Get Mystery Box with random crypto!

تقي رحماني

لوگوی کانال تلگرام taghirahmani — تقي رحماني ت
لوگوی کانال تلگرام taghirahmani — تقي رحماني
آدرس کانال: @taghirahmani
دسته بندی ها: سیاست
زبان: فارسی
مشترکین: 2.60K

Ratings & Reviews

2.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 9

2022-01-03 01:14:53 شبیرزنجانی در پاسخ به رئیسی : اهل فن نیستیم که در باره حرج و تعدیل مسائل نظر دهیم.
این پاسخ به در خواست رئیسی معنی دار است رئیسی از حوزه راه حل برای امور کشور خواسته بود.
زنجانی مرجع تقلیدی است که نهاد دولتی دین هم او را قبول دارد. زنجانی در سیاست دخالت نمی کند اگر چه برای ازادی برخی وساطت می کند.
این دید و نظر رنجانی را به سوی نظریه اخوند خراسانی می برد؟
منتظری هم در اواخر عمر حتی از دید خراسانی هم کی ان طرفتر رفته بود او اعلام نظر فقها نه دخالت انها را شرط کافی داشته بود و رعایت ان را به عهده مردم گذاشته بود.
آیا این نظرات یرخی فقها در حوزه نشان از تحولات در مورد نقد حکومت دینی دارد که ارام ارام پخته تر و صریح تر می شود؟@taghirahmani
3.0K views22:14
باز کردن / نظر دهید
2021-12-31 12:33:56 بازرسی و تفتیش منزل مسکونی نرگس(محمدی).
این بازرسی و تفتیش دو روز قبل انجام گرفته است و مقداری کتاب( مانند سکنجه سفید )و .... درمنزل ضبط شده است.
نرگس همچنان در انفرادی و بدون وکیل است.شکنجه سفید ادامه دارد.
#نرگس_محمدی @taghirahmani
3.9K viewsedited  09:33
باز کردن / نظر دهید
2021-12-29 11:43:39 خیابان و حضور یا عدم حضور

تقی رحمانی

من احساس میکنم دو گرایش مخالق خیابان در جامعه ایران هست که یک گرایش سعی میکند با نصیحت و انذار حاکمان وظیفه خودش را انجام دهد، این گرایش از انقلاب و امثالهم یک تجربه دارد و منافعی ندارد، این گرایش انذار را میدهد و یک امیدی دارد،یک گرایشی هم هست که موقعیت و منافعی دارد اگر بازی زیاد به هم بخورد این گرایش هم خیابان را خطر قرمز میداند،البته من بین این دو تا گرایش تفکیک قائل می‌شوم. اما به هر دو نقد دارم.

نصیحت به ملوک و حاکمان در ایران ریشه دار است ولی نصیحت ها هم با هم فرق دارند،نصیحت یک موقع نصیحت خواجه نظام¬الملک طوسی است و سیاست¬نامه می¬شودیعنی خودش عامل است، یک موقع هم نصیحت آن دسته از کسانی که الآن در حکومت هستند و حاکمیت را نصیحت میکنند که اصلاً قدرتی ندارند حتی احضار شده¬اند وبه آن‌هاگفته شده است که شما حرف بزنید و خیابان خط قرمز ماست، به نوعی این را ابراز نمی¬کنند ولی در مواضعشان این را می¬گویند، من اتهام خاصی به آنها نمیزنم بعضی از آنها دیدگاهشان این‌گونه است.

ما در دوره اصلاحات به جای اینکه اصلاحات دوره مصدق را نقد کنیم انقلاب را نقد میکردیم، مثل اینکه مردم ایران قرار نبود آن موقع انقلاب کنند، الآن هم از خیابان یک پرهیزی داده میشود و خیابان را برابر با اغتشاش، شورش، خرابکاری شلیک و مرگ می¬دانند ما قبلاً بحث کردیم که حضور در خیابان شکل‌های متفاوتی دارد.


