Get Mystery Box with random crypto!

🎀سوژه های خانوم خونه😍🤩

لوگوی کانال تلگرام zanoone2020 — 🎀سوژه های خانوم خونه😍🤩 س
لوگوی کانال تلگرام zanoone2020 — 🎀سوژه های خانوم خونه😍🤩
آدرس کانال: @zanoone2020
دسته بندی ها: سرگرمی ها
زبان: فارسی
مشترکین: 1.44K
توضیحات از کانال

سوژه ها و خاطرات جالب خودتونو
(مجردی،نامزدی، متاهلی،تنهایی،دورهمی و... )
برامون بفرستین
"تاحد امکان کوتاه و مختصر"
👇👇👇
@Elii78joon
ادمین تبادل و تبلیغات
👇👇👇
@Aramiss71
چنل دوممون
👇👇👇
@banooye20

Ratings & Reviews

2.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

2

1 stars

0


آخرین پیام ها 109

2021-04-22 08:39:51 آقا یه سری هوا خیلی خوب بود منم خواستم برم بیرون قدم بزنم...

همینجوری ک تو یه کوچه قدم میزدم یهو در حیاط یه خونه باز شد و یه اقا با یه سگ فوق العاده بزرگ اومد بیرون و سگه شروع ب پارس کردن کرد

منم وحشت کرده بودم

ک مرده داد زد بشین بشین منو میگی

نشستم کف اسفالت

یهو مرده گفت خانوم شما راهتو برو با سگم بودم

نگم براتون چجوری زیگ زاگی میدوییدم و از صحنه دور میشدم

#سوژه_های_خانوم_خونه
┄┅┄ ❥ ❥ ┄┅┄
••●❥JOiN @zanoone2020
1.0K views05:39
باز کردن / نظر دهید
2021-04-22 08:38:40
#ترفند

چند ترفند هوشمندانه در آشپزخانه



Join➣ @banooye20 ☜
◦•◉✿ ✿◉•◦
965 views05:38
باز کردن / نظر دهید
2021-04-22 08:37:40 دبیرستان ک میرفتم حدود دو هفته مسیر رفت و آمد مدرسم عوض شد پدرو مادرم رفته بودن مسافرت

منم پیش عمم میموندم ک یه دختر هم سن خودم داشت

هر هفته میرفتیم با عمم جمکران
صاحب کاروان ی پسری داشت تو کل مسیر حواسش پیش من بود

هر بار نگام می افتاد داشت منو نگا میکرد

عاقا نگو از عمم شماره گرفته برا امر خیر

اونم شیک شماره دختر خودشو داده گفته آشناشید باهم

روز خاستگاری با اونا هماهنگ کرده بودن ک شام میایم و فلان بعد اومده بودن خونه ما!

حالا پسره هی پی ام میداده ب دخترعمم ک بیا بیرون از اتاق ببینمت خب

اونم جواب داده برو خودتو مسخره کن

دیر کردید مامانم ناراحته

موقع رفتنشون و جواب منفی من مادرم رو ب پدر پسره گف رسمه قبل خاستگاری خبر میدن و میان حاج آقا!!

دیگ اونجا گندش دراومد چیشده

#سوژه_های_خانوم_خونه
┄┅┄ ❥ ❥ ┄┅┄
••●❥JOiN @zanoone2020
917 views05:37
باز کردن / نظر دهید
2021-04-22 08:36:43 یبار داشتم بچمو میخوابوندم،

بعد شوهرم بلند بلند شروع کرد اواز خوندن،
داشت میگفت،سیاهه...(جناب خان)اومدم بگم یواشتر ،

ی دفه گفتم نارگیله


یه بار وسط دعوا با شوهرم میخواستم مثلاخودمو از تراس  بندازم پایین.پامو بردم بالا هی نمیشد مثلا قدم نمیرسیدهمسرم گفت بزاربرم چهارپایه بیارم

#سوژه_های_خانوم_خونه
┄┅┄ ❥ ❥ ┄┅┄
••●❥JOiN @zanoone2020
894 views05:36
باز کردن / نظر دهید
2021-04-20 11:18:23 اینم سوتی یا خاطره عقد من
من کلا با خواستگار جماعت(مردا ) میونه خوبی نداشتم واسه همین هرکدوم از خواستگارا رو با ترفندای مختلف دک میکردم

دیگه صدای پدرومادرم دراومده بود چون با خواهر کوچیکم یکسال فاصله داشتم میگفتن لگد به بخت خودت که هیچ به خواهرت ضربه میزنی
خلاصه واسه خواستگاری آخری کلی میونم باهاشون شکرآب شد وبابام گفت که دیگه کاری بهت ندارم (بااینکه همه میدونستن من چقدر بابایی هستم)

