Get Mystery Box with random crypto!

زنان و مسائل اجتماعی

لوگوی کانال تلگرام women_socialproblems — زنان و مسائل اجتماعی ز
لوگوی کانال تلگرام women_socialproblems — زنان و مسائل اجتماعی
آدرس کانال: @women_socialproblems
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 1.55K
توضیحات از کانال

نوشته های یک جامعه‌شناسی خوانده
در حوزه مسائل اجتماعی و مطالعات زنان.

Ratings & Reviews

3.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها 8

2022-04-25 23:29:57 سحر مرانلو:
«بی‌جهت نیست که مردان دانشگاهی بیشتر از زنان مقاله تولید می‌کنند. چند‌ماهی که مادرم برای کمک و نگهداری از بچه‌ها ماند، توانستم دو مقاله‌ی ناتمام را به انجام برسانم. نزدیک به سی‌هزار کلمه. یک مقاله جدید شروع شد و چند کنفرانس مهم هم پذیرفته شدم. مادری شغل تمام‌وقت و بسیار گرانی است.»
.
532 views20:29
باز کردن / نظر دهید
2022-04-25 00:26:57 نا کارشناسان
(بخش‌هایی از مصاحبه یاسر باقری)

اکثر مردم و تصمیم‌گیران اولا می‌دانند که برخی از امور درست کار نمی‌کند؛ ثانیا معتقدند که این کژی در کارکرد، امری طبیعی، ذاتی یا خودانگیخته نیست، بلکه محصول ساختارها و چیدمان نیروهای اجتماعی است؛ ثالثا سطح و نوعی از مداخله در آن را ضروری می‌دانند؛ اما اینکه سطح مداخله، نوع مداخله و ابزار مداخله چه باید باشد، عموما موضوع تامل چندانی قرار نمی‌گیرد، و انتخاب عملی در این زمینه محصول نوعی شهود هستند که برآمده از مطالعات سطحی و رونوشت‌های خام از سایر کشورها؛ یا بازنمایی پیچیده‌ای از منافع تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران است.

به نظرم کشورهای توسعه‌یافته (حداقل به اندازه ما) با آن روبرو نیستند و آن پیچیدگی فهم نظرات و اندیشه‌های کارشناسان مختلف درگیر در حوزه نظر و عمل سیاست‌گذاری اجتماعی است؛ عموما چنین به نظر می‌رسد که در میدان سیاست‌گذاری اجتماعی ایران، واژگان و به طور کلی «کلام» بازتاب‌دهنده صریح جهت‌گیری‌ها و خواسته‌های افراد نیست. درحالی‌که کلام قرار است محمل انتقال پیام باشد، خود چنان در لفافه قرار دارد که فراروی از آن و دستیابی به نیات یا خواسته‌های صاحب کلام مقدور نیست.

برای مثال از راستِ راست تا چپِ چپ در ایران از لزوم رعایت عدالت سخن می‌گویند. در حالی‌که اگر به دشواری به پسِ ذهن آنان (که البته صرفا در هم‌نشینی درازمدت ممکن می‌شود) رسوخ کنید، درمی‌یابید که با وجود تشابه مفاهیم، قلمرو معنایی هر یک از آن‌ها متفاوت است یعنی این گروه چیزی را عادلانه می‌داند که گروه دیگر، ضد آن را؛ بدتر از این، آنکه در مورد برخی، این قلمرو ثبات هم ندارد؛ یعنی حتی با تغییر موضوع، مصادیق امر عادلانه نیز تغییر می‌کند و گاه در جایگاهی متعارض با امر عادلانه در موضوع قبل قرار می‌گیرد.

نمود دیگر این موضوع، تقویت رویکرد «هم این و هم آن» در مورد ارزش‌های داخلی و «نه این، نه آن» در رویکردهای خارجی است. به عبارتی همه در ایران پیرو راه سوم یا راه میانه هستند. بدون اینکه این راه‌های سوم، از انتظام و انسجام مشخصی برخوردار باشند و بتوانند به مثابه دستگاه نظری کار کنند.

