقش این است که او یک پردۀ دروغین از اسلام روی چهره خودش کشیده ولی وی این پرده را ندارد. آن که این پرده را ندارد خطرش کمتر است از آن که این پرده را دارد. این اقدام، الهام از همان درسی است كه حسین ابن علی علیهماالسلام داد.
(مجموعه آثار، ج ۲۵، ص ۲۹۷)
@nasiri42
7.1K viewsedited  15:01
باز کردن / نظر دهید
2022-12-05 17:01:44 که می‌خورند حریفان و من نظاره کنم؟!‏

سید مسعود رضوی

خبر قراردادهای گازی دولت قطر با آلمان و چین در بحبوحه برگزاری جام جهانی فوتبال و درگیری افکار عمومی ایرانیان با مسائلی که باید سالها قبل حل و فصل می‌شد و با تدبیر و تأمل در مرکز توجه قرار می‌گرفت، اهمیت راهبردی دارد. بارها گفته‌ایم که هزینه فرصت‌های از دست رفته در این دوران، بیش از هر سرمایة از دست رفته و هر زیان مالی، می‌تواند ژئوپولیتیک منطقه را به ضرر ما باژگون کند و جبران آن شاید ناممکن و بسیار هزینه بر باشد. ‏
تجارت انرژی ایران با تنظیم خط لوله‌هایی در مسیر شمال و شرق کشور باعث زیانهای بی حساب و کتاب شده و اینک بزرگترین رقبا در جنوب هم همان قاعده را بر ضد ما ترسیم کرده‌اند. ما در تغافل و درگیر خویشتنیم. آیا گفتن و تذکر سود دارد؟
خط لوله‌ای که قرار بود از پاکستان بگذرد و به هند برسد تا نام خط صلح را داشته باشد، در مرز ایران و پاکستان متوقف ماند. پاسخگوی این بی تدبیری کیست؟ ایران و هند که شرکای مطمئن و استراتژیک بوده‌اند و از حیث فرهنگی و تاریخی، سرنوشت و پیوستگی کهن دارند، اکنون مراودات محدودی دارند و هر طرف بازاری داشته‌ایم، امارات و قطر و روسیه جایگزین نفت و گاز ما می‌شوند تا از حداقل‌های پیشین هم محروم شویم. ‏
اما هشدار جدی می‌دهیم که قراردادهای اروپا و چین بسیار بزرگتر از آن است که اکنون می‌اندیشیم، این قراردادها در واقع کشور کوچک همسایه جنوبی ما را در برداشت ذخایر گاز مشترک، بی‌رقیب ساخته و با تمام امکانات و دارایی‌های ممکن به حال خود وانهاده است. قطر با حجم سرمایه‌گذاری در تکنولوژی‌های نو، دهها سال از ایران پیش خواهد افتاد. توازن سرمایه‌ها وقتی متعادل نباشد و پای شرکت‌های اروپایی و چینی به قطر باز شود، درواقع ما تنها سود و سرمایه از دست نمی‌دهیم، بلکه برتری ژئوپولیتیکی از چنگمان خواهد رفت. هژمونی و منزلتمان دستخوش تکانه خواهد شد.
نمونه پاکستان در دهه‌های قبل، را می‌شود مثال زد که با وسعت و جمعیت و ارتش مفصل، نیازمند کمک و سرمایه آمریکایی و عربستانی شده بود و هست. اما آنها هم از موقعیت منطقه و تعارضات و معاهداتش دارند خوشه چینی می‌کنند و درهای کشورشان را به روی سرمایه و پیمانهای دو یا چندجانبه باز کرده‌اند. ‏
