Get Mystery Box with random crypto!

جامعه شناسی در یک نگاه

لوگوی کانال تلگرام sociologyat1glance — جامعه شناسی در یک نگاه ج
لوگوی کانال تلگرام sociologyat1glance — جامعه شناسی در یک نگاه
آدرس کانال: @sociologyat1glance
دسته بندی ها: تلگرام
زبان: فارسی
مشترکین: 7.39K
توضیحات از کانال

در ابن کانال با نظریه های جامعه شناسی و اندیشه جامعه شناسان معاصر ایران آشنا می شوید.

Ratings & Reviews

3.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها 16

2021-08-02 11:58:36 نماد فرهیختگی ایران مدرن

نعمت الله فاضلی

استاد جلال ستاری اسطوره شناس، مترجم، مردم شناس و فرهنگشناس بزرگ ایران از میان ما رفت. او خود اسطوره ای است که اسطوره شناسی و اسطوره ها را به ما آموخت. درباره ستاری بسیار سخن گفته اند و بعد از این بسیارها درباره زندگی و اندیشه و آثارش خواهند نوشت و گفت. او از سرمشق های بزرگ فرهیختگی برای جامعه ماست. جای او برای همیشه درمیان ما خالی است. این روزها حس و حالم مناسب نیست، اما کاش بتوانم یادداشتی مفصل درباره استاد ستاری و سهم و جایگاهش در فرهنگ شناسی ایران بنویسم.

یاد و نامش گرامی باد و بر مردم ایران و دوستداران فرهنگ درگذشت این بزرگ مرد و اسطوره فرهیختگی تسلیت باد.

از جمله مهمترین درس ها که استاد ستاری به ما آموخت عشق به دانایی بود. او از سال های ۱۳۴۰ تا اخرین روزهای زندگی اش پر تلاش و پربار زیست و افرید. بیش از صد عنوان کتاب و صدها مقاله ترجمه و تالیف و تحقیق حاصل تلاش هایش بود. او از اخرین بازماندگان نسل ایران شناسان و فرهنگ شناسان ایرانی معاصر بود که دانش گسترده تاریخی، ادبی، زبان شناختی، انسان شناختی و اسطوره شناختی درباره ایران و جهان داشت. او دربرابر محرومیت ها و ستمی که حکومت ایران بعد از انقلاب ۵۷ به او کرد نه تنها سرخورده نشد بلکه پربارتر گردید و انصافا در اسمان فرهنگ ایران خوش درخشید و ستاره ای پرفروغ و ماندگار شد. گمان می کنم چیزی منبع انرژی بخش استاد ستاری در راه آفرینشگری های خستگی ناپذیرش بود و او را دربرابر همه محرومیت ها و ستم ها مقاوم می ساخت عشق او به دانایی و خردورزی بود. طیف وسیع موضوعاتی که درباره آن تحقیق و ترجمه و تالیف نموده بیان کننده این شوق و اشتهای سیری ناپذیر او به دانستن است. ستاری این شوق به دانایی را با عشق به فرهنگ و فرهنگ ایرانی گره زده بود. حاصل این عشق بی پایان، اقیانوسی از دانایی و دانش شده است که اکنون همه ما از آن بهره می بریم و آیندگان نیز ایران را از چشم ستاری خواهند دید و خواند. ستاری را به این معنا از نمادهای بزرگ فرهیختگی در ایران معاصر می دانم.

https://t.me/joinchat/AAAAAEJLNLu9Gs-xukoTpA
1.3K viewsedited  08:58
باز کردن / نظر دهید
2021-07-26 06:30:05 نقش آفرینی دانشگاهیان و اصحاب پژوهش در بحران خوزستان

بیت الله محمودی

موضوع بی آبی خوزستان و بحران ناشی از آن، شوک و چالش بسیار بزرگی بر بدنه اجتماعی و سیاسی کشور وارد ساخته است. چالشی که به طور محرزی ریشه آن در چگونگی سیاستگذاری، برنامه ریزی و مدیریت زیست محیطی منابع آبی و به طور کلی منابع سرزمینی کشور است.

