Get Mystery Box with random crypto!

ساسان حبیب‌وند

لوگوی کانال تلگرام sasanhabibvand — ساسان حبیب‌وند س
لوگوی کانال تلگرام sasanhabibvand — ساسان حبیب‌وند
آدرس کانال: @sasanhabibvand
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 3.07K
توضیحات از کانال

کانال رسمی ساسان حبیب‌وند
روانشناس، مشاور و نویسنده حوزه فلسفه
و عرفان
وبسایت:
www.sasanhabibvand.com
کانال صوتی:
@sasanhabibvand_voice
اینستاگرام:
@sasanhabibvand
تماس:
@sasan_habibvand
اطلاعات بیشتر در کانال سنجاق شده است.

Ratings & Reviews

2.00

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

2


آخرین پیام ها 8

2022-02-22 16:56:28
"ما و حرف مردم"
- چرا اکثر ما از حرف مردم می‌ترسیم؟
- چرا در کارهای‌مان ملاحظه "حرف مردم" نقش پررنگی دارد؟
- چرا با یک تأیید به آسمان می‌رویم و با یک انتقاد به زمین می‌خوریم؟
- جایگاه دیگران کجاست و نظر آنها درباره ما و زندگی‌مان چقدر اهمیت دارد؟
- "زبان فریب" چیست و چگونه باعث سلطه روانی دیگران بر ما می‌شود؟

در پنجمین نشست "روانشناسی و اخلاق" به میزبانی خانم عاطفه یزدی روانشناس و مشاور، به این پرسش‌ها خواهیم پرداخت.

زمان: چهارشنبه، ۴ اسفند ۱۴۰۰
ساعت ۱۶ به وقت تهران
لینک صفحه میزبان:
instagram.com/atefe_yazdi.counselor
لطفا همراه باشید.
@sasanhabibvand
194 viewsSasan Habibvand, edited  13:56
باز کردن / نظر دهید
2022-02-22 07:05:57
مولوی دنیا را چگونه می‌بیند؟ نگاه او به خدا، هستی، دین و زندگی چگونه است؟ وقتی که از «مرگ قبل از مرگ» سخن می‌گوید، به چه چیز اشاره دارد؟ نظر مولوی درباره ی عقل چیست و چرا «پای استدلالیان را چوبین» می‌خواند؟ آیا از منظر او برای کسب شادی و آرامش، فکر و اندیشه را باید به دور ریخت؟ «بقا در فنا» یعنی چه؟ و زبان عارفانه مولوی را چگونه باید فهمید؟
در اینجا قصد داریم دفتر اشعار مولوی را برگیریم، مشتاقانه پای سخن این حکیم فرزانه بنشینیم و لختی از پنجره نگاه او دنيا و زندگی را تماشا کنیم ... کتاب حاضر، در قالب چهار فصل، بر پایه‌ی اسناد معتبر و براساس متن کلام خود مولوی، نمایی از نگرش و جهان بینی او را به تصویر می‌کشد.

#از_نگاه_مولوی
#ساسان_حبیب‌وند
پ.ن: کتاب "از نگاه مولوی" به سوالات بسیاری درباره مولوی پاسخ می‌دهد و افسانه‌های متعددی را در مورد او زیر سوال می‌برد.
@sasanhabibvand

@labelaye_satrha
163 viewsSasan Habibvand, 04:05
باز کردن / نظر دهید
2022-02-17 16:37:51 "غیرت"
زندگی ما را نفس راه می‌برد. ما برده "من بیرونی" هستیم، برده‌ی حرف و نظر و به‌به و اه‌اه مردم. بعضی از ما که تهی‌تر و بیچاره‌تریم، تا جایی پیش می‌رویم که برای کسب تایید، همه‌گونه ذلت و پلشتی و حتی مرگ و اعدام را به خود می‌خریم.

