Get Mystery Box with random crypto!

زنان و مسائل اجتماعی

لوگوی کانال تلگرام women_socialproblems — زنان و مسائل اجتماعی ز
لوگوی کانال تلگرام women_socialproblems — زنان و مسائل اجتماعی
آدرس کانال: @women_socialproblems
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 1.55K
توضیحات از کانال

نوشته های یک جامعه‌شناسی خوانده
در حوزه مسائل اجتماعی و مطالعات زنان.

Ratings & Reviews

3.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها 10

2022-02-15 11:56:59 پگاه مدنی:
«به مناسبت روز مادر توی پادکست فاصله، خانم سمیه موذن در مورد خستگی مادران و احساسات منفی‌شون از تجربه مادری صحبت کرده.
مادری مقدس نیست. مادر یه انسانه که گاهی خسته میشه و به کمک، همدلی و حمایت نیاز داره.
پادکست فاصله، اپیزود یازدهم، قبیله مادران خسته»
65 views08:56
باز کردن / نظر دهید
2022-02-13 12:14:07 عروس آتش

درباره سر بریدن غزل؛ قتل ناموسی ریشه در چرخه معیوب قوانین دارد نه رسانه‌ها و فضای مجازی

این یادداشت در هفته نامه صدا منتشر شده است

ماجرای قتل ناموسی «غزل حیدری» در اهواز حقیقتا نمایشگاهی از یک مجموعه نقص‌های جدی در نظام حقوقی ایران و همینطور تصمیمات بد در حکمرانی قضایی و حقوقی کشور است.

اولین موردی که بسیار چشمگیر و قابل توجه است، نقص جدی قانون در اجازه‌ای است که برای ازدواج افراد نوجوان و حتی کودک فراهم می‌کند. به اعتبار آمارها و پژوهش‌های فراوانی که توسط متخصصان علوم اجتماعی صورت گرفته درصد بروز و ظهور آسیب‌های مختلف در این دست ازدواج‌ها به شدت بالا است. با این حال مراجع قانون گذار در کشور سال‌هاست با تاکید بر تفسیر خاصی از شریعت اجازه تغییر قوانین در این حوزه و منطبق‌سازی قانون با شرایط واقعی جامعه را نمی‌دهند. یعنی عملا قانون تبدیل به بستر و مامنی برای یک رفتار اجتماعی تاریخ گذشته و بدون تطابق با زندگی اجتماعی امروز شده که زمینه جرایم متفاوتی است.

مورد دوم بحث بازدارندگی قانون مجازات اسلامی در خصوص قتل‌های ناموسی است. به دلیل عدم درجه بندی «قتل عمد» در این قانون در عمل شرایط برای فردی که با انگیزه و برنامه‌ریزی قبلی و معمولا به شیوه‌ای شنیع دست به یک قتل ناموسی زده در مرحله مجازات در قیاس با افرادی که به طور اتفاقی و تصادفی اقدام به قتل کرده‌اند راحت‌تر است. به شکلی که عموم مرتکبین قتل‌های ناموسی به دلیل بستر اجتماعی و فرهنگی که در آن ارتکاب به این جرم کرده‌اند به راحتی و حتی بدون پرداخت دیه با رضایت اولیاء دم از قصاص رها شده‌اند. در حالیکه می‌دانیم نجات محکومان به قصاص در مواردی که فرد به طور اتفاقی مثلا در یک نزاع پیش‌بینی نشده مرتکب قتل شده، حتی با وجود پرداخت دیه‌های سنگین تا چه اندازه پیچیده و سخت است. مشکل این است که قانون مجازات اسلامی جنبه عمومی هر دو قتل‌ها را به شکلی برابر تعریف کرده، در حالیکه در عمل ماجرا عکس این است.