عدم توجه به سرمایه گذاری و بستن درهای کشور به بهانه تحریم و نپیوستن به معاهدات بین‌المللی بانکی و تداوم وضع کنونی، ما را از رقابتی پرسود محروم می‌کند و سرانجامی جز پیوند با کشورهای بحران زده و درگیر جنگ باقی نخواهد نهاد. اگر روسیه درگیر جنگ اوکراین است، ما نباید متضرر شویم یا تحت فشار قرار گیریم یا از سرمایه‌گذاری و تجارت محروم شویم. تداوم وضع کنونی نه تنها به سود ما نخواهد بود، بلکه در یکی دوسال آینده با تورم و بیکاری داخلی و فرسایش زیرساخت‌های حیاتی و بالأخره از دست دادن بازارهای سنتی در انرژیهای فسیلی و پتروشیمی و کانیهای خام که ارزان هم می‌فروشیم، دچار زحمت و صدمه شویم. عجالتاً باید مسیر تجارت طبیعی و مطمئن با هند را از طریق بندر چابهار و فروش نفت و گاز احیا کنیم و گسترش دهیم تا شاید از این روزن گشایشی حاصل شود و کشتی اقتصاد و سیاست ساحل مناسبی برای پهلو گرفتن بیابد!
اما واقع بین باشیم، این سخن را آویزه گوش داریم که: «سخن چه فایده گفتن چو پند می‌ننیوشی؟!» سررشتة مشکلات ما جای دیگر است و منفعت برندگان همیشگی از وضع موجود هم سودی هنگفت می‌برند. کسانی که نام مشخصی ندارند ولی در مهم‌ترین مسائل و مشکلات ما تصمیم گیرنده اصلی
هستند.
کسانی که در میان ما هستند اما نمی‌دانیم به چه عنوانی معرفی کنیم و بگوییم برچه اساسی مانع گفتگوی بین‌المللی و تجارت جهانی و روابط بانکی و پولی هشتاد میلیون ایرانی هستند و تصمیم آنها کیفیت خودرو و هوای تهران و سیاستهای آبی و ترابری و بسیاری مسائل دیگر را تعیین می‌کند. چرا هردم که از یک مشکل کوچک مانند پیوستن به شبکه بانکی جهانی سخن می‌گوییم و رفع مشکل تجارت دولتی و خصوصی ایران را مطرح می‌کنیم، با پاسخ‌های غریب و مضحک و بلکه هیاهوی گروهی کوچک روبرو می‌شویم؟ مگر بقیه جهان، از امریکا تا روسیه، از اروپا تا چین و از عربستان سعودی تا کوبا نمی‌فهمند اف‌ای تی اف چه دام بزرگی است و فقط ما باید پشت دروازه‌های تجارت و توسعه بمانیم و مافیای کاسبان، ملت و کشور بزرگ ما را از تجارت آزاد محروم سازند؟
تکرار این سخن بی‌فایده نیست و شاید تنها اندرزی باشد که به کار همه و به سود همه باشد. وقت تنگ است و حریفان قَدَرند. جهان منتظر نمی‌ماند تا ما حوصله کنیم و سر صبر وارد بازاری شویم که متاعش قیمت گزافی دارد. آنچه امروز دیگر خریدار ندارد، جلوه‌ فروشی است یا به قول خواجه حافظ: ‏
سخن درست بگویم: نمی‌توانم دید
که می ‌خورند حریفان و من نظاره کنم!‏
@karaneyekhorshid
@nasiri42
7.2K viewsedited  14:01
باز کردن / نظر دهید
2022-12-05 16:00:30 ۱۶ آذر ۱۳۸۸، دانشجوی امیرکبیر بودم و در گوشه‌ای از صحن پای صحبت‌های «مجید توکلی» [عزیز]؛ به صحبت‌هایش که بیش از محتوای آن، شور و هیجانش در یادم مانده است، گوش می‌دادم و ذهنم درگیر تفاوت‌های جهان‌هایی که در آن زیست می‌کردیم بود؛ از سیطرۀ سیاهی‌ها و ستم‌ها می‌گفت.

