Get Mystery Box with random crypto!

Renani Mohsen / محسن رنانی

لوگوی کانال تلگرام renani_mohsen — Renani Mohsen / محسن رنانی R
لوگوی کانال تلگرام renani_mohsen — Renani Mohsen / محسن رنانی
آدرس کانال: @renani_mohsen
دسته بندی ها: سیاست
زبان: فارسی
مشترکین: 67.92K
توضیحات از کانال

در این‌جا آخرین نوشته‌های محسن رنانی را می‌خوانید.
لینک تارنمای محسن رنانی:
www.renani.net

Ratings & Reviews

4.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

2

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 7

2023-06-02 16:13:03 .
#نقد_صبر_شادمانه

نقد یازدهم:

از محیط دانشگاه اندکی فاصله بگیرید

نقد یازدهم از آن دکتر داوود نجفی است،‌ دانش‌آموخته و پژوهشگر جوان علوم سیاسی که به صورت خصوصی فرستاده است ولی اجازه انتشارش را از ایشان گرفته‌ام. دکتر نجفی هم‌ اکنون کتاب مهمی را درباره انقلاب‌های مدنی شهری ترجمه کرده که بزودی منتشر می‌شود. محتوای این کتاب خیلی برای فهم وضعیت ایران امروز راهگشا و کاربردی است. امیدوارم هر چه سریع‌تر منتشر شود. از نقد بی‌پرده ایشان سپاسگزارم.




یادداشت‌ «صبر شادمانه» مثل همیشه زیبا و خواندنی بود. سه بار خواندمش. خوش‌بینی شما با واقعیت جامعه فرسنگ‌ها فاصله دارد. تا چندی پیش نسبت به نظام سیاسی خوش‌بینی کاذب داشتید، امروز نسبت به جامعه و جوانان خوش‌بینی کاذب دارید. جوانانی را که تمام وقتشان به بطالت و شغل‌های کاذب می‌گذرد و تمام تفریح و زندگی‌شان شده است سیگار و قلیان و روابط و دوستی‌های خارج از ازدواج، چگونه می‌توان امیدوار نگهداشت؟؟ با هر که صحبت می‌کنم آرزوی مهاجرت دارد ولو به کشورهای عربی. همه جای دنیا برایشان شده مدینه فاضله.

واقعیتش پاراگراف انتهای متن واقعا خواندنی بود و این قسمت را چندین بار جداگانه خواندم. همه کارهایی که گفتید زیبا و انسانی است اما به نظر خودتان چند نفر از جمعیت ۸۵ میلیونی این کشور می‌توانند کارهایی که گفتید را انجام دهند؟ بماند که بعضی کارهایی که نام بردید مثل موسیقی و رقص در این کشور جرم است. بیش از ۹۰ درصد این جامعه با وضعیت اقتصادی فعلی به خودشان هم نمی‌توانند کمک کنند چه رسد به دیگران. خود شما یا دوستان روشنفکر و اهل قلم تان که هر روز مطلب جدیدی منتشر می‌کنند مشکل اشتغال چند جوان را حل کردید که توقع دارید به آینده امیدوار باشند؟ به قول شاعر در این بازار داغ ناامیدی تو را باور کنم با چه امیدی؟

نازنین! نسل جوان و مابقی اقشار جامعه درک و شناخت و صبر و تجربه زیسته‌ی شما را ندارند که بتوانند خوش‌بینی شما را درک کنند. شما آینده را از دریچه نگاه خودتان با تمام آموخته‌هایتان می بینید نه از نگاه جامعه. دیشب هنگام خواندن، وسط متن به این فکر می‌کردم که زمانی که دیکتاتورها با خون یا بی خون بروند عمر مفید نسل جوان این کشور هم گذشته و دیگر نسل جوانی باقی نمی‌ماند که آینده کشور را بسازد. تازه اگر دیکتاتورها بروند. پیشنهاد می‌کنم برای درک بهتری از وضعیت جامعه و جوانانی که در پی امیدوار کردنشان هستید بیشتر در جامعه وقت بگذرانید و سری به پارک ها و کافی شاپ‌ها و خیلی از مکان های دیگر که خودتان می‌دانید بزنید تا ببینید جوانان برای فرار از روزمره‌گی چگونه عمر و توانایی و انرژی خود را تلف می‌کنند!

