Get Mystery Box with random crypto!

فلسفه

لوگوی کانال تلگرام philosophy3 — فلسفه ف
لوگوی کانال تلگرام philosophy3 — فلسفه
آدرس کانال: @philosophy3
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 45.84K
توضیحات از کانال

@Hichism0 برای تبلیغ به این آیدی پیام دهید
کانالهای پیشنهادی
@Ingmar_Bergman_7 سینما
@bookcity5 شهرکتاب
@Philosophers2 ادبیات و فلسفه
@audio_books4 کتاب صوتی
@Philosophicalthinking فلسفه خوانی
@TvOnline7 فیلم و سریال

Ratings & Reviews

5.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

2

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 50

2022-07-27 08:43:04 برنامه روزانه برای پادشاه

روز آغاز می شود: پس کوشش در آماده سازی تفریح و تفنن سرور عالیقدر خویش را آغاز کنیم، چه این شایستگی را دارند که در این لحظه استراحت کنند. اعليحضرت امروز با هوای بدی مواجه می شوند. اما ما از گفتن این موضوع به این صورت خودداری می کنیم؛ ما از هوا صحبت نخواهیم کرد... اما کارها را کمی باشکوه تر و جشنها را کمی مجلل تر برگزار می کنیم که در غیر این صورت نیازی بدان نبود. حتی شاید اعلحضرت مریض شوند: پس هنگام صبحانه آخرین خبر خوب شب قبل را به عرض می رسانیم، یعنی رسیدن آقای مونتني که می تواند با شوخ طبعی راجع به بیماری خود صحبت کند - مرد بیچاره از سنگ مثانه رنج می برد. اشخاصی را خواهیم پذیرفت (گفتم اشخاص؟ این قورباغه پیر باد کرده که جزو منتظران است. با شنیدن این کلمه چه خواهد گفت! «من شخص نیتم. من همیشه خود موضوع هستم؟) پذیرش پادشاه از او بیشتر از همه طول می کشد چون حضور او خوشایند است: این باعث می شود از نویسنده ای سخن بگوییم که بر در اتاق خود نوشته بود: «آن کسی که وارد شود مرا مفتخر می کند، آن کسی که وارد نشود مرا خوشحال می کند. این است واقعا آن موجودی که مؤدبانه بی ادب است. شاید این نویسنده در آنچه که مربوط به اوست کاملا حق داشته باشد بی ادب باشد: می گویند آثارش بیشتر از خودش ارزش دارد. پس بهتر است زیاد بنویسد و تا آنجا که می تواند خود را کنار بکشد، زیرا این امر گواه گستاخی به جای اوست! یک شاهزاده برعکس، همیشه بیشتر از گفتارش می ارزد حتی موقعی که... اما داریم حاشیه می رویم! ما گپ می زنیم و تمام دربار خیال می کند ما از سر کار را شروع کرده ایم و پنجره ما اولین پنجره ای است که نورش دیده می شود! اقا خاموش! آیا صدای زنگ نبود؟ به جهنم! روز شروع می شود، جست و خیز شروع می شود و ما تکلیفمان را نمی دانیم! باید بدیهه سرایی کنیم... همه کس روز خود را بدون برنامه و با بدیهه سرایی‌ سپری می کند. پس امروز مثل همه عمل کنیم......... و بدین ترتیب رویای صبحگاهی شگفت انگیز من زایل می شود، شاید با صدای زمخت ساعت برج که در این لحظه پنجمین ضربه را با وقار تمام نواخت. به نظرم خدای رویاها این بار می خواسته عادتهای من را مسخره کند!... من عادت دارم که روز را بر طبق سلیقه خود آغاز کنم و سعی کنم آن را برای خود قابل تحمل سازم و اغلب این کار را با مراسم زیاد و به صورتی خیلی شاهانه انجام می دهم.

#فردریش_نیچه
#حکمت_شادان
■ کتاب اول / بند 22
صفحه 84
برگردان: #جمال_آل_احمد
#سعید_کامران، #حامد_فولادوند

join us | کانال فلسفه
@Philosophy3.
6.1K views05:43
باز کردن / نظر دهید
2022-07-26 22:21:01 ‍ دکتر سرگلزایی:

همانند سازی (identification)