مردی همسرش را به‌طرز وحشیانه‌ای سلاخی می‌کند، تا با افتخار، در کوچه و خیابان هنر خویش را جار بزند. تا به من و شما نمایش غیرت و مردانگی بدهد. یعنی این که: در و همسایه و فامیل ببینید که چقدر باغیرتم! ببینید که وظیفه‌ام را به‌درستی انجام دادم! لطفا تحسینم کنید و از گردنم مدال غیرت و مردانگی بیاویزید! لطفا بگویید که بی‌غیرت نیستم، بگویید که بدبخت و حقیر نیستم!

برای آدم بیرونی چگونه بودن مهم نیست، چگونه دیده شدن مهم است. مرگ فجیع یک همسر و دختر و خواهر و انسان اهمیتی ندارد، غیرتی به‌نظر رسیدن است که حساس و بااهمیت است. همه چیز باید در راه نمود و نمایش قربانی شور: رحم، انسانیت، شعور و حتی حق حیات.
"انسان بیرونی" از خود هیچ ندارد. حتی فهمش از معنای خوب و بد و غیرت و ذلت را از دیگران گرفته است. محیط و سنت به او گفته‌اند غیرت این است و افتخار آن‌. او هم درست مثل برده‌ای مطیع، در همه‌جا و همه‌کار، دنبال همان چیزی می‌‌رود که به او گفته‌اند.

انسان بیرونی چیزی بیش از یک عروسک خیمه‌شب‌بازی نیست، آدمکی بی‌اختیار که با حرکت دست دیگران می‌ایستد و حرکت می‌کند. به میل دیگران شاد و غمگین می‌شود، عشق یا نفرت می‌ورزد و محبت یا جنایت می‌کند. تنها عاملی که در این میان نقشی ندارد، عقل و شعور و فهم خود اوست.
@sasanhabibvand
199 viewsSasan Habibvand, edited  13:37
باز کردن / نظر دهید
2022-02-16 19:09:52
"رفاه و خوشبختی"
بسیاری از ما همه عمر را در پی خوشبختی می‌دویم اما وقتی پس از آن‌همه تقلا به خودمان رجوع می‌کنیم می‌بینیم با داشتن همه اموال و امکانات، وجودی خسته، ناخشنود و نگران برایمان باقی مانده است. چرا؟

علت آن است که بی آنکه خود بدانیم رفاه را به‌جای خوشبختی گرفته‌ایم. غافل بودیم که آنچه همه روزها و سالها جمع می‌کرده‌ایم رفاه بوده است نه خوشبختی.
صدالبته برخورداری از رفاه و امکانات، یک حق طبیعی و ضروری است ولی به‌هرحال، رفاه خوشبختی نیست.

رفاه، آسودگی تن است و خوشبختی آرامش روان.
برخلاف آنچه اکثر ما تصور می‌کنیم، دست‌یافتن به آرامش هم درست مثل رسیدن به رفاه، نیازمند کسب شناخت و دانش و تلاش است.
@sasanhabibvand
201 viewsSasan Habibvand, edited  16:09
باز کردن / نظر دهید
2022-02-10 14:52:31 برای شناخت خود چه بخوانیم؟
@sasanhabibvand
100 viewsSasan Habibvand, edited  11:52
باز کردن / نظر دهید
2022-02-08 16:27:38 بحث فلسفی یا بینش فلسفی؟

بحث فلسفی كردن با دید و بینش فلسفی داشتن دو تا است. ما دید فلسفی نداریم. بحث‌های بزرگ و فیلسوف مابانه می‌کنیم، حرفها و تئوری‌هایمان بزرگ و سطح بالا است، ولی محتوای زندگی خودمان کوچک است؛ خودمان درگیر مسایلی بسیار کوچک، شخصی و محدود هستیم. مثلا داریم راجع به پوچی و بی‌اعتباری زندگی بحث و‌ جدل فلسفی می‌کنیم، ولی همین که می‌شنویم: "اقدس خانم در مهمانی‌اش ما را دعوت نکرده است"، روزها و ماهها این موضوع ذهن‌مان را به خودش مشغول نگه می‌دارد و می‌خورد. زندگی واقعی ما را اینجور مسایل کوچک تشکیل می‌دهد، ولی در بحث و تئوری پایمان، را از فلسفه ماورای طبیعت پایین‌تر نمی‌گذاریم.