بحث سوم موضوع برخورد با رسانه و انداختن تقصیر به گردن اطلاع رسانی این موضوع است که هم به نقص قانون بر می‌گردد و هم به عملکرد بد قضایی. مشخصا در این مورد توقیف خبرگزاری رکنا باید مطرح کرد. قطع به یقین کاری که رکنا کرد را نمی‌توان اقدامی غیر‌قانونی و مستحق توقیف در چارچوب قانون فعلی دانست. هیئت نظارت بر مطبوعات در توجیه مستند قانونی توقیف رکنا به بند ٢ ماده ۶ قانون مطبوعات استناد کرده که طبق آن «اشاعه فحشا و منکرات و انتشار عکس‌ها و تصاویر و مطالب خلاف عفت عمومی» ممنوع است. اما اینکه فیلم یاد شده، خصوصا با توجه به اینکه خبرگزاری رکنا بخش‌هایی از آن را محو کرده بود چطور مصداق فحشا، منکرات و خلاف عفت عمومی است جای سوال دارد. با چنین تفسیری از این پس هیچ خبر، عکس و فیلمی از اتفاقاتی چون نزاع و ضرب و جرح در هیچ رسانه‌ای نباید منتشر شود. ضمن اینکه باز هم جای سوال است که انتشار آن فیلم چگونه مصداق «اشاعه» عملی است که به تصویر کشیده شده؟ با این تفسیر اگر رسانه‌ای از کودکان خیابانی یا فقر و عقب ماندگی جایی تصویر و گزارش منتشر کند مشغل اشاعه فقر است. در همین حال روز چهارشنبه هم دادستان کل کشور به استناد به اینکه آشنایی مقتوله با افرادی در ترکیه و زمینه‌سازی فرار وی در فضای مجازی انجام شده، این ابزار را متهم اصلی ماجرا معرفی کرد. آیا قبل از پیدایش فضای مجازی فرار از خانه، خیانت و قتل ناوسی نبوده؟ اینکه ده‌ها زمینه اجتماعی، فرهنگی و ایراد حقوقی که چنین جنایتی را تسهیل کرده‌اند نادیده بگیریم و در نهایت با سطحی‌ترین برداشت ممکن فضای مجازی و رسانه را متهم کنیم، نه از باب حقوقی قابل پذیرش نه از منظر آسیب‌شناسی اجتماعی این پدیده.

بحث چهارم هم نبود آمار دقیق از قتل‌های ناموسی در کشور است که باعث پنهان ماندن این پدیده و سلب امکان آسیب‌شناسی و مطالعه آن می‌شود. یکی از اساسی‌ترین دلایل نبود این آمار هم ضعف قوانین حوزه اطلاعات، داده‌ها و شفافیت کشور است. آمار مستقل است که اصلی‌ترین سنجه دقت و صحت سیاست‌گذاری‌ها، قانون‌گذاریهای موضوعه و حکمرانی حوزه‌های مختلف کشور است. اما در خصوص مسایلی مانند قتل‌های ناموسی و ازدواج سنین پایین تقریبا هیچ آمار دقیقی در دسترس نیست و مسیر تلخ حوادثی از این دست در فضای تاریک آماری با سرعت ادامه دارد.

اینکه در یک موضوع و اتفاق خاص می شود به انواع ایرادات حقوقی، قانونی و قضایی رسید نشان از یک نکته مهم دارد و آن اینکه قانون در این مساله خاص به شکل سیستماتیک در حال بازتولید مناسباتی غلط و اشتباه و زمینه‌سازی اتفاقات تلخ مشابه است. با این زمینه‌های حقوقی برای همگان روشن است که قتل غزل حیدری آخرین نمونه قتل‌های ناموسی در ایران نخواهد بود.

https://t.me/alimojtahedzade
150 views09:14
باز کردن / نظر دهید
2022-02-13 12:11:18 ضرورت اصلاح قانون مجازات(۲)

اعتماد ۲۴ بهمن ۱۴۰۰

عباس عبدی

مشکل مهم دیگر قانون فعلی، عدم تمایز میان قتل‌های عمد است. این مسأله در قدیم چندان جدی نبود، ولی اکنون پذیرفتنی نیست. فرض کنید که یک نفر در خیابان دارد می‌رود و به دلیل پیش پا افتاده‌ای با دیگری مجادله می‌کند. طرف مقابل هم به او ناسزا می‌گوید و درگیر می‌شوند، او را هل می‌دهد و سرش به زمین خورده و می‌میرد. مطابق قانون این مورد قتل عمد شناخته شده و مجازات آن قصاص است.