"آلبرت باندورا" تأکید زیادی روی "نقش اجتماعی" داشت. به عقیده ی او، ما با انتخاب فرد یا گروه "مرجع"، رفتار آن فرد یا گروه را تقلید می کنیم. بر این مبنا حداقل برخی از موارد رابطه خارج زناشویی به فرآیند همانند سازی مربوط است.
فردی که شیفته پدر بزرگ موفق و مقتدر خود است، بسیار محتمل است که همانند پدر بزرگ سرفه کند، تسبیح به دست گیرد و علاوه بر همسرش چند زن صیغه ای نیز داشته باشد.
گاهی همانند سازی با قهرمان رمان ها و فیلم های سینمایی و سریال ها صورت می گیرد. بنابر این "رسانه ها" علی الخصوص رسانه های تصویری قدرت این را دارند که فراوانی یک رفتار را افزایش یا کاهش دهند.
آن طور که "ویلیام گلدن" در رمان "خاطرات یک گیشا" نشان می دهد در ژاپن ابتدای قرن بیستم، مردان موفق و عالیرتبه اجتماع علاوه بر همسر، دارای یک "گیشا" (معشوقه) بودند و این سنت چنان نهادینه شده بود که اساسأ مدارسی برای تربیت "گیشا" وجود داشت.

روابط خارج زناشویی از دیدگاه معنوی (spiritual) :

اصطلاح معنوی (spiritual) از جمله کلماتی است که هنوز تعریف مورد توافقی از آن وجود ندارد. برخی معنویت (spirituality) را معادل اخلاقی بودن تعریف می کنند و برخی آن را معادل مذهبی بودن فرض می کنند.
گروهی داشتن تجارب غیر عادی هوشیاری را معادل معنویت می گیرند و برخی فرآیند تفرد (individuation) یونگی را مرحله "خودشکوفایی"

مازلو را معادل معنویت فرض می کنند. اما تعریف نگارنده از معنویت یک تعریف "فرافردی" (transpersonal) است. بدین معنا که معنویت اتفاقی نیست که در فرد رخ دهد، یعنی ما فرد معنوی نداریم بلکه معنویت یک اتفاق گروهی است. یعنی ما می توانیم "گروه معنوی" داشته باشیم.
این رخداد مشابه آنچه در "فریدالدین عطار نیشابوری" در "منطق الطیر" توصیف می کند اتفاقی است که در آن "فردیت" افراد در یک جمع "ذوب" شود. این اتفاق گاهی در برخی گروه های خودیاری 12 گام قابل رویت است. بنابراین به جای "فردمعنوی"، "رابطه معنوی" می نشیند، رابطه ای که در آن "فردیت" فرد ذوب رابطه می شود و بعد، از آن "جمعیت"، یک "فردیت" جدید زاده می شود.
رابطه ی یک مرد و زن در صورتی می تواند "معنوی" باشد که در این رابطه مرد، بتواند زن درون خود (آنیما) را کشف کند و زن، بتواند مرد درون خود (آنیموس) را کشف کند. سپس این رابطه پایان می پذیرد در حالی که هر دو نفر دگرگون و مستجیل شده اند.
یونگ با چنین نگاهی رابطه درمانی را در روانکاوی یک رابطه معنوی می داند. در این رابطه درمانگر و درمانجو ذوب می شوند، فردیت و هویت و ارزش های فردی خود را می بازند و در پایان رابطه هر یک با هویتی جدید از نو زاده می شوند و به راه خود می روند.
"جستجوی رابطه معنوی" می تواند یکی از دلایل رابطه خارج زناشویی باشد. ازدواج بر مبنای دلایل زیستی (جذابیت جنسی) یا روانی (طرحواره های همسر مناسب) یا اجتماعی (همگن بودن از نظر طبقه اجتماعی یا همانند سازی با الگوهای اجتماعی) صورت گرفته و از این سه نظر موفق است اما به ناگاه یکی یا هر دو نفر از زوجین دچار یک "درد زایمانی" می شوند؛ "من جدیدی" برای متولد شدن فشار می آورد.
در واقع این مرحله از زندگی که "بحران میانسالی" (midlife crisis) نامیده می شود، یک "بحران هویتی دوم" است که از نظر یونگ در این مرحله فرد باید با اجزاء پنهان شده، سرکوب شده و یا کشف نشده خود به انسجام برسد (integrity) و نتیجه آن یک "تغییر هویت" است.
این اتفاق هرگز در درون فرد به نتیجه نمی رسد مگر این که فرد "روابطی معنوی" را در بیرون تجربه کند. رابطه ای مریدانه منجر به کشف "راهنمای درون" (guru) می شود و نبرد با دشمنی در بیرون، منجر به کشف "سایه" (shadow) می شود و رابطه ای عاشقانه با یک غیر همجنس منجر به کشف "روح" (anima/animus) می گردد.
این مسیر البته با گذرگاه های باریک و مغاک های عمیق همراه است که شرح و بحث آنها از حوصله این مقاله خارج است و علاقه مندان می توانند با مطالعه مباحث "تورم روانی" و "روان توده ای" (mass psyche) در کتاب های سمینار یونگ درباره زرتشت و نیچه" ترجمه دکتر سپیده حبیب و "یونگ و سیاست" نوشته ولادیمیر اوداینیک با این مفاهیم آشنا شوند.