بحث من با این دوستان این است که این نصیحةالملکوک شما دیگر جوابگو نیست، در دوره اصلاحاتنصیحة الملوک خاتمی به حکومت وجود داشت الآن نصیحت این دوستان به حاکمان استراتژی پیش برنده نیست؛ چون کاره‌ای نیستند و اثری ندارند، دوستانی هم که بیرون ازحاکمیت¬ هستند یک تجربه و یکسری بحث‌های انتزاعی مطرح میکنند که این کار را نکنیدچون ایران به هم میخورد،یعنی یک توهمی از نقش خودشان دارند در صورتیکه در تصمیم‌گیری‌های که حاکمیت ایران در حال حاضر انجام میدهد اصلاًاصلاح¬طلبانی که خیابان را منع میکنند بازیگرو چاره کارش نیستند.

اینجاست که یک نکته‌ای برای من پیش می‌آید، نصیحه الملوک در یک ساختاری که آن نصیحت کننده در جایگاه خواجه نظام الملک طوسی می‌نشست تأثیر داردمثلاً یک زمان آقای خاتمی در نسبت با آقای خامنه‌ای مقام و پستی داشت و تأثیری داشتولی دوستان متوجه نیستند که آن¬ها نه در مجلس هستند و نه در تصمیم‌گیری‌های دولتی و نه در رسانه¬های قدرتمند، ولی همچنان همان رویه نصیحت کردن را ادامه می¬دهند که شاید حکومت یک روز به بن‌بست برسد و بهآن¬ها مراجعه کنند.

متن کامل

@mellimazzhabi
1.8K views08:43
باز کردن / نظر دهید
2021-12-28 12:37:15 نرگس محمدی:در هیچ دادگاهی شرکت نمی کنم کاری نکرده ام که دادگاهی شوم.
نرگس در تماس تلفنی با خانواده: در سلول انفرادی هستم از سوم اذر زیر بازجوئی هستم.
اتهامات من :جاسوسی برای عربستان،کاندیدا صلح نوبل برای این بوده که با عربستان هم دست بودی.
تاسیس راه اندازی کمپین برای مبارزه با سلول انفرادی، طرح تعرض به زنان در سلول انفرادی و بسیاری موارد دیگر در ذیل تشویش اذهان عمومی،برهم زدن امنیت کشور،عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر.@taghirahmani
3.7K viewsedited  09:37
باز کردن / نظر دهید
2021-12-27 22:43:42
اورده اند که متوکل عباسی بر قبر شهدای کربلا اب بست تا نشانی از این شهیدان نماند.
اما چنین نشد.
در سال 1400 حکومت ایران هم دستور داد که اتاقی به برای شهدای و قربانیان عاشورای 88 است نباید تشکیل شود.
عاشورای 88 چه بود که حکومت به نام ولایت فقیه همان کاری را می کند که خلیفه عباسی کرد.
اما مگر عاشورا فراموش شد. که عاشورای 88 فراموش شود.
عاشورا ضد طلم است، همین. @taghirahmani
2.8K viewsedited  19:43
باز کردن / نظر دهید
2021-12-27 15:15:17
شکنجه سفید برای نرگس ادامه دارد.او در حد توان صدای دیگران بود در برابر بی داد. صدای هم باشیم در برابر ظلم و بی داد.امروز ساعت 20 به وقت ایران توئیت کنیم با هشتگ نرگس محمدی.@taghirahmani
8.9K views12:15
باز کردن / نظر دهید
2021-12-26 15:07:05 جای به نام خیابان

تقی رحمانی

رسم است که روشنفکران ایرانی هر پدیده اجتماعی را در قالب مدل های ترجمه ای می برند در عمل بر مشکل تبیین حوادث در ایران می افزایند.
این که ما از تجربه خود تئوری مناسب خلق کنیم چندان مرسوم نیست.
خیابان بعد از بن بست اصلاحات خود را به ما نشان داد. ازدیماه 1396 و 96 و 1400 شاهد حضور انفجاری اعتراضی و مطالباتی در خیابان هستیم.
غافل گیری روشنفکران سیاسی و احزاب سرکوب شده از این حضور امری خوبی نیست اما مهم تر تحلیل نفی و مذمت حضور درخیابان است که از سوی اینان انجام می گیرد انگار اراده ما می تواند واقعیتی را نفی کند.