شهریور۸۸، من ۵۷‌ای فلسفه‌خوان شهره [متهم] به عدالت‌خواهی، نقادی علیه مذهب سنتی و روحانیت، اباحه‌گری نسبت به حجاب، ظواهر دین و نیز پوشیدن شلوار لی، در همراهیِ عزیزی، برای اولین بار عضو بسیج شده بودم: مسئول نقش‌آفرینی عمومی (سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و رسانه‌ای) بسیج دانشجویی امیرکبیر.

انقلاب۵۷ را به شکلی اغراق شده اتفاقی متعالی در بهبود وضع کشور و شکل گرفتن تمدنی جدید می‌دید که با تکیه بر شعارهای ۵۷ اتفاقا منتقد صریح نظام سیاسی بود؛ چرا که گمان می‌کرد "کلیت" به سامانی وجود دارد و در تقابل با نیروهای داخلی دچار انحرافاتی هست.

منتقد سیاسی قائل به امکانِ اصلاحِ جدی بودم؛ ۸۴ برای نقد هاشمی، نهاد رهبری دانشگاه‌مان تذکر می‌داد، به خاطر نقد لاریجانی سایت ناشر تعطیل می‌شد و حتی به دلیل آشنایی و دغدغۀ مسائل جهانی و منطقه‌ای، از ۸۶ منتقد [آن موقع‌ها نرمِ] قاسم سلیمانی -که حتی حزب‌اللهی‌ها اسمش را هم نمی‌دانستند- بودم.

گمان می‌کردیم بسیج دانشجویی منحرف شده است؛ از آرمان تهی، تبدیل به ساختاری پوچ و بازیچۀ نیروهای امنیتی-سیاسی اصولگرا شده است. خام‌اندیشانه خیال می‌کردیم یک انحراف جزئی‌ست و می‌توان آن را به تشکلِ دانشجوییِ آرمان‌گرایِ ۵۷‌ای و مهمتر با رویکرد مردمی و کارکرد سیاسی-فرهنگی اصلاح کرد.

فضای کشور با اعتراضات ۸۸ نه آرام و نه عادی بود؛ مطلب می‌نوشتیم، راهپیمایی دانشجویی ۱۳آبان برگزار می‌کردیم و برای ۱۶آذر، دومینو، تئاتر خیابانی و نمایشگاه اینفوگرافیک در صحن. همزمان جلسه و نامه و اعتراض به پلیس و سپاه که نزنید مردم را: مسئله دعوای مسئولین کشور است نه بدنۀ جنبش سبز.

همان وقتی که پای صحبت‌های توکلی بودم، رضا سراج (رئیس وقت سازمان بسیج دانشجویی) دانشگاه تهران را با حملۀ زشتِ سیاهی لشگر از حزب‌اللهی‌ها و بسیج شهری، به صحنۀ فاجعه‌ای از پرچم‌بازی پوچ و درگیری تبدیل کرده بود که مقدمۀ سناریوپردازی نمایش عکس پاره شدۀ آ.خمینی و ادعای توهین در تلویزیون شد.

فردای ۱۶ آذر ۸۸، با مدت‌ها پیگیری طولانی حلقه‌ای از بچه‌های شریف، امیرکبیر و تهران -که خوشحالم در کنارشان بودم- از سازمان بسیج دانشجویی برکنار و چهره‌ای فرهنگی‌تر جایگزین شد؛ دلیل ما: نگاه‌های امنیتی، تبدیل فضای دانشگاه به عرصه جنگ روانی با دروغ‌پردازی‌های گسترده و عملکرد فاجعه.

اَمّا مایی که سراج و رئیسش حسین طائب را برای مدیریت یک تشکل دانشجویی هم مناسب نمی‌دانستیم، بی‌خبر بودیم که قرار بود "ساس" را تشکیل دهند و این همه سال بی‌پاسخ به قانون، بر جان و مال و امورات کشور مسلط شوند و اژدهایِ بی‌عقل، خشن و وحشتناکی از فساد و تباهیِ سیستماتیک را ایجاد کنند.

در همین حین، در صحن دانشگاه ایستاده بودم و چهارچوب ذهنی توکلی را نمی‌فهمیدم؛ چطور می‌شود فضا را این همه سیاه و انباشت ستم‌ها دید و در عین حال از تغییر و آینده گفت و آن هم با تکیه بر نیروهایی که خود بخشی از وضع موجود کشور بوده‌اند؟ به ویژه هاشمی که بنیان‌گذار و هم‌یار اصلی نهاد رهبری و دکترین امنیت ملی بود.

زمان گذشت. سماجت در واکاوی ناراستی‌ها و فهم حقایق تلخ به افشای دروغ‌های بزرگ می‌رسید و تردید‌ها، سیاست‌نفهمی‌ها، خوش‌خیالی‌ها، خوش‌بینی‌ها رنگ می‌باخت؛ از دروغ نشریات موهن ۸۵ امیرکبیر (بهانه بسته شدن انجمن و حتی تخریب فیزیکی آن و تبدیلش به شعبه‌ای از بسیج) تا ۲۵ بهمن ۸۹ که روز مهمی بود (+) -لااقل برای من-.