#محمد_رضا_سرگلزایی
مقاله، نگاهی به موضوع روابط خارج زناشویی

join us | کانال فلسفه
@Philosophy3
5.7K views19:21
باز کردن / نظر دهید
2022-07-26 18:39:44 فلسفه باید ایجاد گرما و حرکت نماید، باید تاثیرگذار باشد و بر به شدن وضعیت بشر یاری رسان باشد. سقراط باید در آدم "حل" شود، تا انسانی همانند مارکوس ارلئوس پدید آید، به گفته‌ای دیگر، از وجود انسان نیکخو، انسان خردپیشه برآید و "بهشت موعود" بدل به "مدرسه" شود. دانش باید توام با راستی و همراهی باشد. لذت بردن چه هدف حقیر و بی ارزشی است. در اندیشه کردن است که روح آدمی به پیروزی دست می‌یازد. رسالت واقعی فلسفه در آن است که اندیشیدن را برای رفع تشنگی انسان به حرکت درآورد، معرفت الهی را همانند اکسیر به دست همه ابنای بشر رساند، وجدان هر آدمی را برانگیخته کند، عشق به دانش را در جان و دل همه بنشاند و وجدان و علم را در کنار هم بنهد. اخلاق به خودی خود چیزی نیست و شکوفایی حقایق اندیشه و مداقه باید ختم به عمل شود؛ بنابراین کمال مطلوب انسان به مرحله عمل رسیدن است، آن هم به شکلی که روح بتواند در آن فضا تنفس کند، آن را فهمیده و مزه اش را بچشد. چنین غایت مطلوبی است که محق بگوید: این را بگیرید، این گوشت من و خون من است. عقل و خرد آیینی مقدس است. تن‌ها در آن صورت می‌توان گفت که بیهوده و بی نتیجه نبوده و باعث پیوستگی و یکی شدن آحاد بشری می‌شود. دراین حال فلسفه، صفت "الهی" می‌یابد.

#ویکتور_هوگو

join us | کانال فلسفه
@Philosophy3
5.0K viewsedited  15:39
باز کردن / نظر دهید
2022-07-26 09:03:03
اعدام، دلایل مخالفت و دفاع از آن

لغو حکم اعدام به مرور در جوامع مختلف طرفداران بیشتری می‌یابد. با این حال مجازات مرگ در شماری از کشورها از جمله ایران کماکان برقرار است. موافقان و مخالفان لغو مجازات اعدام چه می‌گویند؟

#پرگار
join us | کانال فلسفه
@Philosophy3
5.6K viewsedited  06:03
باز کردن / نظر دهید
2022-07-25 22:30:11 ‍ پس از آنکه دیر زمانی به کفایت از مقصد و مقصود پنهان فیلسوفان و رفتارشان آگاه شدم، به خود میگویم: بیشترین بخش این اندیشه های
آگاهانه و به خصوص اندیشه ی فلسفی، ناشی از فعالیتهای غریزی است. از این رو ناگزیریم این امور را درست همچون وراثت و «فطرت» به گونهای دیگر بیاموزیم. همان گونه که زایش در روند و تداوم وراثت چندان اهمیتی ندارد، «آگاهي» نیز به مفهوم خاص خود، چندان در تضاد با غرایز نیست و اندیشه ی آگاهانه ی فیلسوف را در نهان، بیشتر غرایزش هدایت میکنند و به راه های ی خاص میکشانند. حتی در پس تمام منطق و قدرتمندی ظاهری آن، ارزشگذاری یا شفاف تر بگوییم، نیازهایی فیزیولوژیک برای حفظ گونهای از زندگی نهفته است. نمونه اش این نکته که امور معین را ارزشمندتر از امور نامعین و نمود را کم ارزش تر از «حقیقت» میدانند. از این رو، چنین سنجشگریهایی ممکن است، به رغم اهمیت فراوان برای ما، تنها سنجشگریهایی ظاهری و گونه ای حماقت خاص باشد که برای حفظ هستی ما ضروری بوده است. به فرض آن که انسان دیگر «معیار سنجش امور» نباشد.