در این چند روز مباحث و نقدهای فراوانی از فرایند مدیریت منابع آبی و استقرار کاربری ها در دوره های مختلف مدیریتی کشور صحبت به میان آمده است. از اینکه چگونه مسئولان با ترکیب دو عامل بی توجهی به دانش محیط زیست و منفعت طلبی خودخواهانه، ایران امروز را در ابر بحران آب گرفتار ساخته اند.

در کالبدشکافی چرایی و چگونگی بحران به وجود آمده، همه توجهات به سمت تصمیم گیران دولتی یا حاکمیتی متمرکز شده است و مشکلات تنها نتیجه تصمیمات و اقدامات آنان روایت می شود. من فکر می کنم اگر بناست تا ریشه یابی بحران به درستی و همه جانبه صورت گیرد، لازم است نگاهی به لایه های زیرین و پنهان شده دیگر فاجعه سازان محیط زیست کشور نیز داشته باشیم.

هیچ فعالیت و پروژه توسعه ای مانند سدسازی، انتقال و توزیع آب در کشور را نمی توان نام برد که از ایده اولیه تا بهره برداری، دهها مطالعه و گزارش علمی پیوست آن نباشد. این مطالعات و گزارش ها پشتوانه و سنگ بنای سیاستی، فنی و اجرایی پروژه ها هستند. مطالعاتی که برای تدوین، ارائه و تصویب، میلیون ها و میلیاردها تومان از منابع عمومی کشور هزینه شده است. منتقدین پروژه ها گاها ادعا دارند این مطالعات صوری و فرمایشی است و تنها جهت رسمیت بخشی و برچسب علمی زدن به پروژه ها است که تعریف و تدوین می شوند.

اگر امروز به چرایی و چگونگی یک پروژه نقد جدی وارد است، در وهله اول این نقد باید متوجه مطالعاتی باشد که چرایی و چگونگی آن پروژه را توجیه و ممکن کرده اند. اگر امروز معاون اول رئیس جمهور صراحتا از عوارض و کژکارکردهای برنامه های توسعه در کشور صحبت می کند و بحران های زیست محیطی و آبی را نتیجه اثرات آن می داند، باید از نارسایی های مطالعاتی بحث به میان آید که پشتیبان برنامه های توسعه بوده اند. باید از دانشگاهها، پژوهشکدها، شرکت های مهندسین مشاور، محققان و کارشناسانی سوال پرسیده شود که این مطالعات را تدوین و در اختیار مراجع تصمیم گیر قرار داده اند.

از نقش تصمیم سازان در بسترسازی وقوع حوادث و بحران های امروز نباید غافل بود. از نقش کارشناسان محلی تا مشاوران و مدیران پروژه های مطالعاتی که در ابعاد متنوع از منفعت طلبی اجرای پروژه ها سودها برده اند. بسیاری از افراد و نهادهایی که امروز منتقد تصمیم گیری های گذشته اند، گویا فراموش کرده اند که خودشان روزی نقش انکارناپذیری را در فرایند تصمیم سازی برای خلق بحران های امروزی ایفا کرده اند.

روزی که برای کسب پروژه های مطالعاتی لابی ها داشتند و رانت ها استفاده کردند، روزی که برای سود بیشتر و کم شدن هزینه های مطالعات از سروته آن می زدند، روزی که از چند دانشجو یا فارغ التحصیل تازه کار بیگاری می کشیدند تا سود تدوین مطالعه قابل توجه تر باشد، روزی که در جلسات تصویب مطالعات گوش به فرمان مطامع کارفرمایان بودند تا گوش به فرمان رسالت، وجدان و شرافت علمی خویش. آن روز بود که من و تو بذر شرایط امروز را کاشتیم، بذری که در زمین بی مسئولیتی و با آب سودجویی جوانه زد و پرورش یافت و امروز درختی تنومند شده است با هزاران شاخه بحران ریز و درشت.