پژوهش به معنای درست آن، در ایران یک ضرورت ناموجود است. البته پژوهش‌های بی‌ربط فراوانی تولید می‌شوند که قرار نیست پرسشی را پاسخ دهند؛ قرار نیست سازوکاری را توصیف کنند؛ قرار نیست آگاهی‌بخش باشند، بلکه صرفا می‌خواهند رابطه میان دو متغیر را که در فلان نظریه آمده است، بسنجند؛ این‌ها پژوهش نیستند بازی و ریاضی هستند، تمرین کار با آماره‌ها هستند. البته و صد البته که این خود محصول سازوکارهای اجتماعی موجود هستند.

گاه پیامد یک سیاست نادرست، گرسنه‌تر شدن، فقیرتر شدن و محروم‌تر شدن عده‌ای زیادی از مردم است اما حتی پدیدار شدن آن پیامدها نیز باعث نمی‌شود که مدعی سیاست مذکور، در درستی سیاست‌های خود تردید کند؛ حتی به بهای ریختن خون برخی از بازندگان سیاست‌ها نیز تغییری در موضع این ناکارشناسان صورت نمی‌گیرد. سیاست درست همیشه درست تلقی می‌شود و پیامدهای آن به اجرا و مجریان یا سایر عوامل اتفاقی نسبت داده می‌شود.

متن کامل مصاحبه: https://spi.atu.ac.ir/page_1471.html

#خیانت_نخبگانی|#دانشگاه|#جامعه
510 views21:26
باز کردن / نظر دهید
2022-04-24 13:00:34 از خرید سیسمونی تا مداوا در لندن، به شما چه؟

تی‌شرت و شلوارک می‌پوشند و در کانادا روی تردمیل ‌می‌روند و ورزش می‌کنند. وقتی می‌گوییم عجب، برآشفته می‌شوند و می‌گویند به شما چه؟ زندگی شخصی‌مان است و به کسی ربطی ندارد.

برای خرید سیسمونی به استانبول ‌می‌روند. وقتی می‌گوییم عجب، برآشفته می‌شوند و می‌گویند به شما چه؟ زندگی شخصی‌مان است و به کسی ربطی ندارد.

مریض می‌شوند و برای مداوا به لندن یا برلین ‌می‌روند. وقتی می‌گوییم عجب، برآشفته می‌شوند و می‌گویند به شما چه؟ زندگی شخصی‌مان است و به کسی ربطی ندارد.

در فروشگاه‌های لندن پرسه می‌زنند و برای اقوام و بستگان سوغاتی می‌خرند. وقتی می‌گوییم عجب، برآشفته می‌شوند و می‌گویند به شما چه؟ زندگی شخصی‌مان است و به کسی ربطی ندارد.

فرزندان‌شان در این یا آن کشور در حالی که در استخر چپ و راست توسط بیکینی‌پوش‌ها احاطه شده‌اند بطری را به سمت ما می‌گیرند، تحقیرآمیز به چشم‌های ما زل می‌زنند و به سلامتی ما می‌نوشند. وقتی می‌گوییم عجب، برآشفته می‌شوند و می‌گویند به شما چه؟ زندگی شخصی‌مان است و به کسی ربطی ندارد.

عزیزکرده‌شان در کالج‌ها و دانشگاه‌های غرب تحصیل می‌کنند و در کریسمس در حالی که لپ‌هایشان را قرمز کرده‌اند با لباس بابانوئل عکس می‌گذارند و از لزوم شادابی و رنگ در زندگی می‌گویند. وقتی می‌گوییم عجب، برآشفته می‌شوند و می‌گویند به شما چه؟ زندگی شخصی‌مان است و به کسی ربطی ندارد.