گفتنی بسیار است اما به نظرم جامعه ایران، انقلابی در پیش دارد که حتمی و خشونت‌بار است. اگرچه از نوع همین انقلاب‌های جدید مدنی شهری است، اما با توجه به دستاوردهای چنین انقلاب‌هایی در زمینه های سیاسی و اقتصادی (که در فصل ۹ کتابی که ترجمه کرده‌ام بررسی شده است) جامعه ایران، پس از انقلاب نیز سرخورده و ناامیدتر خواهد شد. علاوه بر این، جامعه فعلی ایران را با شعار نمی توان امیدوار نگه داشت چون هیچ نشانه‌ی امیدی نیست. به نظرم از محیط دانشگاه اندکی فاصله بگیرید و با جوانان غیر دانشگاهی و آدمهای عادی از گروه‌های مختلف اجتماعی گفت‌وگو کنید تا به عمق فاجعه‌ای که در پیش رو داریم پی ببرید. اگر فرصتی بود مفصل گفت‌وگو می‌کنیم. ببخشید که زیاده گویی کردم ممنونم بابت فراخوان‌تان برای نظر‌خواهی.

-------------------------

#صبر_شادمانه
#گفت_و_گوی_شادمانه

یادداشت «صبر شادمانه» را این‌جا بخوانید.
یادداشت «گفت‌وگوی شادمانه» را اینجا بخوانید.

@Renani_Mohsen
www.renani.net
.
21.4K viewsedited  13:13
باز کردن / نظر دهید
2023-06-01 16:05:32

#نقد_صبر_شادمانه

#صبر_شادمانه را این‌جا بخوانید.
#گفت_و_گوی_شادمانه را این‌جا بخوانید.

@Renani_Mohsen
www.renani.net
21.5K viewsedited  13:05
باز کردن / نظر دهید
2023-06-01 15:49:35
.
#نقد_صبر_شادمانه


#صبر_شادمانه را این‌جا بخوانید.
#گفت_و_گوی_شادمانه را این‌جا بخوانید.

@Renani_Mohsen
www.renani.net
.
20.5K viewsedited  12:49
باز کردن / نظر دهید
2023-06-01 15:38:04 .
#نقد_صبر_شادمانه

سپاس و توضیح

سپاسگزارم از همه کسانی که تاکنون برای یادداشت «صبر شادمانه» نقدی نوشته و در فضای مجازی منتشر کرده یا برای من ارسال کرده‌اند یا خواهند کرد. و متشکرم از همه کسانی که در مورد آن یادداشت در سایت‌ها و کانال‌ها و صفحه‌های مختلف اظهار نظر کرده‌اند. همه این‌ها به گفت‌وگو دامن می‌زند. تا این‌جای کار من از همه نقدهای رسیده لذت برده و آموخته‌ام، یعنی دقیقا احساس می‌‌کنم فرایند یادگیری یعنی رسیدن به فهمی جدید و «چیزی تازه و ارزشمند به‌دست آوردن» که انتظار داریم در فرایند گفت‌وگو رخ دهد دارد برای خودم رخ می‌دهد. راستش را بگویم: من در این یک هفته، خیلی آموختم.

تا کنون حدود ۱۵۰ ایمیل به دست من رسیده است که به تدریج آنها را بررسی می‌کنیم (پاسخ می‌دهیم یا در نوبت انتشار قرار می‌دهیم). نقدهایی نیز از راههای دیگر به دستم رسیده است که برخی بلند‌ هستند و در نوبت انتشارند، بسیاری نیز کوتاه است و نیازی نیست به عنوان یک پست مستقل منتشر شوند. همه این‌ها را بعدا در قالب یک فایل، یک‌جا منتشر می‌کنم.

دوستان زیادی نیز گفت‌وگوها و چت‌ها یا نکاتی را از گروههای مجازی مختلف جهت اطلاع من می‌فرستند، که به نظرم رسید انتشار برخی از آنها می‌تواند جالب و روشنگر و گاهی مفرح باشد. این‌گونه موارد را بدون آن که جزء سری نقدها بیاورم و برای آنها شماره بزنم، بدون شرح (یا حداکثر در حد یکی دو جمله توضیحی) در کانال منتشر می‌کنم.

محسن رنانی / ۱۱ خرداد ۱۴۰۲
.
.
19.6K viewsedited  12:38
باز کردن / نظر دهید
2023-06-01 14:33:39 .
#نقد_صبر_شادمانه

نقد دهم:

پیرانه‌سری روشنفکری و تعلیقِ تفکر

دکتر نریمان محمدی، جامعه‌شناس جوان و پژوهشگر توانمند کشورمان، نقد تندوتیزی برای من فرستاده است که سرشار از واقعیت‌هایی است که من و همه روشنفکران و کنشگران نسل‌های پیشین باید به طور جدی به آنها توجه کنیم. از ایشان بسیار سپاسگزارم. من این متن را سه‌چهار بار خواندم و هر بار بیشتر با آن همدلی پیدا کردم. او نه فقط من بلکه همه روشنفکران نسل من و پیش از من را مخاطب قرار داده است. در انتهای یادداشتش جمله‌ای تکان دهنده خطاب به من و روشنفکران هم نسل من نوشته است:‌ «شما هر چه می‌دانستید گفته‌اید و تمام شده‌اید. اکنون اجازه بدهید که نسل نوین میدان‌داری خودش را به سرانجام برساند».