مطالعاتی که زمینه ساز برنامه های عمران و توسعه کشور بودند از نظر کارکردی دو وجهه بسیار متفاوت دارند: از یک طرف منافع مالی و موقعیتی سرشاری را متوجه تدوین کنندگان و کارفرمایان آن کرد و عده زیادی با این مطالعات کارشناس، مشاور، استاد یا فارغ التحصیل دانشگاه شدند و نردبانی بود برای ارتقای آنان، مدیران و سیاسیون، اما از سوی دیگر خسارات جبران ناپذیری را متوجه مردم و محیط زیست کشور کرد. در واقع نانی که از مطالعات آب و توسعه نصیب تدوین کنندگان و ذینفعان آن شد، امروز نان و آب مردم را به طور مستقیم و غیرمستقیم بریده و حتی جانشان را نشانه رفته است.

دیروز چند صد استاد دانشگاه در خصوص بحران خوزستان به روسای سه قوا نامه نوشتند و مطالبات 13 بندی را برای برون رفت از چالش پیش آمده پیشنهاد کردند. کاش این نامه، بندی و رونوشتی هم به خود دانشگاه و ما دانشگاهیان می داشت و می پرسید که چرا غالبا از رسالت ذاتی خود که برخورد انتقادی با پدیده ها و پروژه ها است در تدوین مطالعات توسعه استفاده نکرده ایم و اساسا فرق ما با سیاست مداران، مدیران و تصمیم گیران این عرصه در فاجعه آفرینی چه بوده است؟ بله ما هم مقصریم و چه بسا به دلیل رسالتی که یدک می کشیم جرممان بسیار بیشتر از دیگران باشد.

@Beytollahmahmoudi
https://t.me/joinchat/AAAAAEJLNLu9Gs-xukoTpA
342 views03:30
باز کردن / نظر دهید
2021-07-23 16:37:34 دیر یا زود شاید دختران ما نیز قمه به دست شوند

سید ابوالقاسم حسینی

هفته گذشته اتفاقی در یکی از پارک های اصفهان افتاد که روح جامعه را جریحه‌دار کرد، اتفاقی که در آن تعدادی از نوجوانان دختر پس از بحث و مشاجره لفظی دست به قمه شدند .شاید گروهی این موضوع را یک اشتباه فردی و بچه گانه قلمداد کنند اما حتی اگر اینچنین باشد نیز جای تأمل و تلنگر دارد. اینکه نوجوانی هنگام بیرون رفتن از منزل با خودش قمه بیاورد تا در مواقع لازم از آن استفاده کند دلیل بر این است که نمی‌توان این موضوع را یک اشتباه فردی و یا تصمیمی در حال عصبانیت فرض کرد ، حال چه شده است که جوانان و نوجوانان ما دست به چنین حرکاتی می‌زنند عیب کار کجاست؟
ضعف از قانون است یا مجریان قانون؟ از مبانی تربیتی ماست یا متولیان امر تعلیم و تربیت؟تقصیر خانواده است یا جامعه؟یا ...؟
هر چه که باشد قطعاً مجموعه‌ای از عوامل است که برآیند آن چنین ثمره ای را داشته است و می طلبد که کارشناسان، جامعه شناسان ،روانشناسان اجتماعی ،جرم شناسان و اصحاب تعلیم و تربیت دست به دست هم داده و ضمن بررسی علل موضوع راه حل ارائه دهند نه اینکه فقط دلایل را بررسی کنند قطعاً ریشه این مشکلات را باید در همه عوامل اجتماعی شدن یک فرد جستجو کرد از خانواده تا مهدکودک و از مدرسه تا دانشگاه و نهادهای اجتماعی و می توان ادعا کرد هر کدام از این عوامل قطعاً کارکرد خود را از دست داده‌اند و یا در انجام وظیفه کوتاهی کرده اند.