چند و چندین سال است که ما زندگی روزمره خود‌مان را داریم. می‌خواهیم در این جغرافیا زندگی کنیم. دخالت می‌کنند و پی در پی برای‌مان اخلاق تجویز می‌کنند. تقریبا عرصه‌ای از زندگی ما نیست که در آن دخالت نکنند و حرفی درباره آن نزنند. به هر شکل و به هر راهی می‌خواهند ما را روانه بهشت کنند. وقتی می‌گوییم به شما چه؟ زندگی شخصی خودمان است و به کسی ربطی ندارد خشمگین نگاه‌مان می‌کنند.

می‌گویند نه. دقیقاً زندگی شما به ما ربط دارد. ما وظیفه داریم شما را روانه بهشت کنیم.

هیچ جای زندگی آنها به ما ربط ندارد ولی تمام زندگی ما به آنها ربط دارد و این، بی‌نهایت غیرمنصفانه است.

خودشان در این جهان به دنبال بهشت می‌گردند و به ما آدرس جهانی دیگر می‌دهند.

وقتی از سختی‌هایی که خود آنان در ایجادش نقش داشته‌اند اندکی گله می‌کنیم با نگاه عاقل اندر سفیه می‌گویند صبوری کنید، این آزمایش الهی است.

ممنون که هستید...ممنون که هستید...

فردین علیخواه| عضو گروه جامعه شناسی دانشگاه گیلان

کانال نویسنده: @fardinalikhah
ارسال نظر: @alikhahfardin
334 views10:00
باز کردن / نظر دهید
2022-04-24 00:08:07
شاخص‌های اجتماعی ایران در آستانه قرن جدید

منبع: اعتماد آنلاین


جامعه‌شناسی
@IRANSOCIOLOGY
324 views21:08
باز کردن / نظر دهید
2022-04-18 19:37:29 پیچ و خم شکایت دانش‌آموزان از اولیاء مدرسه

منتشر شده در روزنامه شرق

یکی از مشکلات مهم نظام حقوقی و مجموعه قوانین ایران عدم توجه به حقوق و شانیت «روان» و «شخصیت» شهروندان است. به این معنا که نه در این زمینه اهمیت موضوع در قوانین کشور چندان که باید به رسمیت شناخته شده و نه مهمترین اینکه برای خدشه به آن توسط عوامل مختلف چنانچه نیاز است مانع و مجازات تعیین شده است. به همین سبب است که می‌بینیم از نظر حقوقی آنچه که در چارچوب‌هایی نظیر آزار و اذیت و تجاوز به حریم دیگران تعریف شده بیشتر دارای وجوه مادی هستند تا وجوه معنوی و شخصیتی. مهمتر اینکه در مرحله اجرا ضعف قوانین دو چندان می‌شود و امکان استحقاق حقوق افراد به دلایل مختلف کاهش می‌یابد.

مصداق یکی از همین موضوعات در روزهای اخیر، انتشار فیلم رفتار تحقیر آمیز مسئول یکی از مدارس با دانش آموزان و چیدن موی سر آنها بود که واکنش‌های زیادی در شبکه های اجتماعی به همراه داشت. این موضوع مثل بسیاری از موضوعات دیگر یکی از سوالاتی که در پی داشت این بود که امکان احقاق حقوق دانش آموزان بابت این رفتار تحقیرآمیز و اقدام اولیاء آنها برای چنین کاری چقدر است؟
برخورد با رفتار تحقیرآمیز آن مسئول مدرسه در دو چارچوب می‌تواند انجام شود؛ چارچوب اول چارچوب اداری است. به این معنا که دستگاه اداری متبوع این فرد طبق ضوابط و مققرات خود و در پی رفتار ناشایست این فرد و تاثیر منفی آن روی افکار عمومی اقدام به برخورد انضباطی با وی بکند. اما نکته این است که انجام چنین برخوردی به دلیل ضعف‌های ساختاری و مقرراتی نهادها و وزارتخانه های کشور الزاما دارای ضمانت نیست. به عبارتی دستگاه و نهاد مذکور الزاما مجبور به چنین کاری نیست و می‌تواند طبق سلیقه و تصمیم مستقلی در این رابطه عمل کند. مهمتر اینکه در اقدام نهایی هم بیشتر از آنکه فرایندها و مقررات تعیین کننده نوع برخورد اداری و انضباطی باشند، تصمیم مدیران در این زمینه‌ها ملاک است.

