Get Mystery Box with random crypto!

🎀سوژه های خانوم خونه😍🤩

لوگوی کانال تلگرام zanoone2020 — 🎀سوژه های خانوم خونه😍🤩 س
لوگوی کانال تلگرام zanoone2020 — 🎀سوژه های خانوم خونه😍🤩
آدرس کانال: @zanoone2020
دسته بندی ها: سرگرمی ها
زبان: فارسی
مشترکین: 1.44K
توضیحات از کانال

سوژه ها و خاطرات جالب خودتونو
(مجردی،نامزدی، متاهلی،تنهایی،دورهمی و... )
برامون بفرستین
"تاحد امکان کوتاه و مختصر"
👇👇👇
@Elii78joon
ادمین تبادل و تبلیغات
👇👇👇
@Aramiss71
چنل دوممون
👇👇👇
@banooye20

Ratings & Reviews

2.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

2

1 stars

0


آخرین پیام ها 108

2021-04-24 08:10:40 خالم با پیمانکار ساختمونشون حرفش شد...

کلا روز گندی داشتیم...
همه اعصابا داغون....

از در اومد تو گف والا مرتیکه فک کرده فقط خودش خره


#سوژه_های_خانوم_خونه
┄┅┄ ❥ ❥ ┄┅┄
••●❥JOiN @zanoone2020
464 views05:10
باز کردن / نظر دهید
2021-04-24 07:56:08
از مـشرقِ نگـاهِ تـو خـورشید می‌دمد

صبحی که با تو می‌شود آغاز، دیدنی‌ست

#فاضل_نظری


ســـــلام

صبحتون بـه زیبـایی گـلها


┄┅┄ ❥ ❥ ┄┅┄
••●❥JOiN @zanoone2020
468 views04:56
باز کردن / نظر دهید
2021-04-24 07:56:03 سلام مرسی ازکانال خوبتون
اسممومیزارم رزابی
چن سال پیش دوست شوهرم خانمش فوت کرده بود یه بچه ی سه چهارساله داشت مردع خیلی ناراحت بود
همسرمن که رفته بودختم تعریف میکردکه دوستش وایستاده بوده جلوی درکه هرکی میادبهش تسلیت بگن بچه ی سه سالشم دقیقا جلوی این آقا وایستاده بوده
هرکی تسلیت می‌گفته مرده همش گریه میکرده وبه بچش که جلوشه اشاره میکرده ومیوفته پس من اینو
چیکارکنم وسط گریه های مرده بچه میزاره میره ولی همچنان مرده به جلوش اشاره میکرده ومیگفته پس من اینوچیکارکنم بعدش که اشکاشوپاک میکنه مبینه بچش نیس واین همه مدت به جای دیگه اشاره میکرده فهمیدین که کجا همه آم باتعجب بهش نگاه میکردنووسرشونوتکون میدادن بیچاره مرده نمیدونسته بخنده یاگریه کنه

#سوژه_های_خانوم_خونه
┄┅┄ ❥ ❥ ┄┅┄
••●❥JOiN @zanoone2020
503 views04:56
باز کردن / نظر دهید
2021-04-24 07:56:02 سلام دوستان
چندسال پیش نوروز دسته جمعی با خاله هام رفته بودیم سفر، تو شهر کرمان یه پارکی اتراق کرده بودیم یه هفتسین نمادین خوشگل درست کرده بودن ،
نوه خالم اونموقع ۵ سالش بود تو مهدشون یه شعر یاد گرفته بود برای بهار، بچه رو با اصرار فرستادیم برو وسط اون هفتسین وایسا شعرتو بخون ازت فیلم میگیریم یادگار می مونه و این حرفا .
اون موقه ها هم همه دوربین و گوشی نداشتن تو اون جمع من یه هندیکم داشتم و رفتم ک بگیرم ازش فیلمو ..
بچه شروع کرد خوندن، انصافا همه رو به وجد آورد مردم کم کم اومدن دورمون جمع شدن و هرکی هم دوربین داشت ازش فیلم گرفت. یه جای شعرش میگفت حاجی فیروزم همه جواب میدادن بله
سالی یه روزم بله
خلاصه تموم شد و همه کف و سوت زدن براش ،
اومدیم که بریم فیلمو قطع کردم یهو دیدم دکمه ی ضبطو نزده بودم اصلا (نور آفتاب افتاده بود روی صفحه ش نمیدیدم درست که ضبط نمیکنه)

اونجا که هیچی نگفتم ولی طفلک هی گفت فیلممو نشون بده گفتم اصلا نگرفتم کلی گریه کرد بعدش

این سوتی رو تا حالا چند بار دادم. دخترمو برا اولین بار بردیم سلمونی اومدم فیلم بگیرم دیدم شارژ گوشیم کمه نورش کم شد، خلاصه فیلم گرفتم آخر اومدم عکس نتیجه رو بیگیرم دیدم بعلههه اصلا فیلم نگرفتم از اولش