من وقتی این جمله را خواندم با خود گفتم مگرنه این‌که این همان حرفی است که اکنون اکثریت مردم ایران و از جمله روشنفکران دارند به رهبران سیاسی کشور می زنند؟ پس چرا ما نباید خودمان عامل به توصیه خودمان باشیم؟ چرا نباید در تمام حوزه‌‌های علم و سیاست و فرهنگ و اقتصاد و جامعه، نسل پیشین فضا را برای ورود و نقش‌آفرینی نسل جوان باز کند؟ نسل‌‌های پیشین مهم‌ترین وظیفه‌شان انتقال دانش و تجربه‌شان به نسل‌های بعد است نه این که همچنان از ترس خطا کردن نسل نو، میدان‌داری را رها نکنند و مانع تجربه و نقش‌آفرینی آنان شوند. بلوغ نسل نو در ورود به میدان رخ می‌دهد و بلوغ نسل پیشین در توانایی رها کردن میدان‌داری. توصیه می‌کنم این یادداشت دکتر نریمان محمدی را بخوانید و برای هر روشنفکر و کنشگران دانشگاهی هم نسل من و پیش از من که می‌شناسید بفرستید. از دکتر نریمان محمدی هم سپاسگزارم که نقد خودشان را فرستادند.
نقد ایشان را در پیوند زیر بخوانید:

https://www.renani.net/index.php/others/others-aboutme/909-2023-06-01-10-58-21

محسن رنانی / ۱۱ خرداد ۱۴۰۲

-------------------------

#صبر_شادمانه
#گفت_و_گوی_شادمانه

یادداشت «صبر شادمانه» را این‌جا بخوانید.
یادداشت «گفت‌وگوی شادمانه» را اینجا بخوانید.

@Renani_Mohsen
www.renani.net
.
26.2K viewsedited  11:33
باز کردن / نظر دهید
2023-03-02 19:38:57 .
.
جادوگرِ وسط‌بازِ برانداز


محسن رنانی

یک: برای خیلی‌ها سوال بود و این دو هفته نیز خیلی‌ها به خودم پیام دادند یا از دیگران جویای حال بودند که بدانند آیا پس از انتشار مقاله «سقوط» برای من مشکلی ایجاد شده است یا نه؟ راستش جز آن که همایش «کنشگران مرزی» را که قرار بود در ۳۰ بهمن برگزار شود و من نیز در آن سخن بگویم لغو کردند، هیچ فشار یا محدودیت یا تذکری نبوده است و امید که نباشد. البته در آن همایش من نمی‌خواستم درباره موضوع سقوط مطلب تازه‌ای بگویم بلکه من می‌خواستم از ضرورت شکل گیری قشر‌ یا طیفی از کنشگران مرزی یا همان چیزی که این روزها به طعنه «وسط باز» گفته می‌شود سخن بگویم؛ و بگویم که چگونه خوشبختانه برای اولین بار نشانگان شکل گیری طیفی از کنشگران مرزی (همان وسط بازان) در ایران آشکار شده است و ما به جای تک چهره‌ها با طیفی از چهره‌های کنشگر مرزی روبه‌رو هستیم. می‌خواستم بگویم که چگونه در انقلاب ۵۷ ما جوانان انقلابی چنان رفتار کردیم که همه وسط بازان مجبور به سکوت و گوشه‌گیری شدند و اگر انقلاب بدون خونریزی سنگین پیروز شد علتش بازی همان چند نفر وسط بازی بود که بین حکومت و انقلابیان در تردد و گفتگو بودند و انتقال قدرت را بدون خونریزی تسهیل کردند. البته آن وسط‌ بازان بعدا هزینه‌ها دادند و مطرود یا حتی ترور شدند. اگر در آینده مجال و انرژی داشته باشم محتوای ‌آن سخنرانی را به صورت مقاله‌ای منتشر خواهم کرد.