از زبیا کلام تا تاج زاده خیابان را منع می کنند. روشنفکران دیگری هم در عمل سکوت کرده اند.
احزاب مطرح هم در عمل چیزی برای ارائه ندارند.در عمل اچمز شده اند. حتی نهضت ازادی از اصلاحات جامعه محور می گوید اما خیابان را ضروری نمی داند.
اما زمانی که اتفاقی در خیابان می افتد با نگاه تحلیلی بعد از واقعه موضوع را بررسی می کنند بدون چشم اندازی در اینده. به عبارتی مسولیت پذیری خیابان باور ندارند.
این اچمز طبیعی است اما مهم به رسمیت و قبول کردن این اچمز است تا ادمی از ان بیرون بیایید.
امروز روشنفکران و احزاب اصلاح طلب حفاظت از خود را با ازادی مردم اشتباه گرفته اند.ایشان به واسطه بن بست اصلاحات بیشتر سنگ موقعیت یا تحلیل خود را به سینه می زنند.

پس اگر با خیابان مخالف هستند برای این است که جای برای خویش در این خیابان تعریف نکرده اند اما با نصحیت به رهبری و زبان اوری و کلام مدام به مخاطب خود را به خود می خوانند . توجه کنید به میزان زبان اوری نصیحت گونه به حکومت که تاثیر زیادی هم ندارد.
این ویژگی حفظ خود و موقعیت خویش را برابر با ازادی مردم می دانند در صورتی فاصله اقشار اجتماعی با هم فاصله روشنفکران و این احزاب با مردم بیشتر شده است.

این فاصله را هم با عدم برخورد درست بیشتر می کنند زمانی هم که اگر خیابان سرکوب شود از موضع عقل کل می گویند دیدید که گفتیم اما توجه ندارند که همان بلائی سرشان می اید که بعد از خرداد 1342 بر سر جبهه ملی ایران امد.
اما با خیابان چه باید کرد؟ تا مانند خرداد 42 وارد مرحله ناشناخته جدیدی نشویم که عواقلب ان را در بهمن 57 دیدیم که نامیمون بود.
بی گمان راهبرد کلانی که نیرو ها را به خط کند در دسترس نیست.

سپهر سازی های راهبردی هنوز به جائی نرسیده است که راهبرد عملی بزرگ خلق کند .اما مردم منتظر نمی مانند شکم گرسنه تئوری سازی سرش نمی شود.انکار روشنفکر هم مشکل را حل نمی کند.
خیابان خود نشان داده است از سال 1396 شورش اعتراض و مطالبه در جریان است.
خلا اصلی این است که سمت خیابان باید کدام سو باشد آیا رهبری راهبردی باید کدام طرف در اختیار بگیرد؟
1_ شورش و اعتراض یا2_ اعتراض مطالباتی این دو با هم فرق دارند،برای تجمع بزرگ برای تغییر مشخص.

جامعه ما به سامان دهی جامعه در خودش نیز دارد این یعنی نهادهای مدنی که لیدرهایی متکی به صنف و نهاد خود خواهند داشت که می تواند هر رهبری یا رهبران را کنترل یا جهت دهند و رابطه نامیمون یک طرفه رهبری با مردم تعاملی کنند.
تاریخ ما سرشار از این رابطه سامان بر باد ده یک طرفه است.
در این باره باید بیشتر گفت.@TAGHIRAHMANI
10.5K views12:07
باز کردن / نظر دهید
2021-12-22 01:48:59
‏افشای اسناد محرمانه گروه «عدالت علی» درباره شرایط نرگس محمدی و شمار دیگری از زندانیان سیاسی زن در اوین

گفتگو با تقی رحمانی، فعال سیاسی و همسر نرگس محمدی با تلویزیون بی بی سی
@taghirahmani
2.1K views22:48
باز کردن / نظر دهید
2021-12-21 14:02:33 «#يلدا، تولّد ِنور تا #نوئل، میلاد ِرهایی» ‌