#سوژه_های_خانوم_خونه
┄┅┄ ❥ ❥ ┄┅┄
••●❥JOiN @zanoone2020
531 views04:56
باز کردن / نظر دهید
2021-04-22 17:51:24 سلام دوستان گلم،
یاد یه خاطره افتادم.
چند سال پیش من عفونت مثانه داشتم، نمیتونستم ادرارمو کنترل کنم(البته ببخشید ها) بله داشتم میگفتم:
موقع عطسه کردن یا سرفه کردن یا بلند خندیدن یکم جیش میکردم تو شلوارم ودر ضمن باید زود به زود دستشویی میرفتم،،،،،،
یه روز میرفتم خونه مامانم که تو راه دستشوییم گرفت، تند تند قدم برمی‌داشتم که زود برسم، سر کوچه همسایه مامانم اینا داشت میرفت خرید که منو دید و به حرف گرفت، وااای چه لحظات سختی بود اون چند دقیقه، حالا به زور صحبتو تموم کردم و خداحافظی کردم، چادرمو دور خودم پیچیدم که به سرعت برسم خونه که وسطای کوچه دیگه نتونستم خودمو نگه دارم، همین طوری که به سمت در میرفتم جیش میکردم تو شلوارم
بلهههه وقتی رسیدم در خونه برگشتم دیدم از وسط کوچه تا دم در یه خط کج و کوله از جیش بنده طراحی شده،،،
حالا بقیه قصه اینکه رفتم تو خونه دیدم خواهرمو و پسر چهارسالش هم اونجان، اتفاقی که برام افتاده بود و با ناراحتی براشون تعریف کردم،
پسر خواهرم کارتون نگاه می‌کرد هر از گاهی یه نگاهی به ما می‌کرد بعد برمی‌گشت کارتون میدید نگو داره تمام وقایع رو ضبط و آنالیز میکنه.....
خواهرم میگفت دوسه روز بعد این قضیه، فامیلهای شوهرشو دعوت میکنه واسه شام، بعد شام توی تلویزیون تبلیغ پوشاک بزرگسالان ایزی لایف رو نشون میداد، بچه خواهرم رو به مامانش میکنه میگه مامان واسه خاله لیلا از اینا بخریم نگا، طفلک جیش میکنه تو شلوارش،، حالا خواهر من اینجور
خواهر شوهرش با ناراحتی میگه واقعااااااا.....
لیلا خانم این مشکل رو داره؟
خواهرم میگه تا خواستم دهنمو وا کنم بگم که نهههههه.
اینطوریم نیست...
پسرم گفت آآآآآره عمه جون کوچه عزیز جون رو هم کثیف کرده بود.....
بله به این ترتیب بود که من کلا بی اعتبار شدم
ببخشید طولانی شد دوستان

#سوژه_های_خانوم_خونه
┄┅┄ ❥ ❥ ┄┅┄
••●❥JOiN @zanoone2020
1.2K views14:51
باز کردن / نظر دهید
2021-04-22 17:46:31
#یخهای_میوه_ای
ایده بگیرید و نوش جان کنید


Join➣ @banooye20 ☜
◦•◉✿ ✿◉•◦
983 views14:46
باز کردن / نظر دهید
2021-04-22 16:53:57 از خاطره های زایمان بازم بگم براتون که تو اتاق زایمان طبیعی بودیم .که یه خانومه از درد زایمان خیلی آه وناله میکرد هی راه میرفت شوهرشو فوش میداد بعد میگف جاواد جاواد گه گویدوغون چیخارد ‌(جواد جواد بیا اونیکه که گذاشتیو در بیار ) خلاصه تو اون شرایط نمیدونستم بخندم یا درد بکشم از اونورم پرستارا گیر داده بودن بهم که چرا لاک زدی مگه اومدی عروسی هیچی دیگه هم داشتم با لاک پاک کن لاکامو پاک میکردم هم درد میکشیدم هم میخندیدم

#سوژه_های_خانوم_خونه
┄┅┄ ❥ ❥ ┄┅┄
••●❥JOiN @zanoone2020
969 views13:53
باز کردن / نظر دهید
2021-04-22 13:04:19
دعای روز نهم ماه مبارک رمضان
اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِي فِيهِ نَصِيبا مِنْ رَحْمَتِكَ الْوَاسِعَةِ وَ اهْدِنِي فِيهِ لِبَرَاهِينِكَ السَّاطِعَةِ وَ خُذْ بِنَاصِيَتِي إِلَى مَرْضَاتِكَ الْجَامِعَةِ بِمَحَبَّتِكَ يَا أَمَلَ الْمُشْتَاقِينَ

خدایا مرا نصیبی از رحمت واسعه خود عطا فرما و به ادله روشن خود هدایت فرما و پیشانی مرا بگیر و بسوی رضا و خشنودی که جامع (هر نعمت است) سوق ده، به حق محبتت ای آرزوی مشتاقان

┄┅┄ ❥ ❥ ┄┅┄
••●❥JOiN @zanoone2020
1.0K views10:04
باز کردن / نظر دهید
2021-04-22 13:03:34 من بدترین سوتی زندگیم این بود که،توی دانشگاه،ترکمن داشتیم  و فامیلی های عجیب داشتن،  توی اولین جلسه ی ریاضی، به دختره کنارم بود، باهاش حرف زدم و دوست شدیم،استاد آخر کلاس حاضر غایب  کرد گف خانم پقه؟
(روی ق تشدید بزارید) ،
منم زدم رو شونه ی دوست جدید و ریسهههه  خنده رفتم گفتم هر هر هر، فک کردم گفت پخمه، یهو دوست جدیدم،
گفت بله استاد،
ینی من مرددددددم،
دگ نتونستم  نگاهش کنم

#سوژه_های_خانوم_خونه
┄┅┄ ❥ ❥ ┄┅┄
••●❥JOiN @zanoone2020
1.0K views10:03
باز کردن / نظر دهید