نادرستی داوری، هنوز هم از دیدگاه ما ایرادی به آن داوری نیست و زبان جدید ما شاید شگفت ترین طنین را دارد. مسأله آن است که این داوری تا چه سان یاری رسان به زندگی، حافظ زندگی، حافظ گونه ی انسانی و شاید پرورنده ی این گونه بوده است. ما علاقه به طرح این ادعا داریم که نادرست ترین داوریها(که داوری های ترکیبی پیشین و بدیهی از آن جمله است) برای ما اجتناب ناپذیرینند و بدون پذیرش اعتبار خیال پردازیهای منطقي، بدون سنجش واقعیت با عالم بی قید و شر زاده ی خیال محض و همسان با خویشتن، بدون جعل دایمی عالم با اعداد، انسان نمی تواند زندگی کند، چنان که پرهیز از داوری های نادرست، همان پرهیز از زندگی و نفی آن است. ناحقیقت را شرط زندگی دانستن، یعنی به شیوهای خطرناک در برابر احساس های معمول در باب ارزش ها مقاومت کردن و هر فلسفه ای که جسارت چنین‌باشد، یکه و تنها به فراسوی نیک و بد گام نهاده است.

#فردریش_نیچه
#فراسوی_نیک_و_بد
بند 3 و 4
join us | کانال فلسفه
@Philosophy3
5.5K viewsedited  19:30
باز کردن / نظر دهید
2022-07-24 18:31:36 #کتاب_صوتی
#فردریش_نیچه_و_گزین_گویه_هایش
نویسنده #فردریش_نیچه

join us | کانال فلسفه
@Philosophy3
6.0K viewsedited  15:31
باز کردن / نظر دهید
2022-07-24 18:31:26
#کتاب_صوتی
#فردریش_نیچه_و_گزین_گویه_هایش
نویسنده #فردریش_نیچه

Friedrich Nietzsche and his choices

join us | کانال فلسفه
@Philosophy3
5.6K views15:31
باز کردن / نظر دهید
2022-07-23 08:33:55 ‍ ‍ #ویل_دورانت در کتاب لذت های فلسفه می گوید: "هر تمدنی در قالب فکرِ مسلط جامعه شکل می گیرد." این جمله میتواند در یافتن پاسخ به ما کمک کند. زیرا نه تنها در جامعه ی ما، بلکه در ادوار تاریخی تمام دنیا "فکر مسلط" در باب زنان، ضعیف پنداشتن آنان نسبت به مردان بوده است. فکر مسلط در تاریخ بشریت نقصان و درجه دوم بودن زنان و کند ذهن بودن زنان بوده است. این "فکر مسلط"، تمدنی را پی ریزی می کند که در آن با استفاده از گزاره های مثل  ناقص العقل بودن و کندذهن بودن زنان، آنها را از بدنه جامعه و تمام فعالیت های اجتماعی منع کنیم. در فرهنگ اسلامی ما گزاره اهای از این نوع فراوان است. بیشتر آنها را به بزرگان و پیشوایان دینی نسبت می دهند. جدا از درستی و نادرستی این نسبت ها، میتوان به وضعیتی که این عقاید به فکر مسلط اجتماعی تبدیل می شود اندیشید. نقل است که امام علی به اما حسن دستور داده بود که نباید بگذارد زن اش با مردِ نامحرم معاشرت کند، نباید چهره ی زن اش را نامحرم ببیند، و یا خانم اش در کوچه و بازار برآید. به فرض صحت این اقوال و حتی بدون چنین فرضی میتوانیم پیامد این طرز فکر را برای جهان معاصر تصور کنیم: زن تبدیل به "کُندذهن ترینِ موجود عالم" میشود.

مسله اینجاست که بدانیم آن چیزی که موجب کندی ذهن میشود درواقع نبود دسترسی به آموزش و اطلاعات است

‌ #محمدعلی_فکور

join us | کانال فلسفه
@Philosophy3
7.3K views05:33
باز کردن / نظر دهید
2022-07-22 22:22:58 ‍ اغلب دانش آموختگان علوم انسانی «غیر از فلسفه خوانده‌ها» در مواجهه با #فردریش_نیچه دچار سوء برداشت‌هایی می‌شوند که مهمترین آنها درباره موضوع #زن است.

البته سوء فهم درباره نیچه، گویی بدل به یکی از مقدرات فلسفه نیچه شده است. بی‌سبب نبود که بعد از نیچه، نخستین کسانی که او را جدی گرفتند، اهل ادبیات بودند و زبان شاعرانه نیچه مورد توجه ایشان قرار گرفت. در حقیقت واپسین کسانی که به نیچه‌ی فیلسوف توجه نشان دادند، فیلسوفان بودند
و این توجه دیرهنگام فیلسوفان پس از گذشت نیم قرن از مرگ نیچه توسط #مارتین_هایدگر کلید خورد.