مجید توکلی عزیز، ۱۶ آذر ۸۸ بازداشت شد و سال‌های طولانی در زندان بود و همچنان از تغییر و آینده می‌گفت؛

با همه قصورهایم، عذرخواهم که وقتی تصویر "ساختگی" او با چادر در فارس منتشر شد تا با تشبیه به دروغ تاریخی فرار بنی‌صدر با چادر، به وهم خود تحقیرش کنند، تنها به اعتراض اکتفا کردم.

بعدها او با بازگشت از زندان کوچک به کشور اسیر، توانست همان تغییر و آینده‌ای را که می‌گفت در فرمی منسجم با موقعیتی که انتخاب کرده است، پیش ببرد و نمونه‌ای موفق از «کنش‌گریِ سیاسیِ مبتنی بر ”راهبرد تغییر“ و ”گفتار سیاسی“» را پیش روی ما بگذرد تا شاید ایرانی بهتر بسازد.

اَهمیّتِ تاریخی مجید توکلی (و حسین رونقی)، فارغ از موضع و محتوا، ”فرم“ سیاست‌ورزی‌شان است؛ جدی گرفتن و پی‌گیریِ هزینه‌دار موقعیت «کنش‌گر سیاسی» در «داخل ایران» و با فقدان مدیای رسمی و حزب، شکل دادن گفتار سیاسی مٶثر و حضور واقعی در صحنۀ تکاپو برای ”تغییرات سیاسی“، از تئوری تا عمل.
@AliAlef13
@nasiri42
6.4K views13:00
باز کردن / نظر دهید
2022-12-05 15:59:01
عبدالله مومنی:
جوانان دغدغه مند دموکراسی و آزادی ایران

هفت نفری که در تصویر میبینید جوانانی هستند که دغدغه اشون دموکراسی است و آزادی.
‏رویکرشان معطوف به خواست عمومی جامعه.
‏خواست ⁧ #آزادی_دموکراسی⁩ اتهام اشان است!
‏⁧ #زن_زندگی_آزادی⁩
#علیرضا_خوشبخت
#زهرا_توحیدی
#هدی_توحیدی
#حسین_معصومی
#ویدا_ربانی
#حمیدرضا_امیری
#نخعی
@tahkimmelat
@nasiri42
6.3K views12:59
باز کردن / نظر دهید
2022-12-05 14:15:59 پارادوکسهای قاضی القضاة

مهدی نصیری

از آغاز ریاست آقای محسنی اژه ای بر دستگاه قضا شاهد تعارضها و تناقضهای متعددی در گفتار و رفتار ایشان هستیم. آقای محسنی از روزهای نخست تصدی ریاست قوه از نخبگان و صاحب نظران دعوت به گفتگو و اظهار نظر کرد اما چندی بعد بعضی از کسانی که اهل گفتگو بودند و کمترین حرکت خشونت آمیز و مجرمانه ای از آنها سرنزده بود، از جمله آقای سید مصطفی تاجزاده توسط نهادهای امنیتی بازداشت و بعضا به انفرادی برده شدند و در دادگاهها محکوم به زندان شدند.

سه تن از اینان دو وکیل و یک روزنامه نگار بودند که به درست یا غلط به نظرشان رسیده بود که رهبری در ماجرای منع واردات واکسن دچار اشتباه در تصمیم گیری شده و این اشتباه موجب از دست رفتن جان عده زیادی از هموطنان شده و از همین رو لازم دیدند از حق شهروندی و دینی خود در باب ضرورت نظارت بر حاکمان، استفاده کنند و در دادسرا طرح شکایت کنند اما در حالی که هنوز پایشان به دادسرا نرسیده بود توسط ماموران دستگیر و بازداشت و درادامه محکوم به زندان شدند.

اینان گویا هم به سخنان نرم و قانونمدارانه رییس جدید قوه امیدوار شده بودند و هم می پنداشتند که چون حکومت دینی است و در چنین حکومتی حتی یک یهودی می تواند علیه حاکم اسلامی ولو علی ابن ابی طالب ع باشد طرح دعوی کند و از رییس منصوب از طرف همان حاکم، حکم به سود خود بگیرد، پا در این مسیر گذاشتند و بعد این چنین نقره داغ شدند.