معمولاً در تحقیقات میدانی محققان جنبه های مادی و ظاهری و اجتماعی موضوعات را بررسی می‌کنند و آنچه را که به مباحث اخلاقی مربوط می‌شود کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد، گرچه لازم است به هر دو جنبه خلقت انسان توجه شود و همه عوامل را در شرایط مادی خلاصه نکنند، امروزه فرزندان ما از سنین کودکی با فضای مجازی و اینترنت و..... آشنا می‌شوند و ساعات زیادی از شبانه روز را به آن اختصاص می‌دهند معمولا والدین نیز نهی می‌کنند، اما والدین خود چقدر وقت صرف می‌کنند ؟گاهاً مشاهده می‌شود میزان حضور والدین بیشتر از فرزندان است( رطب خورده کی تواند منع رطب کند )این دوگانگی در گفتار و رفتار همچنان ادامه دارد کودک به مهد کودک و مدرسه میرود آنچه را که می شنود با آنچه را که می‌بیند تناقض دارد .در مدرسه شعار حجاب نوشته شده اما خانم معلم ..........آقا معلم درس نماز می دهد اما خودش....... این قصه همچنان ادامه دارد در دانشگاه آنچه در کتاب ها می خواند با آنچه استاد می گوید متفاوت است ،عنوان درس بنیانهای حکومت در جمهوری اسلامی است اما استاد همه بنیان‌ها را نقد می‌کند و در جامعه نیز به همین شکل، مسئولین از مبارزه با فساد می‌گویند اما خود سلطان فساد از آب در می آیند ،از رهنمودها و وصایای امام می‌گویند و عکس آن عمل می‌کنند. حاصل این تعارضات و نفاق ها و دورویی ها جوانی می شود که شخصیت اجتماعی مستقل، هنجارمند و متعارفی ندارد و گرایش آن به بی هنجاری ،عبور کردن از خط قرمزها و زیرپا گذاشتن ارزش ها بیشتر است. به قول شهید مطهری بزرگترین درد بشر در عصر حاضر دورویی و نفاق است. در مجموع کارکرد نظام های مختلف اجتماعی دچار تزلزل شده است و پیشنهاد می‌شود هرکس از خود و از خانواده خود شروع کند، همه تقصیرات را به گردن دیگران نیندازیم ،با خود و با فرزندان خود صادق باشیم تا آنها شاهد دوگانگی در رفتار و گفتار نباشند و اگر هر خانواده در فکر تربیت نسلی سالم و صادق باشد جامعه اصلاح می شود و اگر منتظر دیگران باشیم همان آش و همان کاسه.

منبع این مطلب: ارسالی مخاطب گرامی کانال

https://t.me/joinchat/AAAAAEJLNLu9Gs-xukoTpA
736 views13:37
باز کردن / نظر دهید
2021-07-19 20:30:04
این کانال فقط به کسانی توصیه می‌شود که از وضعیت موجود ناراضی‌اند و می‌خواهند کاری کنند.

در این کانال هر هفته فقط یک یا حداکثر دو مطلب گذاشته می‌شود.

زیر نظر اساتیدی از حوزه استراتژی، اقتصاد، سیاست و جامعه‌شناسی.

شبکه توسعه
http://T.me/joinchat/AkETQjumbE6HwyIhxg_fCg
288 views17:30
باز کردن / نظر دهید
2021-07-19 20:30:04 ٢۵٠ فیلم برتر و ماندگار با تحلیل کامل
@honar7modiran

انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران
@Iranianspa

هشت بهشت
@My8behesht

خبر و تحلیل سیاسی
@antioligarchie

تحلیل گفتمان نشانه‌شناسی
@irCDS

نظریات جامعه شناسی
@sociologyat1glance

کجاهای ایران را دیده‌اید؟
@IRANDIDANIHA

تاریخ بدون سانسور !!!
@TARIKHEMAMNOOE

اکادمی جامعه شناسی
@academie_jameshenasi

دیوان حافظ ؛ [ صوتی ]
@Ghazalak1

آرشیو { داستان‌های کوتاه }
@Fiction_12

بانک صوتی
@sedayehdastan

زیر پوست جامعه
@v_social_problems_of_iran

آموزش سواد اقتصادی به زبان ساده
@ECONVIEWS‌
290 views17:30
باز کردن / نظر دهید
2021-07-19 16:58:24 اصغر فرهادی؛ همین قدر پرت از متن!