اما هایدگر سرآغاز این التفات بود و بعد از آن، هیچ فیلسوفی در پروژه فلسفی خود نتوانست بی‌توجه از نیچه به فلسفه ورزی اشتغال یابد.

اما به رغم این میزان توجه فلسفی به نیچه، هنوز در ایران اهل ادبیات و علوم انسانی، بر همان سیاق هستند و کمتر راهی به ساحت فلسفه ورزی او می‌یابند. از جمله این موضوعاتی که در بین غیر فلسفه خوان‌ها به شدت مورد سوء فهم قرار گرفته، موضوع زن است.

نیچه درباره زن جملات متعددی دارد، اما بنابر اعتراف اغلب نیچه پژوهان و فیلسوفان پس از او (مانند هایدگر و دلوز) این دو جمله از همه مهمتر و البته معروفتر است:

۱- به‌ سراغ‌ #زنان‌ مي‌روي‌؟ تازيانه‌ را فراموش‌ مكن‌!
۲- اگر حقیقت #زن باشد؟

نیچه در کنار این جملات به ظاهر زن ستیزانه، جملات و کلماتی ستایش آمیز نیز درباره زنان دارد:

۱- آدمی را توان‌ آن‌ نيست‌ كه‌ درباره زنان‌ به‌ اندازه كافی والا بينديشد: اما اين‌ سبب‌ آن‌ نمی‌شود كه‌ درباره ايشان‌ به‌ نادرستی انديشه‌ كند.
۲- زن‌ كامل‌ نسبت‌ به‌ مرد كامل‌، گونه‌ای والاتر است‌: و چيزي‌ به‌ مراتب‌ نادرتر.

آیا نیچه درباره زنان دچار تناقض گویی شده است؟
به گمانم نه!
نیچه هرگاه درباره #حقیقت می‌خواهد سخن بگوید، از استعاره زن سود می‌برد و ستیز و کنایه‌هایش به #زن در واقع کنایه‌های او به نظریه‌های حقیقت است. اما آنجا که حقیقتاً (و نه متافوریک) درباره زنان سخن می‌گوید، از تجربیات شخصی خویش بهره می‌برد و تحلیل‌هایی روانشناختی عمیقی از زنان ارائه می‌دهد. نظریه نیچه در باب حقیقت، پیوند عمیقی با مفهوم «مرگ خدا» و «تبارشناسی اخلاق» او دارد.

نیچه حقیقت را ناحقیقت می‌داند. او بر این باور است که در عصر جدید و با مرگ خدا و همه ارزش‌ها، حقیقت نیز به مجموعه تأویل‌ها تقلیل یافته است و در واقع آنچه وجود دارد نه حقیقت، بل تأویل‌هایی از هستی است.

نیچه وقتی از مقوله شناخت سخن می‌گوید، از استعاره زن استفاده می‌کند. «حقیقت، زن است» حقیقت مانند زنان هر لحظه به رنگی جلوه می‌کند. از همین رو حقیقت جز به تأویل (که کنش فعال آدمی است) و تازیانه‌های تأویل کننده، به دید نمی‌آید. لذا می‌گوید وقتی سراغ زن (حقیقت) میروی، تازیانه (تأویل) را فراموش مکن. با این وصف درباره وجود تناقض‌ها در کلمات نیچه درباره زن دو نکته را نیز باید مد نظر داشته باشیم.

نخست اینکه نیچه فیلسوف «زبان باز» است.با کلمات بازی می‌کند و معانی عمیق‌تری بدان‌ها می‌بخشد.
از همین رو به بسیار پارادکسیکال سخن می‌گوید. گاه از چیزی تعریف می‌کند، ولی در واقع بدگویی می‌کند. و گاه از چیزی بد می‌گوید، اما در حقیقت مدح می‌کند. دیگر اینکه دلیل تناقضات کلمات او، به واسطه تغییر در موضوع است. چنانکه درباره زن گفتم. در واقع وقتی‌که او از زن با خشونت سخن می‌گوید، درباره «حقیقت» حرف می‌زند و این با آن کلمات لطیف درباره زنان، هیچ تناقضی ندارد.

#زن_در_فلسفه_نیچه
#اکبر_جباری

join us | کانال فلسفه
@Philosophy3
5.8K views19:22
باز کردن / نظر دهید
2022-07-22 20:39:31
‌ آیا زمان وجود دارد؟ یا توهمی در ذهن ماست؟

join us | کانال فلسفه
@Philosophy3
5.7K views17:39
باز کردن / نظر دهید