حالا این را مقایسه کنید با کسی که با قمه سر همسرش را بریده و سر او را در دست گرفته و در خیابان نمایش می‌دهد، این نیز قتل عمد محسوب می‌شود. جالب اینکه دومی معمولاً با شکایت خانواده دختر مواجه نخواهد شد، احتمالاً آنان در این قتل نیز بطور ضمنی همکاری کرده‌اند، اگر هم بر فرض شکایت شود، باید در ازای قصاص شوهر، به اندازه نصف دیه تفاضل دیه زن و مرد را هم پرداخت کنند، ولی در قتل اول، فرد ضارب یا قاتل محکوم به قصاص می‌شود. به همین راحتی.

کسی که در حال عبور بوده و چه بسا آدم محترمی است، و در یک لحظه به دلیل مسایلی که پیش می‌آید وارد درگیری ساده شده و متهم به قتل عمد می‌گردد و کل خانواده او دچار بحران می‌شوند، البته خانواده مقتول نیز دچار مشکلات مشابه می‌گردند. خوب کدام وجدان انسانی است که اثر این دو فعل را یکسان بداند و برای آنها مجازات‌های مشابه درخواست کند؟

این مسأله راه‌حل دارد، در چارچوب شرع هم هست. زیرا اجرای قصاص در همین قانون منوط به اجازه حاکم است، این اجازه صوری و ظاهری نیست، پس حاکم می‌تواند اعمال قصاص را در برخی از قتل‌ها مجاز نداند و به جای آن زندان را در نظر بگیرد.

قتل‌های عمد را می‌توان از چند منظر دسته‌بندی کرد، از حیث تصمیم قبلی، نقش تحریک‌کننده مقتول و آثار و عوارض بیرونی قتل. در یک دعوای عادی در خیابان هر لحظه ممکن بود که جای قاتل و مقتول عوض شود، به جای آنکه «الف»، «ب» را هُل دهد و زمین بخورد و بمیرد، ممکن بود که «ب»، «الف» را هل دهد و کشته شود. به همین سادگی.

اینها را نباید با موردی مقایسه کرد که مقتول از همه جا بی‌خبر، ربوده می‌شود تا اموال او را بگیرند بعد خودش را نیز می‌کُشند. اگر این معیارها را در نظر بگیرند، قتل‌های عمد را می‌توان به قتل‌های درجه یک و دو یا حتی ۳ و قتل شبه عمد تقسیم‌بندی کرد.

مطابق قوانین موجود قصاص را فقط برای قتل‌های درجه یک مجاز بدانند، که با تصمیم قبلی، و بدون نقش تحریک‌کنندگی مقتول و یا با اثرات اجتماعی بسیار شدید رخ می‌دهد، و در بقیه قتل‌ها قصاص را مجاز ندانند.

البته پرداخت دیه به جای خود بماند، ولی زندان تعزیری برحسب کاهش شدت قتل، کمتر شود. به نظر می‌رسد که در این صورت عمل کسی که اجازه می‌دهد فرزند ۱۱ ساله‌اش پشت فرمان بنشیند و رانندگی کند و موجب تصادف و مرگ دیگران شود، نوعی قتل عمد است، ولی با درجه ۲ یا ۳، و نباید آن را مصداق قتل شبه عمد دانست.

این نحوه اصلاح قانون بار روانی زیادی را از روی دوش قضات برمی‌دارد و برخی از قتل‌های شبه عمد را به قتل‌های عمد ولی با درجه خفیف تبدیل می‌کند و برخی از قتل‌های درجه یک را هم به درجه خفیف‌تر می‌برند.