دو: پس از انتشار مقاله «سقوط» در گفت‌وگویی که با دکتر ظریف داشتم متوجه شدم سوء تفاهمی رخ داده است که لازم است از همه عذرخواهی کنم. من نسخه اولیه یادداشت سقوط را برای ایشان فرستادم و درخواست داشتم که یا برای من وقت ملاقات بگیرند یا اصل یادداشت را به دست شخص مقام رهبری (نه شخص دیگری) برسانند. ظاهرا ایشان جهت حصول اطمینان از رسیدن یادداشت به دست شخص مقام رهبری برای من درخواست ملاقات می‌دهد تا خودم یادداشت را ببرم و نظرات تکمیلی را هم حضوری ارایه کنم. طبیعی است که ملاقات،‌ پروتکل‌های خودش را دارد و به‌راحتی و به زودی امکان پذیر نیست. ایشان پس از دو ماه به من اعلام کردند که «متاسفانه موفق نشدم» و منظورشان عدم موفقیت در گرفتن وقت ملاقات بوده است. در حالی که برداشت من این بود که عدم موفقیت در تحویل یادداشت را می‌گویند. از همه و بویژه ایشان که از هر دو طرف مورد برخی گمانه‌زنی‌ها و اتهام‌ها قرار گرفتند پوزش می‌خواهم.

سه: وقتی یادداشت «سقوط» منتشر شد، استقبال از آن فراتر از انتظار بود. از همه آنانی که همدلانه آن را ترویج کردند یا حتی ناهمدلانه آن را نقد کردند، سپاسگزارم. دهها پیام در تایید یا نقد برای خودم آمده است و صدها پیام نیز در فضای مجازی منتشر شده است که همه می‌تواند برای ارتقاء فهم ما از شرایط کشور روشنگر باشد. ای کاش صداوسیما این ظرفیت و گشودگی را داشت که این گفت‌وگوها را از دریچه نمایشگرها به خانه‌ها می‌برد و نظیر‌ همان‌ روزهایی که در جنبش مهسا شتابزده از صاحب‌نظران دعوت می‌کرد به سیما بروند و در برنامه «شیوه» شرکت کنند، اکنون در آرامش، فضایی برای گفت‌وگوی واقعی ایجاد می‌کرد.

مهم‌ترین نکته‌ای که مرور واکنش‌ها برای من داشت، پیش‌فرض‌های متضاد و نگاههای متخاصم بود. از چند نقد اخلاقی و عقلانی که از سوی افرادی با گرایش‌‌های مختلف شده بود که بگذریم، انبوهی از واکنش‌‌های دیگر رخ داد که آکنده از شوق یا نفرت بود. مثلا یک رسانه منتسب به تندروهای داخلی من را «وسط بازِ برانداز» نامید یا رسانه دیگری از همین طیف، نوشته‌های مرا بخشی از یک پروژه امنیتی-اجتماعی و نظریه‌پردازی برای براندازی نظام معرفی کرد. از سوی دیگر مخالفان حکومت نیز واکنش‌های متعارضی داشتند. مثلا در یکی از گروههای مجازی فردی با تمثیلی مذهبی نوشته بود «جادوگران ورشکسته اصلاح طلب به امر ... به خودنمایی و اجرای نمایش بیرون آمده‌اند و از درشتشان چون خاتمی تا ریزشان چون رنانی ریسمان‌هایشان را در میان افکنده‌اند تا شاید ... را شادمان کنند و به یاریش بشتابند و از سقوطش جلوگیری کنند...». همچنین در حالی که سلطنت طلبان و اصلاح طلبان از نوشته من به عنوان نوشته یک دانشگاهی مستقل استقبال کردند، رسانه‌‌های منتسب به مجاهدین خلق مرا «اقتصاددان ارشد حکومتی» نامیدند که دارد به حکومت هشدار می‌دهد که تا دیر نشده است خودش را نجات دهد.

این تنوع و تضاد تفسیرها و ارزیابی‌ها در مورد یک مقاله، نشان می‌دهد که چقدر فضای سیاسی-‌اجتماعی ایران .......

ادامه متن را در یکی از پیوندهای زیر بخوانید:

https://telegra.ph/%D8%AC%D8%A7%D8%AF%D9%88%DA%AF%D8%B1-%D9%88%D8%B3%D8%B7-%E2%80%8C%E2%80%8C%D8%A8%D8%A7%D8%B2-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B2-03-02


https://www.renani.net/index.php/texts/notes/899-2023-03-02-15-30-57


.
60.2K views16:38
باز کردن / نظر دهید
2023-02-16 20:41:47 .
.
سقوط

محسن رنانی


چکیده:
سقوط هر شرکت، سازمان یا ساختار سیاسی و اجتماعی چهار مرحله دارد؛ وقتی مرحله چهارم رخ دهد «رخداد سقوط» پایان می یابد. جمهوری اسلامی سه مرحله اول سقوط را طی کرده است، نمی‌دانم تا کی و تا چه حد می‌تواند، با مقاومت، خشونت و امنیتی کردن جامعه، مانع تحقق مرحله چهارم شود؛ اما می‌تواند با تغییر رویه،‌ پیش از آن که با «انقلاب از پایین»، مرحله چهارم سقوط نیز رخ دهد، از طریق «انقلاب از بالا»، احتمال فروپاشی را کاهش دهد.