فارغ از ضوابط و مقررات اداری، در قوانین عمومی کشور می‌توان مواردی یافت که به ممنوعیت و تعیین حدود و ثقور برای این نوع رفتارها پرداخته است. از جمله به طور مثال ماده ٧٧ آئین‌نامه انضباطی مدارس که گفته «اعمال هرگونه تنبیه از قبیل اهانت، تنبیه بدنی و تعیین تکالیف درسی جهت تنبیه ممنوع است». همچنین ماده ٢ قانون قانون حمایت از کودکان و نوجوانان مصوب ١٣٨١ مقرر می ‌دارد: «هر نوع اذیت و آزار کودکان و نوجوانان که موجب شود به آنان صدمه‌ جسمانی یا روانی و اخلاقی وارد شود و سلامت جسم یا روان آنان را به مخاطره اندازد ‌ممنوع است». در ماده ۴ همین قانون مجازات مشخصی برای چنین افعالی در نظر گرفته شده که می‌گوید: «هرگونه صدمه و اذیت و آزار و شکنجه جسمی و روحی کودکان و نادیده‌ گرفتن عمدی سلامت و بهداشت روانی و جسمی و ممانعت از تحصیل آنان ممنوع و ‌مرتکب به سه ‌ماه‌ و یک ‌روز تا شش ‌ماه حبس و یا تا ده ‌میلیون‌ ریال جزای‌ نقدی محکوم می‌‌گردد». نکته اما این است که وقتی به مرحله عمل می‌رسیم معلوم نیست صدمات مورد اشاره قانون گذار در این مواد قانونی چیست. به عبارتی قانون دارای صراحت لازم نمی‌باشد و همین مساله آن را تفسیرپذیر و در نهایت به لحاظ ضمانت اجرایی، سست می کند. خصوصا اینکه همین قانون برای ١٩ سال پس از تصویب آن یعنی تا خرداد ١۴٠٠ دارای آئین نامه اجرایی نبود و تنها کمتر از یک سال است که آئین نامه اجرایی آن ابلاغ شده.

اما جز این در قوانینی چون قانون مجازات اسلامی ما نشان چندانی از تعیین تکلیف این نوع مسایل نمی بینیم و همینطور قوانین موضوعه چندان قوی نیز در حوزه های مانند آموزش و پرورش نداریم که بتواند نوع رفتار مسئولان مدرسه و معلمان با دانش آموزان را ذیل یک نظم منطقی و با تضمین رعایت حقوق دو طرف قرار دهد. با این حال در همین شرایط موجود هم امکان طرح شکایت بر اساس مواد ذکر شده قانون حمایت از کودکان و نوجوانان وجود دارد و مجازات نسبی نیز برای تعیین شده اما محل ابهام اینجاست که اثبات وقوع جرم به معنایی که در قانون ذکر شده برای شاکیان مسیر آسانی ندارد.

https://t.me/alimojtahedzade
439 views16:37
باز کردن / نظر دهید
2022-04-18 00:24:41 ‍ معرفی کتاب نردبان شکسته نوشته کیت پین
از فاطمه موسوی ویایه - دکترای جامعه‌شناسی


کتاب نردبان شکسته با رویکرد علوم رفتاری به تبعات نابرابری و احساس محرومیت در رفتار آمریکایی‌ها پرداخته است. محتوای نه فصل کتاب را می‌توان در این پاراگراف مقدمه خلاصه کرد:

« نابرابری، کنش‌ها و احساسات ما را به شیوه‌ای نظام‌مند و قابل پیش‌بینی و همین‌طور مکرر تحت تأثیر قرار می‌دهد؛ باعث می‌شود کوته‌بین و مستعد هرگونه رفتار پرخطر شویم، و میل به قربانی کردن آینده امن‌مان برای نفع آنی افزایش یابد، باعث می‌شود میل بیشتری به تصمیم‌گیری‌های متناقض داشته باشیم، به افکار عجیب و خرافات باور پیدا کنیم. نابرابری ما را از هم جدا می‌کند و در جبهه‌هایی قرار می‌دهد که نه تنها براساس درآمد، بلکه براساس ایدئولوژی و نژاد از هم تفکیک شده‌اند، و به این ترتیب اعتماد به یکدیگر را کاهش می‌دهد. نابرابری اضطراب ایجاد می‌کند و باعث می‌شود از سلامت، طول عمر و شادی کمتری برخوردار باشیم.»