در همین جا باید به ایراد ماده ۳۰۳، که اگر قاتل علم به مهدورالدم بودن مقتول داشت و ثابت شود، تبرئه می‌شود نیز اشاره کرد که آن نیز باید اصلاح شود و شایسته یک جامعه قانون‌مدار نیست.

نکته دیگری که در قانون قتل است، نصف بودن دیه زنان و الزام به پرداختن نصف دیه بابت قصاص است. این مسأله عوارض روانی بسیار بدی دارد و خلاف انتظارات امروز جامعه و نقش پیش‌روی زنان است. از این رو همان طور که این مشکل در بیمه حل شد، در اینجا نیز می‌تواند به راحتی حل شود.

مباحثی چون دیه عاقله و قسامه را نیز می‌توان حل کرد. بسیاری از پرونده‌های مربوط به لوث که به قسامه می‌رسند در اصل از انواع خفیف‌تر قتل هستند و قضات می‌توانند با اطمینان آنها را به قتل‌های درجه ۲ و ۳ محکوم کنند و نیازی به قسامه نباشد، ولی اینکه کسانی را متهم به قتل عمد و قصاص کنند در حالی که اثبات آن با قسامه باشد، در جامعه امروز محل تأمل جدی است، چون مفهوم قسامه تا حد چشمگیری نسبت به گذشته تغییر کرده است.

در هر حال انتظار می‌رود که ریاست محترم دستگاه قضایی در اسرع وقت مشکلات و عوارض قانون موجود را تعیین و برای اصلاح قانون به کمیته‌ای تخصصی ارجاع دهند تا بلکه تغییری را شاهد باشیم. پایان
132 views09:11
باز کردن / نظر دهید
2022-02-13 12:11:11 ضرورت اصلاح قانون مجازات(۱)

اعتماد ۲۳ بهمن ۱۴۰۰

عباس عبدی

وضعیت عجیبی داریم، هر اتفاق ناگواری که رخ می‌دهد، آن را نقد می‌کنند، ولی کسی به موارد نقد گوش نمی‌دهد یا پاسخ نمی‌دهد. باید منتظر بود که دو باره شاهد اتفاق دیگری باشیم و روز از نو، روزی از نو. اگر واکنشی هم نشان داده شود بسیار گزینشی است.

در هفته گذشته دو قتل دلخراش رخ داد که بازتاب فراوانی داشت. اول شهادت یک افسر پلیس به دست یک فرد قمه به دست و دیگری بریدن سر یک دختر اهوازی به دست همسرش و نمایش خیابانی آن. البته برای قتل پلیس فوری درخواست تغییر قانون را دادند ولی در مورد دوم هیچ اقدامی صورت نمی‌دهند.

هر دو قتل ریشه‌های اجتماعی و فرهنگی دارند و به طور قطع باز هم با نمونه‌های کمابیش مشابه آنها مواجه خواهیم شد، ولی این دلیل نمی‌شود که در باره عوامل موثر بر وقوع این نوع قتل‌ها سکوت کنیم. پیش‌تر نیز قتل‌های دیگری رخ داده بود که جامعه را حساس کرد، از جمله قتل رومینا دختر گیلانی به دست پدرش با داس. در این یادداشت به تأثیر قانون قتل و قصاص بر این وضع می‌پردازیم.

برخی معتقدند قانون موجود در باره قتل، اسلامی و غیر قابل تغییر است. این استدلال درست نیست، زیرا پیش‌تر نیز تغییر کرده است که در ادامه توضیح داده خواهد شد. به علاوه تغییرات نیز می‌تواند در همین چارچوب انجام شود. از همه مهم‌تر اگر مغایرت این قوانین با نتیجه‌بخشی محرز باشد باید در باره آن تجدید نظر کرد.