مقدمه:
این متن را حدود دو ماه پیش نوشتم. واقعش مردد بودم که منتشر کنم یا فقط برای مقامات بفرستم. همه ما می‌دانیم که بالاخره کشور از شرایط فروبسته کنونی گذر خواهد کرد،‌ اما تلاش همه ما باید این باشد که حکومت کم‌هزینه‌ترین راه را برای گذار کشور انتخاب کند. این که ایران به سوی تجربه شیلی و آفریقای جنوبی برود یا به سوی تجربه لیبی و سوریه، ابتدا به رفتار حکومت بستگی دارد و پس‌از آن به رفتار جامعه. منافع ملی ایران اقتضا می‌کند که هر دو طرف (حکومت و جامعه) تمامی راههای کم‌هزینه‌تر را تجربه کنند. یعنی تحول انقلابی و خشونت‌آمیز باید آخرین راه حل باشد. با این نگاه بود که ابتدا نسخه اولیه این متن را برای آقای دکتر محمدجواد ظریف فرستادم و خواهش کردم اگر می‌توانند آن را به دست مقام رهبری برسانند. هنوز هم گمانم بر این است اگر مقامات به صورت عریان با واقعیت روبه‌رو شوند، ناخودآگاه بر تصمیماتشان اثر می‌گذارد. اما پس از دو ماه ایشان پیام داد که تلاشش ناموفق بوده است. چنین شد که تصمیم گرفتم آن نوشته را با شرح و تفصیل بیشتر و بیانی بی‌پرده‌تر، برای انتشار عمومی بازنویسی کنم؛ که همین متنی است که می‌خوانید.

من این نوشته را منتشر می‌کنم تا از یک‌سو خانواده کشتگان و جوانان آسیب‌دیده و معترضِ جنبش مهسا غمناک نباشند و بدانند که اعتراض‌شان چه دستاورد عظیمی داشته است و در همین چند ماه توانسته‌اند یک مرحله از چهار مرحله سقوط را رقم بزنند؛ و از سوی‌دیگر اگر هنوز در درون نظام سیاسی هستند کسانی که از سطح هیجان و ترس روانشناختی عبور کرده‌اند و قدرت نگریستن عقلانی به تحولات را دارند، واقعیت را دقیق‌تر ببینند و به مراکز قدرت منتقل کنند؛ شاید هنوز فرصت بازگشت و همگرایی از دست نرفته باشد. چون معتقدم فرصت «اصلاح از بالا» از دست رفته است، اما تا زمانی که مرحله چهارم سقوط رخ نداده است، امکان «انقلاب از بالا» منتفی نیست. و البته اکنون تنها با «انقلاب از بالا» است که می‌توان «انقلاب از پایین»، را منتفی کرد؛ وگرنه «انقلاب از پایین» به‌طور طبیعی رخ خواهد داد. حکومت باید بداند که با ثبات کنونی اوضاع، غره نشود و رجز نخواند، که فرصتش اندک‌تر از آنی است که گمان می کند؛ و بداند که حتی اگر با روشهای سرکوب خشن این نسل را از نظر روانشناختی ناامید کند، اما این نسل به‌مرحله «امید وجودی» رسیده است و هر لحظه می‌تواند افق‌های امید‌بخش تازه‌ای را خلق کند، پس به جای درافتادن و سرکوب و تحقیر این نسل، آن را درک کند و سخنش را ارج بگذارد و با او گفت‌وگو کند.

تجربه یک قرن اخیر به من می‌گوید که اگر قاجاران برنیفتاده بلکه اصلاح شده بودند، و انقلابیان به جای .....

ادامه متن را در یکی از پیوندهای زیر بخوانید:

برای مطالعه مطلب در تارنمای رسمی محسن رنانی کلیک کنید


برای مطالعه مطلب در فایل‌ پی‌دی‌اف کلیک کنید

برای مطالعه مطلب در نمای فوری، روی کلید زیر کلیک کنید
.
64.0K views17:41
باز کردن / نظر دهید
2023-01-13 15:35:11 .
  اذان به‌وقت دروغ 

  محسن رنانی


چوپان دروغگو فقط اعتبار خودش را زایل می‌کند؛ اما «اذان به‌وقت دروغ»، هم اعتبار مؤذن را می‌زداید و هم عبادت مومنان را ضایع می‌کند.