نویسنده که خود از یک خانواده فقیر بوده است با زبانی ساده و همچنان با استناد به ده‌‌ها آزمایش روانشناسی، پیمایش اجتماعی و داده‌های آماری ملی به شرح و بسط ایده‌‌های خود می‌پردازد که بخشی از آنها را درباره تاثیر نابرابری بر روی سلامت و شادی یا انتخاب احزاب سیاسی یا حتی منطق متفاوت فقرا برایمان آشناست ولی پردازش همه ابعاد موضوع در یک الگوی چندوجهی باعث می‌شود جنبه‌‌های مغفول را هم ببینیم مثل تاثیر احساس محرومیت بر سن بلوغ و فرزندآوری یا بهره‌وری کار تیمی در سازمان.

مباحث کتاب با مسائل کشور ما نیز مناسبت بسیاری دارد، حین مطالعه کتاب درک می‌کنیم این همه خشم و استیصالی که این روزها در میان عامه مردم می‌بینیم حاصل احساس بی‌عدالتی در جامعه است، هر چه فاصله فقیر و غنی بیشتر و نمایش تجمل پررنگ‌تر شود، این خشم شدیدتر می‌شود. نویسنده درباره نابرابری اقتصادی و نژادی سخن می‌گوید و به نابرابری جنسیتی نپرداخته ولی می‌توان نتایج را تعمیم داد و درک کرد چرا زنان بیشتر از مردان دیندار یا خرافاتی هستند، اضطراب و استرس بیشتری دارند و در خانواده‌های فقیرتر خشونت خانگی بیشتری وجود دارد.

تحقیقات مختلف مورد اشاره نویسنده و نتایج آنها می‌تواند برای تحقیقات آتی در حوزه علوم شناختی، روان‌شناختی و جامعه‌شناختی ایران الهام‌بخش باشد. ترجمه کتاب خوب است (طرح جلد انتخابی انتشارات ملیکان زشت و بیربط است، نادیده‌اش بگیرید) و در کل کتاب کم حجم و مفیدی بود که خواندنش توصیه می‌شود.

@women_socialproblems
509 views21:24
باز کردن / نظر دهید
2022-04-17 14:20:26 گام‌های جدید «ریحانه»‌سازی زنان؛
فهرست ورزش‌های ممنوعه برای زنان اعلام شد

خرداد ۹۹ معاون وقت زنان وزارت ورزش و جوانان ایران در مورد فعالیت زنان در رشته‌های پاورلیفتینگف، بوکس و ورزش زورخانه‌ای گفت: «در مبانی اعتقادی ما از زن به عنوان ریحانه یاد شده، نمی‌توانیم رشته‌ای را قبول کنیم که کل سیستم بدنی و فیزیولوژی او را تحت تاثیر قرار دهد.» مراد از مبانی اعتقادی برای ریحانه خانم بودن نیز مستند است به حدیثی از فاطمه زهرا که: «زن را به کاری بیش از توانش مگمارید، همانا زن ریحانه است نه قهرمان» یا حدیثی دیگر از امام اول شیعیان که می گوید «زن گل است و لطیف نه کارگزار و دلیر»