مهدی مکارمی

خبر موفقیت فیلم "قهرمان" ساخته اصغر فرهادی با آب و تاب فراوانی در رسانه ها منتشر شده و برخی رسانه ها از وقت ظهور قهرمان گفتند و گویی انتظار داشتند مردم-کف جامعه- هم از این موفقیت خوشحال باشند.

من فیلم اصغر فرهادی را ندیده ام اما خلاصه داستان آن را خوانده ام. فیلم حتما قابلیت های فنی را در حد و اندازه های جشنواره کن داشته که توانسته به آن راه یابد و جایزه ببرد اما من دلیلی برای خوشحالی از چنین موفقیتی ندارم.

فیلم فرهادی در شرایطی ساخته شده که مردم با مشکلات معیشتی دست و پنجه نرم می کنند، آسیب های اجتماعی ناشی از وضع اقتصادی همه گیر شده، آمار طلاق بالا می رود، اعتیاد فزونی می یابد و زندگی ها از هم می پاشند و قصه های پرغصه زندگی آدمهاست که تکرار می شوند. اکوسیستم ها و منابع طبیعی رو به زوالند و بی آبی، خوزستان و سیستان و بلوچستان و...را به مخاطره انداخته است.

کرونا نه فقط کسب و کارها را با اختلال مواجه کرده و هزینه زندگی را بالا برده بلکه جان انسانها را هم می گیرد. سرمایه داران، ثروتمندتر و فقرا، فقیرتر می شوند.

فکرش را بکنید آنوقت یک نویسنده و کارگردان برجسته بی توجه به آنچه در کف جامعه در حال روی دادن است فیلمی بسازد که در آن یک خیاط مطلقه با مربی گفتاردرمانیِ فرزند دچار لکنت زبانش، رابطه دارد. مربی، چند سکه طلا پیدا می کند و به قهرمان داستان می گوید با فروش آن‌ها می‌تواند بدهی خود را بدهد. اما قهرمان داستان می‌فهمد که پول سکه‌ها کافی نیست و بهرام تمام طلبش را می‌خواهد. برای همین، رحیم در سطح شهر اعلامیه پخش می‌کند تا صاحب کیف را پیدا کند و ماجرا به فضای مجازی می کشد و او می شود قهرمان آقای فرهادی.

همین قدر پرت از متن و کف جامعه. همینقدر بی توجه به جامعه و بی ربط به قصه های زندگی تک تک آدم هایی که هر کدام مان در اطراف خودمان داریم می بینیم. قهرمان ما، همین زنان و کودکانی هستند که یکه و تنها در حال مبارزه برای زنده مانی هستند. قهرمان ما همین جامعه ای است که حتی فیلمسازان روشنفکرش هم به حال خودش رهایش کرده اند.

این هنر، برای هنر است، نه هنر برای مردم، و چیزی برای خوشحال شدن ندارد.

منبع این مطلب: ارسالی مخاطب گرامی کانال

https://t.me/joinchat/AAAAAEJLNLu9Gs-xukoTpA
664 viewsedited  13:58
باز کردن / نظر دهید
2021-07-18 17:37:05 مسئلۀ حافظه و مسئله شناسی حافظه در ایران مدرن

نعمت الله فاضلی

یکی از تغییرات فرهنگی بنیادی در ایران معاصر چگونگی فرایندهای به یاد سپاری و فراموش کردن جمعی است که امروزه به آن حافظه فرهنگی می گویند. این تغییرات موجب شده است حافظه در ایران معاصر با چالش های جدی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی مواجه شود و نقش فراگیری در زندگی جمعی معاصر ما پیدا کند. این مقاله تلاشی است مقدماتی برای واکاوی این چالش ها و نشان دادن موقعیت مسئله مند حافظه در ایران معاصر. برای این منظور: 

ابتدا در ارتباط با خود «مسئله حافظه» توضیح خواهم داد.