باز در همین حال که آقای قاضی القضاة سخن از قانون و گفتگو می گفت چند خبرنگار به دلیل انجام وظیفه خبرنگاری خود دستگیر و به اوین برده می شوند و قبل از آن که در دادگاهی علنی و قانونی جرمی برای آنها ثابت شود از سوی برخی مقامات امنیتی و رسانه های وابسته متهم به جاسوسی می شوند.

آقای محسنی اژه ای در بسیاری از سخنان اخیرش در جنب همان سخنان مداراجویانه سخن از سرکوب شدید معترضان می گوید و آشکارا جانب نیروی های امنیتی و انتظامی را می گیرد در حالی که از رییس قوه قضا اقدام و یا حتی اظهار نظری علیه پدیده غیر قانونی و بسیار خطرناک لباس شخصی ها که می تواند در بستر آن جنایات مخوفی علیه شهروندان صورت بگیرد، مشاهده نمی شود.

رییس قوه قضاییه اخیرا سخن از کسانی گفته است که بابت دیدار و گفتگویش با منتقدان و روزنامه نگاران و سیاسیون به او اعتراض کرده اند. آیا جا ندارد رییس دستگاه قضا، حداقل اسامی اینان را که مدافع حکمرانی تمامیت خواه فاشیستی هستند، به مردم اعلام کند و بدینوسیله از تشدید این نوع حکمرانی که می تواند منجر به خشونتها و جرائم بسیار در جامعه شود، جلوگیری کند؟

در آخرین اظهارات رییس قوه قضاییه سخن از برخورد با تهدید کنندگان کسبه و بازاریان برای اعتصاب شده است. البته کسی حق ندارد کسی را تهدید به کنش سیاسی و یا مدنی و هر کنش مشروع و نامشروع دیگر کند اما جا دارد اولا دستگاه قضایی کنشهای مدنی و قانونی بدون تهدید و اکراه شهروندان از جمله حضور اعتراضی در خیابان و یا دست کشیدن از کار را به رسمیت بشناسد و ثانیا جا دارد آقای محسنی اندکی هم در باره مدیریت فشل بویژه در عرصه اقتصاد که هر روز با سقوط بیشتر ارزش پول ملی و بالا رفتن قیمت دلار و سکه مواجه هستیم و برخی کارشناسان نسبت به ابرتورم در آینده هشدار داده اند، ابراز دغدغه کند و موضوع را از این منظر که این نوع مدیریت می تواند زمینه ساز اعتراضات بیشتر و احیانا همراه با اغتشاش و خشونت باشد، مد نظر قرار دهد و با روسای دو قوه دیگر و نهاد عالی فوق القوا در میان بگذارد.

آقای رییسی با کلی وعده ـ در میان یأس اکثریت جامعه از انتخابات ـ توانست از اقلیتی رای موافق بگیرد و بعد از گذشت بیش از یک سال موفق به تحقق هیچ یک از وعده هایش نشده است. آیا از منظر قاضی القضات محترم، این امر نمی تواند زمینه ساز اعتراض و یا اغتشاش باشد و لازم باشد از باب مدعی العمومی مورد رسیدگی و هشدار و حتی در صورت اثبات تقصیر دولتیان و مقامات، مورد رسیدگی و مجازات قرار بگیرد؟

بنده در زمره کسانی بودم که در آغاز ریاست آقای محسنی، دعوت به ارسال نظرات خود به ایشان شدم اما به دلیل این که اغلب هیچ خاصیتی در این نامه نگاریهای خصوصی به مقامات عالی نمی بینم، اقدامی در این جهت نکردم ولی الان به دفتر آقای اژه ای توصیه می کنم این چند سطر را به اطلاع ایشان برساند.
@nasiri42
9.0K viewsedited  11:15
باز کردن / نظر دهید
2022-12-05 13:51:09
۱۰ آذر سالگرد شهادت آیه الله مدرس
یادبود (۱)