از زمستان سال گذشته همزمان با ممنوعیت بدن‌سازی برای زنان، صحبت‌ها بر سر تهیه‌ی دستورالعملی کشوری برای ممنوعیت برخی از رشته‌های ورزشی آغاز شد و هر روز رشته‌ای جدید به ورزش‌هایی که دولت برای آن مجوزی صادر نمی‌کند افزوده می‌شود. پس از ممنوعیت بدن‌سازی به طور رسمی، حالا برخی زیرشاخه‌های این رشته نیز به فهرست ورزش‌های ممنوع اضافه شد؛ رشته‌هایی مانند پاورلیفتینگ، مچ‌اندازی و فیتنس چلنج که پیش از این از وزارت ورزش مجوز گرفته بود، حالا دوباره ممنوع اعلام شده است. در این فهرست بوکس و ورزش زورخانه‌ای نیز برای زنان ممنوع اعلام شده و دولت دیگر مجوزی برای آن صادر نخواهد کرد.

در مورد دو رشته‌ی شنا و ژیمناستیک نیز صحبت‌های مسئولان وزارت ورزش نشان از آن دارد که هرچند هنوز به صورت رسمی ممنوع اعلام نشده‌اند، اما عملاً امکان ورود به سطح حرفه‌ای آن امکان‌ناپذیر گشته است. معاون توسعه‌ی ورزش زنان وزارت ورزش و جوانان، چند روز پیش در مصاحبه‌ای با ایسنا گفت «در بحث فعالیت زنان مثل رشته شنا ملاحظاتی وجود دارد» و در مورد ژیمناستیک نیز گفت «فعالیت سطح حرفه‌ای و برون مرزی این رشته با توجه به نوع پوشش و نمایش‌های تخصصی اسباب مختلف ملاحظات فرهنگی ویژه دارد که تغییر در آن مستلزم تصمیم مراجع ذیربط است». همچنین با توجه به این روند می‌توان حدس زد که ممنوعیت دوچرخه‌سواری و صخره‌نوردی که در حال حاضر در برخی استان‌ها اعمال می‌شود نیز به زودی مشمول ممنوعیت کشوری خواهد شد.

فهرست رشته‌های ممنوع اعلام شده و در شرف ممنوعیت نشان می‌دهد که جایگاه حجاب در نظام ارزشی جمهوری اسلامی، تنها پایه‌ی تصمیم‌گیری برای این لیست نیست. فی‌المثل در رشته‌ای مانند مچ‌اندازی که فعالیت ورزشی نه «نمایش‌های تخصصی» دارد و نه «نوع پوشش» خاصی که مشمول «ملاحظات فرهنگی ویژه» گردد؛ اما این خدشه‌دار شدن کلیشه‌ی «زور جسمانی» مردانه است که باعث می‌شود در فهرست فعالیت‌های قدغن برای زنان قرار گیرد. موضوع سلطه بر بدن ورزشکار زن در بیرون و درون میدان ورزشی در ایران، بیش از سایر کشورها نمود دارد. او در میدان مسابقه ناگزیر است، مطابق با گفتمان بدن ورزیده و توانمند که مقبول نگاه حاکم بر ورزش است، عمل کند و بیرون از گود ورزش نیز بر مبنای گفتمان عفاف و حجاب زیست کند! الگوی زن ورزشکار ایرانی همواره " فاطمه" بوده است؛ تصاویر و ویدیوهای منتشرشده از رژه زنان ورزشکار ایرانی با چادر سیاه در افتتاحیه بازی‌های آسیایی پکن به خوبی ایده‌آل مسئولان جمهوری اسلامی از زن ورزشکار را نشان می‌دهد. اعتراض نمایندگان مجلس به پوشش کت و شلوار تیم ملی فوتبال زنان در جام ملت‌های آسیای ۲۰۲۱ است، نیز نشان می‌دهد اگرچه گفتمان غالب امروز در مقوله حجاب، گفتمان ایرانی_اسلامی است اما در این گفتمان نیز بدن زنانه باید در خدمت سلطه پدرسالاری/مردسالاری باشد، در غیر این صورت سرکوب خواهد شد.