هنگامه‌ی گذر ز ظلمانی‌ترين ظلمت ِسال «یلدا»، سُرور ِ«میلاد ِنور» و خجستگی ِنوزادگی ِخورشید را ببار آورد ! بهر موهبتی چنین مهرآگین، زین پس، با برآمد سحرگاهان، هر «روز» بزرگ و بزرگ‌تر و سياهی ِتاریکی‌ها کهتر و کوتاه‌‌تر.
«یلدا» شادمانی ‌طلبد ؛ در قامت ِ«زمان ِ اسطوره‌ای»‌، ز هزاره‌ها گذر وز عرصه‌ها عبور ، حلاوت فرهنگ‌های اقوام چشیده و بهر نیازهای جوامعی گونه‌گون، پاسخی‌‌ درخور جوییده ا‌ست.
مگر ويژگی ِاسطوره، جز پاسخ به نياز انسان‌ها، متناسب با روزگاران خويش‌ست؟ بازخواني پيوسته‌ی نمادهای‌اسطوره‌ای، آفرینش مناسک و پویش ِقرائت‌های گوناگون فرهنگی‌ست.
در روزگارانی دور، از آنجاکه شب‌هنگامان با سیطره‌ی «ظلمت» بر هر شهر و دیار، بستری مهیا می‌گشت بهر «ظلم»(هم ريشه با ظلمت) غارت و پنهان‌کاری، پس «بیداری» ویژگی یلدا گشت و بر پایه‌ی تجارب تلخ و دردناکی چنین، در «زبان اسطوره‌ای»، ظلمت نماد ظلم، پنهان‌كاري و جهل گردید ؛ مردمان در یلدا، در طولانی‌ترين ظلمت، بهر چیرگی بر ظلم و زودودن جهل و تاریکی، درفش بیداری و سرور افراشتند.
يلدا نماد تولد و تحولی «گرما»بخش و «رهایی»‌بخش‌ گشت. نوئلِ (noel) مسيحی و ميلاد ِ (naitalis) عيسی هم‌ریشه تولد و يلدا از دل جشن یلدا برآمده‌اند. عيسی نيز به معناي «رهایی»ست. اسطوره‌ی «تولد نور» سفری ز شرق آغازیده و با اسطوره‌ی نوئل ِمسيح «ميلاد رهایی» در غرب در هم آمیخت.
درخت «سرو» در آئین ِمهر، جایگاه تولد خورشیدست ؛ پیروان این آئین‌ بر این باور بوده‌اند که در سپیده‌دمان خورشید از قلهٔ کوه پدیدار وز فراز درختان سرو ِهمیشه‌سبز و پرطراوت، بر هستی نور می‌افشاند. در نگاه و باور مهرکیشان ِایران ِباستان، «سرو» در برابر سردی و تاریکی استقامت کرده، نماد و نشانه سبزینگی، نامیرایی، آزادگی و پایداری در برابر نیروهای مرگ‌آورست. نشان آن نیز در نقش‌برجسته‌های تخت‌جمشید و بسیاری از آثار باستانی می‌درخشد. سرگذشت «سرو کشمر» که زرتشت آن را از بهشت آورد و با دست خود در زمین کشمر کاشته و فردوسی بدان اشاره می‌کند : «یکی شاخ سرو آورید از بهشت - بدروازه شهر کشمر بکشت» یکی از نمونه‌های مشهور تاریخی‌ست. نیاکان ما «سرو ِمهر» را در شب یلدا با نشانه‌هایی رازگونه و سمبلیک آراسته و بر فراز آن به نشانه خورشید، ستاره‌ای طلایی یا سرخ می‌نهادند ؛ شاخه‌های سرو با دو رشته‌ی سیمین و زرین به نشانه ماه و خورشید تزئین شده و به امید برآورده شدن آرزویشان، پارچه‌ای ابریشمی یا نقره‌ای بر شاخه های سرو آویخته و در پای سرو نیز هدایایی می‌نهادند.
ستاره‌ی پنج‌پر که نماد خورشیداست امروزه به مثابه سمبل «رهایی» بر «کاج ِکريسمس» می‌نشیند. کاج امروزین همان «سرو ِمهر» دیروزین یلدایی‌ست که در مغرب زمین بیشتر و آسانتر از درخت سرو در دسترس بوده‌است.
نامشخص بودن ِتولد عیسی و اختلاف بر سر آن در طی قرون متمادی، کشمکش‌های بسيار دامن زد ! ارتدکس‌ها و ارامنه، همچنانکه امروز، ۶ ژانویه را روز تولد ِعيسی می‌انگاشتند ؛ برخی اول مارس و بعضی دگر ۱۵ سپتامبر را تولد ِمسيح می‌پنداشتند تا در نهایت، نخستين‌بار، کنستانتین امپراطور روم مشهور به پدر کلیسا، در ۳۱۴ میلادی، شب يلدا تولّد مهر را به نوئل مسیح روز ۲۲ دسامبر تبدیل نمود و چهل سال پس از آن، به علت سال‌های کبيسه و همچنين عدم دقت ِ تحويل سال ميلادی (زمان ثابت نيمه‌شب ۳۱ دسامبر) در ۳۵۴ میلادی به ۲۵ دسامبر تغيير يافت.
پايان شبِ يلدا، سحرگاهان، تولّد نوزاد نور، آغاز ماه «دی»ست. «دی» (day يا die) در زبان‌های لاتين يا انگلیسی، همان ساعات روشن روزست. روز خورشید (Sunday) روز نيايش مسیحی گشت. اينها تنها نمونه‌هایی از آميزش فرهنگ‌ها و اسطوره‌ها در جوامع گوناگون انسانی‌ست.
آنچه در اسطوره يلدا نمادین‌ست، سرور و بیداری در ظلمانی‌ترین ظلمت‌سال‌ست‌ تا در پی آن سحری سر رسد با نوزایی نوزاد روشنايي، آگاهي و رهایی‌ ! در فرهنگ نياکان ما ايرانيان، جشن‌ها همه در«روز» برگزار می‌شده اما يلدا را سروری ويژه بايدش : جشنی شبانه بهر «میلاد نور»
يلدايتان خجسته بادا
.
#درویش
‏ @mohdarvish
253 views11:02
باز کردن / نظر دهید
2021-12-19 22:58:49 مادران دادخواه -5
مادران خاوران