نائب مردم یا نائب امام زمان ؟!
مدرس، هیچگاه برای پیشبرد مقاصد خود از سلاح دین استفاده نمیکرد چون معتقد بود که اگر با شکست مواجه شود اعتقادات مردم متزلزل میگردد .
یک روز یکی از دوستداران بازاری او در مجلسی گفته بود : در خواب دیدم و معتقدم مدرس ، نائب امام زمان است . این خبر به وسیله مرحوم خرازی که از رجال بزرگ بازار بود ، بگوش مدرس رسید . مدرس او را احضار کرد . فراموش نمیکنم مدرس در حیاط ، کنار باغچه ، روی فرشی نشسته بود و ان مرد محترم هم رسید و مودبانه نشست . مدرس بدون مقدمه به او گفت :
چرا حرفی را میزنی که اثبات آن مشکل است ؟ بجای آنکه بگویی مدرس نائب امام زمان است ، بگو مدرس نایب مردم است که دلایل کافی برای اثبات ان داری .
دکتر عبدالباقی مدرس ، فرزند شهید مدرس

@mohammadsorooshmahallati
@nasiri42
8.3K views10:51
باز کردن / نظر دهید
2022-12-05 13:01:51 ایرانیان و هراس از تجزیه ایران

دکتر علی میرزامحمدی( جامعه شناس)

به احتمال بیشتر ایرانیان از دوران کودکی همانند من در مرور تاریخ معاصر ایران، در روحیات و عواطف خود، حسی از ناراحتی و تاثر را از جدا شدن بخش‌هایی از ایران تجربه کرده‌اند.

این حس بیشتر بازتاب تاریخ نگاری تلخ و کلیشه‌ای از حوادث و رویدادهای دوره قاجار به ویژه در جنگ‌های ایران با روسیه تزاری است که نه تنها در کتابهای درسی ما، بلکه حتی در دیگر کتاب‌ها و به ویژه در رسانه های دیداری و شنیداری ما چون سینما و تلویزیون الهام بخش «سوگواری مزمن ایرانیان» در از دست دادن تمامیت ارضی گذشته باشکوه خویش است.

جدایی بحرین از ایران، داغ جدایی تکه ای دیگر از ایران را دوباره در دل ایرانیان زنده کرد. این داغ با بازخوانی خاطرات زاهدی( وزیر خارجه وقت ایران) با درهم شکستن و در گیومه قرار دادن موقت سوابق و مرزبندی‌های سیاسی و ایدئولوژیکی اخیرا تازه شده است.

این سوگواری مزمن، در جنگ هشت ساله ایران با عراق به عشقی تبدیل شد که اجازه نداد حتی یک وجب از خاک وطن دوباره جدا شود. با این همه از نظر روانشاسی اجتماعی «تجزیه هراسی ایرانیان» پدیده اجتماعی ریشه‌داری است که نه تنها در گفتمان رسمی حاکمیت‌ها، بلکه در گفتمان نخبه ها، مراکز علمی و دانشگاهی و حتی گفتمان عمومی ما ساری و جاری است.

این گفتمان در جریان اعتراض‌های اخیر نیز به شکلی دیگر رشد یافته است؛ هرچند برخی طرح این گفتمان را نوعی انحراف تلقی می‌کنند و سنخیت چندانی در ماهیت اعتراض‌های اخیر با «گفتمان تجزیه هراسی ایرانیان» نمی‌بینند.

«گفتمان تجزیه هراسی» در سطوح مختلف نیازمند بازخوانی و نگاه انتقادی عمیقی است و نویسنده فقط به بخش کوچکی از آن می‌پردازد. «گفتمان تجزیه هراسی» به جای درس گرفتن از گذشته، سنت واگرایی با کشورهای همسایه را تقویت می‌کند و ما را از منافع سیاست درست همسایگی محروم می‌کند.

این گفتمان باعث می شود حس ما درباره همسایه‌هایی که روزگاری بخشی از ایران بوده‌اند، حس پدری باشد که از استقلال فرزندش ناراحت است!؟

پرسش این است که مردم سرزمین‌های جدا شده از ایران چرا به رغم شباهت‌های زیادی که با مردم ایران داشتند تلاش جدی برای جدا شدن از حاکمیت کشور دیگر و قیام برای الحاق مجدد به ایران نکرده‌اند و به نوعی به این حاکمیت‌ها رضایت داده‌اند. این مساله حاصل مقایسه حاکمیت ایران و رقبا و سنگین‌تر شدن کفه تفاضل جذب و طرد حاکمیت‌های غیر ایرانی بوده است.