در آبان و آذر امسال جلساتی با برخی استادان دانشگاه داشتیم؛ بعداز آن‌که که رئيس یک قوه در بوق کرده بود که بیایید گفت‌وگو کنیم و مقامی دیگر هم گفته بود دولت و جامعه مثل پدر و مادرند که در اختلافات باید بنشینند و با هم گفت‌وگو کنند. برخی از ما دانشگاهیان خوش‌باور هم دور هم جمع‌شدیم تا ببینیم آیا می‌توانیم زمینه‌ها و مسائل گفت‌وگوپذیر بین دانشجویان معترض و مقامات را پیدا کنیم؟ من و برخی از همکاران در چند کلاس در دو دانشگاه اصفهان و رازی کرمانشاه شرکت کردیم و برخی نیز به صورت انفرادی با دانشجویان دانشگاههای مختلف گفت‌وگو کردیم.

در این‌ دیدارها هر‌چه ما با دانشجویان درباره گفت‌وگو سخن می‌گفتیم آنان می‌گفتند گفت‌وگو با چه کسی؟ با کسی که خِفت ما را گرفته است و باتون بر سر ما می‌کوبد و به جرم عکس گرفتن، با تفنگ ساچمه‌ای چشم‌هامان را کور می‌کند؟ می‌گفتند تو به ما نشان بده که اصلاً حکومت ذره‌ای اهل گفت‌وگو است و قصد گفت‌وگو دارد! می‌گفتند گفت‌وگوی حکومت با افراد که معنی ندارد، حکومت باید با نهادهای اجتماعی، به عنوان نمایندگان جامعه، گفت‌وگو کند؛ به ما بگو این حکومت کدام نهاد مدنی و اجتماعی را باقی گذاشته و حرمت نهاده است تا اکنون با آن گفت‌وگو کند؟

می‌گفتند اگر ما اکنون کوتاه بیاییم و آنان بر اوضاع مسلط شوند خِرخِره ما را خواهند جوید. از آن‌ها اصرار بود و از ما انکار. می‌گفتیم نه، حکومت با این اعتراضات متوجه عمق نارضایتی و خشم جامعه شده است و اکنون که در وسط دهها بحران اقتصادی و سیاسی گرفتار است دیگر نه توان و نه جرأت آن را دارد که بخواهد از نو سربه‌سر جامعه بگذارد. این اعتراضات، حکومت را سرعقل آورده است.

اکنون می‌بینم دانشجویان درست می‌گفتند؛ حاکمان همین که احساس کردند بر اوضاع مسلط شده‌اند رجز‌خوانی و اتهام و تحقیر و تهدید و خشم و انتقام را آغاز کرده‌اند. من انتظار داشتم پس از تسلط بر اوضاع، ترس روانشناختی‌ اولیه‌شان به ترس عقلانی تبدیل شود و درپی‌ گفت‌وگو و راه‌حل بلندمدت باشند. در ترس روانشناختی،‌ شما «واکنش» نشان می‌‌دهید؛ اما در ترس عقلانی، شما در‌پی پاسخ‌ مناسب یا «راه‌حل» می‌گردید. اما اکنون نه تنها در نظام تدبیر، ترس عقلانی پدیدار نشده است، بلکه تازه خشونت ایدئولوژیک را آغاز کرده است. خشونت روانشناختی با پایان ترس، پایان می‌یابد؛ اما خشونت ایدئولوژیک تازه پس از پایان ترس، آغاز می‌شود.

درواقع اکنون متوجه شده‌ایم که نظام می‌‌خواهد دقیقاً تجربه پس از اعتراضات ۸۸ و ۹۶ و ۹۸ را تکرار کند. ظاهراً ظرفیت «عقلانیت سازمانی» در سیستم، دیگر بیش از این نیست و فهم دقیقی از تفاوت اعتراضات آن سالها با اعتراضات امسال ندارد. کمترین تفاوتش این است که این اعتراضات از سوی نسلی است که عقبه‌اش تا دبستان‌ها ادامه دارد.