بعد چگونگی «مسئله مند شدن حافظه» در جامعه معاصر ایران را تشریح می کنم؛

سپس برخی از ابعاد موقیت مسئله مند حافظه در جامعۀ ایران را نشان خواهم داد؛

سر انجام سخن را با یک نتیجه گیری به پایان خواهم برد و در آنجا توضیح خواهم داد که دربارۀ چالش ها و فرصت هایی که مسئله حافظه در ایران ایجاد کرده است و نیز ارائه چشم انداز های ممکن در این زمینه و نیز توضیح اینکه چگونه می توانیم «مسئلۀ حافظه» را به سمت یک مسئله سازنده در جامعه ایران هدایت کنیم.

همچنین، لازم است هرگونه بحثی در ارتباط با «مسئلۀ حافظه» در ایران معاصر به سبب گستردگی و درجۀ بالای انتزاع مفهومی، به صورت روشمند انجام گیرد. نگارنده به طور مشخص از روش تحلیل فرهنگی برای بحث در این زمینه بهره خواهم برد. در این زمینه، در کتاب های دیگر نیز توضیح داده ام. در واقع، سبک و روش ارائه تحلیل ها در کلیه کار هایی که از نگارنده تاکنون انجام شده است، به صورت مردم نگارانه و فرهنگی بوده است. این سبک تحلیل از ویژگی های منحصر به فردی برخوردار است: 

اولاً اینکه تحلیل فرهنگی، تحلیلی کل نگرانه است. بنابراین، تمام حوزه های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و .. به یک معنا حوزۀ فرهنگی هم هستند. این خود در نتیجۀ تحولات تئوریک صورت گرفته در چند دهه اخیر در ادبیات علوم انسانی و اجتماعی بوده است که اغلب از آن با عنوان چرخش فرهنگ یاد می شود. در واقع، در چشم انداز چرخش فرهنگی تصور بر این است که کلّیه این حوزه ها(اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ...)، از یک طرف درگیر فرایند بی وقفۀ تولید، انباشت و انتقال معنا و نظام های نمادین فرهنگی اند و از طرف دیگر، کالبد های متعدد مقاومت را در قالب تنش ها، و تعارضات و ناسازواری های هژمونیک ایجاد می کنند.

دوم این که در ارتباط با موضوع مورد مطالعه، در زمینه و بافت جامعه متمرکز می شود. تحلیل فرهنگی، نوعی بافت مندسازی است. بنابراین، اگر در این مقاله، بحث از حافظه جمعی در جامعه ایران معاصر است در ارتباط با فرایند های به یاداوری و فراموشی دربافت و جامعه ایران و در ارتباط با تحولات ساختاری آن از دوران پیشا مدرن به دوران مدرن توضیح خواهم داد و در این زمینه، تحلیل حافظه را با گسست های اجتماعی دوران مدرن پیش خواهم برد.