اجازه بدهید بپرسیم اگر در دنیای فرضیات، سرزمین های جدا شده دوره قاجار و پهلوی به مدد قانون یا جنگ، دوباره به ایران بازگردانده شوند آیا جذابیت های حاکمیتی ما به حدی هست که مردم این سرزمین‌ها با تمایل و خواست خود به حاکمیت دولت مرکزی ما تن در دهند.

آیا گفتمان حاکم بر دولت‌های ما به حدی گسترده هست که مردم سرزمین‌های مختلف را با قومیت‌ها، زبان‌ها، مذاهب، ادیان و.... جذب خویش کند و مانع حس شهروند درجه دوم بودن و یا دوقطبی خودی/غیرخودی در آنها شود.

تامل در این پرسش‌ها می تواند ما را مجاب کند که «گفتمان تجزیه هراسی» را به «گفتمان جذابیت ایران» تبدیل کنیم. بر این اساس، به جای این اندیشه و حس که «خدا نکند فلان استان از ایران جدا شود»، این حس در ما تقویت شود که «چه باید بکنیم تا کشورهای جدا شده از ایران درخواست الحاق مجدد به ایران را داشته باشند!».

در این صورت ایران را باید به کشوری تبدیل کنیم که قومیت‌های مرزنشین آن به هم زبان‌های مقیم دیگر کشورها فخر بفروشند که آنها یک ایرانی هستند و گرفتن تابعیت ایرانی در مردمان کشورهای دیگر به ویژه همسایه‌ها به یک خواسته و آرزو بدل شود.

اگر «گفتمان جذابیت آفرینی در ایران» را به نقشه راه خود تبدیل کنیم دیگر از نقشه‌ها و توطئه‌هایی که برای تجزیه ایران کشیده می‌شود هراسی به دل راه نخواهیم داد.
@nasiri42
7.5K views10:01
باز کردن / نظر دهید
2022-12-05 12:00:19 شرط انصاف در واکنش حاکمان نسبت به خشونت‎ها
جعفر نکونام 12 آذر 1401

منتقدان آیت الله خامنه‌ای با ذکر شواهدی که اینک برخی از آنها گزارش می‌شود، به ایشان نسبت می‌دهند که او شرط انصاف را در قبال خشنونت‌ها رعایت نمی‌کند؛ یعنی نسبت به خشونت‌های متخاصان واکنش شدید نشان می‌دهد؛ اما نسبت به نظیر همان خشونت‌های افراد تحت حاکمیت خود سکوت می‌کند. در این یادداشت صرف نظر از صحت و سقم این انتساب، به تحلیل موضوع می‌پردازم.

نمونه‌های انتقاد آیت الله خامنه ای به خشونت‌های متخاصمان
چند نمونه از مواردی که که منتقدان آیت الله خامنه‌ای ذکر می‌کنند که ایشان نسبت به خشونت‌های متخاصان واکنش شدید نشان داده، ولی نسبت به نظیر آن خشونت‌ها که از سوی حاکمیت صورت گرفته، سکوت کرده، از این قرار است:

الف. واکنش به قتل جورج فلوید: «شما امروز، وضع آشفتۀ آمریکا را دارید مشاهده می‌کنید. آنچه امروز در شهرهای آمریکا و ایالت‌های آمریکا مشاهده می‌شود، بُروز یک واقعیّاتی است که همیشه پنهان نگه داشته می‌شد. این‌ها چیزهای جدیدی نیست، اینها بُروز واقعیّت‌هاست؛ که آن لجنِ ته حوض می‌آید بالا خودش را نشان می‌دهد؛ این حالت این جوری است. این‌که مثلاً فرض بفرمایید یک پلیسی با خونسردی تمام، زانویش را بگذارد روی گردنِ یک سیاه‌پوستی و همین طور نگه دارد و فشار بدهد تا او جان بدهد -او التماس کند، استغاثه کند، این هم خونسرد بنشیند روی او و فشار بدهد- چند پلیس دیگر هم بِایستند تماشا کنند و هیچ اقدامی نکنند... این اخلاق آمریکا است، این طبیعتِ حکومت آمریکا است؛ امروز این جوری خودش را نشان می‌دهد. این‌که حالا مردم شعار می‌دهند که «بگذارید ما نَفَس بکشیم» یا «نمی‌توانیم نَفَس بکشیم»، که در ایالت‌ها و تظاهرات‌های وسیع شهرهای مختلف، امروز شعار مردم آمریکا شده است».
این در حالی بود که ایشان نسبت به خشونت‌های نیروهای انتظامی و بسیج در قبال معترضان داخلی هیچ واکنشی نشان نمی‌دهد و به سکوت برگزار می‌کند.