بنابراین اکنون از دانشجویان پوزش می‌خواهم و اعتراف می‌کنم که فهم عینی و مبتنی بر عقلِ‌سلیم آنان از فهم تحلیلی و آکادمیک من عمیق‌تر و دقیق‌تر بوده است. راستش در آن جلسات من از عمق روشن‌بینی و دقت‌نظر و جسارت دانشجویان حیرت کردم و به همکارانم گزارش دادم که مشکل از ماست، ما باید برویم و خودمان را با فهم این نسل هماهنگ کنیم نه برعکس. این باید درسی شده باشد برای امثال من که در نوبتی دیگر که حضرات در تنگنای خیزشی دیگر قرار خواهند گرفت و از جامعه درخواست گفت‌وگو خواهند کرد، خوش‌خیالانی چون من طرف جامعه را رها نکنند و دم از گفت‌وگو نزنند، با این گمان که در این ساختار، عقلانیتی هست و با آن می‌توان گفت‌وگو کرد یا به آن اعتماد کرد.

اکنون به حاکمان می‌گویم، حواستان هست که از اعتراضات ۹۶ و ۹۸ تاکنون نتوانسته‌اید هیچ تحول مثبتی در کشور ایجاد کنید و هیچ افقی بگشایید و هیچ امیدی بیافرینید؟ از آن زمان تاکنون هیچ بحرانی حل نشده بلکه تعداد و شدت آنها بیشتر شده است. تازه در این چند سال بیشتر نقاط قوت و فرصت‌های خویش را هم، در داخل و خارج ضایع کرده‌‌اید. پس چرا فکر می‌کنید حالا که دوباره بر اوضاع مسلط شده‌اید کار تمام است و حکومت‌تان بردوام؟ چاههای نفت‌تان پر شده؟ درآمدتان بیشتر شده؟‌ مشروعیت دینی‌تان بالاتر رفته؟ جمعیت دلبسته‌تان انبوه‌تر شده؟ سرمایه‌ اجتماعی‌تان بهبود یافته؟ فرصت‌های‌تان در داخل و خارج فراوان‌‌تر شده؟ تحریم‌ها کاهش یافته؟ مقاماتتان جوان‌تر و کارآمدتر شده اند؟ نخبگان مهاجرت کرده‌تان بازگشته‌اند؟ فرار سرمایه کاهش یافته است؟ نکند گمان کنید چین یا روسیه کاری برای شما خواهند کرد؟ چین در بازی جهانی جدید، شما را .....

ادامه متن را در پیوند زیر بخوانید:

http://renani.net/index.php/texts/notes/897-2023-01-13-12-28-08




@Renani_Mohsen
http://www.renani.net
.
19.5K views12:35
باز کردن / نظر دهید
2022-12-27 16:32:42 .
  ایران و نسل صفر
 
  محسن رنانی
 
 
بسی امید دارم که این نسل بتواند بحران‌های جاری که میان او و حکومت هست را با خردمندی به سلامت از سربگذارند؛ و البته امیدوارم حکومت هم با تصمیمات خطا و مقابله کور با خواسته‌ها و نیازهای این نسل، ایران را به‌سوی خشونت فراگیر و درهم‌ریزی نبرد. در این صورت می‌توان امیدوار بود که در نیمه دوم قرن بیست‌ویکم، «سالِ صفرِ توسعه» در ایران آ‌غاز شود؛ که اگر چنین شود، آنگاه می‌توان گفت ایران جزء ملت‌های بختیار جهان بوده است که دوره گذار تاریخی خود به مُدرنیَّت را چنین سریع و کم هزینه می‌‌پیماید.
 
به‌گمان من حکومت، با تمرکز بلندمدت بر دغدغه «جهان‌گیری»، لوازم «جهان‌داری» (قدرت اثرگذاری بر جامعه) و لوازم «جهان‌پذیری» (قدرت تحول در خویش) را از دست داده است. سه شرط اصلی جهان‌داری و جهان‌پذیری این‌ها هستند: مهارت نرم (عقلانیت حکمرانی یا عقل جهانداری یا همان انرژی خرد جمعی)، مهارت سخت (انعطاف‌پذیری ساختاری و سیستمی) و ذخیره انرژی (منابع مادی، سرمایه اجتماعی، و قدرت روانشناختی برای تغییر).
 
البته حکومت احتمالا به زودی دست به تغییرات صوری خواهد زد اما قدرت تغییرات واقعی را از دست داده است. در عین حال دو دهه است که منحنی اقتدار حکومت، نزولی و منحنی اقتدار جامعه، صعودی شده است و شکاف اقتدار، سالهاست که به سود جامعه در حال افزایش است  (این نکته را در مقاله «تناسب در اقتدار» در سال ۱۳۸۱ باز کرده‌ام. لینک مقاله در پایان یادداشت آمده است). پس پیشاپیش سرنوشت این تعارض میان حکومت و جامعه روشن است. تنها هزینه‌های آن است که بسته به رفتار دو طرف، می‌تواند برای ایران کم یا خسارتبار باشد.
 