سوم اینکه تحلیل فرهنگی ماهیتا تحلیلی نظری و مفهوم پردازانه است. که با مباحث بنیادی نظریه اجتماعی مانند چگونگی پیوند میان ساخت و عاملیت درگیر است. در این مقاله مسئله حافظه فرهنگی را در ارتباط با  سوژه و ساختار جامعه توضیح می دهم. در تحلیل حافظه جمعی ایرانیان باید به هر دوی این عوامل توجه داشت. از یک طرف، ساختار ها، به عنوان ظرفیت ها، قواعد و گزینه های منتقل کنندۀ حافظه که امکان بازیگری سوژه ها را در متن جامعه ایرانی فراهم می آورند و از طرف دیگر سوژه ها که با تکیه بر قوۀ خلاقه شان، هر بار نقش جدیدی بر پیکر حافظۀ جمعی ایرانیان می زنند و در فرایند تولید، انباشت و انتقال آن فعالانه مشارکت دارند. در ارتباط با حافظه فرهنگی نیز لازم به ذکر است که هم ساختار های اجتماعی و هم افراد در محتوای آنچه حافظه جمعی امروز ایرانیان خوانده می شوند مشارکت دارند و آن را بازتولید می کنند. بنابراین، در تحلیل حافظه جمعی ایرانیان باید به هر دوی این عوامل توجه داشت. از یک طرف، ساختار ها، به عنوان ظرفیت ها، قواعد و گزینه های منتقل کنندۀ حافظه، که امکان بازیگری سوژه ها را در متن جامعه ایرانی فراهم می آورند و از طرف دیگر سوژه ها که با تکیه بر قوۀ خلاقه شان، هر بار نقش جدیدی بر پیکر حافظۀ جمعی ایرانیان می زنند و در فرایند تولید، انباشت و انتقال آن فعالانه مشارکت دارند.
https://t.me/joinchat/AAAAAEJLNLu9Gs-xukoTpA

ادامه این مقاله را در بخش یادداشت های اخپر در لینک زیر بخوانید
http://farhangshenasi.ir
367 viewsedited  14:37
باز کردن / نظر دهید
2021-07-14 21:38:08 از خودکشی دیروز تا قمه کشی امروز دختران   محمد لکزائی از خبرهای داغ این روزهای فضای مجازی قمه کشی دختر دهه هشتادی در اصفهان می باشد که فضای رسانه ای و تحلیگران اجتماعی را به تکاپو وا داشته است. در آبان 1396 در اقدامی وحشتناک دو دختر در اصفهان در حالی…
1.0K viewsedited  18:38
باز کردن / نظر دهید
2021-07-14 21:36:24 از خودکشی دیروز تا قمه کشی امروز دختران

  محمد لکزائی

از خبرهای داغ این روزهای فضای مجازی قمه کشی دختر دهه هشتادی در اصفهان می باشد که فضای رسانه ای و تحلیگران اجتماعی را به تکاپو وا داشته است.

در آبان 1396 در اقدامی وحشتناک دو دختر در اصفهان در حالی که قصد داشتند از روی پل خود را پرتاب نمایند در مسیر رفتن از این اقدام خود فیلم می گیرند و در فضای مجازی منتشر می نمایند. متاسفانه این اقدام خود را عملی می کنند و از پل خود را پرتاب می کنند در این حادثه یک دختر کشته و یکی از دختران بشدت مجروح می شود.

در آن زمان مطلبی پیرامون این حادثه نگاشته بودم که شاید بی ربط به قمه کشی هلیا دختر نوجوان در اصفهان نباشد. نکته قابل تامل اینکه هیچ یک از اتفاقات گذشته درسی برای خانواده و مسئولین آموزشی و فرهنگی نمی باشد و اوضاع به مراتب پیچیده تر از گذشته شده است:

کلیپی در سایتها و خبرگزاریها منتشر شد که در آن دو دختر نوجوانان آخرین وصیت و دیالوگهای خود را در مسیر قربانگاه با گرفتن فیلم نشان می دهند.

در این مجال به تحلیل جامعه شناختی پیرامون آخرین گفتگوهای آنان قبل از خودکشی می پردازیم:

متن گفتگوی دو دختر بر گرفته از فیلم:

عسل: سلام به تمام کسایی که دارند ما رو ميبینن و همچنین کسایی که خیلی با غرور باهامون رفتار کردن. الان راهی پل عابر پیاده هستیم.

نیلوفر: نه. پل ماشین‌رو.

عسل: یک‌سری حرف‌هایی بود که حال نوشتن وصیتنامه نداشتیم (با خنده) ما حال درس خوندن هم نداریم، چه برسد به نوشتن وصیتنامه. می‌خواستم بگم خیلی دلم براتون تنگ میشه، میدونم کار اشتباهیه ولی شرایط اینجوری ایجاب میکنه.