مشکل قانون موجود چیست؟ واقعیت این است که قانون قصاص در زمان خود بسیار پیشرفته بوده است. کسانی که با مسأله آشنا نیستند، درکی از این موضوع ندارند. در گذشته، مسئولیت خون مقتول به عهده طایفه قاتل بود و به جای شخص قاتل، یکی از اهل طایفه یا خانواده او را می‌کشتند. قانون قصاص در حقیقت مسئولیت شخصی را جایگزین انتقام قبیله‌ای و خانوادگی کرد. به علاوه حواشی انتقام را به کلی حذف کرد و فقط دیه را به عنوان جانشین قصاص پذیرفت که در زمان خود پیشرفت زیادی بود و همسو با مدنیت تلقی می‌شد. زجر قاتل نیز ممنوع گردید. فقط قتل او بدون هیچ زوائدی تأیید گردید.

از زاویه دیگر باید گفت که در گذشته، قتل یا جرایم دیگر عموماً قومی و قبیله‌ای یا در بهترین حالت خصوصی تلقی می‌شدند. در اسلام برخی از این جرایم از حوزه خصوصی خارج شد و جنبه عمومی (الهی) پیدا کرد.

مثلاً روابط نامشروع فاقد جنبه خصوصی شد و این نیز گام بلندی بود که کمتر به آن توجه می‌شود. زیرا در این جرایم حقی برای پدر یا برادر یا شوهر وجود ندارد. اتفاق اهواز، به گونه‌ای است که گویی این اتهامات جنبه‌های کاملاً خصوصی دارد.

به علاوه اسلام بر الزامی بودن آیین دادرسی و رسیدگی قضایی تاکید داشت که این نیز یک جهش بزرگ به جلو بود. یعنی رسیدگی به هر جرمی باید منصفانه و مطابق قانون باشد و کسی حق ندارد خودسرانه دیگران را محکوم و مجازات کند.

علی‌رغم این پیشرفت‌های بزرگ در دادرسی اسلامی که متأسفانه در تاریخ ما، حکومت‌ها آن‌ها را نادیده گرفته‌اند، در ۱۵۰ تا ۲۰۰ سال اخیر نوعی شکاف میان برخی از اجزای این قانون با واقعیات رخ داده، واقعیاتی که بعضاً محصول تغییر جامعه و روابط انسانی است و برخی نیز محصول تغییر در فن‌آوری است.

برای نمونه قسامه یکی از شیوه‌های اثبات قتل شناخته می‌شود که در ساختار اجتماعی طایفی اعراب پذیرفتنی و قسم خوردن از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بود زیرا هزینه قسم دروغ بسیار بالا بود. ولی اکنون که مثل نقل و نبات قسم می‌خورند، موضوعیت گذشته را ندارد. یا دیه عاقله که به کلی بلاموضوع شده است.

یکی از تغییرات دیگر و مهم اهمیت یافتن مسأله قتل برای افکار عمومی و غالب شدن وجه اجتماعی و عمومی آن بر وجه خصوصی است. اگر در جنوب یا شمال کشور یک نفر به ناحق کشته شود همه کشور دچار ناراحتی می‌شوند، و مثل گذشته نیست که محدود به خانواده و قبیله باشد.

به همین علت اولین قانون مجازات اسلامی که نوشته شد، قتل فقط وجه شخصی داشت و اتفاقاً در همین خوزستان مواردی پیش می‌آمد که دختر یا زن را می‌کشتند، سپس با رضایت‌نامه اولیای دم به ژاندارمری یا کلانتری مراجعه و قاتل از دادسرا آزاد می‌شد. موارد دیگر هم بود که خصوصی دانستن قتل را غیرقابل قبول کرد در نتیجه اعتراض شد، لذا در اصلاح قانون وجه عمومی قتل را اضافه کردند که حداکثر ۱۰ سال زندان است، البته در عمل خیلی کمتر از این شامل حال قاتل شده و به سرعت آزاد می‌شود.