این نسل، «نسل صفر» است و اگر عجله نکند، بازی را بدون خون و خشونت خواهد برد. چون عقبه این نسل تا دبستان‌ها ادامه دارد و فناوری هم روزاروز او را تقویت می کند و انرژی خود را نیز از شوق روزافزون به تغییر می‌گیرد. اما حکومت همه منابع خود را خرج کرده یا از دست داده است، از منابع طبیعی گرفته تا منابع مشروعیت دینی و سرمایه اجتماعی و منابع اندیشگی. تنها منبع باقی مانده حکومت، اقتدار کاریزما است؛ پس فرصت حکومت محدود به اکنون است تا زمانی که عصر کاریزما پایان یابد.
 
نسل صفر یعنی نسلی که هیچ باور غیرقابل نقد و هیچ انگاره مقدسی ندارد. «خدا، شاه، میهن» یا «خدا، امام، حکومت»، پرچم نسل‌های پیشاتوسعه و نشانه مرحله کودکیِ یک جامعه است. این‌ها سرانگاره‌های مقدسی است که نشانه تعهد یا سرسپردگی یک جامعه به آسمان، به حکومت، به جغرافیا یا به شخص است. یعنی نسبت عاطفی میان یک جامعه با آسمان با حکومت با قومیت و با فرد است. وقتی مناسبات و قواعد کلان یک جامعه بر نسبت عاطفی و رابطه احساسی چیده شد، جامعه خلع‌سلاح و بی‌دفاع می‌شود و امکان برقراری یک رابطه عقلانی از جنس گفت‌وگو، نقد، خردورزی و اصلاح، پایان می‌یابد.
 
نسل صفر ممکن است در صورت لزوم و وقتی همه راهها را بر خود بسته ببیند و به‌طورکامل ناامید شود، دست به خشونت ببرد، اما این خشونت، ایدئولوژیک نیست بلکه خشونتِ روانشناختی است که حاصل تنفرِ ناشی از احساس فریب، باخت و تبعیض است. خشونت روانشناختی از نسلی به نسل دیگر منتقل نمی‌شود چون هیجان روانشناختی به محض محو شدنِ عللِ آن، فرو می‌نشیند. اما خشونت ایدئولوژیک، ماندگار است و از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود. خشونت روانشناختی یک احساس زودگذر هیجانی است اما خشونت ایدئولوژیک در بادامه مغزی (آمیگدال) خانه می‌کند و ماندگار است و از طریق هنجارهای فرهنگی به نسل‌های بعد منتقل می‌شود. در همین جنبش مهسا، خشونت معترضان، روانشناختی بود و پس از یک برون‌ریزی، فروکش کرد؛ اما خشونت حکومت ایدئولوژیک بود و به همین علت همچنان ادامه دارد و خواهد داشت.
 
پس نسل صفر ذاتا خشن نیست چون هیچ ایدئولوژی یا انگاره مقدسی ندارد. و همه چیز را از دریچه عقل و به اقتضای واقعیت و مصلحت می‌نگرد. این همان عصاره مُدرنیَّت (نوگرایی یا مدرنیته) است که اگر این نسل بپاید، این جامعه را وارد دوره «رواداری» می‌کند.
 
رواداری یعنی پذیرش این که تک‌تک انسان‌ها خلقت ویژه و منحصربه فرد خود را دارند و هر کدام دریچه‌ای به سوی آگاهی‌های این هستی بی‌کرانه‌اند. بنابراین رواداری یعنی پذیرش دگراندیشی و دگرباشی. رواداری یعنی فرد، حقیقت را در انحصار خود یا گروه خود یا قوم خود یا دین خود نداند و حقیقت را موهبتی بداند که در میان مردمان پراکنده است و از طریق تعامل، گفت‌وگو و هم‌شنوی، تنها می‌توان به آن نزدیک شد. بنابراین فردِ روادار همواره آماده است تا در برخورد افکار، انگاره‌هایش را بازبینی و بازتعریف کند.
 
رواداری نطفه ذهنی و فرهنگی و درونی هر ....

ادامه مطلب را در لینک زیر بخوانید:

http://renani.net/index.php/texts/notes/896-2022-12-27-13-21-03


@Renani_Mohsen
.
30.5K views13:32
باز کردن / نظر دهید
2022-12-14 08:12:30
@Renani_Mohsen
33.9K views05:12
باز کردن / نظر دهید