ب. واکنش به حادثۀ تروریستی شاهچراغ: «جنایت شقاوت‌آمیز در حرم مطهّر حضرت احمد بن موسی علیهماالسلام که به شهادت و مجروح شدن ده‌ها مرد و زن و کودک بی‌گناه انجامید، دلها را اندوهگین و داغدار کرد. عامل یا عاملان این جنایت اندوهبار یقیناً مجازات خواهند شد؛ ولی داغ عزیزان و نیز هتک حرمت حرم اهل بیت علیهم‌السلام جز با جستجو از سررشتۀ این فاجعه‌آفرینی‌ها و اقدام قاطع و خردمندانه دربارۀ آن، جبران نخواهد شد. همه در مقابله با دست دشمن آتش‌افروز و عوامل خائن یا جاهل و غافل او وظائفی برعهده داریم؛ از دستگاه‌های حافظ امنیت و قوۀ قضائیه تا فعالان عرصۀ فکر و تبلیغ و تا آحاد مردم عزیز باید ید واحده‌ئی باشند در مقابل جریانی که به جان مردم و امنیت آنان و مقدسات آنان بی‌اعتنائی و بی‌احترامی روا می‌دارد. ملّت عزیز و دستگاه‌های مسئول یقیناً بر توطئۀ خباثت‌آمیز دشمنان فائق خواهند آمد، انشاءالله. اینجانب به خانواده‌های عزادار این حادثه و به مردم شیراز و به همۀ ملت ایران تسلیت می‌گویم و شفای مجروحان را از خداوند متعال مسألت می‌کنم».
این در حالی است که ایشان نسبت به حادثۀ زاهدان که شماری از بی‌گناهان کشته شدند، چنین واکنشی نشان نداده و به سکوت برگزار کرده است.

ج. واکنش به خشونت پلیس فرانسه با جلیقه زردها: «در خیابان‌های پاریس مردمشان را دارند کور می‌کنند ــ مردم تظاهرکننده‌ای که در خیابان‌های پاریس دارند حرکت می‌کنند، به ‌وسیلۀ نیروهای مسلّحِ دولت فرانسه مورد تهاجم قرار می‌گیرند، بسیاری کور می‌شوند؛ یعنی این ‌جور با مردم خودشان رفتار می‌کنند».
این در حالی است که چشمان شمار قابل توجهی از معترضان داخلی با تیرهای نیروهای انتظامی و بسیج کور شدند؛ اما ایشان هیچ واکنشی نسبت به آن از خود نشان نداد.
ادامه در کانال دین عقلانی
ـ
7.0K views09:00
باز کردن / نظر دهید
2022-12-05 11:30:06
"  تیغ و مهتاب  "


خواننده : غلامرضا رضایی  
آهنگساز  : هامان خلیلی
شعر  : سید عبدالجواد موسوی
طرح  كاور  :   استاد ابراهیم حقیقی

نوازندگان :

کمانچه:شروین مهاجر
تمبک و بندیر:حمید قنبری
عود:محسن طاهری جم
تار ، بم تار :هامان خلیلی



کوه از اثر داغ تو ای سرو خمیده است
جنگل در خون دریا در خاک تپیده است

خون ریخته بر برف و یا نه به گمانم
بر چهره مهتاب کسی تیغ کشیده است

از بوی گل و رنگ چمن نیست نشانی
گویا که در این مزرعه کفتار چریده است

گلگونی این خاک فریبت ندهد هان
از خون جوانان وطن لاله دمیده است

خوش حال هر آن کس که پس از او بنویسند
آن ذره که تا خانه خورشید رسیده است
@nasiri42
6.6K views08:30
باز کردن / نظر دهید