کاش بجای بحث فلسفی، نسبت به زندگی بینش فلسفی داشتیم. اگر بینش فلسفی داشتیم اینقدر دربند "خود" و کوچکی‌های آن نبودیم و فکر نمی‌کردیم که این "دردانه" نقطه ثقل عالم هستی است و همه چیز باید حول آن دور بزند. کاش این واقعیت را حس می‌کردیم که عمر ما در مقابل طول هستی، یعنی در مقابل آنچه بوده است و آنچه بعد از ما خواهد بود، لحظه‌ای است مثل یک چشم برهم زدن، اگر چنین دیدی پیدا می‌کردیم، این وجود کوچکتر از ارزن را در عظمت هستی رها می‌کردیم؛ اینطور نبود شب و روز دو دستی به آن چسبیده باشیم و تر و خشکش کنیم.

#تفکر_زائد
#محمدجعفر_مصفا

پ.ن: منظور از خود در این متن، نفس یا "من بیرونی" است به تعبیر استاد #ساسان_حبیب‌وند

@labelaye_satrha
99 viewsSasan Habibvand, 13:27
باز کردن / نظر دهید
2022-02-07 16:22:15 "ما از چشم دیگران"
(تحلیل روانشناختی "من بیرونی")
از کتاب "بندباز
بخش پایانی

اما "شخصیت" به معنای سابجکتیو آن عبارتست از "نگاهی که عرف و جامعه بر اساس سلیقه خود از خصوصیات فرد دارد". "شخصیت" به این معنا با واژگانی غیرشفاف و "باردار" توصیف می‌شود. "غیر شفاف" یعنی این که تعابیر، مبهم و غیر دقیق هستند و "باردار" یعنی اینکه کلمات مورد استفاده، بار ارزشی مثبت یا منفی دارند، یعنی در آن‌ها عنصر تمجید یا سرزنش وجود دارد. مثل این که "جورج مردی است بدهیکل، کودن، پرحرف و بی‌ملاحظه."
اشتباه گرفتن این نوع از شخصیت با ماهیت واقعی خود سبب تولد نگاهی در انسان است که آن را "من بیرونی" نام داده‌ام. این تعریف "شخصیت" به خاطر داشتن بار ارزشی منفی یا مثبت می‌تواند در فرد تعارض ایجاد کند.

این تعارض به چند دلیل است: اول این که برای قضاوت در مورد ویژگی‌های هر فرد معیارهای متفاوت و حتی متناقضی در جامعه وجود دارد. نتیجه آن‌ است که شخص خود را با دو یا چند تعریف متفاوت یا متضاد از هویت و جایگاه خودش روبرو می‌بیند و لذا از لحاظ فکری، رفتاری و عاطفی دچار سردرگمی و تعارض می‌شود. مشکل عمده اغلب اینست که در تعریف سلیقه‌ای، آدم‌ها نظرات نسبی و سلیقه‌ای خود را مطلق و آبجکتیو فرض می‌کنند و این یکی از علل بروز اختلاف در جمع و تضاد در فرد است.

دومین مشکل اینست که تعابیری که بار منفی دارند درواقع ویژگی‌های فرد را محکوم می‌کنند و این محکوم کردن باعث احساس نقص و ملامت و تضاد در شخص می‌شود (تعبیر "کودن" یعنی این که فرد باید باهوش باشد ولی نیست، در حالی که عبارت "با هوش کمتر از میانگین" چنین معنایی ندارد.)

سوم این که –برخلاف تعاریف آبجکتیو و "خنثی"- تعبیر‌ها مثل دو قطب مثبت و منفی لازمه یکدیگرند. به این معنی که هر ویژگی منفی اشاره به نبودن ویژگی مثبت دارد و هر ویژگی مثبت اشاره به نبودن ویژگی منفی ("باهوش" یعنی این که فرد ممکن بود کودن باشد ولی نیست.) پس در تعبیرهای ارزشی یا "باردار"، ویژگی‌های مثبت و منفی شخصیتی به ناچار به همدیگر وابسته اند. معنی اش آنست که شخص همیشه هر دو قطب مثبت و منفی را در ذهن و روان خود حمل می‌کند یعنی در صورت گرفتن یک تعبیر مثبت، بار منفی از ذهن او برداشته نمی‌شود بلکه نگرانی آن همیشه در روان او باقی می‌ماند.