«ریحانه» خواندن زنان دقیقا مترادف سکون، انفعال و بی‌تحرکی آنان است که در برابر آن تنومندی، پرقدرتی و پرتحرکی بتوانند صفاتی مردانه باقی بماند. ارج نهادن به زور جسمانی در این نظام ارزشی از جایگاهی ویژه برخوردار است و اگر زنانی بخواهند به آن دست بیابند به انحای مختلف تقبیح می‌شوند. زنان باید «ریحانه» باشند و صدالبته که این ریحانگی نیز باید به عنوان مایملک یک مرد میان لایه‌های متعدد پارچه مخفی گردد. اضافه شدن هرروزه‌ی ورزشی جدید به فهرست فعالیت‌های ناشایست و غیرمجاز زنان به این معناست که همواره کوچک‌ترین بروز سوژگی از سوی زنان، پایه‌های نظام ارزشی جمهوری اسلامی را به لرزه می‌اندازد.

#ریحانه
#ورزش_زنان
#ممنوعیت_ورزش_زنان
@sarkhatism
380 views11:20
باز کردن / نظر دهید
2022-03-01 19:51:59 متن بیانیه فمینیست‌های روسی


متن زیر، بیانیه فمینیست‌های روسی است که علیه جنگ و اشغال در اوکراین متحد شده‌اند. فمینیسم یکی از معدود جنبش‌های اعتراضی روسیه معاصر است که از سرکوب دولت پوتین جان سالم به در برده است. در حال حاضر گرو‌ه‌های فمینیستی متعددی در دست‌کم ۳۰ شهر روسیه فعالند. در این متن، فمینیست‌هایی که در تظاهرات ضدجنگ در سراسر کشور شرکت می‌کنند، تمامی فمینیست‌های دنیا را به اتحاد در برابر تجاوز نظامی دولت پوتین فرا می‌خوانند. در متن این بیانیه آمده است:

ما به عنوان شهروندان و فمینیست‌های روس، این جنگ را محکوم می‌کنیم. فمینیسم به منزله نیروی سیاسی نمی‌تواند حامی جنگ و اشغال نظامی باشد. جنبش فمینیستی در روسیه برای حقوق گروه‌های آسیب‌پذیر، جامعه‌ای عادلانه و فرصت‌های برابر مبارزه می‌کند، جامعه‌ای که خشونت و درگیری نظامی در آن جایی ندارد.

جنگ یعنی خشونت، آوارگی، فقر، زندگی‌های نابودشده، ناامنی و بی‌آیندگی و با ارزش‌ها و اهداف فمینیسم ناسازگار است. جنگ نابرابری جنسیتی را تشدید می‌کند و دستاوردهای حقوق بشری را سال‌ها به عقب برمی‌گرداند. جنگ تنها با خود خشونت بمب و گلوله نمی‌آورد، بلکه خشونت جنسی به همراه دارد. تجربه‌های تاریخی نشان می‌دهد که در دوران جنگ، خطر تجاوز به زنان چند برابر می‌شود. به این دلیل و بسیاری دلایل دیگر، فمینیست‌های روسی و تمامی کسانی که به ارزش‌های فمینیستی باور دارند باید قویا علیه این جنگ که توسط دولت ما به راه افتاده، موضع‌گیری کنند.

امروز فمینیست‌ها از جمله نیروهای سیاسی فعال در روسیه هستند. برای مدتی طولانی، مقامات روسی ما را جنبش سیاسی خطرناکی تلقی نمی‌کردند. بنابراین ما موقتا کم‌تر گرو‌ه‌های سیاسی دیگر مورد سرکوب دولتی قرار گرفتیم. امروز بیش از ۴۵ سازمان فمینیستی در سرتاسر روسیه فعالیت می‌کنند. ما تمامی گروه‌ها و افراد فمینیست را به پیوستن به مقاومت فمینیستی علیه جنگ و متحد کردن نیروها برای مخالفت فعالانه با اشغال نظامی فرامی‌خوانیم. ما هم‌چنین از فمینیست‌های سراسر دنیا می‌خواهیم که به مقاومت ما بپیوندند. ما بی‌شماریم و در کنار هم می‌توانیم کاری کنیم کارستان. در طی دهه اخیر، جنبش فمینیستی قدرت فرهنگی و رسانه‌ای عظیمی کسب کرده است. نوبه آن رسیده که این نیروها را به قدرتی سیاسی علیه جنگ تبدیل کنیم. ما خود مقاومت علیه جنگ، مردسالاری، اقتدارگرایی و نظامی‌گری هستیم. ما آینده‌ای هستیم که پیروز خواهد شد.