اکنون می‌توان وجه عمومی را از ده سال بیش‌تر کرد و برحسب اینکه قتل رخ داده تا چه حد احساسات عمومی را جریحه‌دار کرده آن را به ۱۵ یا ۲۰ سال افزایش داد و حتی تخفیفات احتمالی از قبیل آزادی مشروط و مرخصی را نیز حذف یا بسیار محدود کرد. بنابراین چنین تغییری دقیقاً در جهت اصلاحیه قبلی است و مانعی برای انجام آن وجود ندارد.
ادامه دارد
131 views09:11
باز کردن / نظر دهید
2022-02-12 23:08:51 در مورد #زن‌کشی بیشتر بخوانید:

زن‌کشی در دو قاب
یگانه خویی

وقتی زن‌کشی جرم نیست
جودیت باتلر، ترجمه: شیرین کریمی

زن‌کشی به روایت رسانه‌ها در سال ۹۹
نیلوفر حامدی

آیا زن‌کشی مسئله‌ای خصوصی است؟
مهران زنگه

زن‌کُشی در داستان‌های معاصر فارسی
مونا عفراوی

اثر انگشت سایه‌ها
فرشاد اسماعیلی

بیایید حافظان آبرو نباشیم
سارا بنی‌عامریان

یک روستا اندوه
زهرا جعفرزاده الناز محمدی

مهار کردن زن سرکش
فاطمه موسوی ویایه

قوانین ایران در مقابل زن‌کشی بازدارنده نیست
نیلوفر حامدی

سر آویزان مدوسا
ساینا مقصودی

در میدان بخوانید
171 views20:08
باز کردن / نظر دهید
2022-02-11 22:04:12 متن کامل کتاب «در حضر» نوشته مهشید امیرشاهی

کتاب «در حضر» روایت مهشید امیرشاهی است از روزهای انقلاب ایران و پس از آن. خانم امیرشاهی روایتش را از ۱۷ شهریور ۵۷ شروع می‌کند و تا آخرین روز اقامتش در ایران ادامه می‌دهد. او در این روایت جزئیات به شدت خواندنی را از انبوه بحث و جدل‌ها محافل روشنفکری، دیدگاه‌های گوناگون نسبت به تحولات آن زمان و احتمال روی کار آمدن نظامی مذهبی با دیدی انتقادی بیان می‌کند که بی‌شک برای هر علاقمند تاریخ معاصر ایران جذاب است. خواندن این کتاب را توصیه می‌کنم.
@babakgha
76 views19:04
باز کردن / نظر دهید
2022-02-11 22:03:20
این مطلب را در سایت زنان امروز بخوانید:
http://zananemrooz.com/article/مهار-کردن-زن-سرکش/
72 views19:03
باز کردن / نظر دهید
2022-02-11 00:33:49 ‍ ‍ «جامعه شناسی علم شناخت واقعیت اجتماعی است»

اتحادیه جامعه شناسان ایرانی در تلگرام (اِجادَت)، فهرست زیر را در حوزه های گوناگون علوم اجتماعی تدارک دیده است. با انتشار آن در کانال های مختلف، به ترویج بینش جامعه شناختی کمک کنیم.

پنج شنبه1400/11/21



سیدحمیدرضا رضوی
جامعه‌شناسی آموزش و پرورش
@Sociology_Of_Education

فاطمه موسوی ویایه
کانال علمی مطالعات زنان
@womenstudiesisaorg

امیر رزاقی
جستارهایی در جامعه شناسیاقتصادی و توسعه
@sociology_economic_development