محترم رحمانی
@iranfardamag

خاوران نام دیگر تمام گورستان هایی است که در سرتاسر ایران، اعدامیان سال های ۶۰ تا ۶۷ را در خود جای داده است، مکانی که چشمان داغدیده و دردمند مادران، همسران، فرزندان و سایر وابستگان در شهرهای مختلف ایران حتی‌الامکان نزدیکی بدان و عزاداری برای فرزندانی که می دانستند در آنجا مدفون اند را نداشته و ندارند. از این گذشته خاوران، مکانی است در مسیر تهران، سمنان و مشهد که از دیرباز پیکرهای مرحومان و درگذشتگان غیر مسلمان را در خود جای داده ولی پس از بهمن ۱۳۵۷؛ سرنوشت و سرگذشت دردناکی یافته است علاوه بردرگذشتگان اقلیت بهایی ، پیکر اعدام شدگان دهه شصت را در خود جای داده است و مادران دادخواه و سوگوار ، دهه اول شهریور و نیز جمعه آخر هر سال در آن مکان تجمع هایی را رقم زده اند.

تاریخ جامعه ایرانی زمانی که در سال های ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۰ رقم خورد اتفاق های مبهوت کننده ای در آن بوقوع پیوست که گویا هیچ اراده ای را یارای تغییر در آن نبود.