نیلوفر گوشی را می‌گیرد: (با شوخی) واقعا جیگرم کباب شد. منم سلام می‌کنم به تمام کسایی که این فیلم رو میبینن به خصوص آقا محمد. دارم می‌میرم به خدا (نوعی ترس از اقدام به خودکشی) دیدی راست بود؟ دیدی فکر کردی شوخی می‌کردم؟

عسل: زود باش

نیلوفر: دیدی بهت گفتم بیا، خر شدی نیومدی. خرشدی

عسل: فقط خداوکیلی مشکی نپوشید که ...

نیلوفر: دقیقا. میایم تو خوابتون و میبریمتون. حالا کجا میریم؟ بهشت یا جهنم، وای!

عسل: رفتیم خبرتون می‌کنیم. به خواب تک‌ ‌تکتون میام. علی‌الخصوص...

نیلوفر: محمد هم بگو

عسل: مسخره‌‌بازی بسه. خداوکیلی خیلی دوستون داریم اما شما هم کم حرص ندادید. چاره‌ای نیست. چی کارکنیم؟

نیلوفر: مراقب مامان منم باشید، گناه داره. نی‌نی داره.

عسل: مراقب داداش منم باشید. اون دیگه نه آجی داره نه مامان.

نیلوفر: همون که گوشت خالیه. واقعا خیلی سخته.

عسل: اینجا پارک محله است. خیلی باهاش خاطره داریم. خیلی ترس داره. مثل خر چیز خوردیم. 40 هزارتومن دادیم چیز خوردیم. امیرعلی یک ماه شد خبری ازم نگرفتی؛ اما این بار که خبر بگیری، خبر مرگم‌رو می‌شنوی. خیلی دلم برات تنگ میشه. برای همه آرزوی خوشبختی می‌کنم.

نیلوفر: خداحافظ. خداحافظ

آنچه که در گفتگوی بالا دیده می شود حاوی چند پیام و آسیب جدی است که این دو قربانی دچار آن هستند مشکلاتی که در جامعه خیل زیادی از جوانان و نوجوانان با آن دست بگریبانند.

۱-ذوب شدگی فکری و اجتماعی آنان در فضای مجازی

۲-عدم مهارت و آموزش لازم در رابطه با جنس مخالف و محیط های پیرامونی در سنین حساس نوجوانی

۳-ضعف ایمانی، اعتقادی و اخلاقی

ذوب شدگی فکری و اجتماعی آنان در فضای مجازی:

با گسترش و عمومیت فضای مجازی در جامعه، شاهد آن هستیم کاربران زیادی از طیف های مختلف مدتهای مدیدی را در شبکه ها مجازی بسر می برند. بطوری که روابط مجازی و خشک جای روابط انسانی و چهره به چهره را گرفته، همچنین بمباران اطلاعاتی که لحظه به لحظه از سوی شبکه های مجازی منتشر می شود تاثیرات مستقیم و غیر مستقیمی در اختلالات روان شناختی و مناسبات اجتماعی داشته است.

در مورد این حادثه گذشته از عوامل روان شناختی و مشکلات خاصی که احتمالا آن دو دختر با آن مواجه بودند و باید به صورت کارشناسی مورد کنکاش قرار گیرد. با توجه به آنچه در فیلم دیده می شود قربانیان حادثه دچار نوعی غرق شدگی فکری و اجتماعی در فضای مجازی هستند بطوریکه افراد مورد خطاب وصیت مجازی آنان نه افراد و اعضای خانواده هستند بلکه کسانی هستند که در فضای مجازی با آنها آشنا هستند و میلیون ها کاربری که به زعم آنان فیلمشان را در شبکه های مجازی خواهند دید.

منبع این نطلب: ارسالی مخاطب گرامی کانال
https://t.me/joinchat/AAAAAEJLNLu9Gs-xukoTpA
885 viewsedited  18:36
باز کردن / نظر دهید