فاطمه موسوی ویایه
زنان و مسائل اجتماعی
@women_socialproblems

مسعود زمانی مقدم
پژوهش و روش کیفی
@qualitative_methodology


آرش احدی مطلق
جامعه شناسی و اخلاق
@Sociology_of_Ethics

مسعود زمانی مقدم
نوشته‌ها
@masoudzamanimoghadam

وحید جان محمدی
بررسی مسائل اجتماعی
@v_social_problems_of_iran

رضا تسلیمی طهرانی
جامعه‌شناسی عمومی
@taslimi_tehrani

سپهر ساغری
ماهنامه سرند؛ نقد اندیشه و رفتار جامعه ایران
@sarandmonthly

حسین شیران
جامعه‌شناسی شرقی
@OrientalSociology

رضا کردبچه
جامعه شناسی/ هنر
@R_kordbacheh

مصلح فتاح پور
آسیب های اجتماعی گیلان
@socialproblemsguilan

شیرین ولی پوری
تحلیل های جنایی در ایران
@criminalsociology

مينا شیروانی ناغانی
جامعه‌ شناسی اقتصادی و توسعه
@sociology_economic

پرستو فرخی
جامعه شناسی زن روز
@Zane_Ruz_Channel

نعمت الله فاضلی
تحلیل فرهنگی جامعه ایران
@DrNematallahFazeli

سید محمود نجاتی حسینی(خراسانی )
فلسفه اجتماعی- جامعه شناسی فلسفی الاهیاتی
@smnejatihosseini

محمد حسن علایی
رویکردهای جامعه شناختی؛ "گفتمان وفاق "
@sociologicalperspectives

عباس (حنیف) نعیمی جورشری
جامعه شناسی صلح
@abbasnaeemi

ح.ا.تنهایی
گروه جامعه شناسی تفسیری و نظری ایران
@hatanhai

محمد زینالی اناری
نکته
@thing

مریم زارعیان
مسائل اجتماعی ایران
@maryamzareian97

علی نوری
آسیب های اجتماعی؛ خانواده
@alinouri_sociologist

عادل سجودی
جامعه شناسی گیلان
@GILsociologist




Click here to join us:

@madanibita
@dr_shirinvalipouri
@Mohamadzeinaliunari
44 views21:33
باز کردن / نظر دهید
2022-02-08 21:36:53 رکسی:
«ارجاع دادن به "عشیره" یا فرهنگی خاص از حکومت رفع مسئولیت می‌کند. در واقع پیامش این است که ایراد از قانون زن‌ستیز و رها شدن عده‌ی زیادی از افراد آسیب دیده توسط قانون گذار نیست، بلکه اشکال "فرهنگ" گروهی از مردمان مشکل‌زاست، که با آسیمیله‌کردنشان، زن‌کشی هم خود به خود حل می‌شود.»

سلامتیان:
«در همین دیدگاه، وقتی کسی، گروهی، انجمنی از فرهنگهای حاشیه فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی برای بهبود اوضاع اجتماعی آغاز میکنند، با اسم رمز تجزیه طلب یا با انگ جاسوسی و فاند خارجی سرکوبشون میکنه.»

فلور:
«مجازاتی که ج.ا برای اون فعالین اجتماعی و فرهنگی در نظر میگیره، اغلب حتی از مجازات قاتلین زنان هم سنگین تره!
به عبارتی، ج.ا گروه‌های پیشرو در هر منطقه رو سرکوب میکنه و به واپسگرایان کمک میکنه تا دست بالا رو در اون منطقه داشته باشند.»
.
144 views18:36
باز کردن / نظر دهید
2022-02-08 16:30:05
‏نمونه دیگری از تزیین جنایت
ShaMoein

‏دختربچه بیچاره رو تو ۱۲سالگی به کودک همسری دادن، تو کودکی بچه دار شده، کتک خورده، تاجایی که جونش به لبش رسیده بچه اشو گذاشته فرار کرده، بعد سرشو بریدن، گراز اصلاحطلب تیتر میزنه «عشق»!
payamaryan

‏تجاوز به کودک رو تبدیل کردن به «عشق کور». لنجزار شرارت غیرت و ناموس‌پرستی رو تبدیل کرده به «عصبیت کور». تو نقاشیش تصویر قلب شکسته کشیده. تو سرمقاله هم درباره لزوم «پرهیز از مردم‌آزاری» نوشته.
درختایی که شدن کاغذ روزنامه زیر دست اینا فقط باید ازشون برای اون کار درست استفاده کرد.
Keykhoon

فقط یک اصلاح طلب میتونه از یک جنایت هولناک یک سوژه ادبی-عشقی دربیاره. در ادامه همان تحمل پذیر کردن ظلم و شر.

razrad1395
@mamlekate
24 views13:30
باز کردن / نظر دهید