در صورت گرفتن تعبیر منفی هم هر نوع تلاش برای تغییر و خلاصی از آن عبث است چرا که اولاً احساس داشتن ویژگی مثبتی بدون توجه به خصوصیت منفی ممکن نیست، ثانیاً ویژگی‌های منفی، قبلا "مطلق" و "ثابت" فرض شده است و بنابراین تغییر آن‌ها معنا ندارد. آنچه فرد آن را تغییر یا اصلاح می‌داند "پنهان کردن" خصوصیت منفی است نه تغییر یا اصلاح آن. و آنچه او کسب ویژگی مثبت می‌داند "نمایش" خصوصیت مثبت است نه کسب آن. علت اصلی تضاد و فشار در روان شخص هم همین گیرافتادگی در یک تعارض لاینحل است.
@sasanhabibvand
111 viewsSasan Habibvand, edited  13:22
باز کردن / نظر دهید
2022-02-06 05:56:18 "ما از چشم دیگران"
(تحلیل روانشناختی "من بیرونی")
از کتاب "بندباز
بخش ۲ از ۳

چهره اجتماعی فرد، همان شخصیت اوست اما منظور از شخصیت چیست؟
جواب این است که کلمه "شخصیت" دو معنا دارد و آن را می‌توان به دو شکل تعریف کرد. و خلط کردن این دو تعریف است که در خیلی جاها موجب خطا یا سوء تفاهم می‌شود.

تعریف اول "شخصیت" تعریفی است "آبجکتیو" یعنی واقع‌گرایانه یا بی‌طرفانه اما تعریف دوم تعریفی است "سابجکتیو" یعنی اعتباری، سلیقه‌ای و عرفی. در تعریف آبجکتیو -مانند هر رویکرد آبجکتیو دیگر- مشخصه‌های هر چیزی بدون دخالت میل یا سلیقه فرد یا جامعه توصیف می‌شود. تعریف بیطرفانه "شخصیت" عبارتست از "مجموعه خصوصیات فکری و رفتاری خاص هر فرد چنانکه هست." در این شیوه، "شخصیت" هر انسانی با معیاری ثابت تعریف می‌شود و با واژگانی شفاف و "خنثی" توصیف می‌شود- یا می‌تواند بشود. درست همانطور که ما پدیده‌هایی مثل یک گل یا پرنده یا کمیت‌هایی مثل وزن یا دما را تعریف می‌کنیم.

منظور از "شفاف" این است که معیارهای مورد استفاده، معنای روشن و قابل توافقی دارند و "خنثی" یعنی این که واژگان مورد استفاده از بار ارزشی یا حسی منفی یا مثبت خالی هستند یا به عبارتی عنصر قضاوت به شکل تحسین یا سرزنش در آن نیست.
مثلا در توصیف کسی به اسم جورج می‌توان گفت: "جورج مردی است میان سال، با قد ۱۸۰ سانتی‌متر، با هوش زبانی متوسط، اجتماعی و برونگرا". (در تعریف آبجکتیو هم معیارهای نسبی و قراردادی به‌کار می‌رود اما قراردادی یا نسبی بودن آن برای بحث‌کنندگان روشن است). دیدن شخصیت خود به این‌ شکل یعنی از چشم خود و خالی از القائات دیگران همان چیزی است که من آن را "من درونی" نامیده‌ام.

(پایان بخش ۲ از ۳)
@sasanhabibvand
190 viewsSasan Habibvand, edited  02:56
باز کردن / نظر دهید
2022-02-05 14:50:19 "ما از چشم دیگران"
(تحلیل روانشناختی "من بیرونی")
از کتاب "بندباز"

در علم "روانشناسی اجتماعی"، مفهومی وجود دارد به اسم "خود آینه" یا Looking Glass Self که اولین بار توسط چارلز هورتن کولی (Charles H. Cooley; 1864- 1929) جامعه شناس امریکایی در سال ۱۹۰۲ مطرح شد..

