آدرس کانال:
دسته بندی ها:
تلگرام
زبان: فارسی
مشترکین:
1.30K
توضیحات از کانال
• زنی که سکوت خانه را شکستهاست، و خوابی در خوابِ دیگر مینویسد؛
• شعرها و یادداشتها
Ratings & Reviews
Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.
5 stars
0
4 stars
0
3 stars
0
2 stars
1
1 stars
1
آخرین پیام ها
2021-08-05 23:06:37
محبوبم؛
چون بر فراز سدِ خالی حتا مُردن هم زیباییاش را از دست میدهد. پس آن نیمروزِ داغ در ابتدایِ اَمُرداد، پشت به این سد در مسیر دشتِ فریم ایستادم و نیمرخِ آفتابزدهام را میان کوه و جنگلهای خشک و تراشیدهی مازندران ثبت کردم تا شاید روزی برای دیدنش، اندکی دلت خوشتر باشد و یا شاید دلتنگیات را مرتفع سازد.
البته که زندگی حرف تازهای ندارد، اما دلتنگی چرا. میتواند عشقرا و منرا بهیادت بیاورد!
#نامه_آزاداست_در_باد_بدود
~
161 views20:06
2021-08-05 22:50:38
بر دوستانِ رفته چه افسوس می خوریم
ما خود مگر قرار اقامت نهادهایم؟
-صائب تبریزی-
149 views19:50
2021-08-04 22:29:35
؛
چطور آدم دست و دلش به زندگی برود وقتی آنها زنرا و زندگیرا و زیباییرا و آزادیرا میکُشند؟
#قیام_هرات
~
829 views19:29
2021-08-02 07:50:26
به خواهرم گفتم
از میدانهای شهر
محلههای بزرگان
و بازارهای شلوغ «کابل» دوری کن
گفت: مرگ در اینجا چون گرد در هواست
همهی دریچهها را ببندی نیز
سرانجام به اتاقت میآید.
• الیاس علوی
~
593 views04:50
2021-07-30 10:45:50
——چون آقای کامویِ عزیز میگویند: «زمانی میرسد که انسان دیگر جوشش عشق را احساس نمیکند.»
تو همان زنی هستی که هر شهری بارِ تو را در زهدانش دارد و میداند کوچ کردن از دهانِ تو تا دستهایت چهار فصل شعر است، در عصر ِ عطرِ بابونه و بهارنارنجها، که هنسی و مارتینی کشف نشده نبود. در آنزمانکه هیچ شاعری نمیدانست، میتوان دربارهی تو نوشت وَ مست شد. شهر میدانست هنگام دستکشیدن از تو وقتی از سراشیبیها بالا میروی، و ستون ِ فقرات ِ رمانتیسم را درهم میریزی و خودت خواب ِ «خوشم میدار» سعدی را میبینی، چه شکلی دارد. در تو همهی رفتنها، همهی رفتارها، همهی حرفها، همهی خندهها، تمام ِ اشکال ِ یک زن معمولی است تا زمانیکه حُزن در صدایت بدود؛ عنصری جادویی در اشکالِ تو دهان باز میکند و هستی در آنچه که «تقدیر» نامیده شدهاست بهخلاصه شدن و زن بودن، تن میدهد. تو همان زنی هستی که «منزوی» بارها سروده است او را. همان عاشقِ دویده در خیابانهایی، که بعد از نیمهشب در شعر «شاعر تهران» رقصیدهای، تو خودِ آن راز و جادویی هستی که آقای کامو، فوئنتس، ساعدی و براهنی در قصهها و نامهها و شعرها نوشتهاند او را. تو خود ِزنی هستی که هر شهری میتواند یک چراغ را برایت روشن کند. هر شهری میتواند یک دار را برایت مهیا کند. تو، که غمگینیات روی دستهایت مینشیند. تو، که تنهاییات هر روز بزرگتر میشود. تو، که تنهاییات را خودت شیر میدهی، تو که ریز میخندی و پچپچههایت را بلندبلند به زبان میآوری و حُزن صدایت را در تلفن پخش میکنی، چون آن عطر که میجوشد از پوستِ قلبت. خوب میخندی. روی غم را میپوشانی. تو همان زنی هستی که از زهدان هر شهری زاده میشوی و به پستان هر اقیانوس و قارهای کوچ میکنی.
#الهام_اسدی
#اشکال_یک_زن_در_من
@Street_25th | تیمارعاشقانه
817 views07:45
2021-07-29 16:14:35
• Je T'adore
•• With Taylor LaShae
•Song: mon amie la rose
••Singer: Francoise Hardy
@Street_25th
855 views13:14
2021-07-28 15:50:30
دیروز پنج اَمُرداد هزار و چهارصد، بیست و ششمین میراث جهانی ایران به نام «منظر فرهنگی هورامان/اورامانات» ثبت شد.
• «خۆشە هەورامان»
را بشنوید به همین شادباش در دلِ تاریکیِ ممتد سرزمینمان.
•• اجرای گروه کامکارها در تابستان ۱۳۹۸.
@Street_25th | تیمارعاشقانه
1.2K views12:50
2021-07-28 14:03:56
امروز بهشدت غمگینام.
اندوه؛ از دلم زبانه کشیده است و راه افتاده سمتِ دست و چشم و دهانام. دارد مثل پیچکی دورم پیچ میخورد، تا این ساعت مقاومت کردهام. اما نفسهایم لگد به سینه میکوبند و حزن در گلویم روییده است.
امروز زود است برای تسلیم شدن! خیلی زود!
~
575 views11:03
2021-07-27 19:12:57
؛
دربارهی «بیهودگی» نمیتوان چیزی گفت، درست شبیه «هیچ».
آنقدر دلم برای روزهایی که صبح و شبش باهم فرق داشت، تنگ شده که حتا نمیدانم این بیهودگی است یا رخوت شامگاهِ تابستان.
~
175 views16:12
2021-07-25 19:44:39
____ عنوان جان ندارد
مرگ خوب است سرِ وقت بیاید و تو خانه باشی. سهم بغلت را برای تنهایی بزرگت کناری بگذاری و با یک پیرهن خاکستریِ یقه باز بروی دَر را باز کنی و چشمهایت را بدوزی به خونِ توی کوچه و دست مرگ را بگیری، و بنشانیاش در کفِ دستِ راستت و دعوتش کنی بیاید داخل. تا برود گوشهی نشیمنِ خانهی ساکتت کنار قاب عکسهای بیجان، کمی لم بدهد و بعد برگردد به تو. دقت میکنید؟ مرگ وقتی بَرمیگردد گرم است.
نه! خیال نکنید که نویسندهی این سطرها بازیاش گرفته است، نویسنده تنها دارد در خواب برای شما اتفاقهایی را مینویسد که بر میگردند به آغوشِ ملتهب و خونین سرزمینش و تنهایی بزرگ مردمش.
~
613 views16:44