2021-07-22 21:31:25
@theamywestern
#poisonkiss
#part269
سردش نبود اما نمی خواست آراس به چیزی شک کند پس پتو را روی شانه های لختش انداخت و نشست.آراس درحالیکه با دو ماگ درشت قهوه فوری در دست برمیگشت پرسید:"چیزی بیارم بپوشی؟"
چاتای به بلوزش که روی رادیات انداخته بود اشاره کرد:"زودی خشک میشه میپوشم..."و بشوخی اضافه کرد:"مگه اینکه تو نخوایی!"
آراس که از لحظه ی دیدن چاتای لبخندش گم نمیشد خنده ی کوچکی کرد:"به من باشه میگم شلوارتم دربیار!"رسید و فنجانها را روی میز جلو مبلی گذاشت: "مگه خیس نبود؟!"خواست سوتفاهم را برطرف کرده باشد!
چاتای بجای جواب دادن خود را عقب پرت کرد تا بتواند کمربندش را باز کند: "منکه از خدامه درش بیارم! اینطوری برای هر کاری (!)آماده ترم!"
خنده ی آراس بلندتر شد و چاتای کاملاً جدی به کارش ادامه داد و شلوارش را هم در آورد.آراس نگذاشت زمین پرتش کند.گرفت و برد تا کنار بلوزش،جای خالی رادیات پهن کند.
"نگفتی...خونه ی دوستتو پیدا کردی؟"
چاتای دوباره پتو را دور خود پیله کرد:"آره تا الانم اونجا بودم"
آراس برگشت و با اینکه چاتای انتظار داشت کنارش بنشیند،روبرویش نشست
تا بتواند راحت ترببیندش و صحبت کند:"و چی شد زدی بیرون؟"
"گفتم که!دلم واس دوس پسرم تنگ شد اومدم ببینمش!"
آراس بحساب شوخی دوباره خنده ای کرد و از آنجایی که حرفش را باور نکرده بود اینبار جور دیگری پرسید:"همه چی روبه راهه؟!"
چاتای همانطور محو تماشای صورت معشوقش زمزمه کرد:"منو ول کن!تو بگو! حالت خوبه؟"
عجیب بود که آراس باور داشت اگر با چاتای درددل کند او درکش میکند و آرامتر میشود ولی حالا که از آن حال بد خارج شده بود نمی خواست دوباره یادآوری کرده سمتش برود پس ماگش را برداشت و زیر لب گفت:"چیز مهمی نبود... ولش!"
چاتای با تمسخر زمزمه کرد:"دیگه از زندگی مهم تر چی هست؟"
آراس خجل از اینکه چاتای همه چیز را فهمیده به چشمان اخم آلودش خیره شد:"مرگ!"
کلمه اش مثل نیزه به سینه ی چاتای فرو رفت و دردش نفسش را برید:"چرا؟آخه چرا باید..."دیوانگی ناگهانی سرش را به درد آورد!
نگاه آراس پایین افتاد.با اینکه کف دستهایش داغ کرده بود همچنان ماگ را سفت گرفته بود. انگار می خواست خودش را تنبیه کند:"هیچ...فقط خسته شدم! خسته از ترسیدن و انتظار کشیدن!"
"جریان چیه!؟کامل تعریف کن ببینم!"چاتای تازه متوجه میشد اگر دیر میرسید بعید نبود آراس خودش را میکشت و او برای همیشه از دیدن و داشتنش محروم میشد.
224 viewsAmy Western, 18:31