خلاصه خواستگار جدید اومد ومنم جرات دک کردن نداشتم ومامان وبابام واسه اینکه روشونو زمین نزارم همچی روازطریق خواهر کوچیکم بهم میگفتن ،منم هیچی نگفتم فقط یه حرف میزدم حالا بگو باشه

ولی سرعقد منم که باید بگم بله اونجا میگم نه خلاصه همچی خوب پیشرفت بماند که ازهمون جلسه اول خواستگاری عاشقش شدم به هیچکس هیچی نگفتم خلاصه موقع عقد خوندن خطبه عقد سرمو بالا کردم و گفتم با اجازه پدرو مادرم وبزرگترها بله ولی هرچی چشم انداختم مامان وبابام و خواهرامو ندیدم بعدا ازشون پرسیدم شما کجا بودین آخه؟خواهرم گفت با تهدیدی که کرده بودی ما گفتیم الانه که بگی نهههههه ومراسم بهم بخوره ماهم توی آشپزخونه قایم شدیم

همینکه صدای دست وکللللل اومده گفتیم خطر گذشت واومدیم (نکته:خیلی جدی تهدید نکنید باور میکنن )

#سوژه_های_خانوم_خونه
┄┅┄ ❥ ❥ ┄┅┄
••●❥JOiN @zanoone2020
714 views08:18
باز کردن / نظر دهید
2021-04-20 11:17:34 یه بار با دوستم داشتیم از دانشگاه برمیگشتیم حسابی بررررف اومده بود زمینم به شدت لیززز 

تو کوچه خلوت بود من و دوستم بودیم از ته کوچه هم یه پیر مرد مررردنی لاغر هر چی بگم کم گفتما هی ما داشتیم نگاش میکردیم نکنه این لیز بخوره 
اگر لیز میخورد همون جا میمرد انقد وضعش داغون بود 

هی ما نگاه کردیم تا پیر مرده رسید به ما یه نگاه عمییییییییق بهمون انداخت یه مااااااچ صدا داااااار کرد رفت 
هنوووز غنچه لباش از یادم نرفته 
انقد خندیدیم تا ته کوچه دو بار من خوردم زمین یه بار دوستم

#سوژه_های_خانوم_خونه
┄┅┄ ❥ ❥ ┄┅┄
••●❥JOiN @zanoone2020
665 views08:17
باز کردن / نظر دهید
2021-04-20 11:17:33
#بامیه_خونگی


Join➣ @banooye20 ☜
◦•◉✿ ✿◉•◦
719 views08:17
باز کردن / نظر دهید
2021-04-20 08:08:55 من زمانی که اومدن خواستگاریم مامانم به مادرشوهرم‌گفت مشورت کنیم‌ جواب میدیم

ده روزبعدمامانم نگو بهم‌ گفته زنگ میزنم میگم بیان واسه صحبتای اصلی ،

منم خنگ فکرکردم گفته زنگ بزن بگوبیان عقدکنیم

پاشدم زنگ زدم به مادرشوهرم گفتم حاج خانم مامانم گفت آخرهفته بیایدعقدکنیم

وای بعدکه معلوم شد سوتی بزرگی دادم حرفای دلنوازی از مامانم نثارم شد و مادر شوهر هم دست گرفت وسرکوفت زد بهم‌ که عجله داشتی......

#سوژه_های_خانوم_خونه
┄┅┄ ❥ ❥ ┄┅┄
••●❥JOiN @zanoone2020
290 views05:08
باز کردن / نظر دهید
2021-04-20 08:08:12
دعای روز هفتم‌ ماه مبارک رمضان
اللَّهُمَّ أَعِنِّي فِيهِ عَلَى صِيَامِهِ وَ قِيَامِهِ وَ جَنِّبْنِي فِيهِ مِنْ هَفَوَاتِهِ وَ آثَامِهِ وَ ارْزُقْنِي فِيهِ ذِكْرَكَ بِدَوَامِهِ بِتَوْفِيقِكَ يَا هَادِيَ الْمُضِلِّينَ
خدایا مرا در این روز بر روزه و اقامه نماز یاری‌ کن و از لغزش‌ها و گناهان دور ساز و ذکر دایم نصیبم فرما به حق توفیق بخشی خود ای هدایت کننده گمراهان

┄┅┄ ❥ ❥ ┄┅┄
••●❥JOiN @zanoone2020
278 views05:08
باز کردن / نظر دهید