پس ازخروج شاه و پایان حکومت سلطنتی در دوره سه ساله ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۰، جریان های انقلابی به چالشی سخت با یکدیگر پرداختند و جنگ برسر قدرت از سویی و اختلاف نظرها و دیدگاه ها، شکاف بزرگی میان روحانیت و روشنفکران را رقم زد.
واقعیت آن است که همه جریان هایی که سفره انقلاب را گسترده و خواستار سرنگونی شاه شده بودند، نگاه یکسانی به آرمان ها استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی نداشتند ولی از آنجا که رهبری به طور کامل در دست روحانیون و به صورت کاریزماتیک شد حوادث بعدی تکانه های زیادی را ایجاد نمود.

انقلاب هر روز با حوادث و شرایط تازه ای روبرو می شد که جریان های متفاوت را در موقعیت های گوناگونی قرار می داد و دقیقا همان جا ، آنان که باید پدری می کردند چنین نکردند، آنان که باید برادر و یار و یاور یکدیگر می شدند ودر تظاهرات انقلاب دست هایشان را به هم گره می کردند مقابل هم قرار گرفتند و آنان که باید حساب شده طراحی های استراتژیک می کردند نتوانستند بر موج ها و هجوم ها فایق آیند و انقلاب ماهیت همیشگی خود را بر همگان نشان داد. قطعا تحلیل رویداد همه انقلاب ها و از جمله انقلاب بهمن ۱۳۵۷؛ به پژوهش ها، نگرش ها وروش های تاریخی، فرهنگ و اجتماعی و سیاسی نیازمند است که در این مجال نمی گنجد و اما این درس گفتار غلامحسین صدیقی به مثابه یک مصدقی و نیز بنیانگذار علوم اجتماعی در ایران را باید از روی تعمق نگریست و بدان پرداخت: «...اینها را من از روی تجارب تاریخی ایران و جهان می گویم که از درون هیچ انقلابی آزادی و عدالت بیرون نیامده است...انقلاب شبیه جنگ های داخلی می مانند که اگر گروهی به گروه های دیگر پیروز شود آن گروه شکست خورده را سرکوب خواهند کرد...و سپس هر کس که منتقد آن باشد آنان را نیز سرکوب می کنند ....بخصوص اگر روحانیون باشند و سپاه آن انقلاب هم مردم مسلمان ایران، یقین بدانید بدترین انقلاب جهان روی خواهد داد.» (پ. ن۱)

چگونگی شکل گیری مادران خاوران

برخی از مادران خاوران با یکدیگر بیگانه و از هم دور نبودند، مادرانی که همدیگر را در سالنهای ملاقات فرزندان شان در زندان های حکومت پهلوی دوم دیدار کرده و لذا با یکدیگر آشنا بودند و البته این بار دوباره سالن های ملاقات اوین، گوهر دشت و ... آنان را به یکدیگر باز می شناساند و متصل می کرد و نه فقط با هم که با بسیاری دیگر نیز آشنا می شدند. آنان به هم اعتماد و پیوند می یافتند و عموما به یکدیگر یاری می رساندند. این مادران در سالن های ملاقات و در دیدار با یکدیگر طی یک دهه به جای وکلا، داد خواهان، فرزندان زندانی و..و...خواسته های فرزندان شان را مطالبه می کردند به ده ها مکان سر می زدند و پیگیر درمان، احکام ناعادلانه ، پیگیری پرونده ها و..و... بودند.

به قول خانم مهاجر(بهکیش): «من بیشتر عمرم را جلوی در زندان ها، برای گرفتن ملاقات و در گورستان گذراندم.» و این ضریب بی نهایت بالایی به تعداد بسیاری مادران ایرانی در سرتاسر ایران است که هنوز هیچ رمان نویسی، یا نقاشی یا شعری قدرت و یا شاید جرات و رخصت آن را نیافته است تا قدم های تاول زده شان را در مسیرهای زندان، دادگاه هاو...و... باز نمایی کند . مادر است دیگر!.....


متن کامل :

https://bit.ly/3GNzxyG

#خاوران
#مادران_خاوران
#محترم_رحمانی
#مادران_دادخواه
#اعدام‌شدگان_67




https://t.me/iranfardamag
176 views19:58
باز کردن / نظر دهید