ما از فمینیست‌های سراسر جهان می‌خواهیم:

به تظاهرات مسالمت‌آمیز علیه جنگ بپیوندند و کارزارهای حقیقی و مجازی علیه دیکتاتوری پوتین و جنگ در اوکراین راه‌اندازی کنند. می‌توانید از نماد جنبش مقاومت فمینیستی ضدجنگ در مطالب و تولیدات خود استفاده کنید و هم‌چنین هشتگ‌های#FeministAntiWarResistance #FeministsAgainstWar.

اطلاعات و اخبار مربوط به تجاوز نظامی پوتین را نشر دهید. تمام دنیا باید از اوکراین حمایت کند و از هرگونه کمکی به پوتین خودداری کند.

این بیانیه را با دیگران به اشتراک بگذارید. لازم است که نشان دهیم فمینیست‌ها مخالف این جنگ و هر جنگ دیگری هستند. هم‌چنین حیاتی است که نشان بدهیم فعالین روسی حضور دارند و آماده متحد شدن در برابر رژیم پوتین هستند. اکنون همه ما در خطر سرکوب از سمت دولت هستیم و به حمایت شما نیاز داریم.

#زنان_جنگ


@harasswatch
@Zane_Ruz_Channel
62 views16:51
باز کردن / نظر دهید
2022-03-01 19:27:04 ‏تلخی این خبر کم از تلخی اخبار جنگ نیست؛ ‎#خانه_خورشید، مرکزی که ٢هزار و ۵٠٠ زن آسیب دیده را تحت پوشش خدمات خود داشت به دلیل فشارها تعطیل شد. مرکز کاهش آسیب‌های بانوان شوش هم در آستانه تعطیلی است. دلیل هم ساده است؛ مقرر شده یک قرارگاه جای سمن‌ها و NGOها را بگیرد.


‏ وقتی عضو شورای شهر میگه مشکلات محله دروازه غار تقصیر ngo هاست یعنی اراده ای هست که سنگ اندازی کنند در مسیر سمن ها و نتیجه اش میشه تعطیلی ‎#خانه_خورشید که پناهِ بی پناه ترین زنان آسیب دیده هست. با تعطیلی سمن های حوزه آسیبهای اجتماعی، آسیبها کم نمیشه بلکه ابعاد وحشتناکتری پیدا میکنه



‏ با شنیدن تعطیلی ‎#خانه_خورشید ترس تمام وجودم رو گرفت.. احساس می‌کنم تاریکی توی این سرزمین به شدت قدرت گرفته و ما در محاصره ی افرادی هستیم که حتا به زنان دردمند اعتیاد هم رحم ندارند.


#خانه_خورشید
#توییت

@Zane_Ruz_Channel
76 views16:27
باز کردن / نظر دهید
2022-03-01 00:16:38 تهمینه حدادی:
«کانون پرورش فکری می‌تونه در‌آمد هنگفتی از انتشاراتش داشته باشه. من هرروز شاهد اینم که خانواده‌ها دنبال کتاب‌های کانون هستن. ولی‌ همه‌ی کتاب‌ها چاپ تمومن. همه غیرقابل دسترسن. پخش کتاب کانون درست نیست. این نه مطابق با اهداف فرهنگی کانونه، نه مطابق با هوش اقتصادی یه مجموعه‌.»

نظر من:
اتفاقا به نظر من کاملا در جهت اهداف فرهنگی مدیران کانون در دهه‌های اخیره. برداشت من اینه که اونا اصرار دارن بیشتر کتاب‌های قدیمی کانون در دسترس مردم نباشن.
.
136 views21:16
باز کردن / نظر دهید