"خود آینه" عبارت است از "تصویری که هر کس از تصویری که دیگران از او دارند در ذهن دارد." به عبارت دیگر "خود آینه" چهره ایست که ما در آیینه نگاه دیگران از خود می‌بینیم. کولی می‌گوید: "من کسی نیستم که فکر می‌کنم هستم و کسی هم نیستم که تو فکر می‌کنی هستم. من کسی هستم که فکر می‌کنم که تو فکر می‌کنی هستم".

کولی در این جمله خواسته است نشان بدهد که هویت یا کیستی انسان‌ها پدیده‌ای اجتماعی است که از درک فرد از تصویر خودش در جامعه ساخته می‌شود، مثل این که کسی (به درست یا غلط) تصور می‌کند که دوست، خانواده یا جامعه، چهره‌ای ضعیف و ترسو از او دارند یا برعکس، فکر می‌کند که دیگران او را فردی توانا و مهم می‌دانند.

اما دو نکته مهم در خصوص "خود آینه" وجود دارد که در نظریه آقای کولی به آن توجهی نشده است. یکی این که در نتیجه‌ی قبول و درونی‌سازی "خود آینه"،‌ فرد غالبا خود را آنگونه می‌بیند که تصور می‌کند دیگران می‌بینند یعنی فرد نگاه جامعه به خود را بعنوان شخصیت یا کیستی خود قبول می‌کند. به عبارت دیگر "خودانگاره"ی شخص که عبارتست از درک او از ارزش و توانایی خود، تحت تاثیر نگاه جامعه قرار می‌گیرد.

دوم اینکه فرد بر اساس ارزیابی‌هایی که از دیگران دریافت می‌کند تلاش می‌کند تا چهره اجتماعی خود را به شکلی مطلوب و قابل قبول دربیاورد تا احساس ارزشمندی و توانایی بکند. نکته این است که در این جریان، هم معیارهای مطلوب و نامطلوب بوسیله جامعه ترویج می‌شود و هم رد یا قبول فرد بر عهده جامعه است. روشن است که این امر می‌تواند عرصه را بر تفکر آزاد وخلاقیت فردی تنگ سازد و چنانکه سعی کرده ایم در این کتاب ("بندباز") نشان بدهیم، بسیاری از رنج‌ها و تناقضات روحی و رفتاری ناشی از همین جریان است.

(پایان بخش ۱ از ۲)
@sasanhabibvand
16 viewsSasan Habibvand, edited  11:50
باز کردن / نظر دهید
2022-01-28 07:28:08
"جهل مقدس"

اشاره
عبارت "جهل مقدس" نخستین بار توسط جوردانو برونو کشیش، فیلسوف، ریاضیدان و شاعر مبارز ایتالیایی قرن ۱۶ به‌کار رفت.
در روز ۱۷ ژانویه ۱۶۰۰ در شهر رم، جلادان پاپ پس از هشت سال حبس در دخمه‌های هولناک، برونو را به جرم مخالفت با ظلم و فساد و خرافه‌پراکنی کلیساییان بر روی تلی از هیزم بر تیرکی بسته و آماده سوزاندن کرده بودند.
برونو در تمام مدت ساکت بود و چیزی نمی‌گفت، اما ناگهان اتفاقی افتاد که موجب شد او سکوتش را بشکند و جمله‌ای بر زبان آورد که در تاریخ جهان ماندگار شد.
پیرزنی از میان جمعیت پیش آمد، تکه هیزمی برداشت و با ذکر نام خدا آن را بر تل هیزم انداخت. در این لحظه برونو به سخن آمد و گفت: "لعنت بر آن جهل مقدست باد".
@sasanhabibvand
243 viewsSasan Habibvand, edited  04:28
باز کردن / نظر دهید